دانلود مقاله آموزش فلسفه به کودکان

Word 57 KB 11051 18
مشخص نشده مشخص نشده فلسفه - اخلاق
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • بیان مسئله فلسفه برای کودکان گرایش نوپایی است که در دهه هفتم سده بیستم میلادی ظهور کرد و در سی و پنج سال اخیر مورد اقبال عام قرار گرفت و بسط و توسعه فراوان یافت.

    رایجترین روی آورد در فلسفه برای کودکان، رهیافت لیپمن است.

    تربیت انسان‌های صاحب اندیشه باید نخستین هدف تعلیم و تربیت باشد.( لیپمن , 1382 ) .

    جهتگیری عمده فلسفه برای کودکان در روی آورد رایج آن (یعنی رهیافت لیپمن و پیروانش)، افزایش مهارت تفکر منطقی است.

    اندرسون (1977) و هارتر‌ (1980)[1] بر نقش اساسی جستجوی معنا در شناخت تاکید می‌ورزند و معتقدند دانش‌آموزان باید به طور فعال تلاش کنند، اطلاعات جدید را با دانسته‌های قبلی خود وحدت بخشد و آن‌‌چه را مهم و با ارزش است استنباط و انتخاب کنند و به طور راهبردی درباره یادگیری خود بیندیشند.

    فلسفه، مطالعه تفکر از طریق تحلیل، استدلال و به کارگیری منطق را مورد تاکید قرار داده است.

    از دیرباز تاکنون در خصوص این‌که فلسفه چیست؟

    پاسخ‌های مختلفی ارائه شده است که با جمع‌بندی این پاسخ‌ها می‌توان آن‌ها را در دو دسته جای داد.

    دسته‌ای فلسفه را مجموعه‌ای از آراء و عقاید فیلسوفان درباره موضوعات فلسفی می‌دانند و دسته دوم فلسفه را عبارت از عمل فلسفی در نظر می‌گیرند و فیلسوف را کسی می‌دانند که به طور فلسفی اندیشه می‌کند.

    سقراط به عنوان آغازگر فلسفه به معنای حقیقی، فلسفه را برابر فلسفیدن می‌دانست.

    هدف اصلی برنامه لیپمن، تبدیل دانش آموزان به کاوشگرانی ماهر و جوان است.

    مراد از کاوشگر بودن، جستجوگر فعال و پرسشگر مُصّر بودن، هوشیاری دایمی برای مشاهده ارتباطات و اختلافات، آمادگی همیشگی برای مقایسه، مقابله و تحلیل فرضیه‌ها، تجربه مشاهده، سنجش و امتحان است (لیپمن، 1993، ص682).

    بنابراین در برنامه لیپمن، کلاس درس به یک جامعه پژوهشگر، بمنظور کاوش مشترک تبدیل می‌شود و کودکان با کار گروهی مهارت تفکر منطقی خود را افزایش می‌دهند.

    توجه به انگیزه لیپمن در ایجاد فلسفه برای کودکان، تصور وی را از آن نشان می‌دهد.

    لیپمن بعنوان استاد فلسفه با مشکل فقدان یا نقصان قدرت استدلال، قضاوت و داوری نزد دانشجویان خود روبرو شد و از 1960 تا 1970م مطالعات فراوانی را در تحلیل این مشکل و رفع آن سامان داد.

    از نظر وی عامل و ریشه عمده این وضعیت را در دوره کودکی و سنین 11 تا 12 سالگی باید جست.در برنامه لیپمن، کودکان بطریق آموزش در عمل ، یاد می‌گیرند که در مقام داوری و قضاوت به ملاک سنجش نیاز دارند و رد و اثبات نظریه‌یی بدون دلیل، اخلاقی و مقبول نیست.

    بنابراین در رهیافت وی، تلاش فلسفه برای کودکان، معطوف به تربیت کودکان بصورت محققانی است که از توانایی اندیشه ورزی روشمند و اخلاق پژوهش گروهی برخوردارند (امی و قراملکی، 1384).

