دانلود مقاله اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر

Word 70 KB 14712 20
مشخص نشده مشخص نشده حقوق - فقه
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • شکی نیست که این اعلامیه، برای روشن کردن افکار، و جلوگیری از تعدیات، و آماده کردن مردم، برای محترم شمردن حقوق دیگران، و تفاهم بیشتر، اثر بسزائی داشته و در حد خود، قدم بزرگی بود که در تاریخ بشریت، برداشته شده است.
    ولی منظور ما اینست که می‌خواهیم بدانیم: این همه سروصدائی که این اعلامیه در جهان، به راه انداخته، افکار عمومی ملتها را بخود جلب کرده و در هر مجلس و محفل و کنفرانسی، با آب و تاب خاصی از آن یاد می‌شود، و برای سالگردش، جشنها می‌گیرند، مطبوعات و دستگاههای تبلیغاتی درباره‌اش مدیحه‌سرائی می‌کنند، مقاله‌ها و کتابچه‌های ویژه‌ای درباره اهمیت و عظمت آن، نشر می‌دهند، و بعنوان آخرین و کوبنده‌ترین حربه حقوقی، از مواد آن، استفاده می‌نمایند، آیا از نظر حقوقی می‌تواند بپایه قوانین اسلامی برسد یا خیر؟
    آیا چه تناسبی بین این اعلامیه که وسیله متخصصین و شخصیتهای بزرگ حقوقی دنیای روز، تنظیم شده و از زیر نظر 48 شخصیت ممتاز کشورهای مختلف، گذشته، با اعلامیه دیگری بنام اسلام، که به وسیله یک مرد درس نخوانده و مکتب نرفته‌ای بنام «محمد‌بن عبدالله ص» در شبه جزیره عربستان، آن هم در چهارده قرن پیش، تنظیم و ؟آورده شده وجود دارد؟!
    آیا این دو اعلامیه جهانی (اسلام اعلامیه جهانی حقوق بشر) در چه قسمتهایی با هم تصادم، و در چه مواردی با هم، توافق دارند؟
    آیا در مواردی که با هم، تصادم دارند، حق با کدام است؟

    اسلام یا اعلامیه جهانی حقوق بشر؟
    و بالاخره، آیا این اعلامیه، مشتمل بر مسائل حقوقی جدید و ارزنده‌ای است که در آئین همه‌جانبه اسلام، نباشد؟

    و یا آنکه محتویات آن، تنها برای دنیای اروپا و غرب، که تازه چند صباحی است، دوران توحش و جهالت را پست سر، گذارده (اگر اینطور باشد) و قدم بدائره تمدن و تکامل نهاده است، تازگی دارد، و اما برای سرزمینهائیکه بوسیله شعاع تعلیمات حیاتبخش اسلام، از دورانهای بسیار پیش، روشن شده و دارای تمدن درخشان و چشم‌گیری بوده است، به هیچوجه تازگی نداشته بلکه از مسائل پیش پا افتاده بشمار می‌رود؟!
    و بالاخره، آیا این اعلامیه، مشتمل بر مسائل حقوقی جدید و ارزنده‌ای است که در آئین همه‌جانبه اسلام، نباشد؟

    و یا آنکه محتویات آن، تنها برای دنیای اروپا و غرب، که تازه چند صباحی است، دوران توحش و جهالت را پست سر، گذارده (اگر اینطور باشد) و قدم بدائره تمدن و تکامل نهاده است، تازگی دارد، و اما برای سرزمینهائیکه بوسیله شعاع تعلیمات حیاتبخش اسلام، از دورانهای بسیار پیش، روشن شده و دارای تمدن درخشان و چشم‌گیری بوده است، به هیچوجه تازگی نداشته بلکه از مسائل پیش پا افتاده بشمار می‌رود؟!

    آیا هر چه را که اعلامیه حقوق بشر، مقرر می‌دارد، بایستی همانند «وحی» چشم و گوش بسته تنها به این دلیل که: محصول جهان غرب، و افکار گروهی روشنفکر است، پذیرفت، ولی محتویات آئین اسلام را به جرم اینکه مربوط به چهارده قرن پیش است، بایستی کنار گذاشت و نادیده گرفت؟!

    اینها و صدها مسائل دیگر، مطالبی هستند که تدریجاً در این کتاب، مورد تجزیه و تحلیل، قرار خواهد گرفت و پاسخ‌های صحیح و روشن به آنها داده خواهد شد.

