دانلود مقاله اسلام

Word 75 KB 13989 15
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اسلام‌، به‌ عنوان‌ یکی‌ از مترقی‌ترین‌ دین‌های‌ الهی‌، از چنان‌ استحکام‌ و قوام‌ ساختاریافته‌ای‌ برخوردار است‌ که‌ از سوی‌ نخبگان‌ و بزرگان‌ دانش‌هایی‌ مانند مردم‌شناسی‌، دین‌شناسی‌، جامعه‌شناسی‌ و سایر مظاهر فرهنگ‌ کنونی‌ بشری‌، به‌ عنوان‌ یک‌ تمدن‌ کامل‌ و مستقل‌ شناخته‌ می‌شود؛ تمدنی‌ که‌ حتی‌ بزرگ‌ترین‌ فیلسوفان‌ جهان‌، و به‌طور انحصاری‌ فلاسفه‌ی‌ غربی‌، بر آن‌ صحه‌ گذاشته‌اند، چنان‌ که‌ هگل‌ از فرهنگ‌ اسلامی‌ به‌ عنوان‌ تمدن‌ اسلامی‌ یاد می‌کند و معتقد است‌ فرهنگ‌ اسلام‌ به‌ همراه‌ تمدن‌هایی‌ مانند ایران‌، مصر، چین‌، روم‌ و یونان‌ در برهه‌ای‌ از تاریخ‌، عروس‌ تمدن‌ جهان‌ بوده‌ و اینک‌ این‌ مقام‌ را به‌ تمدن‌ مغرب‌زمین‌ سپرده‌ و خود بازنشسته‌ شده‌ است‌.

    به‌ تعبیر هگل‌، اکنون‌ این‌ تمدن‌ غرب‌ است‌ که‌ مقام‌ غرورآفرین‌ «عروس‌ تمدن‌های‌ جهان‌» را داراست‌ و سایر تمدن‌ها ناگزیر پیر و فرتوت‌ و ازکارافتاده‌ تلقی‌ می‌شوند!

    گفتن‌ ندارد که‌ به‌ پیروی‌ از هگل‌، جمع‌ دیگری‌ از فیلسوفان‌ مغرب‌زمین‌ و حتی‌ برخی‌ از فیلسوفان‌ شرقی‌ و متأسفانه‌ حتی‌ مسلمان‌ نیز بر این‌ باور هگل‌ مهر تأیید زده‌ و به‌ حقانیت‌ و برتری‌ تمدن‌ غربی‌ گردن‌ نهاده‌اند.

    این‌ باور بی‌تردید فاقد اعتبار است‌.

    اما چون‌ بحث‌ آن‌ به‌ فرصت‌ مستقل‌ دیگری‌ نیاز دارد، بناچار از آن‌ در می‌گذریم‌ و تنها موضوع‌ این‌ مقاله‌ را مورد بحث‌ قرار می‌دهیم‌.

    اما اجمالاً همین‌قدر می‌توان‌ گفت‌ که‌ چگونه‌ می‌توان‌ در همه‌ی‌ موارد، به‌ پلورالیسم‌ اعتقاد داشت‌ و در هر زمینه‌ای‌ از معارف‌ و مواریث‌ بشری‌، قائل‌ به‌ چندگانگی‌ بود و به‌ سلیقه‌ها و عقاید مختلف‌ احترام‌ گذاشت‌، اما فقط‌ و فقط‌ در زمینه‌ی‌ تمدن‌، همه‌ی‌ تمدن‌های‌ بشری‌ را مردود شمرد و برخلاف‌ جان‌سپاری‌ نسبت‌ به‌ پلورالیسم‌، دراین‌ خصوص‌، استثنائاً تمدن‌ غربی‌ را انحصاراً به‌ رسمیت‌ شناخت‌؟!

    همچنان‌ که‌ پژوهش‌های‌ مردم‌شناسان‌ و جامعه‌شناسان‌ تأیید می‌کند، هر ملتی‌ دارای‌ فرهنگی‌ است‌ که‌ تنها به‌ آن‌ ملت‌ تعلق‌ دارد و از طرفی‌ تعداد ملت‌ها هم‌ بسیار زیاد است‌.

