دانلود مقاله تشیع مکتب محبت و عشق

Word 103 KB 14064 18
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • از بزرگترین امتیازات شیعه بر سایر مذاهب این است که پایه و زیر بنای اصلی آن محبت است.

    از زمان شخص نبی اکرم که این مذهب پایه گذاری شده است زمزمه محبت و دوستی بوده است.

    آنجا ‌که در سخن رسول اکرم می شنویم ، گروهی را در گرد علی می بینیم که شیفته او و گرم او و مجذوب او می باشند.

    از این رو تشیع مذهب عشق و شیفتگی است.

    تولای آن حضرت مکتب عشق و محبت است .

    عنصر محبت در تشیع دخالت نام دارد.

    تاریخ تشیع با نام یک سلسله از شیفتگان و شیدایان و جانبازان سر از پا شناخته توام است.


    علی همان کسی است که در عین اینکه بر افرادی حد الهی جاری می ساخت و آنها را تازیانه می زد و احیاناً طبق مقررات شرعی دست یکی از آنها را می برید، باز هم از او رو بر نمی تافتند و از محبتشان چیزی کاسته نمی شد .
    اگر با این شمشیرم بینی مؤمن را بزنم که با من دشمن شود هرگز دشمنی نخواهد کرد و اگر همه دنیا را بر سر منافق بریزم که مرا دوست بدارد هرگز مرا دوست نخواهد داشت زیرا که این گذشته و بر زبان پیغمبر امّی جاری گشته که گفت : یا علی مومن تو را دشمن ندارد و منافق تو را دوست نمی دارد.
    علی مقیاس و میزانی است برای سنجش فطرتها و سرشتها .

    آن که فطرتی سالم و سرشتی پاک دارد از وی نمی رنجد ولو اینکه شمشیرش بر او فرود آید و آن فطرتی آلوده دارد به او علاقه مند نگردد ولو اینکه احسانش کند چون علی جز تجسم حقیقت چیزی نیست .


    مردی است از دوستان امیرالمومنین ، بافضیلت و با ایمان .

    متاسفانه از وی لغزشی انجام گرفت و بایست حد بر وی جاری گردد امیرالمومنین پنجه راستش را برید .

    آن را به دست چپ گرفت .

    قطرات خون می چکید و او می رفت.

    ابن الکواء ، خارجی آشوبگر ، خواست از این جریان به نفع حزب خود و علیه علی استفاده کند با قیافه ای ترحم آمیز جلو رفت و گفت : دستت را کی برید؟

    گفت پنجه ام را برید سید جانشینان پیامبران ، پیشوای سفید رویان قیامت ، ذی حق ترین مردم نسبت به مومنان علی بن ابیطالب ، امام هدایت ..

    پیشتاز بهشتهای نعمت ، مبارز شجاعان انتقام گیرنده از جهالت پیشگان ، بخشنده زکات ….

    رهبر راه رشد و کمال گوینده گفتار راستین و صواب شجاع مکی و بزرگوار با وفا.
    مردی است از دوستان امیرالمومنین ، بافضیلت و با ایمان .

    رهبر راه رشد و کمال گوینده گفتار راستین و صواب شجاع مکی و بزرگوار با وفا.

    ابن الکواء گفت : وای بر تو ‌ دست را می برد و اینچنین ثنایش را می گویی ؟

    گفت : چرا ثنایش نگویم و حال اینکه دوستی اش با گوشت و خونم در آمیخته است ؟

    به خدا سوگند که نبرید دستم را جز به حقی که خداوند قرار داده است .

    این عشقها و علاقه ها که ما اینچنین در تاریخ علی و یاران وی می بینیم ما را به مسئله محبت و عشق و آثار آن می کشاند.

    اکسیر محبت شعرای فارسی زبان عشق را اکسیر نامیده اند: کیمیاگران معتقد بودند که در عالم ماده أی وجود دارد به نام اکسیر یا کیمیا که می تواند ماده أی را به ماده دیگری تبدیل کند قرنها به دنبال آن می گشتند شعرا این اصطلاح را استخدام کردند و گفتند آن اکسیر واقعی که نیروی تبدیل دارد عشق و محبت است زیرا عشق است که می تواند قلب ماهیت کند عشق مطلقا اکسیر است و خاصیت کیمیا دارد یعنی فلزی را به فلز دیگر تبدیل می کند.

