دانلود مقاله انسان و سرنوشت

Word 209 KB 14014 31
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع

  • مقدمه
    عظمت و انحطاط مسلمین
    مسأله سرنوشت و قضا و قدر که در این رساله فحص و تحقیقی درباره آن‏ صورت گرفته است ، جزء مسائل فلسفی است و اگر بنا باشد در ردیف واقعی‏ خود قرار گیرد ، باید آن را در فلسفه در میان مسائل فلسفی جستجو کرد ، ولی در این رساله از ردیف اصلی خود خارج شده و در ردیف یک سلسله مسائل‏ دیگر قرار گرفته است .


    مسائل علمی و فلسفی هر کدام در ردیف خاصی دارند که از طریق موضوعات آنها و یا از طریق هدف و نتیجه‏ای که از یاد گرفتن آنها حاصل می‏شود تعیین می‏گردد .


    علت اینکه مسائل فلسفی در ردیفی و مسائل ریاضی در ردیف دیگر و مسائل طبیعی در ردیف جداگانه قرار می‏گیرند ، وابستگی و ارتباط خاصی است که‏ میان موضوعات هر دسته همردیف وجود دارد و یا لااقل به واسطه هدف نظری‏ یا عملی مشترکی است که یاد گرفتن هر دسته از آنها برای یادگیرنده تأمین‏می‏کند .
    مسأله سرنوشت و قضا و قدر ، چه از نظر موضوعی و چه از نظر هدف تعلیماتی ، در ردیف مسائل فلسفی است ، ولی در این رساله در ردیف مسائلی قرار گرفته که نه از لحاظ موضوع با آنها مرتبط است و نه از لحاظ نتیجه و هدف تعلیماتی .


    این مسأله در این رساله جزء یک سلسله بحثها تحت عنوان بحثهایی از علل انحطاط مسلمین واقع شده است که شامل موضوعات و جریانات و مسائل‏ گوناگون است .


    موضوعاتی که تحت این عنوان قابل بحث است ، بعضی تاریخی‏ و بعضی روانی یا اخلاقی یا اجتماعی و یا صرفا دینی و احیانا فلسفی است .

    بنابراین مباحثی گوناگون که در ردیفهای متعدد قرار دارند ، جزء این سلسله‏ مباحث واقع می‏شوند .


    آنچه این مباحث گوناگون را به یکدیگر پیوند می‏دهد ، تحقیق در اثرات‏ مثبت و منفی این امور در ترقی و انحطاط اجتماع اسلامی است .

    علیهذا منظور از طرح این مسأله در این رساله اولا تحقیق در این جهت‏ است که آیا اعتقاد به سرنوشت ، آن طور که قواعد برهانی فلسفی ایجاب‏ می‏کند ، از نوع عقاید و افکاری است که معتقدین خود را به سستی و تنبلی‏ می‏کشاند و مردمی که به این عقیده می‏گرایند خواه ناخواه به انحطاط کشیده‏ خواهند شد ، یا این عقیده اگر درست تعلیم داده شود ، چنین تأثیر سوئی ندارد ؟

    ثانیا اینکه اسلام این مسأله را چگونه و به چه طرزی تعلیم داده‏ است و تعلیم اسلامی در این زمینه چه تأثیری در روحیه پیروان اسلام داشته‏ است و می‏تواند داشته باشد ؟

    و چون منظور این جهت بوده ، از تعرض فروع‏ و شاخه‏هایی که با منظور نامبرده ارتباط ندارد خودداری شده است .


    اینجانب درست به یاد ندارد که از چه وقت با مسأله علل انحطاط مسلمین آشنا شده است و از چه زمانی شخصا به بحث و تحقیق در این مسأله‏ علاقمند گردیده و درباره آن فکر می‏کرده است ، ولی می‏تواند به طور یقین ادعا کند که متجاوز از بیست سال است که این مسأله نظر او را جلب کرده‏ و کم و بیش در اطراف آن فکر می‏کرده و یا نوشته‏های دیگران را در این‏ زمینه می‏خوانده است .


