دانلود مقاله مقام انسان از نظر قرآن

Word 117 KB 15750 44
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقام انسان از نظر قرآن
    اسلام زن را چگونه موجودی می داند؟

    آیا از نظر شرافت و حیثیت انسانی او را برابر با مرد می داند و یا او را جنس پست تر می شمارد؟

    این پرسشی است که اکنون می خواهیم به پاسخ آن بپردازیم.

    فلسفه خاص اسلام درباره حقوق خانوادگی
    اسلام در مورد حقوق خانوادگی زن و مرد فلسفه خاصی دارد که با آنچه در چهارده قرن پیش می گذشته و با آنچه در جهان امروز می گذرد مغایرت دارد.

    اسلام برای زن و مرد در همه موارد یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع مجازات قائل نشده است.

    پاره ای از حقوق و تکالیف و مجازاتها را برای مرد مناسب تر دانسته و پاره ای آنها را برای زن.

    در نتیجه در مواردی برای زن و مرد مشابه و در موارد دیگر وضع نامشابهی در نظر گرفته است.
    چرا؟

    روی چه حسابی؟

    آیا بدان جهت است که اسلام نیز مانند بسیاری ازمکتب های دیگر نظرات تحقیرآمیزی نسبت به زن داشته و زن را جنس پست می شمرده است و یا علت و فلسفه دیگری دارد؟

    مکرر در نطقها و سخنرانیها و نوشته های پیرامن سیستمهای غربی شنیده و خوانده اید که مقررات اسلامی را مورد مهر و نفقه و طلاق و تعدد زوجات امثال اینها بعنوان تحقیر و توهینی نسبت به جنس زن یاد کرده اند.

    چنین وانمود میکند که این امور هیچ دلیلی ندارد جز اینکه فقط جانب مرد رعایت شده است.

    می گویند تمام مقررات و قوانین جهان قبل از قرن بیستم بر این پایه است که مرد جنساً شریفتر از زن است و زن برای استفاده و استمتاع مرد آفریده شده است حقوق اسلامی نیز بر محور مصالح و منافع مرد دور می زند.
    می گویند اسلام دین مردان است و زنان را انسان تمام عیار نشناخته و برای او حقوقی که برای یک انسان لازم است وضع نکرده است اگر اسلام زن را انسان تمام عیار می دانست تعدد زوجات را تجویز نمی کرد حق طلاق را به مرد نمی داد، شهادت دو زن را با یک مرد برابر نمی کرد، ریاست خانواده را به شوهر نمی داد، ارث زن را مساوی با نصف ارث مرد نمی کرد، برای زن قیمت بنام مهر قائل نمی شد زن استقلال اقتصادی و اجتماعی می داد و او را جیره خوار و واجب النفقه مرد قرار نمی داد.

    اینها می رساند که اسلام نسبت به زن نظریات تحقیرآمیز داشته است او را وسیله و مقدمه برای مرد میدانسته است می گویند: اسلام با اینکه دین مساوات است و اصل مساوات را در جاهای دیگر رعایت کرده است در مورد زن و مرد رعایت نکرده است.
    می گویند اسلام برای مردان امتیاز حقوقی و ترجیح حقوقی قائل شده است و اگر امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان قائل نبود مقررات بالا را وضع نمی کرد.
    می گویند اسلام برای مردان امتیاز حقوقی و ترجیح حقوقی قائل شده است و اگر امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان قائل نبود مقررات بالا را وضع نمی کرد.

    اگر بخواهیم به استدلال این آقایان شکل منطقی ارسطوئی بدهیم به اینصورت درمی آید: اگر اسلام زن را انسان تمام عیار می دانست حقوق مشابه و مساوی با مرد برای او وضع می کرد، لکن حقوق مشابه و مساوی برای او قائل نیست.

    پس زن را یک انسان واقعی نمی شمارد.

    تساوی یا تشابه؟

    اصلی که در این استدلال بکار رفته این است که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی، یکسانی و تشابه آنها در حقوق است.

