دانلود مقاله اخلاق مسلمان

Word 168 KB 14686 20
مشخص نشده مشخص نشده فلسفه - اخلاق
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • دوست داریم زندگى‏هایمان، سرشار از صمیمیت و خونگرمى و صفا باشد.


    حریم انسانها و حرمت همگان، محفوظ بماند و معاشرت‏هایمان نشات‏گرفته از «فرهنگ قرآنى‏» و تعالیم مکتب باشد.


    و این، یعنى «زندگى مکتبى‏».


    پایدارى و استحکام رابطه‏هاى مردمى، در سایه رعایت نکاتى است که‏برگرفته از «حقوق متقابل‏» افراد جامعه باشد.


    در اینکه «چگونه باید زیست‏» و چه سان با دیگران باید رابطه داشت، نکته‏اى‏است که در بحث «آداب معاشرت‏» مى‏گنجد.


    بر خلاف فرهنگ غربى، روح و محتواى فرهنگ دینى ما بر پایه «ارتباط‏»،«صمیمیت‏»، «تعاون‏»، «همدردى‏» و «عاطفه‏» استوار است.

    جلوه‏هاى این فرهنگ‏بالنده نیز در دستورالعملهاى اخلاقى اسلام دیده مى‏شود.


    «زندگى مکتبى‏»، در سایه شناخت این رهنمودها و به کار بستن آنها درصحنه‏هاى مختلف زندگى است، نه با شعار و ادعا.

    به هر میزان که معیشت ومعاشرت ما با اینگونه هدایتهاى دینى در مقوله رفتار، هماهنگ باشد، به همان‏اندازه زندگیهایمان «مکتبى‏» است.

    مسلمان باید به‏گونه‏اى در چارچوب اصول وسنن فرهنگ دینى خودش زندگى کند که با شهامت و افتخار، بتواند «امضاى دین‏»را پاى همه رفتارش بگذارد و زندگیش «برچسب اسلام‏» داشته باشد و الگوى‏اسلامى را بر زندگى خویش در خانه و جامعه، سایه‏افکن سازد.


    «آداب برخورد»، «دید و بازدید»، «رفت و آمد»هاى خانوادگى و دوستانه،نحوه «گفتار» و «رفتار» با اقشار مختلف، «دوستى‏» و حد و حدود آن، مراعات‏«حقوق دیگران‏»، «ادب و سپاس و احترام‏»، از جلوه‏هاى بارز اخلاق معاشرت‏است.

    این‏گونه رابطه‏هاى اجتماعى، با عنوانهاى مختلف و در شرایط گوناگون‏انجام مى‏گیرد.

    گاهى به صورت «صله‏رحم‏» است; در ارتباط با اقوام و بستگان.گاهى نام «عیادت‏» به خود مى‏گیرد; در مورد بیماران.

    گاهى نسبت‏به برادران وخواهران دینى، عنوان «زیارت‏» مى‏یابد، گاهى با همسایگان است، گاهى بامستمندان.

    گاهى هم بر محور اطعام است و گاهى به شکل مسافرتهاى دور ونزدیک و بردن هدیه و آوردن «سوغات سفر».

    گاهى هم براى شرکت در مجلس عقدو عروسى یا مشارکت در مراسم سوگ و تسلیت‏گویى است.


    به هر حال، همه اینها نوعى «رابطه‏» و «معاشرت‏» است و نشان‏دهنده منش‏انسانى و فرهنگ اخلاقى هر فرد.

    اسلام نیز در این باره‏ها بسیار سخن گفته و رهنمودداده است که در این کتاب، گوشه‏اى از معارف و آموزشهاى دین در این زمینه‏ها رامرور مى‏کنیم.


