دانلود مقاله اصول تربیت از دیدگاه اسلام

Word 94 KB 13995 16
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده

    این مقاله، پس از تعریف اصل و بیان ضرورت آن در مباحث تعلیم و تربیت، به ویژگى‏هاى حاکم بر اصول تربیتى مى‏پردازد، و سپس اصولى از قبیل: خدامحورى، تعبدمدارى، متربى‏محورى، زندگى محورى، فردمحورى، عمل‏گرایى، اخلاق‏مدارى، سعى‏محورى، اعتدال‏گرایى، محبت‏محورى، نظارت‏مدارى، خوف و رجا، مرگ‏اندیشى، آخرت‏اندیشى و آرمان‏گرایى را مورد بررسى قرار مى‏دهد و در پایان به دست‏آوردهاى تربیتى این اصول مى‏پردازد.
    واژه‏هاى کلیدى: اصول تربیتى، تعلیم و تربیت اسلامى، اخلاق، فطرت، انسان‏شناسى.

    مقدمه

    وجود اصول و قواعد کلّى در مناسبات انسانى و مرجعیت آن براى تفسیر رفتارها آن‏چنان آشکار است که غالباً نیازى به بیان تشریحى آن وجود ندارد.

    بدیهى است که هیچ کنش و واکنش انسانى نمى‏تواند در خلأ و بدون ضابطه‏اى مشخص آغاز، و بى‏هدف پایان پذیرد.

    رفتارهاى یکسان زیادى مى‏توان یافت که خاستگاه واحدى ندارند؛ به منظور متفاوتى انجام مى‏شوند و احتمالاً نتایج مختلفى نیز به بار مى‏آورند.

    امر تربیت که یکى از زمینه‏هاى مهم در مناسبات انسانى است نیز از این قاعده مستثنا نیست.

    نحله‏ها و مکاتب تربیتى هیچ‏گاه خود را فارغ از چارچوب‏هاى بنیادین و اصول نظرى معرفى نمى‏کنند.

    حتى مکتب‏هایى چون رفتارگرایى، که بر رفتار تأکید مى‏کنند و اهداف کلى و آرمانى را چندان قابل مطالعه و تحقیق نمى‏دانند، نیز هرگز ادعایى در شکستن حصر قواعد و اصول کلى حاکم بر رفتار را ندارند؛ چرا که پذیرش همین قواعد و اصول کلى سبب امتیاز و تشخیص مکاتب تربیتى و جدایى آنها از یکدیگر مى‏شود.

    آنچه همه، بر سر آن اتفاق نظر دارند داشتن هدف و روشهاى متناسب با آن است.

    انتخاب هدفهاى تربیتى ریشه در نوع انسان‏شناسى مختلف دارد و هدفها، تعیین‏کننده نوع روشهاى تربیتى‏اند.

    بنابراین، مى‏توان هماهنگى اصول را با مبانى انسان‏شناسى از طریق هدف و غایت‏شناسى کاملاً توجیه کرد.

    به بیانى واضحتر منشأ انشقاق اصول، اهدافى است که همواره از زوایاى درک موقعیت انسان در جهان بر اساس رویکردهاى گوناگون به او و جهان دریافت شده است.

    با توجه به آنچه بیان شد، حداقل مفاهیمى که در دستور کار هر مکتب تربیتى قرار مى‏گیرد عبارت است از: مبنا، هدف، اصل و روش.

    شناخت مفاهیم مزبور و درک نحوه ارتباط آنها نسبت به یکدیگر و کارکرد متمایز هر یک در زمینه‏ى تربیت، ما را به ساخت چارچوب یا نظام تربیتىِ مشخص رهنمون مى‏سازد؛ چارچوبى که فرایند تربیت در آن آغاز، و به سرانجامى متناسب با شاخص‏هاى آن، نایل مى‏شود.
    امر تربیت که یکى از زمینه‏هاى مهم در مناسبات انسانى است نیز از این قاعده مستثنا نیست.

    شناخت مفاهیم مزبور و درک نحوه ارتباط آنها نسبت به یکدیگر و کارکرد متمایز هر یک در زمینه‏ى تربیت، ما را به ساخت چارچوب یا نظام تربیتىِ مشخص رهنمون مى‏سازد؛ چارچوبى که فرایند تربیت در آن آغاز، و به سرانجامى متناسب با شاخص‏هاى آن، نایل مى‏شود.