    از آن زمان تاکنون هر وقت به گفته یا نوشته‏ای در این موضوع برمی‏خوردم‏ ، با علاقه می‏خواندم و یا گوش می‏کردم ، و خیلی مایل بودم رأی و نظر گوینده یا نویسنده را دریابم ، تا آنکه در چند سال پیش ، ضمن بحثی نیمه‏ درس و نیمه سخنرانی که در اطراف یکی از احادیث نبوی ایراد می‏کردم ، دامنه سخن به این مطلب کشید .

    اگر چه آنچه در این زمینه تا آن‏ وقت خوانده یا شنیده بودم احیانا مفید بود ، اما مرا اقناع نکرده بود و چون در خود و مستمعین علاقه شدیدی به فهمیدن این مطلب احساس می‏کردم‏ تصمیم گرفتم تا آنجا که ممکن است غور و دقت کنم و این مسأله را بررسی‏ نمایم ، زیرا یافتن راه اصلاح اوضاع حاضر جهان اسلامی بستگی زیادی دارد به‏ پیدا کردن علل و موجبات انحطاط آنها که در گذشته وجود داشته است و یا اکنون نیز موجود است .

    برای این کار لازم شد که اولا نظر دیگران را ، اعم‏ از مسلمان و غیر مسلمان ، تا آنجا که دسترسی دارم بررسی کنم ، و ثانیا موضوعاتی که از این نظر قابل طرح و گفتگو است ، هر چند تاکنون از این‏ نظر طرح نشده است ، بدون اغماض و پرده‏پوشی طرح کنم .

    اینجا بود که به گستردگی و دامنه وسیع این مبحث پی‏بردم .

    فهمیدم که‏ اگر بنا شود تحقیقی کافی و عالمانه در این مطلب بشود ، باید موضوعات‏ فراوانی مورد بحث و تحقیق قرار گیرد ، و بررسی همه آنها از عهده یک فرد خارج است و یا لااقل سالها وقت لازم دارد .

    معهذا در نظر گرفتم مقدمتا مطالب مربوطه را کلاسه و خلاصه کنم و بعضی ازموضوعات را به طور نمونه و آزمایش مورد بحث و گفتگو قرار دهم و سررشته‏را به دست دیگران بدهم ، شاید به این ترتیب نوعی همفکری و همکاری در یک بحث مهم اجتماعی اسلامی صورت بگیرد و یک سلسله بحثهای منظم و مفید انجام یابد .

    این مطلب جای تردید نیست که مسلمین دوران عظمت و افتخار اعجاب‏آوری را پشت سر گذاشته‏اند ، نه از آن جهت که در برهه‏ای از زمان حکمران جهان‏ بوده‏اند و به قول مرحوم ادیب الممالک فراهانی " از پادشاهان باج و از دریا امواج گرفته‏اند " - زیرا جهان حکمرانان و فاتحان بسیاری به خود دیده است که چند صباحی به زور خود را بر دیگران تحمیل کرده‏اند و طولی‏ نکشیده که مانند کف روی آب محو و نابود شده‏اند بلکه از آن جهت که‏ نهضت و تحولی در پهنه گیتی به وجود آوردند و تمدنی عظیم و با شکوه بنا کردند که چندین قرن ادامه یافت و مشعلدار بشر بود ، اکنون نیز یکی از حلقات درخشان تمدن بشر به شمار می‏رود و تاریخ تمدن به داشتن آن به خود می‏بالد.

    مسلمین چندین قرن در علوم و صنایع و فلسفه و هنر و اخلاق و نظامات عالی اجتماعی بر همه جهانیان تفوق داشتند و دیگران از خرمن فیض‏ آنها توشه می‏گرفتند .

    تمدن عظیم و حیرت انگیز جدید اروپایی که چشمها را خیره و عقلها را حیران کرده است و امروز بر سراسر جهان سیطره دارد ، به‏ اقرار و اعتراف محققین بی‏غرض غربی ، بیش از هر چیز دیگر از تمدن با شکوه اسلامی مایه گرفته است .

    گوستاولوبون می‏گوید : " بعضیها [ از اروپاییان ] عار دارند که اقرار کنند که یک قوم کافر و ملحدی [ یعنی مسلمانان ] سبب شده اروپای مسیحی از حال توحش و جهالت خارج گردد ، و لذا آن را مکتوم نگاه می‏دارند ، ولی این نظریه درجه‏ای‏ بی‏اساس و تأسف‏آور است که به آسانی می‏توان آن را رد نمود .

