دانلود مقاله جعل حدیث

Word 92 KB 15084 15
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • باید دانست که کلیه احادیث منقوله، بصحت نپیوسته و روى دلائل و شواهدى، دست جعل در میراث نبوت و ولایت برده شده.


    سید مرتضى مى‏فرماید: همانا احادیثى که در کتب شیعه و سایر مذاهب اسلامى نقل شده متضمن انواع اشتباهات و امورى است که بطلان آن یقینى است مانند امور محال و چیزهائى که دلیل قطعى بر فساد آن داریم چون جبر و رؤیت ذات بارى تعالى و قول بوجود صفات قدیمه براى خداوند و امثال آن از مطالبى که ما را ناچار بنقد احادیث مى‏نماید.


    و از این رو تشخیص صحیح و سقیم حدیث، مشکل گردیده.و قهرا تناول این علم، از عهده همگان خارج گشته.


    در نتیجه هر کس را نرسد که بهر منقولى اعتماد نموده، و آن را بساحت قدس نبوى و ولوى، انتساب دهد.


    زیرا بصحت پیوسته که پیغمبر فرمود هر که بمن دروغ ببندد جایگاهش پر آتش گردد .نیز عقل، حاکم است که آنچه از قول کسى نرسیده، بوى نتوان انتساب داد، تا چه رسد که منتسب، بزرگترین امر حیاتى و اجتماعى بشر، یعنى دین باشد.و منتسب الیه‏بزرگترین شخصیت جهان بشریت، و برترین مقام تربیت و تعلیم یعنى پیشواى دین و مذهب.


    اکنون باید دید که با این حکم شدید عقل و منع اکید نقل، چه کسان و چگونه احادیثى صلاحیت تدوین و نقل را دارند.



    علل جعل حدیث
    مى‏دانیم که پس از پیغمبر اختلافات و حوادثى میان مسلمین پدید گردید.که پاره‏اى از آنها سبب شد در زمینه آن، احادیثى جعل، و بدینوسیله موضوع، تثبیت شود، که اهم آنها از این قرار است:
     موضوع خلافت و جانشینى پیغمبر.که جمعى بنص رسول اکرم.و گروهى بحسب شورى مى‏دانستند.


     روى کار آمدن معاویه، بدست آویز خونخواهى از کشندگان عثمان، (خلیفه سوم) .


    وى براى استحکام فرمانروائى خود بدو قوه مثبت و منفى بشرح زیر تشبث کرد:
    1.

    تبلیغات و جعل حدیث در فضائل بنى امیه (درباره روایاتى که له خلفاء جعل کرده‏اند رک: ص 37 نوادر فیض)، و مظلومیت عثمان، و قلمداد نمودن على (ع) را از مسببین قتل وى .


    2.

    سرکوبى و نابودى مخالفین بنى امیه و اخفاء و اضمحلال فضائل بنى هاشم.و خاصه على (ع)، و تبدیل فضائل آنجناب، به بدیها .


    موضوع خوارج، و تشکیل اصول اعتقادى بخلاف مبانى عامه، که براى تشیید مبانى اعتقادى خویش، دست بجعل حدیث زده و احیانا کسانى نیز علیه آنان حدیث جعل مى‏کردند.چنانکه مهلب بن ابى صفره، براى ضعیف ساختن خوارج بجعل حدیث علیه آنان دست زد.

    تشعبات مذهبى.و آراء و معتقدات فرق منشعبه.از قبیل زیدیه، معتزله، حنابله، ظاهریه، مجسمه، غلات، کرامیه، اشاعره، متصوفه، باطنیه.با تشعبات طاریه بر هر فرقه و همچنین پیدایش مذاهب مختلف فقهى از ابو السعادات احمد بن منصور نقل شده که بین دو دست پروردگار لوحى است که در آن اسماء کسانى که قائل بصورت از براى خدا و رؤیت حقتعالى و چگونگى آن شده‏اند ثبت شده و فرشتگان بآنان مباهات مى‏کنند از اسحق بن مهشاد نقل شده که وى بر مذهب کرامیه، جعل حدیث مى‏کرد.و کتابى در فضائل محمد بن کرام نیز نگاشته که تمام دروغ و جعل است.

