بودجه نانوتکنولوژی اروپا و آمریکا تحلیلی بر سرمایهگذاری اروپا در زمینه نانوتکنولوژی و کلیات ششمین برنامه تحقیقاتی این اتحادیه ( FP 6) تهیه شده توسط: انجمن کسب و کار نانو در اروپا .
مقدمه یکی از معیارهایی که سرمایهگذاری نانوتکنولوژی با آن محک زده میشود، بودجه برنامه پیشگامی ملی نانوتکنولوژی (NNI) در ایالات متحده است.
در یک نگاه گذرا به نظر میرسد که سرمایه گذاری اتحادیه اروپا، مبلغ 3/1 میلیارد یورو برای مدت چهار سال، در مقایسه با بودجه NNI در سال 2003 که 2/710 میلیون دلار (72/0 میلیارد یورو) است، اندک میباشد.
تحلیلهای ما نشان میدهد که این اعداد بزرگ تمام ابعاد ماجرا را بیان نمیکند و در واقع بسیاری از این ارقام گمراه کننده میباشند و میتوان گفت هزینهای که در اروپا صرف نانوتکنولوژی میگردد از هزینه مربوط به آمریکا فراتر است.
برای هدفهایی از این دست، بهطور معمول دو دیدگاه انتقادی مطرح میباشد: یکی پیچیدگی تغییرات در مکانیزمهای سرمایهگذاری در زمینههای اقتصادی مختلف است.
با توجه به تعاریف متغیری که از نانوتکنولوژی ارائه میگردد، هر مقایسه عددی همواره نیاز به مفروضات خاص دارد.
ولی به هر حال، قطعاً مقایسه، معیاری تقریبی از وضعیت کشورها ارائه مینماید.
نقد دوم آن است که صرف هزینههای زیاد در نانوتکنولوژی، عمل بیهودهای میباشد، مثل اینکه هزینه بسیار زیادی را صرف تحقیقات در زمینه شیمی کرده باشیم.
در سطوح کاربردی و بالاتر، نظیر تحقیقات سرطان و انرژیهای جایگزین نیز این مقایسه مطرح میباشد.
علت احساس نیاز به ارائه چنین ارقامی برای هزینهکردن در زمینه نانوتکنولوژی، هرچند واقعی نباشند، در این حقیقت نهفته است که صاحبان صنایع و مشاغل و دانشگاهیان برمبنای این گونه ارقام تصمیمگیری مینمایند.
چنانچه دانشگاهیان حس کنند که سرمایهگذاری در نانوتکنولوژی، بهتر از زمینههای دیگر است، به آن سمت متمایل میگردند.
همچنین صاحبان صنایع به سمتی گرایش دارند که بتوانند امتیازهای بیشتری کسب کنند و افراد ماهرتری را در اختیار بگیرند.
به این دلیل تلاشهایی در راستای با معنی ساختن آمار و ارقام انجام میگیرد.
سرمایه گذاری جهانی در نانوتکنولوژی اروپا جدول (1) تقسیمبندی نهایی بودجه (برحسب میلیون یورو) در کلیات برنامه PF6 برای سال 2002 تا 2006 (منبع : Cordis) بودجه نهایی کمیسیون ژوئن 2002 یکپارچهسازی و تقویت 1- تمرکز و یکپارچهسازی تحقیقات مشترک 13345 1-1- اولویتهای موضوعی 11285 1-1-1- علومزیستی، ژنتیک و بیوتکنولوژی، بهداشت 2255 1-1-2- فناوریهای اطلاعاتی 3625 1-1-3- علوم و فناوری نانو، مواد چندکاره و مبتنی بر دانش و ابزارها و فرآیندهای تولیدی جدید 1300 1-1-4- هوافضا 1075 1-1-5- کیفیت و سلامت غذا 685 1-1-6- توسعه پایدار، تغییرات جهانی و اکوسیستمها 2120 1-1-7- شهروندان و حکومت در جوامع مبتنی بر دانش 225 1-2- فعالیتهای خاص و شامل گستره وسیعی از تحقیقات 1300 فعالیتهای غیرهستهای "مرکز تحقیقات مشترک" 760 2- سازماندهی حوزههای تحقیقات اروپا 2605 3- تقویت زیرساختهای تحقیقات اروپا 320 برنامههای خاص انرژی هستهای 1230 جمع کل 17500 آسیا جدول (3) هزینههای تخمینی تحقیقات و توسعه دولت ژاپن در زمینه نانوتکنولوژی (برحسب میلیون دلار).
(منبع : بنیاد ملی علوم، کمیته علوم، مهندسی و فناوری نانو سایر کشورهای آسیایی نیز بودجههای سنگینی به نانوتکنولوژی تخصیص دادهاند، هرچند بسیاری از این ارقام با مقیاس زمانی مطابقت ندارد.
با توجه به افزایش قدرت خرید در بسیاری از کشورهای آسیایی، سرمایهگذاری در این کشورها چشمگیر میباشد؛ مثلاً یک محقق در چین بسیار کمتر از یک محقق در آمستردام هزینه در بردارد.
افزایش 50 درصدی در ارقام ژاپن شکابرانگیز میباشد.
هرچند شکی در افزایش سرمایهگذاری وجود ندارد ولیکن افزایش تعداد محققان برای جذب این مقدار سرمایهگذاری در طی یکسال به نظر غیرممکن میرسد.