    .

    نفوذ اخلاقی همین اعراب زاییده اسلام ، آن اقوام وحشی اروپا را که سلطنت روم‏ را زیر و زبر نمودند ، داخل در طریق آدمیت نمود و نیز نفوذ عقلانی آنان‏ دروازه علوم و فنون و فلسفه را که از آن بکلی بی‏خبر بودند به روی آنها باز کرد و تا ششصد سال استاد ما اروپاییان بودند " .

    ویل دورانت در تاریخ تمدن می‏گوید : " پیدایش و اضمحلال تمدن اسلام از حوادث بزرگ تاریخ است .

    اسلام طیپنج قرن ، از سال 81 هجری تا 597 هجری ، از لحاظ نیرو و نظم و بسط قلمرو و اخلاق نیک و تکامل سطح زندگانی و قوانین منصفانه انسانی و تساهل دینی] احترام به عقاید و افکار دیگران ] و ادبیات و تحقیق علمی و علوم و طب وفلسفه پیشاهنگ جهان بود " هم او می‏گوید : " دنیای اسلام در جهان مسیحی نفوذهای گونه‏گون داشت .

    اروپا از دیار اسلام غذاها و شربتها و دارو و درمان و اسلحه و نشانهای خانوادگی ، سلیقه‏ و ذوق هنری ، ابزار و رسوم صنعت و تجارت ، قوانین و رسوم دریانوردی را فرا گرفت و غالبا لغات آن را نیز از مسلمانان اقتباس کرد .

    علمای‏ عرب ( مسلمان ) ریاضیات و طبیعیات و شیمی و هیأت و طب یونان را حفظ کردند و به کمال رسانیدند و میراث یونان را که بسیار غنی‏تر شده بود ، به‏ اروپا انتقال دادند .

    فیلسوفان عرب ( مسلمان ) مؤلفات ارسطو را برای اروپای مسیحی حفظ و ضمنا تحریف کردند .

    ابن سینا و ابن رشد از مشرقبر فلاسفه مدرسی اروپا پرتو افکندند و صلاحیتشان چون یونانیان مورد اعتماد بود .

    این نفوذ [ اسلامی ] از راه‏ بازرگانی و جنگهای صلیبی و ترجمه هزاران کتاب از عربی به لاتین و مسافرتهای دانشورانی از قبیل گربرت و مایکل اسکات و ادلارد باثی به‏ اندلس اسلامی انجام گرفت " .

    و هم او می‏گوید : " تنها به دورانهای طلایی تاریخ ، یک جامعه می‏توانسته است در مدتی کوتاه این همه مردان معروف در زمینه سیاست و تعلیم و ادبیات و لغت و جغرافیا و تاریخ و ریاضیات و هیأت و شیمی و فلسفه و طب و مانند آنها که در چهار قرن اسلام ، از هارون الرشید تا ابن رشد بوده‏اند ، به وجود آورد .

    قسمتی از این فعالیت درخشان از میراث یونان مایه گرفت ، اما قسمت اعظم آن ، بخصوص در سیاست و شعر و هنر ، ابتکارات گرانبها بود" قدر مسلم این است که پدیده‏ای درخشان و چراغی نورافشان به نام تمدن‏اسلامی قرنها در جهان وجود داشته و سپس این پدیده نابود و این چراغ‏ خاموش شده است ، و امروز مسلمانان با مقایسه با بسیاری از ملل جهان و مقایسه با گذشته پرافتخار خودشان در حال انحطاط و تأخر رقت‏باری بسر می‏برند.

