خداوند انسان را به گونه ای آفریده که بدون همسر ناقص است .
انسان هرچه از نظر علم و ایمان و فضائل اخلاقی بالا برود ، تا همسر اختیار نکند ، به کمال مطلوب نمی رسد ( چه زن و چه مرد ) .
هیچ چیز دیگر جای ازدواج و تشکیل خانواده را نمی گیرد .
جنس مؤنث و مذکر به یکدیگر نیازمندند ، هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی ، و هرکدام به تنهایی ناقصند ، و هنگامی که در کنار هم قرار گرفتند ، همدیگر را کامل می کنند .
این قانون نظام آفرینش است و بر کل هستی حاکم می باشند .
قرآن زن و مرد را لباس همدیگر می داند : هن لباس لکم و انتم لباس الهن
زنان لباس شما مردانند و شما مردان لباس زنهایید
یعنی مکمل و متمم و حافظ و آبرو بخش و راز پوش همدیگرید و هرکدام به دیگری نیازمندید.
انسان بدون لباس ، نمی تواند در جامعه با سرافرازی زندگی کند ، احساس نقص می کند .
اینان تنها نیز احساس نقص می کند .
لباس ، انسان را از سرما و گرما حفظ می کند ، همسر نیز از پریشانی و بیهودگی و بی پناهی و بی هدفی و تنهایی نجات می دهد .
لباس زینت انسان است ، همسران هم زینت همدیگرند.
« همسر » ، نعمت بزرگ الهی
یکی از بزرگترین نعمتهای خداوند به انسان ، « همسر شایسته » است .
پیامبر اکرم (ص) در این باره می فرمایند : انسان مسلمان بعد از نعمت اسلام هیچ فایده ای ( از نعمتهای الهی ) نبرده است که بهتر از همسر مسلمان و شایسته باشد ...
فلسفه ازدواج
ممکن است بعضی از افراد ، که عمق فلسفه ازدواج و تشکیل زندگی مشترک را درک نکرده اند ، بگویند : « ما شهوت جنسی مان را از راه های گوناگون دیگر ، غیر از ازدواج، دفع می کنیم و این میل و خواهش را با وسائل دیگر ارضاء می نماییم دیگر چه نیازی به پذیرفتن مسئولیت ازدواج هست ؟!»
در پاسخ به این عقیده و سؤال باید گفت : محصول و ره آورد ازدواج ، فقط دفع شهوت جنسی و ارضاء این غریزه که نیست ، این یکی از فایده های ازدواج است ، بلکه فضیلت و ارزش و اهمیت و فلسفه و ره آورد ازدواج و تشکیل خانواده ـ علاوه بر ارضاء غریزه جنسی ـ تعهد و تکامل و رشد و شخصیت و آرامش و فوائد ارزنده دیگری است که برای انسان به ارمغان می آورد .
متعهد شدن در برابر همسر و خانواده ، برای انسان بزرگواری و احساس مسئولیت اجتماعی به وجود می آورد و بسیاری از لیاقت ها و استعداد های نهفته درونی او را بارور و بالنده می کند .
« ...
بعد از ازدواج ، شخصیت انسان تبدیل به یک شخصیت اجتماعی می شود و خود را شدیداً مسؤول حفظ همسر و آبروی خانواده و تأمین وسائل زندگی فرزندان آینده می بیند ، به همین دلیل ، تمام هوش و ابتکار و استعداد خود را بکار می گیرد ...
» در تشکیل خانواده ، لذت و رشدی است که هیچ چیز دیگری جایگزین آن نمی شود .
استاد شهید مطهری ـ رضوان الله علیه ـ در این باره می فرماید : « یک خصائص اخلاقی هست که انسان جز در مکتب تشکیل خانواده نمی تواند آنها را کسب کند .
تشکیل خانواده یعنی یک نوع علاقمند شدن به سرنوشت دیگران ...
، اخلاقیون و ریاضت کشها که این دوران را نگذرانده اند ، تا آخر عمر یک نوع «خامی» و یک نوع « بچگی» در آنها وجود داشته است .
و یکی از علل این که در اسلام ازدواج یک امر مقدس و یک عبادت تلقی شده همین است ...
ازدواج اولین مرحله خروج از خود طبیعی فردی ، و توسعه پیداکردن شخصیت انسان است .
» « همسر» نشانه حکمت خداوند و مایه آرامش انسان خداوند متعال که آفریننده انسان است و خصوصیات و فطریات و غرائز او را می داند ، آفریدن زن و مرد و قرار گرفتن آنان در کنار یکدیگر را از حکمتها و آیات خود و ازدواج را سبب مؤدت و رحمت و آرامش انسان معرفی می فرماید : از آیات و نشانه های (حکیمانه) خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد ، تا در کنار آنان آرامش بیابید و میان شما مهر و محبت و رحمت قرار داد .
به تحقیق ، در این کار خداوند ، دلایل حکیمانه ایست برای اندیشمندان و متفکران .
