دانلود مقاله ترقی خواهی در عصر کنونی

Word 362 KB 16047 55
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • پیشگفتار

    متن اولیه این رساله را در سال 1984 نوشتم، و از 20 نوامبر 1987 تا 8 ژانویه 1988 در هفته نامه ایران تایمز واشنگتن چاپ شد.

    اگر من این رساله را امروز مینوشتم، بیشتر آنرا به همینگونه که هست مینوشتم، بغیر از بخش آخر.
    در قسمت آخر، درباره جنبش تمدن جدید، من در آنزمان نوشته بودم که در نفی جامعه صنعتی امروز، اکثر آنها که خود را جنبش عصر جدید مینامند، در یک واپس گرائی، بسوی دیدگاه های ماقبل صنعتی، به عقب میروند، نظیر اکثر شرکت کنندگان در انقلاب 1357 ایران، بجای آنکه بسوی جامعه قراصنعتی آینده به پیش بروند.

    جنبش عصر جدید، در مقایسه با آینده نگری، بیشتر و بیشتر از علم دور شده است.
    امروزه آینده نگرها، اساسأ کوشش های خود برای درک تغییرات عصر ما را ادامه داده و بجلو میروند، در صورتیکه آنهائی که در جنش عصر جدید هستند، همانگونه که 20 سال پیش در این رساله نوشتم، بیشتر و بیشتر بسوی خرافات و دیدگاه های عقب مانده میروند.
    طرفداران جنبش عصر جدید، من را به یاد جلال آل احمد در ایران میاندازند، که در مخالفتش با غرب گرائی، به دیدگاه نفی ترقی و صنعتی شدن رسید، و بازگشت به جامعه کشاورزی ماقبل صنعتی را، ترویج میکرد.
    در مقایسه، آینده نگرها ، نظیر متفکرین رنسانس و قرن نوزدهم، که در یک تحول نوین تمدن بشر قرار داشتند، به جلو نظر داشته، و سعی در درک ابعاد جامعه فراصنعتی دارند، و طلوع مشابه عصر نوینی در قرن بیست و یکم را مطرح میکنند، نظیر آنجه من در مقاله ابزار هوشمند ذکر کرده ام.
    لطفأ به کتاب های بسیار زیادی که آینده نگرها در عرصه های مختلف، راجع به تغییرات مربوط به این تحول تاریخی نگاشته اند در لیست کتاب انجمن جهان آینده و نیز در لیست کتاب ایرانسکوپ توجه کنید.
    همانگونه که میتوان دید، در سطح جهانی، نظیر ایران، تغییر گلوبال بسوی جامعه فراصنعتی، همراه با بوجود آمدن متفکرینی بوده است که برای یافتن پاسخ به مسائل تحول عصر ما، به پیش نظر دارند، و در عین حال کسانی هم هستند که قادر نیستند با بغرنجی های این تحول عظیم پایه ای دست و پنجه نرم کنند، و بازگشت به واپس گراترین خرافات ماقبل صنعتی گذشته را، برای آسوده کردن خود از ارائه راه حل برای معضلات جهان کنونی، ترویج میکنند.
    به امید جمهوری آینده نگر، فدرال، دموکراتیک، و سکولار در ایران



    ترقی خواهی در عصر کنونی (سرآغاز)

    ترقی خواهى یا واپسگراثى هرجامعه به عریان ترین شکل خود، نه درا قتصاد ومنا سبات اجتماعى ، بلکه درعرصه اعتقادات آن جا معه نمایان است.

    به همین علت نیز واپسگراثى منسجم ترین جلوه اش نه درمیان روستاثیان وچادرنشینان، بلکه میان روشنفکران مشاهده میگردد.

    چرا که تفوق عنصراندیشه به کار، این گروهبندى اجتماعى را مظهر اعتقا دات جامعه کرده ا ست.

    ا لبته شگفت انگیز است که چگونه عده اى را بتوان روشنفکر نامید ودرعین حال افکار و رفتار ا یشان را از روستائیان و چادرنشینان نیز وایس گرا تر یافت!