    طبعا این پرسش پیش می‏آید که چطور شد مسلمانان پس از آن همه پیشروی و ترقی در علوم و معارف و صنایع و نظامات ، به قهقرا برگشتند ؟

    مسؤول این‏انحطاط و سیر قهقرایی چیست و کیست ؟

    آیا افراد یا اقوام یا جریانات‏خاصی سبب شدند که مسلمین از مسیر اصلی خود که به سوی ترقی و تکامل بود ، منحرف شوند ، و یا عامل خاصی که مسلمین را برخلاف انتظار از مسیر خود منحرف کند رخ نداده است بلکه مقتضای طبیعت زمان این است که هر قومی فقط دوره حدود و معینی از ترقی و تعالی را طی کنند و سپس راه فنا و زوال و انحطاط را بپیمایند؟

    اگر عامل خاصی سبب انحراف و انحطاط مسلمین شده است ، آن عامل چیست‏ ؟

    آیا خود اسلام را باید مسؤول انحطاط مسلمین شناخت - آنچنانکه بسیاری از غربیان ( نه همه که احیانا گرفتار تعصب مسیحی هستند و یا بالاتر ، مأموریت استعماری دارند ، ادعا می‏کنند - یا اسلام از این مسؤولیت‏ مبراست ، و مسلمانان خود مسؤول این انحطاط می‏باشند ، و یا نه به اسلام‏ مربوط است و نه به مسلمانان ، علت این انحطاط ، ملل واقوام غیر مسلمان‏اند که در طول تاریخ چهارده قرنی اسلام ، به انحای مختلف ، با مسلمانان سروکار داشته‏اند ؟

    پاسخ به این پرسش ، کار ساده‏ای نیست ، یک‏رشته مباحث‏نسبتا طولانی باید پیش کشیده شود و در هر یک از آنها با اسلوب علمی تحقیق کافی به عمل آید .

    در این سلسله مباحث آنچه به عنوان مقدمه لازم است طرح شود ، نموداری‏ از عظمت و انحطاط مسلمانان است و طبعا مشتمل خواهد بود بر مطالب ذیل : پایه عظمت و رفعت تمدن اسلامی .

    علل و موجبات و مایه‏های تمدن اسلامی .

    تأثیر اسلام در اعتلای مسلمین .

    اقتباس و مایه‏گیری تمدن جدید اروپایی از تمدن اسلامی .

    وضع حاضر جهان اسلامی از نظر مظاهر انحطاط و تأخر .

    با آنکه تمدن اسلامی نابود شده ، اسلام به صورت نیرویی زنده و فعال و گسترش یابنده باقی مانده است و با نیرومندترین نیروهای نو اجتماعی و انقلابی رقابت می‏کند .

    ملل اسلامی در حال بیدار شدن و به پا خاستن‏اند .

    بعد از این بحث مقدمی ، که خود رساله جداگانه‏ای خواهد بود ، لازم است‏بحثی عمیق و فلسفی درباره " طبیعت زمان " که به فلسفه تاریخ مربوط است صورت گیرد ، که آیا همان طوری که بعضی از فلاسفه تاریخ دعوی دارند ، همواره همان چیزی که سبب ترقی و پیشرفت قومی می‏شود ، سبب انحطاط آنها نیز می‏گردد ؟

    یعنی هر عاملی فقط در شرایط و ظروف معینی که مربوط به‏ دوره‏ای خاص از تاریخ متطور بشری است می‏تواند جامعه‏ای را پیش ببرد و ترقی دهد و با تغییر آن شرایط و ظروف و با طلوع فجر جدیدی از تاریخ ، آن‏ عامل قادر به جلو بردن نیست ، سهل است ، خود موجب رکود و تأخر و انحطاط است .