    مردم فم فلزات مختلفی هستند: عشق است که دل را دل می کند و اگر عشق نباشد دل نیست آب و گل است .

    از جمله آثار عشق نیرو و قدرت است محبت نیرو آفرین است جبان را شجاع می کند یک مرغ خانگی تا زمانی که تنهاست بالهایش را روی پشت خود جمع می کند آرام می خرامد هی گردن می کشد کرمکی پیدا کند تا از آن استفاده نماید از مختصر صدایی فرار می کند در مقابل کودکی ضعیف از خود مقاومت نشان نمی دهد اما همین مرغ وقتی جوجه دار شد عشق و محبت در کانون هستی اش خانه کرد وضعش دگرگون می گردد، بالهای بر پشت جمع شده را به علامت آمادگی برای دفاع پایین می اندازد حالت جنگی به خود می گیرد حتی آهنگ فریادش قویتر و شجاعانه تر می گردد.

    قبلاً به احتمال خطری فرار می کرد اما اکنون به احتمال خطری حمله می کند دیرانه یورش می برد این محبت و عشق است که مرغ ترسو را به صورت حیوانی دلیر جلوه گر می سازد.

    عشق و محبت سنگین و تنبل را چالاک و زرنگ می کند و حتی از کودن تیزهوش می سازد.

    پسر و دختری که هیچ کدام آنها در زمان تجردشان در هیچ چیزی نمی اندیشیدند مگر در آنچه مستقیماً به شخص خودشان ارتباط داشت همینکه به هم دل بستند و کانون خانوادگی تشکیل دادند برای اولین بار خود را به سرنوشت موجودی دیگر علاقه مند می بیند شعاع خواسته هاشان وسیعتر می شود و چون صاحب فرزند شدند بکلی روحشان عوض می شود .

    آن پسرک تنبل و سنگین اکنون چالاک و پر تحرک شده است و آن دخترکی که به زور هم از رختخواب بر نمی خاست اکنون تا صدای کودک گهواره نشین اش را می شنود همچون برق می جهد .

    کدام نیروست که لختی و رخوت را برد و جوان را اینچنین حساس ساخت ؟

    جز عشق و محبت نیست.

    عشق است که از بخیل بخشنده و از کم طاقت و ناشکیبا متحمل و شکیبا می سازد.

    اثر عشق است که مرغ خود خواه را که فقط به فکر خود بود که دانه جمع کند و خود را محافظت کند به صورت موجودی سخی در می آورد که چون دانه أی پیدا کرد جوجه ها را آواز دهد ، یا یک مادر را که تا دیروز دختری لوس و بخور و بخواب و زود رنج و کم طاقت بود با قدرت شگرفی در مقابل گرسنگی و بی خوابی و ژولیدگی اندام صبور و متحمل می سازد تاب تحمل زحمات مادری به او می دهد.

    تولید رقت و رفع غلظت و خشونت از روح و به عبارت دیگر تلطیف عواطف و همچنین توحد و تأحد و تمرکز و از بین بردن نشت و تفرق نیروها و در نتیجه قدرت حاصل از تجمع همه از آثار عشق و محبت است.

    در زبان شعر و ادب ، در باب اثر عشق بیشتر به یک اثر بر می خوریم و آن الهام بخشی و فیاضیت عشق است.

    فیض گل گرچه به حسب ظاهر لفظ یک امر خارج از وجود بلبل است ولی در حقیقت چیزی جز نیروی خود عشق نیست.

    عشق، قوای خفته را بیدار و نیروهای بسته و مهار شده را آزاد می کند نظیر شکافتن اتمها و آزاد شدن نیروهای اتمی .

    الهام بخش است و قهرمان ساز .

    چه بسیار شاعران و فیلسوفان و هنرمندان که مخلوق یک عشق و محبت نیرومندند.

    عشق ، نفس را تکمیل و استعدادات حیرت انگیز باطنی را ظاهر می سازد .