    سیوطى درباره احمد بن عبد الله جویبارى گوید: وی هزاران‏حدیث برای کرامیه وضع نمود، ابن حجر در فتح الباری گوید: کرامیه وضع حدیث را در ترغیب و ترهیب جایز دانسته و استدلال کرده‏اند که اینکار دروغ له پیغمبر است نه علیه او.

    سیوطى در مرقاه الصعود الى سنن ابى داود.ضمن نقد حدیثى فرماید: لم اقف على هذا باسناد، و لم ارمن ذکره الا الغزالى فى الاحیاء و لا یخفى ما فیه من الاحادیث التى لا اصل لها.

    مأمون بن احمد هروى از پیغمبر نقل مى‏کرد که فرمود: در امت من مردى است، بنام محمد بن ادریس.یعنى الامام الشافعى که براى امت، از شیطان خطرناکتر است و نیز مردى است بنام ابو حنیفه که چراغ امت من است، و این حدیث را، وى هنگامى که پیروان شافعى در خراسان رو بفزونى گذارده بودند جعل کرد (لسان المیزان 5/7 بنقل علوم الحدیث) .در جلد پنجم «الغدیر» پاره‏اى از احادیث موضوعه در فضائل ائمه اربعه را، نقل مى‏کند.از آن جمله: پیغمبر فرمود .مردى در امت من بنام نعمان و کنیه ابو حنیفه خواهد آمد که وى چراغ امت من است و این جمله را سه بار تکرار فرمود.

    نیز فرمود: مردى خواهد آمد که روش مرا زنده ساخته و بدعت را مى‏برد.اسم وى نعمان بن ثابت است.سایر انبیاء بمن و من بابى حنیفه فخر مى‏کنم.

    وى مردى پرهیزگار نزد خداى من است چنانکه کوهى از علم است و مانند پیغمبرى از انبیاء بنى اسرائیل مى‏باشد.لذا هر که ویرا دوست دارد مرا دوست داشته و هر کس ویرا دشمن دارد مرا دشمن داشته.

    در مقابل، گروهى چون بخارى (امام حدیث اهل سنت) وى (ابو حنیفه) را از ضعفاء و متروکین شمرده و از فربرى نقل نموده که چون خبر مرگ ابو حنیفه بوى رسید، او را لعنت کرد.و گفت : وى دین را خراب ساخت.و مولودى شریرتر از وى در اسلام متولد نشده.

    مالک در باره (ابو حنیفه) گفته: که اگر کسى علیه اسلام به شمشیر قیام مى‏کرد، ضررش از ابو حنیفه سهلتر بود.

    وکیع درباره وى گفته: ابو حنیفه با دویست حدیث پیغمبر مخالفت کرد.احمد بن حنبل نقل حدیث از ابو حنیفه را جایز نشمرده.

    درباره شافعى، احمد بن نصر گوید: پیغمبر را بخواب دیدم فرمود: بر شما باد بشافعى که وى از من است و خدا از وى و تمام اصحاب و معتقدین باو تا روز قیامت راضى است.احمد بن حسن ترمذى پیغمبر را بخواب دید و از شافعى سؤال کرد آنجناب فرمود: پدرم فداى شافعى که وى سنت مرا زنده ساخت.

