دانلود مقاله مواقف قیامت

Word 143 KB 14444 38
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۲۵,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۰,۰۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • در قیامت پنجاه موقف (محل توقف برای رسیدگی به اعمال و حساب) خواهد بود؛ و هر موقفی هزار سال به طول می‌انجامد.

    اولین موقف، هنگام خروج از قبر است.

    مردگاه هزار سال با بدن برهنه و پای برهنه با حال گرسنگی و تشنگی در قبر انتظار می‌کشند.

    هر که از قبر خود بیرون آید در حالی که به خدا و بهشت و دوزخ و بعثت و حساب و قیامت ایمان داشته باشد و پیغمبر و آنچه را از جانب خدا آمده تصدیق کند، از گرسنگی و تشنگی نجات خواهد یافت».

    امام صادق علیه السلام فرمود:
    «روز قیامت پنجاه موقف دارد.

    هر موقفی به اندازه هزار سال از سال‌های دنیاست.» سپس این آیه را تلاوت فرمود:« تعرج الملائکه و الروح الیه فی یوم کان مقداره خمسین الف سنه» (ملائکه و روح به سوی خداوند عروج می‌کنند در روزی که پنجاه هزار سال به طول می‌انجامد).


    مقدمه:
    یکی از مراحل قیامت عبور از صراط است که در آیات و روایات مورد توجه قرار گرفته است، در این مقاله مراد از صراط و چگونگی عبور از آن مورد بحث قرار گرفته است.
    صراط در لغت به معنی راه و طریق است و در آیات قرآن نیز در همین معنی بکار رفته است چنانکه می‏فرماید:
    « و الله یهدی من یشاء الی صراط مستقیم» (بقره/213) .خدا هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می‏کند.
    و به همین جهت گاهی در طریق منتهی به دوزخ نیز به کار می‏رود چنانکه می‏فرماید: «احشروا الذین ظلموا و ازواجهم و ما کانوا یعبدون من دون الله فاهدوهم الی صراط الجحیم» (صافات/22 23).
    و همسران آنان و آنچه را که غیر از خدا پرستش می‏کردند، محشور نمائید آنگاه همگی را به سوی راه دوزخ راهنمائی کنید.
    «راغب اصفهانی» در معنی صراط عنوان سهل و آسان بودن را نیز قید کرده است، طبعا راه بهشت و دوزخ هر دو به گونه‏ای سهل و آسان می‏باشند اما راه بهشت برای این که در گرو عمل به قوانین الهی است، که مطابق با آفرینش انسان بوده و با بعد ملکوتی انسان هماهنگ است، و اما راه دوزخ برای این که در گرو توجه بیش از حد به اعمال قوای بهیمی است که با قاطعیت و بعد حیوانی انسان هماهنگ می‏باشد و در هر حال صراط گاهی نیز به خود جسر و پل که دو راه را بهم پیوند می‏دهد، گفته می‏شود.
    صراط یا گذرگاه همگانی
    صراط یا گذرگاه همگانی از آیات و روایات استفاده می‏شود که در روز رستاخیز گذرگاهی عمومی وجود دارد که همگان باید از آن عبور کنند و در لسان روایات به آن صراط گفته شده است و در قرآن اگر چه به طور صریح در این مورد مطلب وارد نشده است ولی مفسران آیه یاد شده در زیر را ناظر به صراط می‏دانند: «و إن منکم الا واردها کان علی ربک حتما مقضیا ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا» (مریم/71ـ 72).

    هیچ یک از شماها نیست مگر این که وارد آن (دوزخ) می‏شود و این مطلب، حکم و تقدیر حتمی خداوند است، آنگاه پرهیزگاران را نجات می‏دهیم و ستمگران را فرو می‏گذاریم تا در آن آتش به زانو در افتند.

    در این که مقصود از کلمه «ورود» در آیه چیست؟

    مفسران دو نظر دارند: 1ـ مقصود از ورود به دوزخ، اشراف و نزدیک شدن به آن است و گاهی در زبان عرب (و غیر آن) از اشراف و نزدیکی به چیزی به لفظ ورود تعبیر می‏آورند، مثلا کسی که به دروازه شهری رسیده است می‏گویند وارد آن شهر شد.

    این گروه به برخی از آیات قرآن نیز استشهاد کرده‏اند: قرآن درباره موسی (ع) می‏فرماید: «و لما وردماء مدین...» (قصص/23 ) هنگامی که بر آب مدین وارد شد.

