دانلود مقاله قضاء حتمى و غیر حتمى

Word 105 KB 13939 19
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • در آثار و روایات دینى و اشارات قرآنى از قضا و قدر حتمى و قضا و قدر غیر حتمى یاد شده است و چنین مى‏نماید دو گونه قضا و قدر است: حتمى و غیر قابل تغییر،غیر حتمى وقابل تغییر.


    این پرسش پیدا مى‏شود:که معنى قضا و قدر غیر حتمى چیست؟

    اگر حادثه خاصى را در نظر بگیریم یا علم ازلى حق و اراده او به آن حادثه تعلق گرفته است‏یا نگرفته است; اگر تعلق گرفته است پس قضا و قدر در کار نیست; اگر تعلق گرفته است‏حتما باید واقع شود والا لازم مى‏آید علم حق با واقع مطابقت نکند و لازم مى‏آید تخلف مراد از اراده حق که مستلزم نقصان و ناتمامى ذات حق است.


    به بیان جامع‏تر قضا و قدر در واقع عبارت است:از انبعاث و سرچشمه گرفتن همه علل و اسباب از اراده و مشیت و علم حق که عله‏العلل است و با اصطلاح قضا عبارت است از علم به نظام احسن که منشا و پدید آورنده آن نظام است.


    والکل من نظامه الکیانى ینشا من نظامه الربانى
    و از طرفى چنانچه مى‏دانیم قانون علیت عمومى ضرورت و حتمیت را ایجاب مى‏کند.

    لازمه قانون علیت این است که وقوع حادثه‏اى در شرایط مخصوص مکانى و زمانى خودش قطعى و حتمى و غیر قابل تخلف بوده باشد، همان طور که واقع نشدن او در غیر آن شرایط نیز حتمى و تخلف ناپذیر است.

    علوم قطعیت‏خود را مدیون همین قانون‏اند.


    قدرت پیش بینیهاى علمى بشر تا حدودى است که به علل و اسباب آشنا باشد، و چون قضا و قدر ایجاب و تقدیر حوادث است از طریق علل و معلولات و در نظام سببى و مسببى، پس قضا و قدر عین حتمیت و قطعیت است.علیهذا تقسیم قضا و قدر به حتمى و غیر حتمى و یا به قابل تبدیل و غیر قابل تبدیل چه معنى و مفهومى مى‏تواند داشته باشد؟


    اینجاست که این بن بست پیش مى‏آید که یا باید مانند اشاعره به یک گونه قضا و قدر بیشتر قائل نباشیم و مقابل،تبدیل بودن سرنوشت را به هر صورت و هر شکل منکر اختیارى قائل نشویم، و یا مانند معتزله منکر قضا و قدر در جریان عالم لااقل در افعال و اعمال بشر بشویم.اکنون باید ببینیم راهى براى خروج از این بن بست هست‏یا نیست؟


    مقدمتا باید گفته‏شود همان طورى که نظر اشاعره مبنى بر غیر قابل تبدیل بودن سرنوشت مستلزم نفى قدرت و اختیار بشر و عدم تسلط او بر سرنوشت است نظر معتزله نیز گذشته از اینکه از جنبه توحیدى و اصول قطعى علم الهى مردود است از نظر قدرت و اختیار بشر و تسلط او بر سرنوشت نیز دردى دوا نمى‏کند زیرا فرضا قضا و قدر را به مفهوم الهى نپذیریم با مفهومى مادى آن یعنى حکومت قطعى و تخلف ناپذیر مى‏توانیم علیت عمومى و فرمانروایى نوامیس به اصطلاح جبرى ناشى از آن چه مى‏توانیم بکنیم؟

    آیا مى‏توانیم قانون علیت را در جریان عالم و لااقل در اعمال و افعال بشرى انکار کنیم؟!

    معتزله و پیروان آنها این کار را هم کرده‏اند و منکر اصل ضرورت على و معلولى - لا اقل در مورد افعال- مختار شده‏اند.

