دانلود مقاله فتح مکه

Word 151 KB 15619 45
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه:
    در میان قبائلی که اطراف مکه سکونت داشتند دو قبیله بودند بنامهای بنی بکر و خزاعه که مابین آنها از زمانهای قدیم عداوت و دشمنی برقرار بود.

    و سبب آن این بود که مردی از بنی حضرمی بنام مالک بن عباد – که هم پیمان با اسودبن رزن و قبیله بنی بکر بود برای نجات به مسافرت رفت و در راه گذارش به زمینهای قبیله خزاعه افتاد، و قبیله مذکور این مرد را کشتند و اموالش را بردند بنی بکر نیز تلافی کرده مردی از خزاعه را کشتند خزاعه نیز سه نفر از بزرگان بنی کنانه را بنامهای: سلمی و کلثوم و ذؤیب در نزدیکی انصال حرم( علامت هائی که برای حرم ( علامت هائی که برای حرم در مکه نصب کرده اند) به قتل رساندند.
    اسلام که آمد موقتاً انتقامجویی را از میان این دو قبیله برداشت و افراد سرگرم تازه مسلمانان شدند، در جریان صلح حدیبیه( چنانچه پیش از این گفتیم) جزء مواد صلحنامه یکی این بود که هر قبیله ای بخواهند با قریش و یا با محمد(ص) پیمان بندند در عقد پیمان آزاد باشند، و روی این قرارداد خزاعه در پیمان رسول خدا(ص) وارد شدند و بنی بکر نیز با قریش هم عهد شدند.
    پس از اینکه قراداد صلح فیمابین برقرار شد تیره ای از بنی بکر بنام بنی اسود بن رزن در صدد برآمدند انتقام آن سه نفری که بدست خزاعه کشته شده بودند از ایشان بگیرند ، و صلح را نقض کنند.

    از این رو مردی از ایشان بنام نوفل بن معاویه با جمعی از بنی بکر و گروهی از قریش به خانه خزاعه حمله بردند و در سرآبی بنام« وتیر» بر آنها شبیخون زده و مردی از آنها را بنام منبه کشتند.
    خزاعه که چنان دیدند به سوی مکه عقب نشینی کرده خود را بحرم رساندند ولی در آنجا هم بنی بکر دست بردار نبود، و هنگامی که به نوفل گفتند: از خدا بترس اینجا حرم است و ما د اخل حرم شده ایم؟نوفل گفت: امروزه خدائی در کار نیست، شما در حرمی دست به دزدی و سرقت می زنید چگونه از انتقامجویی و خونخواهی کشتگانتان صرفنظر می کنید.
    و سبب قتل منبه هم این بود که او مردی کم دل بود ودر آنشب با یکی از خزاعه به ن تمیم بیرون رفت و چون متوجه حمله بنی بکر شد رو به تمیم کرد و گفت: رفیق، خود او را نجات بده ولی من خواهم مرد چه مرا بکشند و چه رهایم کنند، زیزا این منظره که من دیدم قلبم را از هم شکافت ودیگر زنده نخواهم ماند از اینرو تعمیم فرار کرد.

    و منبه ایستاد تا بنی بکر به او رسید و او را کشتند و تمیم برای فرار خود اشعاری سروده و عذر خود را در آن اشعار خواستند.


    خزاعه خود را به شهر مکه رسانده بخانه بدیل بن ورقاء و مرد دیگری بنام رافع که با آنها دوست بود وارد شدند.
    و درباره حمله مزبور که از طرف بنی بکرو کنانه نسبت به خزاعه صورت گرفت اخرز بن لعط تشعاری گفت که بدیل بن عبدمناه نیز پاسخ آنها را داده و حسان بن ثابت نیر در اینباره اشعاری سرود .
    عمروبن سالم خزاعی در محضر رسولخدا(ص): پس از این واقعه و نقض صحلنامه از طرف قریش و بنی بکر عمرو بن سالم یکی از افراد خزاعه بمدینه آمدو جریان حمله قریش و بنوبکر را به قبیله خزاعه در ضمن اشعاری باطلاع آنحضرت رسانید و از او استمداد کرد.

    رسول خدا(ص) فرمود: آی عمرو تو یاری خواهی شد، سپس ابری در آسمان ظاهر شد رسول خدا(ص) فرمو: این بار برای یاری بن کعب( که تیره از خزاعه بودند) اشک می ریزد.

