مقدمه : نویسندگان مختلف، تعاریف متفاوتی از کسب و کار دارند.
در واژه نامهی آکسفورد[1]، کسب و کار به معنی خرید و فروش و تجارت آمده است.
در واژه نامهی لانگ من[2]، کسب و کار به فعالیت پول در آوردن و تجارتی که از آن پول حاصل شود، گفته میشود.
به زبان ساده، کسب و کار عبارت است از حالتی از مشغولیت و به طور عام، شامل فعالیتهایی است که تولید و خرید کالاها و خدمات با هدف فروش آنها را به منظور کسب سود، در بر میگیرد.
1.
بر طبق نظر (ارویک و هانت)[3] و کاری که در آن خدمات یا کارهایی که دیگر افراد جامعه به آن نیاز دارند و مایل به خرید آن هستند و توان پرداخت بهای آن را دارند، تولید، توزیع و عرضه می شود.
، کسب و کار عبارت است از هر نوع کسب 2.
(پترسن و پلومن)[4] بر این باورند که هر تبادلی که در آن خرید و فروش صورت گیرد، کسب و کار نیست، بلکه کسب و کار، هر نوع تبادل تکراری و تجدید شونده ی خرید و فروش است.
3.
پروفسور (اون)[5] ، کسب و کار را یک نوع کاسبی می داند که طی آن کالاها یا خدمات برای فروش در بازار تولید و توزیع می شوند.
بنابراین با توجه به تعاریف یاد شده می توان دریافت که کسب و کار با خرید و فروش کالاها، تولید کالاها یا عرضه ی خدمات، به منظور به دست آوردن سود، سر و کار دارد.
با توجه به تعاریف یاد شده، ویژگیهای کسب و کار، عبارتند از: 1.
فروش یا انتقال کالاها و خدمات برای کسب ارزش 2.
معامله ی کالاها و خدمات 3.
تکرا رمعاملات 4.
انگیزه ی سود (مهمترین و قدرتمندترین محرک اداره ی امور کسب و کار) 5.
فعالیت توأم با ریسک، کسب و کار، همیشه بر آینده متمرکز است و عدم اطمینان، ویژگی آینده است.
از این رو، همواره کسب و کار توأم با ریسک است.
کسب و کار روستایی اکنون توسعهی روستایی بیش از گذشته با پدیدهی کارآفرینی سرو کار دارد.
مؤسسات و شخصیتهای رواج دهندهی توسعهی روستایی، کارآفرینی را به منزلهی یک مداخلهی راهبردی میدانند که می تواند فرایند توسعهی روستایی را تسریع بخشد اما به نظر میرسد که همگی آنها بر نیاز به گسترش بنگاههای اقتصادی روستایی نیز توافق دارند.
آژانسهای توسعه، کارآفرینی روستا را به عنوان یک نیروی اشتغالزای بزرگ، سیاستمداران آن را همچون یک راهبرد کلیدی برای جلوگیری از ناآرامی در مناطق روستایی، و کشاورزان، آن را وسیلهای برای بهبود درآمد خویش میدانند.به این ترتیب، کارآفرینی از نقطه نظر تمام این گروهها به عنوان وسیلهای برای بهبود کیفیت زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی و ابزاری برای تثبیت اقتصاد و محیطی سالم تلقی میگردد.
در شرایط وجود یک سمتگیری کارآفرینانه در قبال توسعهی روستایی، این موضوع پذیرفته میگردد که کارآفرینی، یک نیروی مرکزی برای نیل به رشد و توسعه اقتصادی است.
بدون آن، دیگر عوامل توسعه به هدر رفته و تلف میشود؛ با این حال، پذیرش این نکته نمیتواند به تنهایی به توسعهی روستایی و پیشبرد فعالیتهای اقتصادی بیانجامد.
کارآفرینی در نواحی روستایی در جستجوی ترکیب واحدی از منابع، هم در درون و هم در خارج از فعالیتهای کشاورزی است.
مثالهای متنوعی از کاربردهای غیرکشاورزی منابع موجود همچون: گردشگری، آهنگری، درود گری، ریسندگی و مثالهایی از تنوع بخشی به فعالیتهای نه چندان وابسته به کشاورزی در زمینههای منابع آب، اراضی جنگلی، ساختمان، مهارتهای موجود و توانمندیهای محلی وجود دارد که همگی با کارآفرینی روستایی متناسب است.