    فلسفه برای کودکان در رهیافت لیپمن، برنامه‌ای برای آموزش تفکر نقادانه و خلاق در درک ماهیت موضوعات فلسفی میان کودکان با تاکید بر سه محور خود اصلاحگری، داشتن حساسیت معقول نسبت به زمینه و داوری بر پایه اعتماد بر ملاکهاست.

    و این در حالی است که در کشور ما سخن از آموزش فلسفه به کودکان هنوز امری بدیع و تازه می نماید .

    لذا به نظر می رسد که برای انجام هر چند آزمایشی این طرح در جامعه ما راه نسبتا درازی در پیش داریم .

    روش آموزش فلسفه 1- شروع کار پیش از شروع یک درس، لازم است شما داستانی را که می‌خواهید مطرح کنید بدقّت بخوانید و با مطالب مربوط به آن در کتاب راهنمایش آشنایی حاصل کنید.

    وضعیّت فیزیکی کلاس باید با اهداف شما متناسب باشد.

    چون شما می‌خواهید بچّه‌ها را ترغیب کنید که به یکدیگر پاسخ دهند، بهترین وضعیّت این است که بچّه‌ها به شکل دایره بنشینند.

    آنها نباید پشت ردیف میزها به طریقه‌‌های دیگری بنشینند که از لحاظ فیزیکی به سمت معلّم، جهت‌یابی شده است.

    این وضعیّت ، متضمن علایم و نشانه‌های نادرستی برای بچّه‌ها خواهد بود.

    هدف شما این است که بحث میان دانش‌آموزان را تسهیل کنید، و ترتیب نامناسب نشستن، این را برای شما بسیار دشوار خواهد ساخت که خود را از مرکز بحث خارج کنید.

    داستانهای مورد بحث در P4C، محتوای انگیزاننده‌ای دارند.

    نظر بر آن بوده است که آنها سؤالها، مسایل وافکاری را برانگیزند که بتوان آنها برای بحث استفاده جست.

    پیش از آنکه شما درس را بر اساس اوّلین داستان آغاز کنید،«مقدمه یا شروع کار» بسادگی به بچّه‌ها می‌گوید که آنها در کلاس فلسفه، داستانهایی را با هم خواهند خواند و درباره چیزهایی که برایشان جالب باشد، گفت‌وگو خواهند کرد.

    آنها این فرصت را خواهند داشت که سؤالهایی درباره داستان بکنند، و این سؤالها می‌‌تواند درباره هر قسمتی از داستان باشد که از نظر آنها حیرت‌آور یا غیرعادی است، یا درباره هر چیزی که داستان، آنها را به فکر کردن درباره آن وام می‌دارد و آنها دوست دارند درباره آن بحث کنند.

    بهتر آن است که به همین شیوه ساده آغاز کنیم و به جای آنکه بکوشیم در نقطه شروع، به توضیحات عریض و طویل بپردازیم، اجازه دهیم بچّه‌ها با همدیگر کار فلسفی را آغاز کنند.

    تصمیم در این مورد به عهده شماست که خواندن داستانها را چگونه به انجام برسانید و البته بدیهی است که به ترکیب کلاس شما نیز بستگی دارد، امّا اگر دانش‌آموزان کلاس شما در خواندن، مهارت خوبی داشته باشند، توصیه من این خواهد بود که خواندن به صورت دوره‌ای در کلاس انجام شود و هر دانش‌آموز، به نوبت، یک بند را بخواند.

    به این طریق، شما هر فردی را بر آن می‌دارید که به طور علنی در فعالیّت‌ کلاس شرکت کند و این از حیث گفت‌وگوی میان شخصیّتهای قصّه، احساس بهتری در بچّه‌ها ایجاد خواهد کرد.

    بعد از آنکه شما از همگان به خاطر خواندن داستان تشکّر کردید، فوراً قسمت طرح سؤال را آغاز کنید.