    باشد که «فرهنگ خودى‏» و «هویت دینى‏» را پاس بداریم و با افتخار وسربلندى و رها از سلطه فرهنگى بیگانه و با تکیه بر رهاورد مکتب و وحى، زندگى وروابط خویش را بر پایه ارزشهاى برگرفته از قرآن و اهل بیت (علیهم‏السلام)،سامان بخشیم و براى نسلهاى آینده هم «ادب و اخلاق‏» را میراث بگذاریم.





    آداب مهمانى و ضیافت از برجسته‏ترین خصلتهاى نیکمردان و آزادگان، کرم و سخاوت‏است.

    و همین آزادگى از تعلقات و خوى بذل و بخشش است که‏دیگران را اسیر محبت و احسان مى‏کند.

    «ضیافت‏» و داشتن دستى باز و سفره‏اى گشوده و عطایى پیوسته ومهمان‏دارى و مهمان‏نوازى، از نشانه‏ها و جلوه‏هاى این روحیه فتوت وجوانمردى است.

    معاشرتها، دید و بازدیدها و رفت و آمدها، گاهى به صورت‏«مهمانى‏» است.

    از این رو آشنایى با آداب ضیافت و رسوم دینى مهمانى،در محدوده «اخلاق‏» معاشرت مى‏گنجد.

    این موضوع، دو جنبه و دوطرف دارد: یکى کسى که مهمان مى‏کند، دیگرى آن که مهمان مى‏شود.و هر کدام را آداب و روش و حد و حدودى است، قابل بحث.

    مهمان، برکت‏خانه بعضى، از مهمان گریزانند.

    برخى هم مهمان‏دوستند.

    هر کدام هم‏نشان‏دهنده خصلت درونى افراد است.

    حضرت على(ع) را اندوهگین‏دیدند.

    پرسیدند: یا على!

    سبب اندوه شما چیست؟

    فرمود: «یک هفته‏است که مهمانى برایم نیامده است!...» (1) .

    این کجا؟

    و آن که آمدن مهمان را نزول بلا مى‏شمارد و کوه غم بردلش مى‏افتد و عزا مى‏گیرد، کجا؟

    برکت‏خانه، در آمد و شد مهمان‏است.

    مهمان رحمت الهى است و پذیرایى از مهمان، توفیقى ارجمنداست که نصیب هر کس نمى‏شود.

    مهمان حبیب خداست.

    درضرب‏المثلهاى ایرانى است که: «مهمان، روزى خود را مى‏آورد.» (2) البته این‏ضرب‏المثل، از احادیث اسلامى گرفته شده و ریشه‏اى دینى دارد.

    ازحضرت رسول(ص) روایت است که: «الضیف ینزل برزقه ...»; (3) مهمان،روزى خود را نازل مى‏کند.

    البته اضافه بر این، گناهان صاحبخانه ومیزبان را هم مى‏زداید و این برکتى شگفت است.

    باز هم در این زمینه‏حدیثى از امام صادق(ع) بشنویم که به یکى از یارانش به نام «حسین بن‏نعیم‏» فرمود: - آیا برادران دینى‏ات را دوست دارى؟

    - آرى.

    - آیا به تهیدستان آنان سود مى‏رسانى؟

    - سزاوار است که دوستداران خدا را دوست‏بدارى.

    به خداسوگند، نفع تو به هیچ یک از آنان نمى‏رسد، مگر آنکه دوستشان بدارى.راستى، آیا آنان را به خانه خودت دعوت مى‏کنى؟

    هرگز غذا نمى‏خورم مگر آنکه پیش من دو سه نفر یا کمتر وبیشتر از برادران هستند.

    حضرت فرمود: - آگاه باش که فضیلت آنان بر تو، بیش از برترى تو بر آنان است!

    (راوى که با شنیدن این سخن به تعجب آمده بود، پرسید - فدایت‏شوم!

    من به آنان طعام مى‏دهم، مرکب خویش را دراختیارشان مى‏گذارم، با این حال آنان برتر از منند؟

    - آرى!