    مفهوم «اصل» در قلمرو تربیت ارائه‏ى تعریفى نسبتا جامع از اصل، مبتنى بر شناخت روابط موجود میان عناصر تشکیل‏دهنده‏ى نظام تربیتى است.

    شاید نفى ویژگى عناصر دیگر تشکیل‏دهنده‏ى نظام از اصل، زمینه‏ى مناسب‏ترى را براى شناخت آن فراهم آورد.

    اصلْ داراى ماهیتى هنجارى، و ناظر به «باید»هاست؛ از این جهت با «مبنا» که خود منشأ اشتقاق اصل است و ماهیتى کاملاً توصیفى دارد و ناظر به «هست»هاست، متفاوت است (هوشیار، ص16؛ باقرى، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، ص68؛ شریعتمدارى، اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، ص11).

    از طرف دیگر، اصل با هدف نیز نمى‏تواند یکى باشد، چراکه ابزارى براى نیل به آن (هدف) قلمداد مى‏گردد (هوشیار، ص12 و شکوهى، ص84).

    البته ذکر این نکته مهم است که اصل یک ابزار و معیار کلّى براى گزینش روش‏هاى گوناگون است؛ از این‏رو نمى‏تواند همان روش باشد، بلکه راه‏نمایى براى انتخاب روش‏هاى تربیت قلمداد مى‏شود.

    (هوشیار، ص17 و احمدى، ص107 و باقرى، ص69 و شریعتمدارى، ص11).

    هر گاه در فرایند تربیت بخواهیم به هدف برسیم باید پیوسته ارتباط ساخت (مبنا) و عمل (روش) را با عامل هدف در قالب اصل تعریف نماییم.

    در واقع اصل، حاصل مشارکت این سه عامل اساسى در نظام تربیتى است؛ بنابراین، ارائه‏ى هر گونه تعریفى از اصل، بدون توجه به مشارکت عوامل سه‏گانه مذکور، نمى‏تواند یک تعریف کامل و جامع باشد.

    بدین لحاظ، تعریف مورد نظر ما نگاهى انحصارى به هیچ یک از ساختار یعنى مبنا و کارکرد یعنى روش، ندارد؛ بلکه داراى رویکرد ارتباط متقابل میان ساختار (مبنا) و کارکرد (روش) است (هوشیار، ص49؛ دیویى، ص78 و شاتو، ص258).

    بر اساس این رهیافت، تعریف اصل چنین است: سلسله قواعد و معیارهاى کلى (بایدها) که متناسب با ظرفیت‏هاى انسان انتخاب و به منظور تعیین روش‏هاى تربیتى براى دستیابى به اهداف، مورد توجه قرار مى‏گیرند.

    ضرورت و فایده‏ى اصل تربیتى تربیت به عنوان فرایندى که نتیجه‏ى آن صرفا در مقام عمل روشن مى‏شود، داراى وجهه‏اى کاملاً عملى و کاربردى است.

    از این جهت، هرگونه تلاش نظرى در چارچوب مفهومى باید ناظر به فواید عملى باشد.

    در این میان نقش مبدّل‏هاى نظرى به عملى و انتقال‏دهنده‏ها روشن مى‏شود.

    تبلور مفهوم مبدّل در ماهیت اصل تربیتى، به عنوان آخرین مرحله‏ى نظر و سرآغاز اوّلین مرحله عمل تربیتى، مهم‏ترین نقشى است که ضرورت وجود اصول را در نظام تربیتى تبیین مى‏کند (شکوهى، ص142).

    بنابراین، مى‏توان فواید ذیل را براى اصل تربیتى ترسیم کرد: الف) تأثیر در نیل به هدف تربیتى (هوشیار، ص8ـ14؛ زاهدى، ص81؛ کلیات نظام آموزش و پرورش جمهورى اسلامى ایران، ص50 و راسخى، ص24)؛ ب) انعطاف در روش‏ها (شکوهى، ص133)؛ ج) محوریت اصول در ایجاد ارتباط منطقى بین عناصر نظام تربیتى.