    بنابراین‌، همان‌گونه‌ که‌ نژاد بشر گوناگون‌ است‌، پس‌ کفه‌ی‌ منطق‌ باید به‌ سود این‌ تمدن‌های‌ گوناگون‌ نیز سنگین‌تر باشد؛ ولی‌ گویا در این‌ یک‌ زمینه‌، منطق‌ چندان‌ بهایی‌ ندارد.
    اسلام‌، به‌ عنوان‌ یکی‌ از مترقی‌ترین‌ دین‌های‌ الهی‌، از چنان‌ استحکام‌ و قوام‌ ساختاریافته‌ای‌ برخوردار است‌ که‌ از سوی‌ نخبگان‌ و بزرگان‌ دانش‌هایی‌ مانند مردم‌شناسی‌، دین‌شناسی‌، جامعه‌شناسی‌ و سایر مظاهر فرهنگ‌ کنونی‌ بشری‌، به‌ عنوان‌ یک‌ تمدن‌ کامل‌ و مستقل‌ شناخته‌ می‌شود؛ تمدنی‌ که‌ حتی‌ بزرگ‌ترین‌ فیلسوفان‌ جهان‌، و به‌طور انحصاری‌ فلاسفه‌ی‌ غربی‌، بر آن‌ صحه‌ گذاشته‌اند، چنان‌ که‌ هگل‌ از فرهنگ‌ اسلامی‌ به‌ عنوان‌ تمدن‌ اسلامی‌ یاد می‌کند و معتقد است‌ فرهنگ‌ اسلام‌ به‌ همراه‌ تمدن‌هایی‌ مانند ایران‌، مصر، چین‌، روم‌ و یونان‌ در برهه‌ای‌ از تاریخ‌، عروس‌ تمدن‌ جهان‌ بوده‌ و اینک‌ این‌ مقام‌ را به‌ تمدن‌ مغرب‌زمین‌ سپرده‌ و خود بازنشسته‌ شده‌ است‌.

    به‌ تعبیر هگل‌، اکنون‌ این‌ تمدن‌ غرب‌ است‌ که‌ مقام‌ غرورآفرین‌ «عروس‌ تمدن‌های‌ جهان‌» را داراست‌ و سایر تمدن‌ها ناگزیر پیر و فرتوت‌ و ازکارافتاده‌ تلقی‌ می‌شوند!

    گفتن‌ ندارد که‌ به‌ پیروی‌ از هگل‌، جمع‌ دیگری‌ از فیلسوفان‌ مغرب‌زمین‌ و حتی‌ برخی‌ از فیلسوفان‌ شرقی‌ و متأسفانه‌ حتی‌ مسلمان‌ نیز بر این‌ باور هگل‌ مهر تأیید زده‌ و به‌ حقانیت‌ و برتری‌ تمدن‌ غربی‌ گردن‌ نهاده‌اند.

    این‌ باور بی‌تردید فاقد اعتبار است‌.

    بنابراین‌، همان‌گونه‌ که‌ نژاد بشر گوناگون‌ است‌، پس‌ کفه‌ی‌ منطق‌ باید به‌ سود این‌ تمدن‌های‌ گوناگون‌ نیز سنگین‌تر باشد؛ ولی‌ گویا در این‌ یک‌ زمینه‌، منطق‌ چندان‌ بهایی‌ ندارد.

    به‌هرروی‌، تمدن‌ اسلامی‌ اهمیت‌ زیادی‌ برای‌ موسیقی‌ قائل‌ است‌.

    از این‌ نظر می‌توان‌ برخورد اسلام‌ با موسیقی‌ را همانند برخورد سایر تمدن‌ها ارزیابی‌ کرد.

    اما در این‌ میان‌ یک‌ تفاوت‌ عمده‌ وجود دارد که‌ بی‌هیچ‌گونه‌ شک‌ و تردیدی‌ برتری‌ فرهنگی‌ اسلام‌ را در این‌ زمینه‌ به‌ اثبات‌ می‌رساند: سایر تمدن‌ها فقط‌ در این‌ مورد که‌ باید به‌ موسیقی‌ بها داد و از موسیقی‌ خوب‌ و اندیشمندانه‌ دفاع‌ کرد سخن‌ گفته‌اند، در حالی‌ که‌ اسلام‌ علاوه‌ بر اهمیت‌قائل‌شدن‌ برای‌ این‌ هنر، درعین‌حال‌ همگان‌ را به‌ استقبال‌ از موسیقی‌ خوب‌ و ارزشمند دعوت‌ می‌کند و از مسلمانان‌ می‌خواهد که‌ هرگز به‌ موسیقی‌ بی‌ارزش‌ و مبتذل‌ گوش‌ فراندهند.