    اسلام آئین مساوات است اسلام برخلاف سنتهای قبیلگی و افتخارات قومی، و رسوم و آداب منطقه‌ای که در زمان ظهورش، در دنیا رواج داشت که گروهی خودکامه از راه داشتن ثروت شخصیت قبیلگی، زبان، نژاد، رنگ ....

    بر گروه دیگر، تفاخر کرده امور یاد شده را مایه امتیاز انسانی دیگر می‌دانستند و از این راه، همواره غول اختلاف و جنگ و تجاوز و اسعمار، دندان خود را به کیان هستی آنان، فرو می‌بردند و دیو کینه و نزاع، سایه شوم خود را بر سر آنا گسترده داشت، قلم بطلان و نادرستی کشید و رسماً علیه اینگونه عقائد زشت و ناصواب، قیام پیگیر و مجدّانه کرد.

    اسلام درعین آنکه می‌داند، افراد بشر از لحاظ سازمان خلقت، چه از نظر مظاهر مادی و چه از نظر لیاقت و استعداد و مظاهر روحی، یکسان نیستند ولی این نابرابری و عدم مساوات را ملاک برتری و امتیاز بعضی دیگر ندانسته، همه افراد بشر را از لحاظ حقوق و تکالیف، برابر می‌داند «بعضکم من بعض».

    مساواتی که اسلام میان افراد بشر قائل است، شامل سه قسمت زیر است: 1ـ مساوات در اصل انسانیت.

    2ـ مساوات در حقوق و تکالیف.

    3ـ مساوات در داوری و اجراء قوانین.

    اینک، قسمت‌های سه‌گانه فوق را مورد بررسی قرار می‌دهیم تا معلوم شود که چگونه اسلام نظام طبقاتی و تبعیضات نژادی را غلط و نادرست می‌داند: 1 تساوی در اصل انسانیت اسلام برخلاف آنهائیکه می‌پنداشتند: آفریدگار قبیله و خدای شهر و مملکت آنها با خدای قبائل و کشورهای دیگر، فرق دارد و روی همین جهت، خود را از دیگران برتر و بالاتر می‌دانستند و در نتیجه نظام طبقاتی در میان آنان، یک اصل مسلم بشمار می‌رفت، معتقد است: آفریدگار تمام موجودات و تمام افراد بشر یکی است، و غیر از او آفریدگار دیگری وجود ندارد: «و خدای شما، خدای یکتا است، نیست خدائی مگر او که بخشاینده و مربان است» اسلام هیچگاه نظر آنانرا که می‌پنداشتند: گروهی از «قسمت علیای خدا!» و گروهی دیگر مانند «نجسها» از قسمت سفلای او آفریده شده‌اند و در نتیجه «برهمنان» همواهر بالاترین طبقات اجتماع، و دیگران در مرتبه بعدی قرار دارند!

    صحیح نمیداند بلکه عقیده دارد: تمام افراد بشر از هر نژاد و رنگ، از یک پدر و مادر آفریده شده و با هم برادر و برابرند و لذا همواره آنها را با کلمه «یا ایها الناس» و «یا بنی آدم ـ ای فرزندان آدم» خطاب میکند: «ای مردم، از خدائیکه شما را از یک پدر و مادر آفرید و از آنها نسلهای بعدی را پدید آورد، به پرهیزید درست است که عوامل گوناگون طبیعی وئ جغرافیائی از قبیل: آب و هوا، نحوه تغذیه، وراثت، شرائط خاص زندگی و نظائر اینها جهاتی هستند که افراد بشر را از لحاظ نژاد، رنگ، زبان، ثروت، شغل و حتی عقائد سیاسی و مذهبی متفاوت میسازند، ولی به عقیده اسلام، اینگونه اختلافات ظاهری هیچگاه باعث آن نمیگردد که «در حقیقت و ذات انسانیت» تفاوت و امتیازی پدید آید، بطوریکه بعضی بر بعض دیگر، از نظر «انسانیت» امتیاز و برتری داشته باشند و دیواری به عظمت دیوارچین، بنام «نظام طبقاتی» و «تبعیضات نژادی» در میان آنان کشیده شود که مانع آنان از برابری و یک نواختیی در برابر قانون گردد، خیر، اسلام معتقد است: اینگونه اختلافها که لازه طبیعی و آفرینشی افراد بشر است، برای دو منظور است: 1ـ مردم از این راه آفریدگار جهان را بشناسند و بدانند: طبیعت بی‌شعور، هیچگاه نخواهد توانست اینهمه نقش و نگار سحرانگیز که بر در و دیوار وجود، نقش بسته است و اینهمه جلوه‌های گوناگون، که همچون چشم و خط و خال و ابرو، هر کدام بجای خویش نیکو گذارده شده‌اند، پدید آورد، بی‌شک این تفاوت‌ها و مظاهر گوناگون از اراده حکیمی دانا و توانا سرچشمه گرفته است: «از نشانه‌های شناسائی خدا، آفرینش آسمانها و زمین، و اختلاف زبانها و رنگهای شما است که در این برای جهانیان، عبرتی است» 2ـ همانطوریکه گلهای گلستان، با لوان و اشکال و بوهای مخصوصی زینت یافته و خودنمائی میکنند و آنچه که بیش از همه‌چیز، شخص ناظر و تماشاکننده را تحت تأثیر قرار میدهد و بر نشاط او میافزاید، همین تنوع و اختلاف رنگها است.

