به نام یگانه مهربانی که تمام هستیام از اوست
پیشگفتار
آیا شما میخواهید فرزندتان ....
اعتماد به نفس داشته باشید؟
دوست داشتن را احساس کند؟
با احساس مسئولیت رفتار کند؟
با دیگران به خوبی کنار بیاید؟
تصمیماتش را بدون وابستگی و مستقل اتخاذ کند؟
از یادگیری لذت ببرد؟
اگر چنین میخواهید، بنابراین، این کتاب برای شماست.
ما اهداف مشترکی را دنبال میکنیم.
این کتاب –
فعالیتهای رو به رشد کودکان را به طور خلاصه شرح میدهد،
به شما ابزارهایی برای برخورد با کودکان پیشنهاد داده و
مراحلی برای حل مشکلاتتان به شما تقدیم میکند 
اما به یک چیز از جانب شما نیاز دارد- تعهد!
ابتدا به تعهد نیاز دارد تا به ارزشهایتان دقت کنید و یک تصویرسازی بلندمدت داشته باشید.
سپس تصویر مورد انتظارتان را با سن کودک و خلق و خوی او (هماهنگ) آداپته کنید.
تعهد برای مراقبت از خودتان چنانکه وقت، انرژی و آرامش برای مراقبت از فرزندتان داشته باشید.
تعهد برای آزمودن شیوههایی جدید تا زمانیکه چیزی را بیابید که برای هم شما، و هم کودکستان مؤثر باشد.
فعالیتهای رو به رشد
آنچه کودکان برای یادگیری نیاز دارند.
 ماری (9 ساله) زمان زیادی را با دوستش سالی میگذراند.
وقتیکه او به خانه میآیاد مدام راجع به مادر سالی حرف میزند.
«او شیرینیهایش را از تو بهتر میپزد» «او سالی را برای کمک در شستن ظرفها مجبور نمیکند».
«او به سالی خیاطی یاد میدهد» چرا ماری اینقدر از من انتقاد میکند؟
موضوع چیست؟
هر چند نظرات ماری ممکن است انتقادآمیز به نظر آید اما به روشهای مختلفی که خانوادهها کارها را انجام میدهند، توجه دارد.
او شاید تابحال فکر میکرد که همه خانوادهها همه کارها را همانند شما انجام میدهند.
وظیفه کودکان دبستانی کشف دنیای بزرگتر است.
آنها این امر را با پرسیدن سؤالات فراوان، به چالش کشیدن کارهای والدین و آزمایش کردن قوانین انجام میدهند.
در جدول زیر مثالهایی از رفتارهای معمول لیست شده و نقش و الدین در آن آورده شده است.
چالش والدین شامل فراهم کردن اطلاعات و محدود کردن نیاز کودکان است.
 
 
فعالیتهای رو به رشد: آنها میخواهند کشف کنند که جهان چگونه است 
فعالیت مثال نقش والدین
مهارتها را فرا میگیرند - سئوالات فراوان میپرسند - منبع موثق اطلاعات باشید
و از اشتباهات میآموزند - رفتارهای مختلفی از آنها سر میزند - تلاشهای کودکان را برای انجام کارها به روش خودشان تأیید کنید.
(کوشش کودکان را مورد تمسخر قرار ندهید).
با دیگران مخالفت کنند و همچنان مورد پذیرش قرار بگیرند.
- ارزشهای والدین را به چالش میکشند، بحث میکنند.
بدخلقی میکنند.
- کودک را تشویق کنید تا به احساسات خود اعتماد کند تا بفهمد که چه چیز برایش مناسب است.
به کودک یادآوری کنید که او را دوست دارید و مراقبش هستید حتی اگر با او مخالفت کنید.
قوانین را میآموزند و عواقب شکستن قوانین را تجربه میکنند.
- مقایسه میکند، آزمایش میکند و قوانین ایجاد میکند.
- قوانین را میشکند و پیامدهای شکستن قوانین را تجربه میکند.
- قوانین موردنیاز قابل بحث و غیر قابل بحث را ایجاد و اعمال کنید.
- در مورد اینکه چه کسی برای چه چیزی مسئول است، روشن عمل کنید.
- مسئولانه رفتار کنید.
پل (7 ساله) به من در تمیز کردن اتاق خود کمک میکند اما به تنهایی این کار را انجام نمیدهد.
پدرش معتقد است، حالا که او دبستانی است باید مسئولیت بیشتری را در خانه عهدهدار باشد.
