امام دوازدهم
حضرت مهدی موعود (امام زمان صاحب الزمان ولی عص/عج) گفته میشود فرزند امام حسین عسگری(ع) است که نام مبارکشان مطابق نام و لقب پیامبر اکرم(ص) است.
سال دویست و پنجاه و پنج یا شش ه.ق.
در سامرا متولد شد و تا سال دویست و شصت هجری که پدر بزرگوارشان شهید شدند، تحت کفالت و تربیت پدر میزیسته.
از مردم پنهان بودند و جز عدهای از خواص شیعه کسی به شرف زیارت و ملاقات وی نائل نشد.
پس از شهادت امام حسین عسگری(ع) که امامت بدان حضرت مستقر شد، به امر خدا غیبت اختیار کرد و جز با نواب خاص خود به کسی ظاهر نمیشد جز در موارد استثنائی.
نواب خاص
حضرت مهدی موعود صاحب الزمان، چندی عثمان بن سعید عمروی که از اصحاب جد پدرش بوده و ثقه و امین ایشان میبود، نائب خود قرار داد و توسط وی به عرایض و سوالات شیعه جواب میدادند.
پس از عثمان بن سعید فرزندش محمد بن عثمان به نیابت امام منصوب شد و پس از وفات وی ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی نائب خاص بود و پس از وفات حسین بن روح، علی بن محمد سمری نیابت در ناحیه مقدسه امام زمان(عج) را داشت.
سال سیصد و بیست و نه هجری قمری از ناحیه امام توقیعی صادر که به آخرین نایب خود فرمود که تا شش روز دیگر بدورد زندگی خواهد گفت و پس از این در نیابت خاص بسته شده و «غیبت کبری» واقع خواهد شد.
غیبت صغری
از سال دویست و شصت تا سال سیصد و بیست و نه، تقریباً هفت سال.
غیبت کبری
از سال سیصد و بیست و نه تا زمانی که خدا بخواهد ...
حدیث ---- علیه
اگر نماینده باشد از دنیا مگر یک روز، خدا آن روز را دراز میکند تا مهدی(عج) از فرزندان من ظهور کند و دنیا را پر از عدل و داد کند، چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد.
در زمان غیبت کبری تکلیف چیست؟
پس از گذشت هفتاد و چهار سال زمان غیبت صغری و نیابت نواب اربعه نواب عام هدایت فرمودهاند و برای نایبان عام امام زمان(عج) شرایط و علائمی است که اهم آنها به قرار زیر است؟
1.
بلوغ
2.
عقل
3.
حلال زادگی
4.
عدالت
5.
وصول به مقام والای اجتهاد و استنباط فروع احکام از مصادر اولیه کتاب و سنت و عقل و اجماع
وصول به مقام والای اجتهاد و استنباط فروع احکام از مصادر اولیه کتاب و سنت و عقل و اجماع صیانت نفس حفظ دین مخالفت با هوای نفس اطاعت امر مولا اعلمیت اعرف بودن به شرایط مکان و زمان شیعه و اهل ولایت علی(ع) و دارای فضایل رجولیت و مردانگی و مرد بودن.
و از باب اضطرار چون امام زمان غیایب است و شیعه اهل بیت مکلف است جهت دریافت پاسخ مسائل خود بدینگونه افراد رجوع کند.
