دانلود مقاله آفرینش انسان

Word 65 KB 14303 65
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • به مناسبت آیات گذشته که قسمتهائى از آفرینش خداوند و نظام هستى را بیان مى کرد، در این آیات به شاهکار بزرگ خلقت یعنى آفرینش انسان پرداخته و طى آیات متعدد و پرمحتوائى بسیارى از جزئیات این آفرینش را بازگو مى کند که ما در اینجا نخست به تفسیر اجمالى آیات مى پردازیم ، سپس نکات مهم را مورد بحث جداگانه اى قرار مى دهیم .
    نخست مى فرماید: ((ما انسان را از ((صلصال )) (خاک خشکیده اى که به هنگام برخورد با چیزى صدا مى کند) که از ((حماء مسنون )) (گل تیره رنگ و متغیر و بدبو) گرفته شده بود آفریدیم )) (و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حماء مسنون ).
    ((و طایفه ((جان )) را پیش از آن از آتش گرم و سوزان آفریدیم )) (و الجان خلقناه من قبل من نار السموم ).
    ((سموم )) در لغت به معنى باد سوزانى است که گوئى در تمام روزنه هاى پوست بدن انسان نفوذ مى کند زیرا عرب به سوراخهاى بسیار ریز پوست بدن ، مسام ، مى گوید و سموم نیز به همین مناسبت بر چنین بادى اطلاق مى شود و ماده سم نیز از همان است چرا که در بدن نفوذ کرده و انسان را مى کشد یا بیمار مى سازد.
    مجددا به آفرینش انسان باز مى گردد و گفتگوى خداوند را با فرشتگان که قبل از آفرینش انسان روى داد، چنین بیان مى کند:
    ((به خاطر بیاور هنگامى که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بشر را از خاک خشکیده اى که از گل تیره رنگ بد بو گرفته شده مى آفرینم )) (و اذ قال ربک للملائکه انى خالق بشرا من صلصال من حماء مسنون ).
    ((و هنگامى که خلقت آنرا به پایان و کمال رساندم و از روح خود (یک روح شریف و پاک و با عظمت ) در آن دمیدم همگى به خاطر آن سجده کنید)) (فاذا سویته و نفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین ).
    آفرینش انسان پایان پذیرفت و آنچه شایسته جسم و جان انسان بود به او داده شد و همه چیز انجام یافت : ((در این هنگام همه فرشتگان بدون استثناء سجده کردند)) (فسجد الملائکه کلهم اجمعون ).
    تنها کسى که اطاعت این فرمان را نکرد ((ابلیس )) بود، لذا اضافه میکند به ((جز ابلیس که خوددارى کرد از اینکه همراه سجده کنندهگان باشد)) (الا ابلیس ابى ان یکون مع الساجدین ).
    اینجا بود که ابلیس مورد بازپرسى قرار گرفت و خدا به او گفت : اى ابلیس چرا تو با سجده کنندگان نیستى ؟)) (قال یا ابلیس مالک الا تکون مع الساجدین ).
    اینجا بود که ابلیس مورد بازپرسى قرار گرفت و خدا به او گفت : اى ابلیس چرا تو با سجده کنندگان نیستى ؟)) (قال یا ابلیس مالک الا تکون مع الساجدین ).

    ابلیس که غرق غرور و خودخواهى خویش بود آنچنان که عقل و هوش ‍ او را پوشانده بود گستاخانه در برابر پرسش پروردگار به پاسخ پرداخت و ((گفت : من هرگز براى بشرى که او را از خاک خشکیده اى که از گل بدبوئى گرفته شده است آفریده اى سجده نخواهم کرد)) (قال لم اکن لاسجد لبشر خلقته من صلصال من حما مسنون ).

    آتش نورانى و فروزنده کجا، و خاک تیره و متعفن کجا؟

    آیا موجود شریفى همچون من در برابر موجود پستترى باید خضوع و تواضع کند؟

    !

    این چه قانونى است ؟!.

    او که از اسرار آفرینش بر اثر خودخواهى و غرور بى خبر مانده بود و برکات خاک را که منبع هر خیر و برکتى است بدست فراموشى سپرده بود و از آن مهمتر آن روح شریف و عظیم الهى را که در آدم وجود داشت نادیده مى گرفت ، ناگهان از اوج مقامى که داشت سقوط کرد، دیگر شایسته نبود که او در صف فرشتگان باشد، لذا بلافاصله ((خدا به او فرمود از آن (از بهشت یا از آسمانها و یا از صفوف فرشتگان ) بیرون رو که تو رجیم و رانده شده درگاه مائى )) (قال فاخرج منها فانک رجیم ).