    بنابراین‌، اسلام‌ اساساً شنیدن‌ موسیقی‌ مبتذل‌ را حرام‌ دانسته‌ است‌ تا هیچ‌ مسلمانی‌ دیگر نتواند حتی‌ تفننی‌ به‌ این‌ نوع‌ موسیقی‌ که‌ اسلام‌ آن‌ را با صفت‌ لهوولعب‌ شناسایی‌ کرده‌ است‌، گوش‌ فرادهد.

    این‌ منع‌ اجباری‌ اختصاصاً به‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ تعلق‌ دارد و ثابت‌ می‌کند که‌ یک‌ مسلمان‌ جز این‌که‌ به‌ سوی‌ تکامل‌ گام‌ بردارد، هیچ‌ راه‌ دیگری‌ ندارد.

    درحالی‌ که‌ فرهنگ‌های‌ دیگر با این‌که‌ ممکن‌ است‌ موسیقی‌ بی‌ارزش‌ را نپسندند، ولی‌ هیچ‌گونه‌ اجباری‌ برای‌ دوری‌جستن‌ از آن‌ در نظر نگرفته‌اند.

    پیروان‌ این‌ فرهنگ‌ها مختارند که‌ خوب‌ یا بد باشند، اما اسلام‌، مسلمانان‌ را فقط‌ برای‌ به‌تکامل‌رسیدن‌ و عالی‌بودن‌ آزاد می‌گذارد!

    راه‌ بدبودن‌، در هر زمینه‌ای‌ از جمله‌ موسیقی‌، در فرهنگ‌ اسلامی‌ مسدود است‌.

    اکنون‌ اگر بخواهیم‌ جایگاه‌ حقیقی‌ موسیقی‌ را در جهان‌ اسلام‌ مشخص‌ کرده‌، مورد بررسی‌ قرار دهیم‌، ضرورتاً باید همه‌ی‌ زیرمجموعه‌های‌ شناخته‌شده‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ را مبنا قرار دهیم‌ و در خصوص‌ شاکله‌های‌ آن‌ پژوهش‌ کنیم‌.

    اولین‌ تقسیم‌بندی‌ حقیقی‌ که‌ سایر جزئیات‌ و ممیزه‌ها را تحت‌الشعاع‌ قرار می‌دهد، تقسیم‌بندی‌ دوگانه‌ی‌ شریعت‌ و طریقت‌ است‌.

    گفتن‌ ندارد که‌ شریعت‌ و طریقت‌ از هم‌ جدا نیستند و تنها به‌ طور پیوسته‌ و به‌ صورت‌ مجموع‌ به‌ ظهور و بروز می‌رسند.

    اما روشن‌ است‌ که‌ هر یک‌ صاحب‌ ویژگی‌هایی‌ است‌ که‌ جدا از دیگری‌، به‌ رسمیت‌ شناخته‌ می‌شود.

    آن‌چه‌ عموماً در باور جامعه‌ی‌ اسلامی‌ حاکمیت‌ دارد، این‌ است‌ که‌ طریقت‌ اسلامی‌ بسیار آشکار به‌ موسیقی‌ اهمیت‌ می‌دهد و به‌ عنوان‌ رکن‌ مهمی‌ از رئوس‌ طریقت‌، روی‌ آن‌ حساب‌ می‌کند.

    در این‌ باور عمومی‌، چنین‌ تلقی‌ می‌شود که‌ شریعت‌ اسلامی‌ چندان‌ اهمیتی‌ برای‌ موسیقی‌ قائل‌ نیست‌ و حتی‌ به‌قوت‌ آن‌ را نفی‌ می‌کند.

    این‌ پندار شاید از آن‌جا ناشی‌ می‌شود که‌ افتاء در خصوص‌ منع‌ موسیقی‌ میان‌ همه‌ی‌ بزرگان‌ اهل‌ شریعت‌ و اهل‌ فتوا عمومیت‌ دارد.