    عده‏اى از دانشمندان جدید اروپایى نیز همان افکار معتزله را در این مساله ابراز داشته‏اند و از «اراده آزاد»، یعنى اراده‏اى که تابع قانون علیت نباشد سخن گفته‏اند و حتى ادعا کرده‏اند که قانون علیت فقط در دنیاى مادى که از اتمها تشکیل یافته صادق است، اما این قانون در دنیاى روحى و در دنیاى داخلى اتمها صادق نیست.ما در اینجا نمى‏توانیم دامنه بحث را به قانون علیت‏بگشانیم جوینده را به پاورقیهاى جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم ارجاع مى‏کنیم.اینجا همین قدر مى‏گوییم علت اینکه دانشمندان جدید عمومیت قانون علیت را مورد تردید قرار داده‏اند این است که پنداشته‏اند قانون علیت‏یک قانون تجربى است و آنگاه در مواردى که تجربیات علمى بشر نتوانسته روابط على و معلولى را کشف کند و پدید آمدن معلولى معین را به دنبال علتى معین به دست آورد خیال کرده‏اند این موارد از حوزه قانون علیت‏خارج است.

    اصولا این فرض که تمام قواعد و قوانین علمى بشر و تمام تصورات ذهنى وى از احساس و تجربه سرچشمه مى‏گیرد،از بزرگترین اشتباهاتى است گه دامنگیر بسیارى از سیستمهاى فلسفى غرب شده است و به مقلدان شرقى آنها نیز سرایت کرده است.

    بالجمله راه انکار علیت عمومى بسته است و با قبول آن اشکال سرنوشت غیر حتمى به جاى خود باقى است‏،خواه آنکه به جنبه الهى قضا و قدر قائل باشیم یا قائل نباشیم خلاصه اشکال اینکه هر حادثه‏اى - و از آن جمله اعمال و افعال بشر - از ناحیه علل و اسباب خود حتمیت پیدا مى‏کند (قضا) و حدود و مشخصات و خصوصیات خود را نیز از ناحیه علل و اسباب و موجبات خود کسب مى‏کند (قدر) پس علیت مساوى است‏با حتمیت و تخلف ناپذیرى; پس امکان تغییر و تبدیل در کار نیست و از این رو تمام اعتراف کنندگان به اصل علیت عمومى - و از آن جمله مادیین - که هم ضرورت على و معلولى و دترمینیسم را پذیرفته‏اند و هم مى‏خواهند سرنوشت را قابل تغییر و تبدیل بدانند و براى انسان نقش تسلط بر سرنوشت قائل شوند دچار این اشکال و بن بست هستند.علیهذا نظر معتزله مبنى بر نفى قضا و قدر به مفهوم الهى یعنى نفى احاطه و شمول اراده الهى نسبت‏به همه حوادث جهان و نفى اینکه علم الهى مبدا نظام کلى باشد دردى را دوا نمى‏کند.

    توهم و محال اگر مقصود از تغییر و تبدیل سرنوشت و غیر حتمى بودن آن از جنبه الهى این باشد که علم و اراده الهى چیزى را ایجاب کند و آنگاه عاملى مستقل که آن عامل از قضا و قدر سرچشمه نگرفته است، در مقابل آن پیدا شود و آن برخلاف آنچه مشیت و اداره و علم حق اقتضا کرده ایجاد کند و یا آنکه آن عامل مستقل خارجى علم و مشیت‏حق را عوض کندالبته چنین چیزى محال است و همچنین از جنبه علیت عمومى اگر مقصود این باشد که علیت عمومى چیزى را ایجاب کند و عاملى در مقابل علیت عمومى پیدا شود و آن را بى‏اثر کند البته محال است،زیرا تمام عوامل هستى از علم و ارده حق سرچشمه مى‏گیرد و هر عاملى که در جهان خودنمایى مى‏کند تجلى علم و اراده حق و مظهر خواست‏خداوند و آلت اجراى قضا و قدر اوست و نیز هر عاملى را که در نظر بگیریم محکوم قانون علیت و مظهرى از مظاهر آن است، عاملى که خود تجلى اراده حق و و مظهر خواست و و آلت اجراى قضا و قدر او نباشد یا از حوزه قانون علیت‏خارج بوده باشد و در مقابل آن عرض اندام کند تصور ندارد.

    پس تغییر و تبدیل سرنوشت‏به معنى قیام عاملى در نقطه مقابل قضا و قدر یا در جهت مخالف قانون علیت محال و ممتنع است.

    حقیقت ممکن و اما تغییر سرنوشت‏به معنى اینکه عاملى که خود نیز از مظاهر قضا و قدر الهى و حلقه‏اى از حلقات علیت است‏سبب تغییر و تبدیل سرنوشتى بشود و به عبارت دیگر شگفت و مشکل به نظر مى‏رسد اما حقیقت است.