    به بچه‌ها خاطر نشان کنید که آنها می‌توانند درباره هر چیزی که آن را حیرت‌آور یافته‌اند یا به نحو دیگری برایشان جالب بوده، یا آنچه که داستان، آنها را به فکر کردن درباره آن واداشته و دوست دارند درباره آن بحث کنند، به طرح سؤال بپردازند.

    به محض آنکه بچه‌ها آغاز به طرح سؤال می‌کنند، آنها را بر روی تخته بنویسید، یا اگر می‌خواهید تخته را قبل از شروع درس بعدی فلسفه پاک کنید، آنها را روی صفحه بزرگی از کاغذ یادداشت کنید.

    اسم بچّه‌ها را در کنار سؤالهای آنها بنویسید تا حاکی از آن باشد که آنها صاحب افکار خویشند.

    این نیز اغلب مناسب خواهد بود که از دانش‌آموزان سؤال کنید که کدام قسمت از داستان، سؤالهای آنها را برانگیخته است.

    از آنها بخواهید به کلاس بگویند که کدام صفحه و خطوط، به سؤالهای آنها مربوط است.

    این کار، زمینه مراجعه آسان را فراهم می‌آورد زیرا شما ممکن است به هنگامی که در بحث، به بررسی سؤالها پرداخته‌اید، بخواهید به قسمت مورد نظر از داستان باز گردید.

    بعد از آنکه شما کار طرح سؤال برای بحث را به جریان انداختید، می‌توانید شیوه کار را تغییر دهید.

    به عنوان مثال، می‌توانید کلاس را به گروههای کوچک چهار یا پنج نفره تقسیم کنید و از هر گروه بخواهید تا سؤالی را مطرح کند و روی تخته بنویسد.

    چند دقیقه به گروهها فرصت دهید تا در این مورد بحث کنند که مایلند چه سؤالهایی را مطرح سازند.

    این کمک خواهد کرد که مشارکت بچّه‌ها افزایش یابد.

    گاهی بچّه‌ها در بیان سؤالهای خود، ‌مشکل خواهند داشت.

    و ممکن است نیاز به کمک داشته باشند.

    در این صورت بهترین کار آن است که بپرسیم آیا کس دیگری در کلاس هست که بتواند به آنها کمک کند.

    از فرصت استفاده کنید تا رفتارهای مبتنی بر همکاری را به وجود آورید، به طوری که دانش‌آموزان بتوانند به جای آنکه از طریق آموزش شما یاد بگیرند که چه باید بکنند.

    از همدیگر بیاموزند، اگر لازم شد که آنها را مستقیم‌تر کمک کنید، بکوشید این کار را به این نحو انجام دهید که از دانش‌آموز بخواهید درباره آنچه می‌گوید، فکر کند.

    شما می‌توانید این کار را از طریق سؤال کردن انجام دهید.

    بعد از دریافت سؤالهای دانش‌آموزان، آنها را به بیان دیگری اظهار کنید و از آنان بپرسید که آیا منظورشان را درست فهمیده‌اند.

    از آنها بپرسید که آیا اگر سؤال آنها مشکل دارید، آن را مشخص کنید و بپرسید که آیا آنها می‌توانند شما را کمک کنند تا آن قسمت از سؤال را بفهمید.

    اگر لازم شد، از دانش‌آموزان بخواهید تا درباره سؤال خود بیشتر فکر کنند وبعداً به سراغ آنها بیایید.

    اگر کارها بخوبی پیش رفته باشد، شما اکنون باید صورتی از سؤالهای دانش‌آموزان بر روی تخته داشته باشید که می‌تواند به عنوان پایه‌ای برای بحث مورد استفاده قرار گیرد.

    شما باید تصمیم بگیرید که از آنجا شروع کنید.

    چنین نیست که همه سؤالها از دید شما به یک نحو ثمربخش به نظر برسد.