    چون وقتى آنان به خانه تو وارد مى‏شوند، همراه خود،آمرزش تو و خانواده‏ات را همراه مى‏آورند و چون مى‏روند، گناهان توو خانواده‏ات را با خویش مى‏برند.

    (4) .

    کسى که خانه‏اى وسیع، امکاناتى فراوان و دستى سخاوتمند دارد،شکرانه نعمتهاى الهى را گاهى باید با انفاق و صدقه، گاهى با اطعام ومهمانى، هدیه، دستگیرى از بینوایان، کمک به محرومان و ...

    ادا کند، وگرنه شهرت و ثروت و مال، وبال او خواهد شد.

    ولیمه‏ ، یک سنت دینى در باره اینکه کى باید سور و اطعام داد، و به چه کسانى و چگونه،در دستورهاى دینى، آداب و نکات فراوانى آمده است که به بعضى‏اشاره مى‏شود.

    موارد مهمانى از توصیه‏هاى حضرت رسول به امیرالمؤمنین(ع) یکى هم این‏بود: «یا على!

    لا ولیمه الا فى خمس: فى عرس او خرس او عذار او وکار او رکاز»; (5) .

    یا على!

    جز در این پنج مورد، ولیمه‏اى (اطعام و مهمانى‏دادن)نیست: ازدواج و عروسى، تولد نوزاد، ختنه کردن کودک، ساختن یاخریدن خانه، بازگشت از سفر حج.

    در این موارد، سزاوار است که انسان به این بهانه و مناسبت،سفره‏اى بگسترد، ذبحى کند و مؤمنان را به مهمانى دعوت کند.

    در حدیث دیگرى از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمود: هر کس‏مسجدى ساخت، گوسفند چاقى را ذبح کند و از گوشت آن به محرومان‏بینوا اطعام کند و از خداوند بخواهد که شر سرکشان جن و انس وشیطانها را از او دور کند.

    (6) .

    مهمانى براى هر یک از موارد یاد شده، سنتى اسلامى است که دلهارا به هم مهربانتر و صفا و صمیمیت میان جامعه را بیشتر مى‏کند و اقوام‏و دوستان، یکدیگر را مى‏بینند و آشناتر مى‏شوند، روحها شاداب‏تر وزندگیها بانشاطتر مى‏شود.

    در زندگى اولیاء دین و پیشوایان معصوم نیز، نمونه‏هاى فراوانى ازاین گونه ضیافتها دیده مى‏شود.

    از جمله به این نمونه دقت کنید: امام‏هفتم، حضرت کاظم(ع) براى تولد یکى از فرزندانش ولیمه و اطعام‏داد و به مدت سه روز در مسجدها و کوچه‏ها، در ظرفهایى به مردم‏«فالوده‏» داده شد.

    برخى پشت‏سر، این کار را بر حضرت عیب گرفتند.وقتى امام کاظم شنید، در پاسخ آن عیبجویى، به سنت انبیا و روش‏پیامبر اکرم(ص) استناد نمود.

    (7) .

    مهمان‏نوازى گرچه بادیه‏نشینان عرب به مهمان‏نوازى معروفند، همچنین‏عشایر خودمان در ایران، ولى در بسیارى از شهرها و مناطق، باجلوه‏هاى زیباى مهمان‏دوستى مواجه مى‏شوید.

    شاید شما هم نام‏برخى از شهرها و مناطق را به عنوان مهمان‏نواز و مهمان‏دوست‏شنیده‏اید که در این خصلت، مشهورند و زبانزد خاص و عام.

    این نیزریشه در فرهنگ دینى و باورهاى مذهبى دارد و تعلیمى است که ازقرآن و دین فرا گرفته‏اند.

    اساسا دین ما، یکى از مؤثرترین عوامل‏شکل‏دهنده به «فرهنگ عمومى‏» در جامعه ایرانى و اسلامى است.