    شگفت‏تر آنجاست که قضا و قدر را از جنبه الهى در نظر بگیریم زیرا تغییر قضا و قدر از این جنبه،مفهوم تغییر در عالم علوى و الواح و کتب ملکوتى و علم الهى به خود مى‏گیرد.مگر ممکن است در علم خداوند تغییر و تبدیل پیدا شود؟!!

    این شگفتى آنگاه به سر حد نهایى خود مى‏رسد که حوادث سفلى و مخصوصا اراده و افعال و اعمال انسانى را سبب تغییراتى و محو و اثباتهایى در عالم علوى و برخى الواح تقدیرى و کتب ملکوتى بدانیم.

    مگر نه این است که نظام سفلى و عینى ناشى از نظام علوى و علمى و منبعث از اوست؟مگر نه این است که عالم سفلى دانى است و عالم علوى عالى؟

    مگر نه این است که جهان ناسوت محکوم جهان ملکوت است‏؟حالا آیا ممکن است متقابلا احیانا نظام سفلى و لا اقل قسمتى از آن یعنى عالم انسانى در نظام علوى و علمى اثر بگذارد و سبب تغییراتى بشود ولو آنکه خود همین تاثیر نیز به موجب سرنوشت و به حکم قضا و قدر بوده باشد؟

    اینجاست که سؤالات عجیب پشت‏سرهم خودنمایى مى‏کند آیا علم خدا تغیییر پذیر است؟!!

    آیا دانى مى‏تواند در عالى اثر بگذارد؟!!

    جواب همه اینها مثبت ست‏بلى علم خدا تغیییر پذیر است; آیا حکم خدا قابل نقص است; یعنى خدا حکم قابل نقض هم دارد بلى دانى مى تواند در عالى اثر بگذارد نظام سفلى مخصوصا اراده و خواست وعمل انسان بلکه اختصاصا اراده و خواست و عمل انسان مى‏تواند عالم علوى را تکان بدهد و سبب تغییراتى در آن بشود و این عالى ترین شکل تسلط انسان بر سرنوشت است.

    اعتراف مى‏کنم شگفت‏آور است اما حقیقت است این همان مساله عالى و شامخ «بداء» است که قرآن کریم براى اولین بار در تاریخ معارف بشرى از آن یاد کرده است: "یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب (1) " خداوند هر چه بخواهد [که قبلا ثبت‏شده است] محو مى‏کند و هر چه بخواهد [که قبلا ثبت نشده است] ثبت مى‏کند و کتاب مادر [اصل و مادر همه کتابها و نوشته‏ها منحصرا نزد اوست.

    در تمام سیستمهاى معارف بشرى سابقه ندارد; در میان فرق اسلامى تنها دانشمندانى از شیعه اثنى عشریه هستند که در اثر اهتداء و اقتباس از کلمات ائمه اهل بیت (علیهم السلام) توانسته‏اند به این حقیقت پى‏ببرند و این افتخار را به خود اختصاص دهند.

    ما در اینجا نمى‏توانیم تفضیلا وارد مبحث عالى فلسفى بشویم و درست مطلب را آنچنانکه هست روشن کنیم در اینجا همین قدر اشاره کرده مى‏گوییم،مساله «بداء» ریشه قرآنى دارد و از لطیف‏ترین حقایق فلسفى است در میان فلاسفه شیعه نیز جز بعضى که در قرآن زیاد تدبر مى‏کرده‏اند و از آثار و کلمات پیشوایان شیعه مخصوصا کلمات امام اول امیرالمومنین على (علیه السلام) استفاده مى‏کرده‏اند کسى دیگر به غور این مطلب نرسیده‏است.

    البته در چنین مساله‏اى تنها تصور عامیانه عوام الناس که از پیش خود فرض احمقانه‏اى به نام «بداء» مى‏سازند و سپس به مصداق «خود کشى و خود تعزیه مى‏خوانى‏» آن ساخته و پرداخته خیال خود را مورد ایراد و انتقاد قرار مى‏دهند نباید قناعت کرد.