    همین اختلاف رنگها و شکلها و بوهای آنها است که آنها را از هم ممتاز و در عین حال خواستنی‌تر میکند، اختلاف افراد بشر از لحاظ رنگ و زبان و نژاد و نظائر اینها نیز باین منظور است که آنها بدینوسیله از یکدیگر شناخته شوند تا نظام زندگی اجتماعی از هم پاشیده نشود نه آنکه اینگونه اختلافات، دلیل بر تفاوت شخصیت انسانی افراد و ملاک حقانیت نظام طبقاتی و افسانه نژادی باشد: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم یعنی: ای مردم ما شما را از یک پدر و مادر آفریدیم و شما را ملتها و قبائل مختلف قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید، گرامی‌ترین شما نزد خدا، پریهزگارترین شما است» مطالعه و دقت در جملات این آیه به خوبی نشان میدهد که اسلام چگونه و با چه منطقی با نژادپرستی و اختلاف طبقاتی مبارزه میکند: قرآن تمام مردم را مخاطب میسازد و با کلمه «یا ایها‌الناس» با آنها خطاب میکند نه آنکه قبلیه خاص، و یا ملت و نژاد مخصوصی را مورد توجه و خطاب، قرار دهد.

    قرآن، مردم را توجه باصل اولی آنها همان آدم و حوا، باشد میدهد تا بدینوسیله بآنها یادآورد شود شمائیکه از نسل یک پدر و یک مادر هستید و از لحاظ نسب با هم برادر و خواهرید اگر چه بعضی زیبا و بعضی دیگر زشت، برخی غنی و برخی دیگر فقیر.

    جمعی عرب و جمعی دیگر عجم باشند، این‌گونه اختلافهائی جزئی که لازمه طبیعی و جغرافیائی افراد است، نباشد عامل جدائی و مایه گسستن پیوند، «اخوت و برادری» شما گردد!

    بلکه فلسفه این نوع اختلاف، تنها برای شناسائی و برقراری نظم اجتماع است نه دشمنی و استشمار «وجعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا».

    از همه اینها که بگذریم، نکته‌ایکه بسیار جالب توجه است اینست که: زیبائل ثروت، حسب و نسب، منطقه زندگی و نظائر اینها هیچگاه نمیتواند معیار شخصیت افراد باشد زیرا بقول سعدی«ای بسا ابلیس آدم رو که هست» چه بسا افرادی هستند با آنکه دارای جمال و مالند و از لحاظ حسب و نسب، دارای خانواده‌ای اصیل و ریشه دارند ولی از شخصیت معنوی و شایستگی بکلی بی‌بهره‌اند ولی در مقابل چه بسا افرادی که نه زیبائی و مال دارند، و نه دارای حسب و نسب اصیل و ریشه‌داری هستند، و نه از لحاظ نژاد و زبان و غیره سرامد دیگرانند، ولی از جهت شخصیت معنوی و شایستگی در یک مرتبه بسیار بلندی قرار دارند.

    آیا از عدالت و انصاف است که آن «ابلیست آدم رو» بر این فرشته آدم صورت تنها باینت دلیل که چهره‌ای زیبا و یا مالی فراوان و یا حسب و نسبی چنین دارد، ادعای برتری نموده، در حقوق و انسانیت، خود را از او برتر بداند؟!

    آیا چنین امتیاز و تبعیضی ظلم محض، نسبت به آن فرد لائق و شایسته‌ای همه‌گونه کمالات انسانی و شخصیت معنوی را دارا است ولی بقول طرفداران تبعیضات نژادی تنها «طبیعت، رنگ پوستش را سیاه کرده است» نخواهد بود؟!