    از نظر قوای ادراکی الهام بخش و از نظر قوای احساسی اراده و همت را تقویت می کند و آنگاه که در جهت علوی متصاعد شود کرامت و خارق عادت به وجود می آورد.

    روح را از مزیجها و خلطها پاک می کند و به عبارت دیگر عشق تصفیه گر است.

    صفات رذیله ناشی از خود خواهی و یا سردی و بی حرارتی را از قبیل بخل ، امساک ، جبن ، تنبلی ، تکبر و عجب از میان می برد .

    حقدها و کینه ها را زایل می کند و از بین بر می دارد گو اینکه محرومیت و ناکامی در عشق ممکن است به نوبه خود تولید عقده و کینه ها کند.

    اثر عشق از لحاظ روحی در جهت عمران و آبادی روح است و از لحاظ بدنی در جهت گداختن و خرابی .

    اثر عشق در بدن درست عکس روح است.

    عشق در بدن باعث ویرانی و موجب زردی چهره و لاغری اندام و سقم و اختلال هاضمه و اعصاب است.

    شاید تمام آثاری که در بدن دارد آثار تخریبی باشد ولی نسبت به روح چنین نیست تا موضوع عشق چه موضوعی و تا نحوه استفاده شخص چگونه باشد.

    بگذریم از آثار اجتماعی اش از نظر روحی و فردی غالباً تکمیلی است زیرا تولید قوت و رقت و صفا و توحد و همت می کند ضعف و زبونی و کدورت و تفرق و کودنی را از بین می برد خلطها ـ که به تعبیر قرآن « دس» نامیده می شود از بین برده و غشها را زایل و عیار را خالص می کند.

    حصار شکنی عشق و محبت قطع نظر از اینکه از چه نوعی باشد ( حیوانی جنسی باشد یا حیوانی نسلی و یا انسانی ) و قطع نظر از اینکه محبوب دارای چه صفات و مزایایی باشد ( دلیر و دلاور باشد، هنرمند باشد یا عالم و یا دارای اخلاق و آداب و صفات مخصوص باشد) انسان را از خودی و خود پرستی بیرون می برد خود پرستی محدودیت و حصار است .

    عشق به غیر مطلقاً ، این حصار را می شکند تا انسان از خود بیرون نرفته است ضعیف است و ترسو و بخیل و حسود و بدخواه و کم صبر و خودپسند و متکبر، روحش برق و لعمان ندارد نشاط و هیجان ندارد همیشه سرد است و خاموش اما همینکه از خود پا بیرون نهاد و حصار خودی را شکست این خصایل و صفات زشت نیز نابود می گردد.

    خود پرستی به مفهومی که باید از بین برود یک امر وجودی نیست یعنی نه این است که انسان باید علاقه وجودی نسبت به خود را از بین ببرد تا از خود پرستی برهد .

    معنی ندارد که آدمی بکوشد تا خود را دوست نداشته باشد.

    علاقه به خود که از آن به « حب ذات»تعبیر می شود به غلط در انسان گذاشته نشده است تا لازم گردد از میان برداشته شود.

    اصلاح و تکمیل انسان بدین نیست که فرض شود یک سلسله امور زاید در وجودش تعبیه شده است و باید آن زایدها و مضرها معدوم گردند.

    به عبارت دیگر ، اصلاح انسان در کاستی دادن به او نیست در تکمیل و اضافه کردن به اوست .

    وظیفه أی که خلقت بر عهده انسان قرار داده است در جهت مسیر خلقت است یعنی در تکامل و افزایش است نه در کاستی و کاهش.

    مبارزه با خود پرستی مبارزه با محدودیت خود است .

    این خود باید توسعه یابد این حصار که به دور خود کشیده شده است .

    که همه چیز دیگر غیر از آنچه به او به عنوان یک شخص و یک فرد مربوط گردد آن را بیگانه و نا خود و خارج از خود می بیند ـ باید شکسته شود .

    شخصیت باید توسعه یابد که همه انسانهای دیگر را بلکه همه جهان خلقت را در بر گیرد.