    بدنبال عمروبن سالم بدیل بن ورقاء نیز با عده ای از قبیله خزاعه به مدینه آمدند و نقض صلح را از یک طرف قریش و بنی بکر باطلاع رسولخدا(ص) ر ساندند و سپس به مکه مراجعت کردند.

    بدیل و همراهان که بسو ی مکه برگشتند رسولخدا(ص) فرمود: ابوسفیان را می نگرم که به نزد شما آمده تا پیمان صلح را محکم کند و مدت آنرا زیادتر کند.

    و( همچنان که رسولخدا(ص) فرمود) ابوسفیان ار طرف قریش مأموریت یدا کرد تا به مدینه برود و( از ترس آنکه مبادا خبر حمله بنی بکر بخزاعه بسمع رسولخدا(ص) برسد و آنحضرت درصدد حمله انتقامی برآید بسوی مدینه حرکت کرد تا) صلحنامه حدیبیه را محکمتر کند و مدت آنرا زیادتر سازد.

    در بین رااه به بدیل بن ورقاء و همراهاهنش که از مدینه مراجعت می کردند برخورد، و چون آنها را دید پیش خود حدس زد که اینها به مدینه و نزد پیغمبر اسلام رفته اند، برای اطمینان بیشتری از بدیل پرسید: از کجا می آیی؟

    بدیل گفت: بدیدن گروهی از خزاعه که در ساحل سکونت دارند رفته بودم.

    گفت: پیش محمد نرفته بودی؟

    پاسخداد: نه بدیل از نزد ابوسفیان گذشت ولی ابوسفیان که باین حرف قانع نشده بود پشگلی را که از شتران ایشان به زمین افتاده بود برداشت و درمیان دست خود فشار داد و چون هسته خرما در آن مشاهده کرد دانست که بدیل واقع را باو نگفت و از مدینه بازگشته است.

    ا بوسفیان در مدینه: ابوسفیان به مدینه آمد و گفت( چون دانسته بود که خبر حمله بنی بکر به رسول خدا(ص) رسیده است از اینرو بیمناک بود ک به نزد آنحضرت برود و یکسر بخانه دخترش ام حبیبه که همسر رسولخدا(ص) بود رفت و چون خواست تشکی که در اطاق بود(و هرگاه رسولخدا(ص) بدانجا می آمد روی آن می نشست بنشیند ام حبیبه آن را جمع کرد ابوسفیان با ناراحتی گفت: دخترم آیا مرا لایق این تشک ندانستی یا آنرا درخور من ندیدی؟

    ام حبییه پاسخداد: نه اینها نبود ابلکه این تشک مخصوص رسولخدا است و چون تو مردی مشرک و نجس هستی نخواستتم روی آن بنشینی.

    ابوسفیان(که هیچ انتظار چنین پاسخی از دخترش نداشت با تعجب) باو گفت: به خدا ای دخترک پس از من شری بتو رسیده است!

    سپس از خانه او خارج شده بنزد رسولخدا(ص) آمد و با او درباره تجدید قراداد صلح و ازدیاد مدت آن صحبت کرد ولی رسولخدا(ص) باو پاسخی نداد.

    از انیرو به نزد ابوبکر رفت و از او درخواست تا وساطت کند و در این باره با رسول خدا(ص) صحبت کند ولی ابوبکر حاضر به این کار نشد.

    از آنجا بنزد عمربن خطاب رفت و از او خواست تا وساطت کند عمر با خشونت او را از پیش خود رانده و در جوابش گفت: آیا ازمن میخواهی که درباره شما پیش رسولخوا(ص) شفاعت کنم.

    بخدا سوگند اگر من یاوری جز مورچگان پیدا نکنم با همانها به جنگ شما خواهم آمد.

    از آنجا نیز بیرون رفته بخانه علی ابن ابیطالب آمد، و در آن وقت که ابوسفیان بخانه علی(ع) آمد فاطمه دختر رسولخدا(ص) نیز در خانه حضور داشت و حسن بن علی که کودکی بود و در آنجا مشغول بازی بود.