علامات مهدی معین است طبق روایات وارده از نبی اکرم(ص) که فریقین روایات کردهاند، تمام نشانههای جسم و جان آن جان جهان بدقت معین شده است: مهدی موعود(عج) از خاندان و ذریه پیغمبر(ص) است (طبق 389 حدیث) هم نام و هم کنیه پیامبر(ص) و شبیهترین مردم به آن حضرت است (طبق 48 حدیث) در وصف شمایل و قیافه آن حضرت (طبق 21 حدیث) از فرزندان حضرت امیرالمومنین علی(ع) است (طبق 224 حدیث) از فرزندان فاطمه زهراست (طبق 192 حدیث) از فرزندان امام حسن و امام حسین(ع) است (طبق 157 حدیث) از فرزندان حضرت امام علی بن الحسین زین العابدین(ع) است (طبق 185 حدیث) هفتمین از فرزندان امام باقر(ع) است (طبق 153 حدیث) ششمین از فرزندان امام جعفر صادق است (طبق 99 حدیث) پنجمین از فرزند اما موسی بن جعفر است (طبق 98 حدیث) چهارمین فرزند امام علی بن موسی الرضا(ع) است (طبق 95 حدیث) سومین از فرزند امام محمد تقی(ع) است (طبق 60 حدیث) جانشین جانشین امام علی النقی(ع) و پسر امام حسن عسگری(ع) است (طبق 146 حدیث) اسم پدرش حسن است (طبق 147 حدیث) مادرش سیده کنیزان و بهترین ایشان است (طبق 9 حدیث) دوازدهمین امام خاتمه ائمه است (طبق 136 حدیث) دارای دو غیبت است صغری و کبری (طبق 10 حدیث) غیبتش از بس طولانی خواهد شد که مردم ضعیف الایمان و کممعرفت دچار شک و تردید میشوند (طبق 91 حدیث) بسیار طویل العمر است (طبق 318 حدیث) زمین را پر از عدل و داد کند بعد از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد (طبق 123 حدیث) مرور روزگار او را پیر نسازد و به سیمای جوانان باشد (طبق 8 حدیث) ولادتش پنهان باشد (طبق 14 حدیث) دشمنان خدا را میکشد و زمین را از شرک و ظلم و ستم و حکومت دیکتاتوران پاک سازد و به تاویل جهاد کند (طبق 19 حدیث) اسلام را گسترش میدهد و دین خدا را آشکار میکند.
فرمانروای روی زمین گردد و زمین را خدا باو زنده سازد (طبق 47 حدیث) مردم را به هدایت و قرآن و سنت برگرداند (طبق 15 حدیث) دارای سنتهایی از انبیاء است که از آن جمله غیبت است (طبق 23 حدیث) با شمشیر قیام کند (طبق احادیث بسیار) روش او روش پیغمبر است (طبق 30 حدیث) ظاهر نشود مگر بعد از آنکه مردم در امتحانات و آزمایشهای سخت واقع شوند (طبق 24 حدیث) عیسی(ع) نازل شود و در نماز به آن حضرت اقتدا کند (طبق 25 حدیث) پیش از ظهورش بدعتها، ظلم، گناه، تجاهر به فسق و جور و زنا و ربا و میگساری و قمار و رشوه و تراک امر به معروف و نهی از منکر و معاصی دیگر رایج شود، طلاق بسیار شود و مجالس لهو و لعب علنی شود (طبق 33 حدیث) هنگام ظهورش منادی آسمانی به نام او پدرش ندا کند که همه آنرا بشنوند و ظهور آن حضرت را اعلام کند (طبق 27 حدیث) پیش از ظهورش نرخها بالا، رود، بیماریها زیاد و قحطی ظاهر و جنگهای بزرگ برپا شود و خلق بسیار را از میان بروند (طبق 23 حدیث) پیش از ظهورش نفس زکیه و یمانی کشته شوند و در بیداء (مکانی بین مکه و مدینه) ---- واقع شود و دجال و سفیانی خروج کنند و صاحب الزمان آنها را بکشد (طبق احادیث بسیار) برکات آسمان و زمین بعد از ظهورش ظاهر شود و غیر خدا پرستش نشود و کارها آسان و ----- تکامل یابد (طبق احادیث) سیصد و سیزده نفر اصحاب او در یک ساعت به محضرش حاضر شوند (طبق 25 حدیث) ولادت و مشروح ---- و تاریخ آن و بعضی احوال ما در جلیله آن حضرت (طبق 214 حدیث) شرح بعضی از معجزات او در زمان حیات پدر بزرگوارش و در غیبت صغری و کبری و نام بسیاری از کسانی که مشرف به نعمت دیدار او شدهاند.