این آرامش ، تنها آن آرامش معمولی و مصطلح که روانشناسان و روانپزشکان مطرح می کنند نیست ، بلکه علاوه بر آن ، شامل وقار و ثبات فکری و روحی و احساس ارزشمند بودن و احساس شخصیت کردن و آبرو و حیثیت بیشتر پیدا نمودن و ...
نیز می شود .
«ازدواج» ، بالابرنده ی ارزش اعمال انسان ازدواج و تشکیل کانون خانواده ، آنچنان در وجود انسان تأثیر می گذارد و ارزش او را بالا می برد و شخصیت او را رشد می دهد ، که اعمال و عبادتهایش نزد خداوند و فرشتگان از ارزش والایی برخوردار می شود ، بطوری که ارزش آنها چند ده برابر می گردد .
ویژگیهای لازم برای ازدواج مشاوره های خـانوادگی و مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از مشکـلات زن و شوهرها قابل پیش بینی و در نتیجه قابل جلوگیری خواهد بود .
اگر زن و مرد ، دختر و پسر قبل از ازدواج آگاهیهای لازم را در باره ی خود و همسری که انتخاب می کنند ، داشته باشند .
بنابر این آموزش پیش از ازدواج یک ضرورت مسلم است که دختر و پسر را برای مهمترین تصمیم گیری و انتخاب در زندگی شان و نیز فرایند دشوار و پیچیده و در عین حال مطلوب و دل نشین ازدواج آماده می کند .
تا با آگاهی ، دانش و بینش کافی درباره خود و همسر آینده شان اقدام به ازدواج کنند و از عهده نقشهای خویش به عنوان زن و شوهر به خوبی برآیند .
دختر و پسری که می خواهند ازدواج کنند باید دارای شرایط لازم جسمانی ، روانی ، عقلانی اجتماعی و اخلاقی باشند که در زیر هریک از این ویژگیها مورد بحث و تحلیل قرار می گیرد .
1ـ رشد جسمانی در شناخت میزان رشد جسمانی دختر و پسر ، نه فقط باید ارتباط و همبستگی ابعاد گوناگون رشد را در نظر گرفت ، بلکه رابطه رشد جسمانی با عوامل روان شناختی حائز اهمیت است .
به بیان دیگر بین رشد جسمانی و رشد و سازگاری های روانی و اجتماعی فرد ارتباط نزدیک وجود دارد .
به همین دلیل هرگونه انحراف از الگوهای بهنجار رشد جسمانی آثار عمیق روانی بر جای می گذارد و می تواند علت اصلی مشکلات رفتاری در فرد باشد .
رشد جسمی در میزان و الگوی رشد جسمانی گوناگونیهای بسیاری را در بر دارد و این حادثه بدون شک از نظر روان شناختی مهمترین و معنی دارترین حادثه ای است که در طول فرایند رشد جسمانی اتفاق می افتد .
2ـ رشد عقلی رشد عقلی عبارت است از مجموعه فعالیتهای فرد که به ادراک، فهم، تشکیل مفاهیم، بررسی معانی، تفکر و تعقل، پیش بینی و استنتاج، برنامه ریزی، تعیین هدف و انتخاب راهبردهای رسیدن به هدف و اقدام به حل مسایل است.
اندیشه، دیدگاه و نگرش فرد نسبت به زندگی جنبه عقلانی شخصیت فرد است.
رشد فکری پس از بلوغ جسمانی رو به تکامل می رود.
پس از بحرانهای بلوغ، فرد استعدادها، تواناییها و امکانات محیطی خود را بهتر می شناسد و نسبت به شخصیت خود بیشتر آگاهی می یابد.
در نتیجه تصمیماتش بیشتر از عقل نشأت می گیرد تا احساسات.
حضرت علی(ع) در تعریف عقل می فرماید: عقل آن چیزی است که راه ضلالت را از خوشبختی تمیز می دهد و عاقل کسی است که هرکاری را در جای خود انجام دهد.
فردی که از رشد عقلی برخوردار است دارای ویژگیهای زیر می باشد: 1ـ از مسایل درک و فهم بهتری دارد، برای مثال می داند که چرا ازدواج می کند.
2ـ در زندگی دارای هدف است.
3ـ برای رسیدن به هدف و یا اهداف خود در زندگی برنامه ریزی می کند.
4ـ در تصمیم گیری های خود بیشتر از عقلش تبعیت می کند تا از احساساتش 5ـ انتظاراتش از خود و دیگران واقع بینانه است.
6ـ توانایی حل مساله را دارد، یعنی درباره هر مساله می اندیشد و راههای حل آن را مورد ارزیابی قرار می دهد.
7ـ از خود و محیطش شناخت دارد.
8ـ در مواجهه با مشکلات موضعگیریهای صحیح و اصولی دارد.
یعنی به جای فرار از مشکلات و یا نادیده گرفتن آنها سعی می کند با آنها برخورد اصولی بکند.
9ـ فردی مسئولیت پذیر است و مسئولیت اعمال و رفتار و تصمیماتش را بر عهده می گیرد.
