کنیه : ابو ابراهیم، ابوالحسن، ابوالحسن اوّل، ابوالحسن ماضى، ابوعلى و ابواسماعیل
القاب : کاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصالح.
کاظم یعنی کسی که با همه خشمگینی بر خویشتن تسلط دارد .
امام کاظم را ابوالحسن اول نیز می گویند وامام هشتم را ابوالحسن دوم و امام دهم را ابوالحسن سوم می گویند 
نکته : آن حضرت در میان شیعیان به «باب الحوائج» معروف است
منصب : معصوم نهم و امام هفتم شیعیان
تاریخ ولادت : هفتم ماه صفر سال 128 هجرى.
برخى نیز سال 129 را ذکر کردند
محل تولد : ابواء (منطقهاى در میان مکه و مدینه) در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى )
نسب پدرى : امام جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على بن ابىطالب علیهم السلام
 نام مادر : حمیده مصفّاه.
نامهاى دیگرى نیز مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز براى او نقل شده است.
این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان فقیه و عالم به احکام و مسائل بود که امام صادق علیه السلام زنان را در یادگیرى مسائل و احکام دینى به ایشان ارجاع مىداد.
و دربارهاش فرمود: حمیده، تصفیه شده است از هر دنس و 
چرکى؛ مانند شمش طلا.
پیوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانى نموده تا رسیده است به من، به خاطر آن کرامتى که از خداى متعال براى من و حجت پس از من است 
مدت امامت : از زمان شهادت پدرش، امام جعفر صادق علیه السلام، در شوال 148 هجرى تا رجب سال 183 هجرى، به مدت 35 سال.
آن حضرت در سن بیست سالگى به امامت رسید
تاریخ و سبب شهادت : 25 رجب سال 183 هجرى، در سن 55 سالگى، به وسیله زهرى که در زندان سندى بن شاهک به دستور هارون الرشید به آن حضرت خورانیده شد
محل دفن : مکانی به نام مقابر قریش در بغداد (در سرزمین عراق) که هم اکنون به «کاظمین» معروف است
همسران : 1.
فاطمه بنت على.
2.
نجمه
فرزندان : درباره تعداد فرزندان آن حضرت چند قول وجود دارد.
بنابر نقل یکى از آنها، آن حضرت 37 فرزند داشت که 18 تن از آنان پسر و 19 تن دختر بودند .
بزرگترین فرزند امام صادق عبدالله نام داشت که برخی او را عبدالله افطح می دانند و چون بزرگتر از برادرانش بود ادعای امامت می کرد و تنها عده کمی از او پیروی کردند که به افطحیه موسوم هستند ولی جلالیت قدر و علو شأن امام کاظم به قدری روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق به امامت او گرویدند .
 بزرگترین فرزند امام صادق عبدالله نام داشت که برخی او را عبدالله افطح می دانند و چون بزرگتر از برادرانش بود ادعای امامت می کرد و تنها عده کمی از او پیروی کردند که به افطحیه موسوم هستند ولی جلالیت قدر و علو شأن امام کاظم به قدری روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق به امامت او گرویدند .
یکى از دختران آن حضرت به نام فاطمه، معروف به حضرت معصومه علیهاالسلام که براى دیدار برادرش امام رضا علیه السلام عازم ایران شده بود، در شهر قم بیمار شد و پس از چند روز بیمارى، وفات یافت و در این شهر مدفون گردید.
هم اکنون مقبره ایشان زیارتگاه شیعیان سراسر جهان و دانشگاه عالمان و مجتهدان شیعى است اصحاب ویاران : تعداد یاران، اصحاب و راویان امام موسى کاظم علیه السلام بسیار است.
در این جا نام تعدادى از اصحاب بزرگ آن حضرت ذکر مىگردد: على بن یقطین ابوصلت بن صالح هروى اسماعیل بن مهران حمّاد بن عیسى عبدالرحمن بن حجّاج بجلى عبداللّه بن جندب بجلى عبداللّه بن مغیره بجلى عبداللّه بن یحیى کاهلى مفضّل بن عمر کوفى هشام بن حکم یونس بن عبدالرحمن یونس بن یعقوب زمامداران معاصر: مروان بن محمد اموى - معروف به مروان حمار- (126 - 132 ق ) ابوالعباس سفاح عباسى (132 - 136 ق ) منصور عباسى (136 - 158 ق ) مهدى عباسى (158 - 169 ق ) هادى عباسى (169 - 170 ق ) هارون الرشید (170 - 193 ق ) امام موسى کاظم علیه السلام در عصر خلافت منصور عباسى به مقام امامت نایل آمد.امام کاظم پس از بررسی اوضاع جامعه تشخیص داد که بهترین راه دنبال کردن برنامه انقلاب علمی پدرش می باشد به همین جهت در ادامه راه دانشگاه بزرگ جعفری شاگردان بزرگ و رجال علم و فضیلت را تربیت کرد .