علاوه بر این، با فرض قبول مشکلات موجود در این زمینه که نانوتکنولوژی چیست و چه ساختارهایی دارد؛ باید با بسیاری از این آمار و ارقام با احتیاط برخورد کرد.
به طور مثال دولت تایوان اخیراً اعلام کرده است که 800 شرکت در زمینه علوم نانو ایجاد گردیده است.
این ارقام با ارقام دیگر نظیر تأسیس 700 شرکت در زمینه نانوتکنولوژی (شامل شرکتهای چند ملیتی) و 1000 شرکت نوپا در نانوتکنولوژی، همخوانی ندارد.
(رقم آخر به طور کامل برمبنای یک تعریف کلی و وسیع از نانوتکنولوژی میباشد).
سایر کشورهای آسیایی نیز بودجههای سنگینی به نانوتکنولوژی تخصیص دادهاند، هرچند بسیاری از این ارقام با مقیاس زمانی مطابقت ندارد.
جدول (4) بودجه نانوتکنولوژی در آسیا (برحسب میلیون دلار) (منبع : Asia Pulse, CMP-Cientifica) اتحادیه اروپا سرمایهگذاری اتحادیه اروپا برای نانوتکنولوژی در قالب کلیات برنامه ششم میباشد که از سال 2002 تا سال 2006 اجرا میگردد و در کل شامل بودجهای به مبلغ 5/17 میلیارد یورو میگردد.
(عمده بحث در مورد "اولویت موضوعی" است.
به این معنی که نانوتکنولوژی در چه عرصههایی اثر عمده میگذارد.
توجه شود که حدود یک چهارم بودجه صرف موارد زیر میگردد: فعالیتهای اتمی در اروپا؛ تقویت زیرساختهای تحقیقات اروپا (ERA) و سایر موضوعات و فعالیتهای غیرتحقیقی) بنابه اظهارات رئیس کمیسیون تحقیقات این اتحادیه، فیلیپ باسکویل، رقم تخصیصیافته اروپا برای نانوتکنولوژی، به طور رسمی در طی 4 سال، 700 میلیون یورو بوده است که در آن نانوتکنولوژی تنها به عنوان "فرآیند دستکاری اتمها و مولکولها" به شمار میآید.
اتحادیه اروپا تعریف استانداردی برای نانوتکنولوژی ندارد و فناوری زیر 50 نانومتر و بهرهگیری از اثرات کوانتومی در مقیاس ماکرو یا دستکاری مولکولها و اتمها را تحت عنوان نانوتکنولوژی میشناسد.
در جدول (5) با توجه به بحثهای تفصیلی و دقیقی که با مسؤولان کمیسیونها انجام یافته است، تحلیلی جزئیتر از هزینه اتحادیه اروپا ارائه شده است.
به هر اولویت موضوعی یک حد بالا و پایین برای درصد نانوتکنولوژی نسبت داده شده است.
با توجه به اینکه اولویت موضوعی 1-1-3 تنها مورد تخصیصیافته به نانوتکنولوژی میباشد به سادگی درمییابیم که مبلغ اعلامشده 3/1 میلیارد یورویی ناصحیح میباشد.
این جدول، اظهارات رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا در مورد هزینههای اروپا در زمینه نانوتکنولوژی را تأیید مینماید، اما با این ارقام باید محافظهکارانه برخورد کرد.
مؤسساتی نظیر آژانس هوایی اروپا نتوانسته است در زمینه کاربردهای نانوتکنولوژی خود را با ناسا همسان کند (بودجه ناسا در سال 2003 برابر51 میلیون دلار میباشد).
واضح است که هر زمینه مبتنی بر مواد در این عرصه نیازی فراتر از 2/0 درصد به نانوتکنولوژی دارد.
کیفیت و سلامت غذا نیز به دنبال یافتن کاربردهای مبتنی بر نانوتکنولوژی در بستهبندی غذاها و نیز فناوریهای مختلف سنسوری میباشد.
در این مورد نیز سهم نانوتکنولوژی در تحقیقات باید فراتر از 2/0 درصد باشد.
توسعه پایدار نیز زمینهای است که توسعههای اخیر مبتنی بر نانوتکنولوژی، آینده خوبی را برای آن رقم میزند.
علومزیستی، ژنتیک و بهداشت، قبلاً از مزایای میکروتکنولوژی سود بردهاند و اکنون به دنبال استفاده از نانوتکنولوژی در زمینههایی نظیر آنالیز زیستی و دارورسانی میباشد.
جدول (5) درصد بودجه مختص نانوتکنولوژی برای هر کدام از اولویتهای موضوعی ششمین برنامه تحقیقاتی اتحادیه اروپا در سالهای 2002 تا 2006 (برحسب میلیون یورو) (منبع : مقامات کمیسیون اتحادیه اروپا) مطابق سناریوی "سرمایهگذاریهای مستقیم در نانوتکنولوژی" که در زیر بیان شده است بسیاری از مسؤولان انتظار دارند که درصد نانوتکنولوژی در تمام موضوعات در حد30% باشد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که رقم 700 میلیون یورو که در جدول فوق ارائه شد واقعاً ناچیز است و رقم 30% انعکاس بهتری از موضوع میباشد، هرچند ممکن است با خوشبینی بیشتری همراه باشد.
هدف FP6 بکارگیری فناوری در راستای دستیابی به اهداف اقتصادی و اجتماعی اروپا میباشد.