    ویژگى‏هاى حاکم بر اصول تربیتى: ویژگى‏هاى حاکم بر اصول تربیتى را مى‏توان به شرح زیر برشمرد: الف) اصل امرى ابداعى و اختراعى نیست، بلکه با توجه به مبانى خود قابل دستیابى است و یا از رهگذرِ دریافتِ عنصر مشترکِ روش‏هاى مختلف قابل احراز و کشف است؛ ب) اصل مفهومى کلى است و ملاک و معیار واقع مى‏شود؛ بنابراین نمى‏تواند امرى جزئى و داراى یک مصداق معین باشد (شاتو، ص194)؛ ج) اصل صرفا یک پدیده مفهومى است.

    تفاوت ماهوى اصل با دیگر عناصر نظام تربیتى، یعنى مبنا، هدف و روش، در بعد مفهومى آن است؛ به این معنا که، اصل از ارتباط میان دیگر مفاهیم زاییده مى‏شود، در حالى که مفاهیم مبنا، هدف و روش داراى منشأ انتزاع عینى هستند؛ د) اصل ماهیتى هنجارى (ارزشى) دارد.

    نظر به این‏که اصل، قاعده و معیارِ عمل و ناظر بر آن‏است، نمى‏تواند رویکردى توصیفى‏نسبت به واقعیات تحت عنوان خود داشته باشد، بلکه، برخلاف مبنا که جنبه‏ى توصیفى از واقعیات دارد، درصدد ارائه‏ى واقعیتى مطابقِ مدلول خود و هنجارى متناسب با خاستگاه خود است.

    به طور کلّى، اصول تربیت متضمن ارزش‏گذارى متناسب با مبناى پذیرفته شده در تربیت و اهداف مورد نظر آن است؛ ه ) اصل بر روش حاکمیت است و ضابطه مفهومى و رابطه‏اى براى استفاده از روش‏هاست؛ بدین معنا که اصلْ راه‏نمایى نظرى براى گزینش روش‏هاى خاص متناسب با اهداف و طرد دیگر روش‏هاست.

    ارتباط اصول با دیگر عناصر نظام تربیتى نظام مشتمل بر ارکان و عناصرى است که به گونه‏اى منظم با یکدیگر در ارتباط متقابلند.

    درک بهتر از موقعیت هر یک از عناصر تشکیل دهنده‏ى آن، منوط به کشف ارتباط آن عنصر با دیگر عناصر تشکیل دهنده‏ى نظام مزبور است.

    به طور خلاصه، اصل داراى رابطه‏اى یک جانبه با «مبنا» در قالب اشتقاق از آن است و مبانى نیز مفاهیم توصیفى از هست‏ها و واقعیات‏اند.

    اصل‏ها همان قوانین حاکم بر اعمال تربیتى‏اند که با توجه به ظرفیت‏ها و استعدادهاى متربى، یعنى مبانى انسان‏شناسى شکل گرفته‏اند.

    اگرچه، این ارتباط به معناى اشتقاق یکپارچه در رابطه علّى و معلولى نیست، بلکه به معناى توجه به زیرساخت‏هاى وجودى در تدوین قوانین تربیتى است.

    ارتباط اصل با هدف ارتباطى دوسویه است؛ یعنى همان‏طور که اصل دخالت کاملى در نحوه‏ى وصول به هدف دارد و بدون تمسّک به آن دست‏یابى به هدف میّسر نیست، هر هدفى نیز مى‏تواند براى تحقق خود اصولى را تجویز نماید.

    مسلما با توجه به ماهیّت اهداف درمى‏یابیم که هر هدفى متناسب با موضوع تربیت، یعنى انسان در نظر گرفته مى‏شود؛ از این رو، اصولى که با توجه به اهداف استخراج مى‏شوند، بدون عنایت به مبانى انسان‏شناسى مورد ارزیابى قرار نمى‏گیرند.

    بدین لحاظ مى‏توان چنین نتیجه گرفت که اصول، با توجه به پیش‏فرض‏هاى انسان‏شناسى و در نظر گرفتن توانایى‏ها و ویژگیهاى انسان، او را براى دستیابى به اهداف کمک مى‏کنند.

    ارتباط اصل با روش در قالب حاکمیت اصل بر آنها توجیه مى‏شود.