کیفیت خواستگاری نرجس خاتوان و جواب وی قیصر روم یک دختر داشت،؛ همان قیصری که خود را از اولاد و بقایای حواریون مسیح(ع) یعنی از اولاد شمعون حواری میدانست.
کتب حدیثی تاریخ امام زمان نوشتند «ملیکه» همان اسمی که ما «ملکه» میگوییم، یعنی «دختر شاه»، «نرگس» هم نوشتند، چیزهایی دیگر هم نوشتند.
این دختر در قصر پادشاهی قیصر بود، اما طرز فکرش الهی.
آسمانی بود، همیشه در کلیساها به سر میبرد و پیوسته با خدا خلوت کردن و به اصطلاح اقانیم سه گانه را نپرستیدن و خدا یگانه را پرستیدن میگذراند.
همین نرگس، دختر روم خواب دید مجلسی است و پیغمبر اکرم(ص) با وصی خود آمدهاند برای خواستگاری و داماد را نیز آوردهاند.
اما داماد کیست؟
امام حسن عسگری(ع) است.
عروس از خواب با گریه بلند میشود.
چرا این خواب تمام شد؟
چرا در بیداری نیست؟
خلاصه دل داد، به طوری که شب و روز گرفتار بود و گریه میکرد و گفت: این را دانستم که پیغمبر مسلمانان بود و بقیه نیز از صحابه و ائمه مسلمین هستند و او هم فرزند پیغمبر(ص) است اما من چطور به او برسم.
او مسلمان است و من مسیحی دختر قیصر روم.
گریه از این جهت بود که برای من حجتی پیدا شده و دل به کسی دادهان که هیچ وسیله وصولی به او نیست.
مدتی از این ماجرا گذشت.
این خبر به بزرگان و کسانش رسید.
چه کنیم؟
هر کس چارهای اندیشید تا شبی دیگر فاطمه زهرا(علیهم السلام) را به خواب دید که تو عروس منی و این هم داماد است.
نرگس درخواست کرد که چطور خود را به او برسانم؟
اینجا بود که دستور دادند به او که به زودی جنگی خواهد شد.
کنیزان را در این جنگ میبرند تو هم همراه کنیزان بیا از آن راهی که زنان میروند و از فلان جا برو که وقتی اسیر میکنند تو هم اسیر مسلمانان شوی.
تو را به مقصد میرسانیم.
اینجا کاملاً واضح و روشن برایش گفته شد.
چندی نگذشت که چنین شد.
اینجا نرگس به طور ناشناس همراه کنیزان شد.
همراه اسیران «نرگس» ما و «ملیکه» تاریخ عربی دختر قیصر روم اسیر مسلمانان شد تا او را به شهری آوردند که مقصدش آنجا بود.
حال وقتی است که نرگس، امام عسگری را میشناسد، چون در خواب حضرتش را دیده است.
روزی امام علی النقی به بشر بن سلیمان مبلغی پول دادند.
یک نامه نوشتند به زبان رومی و فرمودند میروی فلان جا عمروبن یزید اسیرانی آورده است و یک اسیری است که نامش این است.
تو این نامه را به آن اسیر بده و به صاحبش که فلانی است، این مبلغ را (گویا 220 سکه طلا) بده و آن کنیز را بیاور.
نامه امام دهم (ع) فرستاده امام حسن عسگری(ع) به همان نشانی که امام داده بود رقت.
نامه را به دست نرگس داد.
تا خواند، شروع کرد به گریه کردن.
به صاحبش گفت: مرا به همین خریدار بفروش هم به نفع توست که پول زیاد میدهد و هم من به مقصودم میرسم.
اگر بخواهی به این نفروشی و به دیگران بفروشی، من از همین جا خود را در آب میاندازم.
گویا در کنار دجله بوده.
او هم این کنیر با ظاهر اسیر را و در حقیقت «شاهدخت» رومی را به قاصد امام فروخت.
بشر پرسید ای دختر نازنین، چگونهای نامهای را که صاحبش را نمیشمناسی میبوسی؟
دختر گفت: حال قصه مرا بشن.