برای این منظور برنامههای تحقیقاتی شامل موضوعات وسیعی میگردد، نظیر بهداشت که خود به بخشهای سرمایهگذاری مختلفی تقسیمبندی میگردد.
نکتهای که در اولویت موضوعی نانوتکنولوژی مطرح است آن است که به جای سرمایهگذاری مستقیم بر روی نانوتکنولوژی و علوم نانو، بر روی فناوریهای پیشرو تمرکز نماییم.
در این صورت سرمایهگذاری در نانوتکنولوژی بیشتر شامل کاربردها میگردد تا علوم پایه.
دستیابی به چنین کاربردهایی مدنظر برنامههای دولتی در آمریکا و اروپا میباشد.
تفاوت بنیادی بین شیوه اروپایی و شیوه آمریکایی و برخی کشورهای دیگر در تقسیمبندی کاربردها میباشد؛ سرمایهگذاری اروپا با توجه به مزایای اولویتها و فواید حاصل از تخصیص بودجه انجام میشود.
ولی NNI در آمریکا ابتدا بودجه نانوتکنولوژی را به تصویب میرساند و سپس این بودجه را بین سازمانهای مختلف خود تقسیم مینماید.
به منظور تشریح هزینههای اتحادیه اروپا در طرحهای نانوتکنولوژی، سه سناریو پیشنهاد گردیده است.
هرچند هیچکدام از این شیوهها برای تشریح پیچیدگیهای سرمایهگذاری در اروپا کافی نمیباشد ولی معیاری تقریبی از سطح کارهای اروپا در نانوتکنولوژی را در اختیار میگذارد.
سناریوی اول: سرمایهگذاریهای مستقیم در نانوتکنولوژی این سناریو، حاصل دیدگاه برخی از مدیران کمیسیون اروپاست که معتقدند، علوم و فناوری نانو نقش مهمی در تولید فناوری پیشرو در برنامه FP6 دارد؛ مثلاً در دارورسانی و حفاظت زیستی این دیدگاه در مدیران برخی برنامهها ایجاد شده است که 30 درصد هزینههای مصرفی در ارتباط با نانوتکنولوژی خواهد بود.
این نکته با تخمین هزار میلیارد دلاری بازار نانوتکنولوژی توسط NNI همخوانی دارد.
این تخمین 30 درصدی از سهم نانوتکنولوژی در پروژههای برنامه FP6، میانگین تمام اولویتهای موضوعی این برنامه بوده و از آن به عنوان "به سمت نانو" تعبیر میگردد.
قطعاً اجزاء واقعی نانوتکنولوژی کمتر یا فراتر از 30 % خواهد بود و دستیابی به این مقدار واقعی جز در پایان برنامه FP6 و با مروری دوباره بر این برنامه میسر نخواهد بود.
اگر این 30 درصد به رقم سرمایهگذاری اروپا که 28/11 میلیارد یورو میباشد اعمال گردد، به رقم 4/3 میلیارد یورو در طول چهار سال خواهیم رسید یعنی در هر سال، مبلغ 850 میلیون یورو به طور خالص صرف نانوتکنولوژی گردد.
سناریوی دوم: سرمایهگذاریهای کلی بسیاری از سرمایهگذاریهای انجامشده به طور کامل توسط اتحادیه اروپا حمایت نمیگردد.
مثلاً در تحقیقات دانشگاهی، صددرصد هزینههای جانبی نظیر تجهیزات و محققان اضافی، بجز مواردی که از قبل وجود داشتهاند، توسط این اتحادیه تامین میگردد؛ اما برای بسیاری از پروژههای دیگر، سرمایههای مورد نیاز توسط دولت یا شرکتهای دیگر تأمین میگردد.
مهمترین ابزارهای FP6، پروژههای یکپارچه (IP) و شبکههای هوشمند (NoE) میباشند.
اتحادیه اروپا 50 درصد هر پروژه NoE را سرمایهگذاری مینماید ولی این مبلغ در مورد پروژههای IP تنها 25% میباشد و 75 درصد مابقی نیازمند همکاریهای ملی میباشد.
با توجه به اختصاص 400 میلیون یورو به پروژههای IP و 300 میلیون یورو به NoEها، میزان سرمایهگذاری اتحادیه اروپا در زمینه نانوتکنولوژی ممکن است در حد 4/2 میلیارد یورو یا 600 میلیون یورو در سال باشد.
با در نظر گرفتن تعریف دیگر نانوتکنولوژی یعنی "دستکاری اتمها و مولکولها" که طبق تخمین مقامات کمیسیون، سرمایهای در حد یک میلیارد دلار به خود اختصاص داده است به این نتیجه میرسیم که سرمایه کلی اتحادیه اروپا در زمینه نانوتکنولوژی برابر 43/3 میلیارد یورو یا 857 میلیون یورو در هر سال میباشد.
سناریوی سوم: مقایسه نسبی سرمایهگذاریها اختلافات بنیادی فراوانی میان روش اتحادیه اروپا و روش ایالات متحده و ژاپن وجود دارد.
تحلیل دقیق سرمایهگذاریهای آمریکا و ژاپن فراتر از حد این گزارش است اما درک این اختلافات موجب تغییر تعادل نسبی سرمایهگذاری در این کشورها میشود.