    ظهور بنى العباس و اشغال دستگاه خلافت اسلامى بتوسط آنان که همانند امویان، و به پیروى آنان، براى تشیید ارکان دولت خود، دست بتبلیغات دو پهلو (علیه خلفاى اموى و معارضین خود از یکطرف و جعل فضائل بنى العباس از طرف دیگر) زدند.بطور مثال: از انس مرفوعا نقل شده که پیغمبر فرمود: جبرئیل بر من وارد شد.در حالى که قباى سیاه بتن و موزه سیاه بپاداشت و گفت یا محمد این زى و لباس پسران عموى تو بعد از تست چنانکه سیوطى با آنکه خود کتابى «بنام اللئالى المصنوعه» در احادیث موضوعه، نوشته، کتابى بنام «الاساس» در فضائل بنى عباس تألیف کرده.و پیداست احادیثى که طى این کتاب درباره مناقب این خاندان آورده در چه پایه از اتقان و صحت است.

    تماس نزدیک و مستقیم عده‏اى از زنادقه با اسلام.و تلبس بزى و لباس مسلمین.و در نتیجه جعل و دس احادیث، براى بى پایه نشان دادن مبانى و احکام اسلام.چنانکه ابن ابى العوجاء (وى دائى معن بن زائده شیبانى، امیر معروف است که محمد بن سلیمان بن على، امیر مدینه ویرا گردن زد) در هنگام کشتن اقرار کرد که چهار هزار حدیث جعل و در میان اخبار پنهان ساخته .

    داخل کردن اسرائیلیات در میان احادیث.که عده‏اى از حس تمایل مردم بافسانه‏ها و سرگذشت ایام گذشته، سوء استفاده نموده.و قصصى که در میان قوم یهود شهرت داشت.با پر و بال بیشترى در مجامع نقل کرده و گروهى از صحابه خوشنام، چون ابن عباس، از آنها اخذ و کم کم در طبقات بعد، روى حسن اعتماد بناقلین، جزء مرویات تفسیرى بشمار آمد افتخارات قبائل و بلاد اسلامى بر یکدیگر.که دامنه آن بجعل احادیث درباره نیکى و بدى شهرها و مردمان کشیده شده .

    جعل احادیث، از ناحیه مشترعین و مقدسین، براى تحریص و ترغیب مردم باعمال دینى و پیروى از کتاب و سنت .

    احترام فوق العاده‏اى که عموم، نسبت بناقلین و محدثین مرعى مى‏داشتند.که همین جهت خود باعث اکثار بعضى صحابه و تابعین در نقل حدیث شد.

    افتخار بخاندانها و انساب که بهترین افتخار نصیب پسرانى‏بود که آباء آنان بکثرت حفظ یا نقل حدیث مشهور و در عداد محدثین یا فقهاء بشمار مى‏رفتند.

    از این رو بعضى افراد که خود مایه آن را نداشتند، احادیثى جعل و از پدران خویش نقل مى‏نمودند یا سلسله روات حدیث ثابت و مسلمى را تغییر و یکى از آباء خود را در شمار آن سلسله جا مى‏زدند.چنانکه در شذرات الذهب این مطلب را از ابو بشر مروزى نقل مى‏نماید .

    در موضوعات کوچک و کم ارزش که براى تشدید و مبالغه در آنها، احادیثى جعل مى‏شد.

    این امر از ناحیه معرکه گیران، و وعاظ بى‏مایه، و قصه گویان ترویج مى‏گردید.زیرا با اینگونه احادیث مجلس را متوجه، و سخنان بى‏پایه خود را اهمیت مى‏دادند.

    حدیث (من قاداعمى اربعین خطوه غفر الله له.کسى که کورى را چهل گام رهبرى کند خدایش مى‏آمرزد) که شیخ بهائى ره در اربعین خود از جمله موضوعات مى‏شمارد، از همین باب است.

    نزدیک شدن یکعده از راویان حدیث، بخلفاء و جعل حدیث براى جلب نظر آنان.و در نتیجه پر نمودن کیسه خود و سیاه کردن نامه خویش.