    به هر حال در این مساله مختصر نمى‏توانیم وارد آن مبحث عالى بشویم در اینجا کافى است مساله دو گونگى قضا و قدرها حتمى و تخلف ناپذیر و بعضى دیگر غیر حتمى وتغییر پذیر است؟

    و اگر اینچنین است چگونه مى‏توان توضیح داد؟

    موجودات جهان بر دو قسم‏اند: برخى از آنها امکان بیشتر از یک نوع خاص از وجود در آنها نیست مانند مجردات علوى.برخى دیگر این طور نیستند،امکان بیش از یک نوع خاص از وجود در آنها هست و آنها مادیات مى‏باشند.موجودات مادى آنها هستند که از یک ماده خاص به وجود مى‏آیند و زمینه به وجود آمدن موجودات دیگر مى‏باشند مانند همه موجوداتى که محسوس و ملموس ما مى‏باشند.ماده طبیعى نقش پذیر صورتهاى مختلف است.ماده طبیعى استعداد تکامل دارد.ماده طبیعى از بعضى عوامل طبیعت قوت و نیرو مى‏گیرد و از بعضى دیگر نقصان پیدا مى‏کند و یا راه فنا و زوال مى‏گیرد.ماده طبیعى استعداد دارد که با علل و عوامل مختلف مواجه شود و قهرا تحت تاثیر هر کدام از آنها یک حالت و کیفیت و اثرى پیدا کند مخالف با حالت و کیفیت و اثرى که از آن دیگرى مى‏توانست پیدا کند.یک تخم که در زمین کاشته مى‏شود اگر مصادف شود با آب و هوا و حرارت و نور آفتى همه او برخورد نکند از زمین مى‏روید و رشد مى‏کند و به سرحد کمال مى‏رسد و اگر یکى از عوامل رشد و کمال کسر شود یا آفتى برسد به آن نخواهد رسید.براى یک ماده طبیعى هزارها «اگر» وجود دارد،اگر چنین بشود چنان مى‏شود واگر چنان بشود چنین مى‏شود یعنى اگر مواجه با فلان سلسله از علل شود چنین مى‏شود واگر با فلان سلسله دیگر مواجه گردد چنان مى‏گردد.

    در مجردات که بیشتر از یک نحو نمى‏توانند وجود داشته باشند و تحت تاثیر علل و مختلف قرار نمى‏گیرند.قضا و قدر حتمى است،غیر قابل تبدیل است زیرا با بیش از یک سلسله از علل و سرو کار ندارند و سرنوشت معلول با علت است پس یک سرنوشت‏بیشتر ندارند و چون امکان جانشین شدن سلسله‏اى از علل به جاى این سلسله نیست پس سرنوشت آنها حتمى است اما در غیر مجردات که امکان هزاران نقش و زندگى را دارند و تحت قانون حرکت مى‏باشند و همواره بر دو راهیها و چهار راهیها مى‏باشند قضا و قدرهاى غیر حتمى وجود دارد یعنى یک نوع قضا و قدر سرنوشت آنها را معین نمى‏کند زیرا سرنوشت معلول در دست علت است و چون هر سلسله از علل را در نظر بگیریم امکان جانشین شدن یک سلسله دیگر

کلمات کلیدی: قضا غیر حتمى

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله قضاء حتمى و غیر حتمى, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله قضاء حتمى و غیر حتمى, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله قضاء حتمى و غیر حتمى

چکیده بحث جبر و اختیار مسئله‌ای است که از دیرباز فکر بشر را به خود مشغول داشته است و در این رساله این مسئله از دیدگاه لایبنیس مورد بررسی قرار گرفته است. در این رساله در ابتدا به طرح مسئله جبر و اختیار و اصول فلسفی مربوط به‌ آن از جمله اصل علیت و اصل جهت کافی پرداخته شده است . از آنجا که این مسئله از جمله مسائل بسیار عمیق کلامی است و متکلمان اسلامی نیز در آن غور و تفکر کرده اند ...

اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّه ِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فِی هذِهِ السّاعَه ِ وَ فی کُلِّ ساعَه وَلِیَّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیها طَویلاً.   پیشگفتار:   ( یا صاحب الزّمان ادرکنا )   سخن از «مهدى» (علیه السلام)، سخن از «هدایت» است. ...

ضمن تایید اقدام شما برای این‌که پس‌اندازهای خود را از طریق بازار سرمایه به تولید مولد تبدیل کنید، به‌اطلاع جناب‌عالی/ سرکار می‌رساند که بازار سرمایه در کنار بازده‌های خوبی که در طی سال‌های نسبتاً طولانی داشته است، متضمن ریسک نیز می‌باشد. بنابراین، توصیه‌های زیر را درنظر داشته باشید و پس از آن اقدام به سرمایه‌گذاری کنید. 1.در صورتی‌که پس‌انداز شما زیر 30 میلیون ریال است، توصیه ...