    پس مبارزه با خود پرستی یعنی مبارزه با محدودیت خود بنابراین خود پرستی جز محدودیت افکار و تمایلات چیزی نیست عشق ، علاقه و تمایل انسان را به خارج از وجودش متوجه می کند وجودش را توسعه داده و کانون هستی اش را عوض می کند و به همین جهت عشق و محبت یک عامل بزرگ اخلاقی و تربیتی است ، مشروط به اینکه خوب هدایت شود و به طور صحیح مورد استفاده واقع گردد.

    سازنده یا خراب کننده علاقه به شخص یا شیئ وقتی که به اوج شدت برسد به طوری که وجود انسان را مسخر کند و حاکم مطلق وجود او گردد « عشق» نامیده می شود .

    عشق اوج علاقه و احساسات است .

    ولی نباید پنداشت که آنچه به این نام خوانده می شود یک نوع است دو نوع کاملاً مختلف است .

    آنچه از آثار نیک گفته شد مربوط به یک نوع آن است و اما نوع دیگر آن کاملاً آثار مخرب و مخالف دارد.

    احساسات انسان انواع و مراتب دارد.

    برخی از آنها از معوقه شهرت و مخصوصاً شهوت جنسی است و از وجوه مشترک انسان و سایر حیوانات است.

    با این تفاوت که در انسان به علت خاصی که مجال توضیحش نیست اوج و غلیان زاید الوصفی می گیرد و بدین جهت نام عشق به آن می دهند و در حیوان هرگز به این صورت در نمی آید.

    ولی به هر حال از لحاظ حقیقت و ماهیت جز ظغیان و فوران و طوفان شهوت چیزی نیست .

    از مبادی جنسی سرچشمه می گیرد و به همان جا خاتمه می یابد .

    افزایش و کاهشش بستگی زیادی دارد به فعالیتهای فیزیولوژیکی دستگاه تناسلی و قهراً به سنین جوانی .

    با پا گذاشتن به سن از یک طرف و

کلمات کلیدی: تشیع - عشق - محبت - مکتب

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله تشیع مکتب محبت و عشق, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله تشیع مکتب محبت و عشق, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله تشیع مکتب محبت و عشق

● تولد به سال 1338 ه.ش در کانون گرم خانواده‌ای مذهبی، متدین و از پیروان مکتب سرخ تشیع، در تهران دیده به جهان گشود. مادرش که بانویی مانوس با قرآن و آشنای با دین و مذهب بود برای تربیت فرزندش کوشش فراوانی نمود. داشتن وضو، مخصوصاً هنگام شیردادن فرزندانش برایش فریضه بود و با مهر و محبت مادری، مسائل اسلامی را به آنها تعلیم می‌داد. نبوغ و استعداد مهدی باعث شد که او دراوان کودکی قرآن را ...

مقدمه به سال 1338 ه.ش در کانون گرم خانواده‌ای مذهبی، متدین و از پیروان مکتب سرخ تشیع، در تهران دیده به جهان گشود. مادرش که بانویی مانوس با قرآن و آشنای با دین و مذهب بود برای تربیت فرزندش کوشش فراوانی نمود. داشتن وضو، مخصوصاً هنگام شیردادن فرزندانش برایش فریضه بود و با مهر و محبت مادری، مسائل اسلامی را به آنها تعلیم می‌داد. نبوغ و استعداد مهدی باعث شد که او دراوان کودکی قرآن را ...

مقدمه به سال 1338 ه.ش در کانون گرم خانواده‌ای مذهبی، متدین و از پیروان مکتب سرخ تشیع، در تهران دیده به جهان گشود. مادرش که بانویی مانوس با قرآن و آشنای با دین و مذهب بود برای تربیت فرزندش کوشش فراوانی نمود. داشتن وضو، مخصوصاً هنگام شیردادن فرزندانش برایش فریضه بود و با مهر و محبت مادری، مسائل اسلامی را به آنها تعلیم می‌داد. نبوغ و استعداد مهدی باعث شد که او دراوان کودکی قرآن را ...

