زنا ن و نظام خانواده : 
هرچند زن در طول تاریخ به شکل های متفاوت و متناسب با موقعیتهای فرهنگی – اجتماعی گوناگون با جاهلیتی پایدار روبرو بوده است ، اما اندیشه شی انگارانه زن مبین اوج جاهلیت فرهنگی حجاز است .
در این منطقه سرنوشت زن مقهور اراده مرد بود .
مرد می توانست آنچه می خواست با زن انجام دهد و از حق فروش ، قتل ، ضرب و شتم زن برخوردار بود .
زن در بسیاری از موارد ، د رپذیرش یا عدم پذیرش شریک زندگی اختیار نداشت .
عرب بر نجابت ، شرافت ، نسب و کفر و همطراز بودن عنایت داشت ، اما به خاطراصالت بخشیدن به نژاد و خون ، افق این عنایت از قبیله فراتر نمی رفت .
 تعداد زوجات بی قیدوشرط بود تا آن جا که یک مرد می توانست ده زنی آزاد اختیار کند .
این امر امنیت حقوقی و خانوادگی زن را سلب کرده بود .
رواج انواع زناشوئی مانند ازدوتاج صداق ، متعه ، اماء ، مرا دله ، مشارکت خواهران ، استبصاع ، تعویضی اجباری نظام خانواده را متزلزل و شأن زن را تا حد جانواران پائین آورده بود .
هرچند ازدواج ، را محارم مانند مادر ، خواهر ممنوع بود ، ولی ازدواج با همسر پدر، ازدواج موقت منع قانونی نداشت .
چنانکه قرآن می گوید : بسیاری دختر را ننگ می شمردند و حتی برخی دختران را زنده به گور می کردند .
و اگر پدری دخترش را زنده می گذاشت ، مرگ زودرس او را سعادتی برای خود می شمرد .
غمناک تر از زناشویی .
مسأله طلاق و متارکه بود که با سنت های ستمگرانه ، دور از انصاف و منافی با اخلاق و انسانیت همراه بود .
نه مقدمانی داشت ونه شرط و پیامد قانونی ، مرد می توانست حتی بی هیچ بهانه ای ، به آسانی پیوند زناشویی را بگسلد، نه شاهدی لازم بود و نه نفقه و هزینه ای .
برخی از انواع طلاق رایج بین عرب جاهلی عبارت بودند از اظهار و تشبیه زن به مادر یا خواهر برا ی تحریم (ابدی ) 
بر اساس آنچه اشاره رفت آیا می توان عصر جاهلیت و بدوی جزیرهالعرب د رعدم رفتار انسانی با زن را با بهره کشی ظالمانه و به جاهلیت مدرن عصر حاضر مقاسیه کرد ؟
 خانواده در دنیای امروز : بیان اینکه در دنیای امروز در رابطه با خانواه چه مسائلی مطرح است و چه شیوه هایی در برخورد با آن بچشم می خورد بحثی است پردامنه که موضوع تحقیق جامعه شناسان حقوق ، اقتصاد ، روانشناسی ، تربیت و حتی علم سیاست است .
اسناد بین المللی زیاد است ، از جمله اعلامیه حقوق بشر میثاق بین المللی حقوق مدنی و ساسی ، اعلامیه جهانی کودک ، مقاله راجع به رعایت در امر ازدواج ، حداقل سن ازدواج ، ثبت واقعه آن و ...
که هر کدام نشان دهنده بعدی از مسأله امروز خانواده هاست .
ولی ما گمان داریم ، بسیاری از آنچه که می بایست مورد بحث و بررسی قرار گیرد ،عالمانه و یا جاهلانه از دید مسؤولان غافل مانده اند .
ما امروزه در رابطه با خانوده ها در بسیاری از نقاط جهان با وضعی مواجهیم که در آن حیثیت و شرافت بسیاری از انسانها نادیده گرفته می شود .
زندگی انسانها صورت مبتذلی پیدا کرده و افراد انسانی در معرض ارضای هوسهای سطحی و زود گذر بجای عشق و آرامشی واقعی هستند.
عده ای هوسباز د رقالب روشنفکرنمائی سعی کرده اند زنان را از کانون گرم خانواده بیرون بکشند و بصورت ابزار و وسیله ای در اختیار خود قرار دهند و گروهی هم کورکورانه به دعوت و ندای آنها پاسخ گفته تیشه به ریشه خود می زنند .
حتی امروزه ما در مواردی می بینیم که خانواده وجود دارد ، اما چه خانواده ای ؟
در آن نه سروسامانی است نه نظم و آرامشی و نه تربیت و سکونی ؟!
نابسا مانیهای موجود در رابطه با خانواده : ما امروزه عملاً می یابیم و شاهدیم که خانواده ها دچار نابسامانی و درگیری هستند .
در رابطه با خود وفرزندان مسائل و دشواری هایی دارند : روابطشان سست و متزلزل است و از صفا و صمیمیت و در نتیجه آرامش و سکون واقعی خبری نیست .