    مطلب که هم از نظر فلسفی باید انگشت روی آن گذاشت این است که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی چیست؟

    آیا لازمه اش این است که حقوقی مساوی یکدیگر داشته باشند بطوریکه ترجیح و امتیاز حقوقی در کار نباشد، یا لازمه اش این است که حقوق زن و مرد علاوه بر تساوی و برابری، متشابه و یکنواخت هم بوده باشند و هیچگونه تقسیم کار و تقسیم وظیفه ای در کار نباشد، شک نیست که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی و برابری آنها از لحاظ انسانیت، برابری آنها در حقوقی انسانی است، اما تشابه آنها در حقوق چطور؟

    اگر بنا بشود تقلید و تبعیت کورکورانه از فلسفه غرب را کنار یگذاریم و در افکار و آراء فلسفی که از ناحیه آنها می رسد به خود اجازه فکر و اندیشه بدهیم اول باید ببینیم آیا لازمه تساوی حقوق، تشابه حقوق هم هست یا نه؟

    تساوی غیر از تشابه است، تساوی برابریاست و تشابه یکنواختی.

    ممکن است پدری ثروت خود را بطور مساوی میان فرزنان خود تقسیم کند، اما بطور متشابه تقسیم نکند مثلاًممکن است این پدر چند قلم ثروت داشته باشد هم تجارتخانه داشته باشد و هم ملک مزروغی و هم مستغلات اجاری، ولی نظر به اینکه قبلاً فرزندان خود را استعدادیابی کرده است در یکی ذوق و سلیقه تجارت دیده است و در دیگری علاقه به کشاورزی ودر سومی مستغل داری، هنگامی که می خواهد ثروت خود را در حیات خود میان فرزندان تقسیم کند با درنظر گرفتن اینکه آنچه به همه فرزندان می دهد از لحاظ ارزش مساوی با یکدیگر باشد و ترجیح و امتیازی ازاین جهت در کار نباشد، به هرکدام از فرزندان خود همان سرمایه را میدهد که قبلاً در آزمایش استعدادیابی آنرا مناسب یافته است.

    کمیت غیر از کیفیت است، برابری غیر از یکنواختی است.

    آنچه مسلم است این است که اسلام حقوق یک جور و یکنواختی برای زن و مرد قائل نشده است.

    ولی اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست، اسلام ا صل مساوات انسانها را درباره زن و مرد رعایت کرده است.

    اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه آنها مخالف است.

    کلمه تساوی و مساوات چون مفهوم برابری و عدم امتیاز در آنها گنجانیده شده است جنبه« تقدس» پیدا کرده اند، جاذبه دارند، احترام شنونده را جلب می کنند، خصوصاً اگر با کلمه« حقوق» توأم گردد.

    تساوی حقوق!

    چه ترکیب قشنگ و مقدسی!

    چه کسی است که وجدانی و فطرت پاکیداشته باشد و در مقابل این دو کلمه خاضع نشود؟!

    اما نمیدانم چرا کار ما روزی پرچمدار علم و فلسفه و منطق درجهان بوده ایم باید به آنجا بکشد که دیگران بخواهند نظریات خود را در باب« تشابه حقوق زن و مرد» با نام مقدس«تساوی حقوق» به ما تحمیل کنند!!

    این درست مثل این است که یک نفر لبوفروش بخواهد لبو بفروشد اما بنام گلابی تبلیغ کند.

    آنچه مسلم این است است که اسلام در همه جا برای زن و مرد حقوق مشابهی وضع نکرده است همچنانکه در همه موارد برای آنها تکالیف و مجازاتهایی مشابهی نیز وضع نکرده است.

    اما آیا مجموع حقوقی که برای زن قرار داده ارزش کمتری دارد از آنچه برای مردان قرار داده؟

    البته خیر چنانکه ثابت خواهیم کرد.