    ابوسفیان روبعلی(ع) کرده و گفت: یا علی قرابت و خویشی تو از همه این مرم به من نزدیک تر است و من برای انجام حاجتی به این شهر آمده ام و از تو درخواست می کنم که نگذاری من ناامید از این شهر برگردم و پیش رسولخدا برای من وساطت کنی؟

    علی(ع) فرمود: ای ابا سفیان وای برتو ف بخدا پیغمبر خدا بکاری تصمیم گرفته که ما نمی توانیم در آن باره سخنی به او بگوئیم.

    ابوسفیان که از علی ابن ابیطالب نتیجه نگرفت بسوی فاطمه( سلام الله علیها) متوجه شد ه و گفت: ای دختر محمد ممکن است باین کودک خود دستور دهی تا کسی را در پناه خود بگیرد و درنتیجه برای همیشه آقا و سرور عرب باشد.

    فاطمه پساخ داد: بخدا فرزدمن هنوز به آن مرتبه نرسیده که بتواند کسی را پناه دهد گذشته از این کسی نمی تواند برضد رسولخدا کسی را در پناه خویش گیرد.

    ابوسفیان( که از این راه هم نتیجه نگرفت مجدداشً رو بعلی بن ابیطالبکرده گفت: یا اباالحسن راه چاره بر من مسدود شده تو راهی پیش من بگذار؟

    علی بن ابیطالب فرمود: بخدا من راهی که بدرد تو بخور سراغ ندارم ولی تو بزرگ نبی کنانه هستی برخیز و مردم را در پناه خویش درآور و سپس خود را به مکه برسان.

    ابوسفیان گفت: آیا این کار سودی برای من دارد؟

    فرمود: نه بخدا گمان ندارم ان کار فایده ای برای تو داشته باشد ولی راهی جز این به نظرم نمی رسد.

    ابوسفیان به مسجد آمدو( همانطورکه علی بن ابیطالب او را راهنمایی کرده بود در میان مردم ایستاد و گفت: ای مردم من همه را در پناه خویش در آوردم سپس سوار شتر خویش شده بمکه آمد.

    قریش بدیدن او آمده ازاوپرسیدند: چه کردی: من به نزد محمد رفتم و با او گفتگو کرم و لی او پاسخم نداد.

    سپس به نزد پسر ابی قحافه( ابوبکر)ر فتم و او هم خیری ندیدم آنگاه پیش پسر خطاب رفتم او او را سخت ترین دشمنها دیدم آنگاه به نزد علی رفتم و اورا نرمتر از دیگران دیدم، و او راهی پیش پای من گذارد و من انجام دادم ، و بخدا تا به حال هم نمی دانم آیا اینکاری که به دستور او کردم برای من فایده ای دارد یا نه.

    از او پرسیدند: چه راهی پیش پایت گذارد؟

    گفت: به من دستور داد مردم را پناه دهم،و من این کار را کردم!

    پرسیدند آیا محمد هم اینکاررا امضا کرد؟

    گفت: نه گفتند: وای بر تو با این دستور تو را به مسخره و ریشخند گرفته اینکار چه سودی داشت؟

    ابوسفیان گفت: بخدا راهی جزاین نداشتم.

    تجهیز لشگر: پس( از رفتن ابوسفیان) رسولخدا(ص) به مردم دستور داد آماده سفر شوند و بخانواده خود دستور داد و سائل سفر آن حضرت را مهیا کنند ولی مقصد را بهآنها نفرمود، از اینرو ابوبکر بخانه عایشه آمد و از او پرسید: پیغمیر قصد کجا دارد؟

    عایشه گفت: ما اطلاعی نداریم.

    ولی هنگام حرکت مردم را آگاه ساخت که قصد مکه دارد و سفارش کرد که هرچه زودتر مهیا شوند و در تهیه وسایل سفر کوشش بیشتری به خرج دهند و از خدا خواست که اخبار حرکت آنحضرت را از قریش مخفی نگهدارد و راه رسیدن اخبار را به قرش مسدودکند.

    حسان بن ثابت نیر بوسیله اشعاری که سرود مردم را به جنگ تحریک کرد.

    نامه حاطب بن ابی بلتعه به قریش: ( رسول خدا(ص) سعی داشت که بی خبر وارد مکه شود و از حرکت و علمیات او قریش مطلع نشود ولی) حاطب ابن ابی بلتعه( یکی از مهاجرین) نامه به قریش نوشت و جریان حرکت آن حضرت را در آن نامه درج کرد و آنرا به زنی از قبیله مزینه – یا به فته برخی کنیزی از بنی عبدالمطلب که نامش سازه بود - سپرد و مزد زیادی برای آن زن معین کرد که نامه را به قریش برساند.