    یک یا دو سؤال ممکن است به هنگامی که از کلاس پرسیده شود، علاقه بسیار زیادی ایجاد کند.

    چنین سؤالهایی اغلب الهام کننده سؤالهای به هم پیوسته‌ای هستند، به طوری که با نگاهی به فهرست سؤالها می‌توان دریافت که با دسته متمایزی از سؤالها ارتباط دارند.

    چنین سؤالها یا دسته‌هایی از سؤالها، نقطه شروع روشنی برای بحث است.

    امّا قواعد عامی در این مورد وجود ندارد که از کجا باید شروع کرد.

    به عنوان مثال، بعد از چند درس، دانش‌آموزی که چیزی برای گفتن نداشت، ممکن است برای اوّلین بار، سؤالی را مطرح کند.

    شما باید کوشش کنید که در صورت امکان، سؤال این دانش‌آموز را در بحث بگنجانید.

    البته باید در این مورد داوری کرد.

    امّا اگر پایه دیگری برای بحث پیش نیاید، باید با اوّلین سؤال، کار را آغاز کنید.

    به علاوه اگر بچّه‌ها به سؤالهایی علاقه داشته باشند، می‌توانند حتّی در درسهای بعدی، گاه با آنها سروکار داشته باشند.

    در پایان درس، از دانش‌آموزان خواهیم پرسید که آیا آنها مایلند در کلاس بعدی فلسفه، بحث را ادامه دهند و سؤالهایی را مطرح کنند که قبلاً مورد بحث قرار نگرفته است.

    هر داستانی باید مطالب کافی برای چند فراهم آورد.

    بگذارید علاقه بچّه‌ها ، راهنمای شما باشد.

    2- هدایت بحث برای شروع بحث، اغلب این فکر خوبی است که از سؤال کننده‌ها بخواهیم سؤال خود را مطرح کنند.

    آنها ممکن است مایل باشند توضیح دهند که چرا سؤال مذکور را کردند، یا ممکن است لازم بدانند آنچه را در ذهن داشتند، با تفصیل بیشتری توضیح دهند و در صورتی که خود به بیان این مطالب نپرداخته باشند، می‌توان از آنها خواست که این کار را بکنند.

    ممکن است حتّی در این مورد پیشنهاداتی داشته باشند که سؤالهایشان چگونه می‌تواند پاسخ داده شود.

    تا این زمان، مطمئناً باید بچّه‌های بیشتری، برای مشارکت در بحث آماده شده باشند.

    اجازه دهید تعدادی از بچه‌ها، یکی پس از دیگری، سخن خود را مطرح کنند، به طوری که بحثی پا بگیرد.

    نکاتی وجود دارد که لازم است شما به محض شروع بحث، آنها را در نظر داشته باشید.

    اینها ممکن است مسلتزم مداخله شما در جریان بحث باشند.

    آیا آنچه می‌گویند واضح است؟

    دانش‌ آموزان ممکن است در بیان نظر خویش، احساس مشکل کنند.

    آنچه آنها می‌گویند ممکن است مبهم یا گنگ باشد؛ یا بسادگی ممکن است بسیاری از بچّه‌های دیگر کلاس، صحبتهای آنها را نفهمند.

    برای دیدن علایم نامفهوم بودن مطالب در کلاس، همواره بر برج دیده‌بانی در انتظار باشید.

    اگر دانش آموزی در بیان، مشکل دارد، ‌از دانش‌آموزان دیگر بخواهید تا کمک کنند، یا خود بکوشید آنچه را این دانش‌آموز می‌گوید به بیانی دیگر اظهار کنید، ‌و آن گاه بپرسید که آیا منظور او را خوب فهمیده‌اید.

    دانش‌آموزان ممکن است در بیان نظر خویش، احساس مشکل کنند.