ترکیب کارآفرینانهی این منابع در رشته فعالیتهایی همچون: تسهیلات گردشگری، ورزش و اوقات فراغت، آموزش فنی و حرفهای، خرده فروشی و عمده فروشی، فعالیتهای صنعتی (در سطح مهندسی و استاد کاری)، خدمات مشاورهای، تولیدات با ارزش افزوده بالا ( همچون گوشت، شیر، فرآوردههای چوبی و سایر فعالیتهای خارج از مزرعه تجلی مییابد.
کارآفرینی روستایی اساساً تفاوتی با کارآفرینی در شهر ندارد جز اینکه باید آن را در فضای روستا تصور نمود.
پترین (1994) کارآفرینی روستایی را مجموع سه گزاره ذیل تعریف مینماید: 1.
نیرویی که سایر منابع را برای پاسخگویی به یک تقاضا بیپاسخ بازار بسیج میکند 2.
توانایی خلق و ایجاد چیزی از هیچ 3.
فرآیند خلق ارزش به وسیله امتزاج مجموعه واحدی از منابع درراستای بهرهگیری از یک فرصت آنچه در مجموع میتوان برای تعریف مقوله کارآفرینی روستایی بکار برد عبارتست از: ”بکارگیری نوآورانه منابع و امکانات روستا در راستای شکار فرصتهای کسب و کار“ این نوع کسب و کارها با توجه به اندازهی کوچک روستاها، در مقیاسی کوچک هستند و اغلب بین 10-20 نفر بوده و با توجه به غالب بودن فعالیتهای کشاورزی و کارگاهی از کارایی خاصی برخوردارند.
با توجه به تغییرات عصر کنونی و ورود به جامعهی اطلاعاتی، کسب و کارهای روستایی نیز در نوع دچار تغییر و تحول شدهاند و انواع کسب وکارهای خدماتی، تولیدی، صنعتی و فناوری اطلاعات در آن دیده میشود.
اصول کسب و کار با توجه به تعاریفکسب و کار، ویژگیهای کسب و کار، عبارتند از: 1.
معاملهی کالاها و خدمات 3.
تکرار معاملات 4.
انگیزهی سود (مهمترین و قدرتمندترین محرک ادارهی امور کسب و کار) 5.
فعالیت توأم با ریسک.
کسب و کار، همیشه بر آینده متمرکز است و عدم اطمینان، ویژگی آینده است.
از این رو، همواره کسب و کار، توأم با ریسک است.
اصول توسعه ی کسب و کار: آشنایی با نام شرکت ها آشنایی با نام محصول آشنایی با نام بنیانگذار آشنایی با مهارتهای کسب و کار اهداف کسب و کار: باور عمومی این است که تنها هدف کسب و کار، به دست آوردن سود اقتصادی است، در حالی که این امر، واقعیت ندارد.
آرویک معتقد است همان طور که انسان تنها با هدف خوردن زندگی نمیکند، تنها هدف کسب و کار هم، کسب سود نیست.
بنابراین، کسب و کارها هم دارای اهداف اقتصادی اند و هم اهداف اجتماعیاند طرح کسب و کار (Business Plan) تعریف: طرح کسب و کار سندی مکتوب است که جزئیات کسب و کار پیشنهادی را مشخص میکند.
این سند باید ضمن تشریح موقعیت کنونی ، نیازها ، انتظارات و نتایج پیش بینی شده را شرح دهد و کلیه جوانب آن را ارزیابی کند.
طرح هم برای صاحب آن و هم برای حمایت کنندگان مالی آن، به دلایل زیر لازم است: 1- مهم آن است که مالک درباره هدف خود از کسب و کار و منابعی که برای آن نیاز دارد به دقت فکر کند.
این موضوع در برآورد میزان سرمایه مورد نیاز، به وی کمک خواهد کرد.
2- بعید به نظر میرسد که مالک کسب و کار، برای راه اندازی آن سرمایه کافی داشته باشد.