    مسلما آب در درون چاه بود و مقصود از ورود بر آب مدین، اشراف بر آن و رسیدن بر بالای آن است زیرا به دنبال آیه می‏فرماید: «وجد علیه أمه من الناس یسقون...» گروهی را دید که از آب چاه گوسفندان خود را سیراب می‏نمایند بدیهی است کسی که داخل چاه شود نمی‏تواند بالای آن را نظاره کند.

    همچنین در مورد کاروانی که یوسف را در چاه یافت می‏گوید: «و جآءت سیاره فارسلوا واردهم فأدلی دلوه» (یوسف/20).

    قافله‏ای فرا رسید، سقای قافله را برای آوردن آب فرستادند او نیز دلو خود را در چاه فرو برد.

    در این آیه کلمه «وارد» بر سقا اطلاق شده است که معمولا برای آوردن آب بر سر چاه می‏رود و به وسیله دلو و مانند آن از آن آب می‏کشد اگر چه خود داخل آب نمی‏شود.

    بنابراین مفاد آیه مورد بحث «و ان منکم الا واردها...» این است که بهشتیان و دوزخیان همگی بر دوزخ اشراف پیدا می‏کنند و نزدیک آن قرار می‏گیرند سپس اهل بهشت نجات یافته و روانه بهشت می‏شوند و دوزخیان به دوزخ افکنده می‏شوند و اگر در مورد بهشتیان تعبیر «نجات یافتن از دوزخ» بکار رفته است چنانکه می‏فرماید: «ثم ننجی الذین اتقوا» برای این است که آنان تا لب پرتگاه دوزخ می‏رسند، از آنجا که در چنین شرائط بیم سقوط در آتش وجود دارد، به کار بردن لفظ «نجات» کاملا مناسب می‏باشد.

    2ـ از نظر اکثر مفسران «ورود» در آیه به معنی دخول است و بر این اساس گفته‏اند همه اهل محشر (حتی اهل بهشت) داخل دوزخ می‏شوند آنگاه ستمکاران در آن رها می‏گردند و پرهیزگاران نجات داده می‏شوند، البته بدون آنکه آسیبی به آنان برسد زیرا به فرمان خدا دوزخ آنان را بسان ابراهیم نمی‏سوزاند.

    این گروه نیز به یک رشته از آیات استدلال کرده‏اند که برخی را یاد آور می‏شویم: الف: قرآن درباره پیشوائی فرعون در روز رستاخیز که فراعنه را پشت سر خود قرارداده و به سوی دوزخ رهبری می‏کند (و در حقیقت رهبری ظالمانه او در این جهان، در آخرت تمثل پیدا می‏کند) می‏فرماید: «یقدم قومه فاوردهم النار» (هود/98 ).

    پیشوائی قوم خود را بر عهده گرفته و همگان را وارد آتش می‏کند.

    ب: خدا درباره معبودان دروغین و مشرکانی که آنان را می‏پرستیدند چنین می‏فرماید: «انکم و ما تعبدون من دون الله حصب جهنم انتم لها واردون لو کان هؤلاء آلهه ما وردوها و کل فیها خالدون» (انبیاء/98ـ 99).

    شما و آنچه که غیر از خدا می‏پرستید هیزم دوزخ هستید، و شما وارد آن می‏گردید و اگر این معبودان، خدایان واقعی بودند، هرگز وارد آن نمی‏شدند، و در آن جاودانه خواهید بود .

    داوری میان این دو نظریه چندان آسان نیست ولی در عین حال باید گفت قول نخست که ورود در آیه مورد بحث را به معنی اشراف و حضور می‏گیرد، بر خلاف ظاهر است و اگر در سرگذشت موسی (ع) و داستان یوسف ورود به معنی اشراف باشد به خاطر قرائنی است که در آنها وجود دارد.

    زیرا در سر گذشت موسی (ع) یادآور می‏شود که موسی گروهی را دید که از چاه آب می‏کشند در حالی که دو دختر دور از غوغای آنان در گوشه بیابان بسر می‏برند و این مطلب گواه بر این است که ورود موسی به آب (چاه) به معنی «اشراف» بر آن بوده است، نه دخول در دل چاه .

