دراین بخش قصد دارم بحث جدیدی را راه اندازی کنم که به نظرم این بحث برای همه خصوصا جوونا خیلی مفید باشه ...می خوام درباره راههای رسیدن به آرامش با هم بحث کنیم .آرامش چیزی است که همه دنبالش می گردند.وهرکسی از هر راهی که به نظرش می رسه می خواد این آرامش رو به دست بیاره...
بعضی ها فکر می کنند آرامش توی پول خلاصه می شه ، بعضی فکر می کنند توی خوش گذرونی ها وبرپا کردن پارتی ها وگوش دادن موسیقی وتماشای فیلم و...خلاصه می شه ، برخی با توسل به موادمخدر ،سیگاروتریاک وکراک و خوردن قرصهای روان گردان دنبال این آرامش هستندو...
انصافا آرامش چیه ؟وچگونه به دست می آد.....من می خوام با این بحث ببینم نظر ما آدما راجع به رسیدن به این آرامش چیه ؟چه باید کرد؟وببینم قرآن نظرش چیه وچه راههایی را پیشنهاد می ده تا به این آرامش برسیم؟
از همه شما دوستان عزیز هم دعوت می کنم تاتوی این بحث شرکت کنید ....تا هرچه سریعتر به نتایج خوبی برسیم....
آرامش سرمایه عظیمی است که جز دز سایه الله و محبت آل الله به دست نمی آید.
آرامش گوهر نایاب و گمشده بشر قرن 21 است که برای پیدا کردن آن اینچنین خود را به آب و آتش می زند.
الا بذکر الله تطمئن القلوب
[quote=شهیدان;6521]دراین بخش قصد دارم بحث جدیدی را راه اندازی کنم ...می خوام درباره راههای رسیدن به آرامش با هم بحث کنیم ....
با سلام به دوست عزیز جناب شهیدن 
بحث بسیار خوبی را شروع کردید.
ضمن تشکر از انتخاب موضوع قرآنی و توضیحات شما، درادامه آن...
عوامل تسکین قلب و آرامش در قرآن: 
1- شب 
هو الذی جعل لکم اللیل لتسکنوا فیه والنهار مبصرا ان فی ذلک لایت لقوم یسمعون- (سوره یونس آیه 67) 
2-خانه
والله جعل لکم من بیوتکم سکنا وجعل لکم من جلود الانعم بیوتا تستخفونها یوم ظعنکم ویوم اقامتکم ومن اصوافها واوبارها واشعارها اثثا ومتعا الی حین - (سوره نحل 80 آیه ) 
3- زوج و زوجه 
 [quote=شهیدان;6521]دراین بخش قصد دارم بحث جدیدی را راه اندازی کنم ...می خوام درباره راههای رسیدن به آرامش با هم بحث کنیم ....
با سلام به دوست عزیز جناب شهیدن بحث بسیار خوبی را شروع کردید.
عوامل تسکین قلب و آرامش در قرآن: 1- شب هو الذی جعل لکم اللیل لتسکنوا فیه والنهار مبصرا ان فی ذلک لایت لقوم یسمعون- (سوره یونس آیه 67) 2-خانه والله جعل لکم من بیوتکم سکنا وجعل لکم من جلود الانعم بیوتا تستخفونها یوم ظعنکم ویوم اقامتکم ومن اصوافها واوبارها واشعارها اثثا ومتعا الی حین - (سوره نحل 80 آیه ) 3- زوج و زوجه ومن ءایته ان خلق لکم من انفسکم ازوجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم مودهورحمه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون - (سوره روم آیه 21) 4- یاد خدا ..
الا بذکرالله تطمئن القلوب.(سوره رعد آیه28) دراین آیه با 5 تاکید تنها عامل نهایی آرامش قلب را یاد خدا میداندو بس برای اینکه بخواهیم به آرامش برسیم قدم اول اینه که درک درستی از وقایع اطرافمون داشته باشیم .
تا در مورد وقایع و اتفاقاتی که برامون می افته و مشکلاتی که برامون پیش می یاد ، بینش صحیحی نداشته باشیم ، ثمره ای جز افسردگی روانی و مشکلات روحی و احساس بدبختی و ......
نخواهیم داشت .
بنابر این اولین قدم در رسیدن به آرامش درک صحیح داشتن از معنای زندگی است انسان به دلیل اینکه موجودی کمال گرا و هدفمند است که از بیهودگی و بی معنایی و بی هدفی رنج می برد و سخت گریزان است .
بیهودگی و پوچی ، چنین موجودی را راضی نمی کند و اگر زندگی ، معنا و هدفی نداشته باشد ، زنده ماندن ، ارزشی نخواهد داشت ؛ هرچند تمامی امکانات زندگی فراهم باشد.
علت ناکامی در زندگی ناکامی در رفاه نیست ، بلکه عموما ناکامی در معنا طلبی زندگی است .