    غیاث بن ابراهیم بر مهدى عباسى وارد شد و کبوترانى در منزل خلیفه مشاهده کرد (زیرا خلیفه بکبوتر علاقه داشت) براى خشنودى خلیفه حدیث (لا سبق الافى خف اوحافر او حمامه در اسلام مسابقه بجز در مورد سوارى شتر و اسب و کبوتر روا نیست) را جعل‏کرد.خلیفه بوى انعام داد ولى چون پشت کرد گفت: اشهد ان هذا قفا کاذب برسول الله.شهادت مى‏دهم که پشت این مرد به دروغگو و افتراء زننده برسول خدا مى‏ماند.سپس دستور داد کبوتران را کشتند.

    این حدیث در کتب شیعه بدینسان آمده: لا سبق الافى خف او حافر او ریش که مراد از ریش (پر) تیراندازیست.

    زیرا در تیرها معمولا پر بکار برده مى‏شده.غیاث این معنى را به (پرنده) تبدیل نموده آنگاه مراد از پرنده را بازى کبوتر تفسیر کرده.

    اختلاف در مکاتب فقهى و تأیید آراء شخصى باحادیث، که جمعى وضع حدیث را در این زمینه که حکم بنظرفقیه مسلم باشد جایز شمرده‏اند.

    نقل احادیث عالى السند زیرا براى اینکه خود را در شمار محدثین سابقه‏دار معرفى کند از بعض شیوخ حدیث که حتى قبل از وى در گذشته بودند نقل حدیث مى‏کردند مانند ابراهیم بن هدبه که از اوزاعى حدیث روایت مى‏کرد با اینکه وى را درک نکرده بوده جازدن خود در شمار صحابه‏اى که بلاواسطه از پیغمبر نقل حدیث کرده‏اند.چون ابى حذافه سهمى که حدیث (الشفق ـ هو الحمره) را که مالک از نافع از ابن عمر نقل کرده بلاواسطه از پیغمبر نقل مى‏نمود.

    عقیده و اجتهاد نادرست.چون بعضى فقط اصل موضوع حدیث را در نظر مى‏گرفتند که اگر با عقل توافق داشت.آنرا نقل و پیغمبر نسبت مى‏دادند چنانکه از محمد بن سعید دمشقى نقل شده که مى‏گفت: سخن اگر نیکو باشد با کى از این ندارم که آنرا بپیغمبر نسبت دهم.در (فجر الاسلام) از ابو جعفر هاشمى نقل مى‏کند: که برخى از احادیث را که مشعر بر حق بود، جعل مى‏کرد.

    استشهاد متصوفه باحادیث ضعیف و بى‏پایه براى تذکره و ترقیق قلوب که کم کم بصورت قطعى در کتابها در آمده است.شعرانى در عهود کبرى میفرماید سیوطى در مرقاه الصعود الى سنن ابى داود ضمن نقد حدیثى فرماید: لم اقف على هذا باسناد، و لم ارمن ذکره الا الغزالى فى الاحیاء و لا یخفى ما فیه من الاحادیث التى لا اصل لها .

    تمام این جهات، و نیز علل دیگرى سبب گردید، که احادیثى از ناحیه استفاده جویان وضع و به پیغمبر یا امام نسبت داده شود.

    گرچه در قرن سوم و چهارم که مجامع حدیث تدوین شد، اهتمام بلیغى در جدا ساختن احادیث صحاح از غیر آن بعمل آمد.ولى با گذشتن دو قرن یا بیشتر از زمان صدور احادیث، دشوارى این امر پیداست.خاصه که پاره‏اى از علل جعل، در همان ازمنه نیز موجود بوده.زیرا تماس زنادقه با مسلمین در این اعصار بیشتر بوده و طرفداران مذاهب همچون خوارج و عثمانیان و از آن پس حنابله و ظاهریه و پیروان مذاهب فقهى و بالاخره غلاه و متصوفه بفعالیت خود ادامه مى‏دادند.