    این ارتباط صرفا از لحاظ کارآیى و سودمندىِ روش، جهت نیل به هدف موردنظر است؛ از این‏رو این‏که گفته مى‏شود روش‏ها از اصول اخذ مى‏گردند، به معناى این نیست که روش‏ها معلول اصول‏اند، بلکه اصول صرفا تبیین‏کننده‏ى نحوه‏ى استفاده از آنها هستند.

    منابع اکتشاف اصول تربیت اسلامى با توجه به حاکمیت روح کلى دین بر ابعاد مختلف و عناصر گوناگون نظام تربیت دینى، هر یک از عوامل مزبور نیز باید به نحوى رنگ دینى داشته باشد.

    اصل نیز که قانون حرکت و اعمال روشهاى تربیت دینى است از این قاعده مستثنا نیست.

    بنابر این براى اکتشاف اصول تربیت دینى باید به چگونگى ارتباط آنها با خاستگاه‏شان یعنى دین توجه لازم نمود.

    مقایسه‏اى اجمالى بین نحوه‏ى اکتشاف و مبانى دریافت اصول در تربیت ـ که ریشه در مناسبات عرفى انسان‏ها با یکدیگر در رفتارهاى اجتماعى دارد ـ ما را به این امر رهنمون مى‏سازد که هر گونه انتساب مستقیم یا غیرمستقیم در حوزه‏ى تربیت دینى، باید همراه با پشتوانه‏ى کافى از تصریحات موجود در متن دین و یا ملاک‏هاى واضح براى درک از آن تصریحات و ظواهر باشد.

    در نظام تربیت دینى، همان طور که از تصریحات و ظواهر موجود در متون اصیل دینى (مانند آیات و روایات در اسلام) اقدام به اخذ اهداف و آگاهى از رویکرد دین به انسان و دریافت روش‏هاى گوناگون مى‏کنیم، منبعِ کشف و اخذ اصول نیز باید همان تصریحات موجود در متون دینى باشد.

    اصول تربیت مهم‏ترین اصولى که در این زمینه مى‏توان از متون دینى استخراج کرد عبارتند از: 1.

    اصل خدامحورى یکى از عام‏ترین اصول در تربیت اسلامى اصل خدامحورى است.

    این اصل جوهره‏ى اساسى رفتار یک فرد دین‏دار را تشکیل مى‏دهد و مهم‏ترین اصل ایجاد تمایز تربیت دینى از دیگر رویکردهاى تربیتى به شمار مى‏آید.

    به طور مشخص مفهوم خدامحورى عبارت است از: «انجام و یا قصد انجام کلیه اعمال و رفتار انسان براساس ملاک و معیارهایى که خداوند براى آنها تعیین کرده است، به منظور کسب رضایت الهى».

    جریان این امر در عمل تربیتى ناظر بر نحوه‏ى عملکرد مربى براساس آن ملاکهاست.

    قُلْ اِنَّ هُدَىَ اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَ اُمِرْنَا لنُسلِمَ لِرَبّ العَالَمِینَ؛ بگو: در حقیقت تنها هدایتِ خداست که هدایت واقعى است که دستور یافته‏ایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم (انعام، آیه‏ى 71).

    بنابراین، گزینش برنامه‏هاى تربیتى باید به نحوى صورت پذیرد که انگیزه‏ى رضایت خداوندى در متربى روز به روز فزونى یابد، تا جایى که وى بدون کسب رضایت الهى به هیچ عملى اقدام نکند.

    انتقال روحیه‏ى تعهد در متربى براى تطبیق اعمال با معیار و ملاک الهى بارزترین ثمره‏اى است که از این اصل حاصل مى‏شود.

    مبانى اشتقاق اصل خدامحورى را مى‏توان در دو بعد جهان‏بینى و انسان‏شناختى خلاصه کرد.

    براساس جهان‏بینى توحیدى، جهان از یک مشیت حکیمانه پدید آمده است و نظام هستى بر اساس خیر بودن وجود و رسانیدن موجودات به کمالات شایسته‏ى آنها استوار است (مطهرى، ص83).

    شاید مهم‏ترین نقطه‏ى افتراق مکتب تربیتى دینى با دیگر مکاتب تربیتى، در نگاه به جهان و انسان باشد.