    درحالی‌ که‌ ظاهراً اهل‌ طریقت‌ و بزرگان‌ عرفانی‌ هیچ‌ سخن‌ مشهور و آشکاری‌ در رد موسیقی‌ ندارند و حتی‌ به‌نوعی‌ در تأیید و اشاعه‌ی‌ آن‌ نیز کوشیده‌اند.

    این‌ پندار البته‌ کاملاً مصداق‌ دارد.

    امّا بخش‌ واقع‌بین‌ جوامع‌ اسلامی‌ می‌دانند که‌ عکس‌ آن‌ نیز مورد اشاره‌ قرار گرفته‌ است‌؛ یعنی‌ اهل‌ شریعت‌ بر اهمیت‌ و ارزش‌ موسیقی‌ صحّه‌ گذاشته‌ و اهل‌ طریقت‌ آرا و اقوال‌ آشکاری‌ را در ردّ و ذمّ آن‌ بر زبان‌ آورده‌اند.

    اگر جایگاه‌ موسیقی‌ در طریقت‌ و شریعت‌ مشخص‌ شود، روشن‌ است‌ که‌ به‌ طریق‌ اولی‌ جایگاه‌ آن‌ در کل‌ جهان‌ اسلام‌ شناخته‌ خواهد شد، زیرا فرهنگ‌ اسلامی‌ چیزی‌ جز مجموعه‌ی‌ طریقت‌ و شریعت‌ اسلامی‌ نیست‌.

    به‌ دلیل‌ اشتهار بیش‌تر ــ که‌ فقط‌ به‌ ظواهر مربوط‌ می‌شود و در اصل‌ هیچ‌ تفاوتی‌ نیست‌ ــ به‌ طریقت‌ اسلامی‌ در این‌ زمینه‌ تقدم‌ داده‌ می‌شود؛ هرچند آراء بزرگان‌ طریقت‌ در ذم‌ و نکوهش‌ موسیقی‌ نیز به‌موقع‌ و در زمان‌ مقتضی‌ مورد اشاره‌ قرار خواهد گرفت‌.

    یکی‌ از کاربردهای‌ موسیقی‌ در طریقت‌ به‌ مراسمی‌ اختصاص‌ دارد که‌ سماع‌ نامیده‌ می‌شود.

    در باب‌ سماع‌ و شرایط‌ و آداب‌ و رسوم‌ آن‌ مطالب‌ بسیاری‌ به‌ تفصیل‌ و اشباع‌ در متون‌ کهن‌ عرفانی‌ آمده‌ است‌، چندان‌ که‌ می‌توان‌ مجموعه‌ی‌ فصول‌ مربوط‌ به‌ سماع‌ در این‌ متون‌ را یک‌جا گردآوری‌ و در کتاب‌ مستقلی‌ منتشر کرد (مانند کتاب‌ سماع‌ در تصوف‌ تألیف‌ دکتر اسماعیل‌ حاکمی‌، چاپ‌ مؤسسه‌ی‌ انتشارات‌ و چاپ‌ دانشگاه‌ تهران‌، 1359).

    مسلم‌ است‌ که‌ مقصود عرفا از سماع‌ همان‌ مبحث‌ موسیقی‌ است‌ که‌ در زبان‌ عربی‌ از آن‌ با عنوان‌ «غنا» یاد می‌شود و در فارسی‌ به‌ آن‌ موسیقی‌ می‌گویند.

    بنابراین‌، هرگونه‌ کارکرد و سودمندی‌ ویژه‌ای‌ که‌ از مبحث‌ سماع‌ نصیب‌ اهل‌ طریقت‌ شود، درواقع‌، عملکردی‌ است‌ که‌ موسیقی‌ را در بر می‌گیرد.

    همه‌ می‌دانند که‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ تکامل‌ شروطی‌ لازم‌ است‌ که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ آن‌ها باید تلاش‌ کرد، سلوکی‌ را پیمود و زحمتی‌ را متحمل‌ شد.