    آیا آنچه می‌گویند هماهنگ است؟

    اجازه ندهید که دانش‌آموزان تناقض گویی کنند و مواظب باشید توجّه آنها را به آن موضوع جلب نکنید.

    اگر در آنچه دانش‌آموزی می‌گوید تناقض یا ناهماهنگی یافتید، از او درباره آن سؤال کنید:«من اوّل فکر کردم که شما داشتید چنین می‌گفتید، امّا اکنون به نظر می‌رسد که سخن شما از این قرار است.

    آیا همین طور است؟» این را بوضوح نشان دهید که شما برای هماهنگی ارزش قایل هستید.

    بزودی در خواهید یافت که بچه‌ها نیز تصمیم می‌گیرند سازگاری سخنانشان را بالا ببرند.

    چگونه با عدم توافق مواجه می‌شوم؟

    دانش‌آموزان همچنین ممکن است «با یکدیگر» به تناقض درافتند و این امر اغلب بصراحت، امّا گاهی نیز بدون آنکه متوجه آن شوند رخ می‌دهد.

    اگر شما دریافتنید که عدم توافقی ضمنی وجود دارد، این را با دانش‌آموزان مطرح کنید.

    به آنها بگویید که شما فکر می‌کنید آنها درباره امر مورد نظر، در توافق ندارند و ببینید که آنها به آن اذعان می‌کنند.

    عدم توافقی که اعلام می‌شود، جایگاه بسیار مهمی در بحث دارد.

    این امر نشانگر مسأ‌له یا مشکلی به صورت زنده و آشکار است، و این حالتی است که شما می‌توانید از آن استفاده کنید و بچه‌ها را در جریان گفت‌وگو و عرضه دلایل درگیر سازید.

    پشتیبانی کردن از آنچه می‌گویید از طریق توسّل به دلایل، و ملاحظه کردن دلایلی که ممکن است در جنبه‌های مختلف یک عدم توافق عرضه شود، بخش مهمی از تفاوت میان درگیر شدن در یک پژوهش و صرفاً تبلیغ کردن دیدگاه خود را تشکیل می‌دهد.

    هنگامی که عدم توافق در بحث رخ می‌دهد، معلم باید

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله آموزش فلسفه به کودکان, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله آموزش فلسفه به کودکان, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله آموزش فلسفه به کودکان

چکیده این پژوهش به منظور بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌آموزان مدرسه بیهق وسینا شهرمشهد انجام شده است. نمونه اصلی این پژوهش شامل 20 نفر معلم راهنمایی بود که به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل داده‌ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها در این پژوهش پرسشنامه بود. ارزیابى اعتبار صورى و محتوایى مقیاس این پژوهش ...

فلسفه برای کودکان از جمله شاخه های جدید رشته فلسفه محسوب می شود، اما در این شاخه از مباحث پیچیده فلسفی خبری نیست بلکه در واقع آموزشی است برای روشمند کردن تفکر . در این مقاله اهداف و برنامه های فلسفه برای کودکان از سوی رئیس مرکز تحقیقاتی فلسفه برای کودکان آرژانتین بررسی شده است. " فلسفه برای کودکان " یک برنامه آموزشی است که این امکان را فراهم می آورد تا کودکان و نوجوانان افکار ...

اهمیت‌ ادبیات‌ کودکان‌ و نوجوانان‌ بر خلاف‌ آنچه‌ تصوّر می‌شود، روزگار ما دوران‌ کودک‌سالاری‌ نیست‌ و درواقع‌، تمدّن‌ امروز به‌ کودک‌ فرصت‌ کودکی‌ نمی‌دهد تا آنجا که‌ دوران‌ جدید را دوره ‌ زوال‌ کودکی‌ نام‌ نهاده‌اند. سرعت‌ فزاینده ‌ سوداگری‌ و تولیدْ بزرگ‌ترها را بر آن‌ داشته‌ است‌ که‌ کودک‌ را هر چه‌ زودتر وارد چرخه ‌ تولید کنند. همچنین‌ بیم‌ آنان‌ از طغیان‌ نسل‌ نو باعث‌ ...