زن وشوهر ظاهراً درکنار یکدیگرند ولی وضع حیاتشان ، آنان را چون دو بیگانه در کنار هم قرار داده .
آمار طلاق سرسام آور است و زن و مرد به اندک بهانه ای رشته حیات خانوادگی را از هم می گسلد .
فرزندان مهر و عطوفت لازم را از خانواده بدست نمی آورند و در نتیجه اغلب شان زود رنج و زودشکن و بی عاطفه اند .
به علت نداشتن نسل از تربیت صحیح بزهکار ی کودکان روبه افزایش وتزاید است.
به علت آزادی بی بندوباری درارضای هوسهای جنسی مردان نیازی به ازدواج دائم نمی بینند و با ارضاهای آزاد از مسئولیت اداره خانواده سرباز می زنند .
روح غیرت ناموسی بسیار تزلزل کرده و زوجین از دیدن همسر خود با بیگانگان دچار عذاب وجدان نمی شوند.
وحدت ها و صمیت ها د رحال تزلزل و سقوط است.
ضرورت امروزی توجه به خانواده ما معتقدیم امرزه بیش از هر عصری ضروری است درباره خانواده بحثها و ارشادهایی صورت گیرد .
نخست آنکه در هیچ عصر و دوره ای بشریت تا این اندازه در رابطه با خانواده تدچار سقوط و انحطاط نشده بود.
ثانیا هیچگاه بدین اندازه انسانها از دست پخت فکری وفلسفی خود دچار سرخوردگی نشده بود.
ثالثاً در هیچ عصری آوای تعالیم جانبخش اسلامی و معرفی اسلام بعنوان یک تز حیاتبخش و انقلاب آفرین جا نیفتاده بود.
بشریت امرز چشم به سوی اسلام و می خواهد ببیند اسلام در این رابطه چه می گوید و برای نجات انسان از بدبختیها و بیچارگی ها ی موجود چه تزی را ارائه می دهد .
دنیای امرز بر اساس تحقیقات و بررسیهای صاحبنظران به جائی رسیده است که نیکو در می یابد .اگر خانواده ها سالم و ا ستوار باشند بسیاری ازمسائل مربوط به حیات اجتماعی سروسامان می یابند و اگر خانواده را که خشت بنای اولیه اجتماعی است از عوامل لغزش دور سازیم ، جامعه تا حدود زیادی سروسامان پیدا خواهد کرد .
و از همه اینها گذشته مسأله خانواده از مسائلی است که هرچند گاه یکبار لازم است درباره آن صحبت شود و دیدگاههای تازه ای در آن عرضه وارائه گردد تا نسلهای جوان و نوخاسته به اهمیت آن بیشتر پی برند و راه و روش خود را در این رابطه انسانی سازند.
اسلام و خانواده : اسلام خانواده را از مهمترین و اساسی ترین بناها درپیشگاه خداوند است .
روابط آن بر مودت و رحمت پایه گذاری شده و گرمی کانون خانواده مورد توجه عمیق اسلام است .
تعالیم اسلامی شخصیت واقعی انسان را در مد نظر دارد و نیکبختی و سعادت زوجین را در سایه عقد و پیمان ازدواج ، درنظر داشتن معیارهای انتخاب همسر تضمین می کند .
در عین خواستاری لذت و خوشی برای زن مرد روابط آنها را بر مبنای حقوق و مسئولیت قرار می دهد و در ان وظیفه هر یک از اعضا معلوم و مشخص است در عین آنکه گذشت و فداکاری زوجین برای گرمی کانون و استواری آن اصلی است .
اسلام قائل است اصلاحات از خانواه باید شروع شود و زن و شوهر مسلمان باید بقای حیات اجتماعی را در خانواده پی ریزی نمایند.
خانواده نظامی دارد که از سوی خالق بشر همان کسی مه به همه ریزه کاریها و ظرافت و لطافت حیات او آگاهست و برای بشریت سعادت و نیکبختی می خواهد و در کارش اشتباهی و لغزشی نیست ، تهیه و تدوین شده است درنتیجه برای انسان بدبختی وتأسف وتأثری نخواهد بود و موجبات سکون و آرامش واقعی زوجین از هر سو فراهم است.
ضرورت وجودی خانواده : خانواده یک نهاد است و ضرورت وجودی آن عقلاً و شرعاً قابل اثبات است .
بدون وجود آن حیات اجتماعی شکل و معنایی ندارد .
بررسیها نشان داده اند تلاشهایی که برای از بین بردن آن صورت گرفته امری بیهوده بوده و جامعه را دچار خطر و زیانهایی کرده است .
وجود نسل ناشناخته و کودکانی که دچار نارسائیها و کمبودهای عاطفی هستند برای جوامع بشری آفتی بحساب می آیند و با همه مراقبتهایی که در حفظ آنها بعمل می آید باز هم وضعی عادی و روحیه ای متعادل ندارند.
