دانلود مقاله نوآوری در عرصه سیاست و حکومت

Word 1 MB 14457 264
مشخص نشده مشخص نشده علوم سیاسی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اشاره فرمودید که امام در موضوع حکومت و در بحث ولایت فقیه، جامع‏نگر بودند، یعنی اسلام را در همه ابعاد و جوانب آن می‏نگریستند.اگر ممکن است بفرمایید که آیا چنین نگرشی در فقهای پیش از ایشان هم بوده است؟

    در ضمن امام چگونه به این نتیجه رسیدند که جامعیت اسلام، حکومت را هم پوشش می‏دهد؟
    جامعیت اسلام، نکته‏ای نبود که فقهای بزرگ پیش از ایشان یا همزمان با ایشان از آن غافل باشند.تفاوت عمده امام با دیگران، بینش سیاسی آن بزرگمرد بود.حضرت امام تشکیل و اداره حکومت را از وظایف مهم و اصلی علمای اسلام می‏دانستند.بعضی ممکن است، کمک به حکومت دینی را وظیفه بدانند.اما اصل تأسیس حکومت را در شرح وظایف فقیه نیاورند.
    امام این طور فکر نمی‏کردند، بلکه فقیه را موظف به بنیانگذاری حکومت و نظام می‏دانستند .در این تفکر، مبارزه با ظلم نه برای تعدیل حاکمان است، بلکه برای براندازی ظلم است.امام مبارزه با شرک و کفر و ظلم را از رهگذر حکومت می‏جستند و موفق می‏دانستند.ایشان دو وظیفه برای خود و هر فقیه دیگری در نظر داشتند: اداره صحیح امور مردم، و محو ظلم.همین طور که هرکسی می‏فهمد، این دو برنامه، تنها در سایه حکومت، جامه عمل می‏پوشد.
    بنده قبل از انقلاب در صحبت با بعضی از مراجع معاصر، فهمیدم که این بزرگواران تشکیل حکومت دینی را از وظایف مردم می‏دانند.یعنی فقیه تنها، باید مردم را ارشاد کند و به آنان بگوید که بعد از تشکیل حکومت، رفتار اسلامی چیست یا چه باید کرد؟

    خصوصا اگر براندازی حکومتهای موجود، با ضرر و خطر همراه باشد، لزومی نمی‏دیدند که اقدام کنند.یعنی برخورد را واجب شرعی و لازم عقلی نمی‏دانستند.در این بینش، مردم باید حکومت دینی را بر پا دارند و برای اجرای حدود به علما مراجعه کنند.
    حتی گاهی برای این طرز تفکر، به آیات و روایات هم، استناد می‏کردند.به خدمت یکی از همین بزرگواران عرض کردم که حضرت امیر (ع) فرمودند:
    «قیام من برای آن بود که حدود الهی را اجرا کنم.» ایشان فرمودند: «چون مردم گرد حضرت جمع شدند و حکومت را به آن گرامی سپردند، امام خود را موظف دید که اجرای حد کند.» پس تفاوت امام با بسیاری از فقها در اعتقاد به جامعیت اسلام نبود.جامعیت را همه می‏پذیرفتند .امتیاز امام این بود که جامعیت اسلام را در تشکیل حکومت می‏جست و آن را از وظایف هر مسلمانی، بویژه دانشمندان اسلامی قلمداد کردند.امام مسئله حکومت اسلامی را از دهه چهل به بعد مطرح کردند و خیلی هم بر آن پای فشردند.تا آنجا که، پهلوی تنها رقیب جدی و سرسخت خود را امام می‏دانست.
    اینکه عرض می‏کنم تفاوت امام خمینی با فقهای دیگر، در بینش سیاسی بود، از اینجا روشن‏تر می‏شود که امام مبارزه با ظلم را به هر قیمتی واجب می‏دانستند.ولی اکثر فقها می‏گفتند : مبارزه با ستم، نوعی نهی از منکر است، و نهی از منکر شرایطی دارد که اگر آن شرایط فراهم نبود، لازم نیست.یکی از آن شرایط هم این است که خطر جانی در پی نداشته باشد.سخن امام این بود که منکر اگر ظلم کلی و فراگیر باشد، نهی و مبارزه با آن واجب است، اگرچه به کشتار و شهادت بینجامد.
    اندیشه حکومت را دقیقا امام از سال چهل و هفت یا هشت، مطرح کردند.
    ولی اصل مبارزه با ظلم، مخالفت با اسرائیل، استقلال از آمریکا، مبارزه با فحشا و...از سال چهل و دو شروع شد.این نشان می‏دهد که موضوع حکومت و نظام سیاسی، صورت کامل و هماهنگ مبارزات اسلامی است.
    به نظر می‏آید، امام در اصل ولایت فقیه به یک توسعه مفهومی اعتقاد داشتند.یعنی معنا و مفهوم ولایت فقیه را در پیش از آنچه نزد پیشینیان بود، توسعه دادند.این گسترش مفهومی را امام با سایر عناصر مطرح در حوزه نیز سرایت دادند.مثلا همین پدیده تبلیغ را اگر در نظر بگیریم، اگر حوزه بر اساس اندیشه‏های امام هدایت و برنامه ریزی شود، وضعیتی بسیار گسترده‏تر، ژرفتر و متنوعتر از وضعیت سنتی خود را خواهد داشت.حتی اگر مبانی فکری فقهای دیگر را اساس قرار بدهیم و بگوییم تشکیل حکومت از وظایف مردم است، این وظیفه را می‏توان از طریق تبلیغ به آنان گوشزد کرد.نظر حضرت عالی در این زمینه چیست؟
    همین طور که می‏فرمایید اضافه می‏کنم که امام برای رسیدن به اهداف بلندی که داشت، مقدمات آنها را فراهم کرد.رویه امام این نبود که مثلا یک مسیحی را به اسلام تشرف بدهند، یا آنقدر در گوش شرابخوار و زناکار بخوانند که توبه کنند.اینها برد کمی دارد.خیلی از فعالیتهای پر سر و صدای برخی از دلسوزان اسلام، با همه قداست و معنویتی که داشتند، محدوده اندکی را پوشش می‏داد.مبارزه با فقر، ستم، فحشا و بی اعتقادی در برنامه همه بود.
    ـ همین طور که می‏فرمایید اضافه می‏کنم که امام برای رسیدن به اهداف بلندی که داشت، مقدمات آنها را فراهم کرد.رویه امام این نبود که مثلا یک مسیحی را به اسلام تشرف بدهند، یا آنقدر در گوش شرابخوار و زناکار بخوانند که توبه کنند.اینها برد کمی دارد.خیلی از فعالیتهای پر سر و صدای برخی از دلسوزان اسلام، با همه قداست و معنویتی که داشتند، محدوده اندکی را پوشش می‏داد.مبارزه با فقر، ستم، فحشا و بی اعتقادی در برنامه همه بود.