    اگر

  • فهرست مطالب
    عنوان
    مقدمه : عظمت و انحطاط مسلمین
    ردیف اصلی مسأله سرنوشت
    مسأله سرنوشت در این کتاب جزء بحثهایی از علل انحطاط مسلمین قرارگرفته است
    نویسنده از چه زمانی متوجه این سلسله بحثها شد ؟
    تمدن عظیم اسلامی
    مایه گرفتن تمدن جدید اروپایی از تمدن اسلامی
    سخنان گوستاولوبون و سخنان ویل دورانت
    چرا مسلمانان به قهقرا برگشتند ؟
    آنچه لازم است مقدمه این سلسله مباحث قرار گیرد
    طبیعت زمان از نظر فلسفه تاریخ
    علل انحطاط مسلمین در سه بخش
    پاره‏ای از عقاید و افکار اسلامی که متهم و مسؤول شناخته شده‏اند
    عناصری از اخلاق اسلامی که انحطاط آور خوانده شده‏اند
    برخی مقررات اسلامی از این نظر
    آیا خصائص و ممیزات روحی ملل اسلامی عامل انحطاط مسلمین بوده است ؟
    دو طبقه متنفذ و مسؤولیتهای آنها از این نظر
    عوامل بیگانه
    مجموع موضوعات و مباحثی که لازم است بررسی شود
    درخواست نویسنده از فضلا و نویسندگان
    سخنان واشنگتن ارونگ آمریکایی درباره تأثیر اعتقاد به قضا و قدر در انحطاط مسلمین
    انتقاد سخنان واشنگتن ارونگ
    چرا در این رساله از تعرض بعضی شاخه‏ها و فروع خودداری شده است ؟
    انسان و سرنوشت
    رعب و هراسی که از شنیدن نام قضا و قدر و سرنوشت پیدا می‏شود
    سه فرض در باب سرنوشت
    مسأله سرنوشت از زمان پیغمبر در میان مسلمانان مطرح شده است
    جنبه عملی و عمومی این مسأله
    آیات قرآن در زمینه سرنوشت
    آیات قرآن در زمینه اختیار و اراده
    آیا میان این دو دسته از آیات تعارض است ؟
    معتزله طرفدار اختیار و اشاعره طرفدار جبر می‏شوند
    اصطلاح " قدری "
    دو نوع تعارض
    در قرآن تعارض وجود ندارد
    آثار سوء عقیده جبر
    استفاده سیاسی از عقیده جبر در زمان بنی‏امیه
    معبد جهنی و غیلان دمشقی با عقیده جبر مبارزه می‏کنند
    سخنان شبلی نعمان
    مأمون و معتصم به حمایت معتزله ، و متوکل به حمایت اشاعره برمی‏خیزند
    مسیحیان اروپایی به استناد عقاید اشاعره ، اسلام را مذهب جبری و عامل‏ انحطاط مسلمین می‏خوانند
    دفاع سید جمال الدین اسدآبادی از عقیده قضا و قدر اسلام و تفکیک آن از عقیده جبر
    مسأله سرنوشت همواره به صورت یک عقده فکری مورد توجه بشر بوده است‏
    فلسفه مادی و سرنوشت
    جبر و توحید ، اختیار و تنزیه
    مباحثه غیلان دمشقی و ربیعه‏الرای
    مباحثه ابواسحاق اسفراینی و قاضی عبدالجبار معتزلی




کلمات کلیدی: انسان - سرنوشت

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله انسان و سرنوشت, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله انسان و سرنوشت, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله انسان و سرنوشت

مقدمه مسئله قضا و قدر در میان مسلمین سابقه طولانی دارد. از صدر اسلام قرن اول هجری در میان مسلمین مطرح بود و مفسرین ، فلساسفه و عرف و حتی شعرا و ادبا درباره آن بحث کرده اند ، هیچ چیز با اندازه آینه انسان آزادی خود را از دست رفته و خوشتن را مقهور و محکوم نیرومند ترند خود مشاهده کند و تسلط مطلق و بی چون و چرای او را بر خود احساس کن روح او را فشرده و افسرده نمی سازد می گویند ...

انسان سرنوشت خاصی که از پیش تعیین شده باشد ندارد وتحت تاثیر «جبر تاریخ » و«جبر زمان» و«محیط » نیست ، بلکه عامل سازنده تاریخ وزندگی انسان دگرگونی هائی است که در روش واخلاق وفکر وروح او به اراده خودش پیدا می شود . بنابراین آنها که معتقد به قضا وقدر جبری هستند ومی گویند همه حوادث به خواست اجباری پروردگار است آیاتی که عکس العمل اعمال را براساس خود عمل ...

حیات هر انسان لااقل از سه جنبه قابل ملاحظه و بررسی است : 1- از لحاظ جنبه های زیستی که در آن سعی داریم مباحثی چون وراثت و صفات  ارثی ، جنبه های مربوط به وزن و شکل و قد و حجم و وظایف الاعضاء سلامت و بیماری ، زشتی و زیبایی ، طول عمر ، استخوان بندی ، وضع غدد ، غرائز و ... را مورد بررسی قرار دهیم . 2- از لحاظ جنبه های اجتماعی که در آن بحث از مباحثی چون شخصیت ،رفتار اجتماعی ، طرز ...