    یک‌ رباعی‌ از شیخ‌ فریدالدین‌ عطار نیشابوری‌ که‌ شرح‌حال‌ بسیاری‌ از عرفا را در کتاب‌ تذکره‌ الاولیا آورده‌ و سایر وارده‌های‌ غیبی‌ و عرفانی‌ را نیز در کتاب‌های‌ دیگر خویش‌ لحاظ‌ کرده‌ است‌، مؤدی‌ حقایق‌ بسیاری‌ در این‌ زمینه‌ است‌: گر مرد رهی‌، میان‌ خون‌ باید رفت‌ ازپای‌فتاده‌، سرنگون‌ باید رفت‌ تو پای‌ به‌ راه‌ در نه‌ و هیچ‌ مپرس‌ خود، راه‌ بگویدت‌ که‌ چون‌ باید رفت‌ چرا عطار می‌گوید «میان‌ خون‌ باید رفت‌»؟

    چرا تأکید می‌کند که‌ «ازپای‌فتاده‌، سرنگون‌ باید رفت‌»؟

    و چرا این‌ شرط‌ را می‌گذارد که‌ اگر «مرد رهی‌» می‌توانی‌ این‌ راه‌ را بپیمایی‌؟

    پاسخ‌ روشن‌ است‌: او می‌خواهد نشان‌ دهد که‌ هر کسی‌ توانایی‌ پیمودن‌ این‌ راه‌ توان‌فرسا را ندارد و فقط‌ کسانی‌ که‌ اهل‌ مجاهده‌ باشند از این‌ توانایی‌ برخوردارند.

    پس‌ چون‌ این‌ راه‌ بسی‌ طاقت‌فرسا و به‌ دور از دسترسی‌ «اهل‌ کام‌ و ناز» است‌، باید وسایلی‌ برای‌ کمک‌ به‌ ره‌پو فراهم‌ آورد تا بتواند این‌ سختی‌ را تحمل‌ کند، چرا که‌ به‌ فرموده‌ی‌ حضرت‌ لسان‌الغیب‌: اهل‌ کام‌ و ناز را در کوی‌ رندی‌ راه‌ نیست رهروی‌ باید، جهان‌سوزی‌، نه‌ خامی‌ بی‌غمی‌ و یا همچنین‌ به‌ فرموده‌ی‌ او: نازپرورد تنعم‌ نبرد راه‌ به‌ دوست‌ عاشقی‌ شیوه‌ی‌ زندان‌ بلاکش‌ باشد یکی‌ از این‌ وسایلِ کمک‌کننده‌، موسیقی‌ است‌.

    زیرا موسیقی‌، برخلاف‌ شهرتی‌ که‌ به‌ عنوان‌ لهوولعب‌ دارد و از این‌ منظر در رده‌ی‌ آلات‌ فسق‌وفجور شناخته‌ می‌شود، می‌تواند شنونده‌اش‌ را در مسیر تکامل‌ عرفانی‌ مددکار باشد و او را به‌ استعلا برساند.

    شرح‌ این‌ روند، البته‌ به‌ بحثی‌ مستوفا و متوسع‌ نیاز دارد، اما آن‌چه‌ به‌ اختصار توان‌ گفت‌ این‌ است‌ که‌ موسیقی‌، مشروط‌ بر آن‌ که‌ مبتذل‌ نباشد، می‌تواند جانشینی‌ برای‌ «گفت‌وگوی‌ درونی‌» سالک‌ باشد و به‌ او تمرکز دهد.

    می‌دانیم‌ که‌ یکی‌ از آفات‌ تکامل‌ شخصی‌، روند مستمر و غیرقابل‌تخطی مناظره‌ی‌ درونی‌ است‌، زیرا موجب‌ می‌شود که‌ شخص‌ ــ زمانی‌ که‌ تنهاست‌ ــ با خود گفت‌وگو کند و آسمان‌وریسمان‌ را به‌ هم‌ ببافد.

    این‌ مناظره‌ موجب‌ آشفتگی‌ ذهن‌ می‌شود و سالک‌ را از دستیابی‌ به‌ تمرکز و مراقبه‌ که‌ اساس‌ هر نظام‌ معنوی‌ و عرفانی‌ است‌، باز می‌دارد.

    گوش‌فرادادن‌ به‌ موسیقی‌، موقتاً این‌ گفت‌وگوی‌ مداوم‌ را بر هم‌ می‌زند و آن‌ را مختل‌ می‌کند.

    در این‌ حالت‌، شنونده‌ ناگزیر بر روی‌ موسیقی‌ تمرکز می‌کند و تنها کاری‌ که‌ می‌کند گوش‌فرادادن‌ به‌ آن‌ است‌.

    شخص‌ می‌تواند بارها و بارها در مقام‌ شنونده‌، به‌ موسیقی‌ خوب‌ و ارزشمند گوش‌ فرادهد و قدرت‌ تمرکز خود را تقویت‌ کند.