    و در داستان «یوسف» (ع) کلمه «ادلی دلوه» دلو خود را به چاه افکند، گواه بر این است که مقصود از ورود به آب، همان اشراف بر چاه بوده است نه دخول در آن.

    ولی در عین حال آیه تاب آن را دارد که به معنی اشراف و حضور در نزد جهنم نیز تفسیر گردد، زیرا نجات پرهیزگاران از آتش همان گونه که با داخل شدن در آن تطبیق می‏کند، با اشراف بر آن و قرار گرفتن بر پرتگاه دوزخ نیز سازگار است.

    برخی در حال که معنی دوم را بر گزیده‏اند می‏گویند دخول در جهنم از آن غیر متقیان است ولی این نظر با جمله «ثم ننجی الذین اتقوا» سازگار نیست زیرا نجات مؤمنان حاکی از ورود آنان است، و اگر ورود به معنی دخول است پس همگان داخل آن می‏گردند و اختصاص به غیر متقیان وجهی ندارد.

    و در هر حال برخی از مفسران این آیه را ناظر بر صراطی می‏دانند که همگان باید از آن عبور کنند و در قرآن آیه دیگری که به گونه‏ای ناظر به مسأله صراط در قیامت باشد وجود ندارد، ولی در روایات درباره آن به تفصیل بحث شده است.و ما به طور فشرده روایات مربوط به صراط قیامت را مورد بررسی قرار می‏دهیم.

    صراط در روایات 1ـ علی بن ابراهیم از امام باقر (ع) در تفسیر آیه «وجیئی یومئذ بجهنم، یومئذ یتذکر الإنسان و انی له الذکری» (فجر/23 ).

    «در چنین روز جهنم آورده می‏شود، در این روز انسان متذکر می‏گردد ولی کجا این تذکر فایده می‏بخشد» ؟

    چنین می‏گوید: «ثم یوضع علیها الصراط ادق من الشعروا احد من السیف» .

    آنگاه راهی روی آن نصب می‏شود که از مو باریک‏تر و از لبه شمشیر تیزتر است.

    2ـ صدوق در معانی الاخبار می‏گوید: هر کس امام خود را در این جهان بشناسد و از راهنمائی‏های او پیروی کند از صراط می‏گذرد و آن پلی است بر روی دوزخ و آن کس که در دنیا امام خود را نشناسد، قدم او بر صراط می‏لغزد و در آتش دوزخ می‏افتد.

    .از این دو روایت استفاده می‏شود که صراط» تعبیر درستی نیست هر چند رائج و معروف است .در کتابهای کلامی نیز صراط به همین نحو تفسیر شده است.

    شیخ مفید می‏گوید: در روایات آمده است راه مردم به بهشت در روز رستاخیز بشان پلی است که از آن عبور می‏کنند و نیز در روایت وارد شده است که صراط باریک‏تر از مو و تیزتر از شمشیر است که کافران بر آن لغزیده و در دوزخ فرو می‏افتند.

    تفتازانی می‏گوید: صراط پلی است نصب شده بر روی دوزخ و همگی بر آن می‏گذرند پلی که از مو باریک‏تر و از شمشیر تیزتر است.

    آنگاه می‏گوید: ممکن است عبور از صراط همان مقصود از ورود همگان در آتش باشد که در آیه «و ان منکم الا واردها...» وارد شده است.

    از مجموع این روایات و گفته‏های متکلمان استفاده می‏شود که راه دوزخیان و بهشتیان همین صراط یا پل است چیزی که هست پای کافر بر آن می‏لغزد و در دوزخ فرو می‏افتد ولی مؤمنان از آن عبور می‏کنند.

    و مفاد آیه «و ان منکم الا واردها...» نیز این است که همه انسانها از نیکوکار و بدکار، بهشتی و دوزخی وارد دوزخ خواهند شد آنگاه گروه نیکوکار بدون آنکه آسیبی به آنان برسد از آن نجات می‏یابند.

    در این صورت، روایات و آنچه که متکلمان اسلامی گفته‏اند، بیانگر مفاد آیه است و در ضمن چگونگی ورود همه انسانها در دوزخ بیان شده است و آن اینکه صراط و راهی بر دوزخ قرار دارد که همگان باید از آن بگذرند پرهیزگاران به مشیت و عنایت الهی از آن عبور کرده و از سقوط در دوزخ نجات پیدا می‏کنند ولی ستمکاران در آن سقوط می‏نمایند.