ما روشهای تهدید و یا رشوه دادن را به کار بردهایم اما هیچ کدام فایدهای نداشت.
چگونه باید بفهمیم که داشتن چه انتظاراتی از او عاقلانه است؟
بچهها به تدریج، مسئولتر میشوند.
آنها با کمک کردن در یک کار آغاز میکنند.
سپس آن کار را با یادآوری کردن و یا نظارت انجام میدهند و سرانجام، آن را به تنهایی انجام میدهند.
بسیاری از والدین فرض میکنند چون که کودک در حضور والدین کاری را میتواند انجام دهد بنابراین به تنهایی نیز میتواند آن کار را انجام دهد.
متأسفانه، این طور نیست.
 بچهها به تدریج، مسئولتر میشوند.
متأسفانه، این طور نیست.
بنابر بعضی از دلایل مسئول بودن درباره یک وظیفه از انجام دادن آن وظیفه مشکلتر است.
یک کودک ممکن است چندین روز یا هفته در انجام یک کار موفق باشد و بعد دوباره به مرحله قبلش باز گردد.
همینطور که در جدول زیر مشاهده میکنید، یادگیری مسئولیت بیشتر از روزها یا هفتهها و معمولا سالها طول میکشد.
شما میتوانید همکاری را با شرکت دادن تدریجی کودک در مسئولیت تشویق کنید تا اینکه فقط از او درخواست کنید.
چهار سطح وجود دارد: شاید عجیب باشد اما کودکان زمانی که بدانند میتوانند تقاضای کمک کنند، بسیار مستقلتر کار میکنند تا اینکه به آنها گفته شود «از اتاقت تا وقتی که کارت تمام نشده، بیرون نمیآیی».
جدول مشارکت در وظایف کارهای خانه سن کودکتان را نسبت به سطوح متفاوت مسئولیت میانگین بگیرید.
حرف انگلیسی، نشان میدهد که ]آیا کودک میتواند در انجام کار کمک کند[ ، ]وظیفهاش را هنگامی که به وی یادآوری کنید و یا نظارت کنید انجام میدهد ، یا ]وظیفهاش را به تنهایی انجام میدهد (بدون نظارت)[ (A).
12 11 10 9 8 7 6 5 4 وظایف A R لباس پوشیدن A R H جمع کردن وسایل شخصی A R H تمیز کردن اتاق و A R H مراقبت از حیوانات اهلی A R H پختن غذا درک خلق و خوی کودکان چه چیز را میتوانیم تغییر دهیم؟
پسر هفت ساله دوستم میتواند در مهمانی بدون هیچ دردسری آرام بنشیند.
اما پسر من، نمیتواند آرام بنشیند و یا بیشتر از پنج دقیقه ساکت باشد.
دوستم میگوید: «فقط یک کتاب با خودت بردار تا او را مشغول کنی» اما این کار در مورد او بیتأثیر است.
آیا پسر من مشکلی دارد؟
ممکن است اینطور نباشد.
بچهها خلق و خو و سرشت متفاوتی دارند.
بعضی از آنها اساساً (از نظر طبیعی) آرام هستند.
بعضی دیگر خیلی فعال هستند.
اما بیشتر بچهها نه خیلی آرام و نه خیلی فعالند چیزی مابین هستند.
تحقیقات 9 صفت را نشان میدهد که به طور نسبی با سن کودک ثابت میماند.
که بعضی از این صفات شامل: سطح فعالیت، هیجان، پذیرفتن/ پس زدن، انعطافپذیری و پافشاری و سماجت، هستند.
کودکان هم سن و سال میتوانند بسیار متفاوت باشند.
در بخش نوزادان بیمارستان میبینید که بعضی از بچهها بلند گریه میکنند.
بعضی دیگر فقط ناله میکنند.
بعضی از نوزادان پتوی خود را با پا عقب میزنند.
بعضی دیگر فقط تکان میخورند.
چگونه خلق و خوی کودکان در تربیت فرزند تأثیر میگذارد؟
به دو شیوه.
اول شما از آنچه که انتظار دارید کودکتان رفتار کند، تصویر ذهنی نزد خود دارید.
اگر خلق و خوی کودک با آن تصویر هماهنگ باشد، تربیت وی برایتان آسانتر خواهد بود.
اگر نه، نیاز دارید در انتظاراتتان بازنگری داشته باشید.
دوم، زندگی کردن با بعضی از خلق و خوها سختتر از بعضی دیگر میباشد.