همانطور که قبلاً گفته شد، ساختار سرمایهگذاری اتحادیه اروپا مبتنی بر فواید اولویتهای سرمایهگذاری میباشد.
اختلاف بنیادی دیگر آن است که به جای تخصیص بودجهای ثابت برای نانوتکنولوژی در مراقبتهای بهداشتی-همانگونه که NNI این کار را از طریق مؤسسات ملی بهداشت (NIH) انجام دهد- اتحادیه اروپا بودجهای جداگانه به بهداشت تخصیص میدهد.
اختلاف دیگر آن است که سرمایهگذاریهای اتحادیه اروپا فقط شامل هزینههای اضافی برای محققان و تجهیزات میگردد و هزینههای زیرساختاری و دانشگاههایی که از قبل بر روی این موضوعات کار میکردند توسط دولتهای این اتحادیه تأمین میگردد.
درسیستم آمریکایی، NNI عموماً تمام مؤسسههای مرتبط با نانوتکنولوژی را حمایت میکند.
در واقع تقریباً %10 سرمایهگذاریهای بنیاد ملی علوم آمریکا را هزینههای زیرساختارهای تحقیقاتی تشکیل میدهد.
به هر حال، اختلاف اصلی اینجاست که بودجه FP در حدود 4 درصد کل بودجه تحقیقات اروپا میباشد.
رقم فوق، مقداری تقریبی است و در فناوریهای پیشرفته نظیر هوافضا، این رقم حدود %20 میباشد.
در حالی که در مواردی نظیر تحقیقات سرطان، این مقدار کمتر از 4 درصد است.
بنابراین با فرض چنین حالتی در دیگر موارد بودجه و نیز با توجه به کمک 10 الی 20 درصدی اتحادیه اروپا به سرمایهگذاریهای اروپا، تخمین محافظهکارانه 700 میلیون یورویی برای مدت 4 سال منجر به صرف هزینهای بین 5/3 تا 7 میلیارد یورو در طی 4 سال میگردد.
(88/0 الی 75/1 میلیارد یورو در سال).
این ارقام میبایست با ارقام ایالات متحده که شامل سرمایهگذاری تکتک ایالتها میباشد مقایسه گردد.
هرچند انتظار میرود میزان سرمایهگذاریهای جاری ایالتهای ایالات متحده، به دو برابر بودجه NNI برسد، اما کل سرمایهگذاری کشورهای اتحادیه اروپا به 10 تا 25 برابر سرمایهگذاری اتحادیه اروپا میرسد.
درواقع تاکنون سرمایهگذاریهای کلی در نانوتکنولوژی توسط تکتک ایالتهای آمریکا هنوز به میزان بودجه NNI نرسیده است.
جدول (6) سرمایهگذاری اتحادیه اروپا در زمینه نانوتکنولوژی برای سالهای 2002 تا 2006 و مقایسه سه سناریوی تشریحشده (برحسب میلیارد یورو) قابل ذکر است که اتحادیه اروپا با تخصیص سرمایه به اولویتهای موضوعی خاص، علاوه بر تأمین سرمایههای خاص در نانوتکنولوژی، شاید سود بیشتری به ازاء هر دلار یا یوروی صرفشده کسب کند.
با توجه به این تفاوتهای فاحش مابین سرمایهگذاریهای اتحادیه اروپا و ایالات متحده، ارائه یک روش مستقیم برای مقایسه آنها میسر نمیباشد.
محققان اروپایی و دکتر رومیکومپانو رئیس کمیسیون اروپا، طی تحلیلی در مجله نانوتکنولوژی (جلد 13، شماره 3، ژوئن 2002) نشان دادند که محققان اروپایی با هزینه کمتر، به خوبی همپایههای آمریکایی خود فعالیت میکنند.
درنتیجه آمار و ارقامی که در اخبار اعلام میگردند، همه جوانب امر را نشان نمیدهند.
خلاصــه اگر چه مقایسه اولیه سرمایهگذاری در زمینه نانوتکنولوژی حاکی از آن است که ایالات متحده به مراتب بیشتر از اتحادیه اروپا در این زمینه بسیار مهم، سرمایهگذاری مینماید؛ نگاهی دقیقتر به آمار و ارقامی که در قالب سه سناریو بیان گردیده است نشان میدهد که سرمایهگذاری اتحادیه اروپا در زمینه نانوتکنولوژی نه تنها با سرمایهگذاری ایالات متحده قابل مقایسه است، بلکه به احتمال زیاد در سال 2003 دو برابر یا فراتر از سرمایهگذاری آمریکا خواهد شد.
همچنین به دلیل اینکه سرمایهگذاریهای "پنهان" اروپا قابل مشاهده نمیباشد، انتظار سود بسیار بالایی برای سرمایهگذاری این اتحادیه میرود.
هزینههای "پنهان" ششمین برنامه تحقیقاتی اتحادیه اروپا "FP6" به صورت "اولویت موضوعی" مصرف میگردد.
این شیوه متعادل میتواند نتیجه و سود بیشتری در بر داشته باشد.
بنابر تحلیلها، سرمایهگذاریهای انجام شده فقط توسط اتحادیه اروپا در زمینه نانوتکنولوژی بین 4 الی 20 درصد کل سرمایهگذاریهای تحقیقاتی در اروپا میباشد که این مقدار فراتر از بودجه پیشنهادی سال 2003 ایالات متحده در زمینه نانوتکنولوژی خواهد بود.