    و اما اینکه مقصود از صراط و طریق یاد شده که بر متن دوزخ نصب می‏شود و همه اهل محشر باید از آن عبور کنند، چیست؟

    در این جا دو احتمال وجود دارد: 1ـ مقصود معنی ظاهری آن است یعنی پل یا راهی نظیر آنچه در دنیا می‏باشد، در سرای دیگر بر جهنم نصب می‏شود.

    2ـ مقصود این است که صراط اخروی تجسم و تبلور همان صراط دنیوی است و صراط مستقیم در دنیا که پرهیزگاران برگزیده‏اند، تجسم و تجلی اخروی آن این است که آنان را به بهشت می‏رساند و از طرفی راههای باطل که ستمکاران در این دنیا پیموده‏اند؛ در سرای دیگر تجسم و تبلور اخروی یافته و آنان را داخل دوزخ می‏نماید.

    گروهی که بیشتر به ظواهر اعتماد می‏نماید، نظریه نخست را پذیرفته، و گروه دوم که با استفاده از قرائن و شواهد نقلی و عقلی از مرز ظواهر گذشته و به باطن این گونه تعابیر نیز نظر می‏نمایند، نظریه دوم را بر گزیده‏اند.

    اگر چه داوری در این قبیل مطالب کار دشواری است ولی آنچه از مجموع روایات و تعبیرات معصومان در زمینه صراط و راه وصول به دوزخ و بهشت به دست می‏آید همان نظریه دوم است و در این جا جمله‏ای از امیر مؤمنان علی (ع) نقل می‏نمایم که مؤید نظریه دوم است: امام درباره تقوی و فرجام پرهیزگاری و نیز برگزیدن راه خطا و منحرف از مسیر تقوی چنین می‏فرماید: «الا و ان الخطایا خیل شمس حمل علیها اهلها و خلعت لجمها فتقحمت بهم فی النار الا و ان التقوی مطایا ذلل حمل علیها اهلها و اعطوا ازمتها فاوردتهم الجنه».

    خطاها (پیروی از تمایلات حیوانی) مرکب‏های سرکش و چموشی هستند که صاحبانشان بر آنها سوار شده و عنان آنها از دستشان گرفته شده پس آنان را وارد دوزخ می‏نمایند، و پاکدامنی و خویشتن‏داری در برابر شهوات، مرکب‏های راهوار و مطیعی هستند که صاحبانشان بر آن نشسته و زمام آنان را در اختیارشان قرار گرفته پس از آنان را وارد بهشت می‏نمایند.

    از این روایت به خوبی استفاده می‏شود که راه بهشت و دوزخ در

کلمات کلیدی: قیامت - مواقف

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله مواقف قیامت, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله مواقف قیامت, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله مواقف قیامت

پس از دگرگونی در کل نظا م آفرینش یا دو نفخه صور اسرافیلی و آشکارشدن صحرای محشر و حشر تمام موجودات، جهنم و بهشت نیز از ملکوت و باطن آفرینش پدیدار می شود. و اذا الجحیم و اذا الجنه ازلفت.1 آنگاه که جهنم شعله ور گردد و بهشت نزدیک شود. جهنم تمام اهل محشر را احاطه می کند و صدای نفیر دلخراش آتش، زلزله بر اندام اهل محشر می اندازد. و نیز گفته شد که پلی از مو باریکتر و از شمشیر برنده تر ...

َسوره والعادیات ََمقدمه این سوره در مدینه نازل شده و داراى 11 آیه است تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 236 محتوى و فضیلت سوره و العادیات : در اینکه این سوره در مکه نازل شده است یا در مدینه ؟ در میان مفسران سخت گفتگو است ، بسیارى آن را مکى شمرده اند، در حالى که جمعى آن را مدنى مى دانند. کوتاه بودن مقطع آیات ، و تکیه بر سوگندها، و همچنین تکیه بر مساءله معاد قرائنى است که مکى بودن سوره را ...

«سوره قیامت» از سوره های مکی قران است و در سال دوم سیزده سوره بر پیامبر(ص) نازل شد که نازل شد که شامل: از سوره قیامت در جزء 29 تا الاعلی در جزء 30 قرآن قرار دارد. این سوره دارای 40 آیه می باشد. محتوای سوره ب محور مسائل مربوط به معاد و روز قیامت دور می زند، جزء بر چند آیه درباره قرآن مجید و مکذبین به آن سخن می گوید به چند بخش تقسیم می شود: 1-مسائل مربوط به اشراط الساعه ...