    باضافه دستگاه خلافت نیز در این ماجرى بى‏دخالت نبود و قهرا کسانى بواسطه نزدیکى بدربار خلفاء از جعل و یا انتشار مجعولات، بنفع آنان خوددارى نداشتند.

    کار قصه گویان و محدثین حرفه‏اى، نیز دور رونق خود را مى‏پیمود، ابن جوزى نقل مى‏کند : که احمد بن حنبل و یحیى بن معین در مسجد رصافه نماز مى‏گذاردند قصه‏گوئى در این اثناءبساط خود را در مسجد باز و بنقل حدیثى از احمد و یحیى سخن ساز کرد که این دو از که و آن از فلان و وى از رسول خدا نقل کرد که: هر که (لا اله الا الله) گوید خداوند مرغى که منقارش از طلا و بالش از مرجان...و سپس سخن را در وصف مرغ و ثواب گوینده بجائى رسانید که در حدود بیست ورق نمى‏گنجید.ابن حنبل به یحیى و او بوى، نگاهى مبادله کردند.آنگاه محدث کذائى شروع بجمع آورى بخششهاى مردم نمود و بانتظار بیشترى ساکت شد.

    یحیى بن معین بوى گفت نزد من آى قصاص بگمان بخشش نزد وى آمد یحیى از او سؤال کرد چه کسى ترا باین حدیث خبر داد؟

    پاسخ داد احمد بن حنبل و یحیى بن معین.

    یحیى بوى گفت من یحیى و اینک ابن حنبل نیز

  • فهرست :
    1- جعل حدیث
    2- علل جعل حدیث
    3- تمیز مجعولات
    4- نمونه ای از احادیث مجعوله
    5- وضاعین حدیث
    6- علائم و وسائل تشخیص احادیث مجعوله و صحیحه
کلمات کلیدی: جعل - جعل حدیث - حدیث

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله جعل حدیث, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله جعل حدیث, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله جعل حدیث

سیر تحول تاریخچه زندانها سیر تحول تاریخچه زندانها سیر تحول زندانهای دنیا در زمانهای گذشته ، مجازاتها با قساوت و شقاوت اجراء و مجازاتهائی از قبیل زنده به گور کردن - سوزاندن - طعمه حیوانات درنده ساختن - کور کردن و انواع شکنجه های بدنی رواج داشته است . زندان محلی بوده که متهم را در آنجا نگهداری می کردند تا در روز دادرسی در دادگاه حاضر نمایند . معمولا زندانها در زیر قصرها و یا در ...

ایمان: اولین خصوصیت یک ورزشکار مسلمان، ایمان و تقوای اوست. نیرومند بودن به تنهایی از نظر اسلام ارزشی ندارد. آن چه معیار ارزش است، تقوا است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: "انّ اکرمکم عندالله اتقیلکم؛ گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزکارترین شماست." البته انسان پرهیزکار و با ایمان، هر چه قوی تر و نیرومندتر باشد، بهتر است، اما قوی بودن به تنهایی کافی نبوده و ملاک ارزش نخواهد ...

قضاوت د ر اسلام مقدمه: موضوع قضا از موضوعات بسیار مهم و حساسی است که در حقوق اسلام از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده وبه همین دلیل فقهای اسلامی پیرامون آن قلمفرسایی ها داشته و سعی نموده اند تا ناگفته ها به حداقل برسد و در این راستا از منظرهای گوناکون به موضوع قضا پرداخت شده در مقاله حاضر سعی میشود این امر مهم را با عنایت به نامگذاری سال جاری به اسم مبارک پیامبر گرامی اسلام با ...

هدایت و رهبری، یکی از ارکان مدیریت به شمار می رود. چرا که از اهم کارهایی است که یک مدیر باید انجام دهد بدین معنا که از نیروها و استعدادها در جهت صحیح که همانا تعالی و رشد و تکامل انسان هاست، استفاده نماید و در طی این طریق؛ به مقاصد مورد نظر و مطلوب برنامه ها در سازمان دست یابد. تبیین و تعریف واژه رهبری در تعریف رهبری نظریات متعددی ارائه شده است که در اینجا به برخی از مهمترین ...