    در این جا سئوال دومی پیدا میشود، و آن اینکه علت اینکه اسلام حقوق زن و مرد را در بعضی موارد نامشابه قرارداده است؟

    چرا آنها را مشابه یکدیگر قرارنداده است؟

    آیا اگر حقوق زن و مرد هم مساوی باشد و هم مشابه بهتر است با اینکه فقط مساوی باشد و مشابه نباشد.

    برای بررسی کامل این مطلب لازم است که در سه قسمت بحث کنیم: 1- نظر اسلام درباره مقام انسانی زن ا زنظر خلقت و آفرینش 2- تفاوت هائیکه در خلقت زن و مرد هست برای چه هدفهایی است؟آیا این تفاوت ها سبب میشود که زن و مرد از لحاظ حقوق طبیعی و فطری وضع نامشابهی داشته باشند یا نه؟

    3- تفاوت هائیکه در مقررات اسلامی میان زن و مرد هست که آنها را در بعضی قسمت ها در وضع نامشابهی قرار می دهد براساس چه فلسفه ای است؟

    آیا آن فلسفه ها هنوز هم به استحکام خود باقی است یا نه؟

    مقام زن در جهان بینی اسلام اما قسمت اول قرآن تنها مجموعه قوانین نیست محتویات، قرآن صرفاً یک سلسله مقررات و قوانین خشک بدون تفسیر نیست، در قرآن هم قانون است و هم تاریخ و هم موعظه و هم تفسیر خلقت و هم هزاران مطلب دیگر، قرآن همانطوری که در مواردی به شکل بیان قانون دستورالعمل معین می کند در جای دیگر وجود هستی را تفسیر میکند.

    راز خلقت زمین و آسمان و گیاه و حیوان و انسان و راز موتها و حیاتها، عزت ها و ذلتها، ترقیها و انحطاط ها، ثروتها و فقرها را بیان می کند.

    قرآن کتاب فلسفه نیست، اما نظر خود را درباره جهان و انسان و اجتماع که سه موضوع اساسی فلسفه است بطور قاطع بیان کرده است، قرآن به پیروان خود ، تنها قانون تعلیم نمی دهد و صرفاً به موعظه و پند و اندرز نمی پردازد ، بلکه با تفسیر خلقت به پیروان خود طرز تفکر و جهان بینی مخصوص می دهد، زیربناء مقررات اسلامی درباره امور اجتماعی از قبیل مالکیت، حکومت، حقوق خانوادگی و غیره همانا تفسیری است که از خلقت و اشیاء می کند.

    از جمله مسائلی که در قرآن کریم تفسیر شده موضوع خلقت زن و مرد است قرآن در این زمینه سکوت نکرده، و به یاوه گویان مجال نداده است که از پیش خود برای مقررات مربوط به زن و مرد فلسفه بتراشند و مبنای این مقررات را نظر تحقیرآمیز اسلام نسبت به زن معرفی کنند.

    اسلام پیشاپیش، نظر خود را درباره زن بیان کرده است.

    اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست لازم است به مسئله سرشت زن ومرد که در سایر کتب مذهبی نیز مطرح است توجه کنیم.

    قرآن نیز در این موضوع سکوت نکرده است باید ببینیم قرآن زن و مرد را یک سرشتی می داند یا دوسرشتی؟

    یعنی آیا زن و مرد دارای یک طینت و سرشت می باشند و یا دارای دو طینت وسرشت، قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی می فرماید که زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریده ایم.

    قرآن درباره آدم اول می گوید: همه شما را از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود قرار داده ایم ( سوره نساء آیه 1)درباره همه آدمیان می گویند خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید( سوره نساء وسوره آل عمران وسوره روم) در قرآن از آنچه در بعضی از کتب مذهبی هست که زن از مایه ای پست تر از مایه مرد آفریده شده و یا اینکه به زن جنبه طفیلی و چپی داده اند و گفته اند که همسر آدم از عضوی از اعضاء طرف چپ او آفریده شده، اثر و خبری نیست.

    علیهذا دراسلام نظریه تحقیر آمیزی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد.