    اما کافى است در نظر گیریم که درطى تا ریخ، روشنفکران نه تنها نقش ییش قراولى ترقى خواهى ، بلکه همچنین پیش کسوتى واپس گرائى را بعهده داشته اند، مثلأ میتوا ن دوره اى از تا ریخ ارویا ، یعنى قرون وسطى را بخاطر آورد، و مشاهده نمود که چگونه دسته ی مهمى از روشنفکران عصر، یعنى رهبانان فرقه فرانسیسکن، مامورین محا کم تفتیش عقاید بوده و بخاطر اعتقادات واپس گراى خود ازهرگونه آزار و ا یذاى مخا لفین، فروگذار نمیکرده اند.

    بنا براین شاید بى فا یده نباشد براى درک ترقى خواهى درعصر کنونى، قبلأ نگا هى به روشفکرا ن، یعنى حاملین اصلى اعتقا دات جامعه بیافکنیم.
    ترقی خواهى یا واپسگراثى هرجامعه به عریان ترین شکل خود، نه درا قتصاد ومنا سبات اجتماعى ، بلکه درعرصه اعتقادات آن جا معه نمایان است.

    بنا براین شاید بى فا یده نباشد براى درک ترقى خواهى درعصر کنونى، قبلأ نگا هى به روشفکرا ن، یعنى حاملین اصلى اعتقا دات جامعه بیافکنیم.

    ا سا سأ ترقى خواهى یا واپس گراثى روشنفکران به موقعیت شغلى ایشان مربوط نمیگردد، بلکه نا شی از موقعیت فکرى و نوع اندیشه ی ایشان است.

    اگر کار با تراکتور یا مهاجرت به شهر میتواند عامل مهمى درجهت گیرى اجتما عى وتحول فکرى دهقانان گردد، کار با پیشرفته ترین دستگاههاى علمى یا حتى زندگى در ایستگاههای فضاثى ممکن است تغییر چندانى در جهت گیرى ا جتماعى روشنفکران بوجود نیاورد!

    امکانات روشنفکران براى کسب دانش و تبا دل ا فکار در خارج ا زمحیط کار با عث میشود که زندگى شغلى آنا ن نسبت به دیگر گروهبندیهاى اجتماعى نقش بمراتب کمترى، در جهت گیرى اجتماعى شان ایفا نما ید، و شغل تا آنجا حا ثز اهمیت شود که امکان کسب دانش وبادل نظر خارج از محیط کا ر را فراهم آورد.

    بطور خلاصه فراز و نشیب افکا ر اجتماعى روشنفکران را، نمیتوان بسادگى برمبناى تحولات تکنولوژیکى-اقتصادی، و یا حتى تغییرات سیا سى-اجتما عى توضیح داد.

    به همین سبب براى تشخیص رشد اندیشهها ى ترقی خواهانه یا وا پسگرایانه درمیاپن روشنفکران، بهتر است که بجاپى مطالعه زندگى ا قتصادى ، اجتما عى و سیاسى آنها ، افکا ر، اندیشه ها، وبویژه کلى ترین اعتقادا ت آنا ن را درمورد جها ن، جا معه بشری، و بالاخره کشورشان، مورد توجه قرار داد.

    .بویژه دردوقرن اخیر که مفهوم ترقى جایگاه والائی درا فکار روشنفکران جهان می یابد، درک مشخص روشنفکران ا ز این مفهوم، در هرمقطع زما نى، خود نقش بسزاثى درسمتگیرى فکرى روشنفکران ایفا کرده است.

    ظا هرأ عجیب بنطر میرسد که براى تشخیص سمتگیرى اجتما عى دهقانا ن که به خرافى بودن زبانزد خاص و عام هستند، مطالعه دیگرعرصه هاى زندگى به عرصه اعتفادات مقدم شناخته شود، ا ما براى تعیین سمتگیرى اجتماعى روشنفکرا ن عرصه اعتقا دات حا ثز اهمیت درجه اول تلقى گردد.