علاوه بر این، هزینههای صرف شده در اروپا شامل هزینههای زیرساختها و نیروی انسانی نمیباشد!
در حالی که در آمریکا چنین نیست؛ زیرا در اروپا این هزینهها توسط دولتها و به صورت جداگانه تأمین میگردد.
بنابراین هزینههای اعلام شده بخش اندکی از هزینههای واقعی میباشد.
با این حساب اگر سرمایهگذاری تمام ملل اتحادیه اروپا به عنوان سرمایهگذاریهای کلی اروپا در نانوتکنولوژی در سال 2003 منظور گردد، ممکن است حتی بیش از دو برابر سرمایهگذاری در ایالات متحده باشد.
هر چند این تحلیلها بیانگر تشخیص درست اروپا از پتانسیلهای اقتصادی طولانی مدت در زمینه نانوتکنولوژی میباشد ولی کماکان زمینههایی وجود دارد که بهمنظور افزایش تواناییهای اروپا در هدایت تحقیقات در سطح جهان و تحقق اهداف اقتصادی آن، توجه زیادی را میطلبد.
پیشنهادها بهمنظور مطرح نمودن اروپا در رقابتهای جهانی، باید به زمینههایی که در برنامه FP6 کمتر اشاره شده است، توجه گردد.
این کار هم باید در سطح ملی و هم در سطح اروپا، هم از طریق ساختارهای اروپایی موجود و هم از طریق سازمانهایی نظیر انجمن کسب و کار نانو در اروپا (ENA)، انجام پذیرد.
تحقیق و توسعه پایه و علوم بنیادی: بنا به دلایل سیاسی و اقتصادی، اتحادیه اروپا قادر به هماهنگی تحقیقات تمام کشورهایش نمیباشد.
بنابراین ضروری است که تمام کشورهای اروپایی تلاش خود را در زمینه سرمایهگذاری در تحقیقات پایه و کاربردی نانوتکنولوژی به کار گیرند.
کشورها به طور جداگانه سریعتر از کل اروپا میتوانند به تغییرات علوم و موقعیتهای اقتصادی عکسالعمل نشان داده و از این موقعیتها به نفع خود استفاده کنند.
اروپا میتواند با پیاده کردن معیارهای محلی متناسب با شرایط محلی و تواناییها و نیازهای بازار، نقش راهبردی خود را در این زمینه حفظ کند.
وضعیت شغلی: شرایط موجود برای ایجاد مشاغل مربوط به نانوتکنولوژی در اروپا بسیار متنوع میباشد.
این موضوع هم در مورد مناسبات دولت و هم در مورد سرمایهگذاریها، چه در بخش خصوصی و چه بخش عمومی صادق میباشد.
انتقال فناوری: تنوع زیاد در اروپا منجر به تقسیم فناوری در اروپا میگردد.
تحقیقات دانشگاهی عموماً از استاندارد بسیار مناسبی در تمام قاره برخوردار میباشد ولی انتقال فناوری چنین نیست.
این امر تأثیر زیادی بر روی سرمایهگذاریهای مشترک دانشگاهی و حرکتهای آنها دارد.
مسیر موفقیت در زمینه انتقال فناوری در کشورهای مختلف، متنوع میباشد و ارائه راهحل مناسب در هر ناحیه برای دسترسی به موفقیت بسیار ضروری است.
فهم عمومی: در میان انجمنهای کسبوکار و عامه مردم، این باور عمومی وجود دارد که نانوتکنولوژی هنوز افسانه است و این امر موجب کاهش تمایل بخش صنعت در راستای بهرهبردن از آن میگردد.
توجه به بها و ارزش نانوتکنولوژی در اروپا نسبت به سایر نقاط جهان کمتر جلوه میکند.
اتحادیه اروپا و ENA و دولتهای مستقل میبایست در زمینه افزایش درک انجمنهای کسبوکار و درک عمومی از نانوتکنولوژی، بیشتر تلاش کنند.
عدم فعالیت دولتها: در حالی که بسیاری از کشورهای اروپایی از همان اول معیارهایی را برای خود در نظر گرفتند، بسیاری مخصوصاً در اروپای شمالی، منتظر ماندند تا مسیر مناسب هویدا گردد و یا اصلاً این زمینه از بین برود.
اعمال همین دیدگاه در زمینه میکروالکترونیک و اینترنت منجر به بروز شکافهای عمیق اقتصادی بین اقتصادهای مبتنی بر فناوری و مبتنی بر مالکیت و توریسم گردیده است.
نانوتکنولوژی در بهبود اقتصاد به مراتب از انقلابهای تکنولوژیک اخیر، بنیادیتر است و همه دولتهای اروپایی باید از عملکرد و کارایی نانوتکنولوژی فهم درستی داشته باشند.
آموزش: از کره گرفته تا جمهوری ایرلند، نمونههای فراوانی را در تاریخ معاصر میتوان یافت که با داشتن افراد تحصیل کرد.
و نیروهای نسبتاً ارزان، به سرعت تبدیل به کشورهای دارای فناوری قوی شدهاند.
اقتصاد مبتنی بر مالکیت و توریسم در اروپا، هزینه کارگری اندک و سطح زندگی خوبی را به دنبال داشته است.
به لطف تلاشهای اتحادیه اروپا زیرساختهای فعلی در زمینه آموزش ایجاد شده است.