    برخى از مکاتب تربیتى با ارائه‏ى تفسیرى متفاوت از انسان و جهان، تربیت را بر محورى غیر از خدا، از قبیل پرورش عقل و خرد، نیل به رفاه و آسایش، دست‏یابى به فضیلت، اخلاق و غیره قرار داده‏اند؛ حتى دیدگاه حکماى بزرگى چون افلاطون و ارسطو نیز انسان را در سطحى کاملاً متفاوت از سطح خدامحورى قرار مى‏دهد.

    آنها بیش‏تر مسائل تربیتى جامعه را از دیدگاهى خردگرایانه نگریسته‏اند (مدلین، ص45).

    کنفوسیوس صریحا اعلام نمود که «انجام خدمت همه‏جانبه به خاطر رفاه افراد بشر باید به عنوان نشانه‏ى یک فضیلت فوق‏العاده یا کامل یا احتمالاً یک فضیلت الهى قلمداد گردد» (هیوم، ص168).

    هر چند دامنه‏ى تفکر الهى متضمن رفاه اجتماعى، تکامل و تعالى خرد و اندیشه و حتى آسایش فردى است، امّا زاویه نگاه انسان به خودش و جهان ناشى از دیدگاه الهى است.

    2.

    اصل تعبّدمدارى مفهوم واژه‏ى تعبد حاکى از نوعى ارتباط انسان با خدا که مستلزم تواضع، خشوع و فروتنى در برابر او و پرهیز از طغیان، تکبر و گردن‏کشى از دستورها و احکام وى است (معجم مقائیس اللغه، ص206).

    اصل تعبدمدارى در دامنه‏ى تربیت از دو زاویه‏ى عمل تربیتى مربى نسبت به متربى و برنامه‏هاى تربیتى، مدّنظر قرار مى‏گیرد.

    تعبّد در عمل تربیتى عبارت است از: «به کارگیرى دستورهاى الهى (امر و نهى) در تربیت متربى، اعم از این‏که دستورهاى مزبور در گستره اهداف تربیت باشد یا در روش‏ها و یا هر بخش دیگر» (از نظر قرآن فرد مؤمن تنها دلیل انجام عمل را اطمینان به سرچشمه گرفتن آن از جانب خداوند مى‏داند و به صرف آگاهى از این نکته که عمل مزبور از دید الهى مطلوب یا غیرمطلوب است اقدام به انجام آن یا


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله اصول تربیت از دیدگاه اسلام, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله اصول تربیت از دیدگاه اسلام, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله اصول تربیت از دیدگاه اسلام

همان طور که می دانید انقلاب شکوهمند اسلامی ما یک هدف اساسی داشت و آن این بود، که اسلام، تعالیم اسلامی، احکام اسلامی، اصول و دستورالعمل های اسلامی، حاکم بر اعمال و رفتار ما باشد و اگر بخواهیم این مطلب را به صورت آموزشی مطرح کنیم، باید بگوییم که هدف، اشاعه تربیت اسلامی در جامعه بود. یعنی از آنچه قبل از انقلاب در جامعه، تا حدی جاری و متداول بود، ما را تحت تاثیر آداب و رسوم خاص و ...

همان طور که می دانید انقلاب شکوهمند اسلامی ما یک هدف اساسی داشت و آن این بود، که اسلام، تعالیم اسلامی، احکام اسلامی، اصول و دستورالعمل های اسلامی، حاکم بر اعمال و رفتار ما باشد و اگر بخواهیم این مطلب را به صورت آموزشی مطرح کنیم، باید بگوییم که هدف، اشاعه تربیت اسلامی در جامعه بود. یعنی از آنچه قبل از انقلاب در جامعه، تا حدی جاری و متداول بود، ما را تحت تاثیر آداب و رسوم خاص و ...

همان طور که می دانید انقلاب شکوهمند اسلامی ما یک هدف اساسی داشت و آن این بود، که اسلام، تعالیم اسلامی، احکام اسلامی، اصول و دستورالعمل های اسلامی، حاکم بر اعمال و رفتار ما باشد و اگر بخواهیم این مطلب را به صورت آموزشی مطرح کنیم، باید بگوییم که هدف، اشاعه تربیت اسلامی در جامعه بود. یعنی از آنچه قبل از انقلاب در جامعه، تا حدی جاری و متداول بود، ما را تحت تاثیر آداب و رسوم خاص و ...