    از این‌ گذشته‌، موسیقی‌ خود فی‌نفسه‌ دارای‌ ساختاری‌ است‌ که‌ مستقیماً به‌ روح‌ انسان‌ مربوط‌ می‌شود، چنان‌ که‌ حتی‌ نام‌ بعضی‌ از سازها خود حاکی‌ از چنین‌ حقیقی‌ است‌.

    مثلاً نام‌ ساز «رباب‌» درواقع‌ مخفّف‌ «روح‌ باب‌» است‌ و «گشاینده‌ی‌ روح‌» معنی‌ می‌دهد.

    همه‌ی‌ این‌ اشارات‌ حاکی‌ از آن‌ است‌ که‌ حکیمان‌ مسلمان‌ به‌ قدرت‌ توان‌بخشی موسیقی‌ اطمینان‌ دارند و معتقدند که‌ موسیقی‌ می‌تواند شنونده‌ را به‌ کمال‌ برساند؛ همچنان‌ که‌ از سوی‌ دیگر، جنبه‌های‌ ایذایی‌ و نزول‌بخش‌ آن‌ را با احکام‌ قوی‌ و بازدارنده‌ فروبسته‌اند تا جنبه‌های‌ غفلت‌آمیز موسیقی‌، مسلمانان‌ را به‌ کام‌ هولناک‌ خویش‌ فرو نبلعد.

    به‌هرحال‌، یکی‌ از اولین‌ مراتب‌ جایگاه‌ موسیقی‌ در اسلام‌ این‌ است‌ که‌ می‌تواند طالبان‌ حق‌ و سالکان‌ راه‌ را یاری‌ رساند و سختی‌های‌ سلوک‌ را بر ایشان‌ آسان‌ سازد.

    دانسته‌ است‌ که‌ اسلام‌ ریاضت‌ را نفی‌ می‌کند و تکاملی‌ را که‌ از طریق‌ «مرتاض‌باوری‌» حاصل‌ می‌شود، قبول‌ ندارد.

    پس‌ موسیقی‌ می‌تواند جای‌ ریاضت‌ را بگیرد؛ به‌ این‌ ترتیب‌ که‌ سالک‌ به‌ جای‌ این‌که‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ تمرکز و مراقبه‌ نیازمند ریاضت‌کشیدن‌ باشد، می‌تواند از موسیقی‌ استفاده‌ کند و همان‌ نتیجه‌ (نیل‌ به‌ تمرکز و مراقبه‌) را به‌ دست‌ آورد.

    اساساً موسیقی‌ به‌ دو نحو در جهان‌ اسلام‌ ایفای‌ نقش‌ می‌کند: یکی‌ به‌ شکل‌ خفی‌ و غیرمستقیم‌ است‌ که‌ اشاره‌ شد و دیگری‌ به‌ شکلی‌ جلی‌ و مستقیم‌ است‌ که‌ این‌ یکی‌ دقیقاً ذات‌ و ماهیت‌ «موسیقی‌ مذهبی‌» را تشکیل‌ می‌دهد.

    در این‌ شیوه‌ از بهره‌گیری‌ از موسیقی‌ که‌ کاملاً ملموس‌ و محسوس‌ است‌، موسیقی‌ کاملاً در خدمت‌ مذهب‌ قرار می‌گیرد.

    از این‌ منظر می‌توان‌ موسیقی‌ مذهبی‌ را به‌ چهار رشته‌ تقسیم‌ کرد: 1ـ روضه‌، 2ـ نوحه‌، 3ـ اذان‌ و مناجات‌ و 4ـ تعزیه‌.

    در فرهنگ‌ موسیقایی‌ و مکتوب‌ ایران‌، درباره‌ی‌ روضه‌خوانی‌ چنین‌ آمده‌ است‌: ذکر مصائب‌ وارده‌ بر امام‌ حسین‌ (ع‌) موجب‌ پیدایش‌ آثاری‌ از نظم‌ و نثر فارسی‌ شده‌ است‌ که‌ صرف‌نظر از مراثی‌ عامیانه‌، برخی‌ از آن‌ها مانند ترکیب‌بند محتشم‌ کاشانی‌...