    آیا اسلامیکه آئین عدالت و انصاف است میتواند طرفدار تز غلط اختلاف طبقاتی و تئوری تبعیضات نژادی باشد؟

    روی این حساب است که قرآن مجید، نظر قاطع خود را درباره نادرستی نژادپرستی و امتیاز طبقاتی در ذیل آیه اینطور بیان داشته است «ان اکرمکم عندالله اتقیکم: گرامی‌ترین شما در پیشگاه خدا شایسته‌ترین و پرهیزکارترین شما است.» خطابه پیغمبر اسلام پیغمبر اسلام، در آخرین سال زندگانیش، هنگامیکه از عمل «حج» فراغت پیدا کرد، در برابر انبوه جمعیت، در باب‌الغاء تبعیضات نژادی و ترغیب باصول اخوت و برادری، چنین فرمود: «ای مردم خدای شما یکی است، پدر شما یکی همه شما از نسل آدمید، آدم هم از خاک آفریده شده است، گرامی‌ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شما است، هیچگونه فضیلت و برتری، عرب بر عجم، و نه عجم بر عرب، و نه سرخ‌پوست و سپیدپوست، و نه سفیدپوست بر سرخ‌پوست، ندارد.

    فضیلت و افتخار، تنها از راه شایستگی و پرهیزگاری است.

    ای مردم، گفتارم را بشنوید و درباره‌اش، اندیشه و تعقل کنید، هر مسلمانی برادر مسلمان دیگر است و مسلمین همه با هم برادرند، بنا بر این تصرف در مال او بر دیگران حرام است جز آنچه که از روی رضایت او باشد» روح اخوت و برادر در اسلام عواملی که ممکن است که در میان افراد جامعه و ملتها ایجاد روح یگانگی کند در نظر ابتدائی یکی از جهات زیر است: 1ـ نژاد و خون 2ـ وطن و محل سکونت 3ـ زبان 4ـ آئین و مذهب اسلام، مسأله همخونی، هم‌وطنی و همزبانی را موضوعات اصیل و قابل ارزش نمیشناسد.

    اسلام معتقد است که جهات یاد شده نمیتواند در میان افراد و ملتها یک پیوند مقدس و ناگسستنی ایجاد نموده، رفتار مردم را نسبت بیکدیگر، رفتار برادران و مخلصانه سازد.

    اسلام میگوید: عوامل نامبرده گرچه ممکن است تا حدودی، حلقه اتصال در مردم پدید آورد، و آنها را در غم و شمادی همدیگر شریک نماید ولی هرگاه جهات نیرومندی مانند، مظاهر دلفریب مادی با عوامل فوق، اصطکاک و تصادم، پیدا کند، در آنصورت، حلقه اتصال میان آنها از هم گسسته روح عناد و دشمنی جایگزین وحدت و یگانگی خواهد شد.

    ولی چنانچه افراد و ملتها دارای یک آئین و مذهب باشند یعنی: بدانند آفریدگار حیکم و دانائی آنها را برای رسیدن به کمال انسانی آفریده و برای بهتر زیستن آنان، آئین و مقررات سعادت‌بخش و جامع‌الاطرافی بنام «دین» مقرر داشته است و نیز بدانند: با مرگ و پشت سرانداختن این دنیا کتاب عمر آنان بسته نمیشود و بالاخره از پس

کلمات کلیدی: اسلام - اعلامیه - جهانی - حقوق بشر

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر

حقوق بشر در اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر حقوق بشر که به زبان فرانسه droits lhomme و به انگلیسی Human Rights و به عربی حقوق الانسان نامیده شده است طبق نظریه مکاتب آزادیخواه عبارت است از حقوقی که لازمه طبیعت انسان است , حقوقی که پیش از پیدایی دولت وجود داشته و مافوق آن است و بدین جهت دولت ها باید آنرا محترم بشمارند . به تعبیر روشن تر , در مکاتب آرمان گرا نظر بر این سات که پاره ...

اسلام و حقوق بشر علامیه جهانی حقوق بشر که در دهم دسامبر 1948م با چهل و هشت رأی موافق و هشت رأی ممتنع به تصویب رسید (1) از همان ابتدای شکل‌گیریِ مقدمات آن، مناقشات مهمی را برانگیخت و تفاوت‌های بنیادی فراوانی را در ارزش‌ها و فرهنگ‌های ملل آشکار ساخت. این مناقشات و تفاوت‌ها، سرانجام در دو قلمروی «بین‌تمدنی» و «درون¬تمدنی»، و سه عرصه «فلسفی»، ...