من «ملیکه» دختر شیوعا فرزند فرمانروای روم هستم.
مادرم از فرزندان (شمعون) حواری مسیح است.
پدربزرگم میخواست مرا در سیزده سالگی به عقد یکی از خویشان نزدیک خود گرداند.
در قصر باشکوه او هزاران تن دعوت شدند.
تختی مرصع مزین به انواع جواهرات بر چهل پایه افراشتند و صلیبها بر روی آن گذاشتند.
داماد بالای آن تخت نشست و کشیشان انجیلها به دست گرفته تا مراسم را آغاز کنند.
ناگهان صدای وحشتناکی در قصر پیچید و پایههای محکم تخت درشکست و صلیبها به زمین افتادند.
داماد از تخت سرنگون شد و بیهوش گردید.
کشیشان متحوش و پریشان به هم نگریستند و بزرگ آنان خطاب به پدربزرگم گفت ای حکمران از کاری که نحوست آن آشکار است، ما را معذور دار.
پیداست خطرها در کمین است.
پدربزرگم گفت: باشد وی را به بردار این داماد خواهم داد تا جبران نحوست شود، اما بار دیگر نیز هنگام عقد همان ماجرا تکرار شد.
همه دانستند که در این کار شری است و من نباید به عقد ازدواج خویشانم درآیم.
از این دو حادثه ترسی در خود من ایجاد شد.
شبانگاه با نگرانی جانگاه به خواب رفتم.
در خواب مسیح را دیدم که با حواریون در قصری بزرگ ---- ساختهاند.
ناگاه آواز برآمد که اینک پیامبر بزرگ اسلام(ص) همراه با پسرعمش علی ابن ابیطالب(ع) و دیگر بزرگان اسلام میآیند.
عیسی(ع) و حواریون به استقبالش شتافتند.
در خواب چنین به نظرم آمد که گفتگو از زناشویی من با امام حسن عسگری(ع) در میان است.
همان کسی که تو نامه پدرش را به من رساند و مرا از رنج نومیدی نجات دادی.
عیسی(ع) به شمعون مبارک باد گفت و اورا به چنین پیوندی تهنیت گفت و خطبه عقد ازدواج با امام حسن عسگری(ع) خوانده شد.
از خواب بیدار شد و به کسی چیزی نگفتم.
اما روزها گذشت در سوز و گداز و بیتابی رنجور شدم.
طبیبان از درد پنهانی من عاجز ماندند ...
روزی پدربزرگم پرسید: آیا هیچ آرزوی داری؟
شنیده بودم اسیران مسلمان در زندان و گفتارند.
گفتم ای جد گرامی!
اگر اسیران مسلمان را از بند برهانی، شاید مسیح و مادرش مرا عافیت بخشند.
پدربزرگم فوراً دستور داد اسیران مسلمان را آزاد کنند.
سپس چنین وانمود کردم که حالم بهتر است.
وی خوشحال شد.
چهار شب بعد شبی مریم عذرا را به خواب دیدم.
به من گفت: بهترین زنان دو سرا، فاطمه زهرا(س) بدین جا آمده اگر خواهی اسلامی بیاوری، بگو اشهد ان لا اله الا الله.
اشهد ان محمد رسول الله.
به این وسیله نرگس به خانه امام هادی(ع) و سپس امام ----- وی را به حلیمه خاتون سپردند و شریعت اسلام و معارف اهل بیت عرا به ایشان آموخت.
اعتقاد به مهدی موجود(عج) برخی گمان دارند انتظار فرج امام زمان(عج) و اعتقاد به مهدی موجود از اعتقادات خاص شیعی است، اما ظهور مهدی در آخرالزمان و اینکه وی از اولاد فاطمه زهرا(س) دختر رسول الله است، منحصر به فرقه امامیه نیست، چه این عقیدتی است اسلامی که همهی مسلمانانها به آن اعتقاد دارند و منشاء این اعتقاد بعضی از آیات قرآن کریم و احادیث بسیاری از