مقدمه سپاس فراوان آفریدگاری را سزا است که جهان هستی را همسان و هماهنگ با احتیاجات و نیازهای بشر سامان داده و با تدبیر حکیمانه خود آنرا پرورده است. تحیات و درود نامحدود بر والاترین معلم و مربی انسان یعنی پیامبر گرامی اسلام (ص) که با مدد وحی الهی و کتاب آسمانی، بشریت را به صراط مستقیم و رهنمودهای درخشان فرهنگ و تمدن آشنا ساخته است، و همچنین بر امامان و پیشوایان  راه حق که ...

درآمد بسم الله الرحمن الرحیم بحث از دین و تربیت همیشه مورد توجه اندیشمندان تربیتی بوده و بشر همواره به دنبال آرمان خواهی و کمال طلبی خود در شیوه های تربیتی به دین و ارزش های الهی علاقه وافری نشان می داده است. هر چند پس از رنسانس و گسترش علم گرایی و غرور ناشی از آن و طرح «تقابل علم و دین» و جا افتادن این تفکر به لحاظ ضعف های موجود در دین مسیحیت و مبلغان و عالمان آن و به ...

وظایف تربیتی والدین از دیدگاه قرآن و حدیث پدر و مادر مسئول سلامت و رشد جسمی و روحی و مهم ترین عامل سعادت و یا شقاوت فرزندان خود هستند، هر چه آنها در این زمینه سرمایه گذاری و تلاش بیشتری کنند نتیجه و ثمر آن را در آینده بیشتر خواهند دید. حساس ترین وظیفه پدر و مادر در برابر فرزندانشان، تربیت صحیح آنان است. اسلام شخصیت آینده کودک را مرهون تربیت و پرورش و مراقبت پدر و مادر می داند و ...

مقدمه هر نظام آموزشى و پرورشى بر اساس بینش و نگرش بنیانگذاران آن،‌ نسبت به حقیقت انسان و ابعاد وجودى وی، و نیز بر حسب هدف یا اهدافى که از تعلیم و تربیت، در نظر می‌گیرند و نیز بر اساس اعتقادى که به کیفیت رشد و حرکت انسان بسوى هدف مطلوب دارند بنا میشود. و در واقع، این بینشها و نگرشهاست که مبانى تعلیم و تربیت هر نظامى را تشکیل میدهد هرچند آگاهانه مورد توجّه واقع نشود یا مورد تصریح، ...

اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی بدین ترتیب می‌توان اهداف تعلیم و تربیت در نزد فارابی را بیان کرد الف ) آموزش عقاید صحیح و تقویت اعتقاد به آنها. عقایدی همچون اعتقاد به خدا، عقل فعال، جهان آخرت، سعادت و راه وصول به آن از طریق شناخت افعال و اعمالی که به سعادت منتهی می‌شود. ب ) آموزش مهارتهای لازم برای تصدی وظیفه در مدینه فاضله ج ) ترغیب و تشویق افراد برای عمل بر طبق عقاید صحیح ...

بحث از دین و تربیت همیشه مورد توجه اندیشمندان تربیتی بوده و بشر همواره به دنبال آرمان خواهی و کمال طلبی خود در شیوه های تربیتی به دین و ارزش های الهی علاقه وافری نشان می داده است. هر چند پس از رنسانس و گسترش علم گرایی و غرور ناشی از آن و طرح «تقابل علم و دین» و جا افتادن این تفکر به لحاظ ضعف های موجود در دین مسیحیت و مبلغان و عالمان آن و به حاشیه رانده شدن دین تربیت دینی نیز ...

پیش درآمد بسم الله الرحمن الرحیم بحث از دین و تربیت همیشه مورد توجه اندیشمندان تربیتی بوده و بشر همواره به دنبال آرمان خواهی و کمال طلبی خود در شیوه های تربیتی به دین و ارزش های الهی علاقه وافری نشان می داده است. هر چند پس از رنسانس و گسترش علم گرایی و غرور ناشی از آن و طرح «تقابل علم و دین» و جا افتادن این تفکر به لحاظ ضعف های موجود در دین مسیحیت و مبلغان و عالمان آن و به حاشیه ...

ثبت سفارش