مقدمه و تاریخچه عقب ماندگی ذهنی یا باصطلاحخ دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هرد دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعالیت های ذهنی در حد طبیعی نبوده اند. بخصوص از روزی که بشر زندگی اجتماعی را شروع کرده موضوع کسانی که به عللی قادر نبودند خود را با اجتماع هماهنگ سازند مطرح بوده است. اجتماع برای مصلحت، تعصب یا سالم سازی بعضی از این ...

کاراته‌ ( به ژاپنی:空手 ) یک نوع ورزش رزمی است. به معنای روش مبارزه و دفاع با دست خالی (بدون سلاح) و شامل ضربه‌های سریع دست و پا. کاراته دارای قدمتی پنج هزار ساله است و یکی از استادان اولیه و مبتکران این فن بودیدهاراما است که حدود ۵۲۵ سال قبل از میلاد مسیح می زیسته است. وی که از پیشوایان مذهبی بودایی بود، به تنهایی از هند به راه افتاد و پس از راهپیمایی چند هزار کیلومتری خود و با ...

  مقدمه:    تکلیف همواره به عنوان یکی از عوامل مهم در تحقق یادگیری مطرح بوده و در هر دوره متناسب با برداشتی که از یادگیری وجود داشته، شکل و نوع تکلیف نیز متفاوت بوده است. شاید در گذشته اگر دانش آموزی صرفاً موفق به محفوظاتی در ذهن خویش می شد، تصور می رفت که یادگیری در او تحقق یافته است. اما امروزه، با تعریفی که از یادگیری می شود توقع اهدافی فراتر از آن وجود دارد. ...

کار درمانی        کلمه ی کاردرمانی به نظرم حق مطلب را به خوبی Occupational Therapy  ادا نمیکند . چرا که در فرهنگ ما اولین مفهومی که از کار در ذهن ها متبادر میشود Job   است  و سپس Work   . فرق اساسی JOB  با Work  در این است که Job  اختصاصی تر است و Work  مواقعی گفته میشود که بطور عمومی داریم درباره ی ...

مدیریت ژاپنی (تئوری z) فریدون کرامتی یکی از تئوری های مهمی که امروزه در زمینه مدیریت و سازمان وجود دارد و نسبت به سایر تئوری ها در زمینه مدیریت از موفقیت چشمگیر و بالایی برخوردار است تئوری z می باشد. تئوری z چگونگی اداره مؤسسات و سازمانهای ژاپنی را توضیح می دهد. بر اساس این تئوری سعی می شود که به منظور ایجاد همبستگی و علاقه متقابل بین افراد در یک سازمان، سازمان را به صورت یک ...

تسلیم در برابر خداوند، احترام به حقوق انسانها و آمادگی برای خدمات اجتماعی، ارزشهای والای تربیتی هستند که می‌توانند در فلسفه آموزش و پرورش قرار گیرند. دانش‌آموزان در مدارس کشور باید توانائی پایبندی به اصول انسانیت، درک آزادی و صبوری، احترام به حقوق دیگران و درک مفاهیم صلح و امنیت را بدست آورند، با این مفاهیم درگیر گردند و آنها را درک نمایند. وضعیت تربیت بدنی و عوامل تأثیرگذار بر ...

فرزند سالاری بدون تردید خانواده و چگونگی روابط میان اعضای خانواده و کیفیت ارتباط والدین با فرزندان، در شکل گیری شخصیت و رشد اجتماعی، عاطفی و عقلانی فرزندان نقش و اهمیت فراوانی دارد.       بدون تردید خانواده و چگونگی روابط میان اعضای خانواده و کیفیت ارتباط والدین با فرزندان، در شکل گیری شخصیت و رشد اجتماعی، عاطفی و عقلانی فرزندان نقش و اهمیت فراوانی ...

ثبت سفارش