مسئله معنا چند حالت پیدا می کند : 1.
فقدان معنا 2.
نا تمام بودن معنا 3.
معنای واقعی حیات 1.
فقدان معنا این حالت برای کسانی است که اصلا معنایی برای حیات پیدا نمی کنند و نه هدفی برای آفرینش می یابند و نه هدفی برای زندگی خویش دارند و دچار بحران بی معنایی هستند .
2.
ناتمام بودن معنای زندگی این حالت برای کسانی است که معنایی برای زندگی داشته اند اما وقتی به آن می رسند ، آن را بی ارزش تر از آن می یابند که که به خاطرش زندگی کنند ؛ این وضعیت زمانی اتفاق می افتد که معنای انتخاب شده توان توجیه همه مسائل زندگی را ندارد .
طرفداران گروه اول از ابتدا دچار افسردگی و ناکامی خواهند شد و طرفداران گروه دوم از نیمه راه و از زمانی که مکتب آنها توان توجیه مسائل زندگی را از دست می دهد ، دچار ناکامی می شوند .
البته این نکته حائز اهمیت است که اساسا مکتب های مادی که با محوریت انسان شکل پیدا کرده اند با چنین مسائلی مواجه می شوند و مکاتب الهی غالبا با این مسائل روبه رو نیستند .
3.
معنای واقعی حیات در بازار معانی انسانی موفق است که اشتباهی در انتخاب معنا و مکتب ارائه دهنده معنا نداشته باشد و انتخابگر خوبی باشد و انتخاب خوب منوط به شناخت دقیق وصحیح از زندگی و دنیا است در این راستا بهترین راهنما دستورات دینی است از آن جمله خداوند در قرآن می فرماید : « قُلْ مَتَاعُ الدَّنْیَا قَلِیلٌ وَالآخِرَهُ خَیْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى» (سوره نساء ، آیه 77( بگو: «سرمایه زندگى دنیا، ناچیز است!و سراى آخرت، براى کسى که پرهیزگار باشد، بهتر است» خداوند در این آیه معنای زندگی را در زندگی آخرت معرفی می کند و خشنودی دنیا را اندک و زودگذر و در آیه ای دیگر می فرماید : « وَفَرِحُواْ بِالْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا فِی الآخِرَهِ إِلاَّ مَتَاعٌ ») سوره زمر،آیه 26 ( «آنها به زندگى دنیا، شاد شدند؛ در حالى که زندگى دنیا در برابر آخرت، متاع ناچیزى است» این آیه نیز همچون آیه قبلی آنان را که زندگی دنیا را هدف خود قرار داده اند مخاطب قرار داده و هدف آنان را پوچ و گذرا معرفی می کند و در حدیثی مشهوری از حضرت رسول (ص) شنیده ایم که : دنیا کشتزار آخرت است .(میزان الحکمه , ج 4 ، ص 1691) و این یعنی دنیا جایگاهی برای حیات است و نه هدف حیات .
بنابراین وقتی خداوند و آخرت معنای زندگی شد، انسان برای رسیدن به او تلاش می کند و در این راه هر سختی را تحمل می کند .
حالا پس از اینکه با معنای حقیقی حیات انسان و هدف آن آشنا شدیم لازم است دیدگاه درستی راجع به دنیا و وقایعی که در آن رخ می دهد داشته باشیم .
دنیا محل سختی ها ما انسان ها موجوداتی خواهان راحتی و آسایش هستیم و می خواهیم که دنیا برای ما چنین باشد و از رسیدن سختی ها به شدت رنجور و آزرده خاطر می شویم ، اما با توجه به آیات و روایات باید این نکته را پذیرفت که دنیا نه تنها جایگاه آسایش و راحتی نیست بلکه جایگاه سختی ها و دشواری ها است از آن جمله می توان به آیه ای از قرآن اشاره کرد : « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ »(سوره بلد ، آیه 4 ( « ما انسان را در رنج آفریدیم » این آیه به ما یادآوری می کند که دنیا برای راحتی و آسایش آفریده نشده است و پیامبر (ص) نیز در این باره می فرماید : « خداوند عزوجل می فرماید: من آسایش و راحتی را در بهشت قرار دادم و مردم آن را در دنیا می جویند و آن را نمی یابند .» (عوالی اللئالی ، ج 4، ص 61( و حتی امام صادق (ع) آسودگی در دنیا را برای مومن امری محال معرفی می کنند.