از آن زمان تا سال 183 هجرى، سال وفات آن حضرت، چندین بار توسط خلفاى عباسى دستگیر و زندانى گردید.
تنها در دوران خلافت هارون الرشید به مدت چهار سال زندانى و در همان زندان به شهادت رسید.
رویدادهاى مهم : شهادت امام جعفر صادق علیه السلام، پدر ارجمند امام موسى کاظم علیه السلام، به دست منصور دوانیقى، در سال 148 هجرى پیدایش انشعاباتى در مذهب شیعه، مانند: اسماعیلیه، اَفْطَحیه و ناووسیه، پس از شهادت امام صادق علیهالسلام و معارضه آنان با امام موسى کاظم علیه السلام در مسئله امامت ادعاى امامت و جانشینى امام جعفر صادق علیه السلام، توسط عبدالله اَفْطَحْ، برادر امام موسى کاظم علیه السلام و به وجود آوردن مذهب افطحیه در شیعه اعراض بیشتر اصحاب امام صادق علیه السلام از عبدالله اَفْطَحْ، و گرایش آنان به امام موسى کاظم علیهالسلام مرگ منصور دوانیقى، در سال 158 هجرى، و به خلافت رسیدن ابوعبدالله مهدى عباسى، فرزند منصور احضار امام موسى کاظم علیه السلام به بغداد و زندانى نمودن ایشان در آن شهر، به دستور مهدى عباسى.
زندانى شدن امام موسى کاظم علیه السلام در بغداد، در دوران حکومت هادى عباسى.
مبارزات منفىِ امام موسى کاظم علیه السلام با دستگاه حکومتىِ هارونالرشید، در مناسبتهاى گوناگون.
بدگویی و سعایت على بن اسماعیل، برادرزاده امام موسى کاظم علیه السلام از آن حضرت، نزد هارون الرشید با توطئهچینى یحیى برمکى، وزیر اعظم هارون دستگیرى امام کاظم علیه السلام در مدینه و فرستادن آن حضرت به زندان عیسى بن جعفر در بصره، به دستور هارونالرشید، در سال 179 هجرى انتقال امام علیه السلام از زندان بصره به زندان فضل بن ربیع در بغداد انتقال امام علیه السلام از زندان فضل بن ربیع به زندان فضل بن یحیى برمکى.
مراعات کردن حال امام علیه السلام در زندان، توسط فضل بن یحیى و عکسالعمل شدید هارون به این قضیه.
مضروب و مقهور شدن فضل بن یحیى، توسط هارون، به خاطر مراعات حال امام علیه السلام در زندان.
انتقال امام علیه السلام از زندان فضل بن یحیى به زندان سندى بن شاهک مسموم کردن امام علیه السلام با خرماى زهر آلود، توسط سندى بن شاهک در زندان.
شهادت امام کاظم علیه السلام به خاطر مسمومیت در زندان سندى بن شاهک، در 25 رجب سال 183 هجرى.
انتقال پیکر مطهر امام موسى کاظم علیه السلام به جِسر (پل) بغداد و فراخوانىِ مردم براى دیدن آن توسط مأموران هارونالرشید.
انزجار سلیمان بن جعفر بن منصور دوانیقى از تحقیر پیکر امام موسى کاظم علیه السلام، توسط مأموران حکومتى، و دستور او به تجهیز و تکفین مناسب شأن پیکر آن حضرت و به خاک سپارى در مقابر قریش بغداد .
حضرت امام موسی بن جعفر ( ع ) نام امام هفتم ما ، موسی و لقب آن حضرت کاظم ( ع ) کنیه آن امام " ابوالحسن " و " ابوابراهیم " است .
شیعیان و دوستداران لقب " باب الحوائج " به آن حضرت داده اند .
تولد امام موسی کاظم ( ع ) روز یکشنبه هفتم ماه صفر سال 128هجری در " ابواء " اتفاق افتاد .
دوران امامت امام هفتم حضرت موسی بن جعفر ( ع ) مقارن بود با سالهای آخر خلافت منصور عباسی و در دوره خلافت هادی و سیزده سال از دوران خلافت هارون که سخت ترین دوران عمر آن حضرت به شمار است .
امام موسی کاظم ( ع ) از حدود 21سالگی بر اثر وصیت پدر بزرگوار و امر خداوند متعال به مقام بلند امامت رسید ، و زمان امامت آن حضرت سی و پنج سال و اندکی بود و مدت امامت آن حضرت از همه ائمه بیشتر بوده است ، البته غیر از حضرت ولی عصر (عج ) .
صفات باطنی و ظاهری و اخلاقی آن حضرت حضرت کاظم ( ع ) دارای قامتی معتدل بود .