اسناد بین‌المللی حقوق بشر از دیدگاه اسلام(قسمت اول) چکیده این مقاله سه موضوع اصلی را که در اسناد بین¬المللی حقوق بشر مطرح گردیده مورد بررسی قرار داده است و آنها را از دیدگاه اسلام مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد. موضوع‌های مذکور عبارتند از ازدواج ، مجازات اعدام، واژه‌شناسی‌ها و ویژگیهای آنها می‌باشد. تکیه من محدود به دو سند بین‌المللی است: اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین ۱۹۶۶ ...

وکلا و پیشبرد حقوق بشر ر جهان امروز ادبیات تخصصی مربوط به گرایشهای مختلف حقوقی و کاربرد از رشته های مختلف حقوق در ععرصه های متنوع اجتماعی منجمله در عرصه قضاوت یا مشاوره حقوقی و وکالت بسیار گسترده است. آشنایی با ادبیات مزبور قطعا\" در طرح ایده های جدید در سطح داخلی و اتخاذ روشهای مناسب با نیازهای کشور امری مفید است. نوشته زیرااز جمله مقالات کوتاهی است که از سوی یک شخصیت ...

حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی نسبت میان حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی از مباحث مهم حوزه علوم انسانی در محافل علمی و سیاسی خصوصاً در دهه‌های گذشته بوده است. در این خصوص دیدگاه‌های متنوعی ابراز شده که می‌توان خلاصه آنها را به شرح زیر برشمرد: 1- در دیدگاه اول که عمدتاً از سوی کشورهای غربی دنبال می‌شود تأکید بر این است که حقوق‌بشر جهان‌شمول است و گوناگونی‌های فرهنگی نمی‌توانند تأثیری بر هنجارهای ...

دین و حقوق بشر مانی که جایزه ی صلح نوبل سال 2003 میلادی به شیرین عبادی اختصاص یافت و او در اظهار نظری به این مناسبت، اسلام را با حقوق بشر سازگار دانست، بحث در این باره بالا گرفته است. هدف نوشته ی زیر زدودن برخی ابهامها در بررسی گفتمانهای مربوط به این موضوع است. در این نوشته، که موضوع اصلی آن روش تحلیل گزاره ها با نظر به گفتمان بستر ساز آنهاست، گزاره ی سازگاری دین و حقوق بشر در ...

نشور آزادی نوع بشر کوروش بزرگ بی تردید جزء بزرگترین افتخارات آریاییها و سرزمین ایران می باشد چرا که روحیه خداجویی؛آزادگی و عدالت خواهی ایرانیان را در بیش از ۲۵۰۰سال پیش از زبان سردار بزرگ خویش به جهانیان اعلام می نماید .آن هم در زمانی که جنگ و خون ریزی وظلم واستثمار یکدیگردر میان اقوام وحشی و متمدن آنروز امری رایج و عادی بشمار می آمد و تمدن بشری هنوز مراحل تکامل خود را کامل طی ...

در تمدنهای سنتی امر قدسی در همه ی شئون حیات بشری متجلی است ولی امروزه متأسفانه همه ی امور را از دیدگاه ناقص علوم ناسوتی بشری می نگرندو جایگاه امر قدسی را در شئون حیات بشری لحاظ نمی کنند .ما در اینجا قصد کرده ایم تا دیدگاه سنتی را در ارتباط با بحث حقوق شهروندی احیا کنیم .از دید ما حقوق شهروندی ناظر به حقوق فطری انسان است و سلب ناپذیر، غیر قابل تخلف و ازلی و ابدی است. انسان موضوع ...

در تمدنهای سنتی امر قدسی در همه ی شئون حیات بشری متجلی است ولی امروزه متأسفانه همه ی امور را از دیدگاه ناقص علوم ناسوتی بشری می نگرندو جایگاه امر قدسی را در شئون حیات بشری لحاظ نمی کنند .ما در اینجا قصد کرده ایم تا دیدگاه سنتی را در ارتباط با بحث حقوق شهروندی احیا کنیم .از دید ما حقوق شهروندی ناظر به حقوق فطری انسان است و سلب ناپذیر، غیر قابل تخلف و ازلی و ابدی است. انسان موضوع ...

فصل اول ضرورت وجود قانون در جامعه «برای اثبات ضرورت وجود نظام قانونی در هر جامعه، از دو مقدمه بهره می‌گیریم: اول- ضرورت عقلی زندگی اجتماعی بشر در باب منشا پیدایش جامعه و زندگی اجتماعی در میان فیلسوفان و اندیشمندان اختلاف فراوانی بروز کرده ایت و توافقی صورت نپذیرفته است به اعتقاد ما، هم در پیدایش جامعه و هم در دوام و استمرار آن، عامل طبیعی و غریزی و عامل عقلانی با هم تاثیر ...

ثبت سفارش