    از لحاظ‌ ادبی‌ خالی‌ از اهمیت‌ نیست‌...

    همچنین‌ موضوع‌ روضه‌خوانی‌، یعنی‌ ذکر وقایع‌ حزن‌انگیز کربلا هم‌ خالی‌ از اهمیت‌ نمی‌باشد، زیرا در این‌ قسمت‌ نیز موسیقی‌ نفش‌ مهمی‌ داشته‌ است‌.

    1 این‌ توضیح‌ از آنِ استاد بی‌بدیل‌ موسیقی‌ ایران‌، مرحوم‌ روح‌الله‌ خالقی‌ است‌.

    ادوارد براون‌ نیز در این‌ زمینه‌ چنین‌ می‌نویسد: وجه‌ تسمیه‌ی‌ روضه‌خوانی‌ آن‌ است‌ که‌ قدیم‌ترین‌ و معروف‌ترین‌ کتابی‌ از این‌ سنخ‌ روضه‌ الشهداء نام‌ داشته‌ و تألیف‌ حسینی‌ واعظی‌ کاشفی‌ (متولد اوایل‌ قرن‌ دهم‌ هجری‌) است‌.

    سابقاً قرائت‌ این‌ کتاب‌ را روضه‌خوانی‌ می‌گفته‌اند.

    بعدها این‌ اصطلاح‌، بر خواندن‌ کتب‌ دیگر از قبیل‌ طوفان‌ البکاء یا اسرار الشهداء نیز اطلاق‌ شده‌ است‌.

    2 روضه‌ الشهدا کتاب‌ مفصلی‌ است‌ در چهار مجلد که‌ توسط‌ قدیمی‌ترین‌ روضه‌خوان‌ ایران‌، یعنی‌ ملاحسین‌ کاشفی‌ که‌ اهل‌ سبزوار بود، تألیف‌ شده‌ است‌.

    ملاحسین‌ کاشفی‌ در زمان‌ حکومت‌ سلطان‌

کلمات کلیدی: اسلام

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله اسلام, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله اسلام, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله اسلام

طرح برنامه های اسلام به صورت مسلکی اجتماع و با اصولی منسجم و هماهنگ و ناظر به زندگی فردی و اجتماعی انسان ها از ضرورت های امروز است. دراین راه ، قرآن کامل ترین و موثق ترین سندی است که می توان به آن اتکا کرد. با تدبر در آیات قرآن ،که خود هدف عالی قرائت و تلاوت آن است ، همگان به عیان می بینند که قرآن کتاب زندگی و آیه های آن تماماً آیه های زندگی و حرکت است :کتاب انزلناه الیک لتخرج ...

بنام خدا مقدمه: در حقوق جزای اسلامی اصول بسیار مهمی دیده میشود که نه تنها در آن ایام بلکه در شرایط فعلی هم اهمیت خود را حفظ نموده اند. یکی از این اصول بسیار مهم و در رأس آن و به تعبیری یکی از اصول مسلم مذهب اسلام در امور کیفری اصل معروف قبح عقاب بلابیان و یا بعبارتی منع عقاب بلابیان می باشد یعنی تا زمانیکه عملی از ناحیه شارع به عنوان جرم تعریف نشده و مجازات شرعی هم برای آن معین ...

فصل اول قواعد حقوق بین الملل اسلامی مبنای قواعد این رشته از حقوق مانند سایر رشته های حقوق اسلامی عبارتست از نص ، سنت ، عقل و اجماع 1 . نصوص متضمن احکم در خصوص حقوق بین الملل بر اثر اتفاقات اجتماعی و سیاسی در زمان رسول اکرم (ص) تدریجاً پدید آمد و سنت نبوی (ص) آنرا توضیح و تکمیل نمود . نقش دو عامل اخیر یعنی عقل و اجماع نقش متمم و مکمل آندو در قرون بعد بوده است . پیامبر گرامی ...

پژوهش حاضر با هدف بیان مفهوم و سازوکارهاى تحقق عدالت اجتماعى تدوین شده است. در این پژوهش، نخست مفهوم عدالت ذیل چهار بُعد مورد بررسى قرار گرفته است تا تصویرى ملموس‏تر از عدالت حاصل آید و سپس سازوکارهاى تحقق عدالت اجتماعى با هدف تحقق ابعاد تعریف شده براى عدالت، علاوه بر سطح کارگزاران، در عرصه‏هاى سیاسى، اقتصادى و فرهنگى بحث شده است. واژه‏هاى کلیدى: عدالت، برابرى، توازن، ...