    و بدان که این غرورت مایه کفرت شد و این کفر براى همیشه تو را مطرود کرد، ((لعنت و دورى از رحمت خدا تا روز رستاخیز بر تو خواهد بود ))!

    (و ان علیک اللعنه الى یوم الدین ).

    ابلیس که در این هنگام خود را رانده درگاه خدا دید، و احساس کرد که آفرینش انسان سبب بدبختى او شد، آتش کینه در دلش شعلهور گشت ، تا انتقام خویش را از فرزندان آدم بگیرد، هر چند مقصر اصلى خود او بود، نه آدم ، و نه فرمان خدا، ولى غرور و خود خواهى توام با لجاجتش ‍ اجازه نمى داد این واقعیت را درک کند.

    لذا ((عرض کرد: پروردگارا اکنون که چنین است مرا تا روز رستاخیز مهلت ده !)) (قال رب فانظرنى الى یوم یبعثون ).

    نه براى اینکه توبه کند، یا از کرده خود پشیمان باشد و در مقام جبران برآید، بلکه براى اینکه به لجاجت و عناد و دشمنى و خیره سرى ادامه دهد!

    خداوند هم این خواسته او را پذیرفت و ((فرمود مسلما تو از مهلت یافتگانى )) (قال فانک من المنظرین ).

    ولى نه تا روز مبعوث شدن خلایق در رستاخیز، چنانکه خواستهاى ، بلکه ((تا وقت و زمان معینى )) (الى یوم الوقت المعلوم ).

    در اینکه منظور از یوم الوقت المعلوم ، چه روزى است ، مفسران احتمالات متعددى داده اند: بعضى گفته اند منظور پایان این جهان و بر چیده شدن دوران تکلیف است ، چرا که بعد از آن ، طبق ظاهر آیات قرآن ، همه جهانیان از بین میروند و تنها ذات پاک خداوند باقى مى ماند، بنابر این تنها به مقدارى از درخواست ابلیس موافقت شد.

    بعضى دیگر احتمال داده اند که منظور از وقت معلوم زمان معینى است که تنها خدا مى داند، و جز او هیچکس از آن آگاه نیست ، چرا که اگر آنوقت را آشکار مى ساخت ابلیس تشویق به گناه و سرکشى بیشتر شده بود.

    بعضى نیز احتمال داده اند منظور روز قیامت است چرا که او مى خواست تا آن روز زنده بماند تا از حیات جاویدان برخوردار گردد و با نظر او موافقت گردید، به خصوص اینکه تعبیر به یوم الوقت المعلوم در آیه 50 سوره واقعه درباره روز قیامت نیز آمده است .

    ولى این احتمال بسیار بعید است ، چرا که اگر چنین مى بود باید خداوند به طور کامل با درخواست او موافقت کرده باشد، در حالى که ظاهر آیات فوق این است که بطور کامل با درخواست او موافقت نشده و تنها تا یوم الوقت المعلوم موافقت شده است .

    و به هر حال تفسیر اول با روح و ظاهر آیه از همه موافقتر است ، و در بعضى از روایات که از امام صادق (علیهالسلام ) نقل شده نیز به این معنى تصریح گردیده است .

    در اینجا ابلیس نیت باطنى خود را آشکار ساخت هر چند چیزى از خدا پنهان نبود و عرض کرد: پروردگارا!

    به خاطر اینکه مرا گمراه ساختى (و این انسان زمینه بدبختى مرا فراهم ساخت ) من نعمتهاى مادى روى زمین را در نظر آنها زینت مى دهم ، و انسانها را به آن مشغول میدارم و سرانجام همه را گمراه خواهم ساخت )) (قال رب بما اغویتنى لازینن لهم فى الارض و لا غوینهم اجمعین ).