حمایت کنندگان مالی-بانکها یا سرمایه گذاران ریسکی-باید متقاعد شوند که سرمایه گذاری در کسب و کار جدید، منطقی و درست است.
3- فرض بر این است که اگر کسب و کار ایده خوبی نداشته باشد، هم برای صاحب آن و هم برای حمایت کنندگان مالی آن، باید این موضوع را در مرحله برنامه ریزی و قبل از هدر رفتن مقدار زیادی از زمان و هزینه، شناسایی کنند.
اجزای یک طرح کسب و کار: 1- اهداف کلی 2- مشخصات مجری طرح و همکاران 3- تعریف و توصیف کسب و کار 4- تحلیل استراتژی بازار 5- تحلیل مالی 6- خلاصه طرح کسب و کار نشان دهنده چیست؟
آماده کردن یک طرح کسب و کار نتیجه نهایی روند طرح ریزی نیست ، بلکه تحقق طرح ، هدف نهایی است.
با این وجود نوشتن طرح یک مرحله میانی مهم است.
طرح نشان می دهد که بمنظور یک کسب و کار محرز ، بررسیهای دقیق در ایجاد کسب و کار انجام شده است و برای راه اندازی آن کارآفرین ، وظیفه اش را انجام داده است.
هدف طرح وجود یک طرح کسب و کار رسمی ، صرفنظر از اندازه کسب و کار آن ، به همان اندازه که برای راه اندازی مهم است برای یک کسب و کار برقرار ( محرز ) نیز مهم است.
وجود یک طرح کسب و کار رسمی ، صرفنظر از اندازه کسب و کار آن ، به همان اندازه که برای راه اندازی مهم است برای یک کسب و کار برقرار ( محرز ) نیز مهم است.
این طرح چهار عمل اصلی را بصورت زیر انجام می دهد: 1- به مدیر یا کارآفرین کمک می کند که جوانب و پیشرفت پروژه یا کسب و کارش را مشخص ، متمرکز و بررسی کنند.
2- یک چهارچوب منطقی و حساب شده ایجاد می کند تا در آن یک حرفه بتواند توسعه یابد و تدابیر مربوط به آن حرفه را در چند سال آینده دنبال می کند.
3- بعنوان ماخذ و مبنایی برای مذاکره با اشخاص ثالث مانند سهامداران ، دفاتر نمایندگی ، بانکها ، سرمایه گذاران و ...
بکار می رود.
4- معیاری را برای سنجش وضعیت واقعی کسب و کار در برابرآنچه که باید باشد، ارائه می دهد.
همانطور که دو شغل مثل هم وجود ندارد و بنابراین طرحهای کسب و کار مانند هم نیز وجود ندارد.
از آنجائیکه ، برخی موضوعات در طرح به یک طیفی از کسب و کارها مرتبط هستند بنابراین این امر مهم است که مفاد و مندرجات طرح ها با امور فردی متناسب باشد.
با این حال ، بیشتر طرح ها از یک ساختار آزموده شده و نظر عمومی بر روی ( در مورد ) آماده سازی طرحی ک بطور وسیعی قابل اجراست متابعت می کنند.
طرح کسب و کار می بایست نگرشی واقع بین از پیش بینی ها ومقاصد بلندمدت داشته باشد.
این دید و نگرش چهارچوبی را به وجود می آورد که طرح باید در آن فعالیت کند و نهایتا" یا موفق می شود یا شکست می خورد.
برای مدیران و یا کارآفرینانی که به دنبال حمایت خارجی هستند ، آماده کردن یک طرح جامع ، موقیت را در افزایش بودجه ها یا تجهیز پشتیبان ضمانت نخواهد کرد.
عدم وجود یک طرح منطقی ، یقینا شکست را حتمی خواهد کرد.
اهمیت پروسه ایجاد یک طرح کسب و کار رضایت بخش امری پردردسر ، اما ضروری است ، روند برنامه ریزی ، مدیران یا کارآفرینان را وادار می کند که کاملا دریابند آنچه را که می خواهند بدست بیاورند و اینکه چطور و کی آنرا انجام دهند.
حتی اگر هیچ حمایت خارجی هم نیاز نباشد ، طرح کسب و کار می تواند برای دوری گزیدن از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهانی نقش حیاتی را بازی کند.