در این نوشتار در پی توضیح معنای "هنر دینی" و کارکردهای اجتماعی آن هستیم. در مباحث جاری هنر تعبیرهایی مثل هنر قدسی، هنر سنّتی، هنر معنوی، هنر دینی یا حتی هنر اسلامی، هنر مسیحی، هنر بودایی و ... را فراوان می خوانیم و می شنویم، اما درست آن است که پیش از هرگونه داوری و سخنی در این باب به تنقیح و وضوح بخشیدن به مفهوم هنر دینی بپردازیم وبررسی کنیم که اساساً هنر دینی یعنی چه ؟ ملاک ...

بروز خسارت و نحوه جبران آن در حقوق اسلام چکیده: مسأله بروز خسارات و نحوه جبران آن از دیرباز بشریت را به فکر این انداخت تا نسبت به ایجاد منبع تامین کننده خسارات به خصوص در مواردیکه با تنگدستی و ناتوانی یا مجهول بودن و عدم دسترسی به عامل ورود زیان اقدام نمایند و از طریق گسترش فکر تعاون و همیاری بین مردم و دخالت دولت ها در پرداخت و جبران ضرر و زیان از طریق تاسیس نهاد بیمه و گسترش ...

آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی اشاره : از روز سه شنبه 31 شهریور ماه تا پنجشنبه دوم مهرماه سال جاری سمیناری در رابطه با مسائل و موضوعات مربوط به حقوق بشر در انستیتوی شرق شناسی وابسته به وزارت امور خارجه آلمان در هامبورگ برگزار شد . در این سمینار، عده ای از اساتید و صاحب نظران ایرانی و آلمانی شرکت داشتند و دیگاههای خود را در زمینه های مختلف مرتبط به موضوع بحث از نقطه نظر ...

معیارها و موانع وحدت اسلامی اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری یکی از نیرنگهای غرب این بود که در پوست ملل مسلمان رفت (و میان آنها در باب تمدن اسلامی تفرقه ایجاد کرد.) چون نمی شد این تمدن گذشته را انکار کرد در پوست عربها رفت و گفت تمدن عرب . کتاب « اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری » به کوشش سیدحمید جاوید موسوی تدوین شده و انتشارات صدرا آن را در ۱۶۰ صفحه ...

اصل شصت و دوم مجلس شوراى اسلامى از نمایندگان ملت که به‌طور مستقیم و با رأى مخفى انتخاب مى‌شوند تشکیل مى‌گردد. شرایط انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان و کیفیت انتخابات را قانون معین خواهد کرد. اصل شصت و سوم دورهٔ نمایندگى مجلس شوراى اسلامى چهار سال است. انتخابات هر دوره باید پیش از پایان دورهٔ قبل برگزار شود به‌طورى که کشور در هیچ زمان بدون مجلس نباشد. اصل شصت و چهارم عدهٔ ...

مقدمه کاشی کاری یکی از روشهای دلپذیر تزئین معماری در تمام سرزمینهای اسلامی است. تحول و توسعه کاشی ها از عناصر خارجی کوچک رنگی در نماهای آجری آغاز و به پوشش کامل بنا در آثار تاریخی قرون هشتم و نهم هجری انجامید. در سرزمینهای غرب جهان اسلام که بناها اساسا سنگی بود، کاشی های درخشان رنگارنگ بر روی دیوارهای سنگی خاکستری ساختمانهای قرن دهم و یازدهم ترکیه، تأثیری کاملا متفاوت اما همگون ...

چکیده در این مقاله، عرضه نیروی کار مسلمان با استفاده از مدل کار فراغت نئوکلاسیک در دو بازار اجاره و مشارکت نیروی کار، تحلیل، و تابع و منحنی عرضه نیروی کار فرد و همچنین عرضه کل نیروی کار در اقتصاد اسلامی ارائه می‌شود. مقاله ابتدا به توضیح مدل کار فراغت در اقتصاد متعارف و چگونگی استفاده از آن جهت تحلیل عرضه نیروی کار می‌پردازد؛ سپس با تغییر برخی مفاهیم به کار رفته در این مدل، ...

ثبت سفارش