نکته کلیدی و نهایی برای اینکه اقتصاد این کشورها مبتنی بر فناوری گردد، آموزش میباشد.
در واقع داشتن انبوهی از افراد و کارگرهای تحصیل کرده در اروپا لازم میباشد.
برای مؤسسههای اروپایی که میخواهند برای انجام طرحهای خود، سرمایه جذب کنند، داشتن آموزش علوم طبیعی بسیار حائز اهمیت میباشد.
در مورد جذب دانشجویان در موضوعات علمی نیز همین گونه است.
این مشکل در بسیاری از کشورهای اروپایی مهار شده است و سایر کشورها نیز باید از این روشها الگوبرداری نمایند.
ارتباطات: اصولاً تبادل اطلاعات در مجموعهای از کشورهای مختلف با فرهنگ و زبانهای متفاوت، امری مشکل میباشد.
به هر حال، محققان، صاحبان شرکتها و افراد معتبر میبایست نسبت به فرصتهای مهمی که در اروپا برای آنها وجود دارد آگاهی داشته باشند؛ به گونهای که به دنبال فرصتهای بهتر در جاهای دیگر نباشند، هر چند در واقع چنین فرصتهایی وجود داشته باشد.
تلاشهای ENA، از جمله این گزارش و نیز تلاشهای اتحادیه اروپا میبایست به این موضوع نیز بپردازد.
نتیجهگیری قابل ذکر است که با شروع بحث بر روی FP6، بودجه NNI تقریباً دو برابر شده است.
اگر سود اقتصادی ایالات متحده رو به رشد باشد، چه در فعالیتهای شرکتها و چه در فعالیتهای نظامی یا اهداف اجتماعی، انتظار میرود که سرمایهگذاری ایالات متحده به سرعت افزایش یابد.
علاوه بر این بودجه FP6 تا سال 2006 ثابت میباشد ولی بعد از آن ممکن است به طرز نامعلومی تغییر یابد.
همانگونه که در آغاز گزارش قید شد، پیشگامیهای کشورهای اروپایی اثر مهمی در سرمایهگذاری اروپا خواهند داشت.
درصورتی که زیرساختار علمی، توانایی جذب سرمایهها را نداشته باشد، سرمایهگذاری مشکلاتی به بار خواهد آورد.
اروپا نمیتواند به دلیل وجود سرمایه، ناگهان تعداد دانشجویان خود را برای مقاطع PhD و فوق دکتری دو برابر کند.
اتحادیه اروپا، دولتها و سازمانهایی نظیر ENA میبایست به تمرکز خود بر روی نکات زیر ادامه دهند : بهبود وضعیت شغلی راهبردهایی برای بهبود انتقال فناوری و افزایش تعداد دانشجویان ایجاد اطمینان از وجود نیروی کاری با سواد ایجاد فهم و درک در مردم و مشاغل از واقعی بودن نانوتکنولوژی تشویق دولتهایی که هنوز به اهمیت نانوتکنولوژی پی نبردهاند اطلاعرسانی در مورد فرصتهای مناسب، ایجاد اطمینان از اینکه دولتهای جهان سیاستهای تحقیق و توسعهای دارند که به تغییر فرصتهای ناشی از برنامههای وسیع اروپا عکسالعمل سریع نشان میدهند هر چند اغلب اخبار سرمایهگذاری اروپا، اخباری است که توسط اتحادیه اروپا به جهان ارائه میشود، ولی ما انتظار داریم که با افزودن سرمایهگذاری کشورهای اتحادیه اروپا به میزان سرمایهگذاری این اتحادیه، مبلغ سرمایهگذاری بسیار افزایش یابد.
جهت تأیید این موضوع، در نظر داشته باشید که سرمایهگذاری اتحادیه اروپا فقط %4 کل سرمایهگذاری اروپا است بودجه در جهان و ایران بودجه سالانه مهم ترین سند اقتصادی کشورها به شمار می رود .
حتی در کشور هایی که سند های استراتژیک چند ساله تدوین می شود ، آنچه در عالم واقع و به صورت ملموس بر زندگی اقتصادی مردم تاثیر مشخص می گذارد ، بودجه های سالانه است .
معنای ساده بودجه همان چیزی است که مردم به آن دخل و خرج می گویند .
از این نظر بودجه خوب ، بودجه ای است که بین دخل و خرج آن توازن باشد .
دولت معمولاً بودجه ها را به همین شکل متوازن تنظیم می کنند .
اما در پشت این بودجه های متوازن واقعیت دیگری نهفته است که هسته مرکزی آن قیمت های غیر واقعی است .
فی المثل همه آنچه که ملت و دولت ایران در سال 1384 تولید کرده اند ، اگر وارد بازار جهانی شود قابلیت مبادله با حدود 190 میلیارد دلار کالا را دارد ، اما ، با همین رقمدر ایران می توان حجمی از کالاها را خریداری کرد که قیمت جهانی آنها حدود600 میلیارد دلار است .
رقم اول قیمت مبادله است و رقم دوم قیمت بر اساس شاخص قدرت خرید .
این تفاوت از آنجا نشات می گیرد که دارایی های عمده کشور در اختیار دولت است و دولت با انگیزه های اجتماعی ، این دارایی ها را با کمترین بهای ممکن بین مردم توزیع می کند .