    امام توسعه مفهومی در عناصر حوزوی ـ که شما گفتید ـ فقط در کار امام و پیروان ایشان مشاهده می‏شد.امام دنبال این نبودند که چند گرسنه را سیر کنند، چند نوجوان را به راه بیاورند، بیمارستانی بسازند و گناهکاران را توبه‏بدهند.امام به ریشه‏ها می‏اندیشیدند و از همه استعدادهای حوزه، از جمله تبلیغ، برای ریشه کن کردن آنها سود می‏جستند.در دستگاه فکری امام همه نیروهای فکری، انسانی، مالی و اعتباری بسیج شده بودند که ریشه‏ها را بسوزانند .اگر ریشه قطع می‏شد، آن وقت: یدخلون فی دین الله افواجا ، انگشت اعتراض امام به سمت کانونهای فرهنگ ساز، مثل رادیو و تلویزیون، دانشگاه، مدارس، ادارات و در رأس همه حکومت بود.

    امام مثل هر شخصیت تیز بین و مآل اندیشی می‏دانست که افراد جامعه از هم تأثیر می‏پذیرند .با اصلاح یکی دو نفر، درمان کردن مردم یک محله و با توبه دادن چند جوان، کار درست نمی‏شود .چون شما دو سال زحمت می‏کشید و چند نفر را به راه می‏آورید.ولی همینها در عرض چند ساعت، دوباره به فساد کشیده می‏شوند.چون کشور از مراکز فساد پر بود.رادیو فاسد بود، تلویزیون مفسده انگیز بود، دانشگاهها جوانان را منحرف می‏کردند و خلاصه همه جا لانه فساد شده بود.حمله امام به ریشه‏ها بود، و لو اینکه ریشه‏ها در خارج از مرزهای کشور باشند.این بود که امام همیشه، آمریکا و انگلستان و استکبار جهانی را هدف قرار می‏داد.ایشان شاه را هم عمله و وسیله آنها می‏دانست.از اوج به مسائل نگاه می‏کردند لذا مشکلات جزیی را برای خود حل کرده بودند.

