پیامبر از طرف خداوند مامور بود شخصاً با اسیران گفتگو کند و آنان را ارشاد و تبلیغ نموده و به آنان امید بدهد .
کفتگوی مستقیم بالاترین شخصیت با اسیر کافر محارب ، بالاترین عنایت اسلام و رسول خدا به اسیران است .
طبق فرمان خدا که دستور می دهد : اگر مخالفان تمایل به صلح نشان دادند تو نیز دست آنها را عقب نزن و تمایل نشان بده – رفتار پیامبر با مخالفان ، بر همین اساس بود .
البته در سوره انفاق آیه 58 می خوانیم : هر گاه از توطئه دشمن و نداشتن حسن نیت او بویی بردی ، فوراً با اعلام قبلی ، پیمان را لغو کن .
این قرآن است که می فرماید : یهود و نصارا را در مسائلی که مورد توافق هر دو دسته است به وحدت و همکاری دعوت کن .
به اهل کتاب بگو : بیایید در محور توحید و مبارزه با شرک و طاغوت زدایی با هم توافق داشته باشیم .
آری ، وحدت در توحید و نفی شرک در مکتب اسلام ارزش دارد .
مشرکان از پیامبر اکرم (ص) خواستند که یا احترام به بت ها بگذارد و یا مهلت یکساله برای ادامه بت پرستی به آنان بدهد و پیامبر نزدیک بود اندکی تمایل نشان دهد که با هشدار خداوند روبرو شد .
قرآن می فرماید : بسا نزدیک بود که تو را از آنچه به تو وحی کردیم غافل کنند دیگری غیر از وحی را به ما نسبت دهی و آنگاه تو را دوست خود بگیرند .
و اگر ما تو را استوار نکرده بودیم نزدیم بود اندکی به آنان تمایل کنی .
اگر اندکی کوتاه می آمدی دو برابر سایر منحرفان در دنیا و آخرت عذابت می کردیم .
 قرآن می فرماید : بسا نزدیک بود که تو را از آنچه به تو وحی کردیم غافل کنند دیگری غیر از وحی را به ما نسبت دهی و آنگاه تو را دوست خود بگیرند .
اگر اندکی کوتاه می آمدی دو برابر سایر منحرفان در دنیا و آخرت عذابت می کردیم .
انبیا باید قاطع و نفوذ ناپذیر باشند .
انحراف گرچه اندک باشد از کسی مانند پیامبر قابل بخشش نیست ای پیامبر ( گرچه سیره تو آن است که در تشییع جنازه و دفن مسلمانان حاضر می شوی لکن حساب مسلمانان نماهای منافق از دیگران جداست ) .
بر مرده هیچ یک از آنان نماز مگزار و بر قبر آنان حاضر مشو .
اسلام دین رافت و آزادی و طرفدار ایمانی است که بر اساس فکر و تدبر و انتخاب و مهلت باشد ، نه ایمانی بر اساس ترس و اجبار ، حتی در شرائط جنگی به کافر فرصت تحقیق می دهد .
زیرا انحراف بعضی بخاطر عدم تبلیغ ماست ؛ نه کینه و لجاجت آنان .
آری ، اسلام راه فکر و تحقیق را حتی روی افراد مهد ورالدم که احتمال هدایتشان می رود باز کرده است .
مکتبی که منطق دارد عجله ندارد .
به علاوه او را در امان کامل به منزلش برسانید تا آسوده فکر کند جمعی از مشرکان مکه به مدینه آمدند و مسلمان شدند .
ولی چون بیمار بودند به فرمان پیامبر به منطقه خوش آب و هوایی در بیرون مدینه رفتند و اجازه یافتند از شیر شتران زکات بهرمند شوند .
اما چون سالم و تندرست شدند ، چوپان های مسلمان را گرفته دست و پای آنان را بریده و چشمان آنها را کور کرده و شترهایشان را به غارت بردند و دست از اسلام برداشتند .
رسول خدا فرمان دادند آنها را دستگیر کنند و همان کاری را که با چوپانان کرده بودند بر سر خودشان بیاورند .
قرآن در آیه 159 سوره آل عمران می فرماید : ( ای رسول خدا ) به خاطر رحمتی از جانب خدا ( که شامل حال تو شده ) با مردم مهربان گشته ای و اگر خشن و سنگدل بودی ، ( مردم ) از دور تو پراکنده می شدند .
پس از تقصیر آنان در گذر و برای آنها طلب آمرزش کن و در امور با آنان مشورت نما ، پس هنگامی که تصمیم گرفتی ( قاطع باش و ) بر خداوند توکل کن .
براستی که خداوند توکل کنندگان را دوست می دارد .