حمله سلطان سلیم به ممالیک در سال 7 1516، شریف مکه را بر آن داشت تا تسلط دولت عثمانی بر سرزمین حجاز را به رسمیت بشناسد. اندکی بعد، فتح نخست بغداد (در سال 1534) و بصره (به سال 1536) سبب شد تا دولت عثمانی در قلب سرزمین های کهن اسلامی حضور یابد. در چشم مردمان عرب، سلیم و جانشینان او سلطان الروم بودند، اما این روشن بود که آنچه امپراطوری عثمانی به دست آورد، تنها یک توسعه جغرافیایی ...

مقدمه پژوهش در زمانهای قدیم و دوران باستان عشق یک احساس بی پیرایه و شخصی نبود که به ازدواج در آینده ختم شود بلکه ازدواج بر حسب رسوم متداول انجام می شد و عشق بعد از ازدواج و در زندگی مشترک روی می داد. از سه نسل گذشته تا به امروز تحولی در مورد انتخاب معشوق به وجود آورد و مفهوم (عشق رمانتیک) در دنیای غرب عمومیت یافت. در نهایت دیده می شود که امروزه مردم به دنبال عشق رمانتیک می گردند ...

حمله سلطان سلیم به ممالیک در سال 7 1516، شریف مکه را بر آن داشت تا تسلط دولت عثمانی بر سرزمین حجاز را به رسمیت بشناسد. اندکی بعد، فتح نخست بغداد (در سال 1534) و بصره (به سال 1536) سبب شد تا دولت عثمانی در قلب سرزمین های کهن اسلامی حضور یابد. در چشم مردمان عرب، سلیم و جانشینان او سلطان الروم بودند، اما این روشن بود که آنچه امپراطوری عثمانی به دست آورد، تنها یک توسعه جغرافیایی ...

یک نهاد آموزشی است که با برنامه های مدون و ایجاد پایگاه های علمی سعی دارد گام موثری در ارتقای  توان علمی  دانش آموزان  داشته باشد. بسیج ، عبارت است از مجموعه ای که در آن، پاکترین انسانها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور در راه اهداف عالی این ملت و برای کمال رساندن و به خوشبختی رساندن این کشور، جمع شده اند. بسیج عبارت است  از تشکیلاتی که در آن،  ...

زادگاه مولانا: جلال‌الدین محمد درششم ربیع‌الاول سال604 هجری درشهربلخ تولد یافت. سبب شهرت او به رومی ومولانای روم، طول اقامتش‌ و وفاتش درشهرقونیه ازبلاد روم بوده است. بنابه نوشته تذکره‌نویسان وی درهنگامی که پدرش بهاءالدین از بلخ هجرت می‌کرد پنجساله بود. اگر تاریخ عزیمت بهاءالدین رااز بلخ در سال 617 هجری بدانیم، سن جلال‌الدین محمد درآن هنگام قریب سیزده سال بوده است. جلال‌الدین در ...

جلال‌الدین محمد درششم ربیع‌الاول سال604 هجری درشهربلخ تولد یافت. سبب شهرت او به رومی ومولانای روم، طول اقامتش‌ و وفاتش درشهرقونیه ازبلاد روم بوده است. بنابه نوشته تذکره‌نویسان وی درهنگامی که پدرش بهاءالدین از بلخ هجرت می‌کرد پنجساله بود. اگر تاریخ عزیمت بهاءالدین رااز بلخ در سال 617 هجری بدانیم، سن جلال‌الدین محمد درآن هنگام قریب سیزده سال بوده است. جلال‌الدین در بین راه در ...

زادگاه مولانا: جلال‌الدین محمد درششم ربیع‌الاول سال604 هجری درشهربلخ تولد یافت. سبب شهرت او به رومی ومولانای روم، طول اقامتش‌ و وفاتش درشهرقونیه ازبلاد روم بوده است. بنابه نوشته تذکره‌نویسان وی درهنگامی که پدرش بهاءالدین از بلخ هجرت می‌کرد پنجساله بود. اگر تاریخ عزیمت بهاءالدین رااز بلخ در سال 617 هجری بدانیم، سن جلال‌الدین محمد درآن هنگام قریب سیزده سال بوده است. جلال‌الدین در ...

ثبت سفارش