    با ا ین حال دقت بیشتر نشان میدهد که اندیشه ها ى روشنفکران به مراتب بیش از دیگر گروه بندیها ى ا جتماعی با اعتقا دات آنان مرتبط است.

    متلأ مردم عادى (غیرروشنفکر) به هردلیل مذهبى را مى یذیرند و یذیرش ا ین مذهب (اعتقا د) به ا نجا م پاره ای فرا یض و شعائر منظم و تبعیت از دستورات معینى درزندگى ایشان مى انجامد.

    همین مردم در زندگى روزمره شان بر مبنا ى مقتضیات اقتصادی، احتما عى وسیا سى، اندیشه ها ى گوناکونى را مى پذیرند، که گاه آشکارا با اعتقادات مذهبى شان در تضاد قرار میگبرد.

    برا ى عوام بر مبنا ى مصلحت زمان، معمولأ اعتقاداتند که انعطا ف یا فته واندیشه هاى ببگانه را درخود بنوعى مستحیل میکنند.

    ولیکن براى روشنفکران روند معمولأ بعکس است.

    براى آنان قبول اعتقا دات بمعنى انجا م فراض مذهبى و امثال آن نیست ، بلکه اعتقادات موضوعى بمرا تب همه جا نبه تر و مدا وم تر و گاه حتى مترادف با کل زندگى ا ست.

    اعتقا دات نه تنها اندیشه های روشنفکران را درعرصه هاى دیگر زندگى، بلکه گا ه حتى خود مقتضیا ت زندگى آنا ن را تحت الشعاع قرار میدهد.

    مثلا دسته ای از روشنفکران اسلامى، بعنى صوفیان، به درجه ای که "روشنفکر" تر میشدند، بیشتر از انجام شعا ثر مذهبی (نظبر نما ز و روزه) سربا ز میزدند.

    علت امر هم نه عدم اعتقاد آنان به مذهب، بلکه با لعکس، به ا ین خا طر بوده است که اعتقادات برا ى آنا ن بسیا ر وسیع تر و مقدس تر از ا نجام فرایض مذهبى محسوب میشده، وهمه زندگى را در برمیگرفته است.

    در نتیحه صوفیان نمى خوا ستند ارزش اعتقا دا ت خودشا ن را با انجا م فرایض عا دى، به سطح ا عتقا دا ت عوا م، که فقط بخش ناچیزى از زندگى خود را به این مقدسا ت ا ختصاص میدهند، تنزل دهند.

    بنا براین، اگر بازتاب هاى عقب ماندگى ا قتصادى، اجتماعى، وسیا سى را میتوان در زندگى روستا ئبان ایران بهترمشاهده کرد، نمودها ى عقب ماندگى درعرصه اعتقا دات را مىبایست درمیا ن آن بخش جامعه مورد پژوهش قرا ر داد که بیش از هر گروه دبگر اجتماعى، زندگى و فعا لیتش با این اعتقادات پیوند دارد.

    دهقانى که روزانه حد اکثر دوساعت براى ا نجام فرایض مذهبى صرف میکند، و زمان کمتری را هم به تبا دل اعتقادات و ا فکار اختصا ص مبدهد، نمبتواند آنقدر در پیشبرد و تکوین عقب ما ندگى هاى ا بن عرصه زندگى اجتما عى مستقیمأ نقشى ایفا کند، حا ل آنکه روشنفکرى نظیرجلال آل احمد، نه تنها همه عمرخود، بلکه همچنبن ازطریق کتا بها و نوشته هایش، درخارج از محدودیتها ى زمانى-مکانى فردى، به تکامل وتوسعه ا فکار واپس گرا هستی مى بخشد، و نسلها و جامعه ای را تحت تأثیر قرارمبدهد.

    بنظرمن جهت درک واپس گراثى ایران قبل ا زا نقلاب اسلامى، بی حاصل نیست اگر به افکار روشنفکران ایران بلافاصله قبل از این واقعه نظرى افکنیم.