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 195( بنابراین چیزی که در دنیا وجود ندارد ، راحتی است و جستن آنچه که وجود ندارد ما را به ناکامی و نارضایتی و افسردگی خواهد کشاند و به سرعت ما را در برابر سختی ها بی تاب خواهد کرد و از پای در خواهد آورد ، چه آنکه اگر دنیا جایگاه امن و آسایش بود چه کسی سزاوارتر از ائمه اطهار و معصومین (ع) و پیامبران الهی به آسایش بودند ، حال آنکه می دانیم در دنیا بزرگترین رنج ها و مصائب را معصومین (ع) و پیامبران الهی متحمل شدند و بزرگترین شاهد این مدعا واقعه عاشورا و مصائب وارد بر معصومین در آن روز و پس از آن است .
حال پس از اینکه معنای زندگی و ویژگی دنیا را شناختیم نوبت به آشنایی با شیوه مواجهه با مشکلاتی است که موجبات بر هم ریختن آرامش روانی ما را پدید می آورند .
مواجهه با سختی ها بنابر آنچه ذکر شد ، سختی ها ناگزیرند و ناخواسته و پیش بینی نشده به سراغ ما خواهد آمد در این زمان تنها راه حل این است که شیوه مواجهه صحیح با آنها را بدانیم تا دچار یاس و فرسودگی نشویم : 1.
پذیرش موقعیت اگر باور داشته باشیم که دنیا جایگاه سختی ها ست و ما برای لذت و کامجویی به این دنیا نیامده ایم و این دنیا به سان پلی برای گذشتن است ، باید باور کنیم که سختی ها بخش جدانشدنی زندگی ما هستند و ما از مواجهه با آنها ناگزیریم و بهتر است که در هنگام وقوع آنها از آن فرار نکنیم و بدانیم که سختی ها به خواست ما نیامده اند که به خواست ما بروند ، باید بپذیریم که ما در آمدن و رفتن آنها اختیاری نداریم و وقتی پدید می آیند ، حذف کردن آنها و حتی فرار از آنها نا ممکن است و بی تابی کردن در برابر آنها نیز کمکی به ما نمی کند ، بنابراین شایسته تر این است که سختی ها را به عنوان یک واقعیت زندگی بپذیریم و با آنها کنار بیاییم و سعی در مهار موقعیت ناخوشایند داشته باشیم .
حضرت امیر المومنین (ع) می فرمایند : « همانا برای سختی ها پایانی است که هر کس به آن دچار شود ، باید به پایان آن برسد .
پس برای انسان خردمند ، زیبنده است که هرگاه گرفتاری به او رسید ، کنار آن بیارامد تا زمان آن به سرآید ؛ چرا که دفع کردن آن ، پیش از سر آمدن زمان آن ، افزودن بر رنج آن است.» (کنز العمال ، ج 3 ، ص 752) با توجه به این حدیث پذیرش موقعیت ، نشانه خردمندی است و خردمند کار بیهوده نمی کند ، پس خرد حکم می کند که در زمان سختی ها انسان در کنار سختی ها قرار گیرد .
معنا شناسی سختی ها یکی از عوامل فشار روانی بی معنا بودن حوادث است .
اگر حوادث زندگی بی معنا باشند قابل تحمل نخواهند بود و به سهولت انسان را از پای در خواهند آورد .
اگر به هدفمند بودن و معناداری حوادث باور داشته باشیم ، آنها را تحمل خواهیم کرد.
نکته قابل توجه دیگر اینکه معمولا ما همانند فرموده خداوند : «فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَن وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ» (سوره فجر ، آیه 15 و 16 ) «امّا انسان هنگامى که پروردگارش او را براى آزمایش، اکرام مىکند و نعمت مىبخشد مىگوید: «پروردگارم مرا گرامى داشته است!» و امّا هنگامى که براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مىگیرد مىگوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است!»» حوادث تلخ را ناعادلانه و بی دلیل و اهانت آمیز ارزیابی می کنیم ، و با این تحلیل فشارهای روانی حاصل از مشکلات تشدید می شود .
امام صادق (ع) در همین راستا فرموده اند: « آیا می پنداری خدا به هرکس هر چیز داده از سر تکریم او بوده و از هرکس هر چیز باز داشته از سر خوار کردن او بوده ؟
هرگز !» (بحار الانوار ، ج 7 ، ص 200) پس معنای محرومیت ها خواری و بی مقداری نزد خداوند نیست .
حال باید معنای مشکلات و محرومیت ها را بیابیم .
الف : بلا ، وسیله تکامل انسان مهم ترین ویژگی بلاها قدرت رشد دهندگی آنهاست , همه استعدادهای انسان در حالت رفاه و آسایش پرورش نمی یابد و همانطور که پیش از این اشاره شد دنیا کشتزار آخرت است بنابراین بلاها چون نیروی محرکی است که استعدادهای ویژه انسان را به نمایش می گذارد ، عمل می کنند .
چه اینکه در آخرت کسی برای استعدادهای نهفته اش پاداش نمی گیرد و تنها اعمال است که قابلیت پاداش یافتن را دارد .
و همه سخن در این آیه شریفه آمده است که: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» (سوره ملک ،