    هدف امام الهی کردن فرهنگ جامعه بود.با این هدف جو عمومی اجتماع، رعایت حقوق الهی و کمک مردم امکان داشت.انفاق، عدالت، از خود گذشتگی، حق مداری خیلی خوب است.اما اگر فضای کلی جامعه این گونه نباشد، کسی نمی‏تواند این ارزشها را پایدار و فراگیر نگه دارد.انقلاب اسلامی به رهبری امام این خاصیت را داشت.یعنی جو و فضای جامعه، الهی شده بود.مردم در دوران انقلاب، همه فداکاری می‏کردند.اگر کوچکترین مشکلی برای کسی پیش می‏آمد، مشکل همه بود.مستمندان تحقیر نمی‏شدند، سرمایه داران به سرمایه‏های خود نمی‏بالیدند.سادگی یک ارزش بود.مردم به حقوق شرعی و عرفی خود قانع بودند.این همان چیزی بود که امام می‏خواست .یعنی یک جامعه سراپا دینی و الهی.یادم هست در مدرسه علوی، کیسه‏های پول، یکی پس از دیگری می‏آمد، این پولها را کسانی به انقلاب هدیه می‏کردند، که ممکن بود تا چند ماه پیش، از یک ریال آن نمی‏گذشتند.به تعبیر خود امام، مردم الهی شده بودند.

    همان وقتها، بعضی از فضلای حوزه حتی روشنفکران حوزه، حرفهایی می‏زدند، مقالاتی می‏نوشتند و عقیده‏هایی را رواج می‏دادند که در نهایت اگر خیلی موفق می‏شدند، شاخه‏ای از فساد را قطع می‏کرد.مجله مکتب اسلام، با چه طول و تفضیلی راجع به زیانهای مشروبات الکلی، مقاله چاپ می‏کرد یا اینکه نگاه کردن به تلویزیون برای چشم ضرر دارد.همان موقع ایران پر شده بود از میکده‏ها و مراکز فساد.تلویزیون با برنامه‏های مفسده انگیزش بیشترین وقت مردم را گرفته بود.اگر کسی این مقالات را می‏خواند، فکر می‏کرد تلویزیون برای این حرام است که به چشم انسان صدمه می‏زند!

    امام زمامداران را هدف می‏گرفت.چون می‏دانست که همه این مفاسد یک سرچشمه دارد، و آن حکومت فاسد پهلوی است، و آن هم خود از یک سرچشمه دیگر که بیرون از مرزهای کشور است آب می‏خورد.حالا شما ببینید که چقدر بین این دو رویه اختلاف بود.

    امسال توسط رهبر انقلاب اسلامی، سال نوآوری و شکوفایی نامگذاری شده است.

    اگر آحاد جامعه موفق شوند که از استعدادهای وجودی خویش و ظرفیتها و توانایی هایشان بخوبی بهره برداری نمایند به «خودشکوفایی» رسیده و از این رهگذر جامعه نیز پویا و رشد یافته می شود.

    در مقاله حاضر نویسنده کوشیده است نگاهی گذرا به این مقوله داشته باشد.

    مطلب را با هم از نظر می گذرانیم.

    شخصیت انسانی از پیچیدگی های بسیاری برخوردار است.

    این پیچیدگی در جامعه انسانی نیز خود را نشان می دهد.

    ظرفیت هایی شخصیتی در جامعه به شکل ظرفیت های اجتماعی خود را نشان می دهد.

    از این روست که نمی توان از ظرفیت ها و توانمندی های اجتماعی سخن گفت و از ظرفیت های انسانی چشم پوشید.

    این نگرش بر این باور است که میان فرد و اجتماع و شخصیت فردی و جامعه و تاریخ انسانی ارتباط فراتر از آن است که بتوان از هر یک به تنهایی سخن گفت.

    در نگرش و تحلیل قرآنی انسان موجودی فراتر از هر موجودی است که در تصور و حتی تخیل انسانی بگنجد؛ زیرا وی را خلیفه و جانشین خدا بر هستی دانسته است.

    این بدان معناست که غیر از خداوند تبارک و تعالی هیچ موجودی را نمی توان یافت که در حد و اندازه های انسانی پدید آمده و آفریده شده باشد.

    انسان، موجود منحصر بفرد در آیات قرآنی بر این نکته تأکید شده است که وی موجودی است که همه اسمای الهی را در خود به شکل نرم افزاری و غیرفعال دارا می باشد؛ تلاش های انسانی در یک فرآیند آن را به شکوفایی و باروری می رساند.

    اسمای الهی در تفسیر و تحلیل قرآنی به معنای ظرفیت هایی است که در انسان به شکل قوه در ذات وی نهاده و سرشته شده است.

    از این روست که انسان از همه چیزها، قدرت ها و ظرفیت هایی برخوردار است که در خداوند به فعلیت در آمده است.