    به این طریق شا بد بهتر بتوا نیم یا ابعاد واپس گراثى درعرصه اعتقا دات جا معه ایران آشنا شده و در نتیجه دیدگاه عمیق تری ازعقب ماندگى جامعه ایران بدست آوریم .

    بالاخره ا ینکه درک صحیح از پدیده ی ویژه انفلاب ایران شا ید خود بهترین وسیله آگاهى از مفهوم ترقى خواهى درعصر کنونى درحهان باشد.

    در واقع از زمان ا نقلاب کبیر فرانسه، که مفهوم ترقى را در ابعاد وسبعى به جهان معرفی نمود، تا کنون، هموا ره انفلاب و ترقى همسو تلقى میشدند.

    به نظر من انقلاب ایران اولین انقلاب در تا ریخ معا صر است که در آن نقش انقلاب اساسأ ارتجاعى بوده است.

    درننبجه مطالعه شرا یطى که به چنین واقعه ای انجامید ، میتواند بسیاری سوالات عصر کنونى ومشخصأ موضوع نرقى خواهى را توضیح دهد .

    افکا ر روشفکران ایران و تطور انقلاب اسلامى شاید بی فا بده نباشد اگر یکى ازمعیارهاثى را که در چند دهه ی گذشته به عنوان معیار"ترقى خوا هى" از طرف بخش بزرگى از روشنفکران ایران قبول شده بود را مورد بررسى قرار دهیم .

    این معیار معمولأ با اصطلاحاتى نظیر "مردمى" بودن، انگیزه "خدمت به خلق" داشتن، وامثلهم بیان میشود.

    ظاهرأ هرکس که طرفدارمنافع "مردم" و "خدمت به مردم" بوده، مترقى، ومرتجعین کسا نى هسنند که نه درفکر "مردم "، بلکه درفکرمنا فع خودشا نند!

    `به عبارت سا ده تر، در ابن نگرش، نفى فردگراثى (individualism) به مثابه جوهر "ترقى خواهى" تلقى میشود.

    بیهوده نیست که یکی از ارتجاعى ترین دسته هاى روشفکران ایران، یعنی روشنفکران روحانی یا "جامعه روحانیت" موفق شد با بکار گرفتن موذیانه وا ستادانه ی ا ین معیار، بقیه ی روشنفکران را نیز با خود هم آوا سا زد و مبارزه ی ارتجاعى خویش را با دستگا ه سلطنت، مترقى جلوه دهد.

    سوء نفاهم نشود، منظور این نیست که من روحانیت را دراین زمینه نیزفریبکار قلمداد میکنم.

    برعکس بنظرمن، روحا نیت ایران ازته قلب ضد فردگراثى بوده است.

    نقش فرد در مذهب تشیع چنان اندک است که حتى دررابطه فرد با خداى خویش هم، روحانیان و اندیشمندان شیعى، وجود وا سطه اى را ضرورى دا نسته ومردم را به مقلدین ومراجح تقسیم کرده اند.

    حتى مراجح نیز ارتباط مسنقبمى با "خالق" خویش ندارند وتنها امام زمان ا ست که با خداى خویش مرتبط است.

    به سررشته گسسته ی کلام بر گردبم.

    اگرضدیت با فردگراثى به خودى خود معبار ترقى خواهى باشد، روحا نیون بیش از همه حق دارند مدعى پرچمدارى در این زمینه باشند.

    مضافأ اینکه با پذبرش چنبن معیارى، منطقى بود که اکثریت روشنفکران سباسى ایران که اکثرأ هم چپ بودند، و چند دهه ی پیش از انقلاب 1357، تعلق خاصى به این معبار داشتند، روحانیت را نیز مترقى قلمداد کنند، و بدینگونه روحانیتى که جمح گراثى اش حکایت از اتحاد جامعه کهن ایران دا شت، به پیشواثى ابن نوع "ترقىخواهى" برگزیده شد.

    قبول جمع گراثى (collectivism) بمثابه معیارترقى خواهى، تثورى منا سبى براى همکارى روشنفکران ضد امپربالبست با روحانبت شد.