آیا تجسم اعمال در قیامت از نظر علمی ثابت می شود و اینکه انسانها به صورت حیوانها ظاهر می شوند ؟ قیامت روز ظاهر شدن سیرت هاست (یوم تبلی السرائر) و صورت هر کس در قیامت متناسب با سیرت و باطن حقیقی او و اعمالی است که در دنیاانجام داده است . بنابراین انسان های آلوده به گناه و فساد به صورت حیوانات و شیاطین محشور می گردند و تنها اهل ایمان و عمل صالح صورت حقیقی انسانی و سیمای نورانی و ...

قرآن کریم، آفرینش آسمان و زمین و بقاء آنها را به شکل کنونی، محدود به وقت معینی کرده است و این آیات حاکی از این است که در صورت تمام شدن آن مدت، بساط این جهان برچیده می شود، نظیر آیه : «...و سخرالشمس و القمر کل یجری لاجل مسمی...» (خداوند خورشید و ماه را برای بهره مندی شما، مسخر ساخته و همه آنها برای مدتی معین در جریان هستند( بنابراین از همان ابتدا موقت بودن نظام کنونی ...

برزخ زنده دلی از صف افسردگان رفت به همسایگی مردگان حرف فنا خواند زهر لوح پاک روح بقا جست ز هر روح پاک کارشناسی پی تفتیش حال کرد از او بر سر راهی سؤال کاین همه از زنده رمیدن چراست رخت سوی مرده کشیدن چراست گفت پلیدان به مغاک اندرند پاک نهادان ته خاک اندرند مرده دلانند به روی زمین بهر چه با مرده شوم همنشین همدمی مرده دهد مردگی ...

روز قیامت روز قیامت پروردگار متعال اعمال و رفتار افراد بشر را با معیار عدل و یا فضل خود بررسی می کند و به آنان برطبق آنچه انجام داده اند کیفر و پاداش می دهد و این مسأله به قدری مهم است که در آیات و روایات از روز رستاخیز به «یوم الحساب» تعبیر شده است. ولی برخی از مردم به مقتضای حکمت بالغه الهی و فضل عظیمش بی حساب به بهشت قدم می گذارند از جمله افرادی که اعمال آنان بررسی نمی شود و ...

حادثه‏اى بنام نفخ صور قرآن کریم از حادثه‏اى به نام «نفخ صور» گزارش مى‏دهد، که در دو نوبت رخ خواهد داد: الف: نفخ صورى که مایه مرگ همه جانداران در آسمان و زمین مى‏گردد (مگر آن کس که خدا بخواهد); ب - نفخ صورى که سبب احیاى مردگان و حضور آنان در پیشگاه الهى مى‏شود. چنانکه مى‏فرماید: (و نفخ فى الصور فصعق من فى السموات و من فى الارض الا من شاء الله ثم نفخ فیها اخرى فاذا هم قیام ینظرون) ...

بسم رب الشهداء و الصدیقین تاریخچه و قدمت استفاده از نمادهای عاشورا 1-1.پیشینه تاریخی تعزیه تعزیه از نظر لغت به معنی(اظهار همدردی, سوگواری و تسلیت) است, ولی به عنوان شکلی از نمایش ریشه در اجتماعات و مراسم یادکرد شهادت امام حسین(ع) در ایام محرم دارد و در طول تکامل خود بازنمایی محاصره و کشتار صحرای کربلا محور اصلی آن بوده و هیچ گاه ماهیت مذهبی اش رااز دست نداده است. از آنجا که ...

از طفیلش عالم هستی همه برپا بود آخرین ختم رسولان اندر این دنیا بود برحسن هم بر حسین سبطین برآنها بود بخش جرم ما گنه بی حد اگر برما بود هم به جعفر ششمین آن پیشوای ما بود دست سندی لعین آن حضرت موسی بود کشته از زهر ستم در طوس آن آقا بود آن شهید از زهرام الفضل بی پروا بود هم به فرزندش حسن یازده امام برما بود قائم آل نبی آن حجت یکتا بود بر تمام مؤمنین هر کس به هر مأوا بود ظالم بی رحم ...

ثبت سفارش