اگر کودک شما فعال، پر سر و صدا و سمج است کارتان مشکلتر خواهد بود.
چه ویژگیها و صفاتی بهترین هستند؟
صفات نه خوب هستند و نه بد.
بسیاری از صفاتی که در کودکان دلسردکنندهاند در مورد بزرگسالان بسیار مفیدند.
به عنوان مثال، فعالیت زیاد و پافشاری یک کودک خستهکننده است اما همین صفات میتواند یک فرد بالغ را به سمت انجام وظایفش سوق دهد.
آیا میتوان خلق و خوی اصلی را تغییر داد؟
بله و صبوری و استقامت شما را در طول سالیان میطلبد.
شما میتوانید به کودکان مهارتهایی که برای زندگی در دنیای واقعی به آن نیاز دارند آموزش دهید.
مثلاً میتوانید به یک کودک پرشور و هیجان یاد دهید تا پاسخهایش را تعدیل کند و این کار را از طریق روش چند نفس عمیق کشیدن قبل از پاسخ دادن انجام دهد اما شما نمیتوانید او را به یک کودک آرام تبدیل کنید.
مثالهایی از صفات سرشتی متفاوت سطح فعالیت: مقدار حرکت هیجان: میزان احساسات را نشان میدهد.
سماجت و پافشاری: حتی هنگامیکه مشکلاتی وجود دارد پذیرفتن / پس زدن: پاسخ اولیه به تجربیات جدید سازگاری (انعطافپذیری) توانایی تغییر کردن ابزارهای والدین چرا پنج سری ابزار؟
چرا این همه ابزار؟
اول اینکه شما کارهای زیادی برای انجام دادن دارید.
دوم اینکه ابزار بیشتر کار شما را آسانتر خواهد ساخت.
بریدن چوب سخت خواهد بود اگر فقط یک چکش و انبردست داشته باشید.
همینطور، رشد دادن اعتماد به نفس در کودکان سخت میشود اگر تمام چیزی که میدانیم فقط این باشد که چگونه برای کودکان حدودی را وضع میکنیم.
گروه 1 رفتار خوب را جستجو کنید.
شما همان چیزی را دریافت میکنید که به آن توجه میکنید.
رفتاری که به آن توجه میکنید و در مورد آن نظر میدهید، همان رفتاری است که بارها از کودکان سر خواهد زد.
این یک واقعیت است حتی اگر نظر شما غر زدن و فریاد کشیدن باشد.
رفتار دلخواهتان را با جستجو کردن آن تقویت کنید و به کودک زمان برای همکاری بدهید و به رفتار مطلوب پاداش دهید.
سری 2 ابزار از مشکلات دوری کنید.
جنگهایتان را انتخاب کنید شما از بسیاری مشکلات میتوانید با روشهای کم کردن استرس، تغییر دادن چیزها و یا پیشنهاد دو انتخاب دوری کنید.
سری سوم ابزار احساسات را بپذیر.
] بین احساسات و رفتارها تفاوت قائل شوید.[ «درسته که عصبانی هستی، ولی نمیتوانی به کسی صدمه بزنی.» کودکان نیاز دارند تا بدانند شما احساساتشان را میپذیرید (مورد قضاوت قرار نمیگیرند و یا سعی نمیکنید که آنها را درست کنید).
هنگامیکه شما احساسات کودکتان را میپذیرید آنها درباره حل مشکل خویش دست به عمل میزنند.
اغلب اوقات پذیرفتن ساده احساسات رفتار نامطلوب را در کودکان کاهش میدهد.
سری چهارم ابزار حدود متناوب وضع کنید.
قوانین میتوانند قابل مذاکره و یا غیرقابل مذاکره باشند.
کودکان به حدود و یا قوانین منطقی نیاز دارند.
بیشتر کودکان حدود را میآزمایند.
کودکان لجباز (مصر) این حدود را بارها و بارها آزمایش میکنند.
به خاطر داشته باشید، پافشاری یک صفت عالی در بزرگسالی است.
شما باید این ویژگی را هدایت کنید نه اینکه آنرا کاملا نابود کنید.
قوانینی روشن و متناسب با سن کودک فراهم کنید.
و این قوانین را با پیامدهای منطقی و پیگیری به دنبال آن همراه سازید.
قوانین غیرقابل مذاکره (غیرقابل بحث) زبان مثبت به کار ببرید.