از این منظر بودجه متوازن واقعی ، بودجه ای است که تفاض بین قیمت مبادله ای و قیمت بر اساس شاخص قدرت خرید صفر یا بسیار کم باشد.
در نوشتار زیر بودجه های ایران و ترکیه از این منظر بررسی شده است .
کتاب بودجه در ایران پررنگ و مداخل های آن پر شمارند .
این وضع منحصر به ایران نیست و دیگر نظام های اقتصادی مبتنی بر برنامه ریزی ومتکی بر اجرای دولتی نیز همین وضع را دارند .
بر عکس در نظام های اقتصادی مبتنی بر تفوق بخش خصوصی که دولت به انجام وظایف ذاتی خود یعنی تامین امنیت ، سیاست خارجی و قاعده سازی حقوقی اکتفا می کند معمولاً کتاب های بودجه کم برگ و مداخل ها آن بر کم شمارند .
هدف این نوشتار مقایسه این دو نوع اقتصاد و بودجه نویسی های بر آمده از آن نیست .
زیرا تفاوت های مبنایی این نظام ها چنان زیاد است که مقایسه آنها دستاورد علمی چندانی نخواهد داشت و صرفاً درمحدوده های تئوریک باقی خواهد ماند .
تنها از باب نشان دادن این فاصله می توان با اشاره گفت که در نظام های غیر دولتی ، بودجه دولت غالباً در پنج سر فصل کلی مشتمل بر امنیت و دفاع ، هزینه های دیپلماتیک و کمک های خارجی ، آموزش و تحقیقات و دارو ودرمان ، بیمه و بازنشستگی خلاصه می شود .
هزینه های این بخش ها که در قالب بودجه های سالانه تدوین می شوند کمتر از یک پنجم تولید نا خالص داخلی را تشکیل می دهند و منبع در آمدی آنها اساساً مالیات و در مواردی نادر فروش خدمات تحقیقات و توسعه است .
نمونه مثالی این شکل بودجه بندی در ایالات متحده دیده می شود و کشور های اروپای غربی و ژ اپن در ردیف بعدی قرار می گیرند .
کشور های نوظهور شرق آسیا به استثنای چین نیز تلاش برای نزدیک شدن به این سبک را آغاز کرده اند و برخی کشورها مانند سنگاپور و کره جنوبی گام هایی باند برای فاصله گرفتن از بودجه های حجیم برداشته اند .
اما تلاش ها برای رسیدن به بودجه کوچک در منظقه خاورمیانه و جنوب آسیا تاکنون نتیجه ملموسی نداشته است .
تنها استثناها دو همسایه ایران یعنی پاکستان و ترکیه هستند که اولی به علت حجم پایین درآمد سرانه شاید مبنای دقیقی برای مقایسه نباشد .
اما مشابهت ها ی تاریخی ، حجم تولید ناخالص داخلی ، نرخ بیکاری و عناصر مشابه دیگر این امکان را می دهد که بودجه های ایران و ترکیه و نتایج آنها به صورت اجمالی بررسی شود .
ایران و ترکیه هر دو حدود 70 میلیون نفر جمعیت دارند .
تولید ناخالص داخلی ایران به اساس شاخص قدرت خرید 600 تا 620 میلیارد دلاد و ترکیه بین 620 تا 630 میلیارد دلاد برآورد شده است .
سرانه دو کشور 8900 دلار ، رشد اقتصادی حدود 5 درصد و نیروی کار حدود 25 میلیون نقر است .
اما در میان ارقام بنیادی اقتصادی دو کشور دو تفاوت معتادار دیده می شود .
جمعیت زیر فقر در ایران 40 درصد د در ترکیه 20 درصد است و تفاصل نرخ تولید ناخالص داخلی ایران به اساس شاخص های قدرت خرید و قیمت مبادله جهانی حدود 416 میلیارد دلار و در مورد ترکیه حدود 269 میلیارد دلار است .
معنای این دو رقم این است که مردم ایران هر سال 147 میلیارد دلار بیشتر از مردم ترکیه از کالاها و خدمات ارزان و عمدتا از طریق یارانه ها استفاده می کنند .
ریخت و پاش 147 میلیارد دلاری در هزینه های دولت و ملت ایران درمقایسه با ترکیه و دو برابر بودن جمعیت زیر فقر ایران نسبت به ترکیه نشان می دهد با وجود آنکه ملت ایران بیشتر خرج کرده است از همسایه مقتصد خود فقیر تر است .
از نظر بودجه ای نیز بودجه دولت ایران امسال حدود 105 میلیارد دلاد ( بدون محاسبه بودجه شرکت های دولتی ) و بودجه دولت ترکیه 95 میلیارد دلار است .
( در ترکیه شرکت های دولتی به معنای مصطلح در ایران وجود ندارد .) با افزودن بودجه شرکت های دولتی به بودجه دولت ، بودجه کل کشور برای ایران حدود 190 میلیارد دلار می شود ، حال آنکه بودجه دولت ترکیه همان 95 میلیارد دلار می ماند یا به علت پاره ای تعهدات و دیون دولت به حدود 110 میلیارد دلار افزایش می یابد .
اما از درون این دو بوده متفاوت ، نتایجی متفاوت و البته معکوس به زیان بورجه بزرگ تر حاصل شده است .
اتصاد ترکیه به لحاظ ترکیب بخش ها ی کشاورزی ، صنعت و خدمات به ترتیب 2/11 ، 4/29 و 4/59 درصد است .