    در روایات اسلامى، حتى فصلى به عنوان «باب اقراء الضیف واکرامه‏» (8) وجود دارد که به تکریم و گرامى داشتن و احترام و پذیرایى ازمهمان سفارش مى‏کند و مهمان‏دوستى را خوش مى‏دارد و خوشحال‏شدن از آمدن مهمان را بسیار نیکو مى‏شمارد و خانه بى‏مهمان را دور ازفرشتگان مى‏داند.

    امام باقر(ع) به نقل از پدرانش از قول حضرت پیامبر(ص) فرموده‏است: «اذا دخل الرجل بلده فهو ضیف على من بها من اهل دینه، حتى یرحل‏عنهم ...»; (9) .

    هرگاه کسى وارد شهرى شد، او مهمان همدینان خودش در آن‏شهر است، تا آنکه آنجا را ترک کند.

    وقتى تازه‏واردى به یک شهر، مهمان مردم آنجا محسوب شود وآنان وظیفه اکرام و مهمان‏نوازى دارند، ورود مهمان به خانه شخصى‏یک مسلمان، ضرورت اکرام و پذیرایى بیشترى را داراست.

    از همین‏جاست که اگر شهرى پذیراى مهمانهاى خارجى، سیلزدگان، آوارگان‏جنگ، آسیب‏دیدگان از زلزله و حوادث و آوارگان از یک کشورهمسایه باشد، به حکم وظیفه انسانى و به دستور اخلاقى اسلام، وظیفه‏آن شهروندان است که با آغوشى باز و گرم و برخوردى کریمانه وبزرگوارانه، مهمان‏نوازى کنند.

    از پیامبر اکرم(ص) روایت‏شده است که‏فرمود: «اکرموا الضیوف و اقروا الضیوف‏» (10) ، مهمانها را اکرام و پذیرایى کنید.

    پرهیز از اسراف و ریا هر عمل خیر و شایسته‏اى، گاهى دچار برخى آفتها مى‏شود.

    با همه‏ستایشى که از پذیرایى شایسته از مهمان شده، اگر جنبه تعادل رعایت‏نشود و به مرز اسراف و ولخرجیهایى برسد که اغلب، روى چشم وهم‏چشمى است، یا ریشه در خودنمایى و تفاخر دارد، ناپسند است وهمین کار مقدس و خداپسند، از قداست و محبوبیت نزد خدا مى‏افتد.

    اطعام، با همه ارزشى که دارد، آنجاست که «فى‏الله‏» و «لله‏» باشد و به‏قصد سیر کردن شکمى گرسنه یا شاد کردن برادرى مؤمن یا تقویت‏رابطه‏هاى خویشاوندى و صله رحم باشد.

    درست است که از نعمت الهى باید بهره گرفت، اما با حفظ حد ومرز ارزشى آن و فراتر نرفتن از مرز اعتدال، و انجام دادن آن کار به‏صورتى خردمندانه و شرع پسند و عرف‏پذیر!

    روزى حضرت امیر(ع) به «علاء بن زیاد» که خانه‏اى وسیع و مجلل‏براى خود ساخته بود، فرمود: با این خانه بزرگ، در این دنیا مى‏خواهى‏چه کنى؟

    تو در آخرت، به چنین منزل وسیعى بیش از دنیا نیاز دارى;مگر آنکه بخواهى از همین خانه وسیع دنیوى، به آخرت برسى، مثل‏اینکه در این خانه از مهمان پذیرایى کنى، صله رحم نمایى، به بستگانت‏برسى، حقوقى را که از این خانه بر گردن دوست تو ادا کنى.

    در این‏صورت، از همین خانه به آخرت مى‏رسى!

    ...

    (11) .

    گاهى اصل مهمانى‏دادن، ریاکارى است.

    گاهى نوع غذا و محل‏اطعام و کیفیت‏سفره‏چیدن، تظاهر و خودنمایى است.