    آن زن نامه را گرفت و در زیر موهای سرخود پنهان کرد و روی آن گسیوان بافته خود را بست و به سوی مکه حرکت کرد.

    ولی خدای تتعالی پیغمبرش را بوسیله وحی آسمانی از این جریان مطلع ساخت و رسولخدا(ص) علی بن ابیطالب و زیبربن عوام را مأمور ساخت که خود را به آن زن برسانند و نامه حاطب را از او بگیرند.

    آن دو به دنبال آن زن از مدین خارج شدند و در جائی بنام« خلیفه بنی أبی احمد» به آن زن رسیند و بار اثاث آن زن را جستجو کردند وچیزی نیافتند در این موقع علی بن ابیطالب پیش آمد و به آن زن گفت: من بخدا سوگند می خورم که نه به رسولخدا(ص) دروغ گفته شده و نه به ما اکنون یا ناوه را خودت بیرون آور و یا به ناچار ما تو را تفتیش بدنی خواهیم کرد.

    آن زن که علی را مصممدر اینکار دید گفت: بکناری برو.

    علی بن ابیطالب به یکسو رفت.

    پس آن زن گیسوانش را باز کرد و نامه را از میان آ«ها بیرون آورد و به علی داد.

    علی بن ابیطالب نامه را گرفته به نزد رسولخا(ص) آورد، حضرت حاطب بن ابی بلتعه را خواست و به او فرمود: حاطب!

    چه سبب شد که تو این نام را به قریش بنویسی؟

    عرض کرد: یا رسول الله بخدا سوگند من بخدا و رسولش ایمان دارم و هیچگونه تزلزل و تردیدی در دین برای من پیدا نشده ولی من د رمیان مردم این شهر عشیر و فامیلی ندارم ولی درمکه و میان مردم آن شهر زن و فرزند دارم، از این رو خواستم کاری به نفع مردم مکه انجام داده باشم( که از این راه منتی بر آنها داشته باشم ودرموقع لزوم زن و بچه ام از آنها کمکی بگیرم)!

    عمربن خطاب پیش آمده و گفت: این مرد منافق شده و اجازه بده تامن گردنش را بزنم.

    رسولخدا(ص) فرمود: ای عمر تو چه میدانی شاید خداوند در جنگ بدر مسلمانانی که در آنجا حاضر بودند( و حاطب نیز از

کلمات کلیدی: فتح مکه

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله فتح مکه, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله فتح مکه, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله فتح مکه

فتح مکه در سال هشتم هجرى که سپاه اسلام پس از جنگهاى متعدد کوچک و بزرگ ورزیده و از نظر تعداد نیز زیاد شده بود پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم لازم دانست که بسوى مکه رفته و شهر و مولد خود را که در اثر توطئه قریش شبانه از آنجا هجرت کرده بود تصرف کند. مدت سیزده سال پیغمبر صلى الله علیه و آله در شهر مکه مشرکین قریش را بتوحید و خدا پرستى دعوت کرده و نه تنها از این دعوت نتیجه‏اى ...

حمله سلطان سلیم به ممالیک در سال 7 1516، شریف مکه را بر آن داشت تا تسلط دولت عثمانی بر سرزمین حجاز را به رسمیت بشناسد. اندکی بعد، فتح نخست بغداد (در سال 1534) و بصره (به سال 1536) سبب شد تا دولت عثمانی در قلب سرزمین های کهن اسلامی حضور یابد. در چشم مردمان عرب، سلیم و جانشینان او سلطان الروم بودند، اما این روشن بود که آنچه امپراطوری عثمانی به دست آورد، تنها یک توسعه جغرافیایی ...

بسم الله الرحمن الرحیم انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا (8) لتؤمنوا بالله و رسوله و تعزروه و توقروه و تسبحوه بکره و اصیلا (9) ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله ید الله فوق ایدیهم فمن نکث فانما ینکث على نفسه و من اوفى بما عاهد علیه الله فسیؤتیه اجرا عظیما (10) سیقول لک المخلفون من الاعراب شغلتنا اموالنا و اهلونا فاستغفر لنا یقولون بالسنتهم ما لیس فى قلوبهم قل فمن یملک لکم من ...