حال آنکه این ترکیب در ایران به ترتیب 30/25 و 45 درصد است .
معنای این دو دسته ارقام این است که اقتصاد ایران کمتر از ترکیه صنعتی شده و بافت سنتی آن کمتر تغییر کرده است .
با توجه به پایین تر بودن ارزش افزوده در بخش کشاورزی ، درآ مد مردم ترکیه از ناحیه کار مساوی با ایرانیان بیشتر است .
زیرا ارزش افزودن بخش صنعت نوعا از کشاورزی و سودآوری بخش خدمات از دو بخش دیگر بیشتر است .
راز این تفاوت و تفاضل هزینه و درآمد در ایران و ترکیه چیست ؟
چگونه است که دو ملت با ویژگی ها و سوابق کمابیش مشابه از درون سرمایه گذاری یکسان ، سودهای متفاوت به دست می آورند و چرا با وجود تاکید 35 ساله بر عدالت اجتماعی در ایران ، شکاف درآمدی در ایران زیادتر از ترکیه است و در نهایت ارتباط این وضع با بودجه چیست ؟
دو سوم بودجه سالانه ایران متعلق به شرکت های دولتی است .
مثلا در بودجه عمومی سال 1386 از مجموع 2290551 میلیارد ریال ، 1677104 میلیارد ریال آن متعلق به شرکت های دولتی و بانک ها است .این بخش از بودجه به صورت ظاهری در فهرست دخل و خرج دولت قرار دارد .
اما در عالم واقع دولت بابت آن نه هزینه ای می پردازد که بخواهد در بخش درآمدی کاری کند و نه سود حاصله از این بنگاه ها به کار دولت می آید .
زیرا نوعا ترازنامه شرکت ها به گونه ای تنظیم می شود که بخش های درآمدی و هزینه ای آنها متوازن می شود .
تنها اتفاقی کع در این میان رخ می دهد این است که این بنگاه های دولتی به جز مووارد استثنایی با هزینه های بالا و بهره وری کم اداره می شوند و دو سوم بودجه یا یک هفتم تولید ناخالص داخلی کشور ( بر اساس شاخش قدرت خرید ) و یا به عبارت واقعی تر و دقیق تر دو سوم تولید ناخالص داخلی کشور ( به اساس قیمت واقعی مبادله ) به روش غیر اقتصادی مدیریت می شود .
این وضع خاص دولت کنونی نیست و از نیمه دهه 1350 تاکنون به ویژگی ثابت بودجه های ایران تبدیل شده است .
بودجه نهایی کمیسیونژوئن 2002یکپارچهسازی و تقویت1- تمرکز و یکپارچهسازی تحقیقات مشترک133451-1- اولویتهای موضوعی112851-1-1- علومزیستی، ژنتیک و بیوتکنولوژی، بهداشت22551-1-2- فناوریهای اطلاعاتی36251-1-3- علوم و فناوری نانو، مواد چندکاره و مبتنی بر دانش و ابزارها و فرآیندهای تولیدی جدید13001-1-4- هوافضا10751-1-5- کیفیت و سلامت غذا6851-1-6- توسعه پایدار، تغییرات جهانی و اکوسیستمها21201-1-7- شهروندان و حکومت در جوامع مبتنی بر دانش2251-2- فعالیتهای خاص و شامل گستره وسیعی از تحقیقات1300فعالیتهای غیرهستهای "مرکز تحقیقات مشترک"7602- سازماندهی حوزههای تحقیقات اروپا26053- تقویت زیرساختهای تحقیقات اروپا320برنامههای خاص انرژی هستهای1230جمع کل17500 1997199819992000200120022003ژاپن120135157245465750 ~1000 ~ کشورمبلغ (سال2002)ژاپن750چین200تایوان111کره150سنگاپور40جمعکل1251 اولویت موضوعیاولویت موضوعیاولویت موضوعیژوئن 2002حداقل (%)جمعکلحداکثر (%)جمع کل1-1-1علومزیستی، ژنتیک و بیوتکنولوژی مرتبط با بهداشتعلومزیستی، ژنتیک و بیوتکنولوژی مرتبط با بهداشت22550/16/225/24/561-1-2فناوری اطلاعاتفناوری اطلاعات36250/78/2530/93/3261-1-3علوم و فناوری نانو، مواد چندکاره مبتنی بر دانش و فرآیند و ابزار تولید جدیدعلوم و فناوری نانو، مواد چندکاره مبتنی بر دانش و فرآیند و ابزار تولید جدید13000/250/3250/300/3901-1-4هوافضاهوافضا10752/02/22/02/21-1-5کیفیت و سلامت غذاکیفیت و سلامت غذا6852/04/12/04/11-1-6توسعه پایدار، تغییرات جهانی و اکوسیستمتوسعه پایدار، تغییرات جهانی و اکوسیستم21202/02/42/02/41-1-7شهروندان و حکومت در جوامع مبتنی بر دانششهروندان و حکومت در جوامع مبتنی بر دانش2252/05/02/05/0جمعکل112857/6090/781 سناریوسرمایهگذاریهای مستقیمسرمایهگذاریهای کلیمقایسه نسبی سرمایهگذاریهاسرمایهگذاری اتحادیه اروپا (تمام FP6)4/34/2-43/35/3-0/7سرمایهگذاری اتحادیه اروپا در سال85/06/0 –86/088/0-75/1