10ـ بر رفتار کودکانه خویش غلبه کرده است و مطابق سن و رشد خود عمل می کند.
3ـ رشد عاطفی انسان موجود چند بعدی و در عین حال بسیار پیچیده است.
با تمامی ارزشهایی که برای عقل متصور است، اما تمام سعادت بشر در گرو تکامل عقل نیست، بلکه سرمایه مهم دیگری به نام عواطف و احساسات در انسان وجود دارد که به اندازه عقل مهم است.
انسان به کمک عقل و عاطفه (دوش به دوش هم) راه تعالی و تکامل را طی می کند.
رشد عاطفی و احساسی از شرایط لازم برای ازدواج است و دارای محاسن و مزایای بسیاری است: 1ـ عواطف و احساسات قدرت محرکه انسان می باشد.
2ـ عواطف و احساسات عامل اتصال و پیوستگی و تلطیف انسانها و جوامع است.
3ـ مهر و محبت و عواطف از مهمترین عوامل موفقیت در زندگی زناشویی است.
فرد برخوردار از رشد عاطفی، مهار احساسات منفی و مثبت خود را در دست دارد.
او در ابراز خشم و ترس، گریه و شادی، محبت و غیره در محدوده مورد قبول جامعه عمل می کند، نه همانند یک کودک.
رشد عاطفی نیز مانند رشد عقلی به سن تقویمی نیست، بلکه به میزان یادگیری، تجارب فرد و از همه مهمتر تعامل عاطفی کودک با والدین و دیگر بزرگسالان آموخته می شود.
رشد عاطفی مانند رشد جسمانی از لحظه تولد آغاز می شود و حتی رفتار عاطفی کودک در هنگام تولد مشاهده می گردد و بر اثر تعامل با خانواده و دیگر افراد در جامعه رشد می کند؛ پس اکتسابی است.
در وصف عقل و عشق مولوی چه زیبا گفته است: عقل گوید شش جهت حد است و بیرون راه نیست عشق گوید هست و رفته ام من بارها 4ـ رشد اجتماعی رشد اجتماعی رابطه نزدیکی با رشد عقلی و رشد عاطفی دارد.
انسان دارای چهار دنیای اجتماعی است: خانواده، مدرسه، شغل و دوستان که فرد را باید از نظر اجتماعی در آنها مورد ارزیابی و بررسی قرار داد.
فردی که از رشد اجتماعی برخوردار است روابط اجتماعی را بهتر درک می کند، به دیگران احترام می گذارد، حقوق دیگران را محترم می شمارد، نقش، وظایف و مسئولیتهای مربوط به خویش را به نحو احسن انجام می دهد، محیط زندگی و اجتماعی خویش را خوب می شناسد، به ارزشها و فرهنگ جامعه احترام می گذارد و رفتار خویش را با ارزشها و رفتار مطلوب در خانواده، مدرسه و جامعه تطابق می دهد؛ ضمن آن که در فعالیتهای اجتماعی مشارکت دارد و مسئولیتهای اجتماعی را می پذیرد.
امام صادق(ع) می فرماید: کسی که ازدواج می کند باید همسرش را اکرام کند.
یعنی به او احترام به گذارد و گرامی اش بدارد.
به بیان کوتاه فردی که از رشد اجتماعی برخوردار است: 1ـ در فعالیتهای مختلف درگیر است.
2ـ وظایف و مسئولیتهای خویش را انجام می دهد.
3ـ توانایی ایجاد ارتباط اجتماعی با دیگران را داراست.
4ـ مسئولیت پذیر است.
5ـ در برخورد با افراد دیگر رفتار سازگارانه ای دارد.
6ـ در موقعیتهای مختلف متناسب با آنها عمل می کند.
رشد اجتماعی نیز اکتسابی است و فرد مهارتهای مربوط به آن را در خانه، مدرسه و اجتماع فرا می گیرد.
5ـ رشد اخلاقی از شرایط لازم برای ازدواج رشد اخلاقی است، اخلاق یعنی خود نظمی در اعمال و رفتاری که در آن رفاه فرد و دیگران هر دو مراعات شود.
اخلاق مجموعه ای از آداب و رسوم و عادات و الگوهای رفتاری است که با معیارهای مطلوب گروهی که انسان با آن زندگی می کند تطابق دارد.
روابط در زندگی زناشویی همانند هر ارتباط اجتماعی دیگر بین انسانها با درنظرگرفتن ارزشهای اخلاقی و معنوی زن و مرد است که منجر به سعادت و معنویت زندگی آنان می گردد.
اخلاق عبارت از آن چیزی است که باید باشد.
علمای اخلاق و انبیای الهی، جامعه را از آنچه که هست به سوی آنچه باید باشد، سوق می دهند.
پیامبر گرامی ما می فرماید: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» یعنی من برای تکمیل اصول اخلاق و فضیلت برانگیخته شدم.
بسیاری از امور و مسایل زندگی زناشویی در چهارچوب اخلاق و فضایل قابل