    اما او به خوبى مى دانست که وسوسه هایش در دل ((بندگان مخلص ‍ خدا)) هرگز اثر نخواهد گذاشت ، و دامهایش آنها را به خود مشغول نخواهد کرد، خلاصه بندگان خالص و مخلص آنچنان نیرومندند که زنجیرهاى اسارت شیطان را از هم مى گسلند، لذا بلافاصله براى سخن خود استثنائى قائل شد و گفت : ((مگر آن بندگان خالص شده تو)) (الا عبادک منهم المخلصین ).

    بدیهى است که خدا هرگز شیطان را گمراه نساخته بود، بلکه این نسبت شیطنت آمیز بود که از ابلیس صادر شد، براى اینکه خود را به اصطلاح تبرئه کند و توجهى براى اغواگرى خود ترتیب دهد، و این رسم همه ابلیسها و شیاطین است که اولا گناهان خویش را به گردن دیگران مى افکنند، و ثانیا همه جا میکوشند تا اعمال زشت خود را با منطقهاى غلطى توجیه کنند، نه تنها در برابر بندگان خدا، حتى در برابر خود خدا که از همه چیز آگاه است ؟

    ضمنا باید توجه داشت ((مخلصین )) جمع ((مخلص )) (بفتح لام ) همانگونه که در تفسیر سوره یوسف بیان کردیم کسى است که به مرحله عالى ایمان و عمل پس از تعلیم و تربیت و مجاهده با نفس ‍ رسیده باشد که در برابر وسوسه هاى شیطان و هر وسوسهگر نفوذ ناپذیر شود.

    خداوند به عنوان تحقیر شیطان و تقویت قلب جویندگان راه حق و پویندگان طریق توحید ((فرمود: این راه مستقیم من است ...)) و این سنت فناناپذیرى است که من آن را بر عهده گرفته ام ...

    (قال هذا صراط على مستقیم ).

    که ((تو هیچگونه تسلط و قدرتى بر بندگان من ندارى مگر گمراهانى که شخصا بخواهند از تو پیروى کنند)) (ان عبادى لیس لک علیهم سلطان الا من اتبعک من الغاوین ).

    یعنى در واقع این تو نیستى که مى توانى مردم را گمراه کنى ، بلکه این انسانهاى منحرفند که با میل و اراده خویش دعوت تو را اجابت کرده ، پشت سر تو گام بر مى دارند.

    و به تعبیر دیگر این آیه اشاره اى است به آزادى اراده انسانها، و اینکه ابلیس و لشکر او هرگز نمى توانند کسى را اجبارا به راه فساد بکشانند، بلکه این خود انسانها هستند که دعوت او را لبیک گفته و دریچه هاى قلب خویش را به روى او مى گشایند، و به او اذن دخول مى دهند!

    خلاصه اینکه وسوسه هاى شیطان گرچه مؤ ثر است ولى تصمیم نهائى با شیطان نیست ، با خود انسانها هست ، چرا که انسان مى تواند در برابر وسوسه هاى او بایستد و دست رد بر سینه او بگذارد.

    در واقع خداوند مى خواهد این خیال باطل و پندار خام را از مغز شیطان بیرون کند که او حکومت بلامنازعى بر انسانها پیدا خواهد کرد.

    سپس صریحترین تهدیدهاى خود را متوجه پیروان شیطان کرده مى گوید: ((جهنم میعادگاه همه آنها است )) (و ان جهنم لموعدهم اجمعین ).

    گمان نکنند که آنها از چنگال مجازات مى توانند فرار کنند و یا به حساب آنها رسیدگى نمى شود، حساب همه آنها یکجا و در یک محل رسیدگى خواهد شد.

    ((همان دوزخى که هفت در دارد، و براى هر درى گروهى از پیروان شیطان تقسیم شده اند)) (لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم ).

    این در در حقیقت درهاى گناهانى است که به وسیله آن ، افراد وارد دوزخ مى شوند، هر گروهى بوسیله ارتکاب گناهى و از درى ، همانگونه که درهاى بهشت ، طاعات و اعمال صالح و مجاهدتهائى است که بوسیله آن بهشتیان وارد بهشت مى شوند.

    نکته ها: 1 - تکبر و غرور سرچشمه بزرگترین بدبختیها است مهمترین نکته تربیتى که از داستان ابلیس و آفرینش آدم که در سوره هاى مختلف قرآن آمده استفاده مى شود همان سقوط وحشتناک ابلیس از آن مقام والائى که داشت به خاطر کبر و غرور است !