پیامبر شرک را به توحید تبدیل کرد ، ننگ بودن دختر را به عزت بدل کرد و برای زن حق مالکیت و انتخاب همسر وارث و تحصیل و شرکت در حج و جمعه و جماعت و رسیدن به کمالات علمی و معنوی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی را پذیرفت .
آری ، زنی که در جاهلیت هیچ حقی نداشت ، در قرآن مجید جزو اولوالالباب گشت .
وجود حضرت زهرا (ع) الگویی بود که به زنان ثابت شود آنچه اسلام می گوید قابل عمل است .
نه تنها زهرا(ع) بلکه دخترش حضرت زینب نیز الگوی زنان تاریخ است .
بلکه دختر کنیز زهرا (ع) ( دختر فضه ) به جایی می رسد که با قرآن گفتگو می کند .
ما در برابر آن حضرت وظائفی داریم که به آنها اشاره می شود .
شناخت او ؛ بدانیم که او طبیب و کتابش شفای ما و خودش الگوی ما در دنیا و شفیع ما در قیامت است .
بعد از شناخت به او ایمان آوریم و با او همراه باشیم و مزد رسالتش را که مودت اهل بیت اوست بپردازیم و بدانیم ثمره این مودت به خود ما بر می گردد .
آنچه برای ما آورده است بگیریم و عمل کنیم در عمل به دستورات او نق نزنیم و تسلیم بی چون و جرا باشیم یکی از وظایف ما ، صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد (ص) است .
مردم نباید به خاطر حدس و تخمین و میل و یا به بهانه ابتکار و نوآوری و آزاد اندیشی یا قضاوت های عجولانه ، دست به گفتن یا نوشتن یا تصمیمی بزنند که از فرمان خدا و رسول جلو بیفتند .
همان گونه که نباید به بهانه قاطعیت ، انقلابی بودن ، زهد و ساده زیستن کاسه از آش داغ تر شوند .
رسالت پیامبر جهانی بود ، زیرا پیامبر می فرماید : این قرآن به من وحی شد تا شما و هر که را پیام به او برسد هشدار دهم .
از نشانه های دیگر رسالت جهانی پیامبر اسلام حدیث معروفی است که فرمود : « حلال محمد تا روز قیامت حلال است و حرام محمد تا روز قیامت حرام است » و نامه هایی که حضرت به پادشاه حبشه ، ایران، بحرین ، رم ، جندل ، مصر ، شام ، یمامه ، عمان ، حضرموت ، نجران ، یمن ، سماوه و روسای قبایل نوشت که تعداد نامه ها تا 185 مورد شناسایی شده است .
پیامبر اسلام (ص) برای دوران پس از خود علامت هایی را نصب کرد تا مردم دچار انحراف نشوند .
یک جا فرمود : فاطمه پاره تن من است .
رضای من و غضب او غضب من است .
علامت دوم جهت گیری ابوذر است .
پیامبر فرمود : زیر آسمان راستگو تر از او نیست سومین علامت شخص عمار بود .
پیامبر فرمود : ای عمار هر کس تو را بکشد ستمگر است و چون عمار در صفین به دست لشکر معاویه کشته شد معلوم می شود که لشکر معاویه باطل است .
قرآن ، جامع ترین کتاب آسمانی و جاودانه ترین معجزه الهی است.
بعثت با قرآن آغاز گردید و پرده های جهل و خرافهبا قرآن کنار رفت و اسلام محمدی (ص) در پرتو قرآن جاودانه ماند.
خداوند، بارها به پیامبرانش دستور داده، نمونه های برجسته انسانیت ا به مردم معرفی کند تا این الگوها به فراموشی سپرده نشود.
قرآن درباره الگو بودن پیامبر اعظم می فرماید : لقد کان لکم فقی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیرا  همانا برای شما در (سیره) رسول خدا، الگو و سرمشقینیکوست،(البته) برای کسانی که به خدا و روز قیامت امید دارند و خدا را بسیار یاد می کنند .
اگر ما برای ی: لحظه بر او صلوات می فرستیم ، آفریدگار هستی و فرشتگان معصوم دائماً بر پیامبر صلواط می فرستند.
ما فراموشکاریم ، اما خداوند وعده داده که آنچه بر پیامبرش نازل مرده ، هرگز آن را فراموش نکند.
* پیامبر در گفتار معصوم است و هرگز از روی هوی و هوس ، سخنی نگفته است.
* خداوند به پیامبرش می فرماید : من قبله را از بیت المقدس به کعبه تغییر دادم تا تو راضی شوی ( و یهودیان نگویند که به سوی قبله ما نماز می خوانی) آری پیامبر خدا (ص) قررآن مجسم بود و چون پیامبر اکرم (ص) حضرت علی (ع) را در آیه مبالهه جان خود دانسته است، پس آن حضرت نیز قرآن مجسم است و اگر در روایات آمده است که نماز بی ولایت علی (ع) قبول نیست ، جای تعجب نیست .