    گاهى مهمانهاى‏خاص و مدعوین، شایسته اطعام نیستند، یا با انگیزه‏هاى ریاکارانه وحسابگرانه و مصلحت اندیشانه دعوت مى‏شوند.

    همه اینها نارواست و هدر دادن نعمتهاى الهى.

    پیامبر خدا(ص)فرمود: هرکس طعامى را از روى ریا و خودنمایى اطعام کند و مهمانى‏دهد، در روز قیامت، همانند آن را خداوند از طعامهاى دوزخى به اومى‏خوراند.

    (12) .

    و امام باقر(ع) فرمود: «ولیمه‏»، در حد یکى دو روز، کرامت وبزرگوارى است، بیشتر از آن، ریا و سمعه است: «الولیمه یوم او یومین مکرمه و مازاد ریاء و سمعه.» (13) .

    البته اینها در سوردادنها و مهمانیهاى رایج و مرسوم به مناسبتهاى‏یاد شده است.

    اما اصل مهمان‏دوستى و کرم و اطعام به محرومان،سخاوتى است که هرچه بیشتر و مستمرتر باشد، بهتر و زیبنده‏تر است.

    «هاشم‏»، جد بزرگ رسول خدا، همیشه سفره‏اى باز داشت و غذاى‏آماده او و خانه مهیایش براى عامه مردم، او را به سیادت و آقایى قریش‏رسانده بود.

    «حاتم طایى‏»، سخاوتمند معروف عرب، خانه‏اى داشت که ملجامردم و محل امید بینوایان و مسافران و مهمانان مختلف بود.

    امام حسن مجتبى(ع) مهمانخانه‏اى در منزل داشت که به طورمعمول، از طبقات مختلف، بویژه افراد غریب و بى‏خانه و بینوا ومسافران و یتیمان و محرومان، پیوسته از آن بهره‏مند مى‏شدند.

    براى کریمان بلندهمت، «اطعام‏» لذتى بیش از طعام خوردن دارد وحظ روحى آنان از این رهگذر است.

    چه زیباست این کلام مولا على(ع) که فرمود: «قوت الاجساد الطعام، و قوت الارواح الاطعام‏»; (14) .

    قوت و غذاى جسم، غذا خوردن است، ولى غذاى روح، اطعام وغذا دادن.

    کسى مى‏گفت: بزرگترین لذت روحى من وقتى است که عده‏اى‏نیازمند و تهیدست را به مهمانى دعوت کنم و آنها سر سفره نشسته ومشغول خوردن باشند و من از دور، این صحنه را نگاه کنم و لذت ببرم!

    در «قابوسنامه‏» چنین توصیه مى‏کند: «چون میهمان کنى، از خوبى و بدى خوردنیها عذر مخواه، که این طبع‏بازاریان باشد، هر ساعت مگوى که فلان چیز بخور، خوب است!

    یا چرانمى‏خورى؟

    یا من نتوانستم سزاى تو کنم، که اینها سخن کسانى است که یک بارمیهمانى کنند.» (15) .

    آداب مهمانى ضیافت و مهمانى دو طرف دارد: یکى مهمان مى‏شود، دیگرى میزبان است.

    یکى بر سر سفره دیگرى مى‏نشیند و طعام مى‏خورد، دیگرى‏سفره مى‏گسترد و اطعام مى‏کند.

    لذت یکى در غذا خوردن است، ودیگرى در طعام دادن.

    اصل مهمانى و ضیافت و مواردى را که در اسلام، توصیه به‏مهمانى دادن شده است، بحث کردیم و با میزبانان سخن گفتیم.

    اینک‏سخن با مهمان است و آداب مهمانى رفتن.

    مهمان یا دردسر؟

    در فرهنگ دینى ما، مهمان حبیب خدا و مایه برکت است، هدیه‏اى‏از سوى پروردگار و عامل افزایش رزق و سبب آمرزش گناهان‏صاحبخانه و سبب نزول مغفرت الهى است.