    روشنفکران که اساسأ بخا طردموکراسى برعلیه رژبم شاه برخا سته بودند، تنفرخود از دولت هاى غربى پشتیبا ن آن رژیم را از طربق ضدیت با مبا نى اجتماعى آن جوامع، یعنى به شکل ضدیت با فردگراثى سرمایه دارى بیا ن میکردند.

    کوششهاى رژیم شاه براى جلوه گر سا ختن خود به مثابه سمبل مدرنیزاسبون و پشتببانى دولت هاى سرما یه دارى غرب از آن رژیم، بیش از پیش به این توهم دامن زد که ا ستبداد آن رژیم نتیجه مدرنیزاسیون نگریسته شود، نه آنکه بالعکس، عدم رشد موزون مدرنیزاسیون در ابران به دلبل سیستم سیا سى-فکرى عقب مانده سلطنت قرون وسطائى کشور درک گردد.

    رژبم شاه که بخاطر درآمد سرشار ناشى از افزایش قیمت نفت درسال 1973 توانست برخی تولیدات پیشرفته حتی فراصنعتی را به ایران وارد کند، دقبقأ بخاطر فساد رژیم سلطنتى (رشوه، استبداد و حهل)، ازپیشرفت، جز پاره اى صنایع ناهمگون نتوانست هدیه ی دیگرى برا ى جامعه به ا رمغا ن آورد.

    به عبارت دیگر، سرا زیرشدن پول



  • فهرست مطالب

    پیشگفتار……………….………………………………………………………………………4

    سرآغاز….………………………………………………………………………………………..5

    افکا ر روشفکران ایران و تطور انقلاب اسلامى……………………..9

    گروه بندیهای سیاسی و مفاهیم ترقی خواهی…….…………………16

    ترقی و پیشرفت در عرصه اعتقادات………………………………………21

    صوفیگری اسلامی و اندیشه ترقی….………………………………………26

    آینده نگری مدرن…..………………………………………………………………….33

    تمدن نوین و جنبش عصر جدید……………………………………………..

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله ترقی خواهی در عصر کنونی, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله ترقی خواهی در عصر کنونی, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله ترقی خواهی در عصر کنونی

«خداوند وقتی انسان را آفرید از روح خود در آن دمید.» (سوره مبارکه الحِجر، آیه 28). این بدان معناست که هدف، خلقت موجودی خدا گونه بوده است که دارای صفات و خصوصیاتی باشد تا خلیفه خدا روی زمین شود و برای تربیت انسانها از میان خود آنها راهنمایانی برگزید تا راه راست را به انسانها نشان دهند. نقش تربیتی این راهنمایان به گونه ای بوده که انسانها در تمامی ابعاد وجودیشان رشد کنند. ...

روابط انسان با خودش اولین ارتباط، ارتباط با خود و نخستین توجه هستی، توجه به خود(مانند یوگا برای شناخت از اجزای وجود خود) است. انواع روابط انسان با خود: 1.انسان با جسمش (جان) = توانایی 2.انسان با روحش (روان) = دانایی: روابط عمومی باید به این جنبه توجه داشته باشد. گاهی انسان ها حضور فیزیکی دارند اما حضور قلبی یا روحی ندارند. 3.انسان با نفسش (وجدان) = شکیبایی: در مورد مبارزه با نفس ...

ما در جهانی شگفت انگیز از علم و دانش به سر می‌بریم. تقریباً در همه وقت شبانه روز با توجه به دسترسی منابع خبری و اطلاع رسانی از کشفیات و تازه‌های جدیدی در حیطه علم و تولید آن مطلع می‌شویم و ترقی و پیشرفت آدمی و جهان پیرامونش را در اصل مدیون همین تولیدات علمی و تکنولوژیکی هستیم. جهانی که در آن زندگی می ‌کنیم جهانی از علم است آری علم و دانش چنان در زندگی تأثیر دارد که باید گفت ...