صورتش نورانی و گندمگون و رنگ مویش سیاه و انبوه بود .
آن حضرت قدی متوسط و رنگی سبزه و محاسنی انبوه داشت نقش .
نگینش حبسی الله و به روایتی الملک الله وحده بود.
بدن شریفش از زیادی عبادت ضعیف شد ، ولی همچنان روحی قوی و قلبی تابناک داشت .
امام کاظم به تصدیق همه مورخان ، به زهد و عبادت بسیار معروف بوده است .امام بیش از هر کس صله رحم می کرد و به خانه آشنایان می رفت و به آنان انعام می داد از فضائل اخلاقی آن حضرت این که با غلامان رفتاری پسندیده داشت ومی فرمودند : " شعور ربطی به سیاه و سفید بودن ندارد چه بسا که سیاهان و غلامان بهتر مطلب را درک نمایند " موسی بن جعفر از عبادت و سختکوشی به " عبد صالح " معروف و در سخاوت و بخشندگی مانند نیاکان بزرگوار خود بود .
بدره های ( کیسه های ) سیصد دیناری و چهارصد دیناری و دو هزار دیناری می آورد و بر ناتوانان و نیازمندان تقسیم می کرد .
از حضرت موسی کاظم روایت شده است که فرمود : " پدرم ( امام صادق (ع ) ) پیوسته مرا به سخاوت داشتن و کرم کردن سفارش می کرد " .
امام ( ع ) با آن کرم و بزرگواری و بخشندگی خود لباس خشن بر تن می کرد ، چنانکه نقل کرده اند : " امام بسیار خشن پوش و روستایی لباس بود " و این خود نشان دیگری است از بلندی روح و صفای باطن و بی اعتنایی آن امام به زرق و برقهای گول زننده دنیا .
امام موسی کاظم ( ع ) نسبت به زن و فرزندان و زیردستان بسیار با عاطفه و مهربان بود .
همیشه در اندیشه فقرا و بیچارگان بود ، و پنهان و آشکار به آنها کمک می کرد .
برخی از فقرای مدینه او را شناخته بودند اما بعضی - پس از تبعید حضرت از مدینه به بغداد - به کرم و بزرگواریش پی بردند و آن وجود عزیز را شناختند .
امام کاظم ( ع ) به تلاوت قرآن مجید انس زیادی داشت .
قرآن را با صدایی حزین و خوش تلاوت می کرد .
آن چنان که مردم در اطراف خانه آن حضرت گرد می آمدند و از روی شوق و رقت گریه می کردند .
بدخواهانی بودند که آن حضرت و اجداد گرامیش را - روی در روی - بد می گفتند و سخنانی دور از ادب به زبان می راندند ، ولی آن حضرت با بردباری و شکیبایی با آنها روبرو می شد ، و حتی گاهی با احسان آنها را به صلاح می آورد ، و تنبیه می فرمود .
تاریخ ، برخی از این صحنه ها را در خود نگهداشته است .
لقب " کاظم " از همین جا پیدا شد .
کاظم یعنی : نگهدارنده و فروخورنده خشم .
این رفتار در برابر کسی یا کسانی بوده که از راه جهالت و نادانی یا به تحریک دشمنان به این کارهای زشت و دور از ادب دست می زدند .
رفتار حکیمانه و صبورانه آن حضرت ( ع ) کم کم ، بر آنان حقانیت خاندان عصمت و اهل بیت ( ع ) را روشن می ساخت ، اما آنجا که پای گفتن کلمه حق - در برابر سلطان و خلیفه ستمگری - پیش می آمد ، امام کاظم ( ع ) می فرمود : " قل الحق و لو کان فیه هلاکک " یعنی : حق را بگو اگرچه آن حقگویی موجب هلاک تو باشد .
ارزش والای حق به اندازه ای است که باید افراد در مقابل حفظ آن نابود شوند .
در فروتنی - مانند صفات شایسته دیگر خود - نمونه بود .
با فقرا می نشست و از بینوایان دلجویی می کرد .
بنده را با آزاد مساوی می دانست و می فرمود همه ، فرزندان آدم و آفریده های خدائیم .
از ابوحنیفه نقل شده است که گفت : " او را در کودکی دیدم و از او پرسشهایی کردم چنان پاسخ داد که گویی از سرچشمه ولایت سیراب شده است .
براستی امام موسی بن جعفر ( ع ) فقیهی دانا و توانا و متکلمی مقتدر و زبردست بود " .
محمد بن نعمان نیز می گوید : " موسی بن جعفر را دریایی بی پایان دیدم که می جوشید و می خروشید و بذرهای دانش به هر سو می پراکند " .
امام ( ع ) در سنگر تعلیم حقایق و مبارزه نشر فقه جعفری و اخلاق و تفسیر و کلام که از زمان حضرت صادق ( ع ) و پیش از آن در زمان امام محمد باقر (