    مى دانیم ابلیس از فرشتگان نبود (همانگونه که از آیه 50 سوره کهف استفاده مى شود) و آنچنان ارتقاء مقام در سایه اطاعت فرمان خدا پیدا کرده بود که در صفوف فرشتگان قرار داشت ، حتى بعضى مى گویند معلم فرشتگان بود، و طبق آنچه از خطبه قاصعه در نهج البلاغه استفاده مى شود هزاران سال پرستش خدا کرده بود.

    اما همه این مقامات را به خاطر یکساعت تکبر و غرور از دست داد، و آنچنان گرفتار تعصب و خودپرستى شد که حتى در مقام عذرخواهى و توبه برنیامد، بلکه همچنان به کار خود ادامه داد و در جاده لجاجت آنچنان ثابت قدم ماند که تصمیم گرفت مسئولیت شرکت در جرم همه ظالمان و گنهکاران از فرزندان آدم را به عنوان یک وسوسهگر بپذیرد، و معادل کیفر و عذاب همه آنها را یکجا تحمل کند!

    این است نتیجه خودخواهى و غرور و تعصب و خودپسندى و استکبار.

    نه تنها ابلیس که ، با چشم خود انسانهاى شیطان صفتى را دیده ایم ، یا شرح حال آنها را در صفحات سیاه تاریخ مطالعه کرده ایم که هنگامى که بر مرکب غرور و تکبر و خودخواهى سوار شدند دنیائى را به خاک و خون کشیدند، گوئى پرده اى از خون و جهل ، چشمان ظاهر و باطن آنها را از کار انداخته ، و هیچ حقیقتى را مشاهده نمى کنند، دیوانه وار در راه ظلم و بیدادگرى گام بر مى دارند و سرانجام خود را در بدترین پرتگاهها ساقط مى کنند.

    این استکبار و غرور، آتش سوزان و وحشتناکى است ، همانگونه که انسان ممکن است سالیان دراز زحمت بکشد و خانه و وسائل و سرمایه

کلمات کلیدی: آفرینش - آفرینش انسان

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله آفرینش انسان, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله آفرینش انسان, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله آفرینش انسان

حضرت زهرا (س)علت آفرینش هستی رسول خدا فرمود: هنگامى که خداى تعالى حضرت آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او بدمید، آدم به جانب راست عرش نظر افکند، آنجا پنج شبح غرقه در نور به حال سجده و رکوع مشاهده کرد، عرض کرد: خدایا قبل از آفریدن من، کسى را از خاک خلق کرده‏اى؟ خطاب آمد: نه، نیافریده‏ام. عرض کرد: پس این پنج شبح که آنها را در هیئت و صورت همانند خود مى‏بینم چه کسانى هستند؟ ...

در پاسخ به این سؤال که هدف از آفرینش انسان چیست باید در اصل مسأله خلقت انسان و وجود تکالیفی که برگردن انسان نهاده شده بحث شود تا مسأله جاودانگی انسان و تسویه اعمال تبیین گردد. از دیدگاه قرآن عالم هستی دارای هدف و غایت می‎باشد. جهان آفرینش بیهوده خلق نشده و به سوی مقصد و مقصودی در حرکت و تکاپو می‎باشد پروردگارا جهان آفرینش را بیهوده نیافریدی یا گمان کرده‎ای که ما شما را بیهوده ...

بدون تردید ظهور انسان یکی از مهمترین رویدادهای زیست شناختی در تکامل جهان است. بدین دلیل است که دوره کواترنری به نام دوران انسان زیست (Anthropozoic) توصیف شده است . نشو و نما و انتشار انسان با سرعت فوق العاده ای انجام گرفته است. طبق مطالعات فیلوژنی و مقایسه فسیلهای بدست آمده از تکامل پستانداران به نظر میرسد انسان از تکامل برخی پریماتها ( (Primats اشتقاق یافته باشند. اصولا فسیلهای ...

چکیده   سازمانهای تحقیق و توسعه (R&D) از چهار جنبه منابع انسانی، منابع مالی، ارتباطات و فرهنگ سازمانی با دیگر سازمانها متفاوتند. منابع انسانی سازمانهای تحقیق و توسعه نیز به دلیل اینکه خلاق، خودانگیخته، سیار، یادگیرنده، مستقل، متفکر، انعطاف پذیر، دارای اعتماد به نفس و درون گرا هستند با منابع انسانی سایر سازمانها فرق دارند. اینگونه تفاوتها مدیران سازمانهای تحقیق و توسعه ...