برای عده بسیار زیادی از کارآفرینان و طراحان ، روند طرح ریزی ( فکر ، مذاکره ، تحقیق ، تجزیه و تحلیل ) به اندازه طرح نهایی و یا حتی بیشتر از آن مفید است.
بنابراین حتی اگر به یک طرح رسمی نیاز ندارید ، درباره روند طرح ریزی بطور دقیقی فکر کند.
این کار می تواند سود زیادی برای طرح کسب و کار شما داشته باشد.
هفته های بسیار زیاد کار سخت و پیش نویسهای متعدد را از زمان بروز طرح تا گرفتن حق کار پیش بینی کنید.
یک طرح مکتوب واضح با بسته بندی جذاب سبب خواهد شد تا حامیان ، سرمایه گذاران و ...
آسانتر به آن گرایش پیدا کنند .
یک طرح کسب و کار کاملا آماده نشان خواهد داد که مدیران یا کارآفرینان، کار را می شناسند و آنها را برای پیشرفت طرح بر حسب فرآوریها ، مدیریت ، سرمایه ها و مهمتر از همه بازارهای اقتصادی و رقابت اندیشیده اند.
اقتصاد وکارآفرینی روستای: اگرتوسعه راعامل دوام وبقا وتعالی ملتها قلمداد نموده وآن راشرط حضورغرورآفرین درعرصه معادلات جهانی تلقی کنیم وتوسعه یافتگی کشورها وملت هاراشاخص شکوفایی،پویایی،قابلیت،شایستگی،مدنیت ومدرنیته بدانیم،شایسته است تاحرکت درمسیر توسعه وتلاش درراستای دستیابی به آن را یکی ازالزامات اساسی حضوردرجوامع عصر حاضر ونیز میزان ومعیارآگاهی وآرمانخواهی وتعالی جویی ملت هابیان نماییم.بگونه ای که آنها علاقمندندتاهمه ارکان وپتانسیل های ملی خودرابکارگرفته وازهمه ظرفیت ها وتوانایی های خود درجهت تحقق اهداف آن استفاده نمایندکه دراین بین نقش عوامل وعناصر انسانی وجمعیتی ازیک سو وبهره جویی ازتمامی اجزای نظام های اجتماعی،اقتصادی وزیست محیطی ازدگرسوی نشان ازعمق علاقه آنان به این پدیده دارد.
بی گمان چنانچه قرارباشددرجامعه ای مسیرروبه رشد وتوسعه درپیش گرفته شود وکلیه مراتب ومراحل آن باسرعت هرچه تمامتر وباسلامت پشت سرنهاده شودبایدهمه امکانات وعوامل ملی ومحلی آن جامعه بسیج گردیده تاهم باصرف کمترین هزینه وهم درابعاد گسترده تر بتواند از همه مواهب ونتایج آن منتفع گردد.وآنگاه است که میتواند به همه ی اثرات وتبعات شوم ناشی از توسعه نیافتگی درسریعترین زمان ممکن خاتمه بخشد،مسایل ومشکلات بغرنج وآلام آوری که میتوانند موجودیت وبقای ملتی راازهستی ساقط نموده وبه بهای نابودی وهده همه ی سرمایه های انسانی وملی آن جامعه منتهی شود.
بنابراین دردنیای موسوم به عصراطلاعات،یکی ازشروط بنیادی برای دسترسی به الگوهای توسعه درابعادچندگانه انسانی،اجتماعی،اقتصادی وفرهنگی میزان مشارکت ودرگیری همه ی عوامل دراختیار جوامع می باشدکه دراین بین باید اذعان نمودکه توسعه روستایی بعنوان زیربنای رشد اقتصادی جامعه میتواندواجدنقش وتاثیر محوری باشد.
اینک سئوال اساسی این است که این توسعه چگونه باید اتفاق بیفتدتاجامعه بااتکای به یکی ازعوامل استراتژیک خودبه طرز معجزه آسایی وباتحمل کمترین هزینه توان حضوردرعصرمتلاطم جامعه ی اطلاعاتی رابیابد؟درپاسخ به این سئوال میتوان ادعانمودکه ازبین رویکردهای