    اگر الوهیت مطلق و ربوبیت مطلق خداوندی را کناری بگذاریم هم از الوهیت و ربوبیت طولی مقید برخوردار می باشد و هم از دیگر قدرت های الهی چون قدرت، خالقیت، زنده کردن و میراندن و تعلیم و تزکیه و تکلیم و تهذیب و امور دیگری که جزو قدرت های خداوندی شمرده می شود.

    از این روست که خداوند مدیریت و تدبیر هستی و موجودات آن را حتی موجودات برتر فرازمینی و فرامادی چون فرشتگان و جنیان را به عهده او گذاشته است و انسان کامل به خلافت از سوی خداوند همه آن ها را ربوبیت کرده و به کمال شایسته ایشان می رساند.

    البته این زمانی است که شخص خود در تلاشی که در اصطلاح قرآنی به آن کدح می نامد در یک فرآیند زمانی بکوشد تا سرمایه های سرشته در ذات خویش را به فعلیت رساند.

    در روان شناسی بر این نکته تأکید می شود که انسان در چند مرحله خود را به کمال می رساند.

    این کمال رسانی در دو جنبه مادی و معنوی و نیز در دو حوزه شخصیت فردی و اجتماعی است.

    وقتی انسان در یک فرآیند با تلاش و کوشش خود توانست تا اسمای الهی را در خود به فعلیت رساند به مقام خلافت انسانی دست می یابد و شخص برتر را شکل می بخشد که توانایی مدیریت بر هستی را دارا می باشد.

    شکوفایی افراد در جامعه در حوزه اجتماعی نیز این گونه است شخص در یک فرآیندی شخصیت و هویت اجتماعی خود را شکل می بخشد و توانایی همگرایی و بهره گیری از مواهب اجتماعی را برخوردار می شود.

    مجموعه ای که از انسان های کامل هر چند در بخش عمده ای از توانایی ها و ظرفیت ها به وجود می آید و در اصطلاح قرآنی از آن ها به جامعه ایمانی یاد می شود، جامعه برتر و نمونه ای است که به شکوفایی رسیده است.

    شکوفایی در جامعه برتر به معنا و مفهوم بهره گیری از همه ظرفیت های فعلیت یافته در جامعه است و اگر بخواهیم برای آن همانندی بیابیم می توان به خودشکوفایی در روان شناسی شخصیت انسانی اشاره کرد.

    خود شکوفایی به معنای آن است که شخص از همه ظرفیت ها و توانمندی های خویش بهره گیرد.

    در این حالت است که نوعی اعتمادبه نفس و عزت نفس در آدمی پدید می آید که وی را از دیگری بی نیاز می

کلمات کلیدی: حکومت - سیاست - نوآوری

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله نوآوری در عرصه سیاست و حکومت , مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله نوآوری در عرصه سیاست و حکومت , پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله نوآوری در عرصه سیاست و حکومت

سیاستهای آموزشی از جمله مهمترین سیاستهای آموزشی دولت فرانسه طی سالهای اخیر می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود: 1. احداث مراکز پژوهشی در مراکز آموزشی سراسرکشور درحال حاضر، پرداختن به7حوزه پژوهشی اعم از صنایع الکترونیک و فن‌آوری اطلاعاتی و آموزشی، حمل و نقل زمینی و هوایی، صنایع شیمیایی، صنایع غذایی- کشاورزی، علوم مربوط به نوآوری محصولات، پژوهش پزشکی وفن‌آوریهای محیط زیست ، از جمله ...

از سالیان بسیار دور, با افزایش سطح دانش و فهم بشر, کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی-اجتماعی اروپا (رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی, موج پیشرفت‌های شتابان کشورهای غربی آغاز گردید. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرن‌های نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه گردید کشور ژاپن بود. بعد از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ ...

مقدمه مقاله ای که پیش رو دارید ترجمه ای است از فصل اول کتابی به نام «مقدمه ای بر جنسیت و زیبایی شناسی[1]» نوشته «کارولین کورس میر[2]» که در واقع فلسفه زیبایی شناسی را از دیدگاه فمینیستی بررسی می کند. کارولین کورس میر استاد فلسفه در دانشگاه بوفالو که یکی از دانشکده های دانشگاه ایالتی نیویورک است می باشد. از دیگر کتاب هایی که به قلم این خانم می باشد می توانیم از کتابی به نام ...