«نزن» «نوازش کن» «پرتاب نکن» «توپ را قل بده» «داخل خانه ندو» «داخل خانه راه برو» کودکان هم به قوانین قابل بحث و هم به قوانین غیرقابل بحث نیاز دارند.
حدود غیرقابل بحث مطیع بودن را آموزش میدهند.
قوانین قابل بحث مسئولیت را آموزش میدهند.
قوانین غیرقابل بحث برای ایمنی و موارد اخلاقی به کار میرود: بستن کمربند ایمنی، پوشیدن کلاه ایمنی در هنگام دوچرخه سواری، تقاضا کردن از دیگران قبل از استفاده از چیزهای آنها، لمس کردن افراد به آرامی (نوازش کردن).
قوانین قابل بحث به کودکان آموزش میدهند که درباره موقعیتها فکر کنند و مسئولانه رفتار کنند.
قوانین قابل بحث، فایده دیگری هم دارند.
آنها حس همکاری را تقویت میکنند.
کودکان و یا والدین میتوانند مذاکرات را برای قوانین قابل بحث شروع کنند.
سری پنجم ابزار مهارتهای جدید را آموزش دهید.
کودکان نیز به ابزار نیاز دارند.
مهارتهای جدید (مثل مهارتهای مطالعه کردن، تمیز کردن اتاق، انگیزه دادن به خود، و یا کنترل کردن عصبانیت) را آموزش دهید این کار را با روشهای مدل شدن، تقسیم فعالیت به قسمتهای کوچک، و انجام درست و دوباره کار را انجام دهید.
خلاصه ابزارها هر چقدر والدین از ابزار مختلف بیشتری استفاده کنند، تربیت فرزندان آسانتر خواهد بود.
بیشتر والدین به این نتیجه میرسند در هنگام مواجه به مشکلات به گروههای مختلفی از ابزار نیاز دارند.
هنگامیکه استفاده از ابزار جدید را آغاز میکنید اغلب اوقات ممکن است این ابزار، بد یا احمقانه یا دلسردکننده به نظر برسند.
استفاده از این ابزار را در موقعیتهای آسان تمرین کنید.
هنگامیکه مهارت بیشتری پیدا کردید، میتوانید آنها را در موقعیتهای چالشی آزمایش کنید.
ایدههای فرزند پروری کج خلقیهای سرشتی موقعیت: سارا، (نه و نیم ساله) دوباره ناراحت است.
این بار او در نمایش کلاسشان نقش پرنسس را بدست نیاورده است.
سارا به نوبت یکبار خودش را تحقیر میکند: (هیچ کس منو دوست نداره.
«من احمقم» و بار دیگر، بقیه را مورد انتقاد قرار میدهد.
او هم در خانه و هم در مدرسه بداخلاق است.
بررسی واقعیت: - آنچه را که میخواهید، بدانید – سارا نیاز دارد که یاد بگیرد، بهتر با نومیدیهایش کنار بیاید، در غیر اینصورت سراسر زندگیاش پر از درد و رنج خواهد بود.
- رشد – کودکان معمولا هنگام پیش از دبستان فرا میگیرند که احساساتشان را کنترل کنند.
شما باید به سارا روشهای سازنده برای بیان احساساتشان آموزش دهید.
- خلق و خو- سارا نسبتا بچه تندی است.
هنگامیکه خوشحال است، پرشور و شر است و زمانیکه عصبانی است، خیلی پر سر و صداست.
پیدا کردن یک راه بهتر: «سارا روش من این است که در مورد مردم محترمانه صحبت کنم.
روش تو این است که احساساتت را تخلیه کنی.
راه بهتر کدام است؟
- چیزی که هر دوی ما دوست داشته باشیم؟
سارا ممکن است جواب دهد، «میتوانم احساساتم را در دفتر خاطراتم بنویسم یا با ضبط صوتم حرف بزنم یا آنها را نقاشی کنم.» دردسر تکالیف موقعیت: پسرم، نیما دانشآموز کلاس پنجم تکالیف مدرسهاش را انجام نمیدهد.
او از تکلیف لذت میبرد اما با انجام و تحویل به موقع آن مشکل دارد.
من سعی کردم که انجام تکالیف را به عنوان وظیفه به وی محول کنم اما فایدهای نداشت.
بررسی واقعیت: شما حق دارید که نگران شوید.
شما میخواهید نیما مستقل و همچنین موفق باشد.
گاهی اوقات ایجاد این تعادل کار