    یکی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی که در گذشته وجود داشته است و در ادبیات جهان آثار نامطلوبی به جا گذاشته است این است که زن عنصر گناه است، از وجود زن شر و وسوسه بر می خیزد زن شیطان کوچک است،می گویند در هر گناه و جنایتی که مردان مرتکب شده اند زنی در آن دخالت داشته است می گویند مرد در ذات خود از گناه مبرا است و این زن است که مرد را به گناه می کشاند، می گویند شیطان مستقیماً در وجود مرد راه نمی یابد و فقط از طریق زن است که مردان را می فریبد شیطان زن را وسو سه می کند و زن مرد را می گویند آدم اول فریب شیطان را خورد و از بهشت سعادت بیرون رانده شد از طریق زن بود، شیطان حوا را فریفت و حوا آدم را.

    قرآن داستان بهشت آدم را مطرح کرده ولی هرگز نگفته که شیطان یامار حوا را فریفت و حوا آدم را قرآن نه حوا را به عنوان مسئول اصلی معرفی می کند ونه او را از حساب خارج می کند قرآن می گوید به آدم گفتیم خودت و همسرت در بهشت سکنی گزینید و از میوه های آن بخورید، قرآن آنجا که پای وسوسه شیطانی را بمیان می کشد ضمیرها را به شکل« تثنیه» می آورد، می گوید: فوسوس لهما الشیطان.

    شیطان آن دو را وسوسه کرد فذلاهما بغرور شیطان آندو را به فریب راهنمایی کرد، وقاسمهما نی لکما من الناصحین یعنی شیطان در برابر هر دو سوگند یاد کرد که جز خیز آنها را نمی خواهد.

    به این ترتیب قرآن با یک فکر رائج آن عر و زمان که هنوز هم درگوشه و کنار جهان بقایایی دارد سخت به مبارزه پرداخت و جنس زن را از این اتهام که عنصر وسوسه و گناه، و شیطان کوچک است مبرا کرد.

    یکی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی که نسبت به زن وجود داشته است درناحیه استعدادهای روحانی و معنوی زن است، می گفتند زن به بهشت نمی رود، زن مقامات معنوی و الهی را نمی تواند طی کند، زن نمی تواند به مقام قرب الهی آنطور که مردان می رسند برسد قرآن در آیات


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله مقام انسان از نظر قرآن, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله مقام انسان از نظر قرآن, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله مقام انسان از نظر قرآن

اسلام اصل مساوات را درباره زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه به حقوق آنها مخالف است. اسلام نظریات تحقیر آمیزی که نسبت به زن وجود داشته منسوخ کرده است. قرآن در داستانهای خود توازن را حفظ کرده، قهرمانان داستانها را منحصر به مردان نکرده است. زن اگر بخواهد از حقوقی مساوی با مرد بهره مند شود باید مشابهت حقوقی با مرد را از میان بردارد. ...

مقدمه : انسان تنها موجودی است که از دو بعد مادی و غیر مادی شکل گرفته است این موجود یگانه چنان که قرآن کریم به آن اشاره می فرماید رشد خود را از خاک شروع کرده و مراحل مختلف تکامل را پشت سر گذاشته تا آن جا که روح خدایی در درون وی شکوفا شده و همراه وی وهمگام با هم به حرکت در آمده و با طی مراحل گوناگون صفات و ویژگی های همچون عقل ، عشق و عواطف انسانی را از خود به مرحله ی ظهور و ...

مقام انسانی زن از نظر قرآن اسلام زن را چگونه موجودی می داند؟ آیا از نظر شرافت و حیثیت انسانی او را برابر با مرد می داند و یاد او را جنس پست تر می شمارد؟ این پرسشی است که اکنون می‌خواهیم به پاسخ آن بپردازیم. فلسفه خاص اسلام درباره حقوق خانوادگی اسلام در مورد حقوق خانوادگی زن و مرد فلسفه خاصی دارد که با آنچه در چهارده قرن پیش می گذشته و با آنچه در جهان امروز می گذرد مغایرت دارد. ...