امام سجاد (ع) : و تضرع و زاری و توجه و روآوردنم را به سوی خود بالاتر( فزونتر ) از روآوردن روآورندگان و سپاسگزاریم را درباره تو بالاتر از سپاس سپاسگزاران گردان و اجعل رغبتی إلیک فوق رغبه الراغبین ، و حمدی إیاک فوق حمد الحامدین . صحیفه سجادیه حدیث 815 : امام سجاد (ع) : و هنگام نیازمندیم به سوی تو ( مراد هنگام نگرانی و گرفتاری است چون انسان همیشه به خداوند سبحان نیازمند است ) خوارم ...

... الحمدُ لِلّهِ و سلامٌ علی عباده الذینَ اصطفی » با سلام و اداء احترام – بمنظور تضارب آراء، شکوفایی اندیشه ها و اصلاح امور در جهت خشنودی پروردگار متعال به استحضار می رسانم : 1- پیشگفتار : در صورتیکه عقاید، اعمال و قوآنین خویش را به آیات روشن و محکم قرآن منطبق نمائیم علاوه بر آنکه موجبات رستگاری اخروی خود را مهیا می کنیم دامنه عدالت، آزادی، رفاه، امنیت و سایر نیکویی ها را ...

قال رسول اللَّه‏صلى الله علیه وآله وسلم : «فضل‏القرآن على سائرالکلام‏کفضل‏اللَّه على خلقه». برترى قرآن بر سایر سخنان مانند برترى خداوند بر خلق خود مى‏باشد . (بحار/92/19) 2 - رهبرى قرآن قال رسول اللَّه‏صلى الله علیه وآله وسلم : «علیکم بالقرآن فاتخذوه اماماً و قائداً». بر شما باد به قرآن و آن را به عنوان رهبر و پیشواى خود قرار دهید . (کنز العمال / 4029) 3 - ...

جغرافیای جزیره‌العرب جزیره‌العرب سرزمین خشکی است که از سه سوی در حصار آب قرار گرفته است. در غرب آن دریای سرخ قرار دارد که حد فاصل جزیره‌العرب و قاره آفریقاست؛ جنوب آن به اقیانوس هند محدود می‌شود و در شرق آن دریای عمان و خلیج‌فارس قرار گرفته است که جزیره‌العرب را از ایران جدا می‌سازد. تنها در قسمت شمالی با عراق و شامات پیوند زمینی دارد. جزیره‌العرب از نظر جغرافیایی به چند بخش ...

فصل اول ضرورت وجود قانون در جامعه «برای اثبات ضرورت وجود نظام قانونی در هر جامعه، از دو مقدمه بهره می‌گیریم: اول- ضرورت عقلی زندگی اجتماعی بشر در باب منشا پیدایش جامعه و زندگی اجتماعی در میان فیلسوفان و اندیشمندان اختلاف فراوانی بروز کرده ایت و توافقی صورت نپذیرفته است به اعتقاد ما، هم در پیدایش جامعه و هم در دوام و استمرار آن، عامل طبیعی و غریزی و عامل عقلانی با هم تاثیر ...

قاعده نفی سبیل       از قواعد فقهی که اصحاب به آن عمل کردند و آن را در ابواب مختلف فقه بر مواردزیادی از جمله عبادات و معاملات و احکام تطبیق داده اند، همین قاعده معروف و مشهور یعنی‌نفی سبیل کفار بر مسلمین است. و شیخ اعظم ما در صحیح نبودن بیع برده مسلمان بر کافر به همین قاعده تمسک کرده است. در این قاعده از چند جهت بحث است: جهت اول: مستند قاعده:   و مستند ...

ثبت سفارش