آشنایی با نظام قضایی آلمان با توجه به اینکه سیستم حکومتی آلمان به صورت ٿدرالی است، نظام قضایی آلمان را هم باید در پرتو آن نظام، مورد توجه قرار داد. براین اساس، محاکم آلمان را در 2 سطح ٿدرالی و ایالتی می توان در نظر گرٿت. - محاکم در ایالت‌های آلمان در ایالت آلمان، محاکم بر حسب موضوعات تحت صلاحیت آنها، به 5 دسته تقسیم می‌گردند که عبارتند از: دادگاه‌های عادی، دادگاه‌های کار، ...

گیلیان دوگلاس» استاد حقوق دانشکده حقوق کاردیف انگلستان است. وی مقطع کارشناسی را در دانشگاه منچستر و کارشناسی ارشد را در دانشگاه لندن به پایان رسانده است و هم اکنون کرسی تدریس در دانشگاههای بریستون و سنگاپور را نیز در اختیار دارد. حوزه اصلی فعالیت پژوهشی وی حقوق خانواده است. دوگلاس تا کنون پنج کتاب تألیف کرده و همچنین در تألیف هشت کتاب دیگر نیز شرکت داشته است. همچنین دهها ...

در دهه اخیر روند رو به رشد تجارت جهانی شتاب بیشتری یافته که خود حاصل بهره گیری از استراتژی های فعال تجاری، انقلاب در فناوری اطلاعات و مخابرات و رفع موانع تجاری در سطوح ملی و بین المللی است. در برهه کنونی، کشورها به سوی مشارکت و حضور هر چه بیشتر در بازارهای جهانی ترغیب می شوند؛ تا جائیکه سهم برخی از کشورها در تجارت جهانی بر سهم آنان از تولید جهانی پیشی گرفته است. امروزه دیگر ...

   مقدمه : بشر دارای زندگی اجتماعی است. لازمه زندگی اجتماعی مجاورت و مشارکت با سایرین است. لذا تدوین پاره‏ای از مفاهیم و رعایت بعضی قوانین از ضروریات زندگی اجتماعی می‏باشد. از جمله این مفاهیم می‏توان به حقوقی که اشخاص نسبت به املاک خود و سایرین دارند اشاره کرد. اهمیت رعایت حقو ق همسایگان به قدری است که پیامبر اکرم (ص) می‏فرماید : للجار حق (همسایه حقی دارد) و در جایی ...

فتح اله یاوری معاون قضائی دیوانعالی کشور دادگاه مدنی خاص بر طبق لایحه قانونی مصوب اول مهر ماه 1358 شورای انقلاب تأسیس شده و سابقه تشکیل چنین دادگاهی که به دعاوی زناشویی و اختلافات خانوادگی و امور حسبیه بر مبنای احکام شریعت اسلام رسیدگی نماید به هشتاد سال قبل می رسد و تحولاتی داشته که بعنوان مقدمه به آنها اشاره می شود . الف تشکیل محاضره شرعیه و فقیه صلحیه : پس از پیروزی ...

1. «دفاتر حقوقی» 2. دفاتر شعبات حقوقی شامل 1. دفتر ثبت عرایض، 2. دفتر اوقات، 3. دفتر احکام یا دادنامه، 4. دفتر ثبت اجرائیه 3. دفتر ثبت عرایض 4. پس از ارجاع پرونده به شعبه پس از ثبت در دفتر کل در دفتر ثبت عرایض ثبت که شماره ردیف دفتر ثبت عرایض به عنوان کلاسه پرونده منظور می‌گردد. دفتر ثبت عرایض شامل شماره، ردیف، تاریخ ثبت، مرجع ارسال کننده، شماره گزارش، خواهان، خوانده، ...

کلید واژه نامه: مصادره: قطع استمرار مالکیت اشخاص بر اشیاء به واسطه نظم عمومی توسط قوای عمومی اعم از آنکه متصرف، «قانونی یا غیرقانونی» اموال مزبور را تحت ید داشته باشد.   اموال: (ج مال): اشیایی که موضوع «داد  و ستد حقوقی» بین اشخاصی قرار می گیرد و مورد حقوق مالی از جمله «مالکیت» قرار می گیرند.   غیر منقول: غیرقابل نقل از محلی به محل ...

ثبت سفارش