سپاس بی کران پروردگار را که به انسان قدرت اندیشیدن بخشید. تا به یاری این موهبت راه ترقی و تعالی را بپیمایم و امید به اینکه عنایت الهی شامل حال ما باشد. تا با عنایت اندک علمی خود در خدمت به بشر باشیم. یکی از بارزترین ویژگی های عصر حاضر گسترده کامپیوتر در کلیه عرصه های فعالیت انسان است به گونه ای که انجام برخی از کارها بدون استفاده از کامپیوتر قابل تصور نیست کامپیوتر به عنوان ...

دیزرائلی، تمایل به شیک پوشی و انحطاط، توسط کاهن، ویلیام، امروز تاریخ، 00182753، اکتبر 2006، جلد 56، انتشار 10 پایگاه داده: مهم ترین تحقیق دانشگاهی دیزرائلی، تمایل به شیک پوشی و انحطاط مفاد 1- برای مطالعه بیشتر ویلیام کاهن برخی از روشهایی را بررسی می کند که نگاهی به میل جنسی بنجامین دیزرائلی، عقیده ما درباره ویکتوریایی ها و مردم خودش را به چالش می کشاند. بنجامین دیزرائلی، یکی از ...

راهبرد اتحاد ملی و انسجام اسلامی خبرگزاری فارس: مقاله حاضر گامی است در این جهت تا راهبرد اتحاد ملی و انسجام اسلامی از دیدگاه حضرت امام(ره) هرچه بیشتر مورد کنکاش و تبیین قرار گیرد. چکیده: امام خمینی (ره) احیای اسلام ناب محمدی(ص) را به دور از التقاط و تحجر و پیرایه های خرافی و روشنفکری به عنوان راهکار بازیابی عظمت و موتور محرکه جهان اسلام به سمت ترقی و پیشرفت می دانستند.به اعتقاد ...

آن چه جامعه شناسی روستایی را تکان داده و هنوز هم می لرزاند، مباحثات برآمده از تو جهات گوناگونی است که هر یک از آن ها موضوع گیری نظری ویژه ای دارد و البته هیچ یک از آن موضع گیری ها بی طرفانه نیست. در این مباحثات غالباً روستایی و شهری را همچون دو پدیده جداگانه در مقابل هم قرار می دهند. این تقابل که جنبه بیانی و آکادمیک آن مهم تر از جنبه واقعی آن است, یک موضوع تاریخی به شمار می‌رود ...

روابط انسان با خودش اولین ارتباط، ارتباط با خود و نخستین توجه هستی، توجه به خود(مانند یوگا برای شناخت از اجزای وجود خود) است. انواع روابط انسان با خود: 1.انسان با جسمش (جان) = توانایی 2.انسان با روحش (روان) = دانایی: روابط عمومی باید به این جنبه توجه داشته باشد. گاهی انسان ها حضور فیزیکی دارند اما حضور قلبی یا روحی ندارند. 3.انسان با نفسش (وجدان) = شکیبایی: در مورد مبارزه با نفس ...

مقدمه سپاس بی کران پروردگار را که به انسان قدرت اندیشیدن بخشید. تا به یاری این موهبت راه ترقی و تعالی را بپیمایم و امید به اینکه عنایت الهی شامل حال ما باشد. تا با عنایت اندک علمی خود در خدمت به بشر باشیم. یکی از بارزترین ویژگی های عصر حاضر گسترده کامپیوتر در کلیه عرصه های فعالیت انسان است به گونه ای که انجام برخی از کارها بدون استفاده از کامپیوتر قابل تصور نیست کامپیوتر به ...

حق مالکیت آغاز تمامی حقوق است. یونان تا زمانی نظامی دموکراتیک داشت که توانست هزاران خرده مالک کشاورز را حفظ کند. تمرکز تدریجی مالکیت زمین، شکل گیری زمین داری بزرگ و نابودی خرده مالکان باعث شد که کشاورزی یونان به تدریج بر نیروی کار بردگان تکیه کند. این در نهایت به زوال دموکراسی انجامید . در انگلستان نیز انقلاب صنعتی بدون احترام به حقوق آریستوکراسی زمین دار، که از جنبش ماگنا کارتا ...

ثبت سفارش