• اسلام اصل مساوات را درباره زن و مرد نیز رعایت کرده است. • اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه به حقوق آنها مخالف است. • اسلام نظریات تحقیر آمیزی که نسبت به زن وجود داشته منسوخ کرده است. • قرآن در داستانهای خود توازن را حفظ کرده، قهرمانان داستانها را منحصر به مردان نکرده است. • زن اگر بخواهد از حقوقی مساوی با مرد بهره مند شود باید مشابهت حقوقی با مرد را از میان ...

نظریه اسلام در مدیریت‏ منابع انسانى‏ نظریه رشد و مدیریت رحمانى مدیریت منابع انسانى، که شرح آن رفت، جایگاه مهمى در مکاتب مدیریتى کسب کرده است. در این مدیریت، آن‏چه باید اداره شود، انسان‏ها هستند که رکن اصلى هر سازمان به شمار مى‏ روند. نظریه اسلام در این باره، «نظریه رشد» است که شامل انسان و مواد، هر دو مى‏شود؛ یعنى رشد انسانى و سازمانى را با هم در نظر مى‏گیرد. این نظریه ...

مشارکت‌ اجتماعی‌ زنان‌ از دیدگاه‌ قرآن‌ و حدیث‌ جامعه‌ انسانی‌ فراهم‌ آمده‌ از انسانهاست‌ و زن‌ نیمی‌ از پیکره‌ی‌ جامعه‌ی‌ انسانی‌ را تشکیل‌ می‌دهد. اما از دیدگاه‌ اسلام‌ زن‌ تا چه‌ اندازه‌ در جامعه‌ زمینه‌ی‌ نقش‌آفرینی‌ دارد و محدوده‌ی‌ مشارکت‌ اجتماعی‌ زنان‌ و حضور عینی‌ آنان‌ در جامعه‌ تا کجاست‌؟ آیا مرد می‌تواند همسر خویش‌ را از مشارکت‌ در امور مختلف‌ اجتماعی‌ باز دارد؟ یا ...

-1- مقدمه “ما مفتخریم و ملت عزیر سر تا پا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبی است که می‌خواهد حقایق قرآنی که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم می‌زند، از مقبره‌ها و گورستانها نجات داده و بعنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمع قیودی که بر پای و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان می‌کشاند نجات دهد.” (امام خمینی، ...

«فلو لا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعواالیهم‏». (1) به طورى کلى براى هر انسانى لازم است که داراى فکر نقادى باشد. قوه‏نقادى و انتقادکردن به معناى عیب‏گرفتن نیست. معناى انتقاد، یک شى‏ء رادر محک قرار دادن و به وسیله محک‏زدن به آن، سالم و ناسالم را تشخیص‏دادن است. مثلا انتقاد از یک کتاب معنایش این نیست که حتما باید معایب‏آن کتاب نمودار بشود بلکه ...

پیشگفتار: هنر ایران به لحاظ قدمت و زیبایی همیشه مورد توجه محققان بوده است. هنر ایرانی هنری اصیل و سنتی است که از دیرباز مورد توجه منتقدان و پژوهشگران قرار گرفته است و در این راستا آثار هنری به جای مانده از جمله نقاشیهای دیواری و سفالها و کاشیها و نقاشیهای مینیاتور که عموماَ برای زینت بخشیدن به نسخ خطی کاربرد داشته است مهمترین نقش را بازی کرده اند و به راحتی اندیشه ها و تفکرات ...

در پاسخ به این سؤال که هدف از آفرینش انسان چیست باید در اصل مسأله خلقت انسان و وجود تکالیفی که برگردن انسان نهاده شده بحث شود تا مسأله جاودانگی انسان و تسویه اعمال تبیین گردد. از دیدگاه قرآن عالم هستی دارای هدف و غایت می‎باشد. جهان آفرینش بیهوده خلق نشده و به سوی مقصد و مقصودی در حرکت و تکاپو می‎باشد پروردگارا جهان آفرینش را بیهوده نیافریدی یا گمان کرده‎ای که ما شما را بیهوده ...

ثبت سفارش