حمله سلطان سلیم به ممالیک در سال 7 1516، شریف مکه را بر آن داشت تا تسلط دولت عثمانی بر سرزمین حجاز را به رسمیت بشناسد. اندکی بعد، فتح نخست بغداد (در سال 1534) و بصره (به سال 1536) سبب شد تا دولت عثمانی در قلب سرزمین های کهن اسلامی حضور یابد. در چشم مردمان عرب، سلیم و جانشینان او سلطان الروم بودند، اما این روشن بود که آنچه امپراطوری عثمانی به دست آورد، تنها یک توسعه جغرافیایی ...

قرآن خانه‌ی من است هرمنوتیک صوفیانه‌ی غزالی[1] ترجمه‌ی اسماعیل یزدان‌پور ________________________________________ همه‌ی متون برای خواندن نیستند. البته خود کلمه‌ی متن این نظر را نقض می‌‌کند. از دیدی متنی، سخن بیشتر رمزبندی و پوشندگی است تا بیان. مجازهایی از قبیل طرح‌بندی و پیچیدن، لایه‌لایه کردن و تا کردن، ساختاردهی و فصل‌بندی، همه خواندن را طلب می‌‌کنند خواندنی قوی، مدرنیست، و ...

معماری اسلامی مقدمه منظور از هنر و معماری اسلامی، همان هنر و معماری سرزمین‌های‌ - خاورمیانه، آفریقای شمالی، هند شمالی و اسپانیا - است‌ که از آغاز قرن هفتم میلادی تحت حاکمیت مسلمانان قرار گرفتند. خاستگاه‌ها و ویژگی‌ها اهمیت تزیینات خوشنویسی و شکل مسجد، دو ویژگی اصلی هنر و معماری اسلامی هستند که عمیقاً با ایمان اسلامی ارتباط دارند و در همان روزگار آغازین دین پیشرفت کردند. پیامبر ...

منابع صنایع اسلامی در زمان حضرت محمد (ص) اعراب صنایع و آثار هنری قابل ذکر نداشتند ولی پس از فتح سوریه و عراق و مصر و ایران صنایع راقیه این ممالک را اقتباس کردند. مراجع تاریخی و منابع ادبی نشان می دهد که خلفای اموی (749-661م. 132-41 ه.) برای ساختن مساجد و قصرها و شهرهای جدید بجلب مواد و مصالح و صنعتگران و هنرمندان از کلیه ممالک اسلامی پرداختند. مسجد دمشق بوسیله یک معمار ایرانی ...

حضرت على (ع) در سیزده رجب سال 30 عام الفیل در کعبه به دنیا آمد مادرش فاطمه بنت اسد و پدرش ابوطالب نام داشت. در بیست و یکم ماه رمضان سال 40 هجرى در شهر کوفه به درجه شهادت رسید. قبر مطهرش در نجف اشرف قرار دارد/ بخشهاى زندگانى على (ع) با توجه به اینکه امیرمومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر (ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام هموارده در کنار پیامبر اسلام (ص) قرار داشت و پس از ...

امیر مومنان علی در سیزدهم رجب ، سی سال بعد از عام الفیل 599 یا 600 م در کعبه به دنیا آمد. دوره حساس کودکی و نوجوانی را در خانه حضرت محمد (ص) و تحت تربیت وی به سر برد. این تربیت او را از قلب حساس، دیده نافذ و گوش شنوا برخوردار ساخت؛ به گونه ای که می توانست چیزهایی ببیند و صداهایی بشنود که دیدن و شنیدن آن برای مردم عادی ممکن نبود. امام صادق (ع) می فرماید: علی (ع) پیش از رسالت ...

خاستگاه‌ها و ویژگی‌ها منظور از هنر و معماری اسلامی، همان هنر و معماری سرزمین‌های‌ - خاورمیانه، آفریقای شمالی، هند شمالی و اسپانیا - است‌ که از آغاز قرن هفتم میلادی تحت حاکمیت مسلمانان قرار گرفتند. اهمیت تزیینات خوشنویسی و شکل مسجد، دو ویژگی اصلی هنر و معماری اسلامی هستند که عمیقاً با ایمان اسلامی ارتباط دارند و در همان روزگار آغازین دین پیشرفت کردند. پیامبر اسلام، حضرت محمد، ...

ثبت سفارش