شاید آنگاه که یک پژوهشگر آفریقایی در کنفرانس باشگاه رم تحت عنوان «جهان در آستانه قرن بیست و یکم» گفتار خود در باره «عصر نوین فرهنگ و ارتباطات » را با این جملات به پایان برد کسی سخنان او را چندان جدی نگرفت؛ او معتقد بود: «دوران کنونی تمام می شود و عصر تازه ای آغاز می گردد. تاکنون در هیچ زمانی بشر برای بقا تا این حد به قدرت انطباق و تخیل نیاز نداشته است. ...

سرنوشت آلمان در دست دو حزبی قرار گرفت که البته هیچ یک نتوانستند اکثریت آرا را به دست آورند (حزب سوسیال دمکرات از یکسو و اتحاد دو حزب سوسیال مسیحی و دموکرات مسیحی از سوی دیگر). مذاکرات بسیار دشوار و پیچیده برای ائتلاف آغاز شد، و به طور طبیعی مقوله اقتصاد و برنامه مالیاتی مهم ترین مورد اختلاف میان طرفین بود. برای حزب سوسیال دمکرات عدول از سیاست سنتی اش در حمایت از اتحادیه های صنفی ...

مقدمه سازمان ها « در معنای وسیع کلمه » رکن اصلی اجتماع کنونی اند و مدیریت ، مهمترین عامل در هیأت ، رشد و بالندگی و یا مرگ سازمانهاست . مدیر ، روند حرکت از ( وضع موجود ) به سوی ( حقیقت مطلوب )‌را هدایت می کند و در هر لحظه ، برای ایجاد آینده ای بهتر در تکاپوست . گذشته با تمام اهمیت و اندوختنی هایش و با تمام تأثیری که می تواند بر آینده داشته باشد اتفاق افتاده است و هیچ ...

هفته اول شهریور ماه که مصادف با شهادت شهیدان رجایی و با هنر است به نام هفته دولت نامگذاری شده است، در این هفته مجموعه دولت با نگاهی به ساز و کارهای خود به شناسایی راه های بهینه سازی رفتار سازمانی خود می پردازند و با تعیین مدیران و کارکنان نمونه و تقویت انگیزه ها برای کار بهتر براساس وجدان کاری بدنه عملکردی خود را تقویت می کنند.از سوی دیگر این هفته تجلیل از شهدایی است که در اوج ...

وقتی که تاریخ را ورق می زنیم با دوران هایی برخورد می کنیم که نقاط عطفی در تاریخ زندگانی بشر محسوب میشوند و به عنوان منشا تحولات عظیم فرهنگی قرار می گیرند. پیدایش مطبوعات در زمره این دوران ها میباشد. اندیشه مندان علوم ارتباطات، تاریخ تمدن بشری را از تاریخ روزنامه نگاری و ارتباطات اجتماعی جدا نمی دانند. تاریخ تمدن از دیدگاه پروفسور مولانا، همانا تاریخ مسیر افکار و عقاید بشر است و ...

گر چه بحث درباره جهانی شدن اقتصادی نوشته های حجیمی پدید آورده، موضوعات مورد مناقشه حول محور چهار سؤال بنیادین، دسته بندی می شوند. این چهار سؤال به طور ساده عبارتند از: آیا اقتصادی جهانی واحدی در حال پدید آمدن است؟ شکل جدید سرمایه داری، که ناشی از «انقلاب صنعتی سوم» است، تا چه حد در حال به دست گرفتن زمان کره زمین است؟ جهانی شدن اقتصادی تا چه حد تابع حکومت ملی و بین المللی مناسب و ...

ایران در دوره سلطنت رضاشاه (پهلوی اول) در این دوره که شانزده سال به طول انجامید، شیوه های گوناگونی در اداره امور به کار رفت. در آغاز به ظاهر جنبه های مشروطه خواهی و دین پروری و ملت خواهی چیره بود و دکتر مصدّق و مدرّس و آزادیخواهان دیگری از تهران و برخی از شهرها به مجلس راه یافتند. اما بسیاری از آزادیخواهان یا در نظام جدید ادغام می شدند یا از سیاست و مبارزه بر ضد دیکتاتوری نظامی ...

محمد غفاری فرزند میرزا بزرگ به سال 1224 شمسی در یکی از قراء کاشان متولد شد. خانواده ی او مخصوصاً عمویش «صنیع الملک» از نقاشان زبردست بود که کمال الملک به همراه او به تهران آمد و در مدرسه ی دارالفنون به تحصیل پرداخت که در ضمن آن نقاشی هم می کرد تا جایی که تابلوهای او توجه ناصرالدین شاه را جلب کرده و او را به دربار برد و لقب «کمال الملک» را به او داد. نخستین تابلوی او بعد از گرفتن ...

ثبت سفارش