    اینها همه بجا و درست،چرا که فرموده معصومین و تعالیم مکتب است.

    اما در همین جا «هزارنکته باریکتر ز مو» وجود دارد که اگر مهمانى رفتن ما سبب زحمت ورنجش صاحبخانه شود و او را به درد سر بیندازد، آن وقت چه؟

    باز هم‏رحمت است؟!

    البته همه یکسان نیستند و روحیه‏ها متفاوت است.

    بعضیها آمادگى‏پذیرش مهمان ندارند.

    برخى از وضع مالى مناسبى براى مهمان‏نوازى وخرج ضیافت‏برخوردار نیستند.

    بعضى از نظر جا و منزل و امکانات‏پذیرایى آبرومندانه از مهمان در مضیقه و فشارند.

    بعضیها اشتغالاتى‏دارند که مهمانى مزاحم وقت و یا کارشان خواهد شد.

    اینجاست که‏خود


  • فهرست مطالب :

    1. آداب مهمانى و ضیافت 4
    2. مهمان، برکت‏خانه
    3. موارد مهمانى
    4. مهمان‏نوازى
    5. پرهیز از اسراف و ریا
    6. آداب مهمانى
    7. مهمان یا دردسر؟
    8. سلمان و مسلمانى
    9. مهمان ناخوانده
    10. سلام و مصافحه 10
    11. مفهوم سلام
    12. ادب و آداب سلام
    13. دست دادن
    14. شیوه مصافحه
    15. ادب 13
    16. ادب چیست؟
    17. ادب از که آموزیم؟
    18. از ادب پیامبر(ص)
    19. نقدپذیرى 16
    20. نقد و تذکر
    21. شیوه صحیح نقد
    22. نقدپذیرى
کلمات کلیدی: اخلاق - مسلمان

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله اخلاق مسلمان, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله اخلاق مسلمان, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله اخلاق مسلمان

مقدمه دوست داریم زندگى‏هایمان، سرشار از صمیمیت و خونگرمى و صفا باشد. حریم انسانها و حرمت همگان، محفوظ بماند و معاشرت‏هایمان نشات‏گرفته از «فرهنگ قرآنى‏» و تعالیم مکتب باشد. و این، یعنى «زندگى مکتبى‏». پایدارى و استحکام رابطه‏هاى مردمى، در سایه رعایت نکاتى است که‏برگرفته از «حقوق متقابل‏» افراد جامعه باشد. در اینکه «چگونه باید زیست‏» و چه سان با دیگران باید رابطه داشت، ...

(آذرخور) ابوالحسن آذرخوربن استاد جشنش- مهندسریاضیدان ایرانی(نیمه دوم سده چهارم- ثلث اول سده پنجم) ریاضیدانی بوده است معاصر بیرونی – زیرا بیرونی در بعضی از مواضع کتاب آثار الباقیه مطالبی را که از او شنیده است نقل کرده است0 نام او در آثارالباقیه در سه موضع به صورتهای(ابوالحسن آذر خورای یزدانخسیس) و (ابوالحسن آذرخور-المهندسن) و (آذر خور المهندس) و در استخراج الاوتار چاپ حیدر آباد ...

چکیده : باپیشرفت صنعت وتکنولوژی بالطبع تغییرات محیط واجتماع , تأثیرات شرکتها برجامعه مورد توجه قرارگرفته است .ازآنجائیکه گردانندگان شرکتها مدیران هستند و نظرات آنان تأثیرگذاراست .لذاتوجه به اخلاق مدیران نیز مسئول بودن آنها درقبال جامعه تحت عنوان مسئولیت اجتماعی مدیران موردبحث سالهای اخیر بوده است درمقاله ای که پیش روی دارید باارائه تاریخچه اخلاق ومسئولیت اجتماعی مدیران ونیز ...