دیباچی: امیل دورکیم را به همراه ماکس وبر یکی از دو بنیانگذار اصلی تئوری جامعه شناسی نوین نامیده‌اند. دورکیم چهارچوب وسیعی برای سیستم‌های اجتماعی ایجاد کرد که در جامعه شناسی و تعدادی رشته‌های مرتبط با آن به عنوان یک اصل هنوز باقی مانده است، بویژه در انسان شناسی. حتی آنهایی که اساساً با آن موافق نبوده‌اند. آن را به عنوان یک نقطه عطفی می‌پذیرند. این چهارچوب تحلیل در جریان کار خود ...

گفتگو: شادی زندگی، غم انسانی  - مقدمتاً بگو چرا در تمامی عمر بی تاب بوده ای و چه حسی تو را به این آشوب کشانیده است؟ محسن مخملباف : پرسه های من خیلی قابل تشبیه است به پرسه های سلمان فارسی. کسی که مدام تشنه حقیقت بود و با آغوش باز به سوی هر دینی که داعیه حقیقت داشت، می رفت و پس از مدتی که می فهمید آنچه را آب پنداشته، سرابی بیش نبوده، تشنه تر از قبل به دنبال حقیقت گمشده اش می ...

روابط انسان با خودش اولین ارتباط، ارتباط با خود و نخستین توجه هستی، توجه به خود(مانند یوگا برای شناخت از اجزای وجود خود) است. انواع روابط انسان با خود: 1.انسان با جسمش (جان) = توانایی 2.انسان با روحش (روان) = دانایی: روابط عمومی باید به این جنبه توجه داشته باشد. گاهی انسان ها حضور فیزیکی دارند اما حضور قلبی یا روحی ندارند. 3.انسان با نفسش (وجدان) = شکیبایی: در مورد مبارزه با نفس ...

از جمله آیاتی که فلسفه انسان و جن را بیان می‏کند آیه‏کریمه‏۵۶ از سوره‏ذاریات می‏باشد که می‏فرماید: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون؛ جن و آدمی را نیافریدیم مگر برای عبادت و پرستش کردن». از جمله آیاتی که فلسفه انسان و جن را بیان می‏کند آیه‏کریمه‏۵۶ از سوره‏ذاریات می‏باشد که می‏فرماید: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنسَ إِلاَّ ...

هدف از آفرینش انسان چیست؟ در پاسخ به این سؤال باید در اصل مسأله خلقت انسان و وجود تکالیفی که برگردن انسان نهاده شده بحث شود تا مسأله جاودانگی انسان و تسویه اعمال تبیین گردد. از دیدگاه قرآن عالم هستی دارای هدف و غایت می‎باشد. جهان آفرینش بیهوده خلق نشده و به سوی مقصد و مقصودی در حرکت و تکاپو می‎باشد پروردگارا جهان آفرینش را بیهوده نیافریدی(1) یا گمان کرده‎ای که ما شما را بیهوده ...

پیشگفتار قران کتابی است که با گذشت زمان و ایام نه تنها از ارزش ان کاسته نمی شود بلکه هر روز که علم پیشرفت می کند اعجاز و ارزش علمی قران بیشتر نمایان می شود و اشکار می کند که این کتاب نمی تواند کتاب عادی باشد.قرآن می‌تواند پاسخ‌ گوی سؤالات ما در همه زمینه‌ها، اعم از اجتماعی،فرهنگیو علمی باشد. اگر روانشناسان. دانشمندان و حتی اقتصاددانان در این کتاب بنگرند بهترین قوانین را خواهند ...

در این مقاله به مبانب فکری و برخی نکات اساسی تفکر صدرالمتالهین در باب انسان شناسی می‌پردازیم. با توجه به اهمیت انسان‏شناسی در حکمت متعالیه صدرالمتالهین، نویسنده کوشیده است ‏با توجه به مبانی فلسفی، او را در هستی‌شناسی و معرفت‏شناسی حقیقت انسان از حیث جسم و جان یا روح و بدن معرفی کرده و تعامل نفس و بدن را از جهت هستی‏شناختی، یعنی پیمودن مراتب وجود و از حیث معرفت‏شناختی، یعنی ...

ثبت سفارش