دنیای امروز به وضع و حالی در آمده است که احساس می کند در گذشته دچار لغزش و خطایی شده است، و کشش مسؤولان در سست کردن ارکان خانواده اشتباهی و در مواردی هم خیانتی بوده است .
دنیای امروز معتقد است باید به خانواده ارج نهاد و برای تشکیل آن باید کمکهائی از طرف دولت و ملت صورت گیرد. این اعتقاد دربسیاری از نقاط جهان مورد ت.جه و عمل است و مسؤولان در این زمینه اقدامات فوق العاده ای انجام می دهند .
اسلام از روزگاران قدیم درباره اهمیت این امر سخن گفته و رسول خدا (ص) فرموده است : ابنی فی الاسلام بناء احب الی الناس من التزوج : هیچ بنائی دراسلام محبوبتر از بنای ازدواج درپیشگاه خداوند نیست.
انتخاب همسر : تنوع انتخاب همسر در جوامع مختلف بسیار بود .
در برخی از اجتماعات حتی ازدواج با محارم وجود داشت تا ثروت و دارائی اعضاء پایگاه و منزلت شان د رخود خانواده محفوظ بماند و به دست غیر نرسد .
در زمان ساسانیان ازدواج با محارم ، حتی با زن پدر متداول بود ه و در خاندان سلطنتی برای حفظ خون و نژاد با خواهر وجود داشته است .
بر اساس اندیشه ای که از ایران باستان دردست است زناشوئی برادر و خواهر موجب جلب روشنائی ایزدی و طرد دیوان بوده است و البته چنین اندیشه ای امروز مورد اقبال نیست.
ازدواج ، با محارم در اغلب مناطق جهان وجود داشته است و البته در این امر هم درجه بندی هایی بچشم می خورد .
دامنه طرد ازدواج با محارم را بمیزانی ذکر کرده اند که در برخی از قبایل سعی بر این بود که اعضای قبیله نسبت بهم محرمند و نباید ازدواج کنند .
حتی بر اساس بازمانده آن طرز فکر امروز نیز در برخی از قبایل استرالیا ازدواج با افراد قبیله نه تنها تحریم شده بلکه مجازات مرگ را در پی دارد .
گاهی مرد را به خاطر این امر می کشند و زن را تا حد مرگ زخمی می کنند .
ارزش زن : در دنیای امروز راجع به ارزش زن و مقام و موقعیت جدید بحث و سخن بساری است .
ظاهر قضیه این است که زن آزاد شده است اما از چه چیز؟
اگر نیکو نگریسته شود او آزاد شده است از داشتن قید و بند درعفت ، از حصنی که در سایه ازدواج برای او مقرر بود ، از اخلاق و ایمانی که حافظ و مدافع شرفش بود ، از بزرگواری و عظمتی که درسایه مدیریت در کانون برایش موجود بود ، و از مادری که دربرگیرنده عواطف و ارضاکننده مادرو فرزند بود .
البته برای او شخصیتی قائل شده اند ولی این شخصیت در چارچوب منافع مادی و زیبایی و توان اطفاء جنسی و سکرترشدن ، کلفت محترم بودن و بردگی با کمربند زرین است .
وگرنه در آن جا که پای منافع در میان باشد چنان اسیر و برده است که حتی جلوه آن در نزد وحشیان هم دیده نمی شود.
زدو خوردها بین زن و شوهر در دنیای غرب و جود دارد که همه گاه با غلبه شوهر و عیان دیده می شود .
تجاوز به عنف همچنان در صدر جنایاتی است که در غرب وجود دارد ، محروم داشتن از استقلال مالی زن امری است که قانون بر پای آن صحه گذارده است .
قرار گرفتن زن بعنوان اطفاء شهوت و حتی مبادله زن در بین کفراندیشان مسأله ای است که شما دردنیای امروز می بینید.
و با این همه احوال آیا باز هم می توان ازارزش زن سخن گفت ؟
زن را از دنیای مادری دور داشته و به کلفتی و منشیگری آقای رئیس وادار کرده اند .
از عزت وعفتش بیرون کشیده و به روسپی گری رسمی و غیررسمی وادارش ساخته اند و این است آن دردی که دنیای غرب از آن غافل مانده و یا آگاه است و تجاهل میکند.
ازدواج و انتخاب همسر : مسأله غریزه جنسی ازمسائل منفور و کریه حیات و وجود آن امری زشت و نا پسند نیست .
اسلام وجود آن را مایه رشد و کمال و دوام و بقا نسل می داند و پیروان خود را به ازدواج و ترک عزوبت دعوت می نماید.
روایات ما حتی توصیه به تسریع در امر ازدواج دارند و از والدین می خواهند که برای فرزند بالغ خود موجبات آن را فراهم آورد.
ارزشهای ناشی از ازدواج بسیارند و از آن جمله است ارزش یافتن زن و مرد و زندگی عبادات و سعادتمندی هایی