ایمان: اولین خصوصیت یک ورزشکار مسلمان، ایمان و تقوای اوست. نیرومند بودن به تنهایی از نظر اسلام ارزشی ندارد. آن چه معیار ارزش است، تقوا است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: "انّ اکرمکم عندالله اتقیلکم؛ گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزکارترین شماست." البته انسان پرهیزکار و با ایمان، هر چه قوی تر و نیرومندتر باشد، بهتر است، اما قوی بودن به تنهایی کافی نبوده و ملاک ارزش نخواهد ...

اخلاق دانشجویی از زبان امام خمینی(ره) علم توحید هم اگر براى غیر خدا باشد، از حجب ظلمانى است; چون اشتغال به ماسوى الله است. اگر کسى قرآن کریم را با چهارده قرائت لما سوى الله حفظ باشد و بخواند، جز حجاب و دورى از حق تعالى چیزى عاید او نمى شود. اگر شما درس بخوانید، زحمت بکشید، ممکن است عالم شوید، ولى باید بدانید که میان «عالم» و «مهذب» خیلى فاصله است. استاد ما ...

آشنایی با مراحل رشد و مشخصات کودکان در سنین مختلف، ابزار بسیار مهمی در مراقبت و تعلیم و تربیت کودکان است. زیرا والدین را آگاه می سازد تا در چه محدوده سنی، منتظر چه نوع تغییراتی در کودک باشند و انتظارات خود را با موقعیت سنی و مراحل رشد تنظیم کنند و در تربیت کودک، روشهایشان را با میزان ادراک و توانایی های کودک هماهنگ سازند. بدیهی است اطلاع از خصوصیات کودک در هر سن به معنی آن نیست ...

نقش اخلاق و مشورت در سیره عملى پیامبر اسلام (ص) یکى از شاخصه هاى پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام‏دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسان‏ها بود، این خلق نیکوتا بدان حدى بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به‏سزایى داشت: 1- اخلاق پیامبر (ص) 2- شمشیر و مجاهدات حضرت على (ع) 3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (س) در قرآن مجید، به نقش اخلاق پیامبر (ص) درپیشرفت اسلام و جذب ...

اگر انسان مقایسه‌ای بین وضع انحطاط اخلاقی مسلمانان امروزه و رهبریهای‌ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در مورد اخلاق داشته باشد، متوجه می‌شود که تا چه اندازه ‌میان آن برنامه و این روش ‌رفتار فاصله و بیگانگی وجود دارد! با دقت در این وضع اسفبار به این نکته پی می‌بریم که مشکلات و گرفتاریهای ‌کنونی ممالک اسلامی بر اثر نقشه‌های وسیع استعمار است که در نتیجه آن‌، هستی مسلمانان را ...

علوم اسلامی را که اکنون موضوع بحث است چند گونه می توان تعریف کرد و بنا به هر تعریف ,موضوع فرق می کند. 1- علومی که موضوع و مسائل آن علوم اصول یا فروع اسلام است و یا چیزهایی است که اصول و فروع اسلام به استناد آنها اثبات می شود , یهنی قرآن و سنت , مانند علم قرائت , علم تفسیر , علم حدیث , علم کلام نقلی , علم فقه , علم اخلاق نقلی. 2- علوم مذکور در فوق به علاوه علومی که مقدمه آن علوم ...

چکیده : امروزه شاهد این هستیم که اخلاقیات در سازمانها و جوامع کمرنگ شده و مادیات و منافع فردی جای خود را به ارزشهای اخلاقی داده اند . در این مقاله سعی شده ابتدا در مورد اصول مدیریتی در جوامع اسلامی بحث شود و سپس خصوصیات و ویژگیهای عمومی مدیر اخلاقی بیان شده و در انتها عوامل خود کنترلی را که موجب می شود فرد به اصول اخلاقی پایبند باقی بماند بیان شده است .   مقدمه امروزه که ...

ثبت سفارش