پیشگفتار این مقاله درباره دوره اى بحث مى کند که ابتدایش مرگ و انتهایش دمیده شدن در صور و به پایان رسیدن عالم دنیاست . همان روزى که خورشید و ماه ، ستارگان و کهکشان ها، زمین و آسمان ، کوه و دریا، جن و انس و فرشتگان همه باید نداى حق را ((لبیک )) گویند و به سوى او بشتابند. این دوره ، به خلاف دوره هاى قبل و بعد تاریک ترین ، مبهم ترین ، مخفى ترین ، پرحادثه ترین ، حساس ترین ، وحشتناک ...

بعضى از ناآگاهان، مسائل اخلاقى را، به عنوان یک امر خصوصى در زندگى شخصى مى‏نگرند، و یا آنها را مسائل مقدس روحانى و معنوى مى‏دانند که تنها در زندگى سراى دیگر اثر دارد، در حالى که این یک اشتباه بزرگ است، اکثر مسائل اخلاقى بلکه همه آنها، آثارى در زندگى اجتماعى بشر دارد، اعم از مادى و معنوى، و جامعه انسانیت منهاى اخلاق به باغ وحشى تبدیل خواهد شد که تنها قفسها مى‏تواند جلو فعالیتهاى ...

مقدمه مدیریت ضرورتی اجتناب ناپذیر برای هر سازمان و اجتماع است که با فرض فقدان آن، رشته امور از هم می‌گسلد و شیرازه کارها به هم می ریزد. احراز نقش مدیریت و شرط کسب توفیق در آن، مستلزم احراز دانش ها و مهارتهایی است که یکی از مهم ترین آنها روابط انسانی در مدیریت یعنی هنر ارتباطات انسانی می‌باشد و بدون تردید چگونگی روابط انسانی در مدیریت، تابع نوع نگرش به انسان خواهد بود. اهمیت و ...

اهداف یادگیری: ویژگی های اداره انسانی از منظر ادیان تحولات اداری انسانی بعد از انقلاب صنعتی روند تکاملی اداره انسانی بعد از انقلاب صنعتی مفروضات منابع انسانی حرفه ای گرائی در مدیریت منابع انسانی و امور کارکنان اداره انسانی از دیدگاه ادیان: اجتماع انیسانی از نخستین روزی که پدید آمده با همه خواص روحی و فیزیکی همراه انسان رو به کمال می باشد در حقیقت اجتماعی بودن انسان در اول پیدایش ...

علم مدیریت رشته‌ای است که در ارتباط تنگاتنگ با تحقیق در عملیات در دهه 1960 توسعه یافته است. تکنیکهای مورد استفاده در این رشته همان تکنیکهای تحقیق در عملیات هستند اما تفاوت آن با تحقیق در عملیات در حوزه کاربرد آن است که بیشتر در امور اداری، بازرگانی و مدیریت صنعتی مطرح می‌گردند. امروزه تفاوتی بین این دو قائل نمی‌شوند و معمولاً با هم و به شکل OR/MS مطرح می‌گردند اداره نیروی انسانی ...

عمل هر انسان تعیین کننده سرنوشت وی کردار نیک و به هر انسانی را چون طوقی بر گردنش آویخته ایم و در روز قیامت بر او نامه ای گشاده بیرون آوردیم تا در آن بنگرد. اسراء آیه 13 و چون به انسان نعمت دادیم بگو هر کس به طریقه خویش عمل می کند. اسراء آیه 83 و 84 عهد انسان با خدا پیمان فطری انسان بر پذیرش ربوبیت پروردگار و پروردگار تو از پشت بنی آدم فرزندانشان را بیرون آورد و آنان را بر خودشان ...

موضوع بحث، انسان کامل از دیدگاه اسلام است، انسان کامل یعنی انسان نمونه، انسان اعلاء، انسان والا. انسان هم مانند بسیاری از چیزهای دیگر کامل و غیر کامل دارد و بلکه معیوب دارد و سالم و باز انسان سالم خودش دو نوع است: 1) انسان سالم و کامل 2) انسان سالم و غیر کامل شناختن انسان کامل یا انسان نمونه از دیدگاه اسلام از آن نظر برای ما مسلمین واجب و لازم است که حکم مدل و حکم الگو و سرمشق ...

ثبت سفارش