زیرا در آی] قدیر خم خداوند به پیامبرش خطاب کرد که رسالت بدون ابلاغ ولایت قبول نیست .
بنابراین هر کس درباره قرآن و پیامبر یا اهل بیتش حرفی میزند یا مطلبی می نویسد ، در حقیقت مقدار علم خودش را بیان می کند .
نظیر کسی که ظرفی در دریا فرو می کند و مقداری آب برمیدارد و می گوید : این دریاست !
هرگز دریا در ظرف جا نمی گیرد.
پیامبر اسلام ، دارای لقب ها و اوصاف متعددی در قرآن است ، از جمله : احمد – محمد – عبدالله – خاتم النبیین – رخمه العالمین – بشیر و نذیر – دارای خلق بزرگ- نرمخویی – دارای نام و نشان مکتوب در تورات و انجیل – مبعوث بر همه بشریت – شاهد برامت خود وشاهد تمام انبیاء – مورد تأیید الهی در مورد مسخره کنندگان – تثبیت دل با آیات قرآن – پذیرش شفاعت تا آنجا که راضی شود – مسجد ساده پیامبر با ده ستون از تنه درخت خرما همراه با اذان برده سیاهی با نام بلال دنیا را تکان داد ولی مسجد امروز مدینه با صدها پایه از سنگ مرمر و مناره های بسیار بلند هیچ کشوری را تکان نمی دهد .
خداوند با دستورات روشن و گاهی مکرر که به پیامبرش میداد، برنامه و سیره زندگی ان حضرت را معین می کرد و سیره عملی آن حضرت مطابق دستورات الهی بود.
ام سلمه می گوید : شبی پیامبر در خانه من بود ، نی»ه شب ، او را نیافتم به سراغش شتافتم ، دیدم در تاریکی ایستاده ، دستها را بلند کرده و اشک می ریزد و می گوید : خدایا !
نعمت هایی که به من داده ای از من نگیر ، دشمنم را خشنود مکن ، به بلاهایی که مرا از آن نجات داده ای گرفتارم مکن .
به او گفتم پدر و مادرم فدایت شوند ، شما که بخشوده شده ای !
فرمود : هیچ کس از خدا بی نیاز نیست .
حضرت یونس آنی به خود واگذار شد ، در شکم ماهی زندانی شد .
روزی پیامبر اکرم (ص) دوازده درهم به حضرت علی (ع) داد و فرمود : لباسی برای من تهیه کن .
حضرت علی (ع) به بازار رفت و لباسی به همان قیمت تهیه کرد و خدمت رسول اکرم (ص) آورد .
پیامبر اکرم فرمود اگر لباس ساده تر و ارزاتنری بود بهتر بود .
اگر فروشنده راضی است لباس را به او برگردان .
حضرت علی (ع) لباس را برگرداند و پول را پس گرفت و خدمت پیامبر (ص) برگشت .
اگر کسی برای اصلاح و متحول کردن جامعه، از درون سوز نداشته باشد، بتواند جامعه ای را مشتمل سازد.
یکی از صفحات بر جسته محال است بتواند جامعه ای را مشتعل سازد.
یکی از صفات بر جسته انبیای الهی سوز و گداز برای هدایت و سعادت انسان ها بود.
البته سوز هم باید از روی اخلاص باشد، دکان نباشد!
هر کس باید ببیند چه کاری کعطل مانده است، آستین ها را بالا بزند و کار را انجام دهد.
به نوع کار، پستی و شرافت ظاهری آن نباید نگاه کرد.
کاری که بر زمین مانده استباید با نیت پاک و خالص انجام داد.
یکی از خصوصیات انبیاء از جمله پیامبر اسلام پرهیز از تکلف.
خداوند از پیامبرش می خواهد که به مردم بگوید: «و ما انا من المتکلفین» من اهل تکلف نیستم و خود و دیگران را به سختی نمی اندازم.
در کارهایی که از طرف خدا فرمان مخصوصی صادر نشده و کار به خود امت واگذار شده بود، گاه و بیگاه پیامبر با مردم مشورت می کرد و حتی در مواردی رأی دیگران را بر نظر خود مقدم می داشت.
در جنگ احد پیامبر شورایی تشکیل داد و درباره اینکه برای جنگیدن از مدینه بیرون بروند یا در مدینه ستگر بگیرند مشورت نمود.
در سفری که رسول خدا با اصحاب داشتند، هنگام تهیه غذا هر یک از آنان کاری را قبول کردند، پیامبر هم هیزم جمع کردن را بر عهده گرفت و هر چه اصحاب