دانلود تحقیق ارتش در دوره ایلخانیان

Word 169 KB 16482 34
مشخص نشده مشخص نشده علوم سیاسی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • «تاریخ نظامی جامع نمایشات هراسناک است که بازیگران صحنه وسیع آنها منحصر به اشخاص معین نبوده است.

    بلکه شامل ملل یا تمدنهای مختلف می شوند.

    از اینرو برای کسانیکه خواسته باشند راجع به کیفیات روحی انسانها و اقوام بررسیهای دقیقی بنمایند، فایده خواندن تاریخ نظامی بیش از تاریخ عمومی است»
    «سرلشکر کلمان گران گر»
    مغولان یکی از اقوام زرد پوست بودند که در مغولستان و شمال صحرای گبی می‌زیستند.

    این سرزمین بسیار خشک و مردم آن در فقر و خشونت به شیوه بیانگردی و چادرنشینی روزگار را می گذراندند.
    آنان تا قبل از ظهور چنگیزخان به صورت قبایل متعدد پراکنده زندگی می کردند.

    این قبایل از نظر شیوه زندگی به دو دسته مهم تقسیم می شدند: 1- قبایل جنگی که کارشان ماهیگیری و شکار حیوانات بود .
    2- قبایل صحرانورد که چادرنشین و دامدار بودند.

    میان ایلهای متعدد همیشه بر سر تصرف مراتع و غنایم جنگ و خونریزی بود.

    خان هر قبیله ای که آن ها «نویان» می‌گفتند نوکران (بهادران-جنگاوران) چندی را به دور خود جمع کرده و یک نیروی نظامی قبیله‌ای تشکیل داده بودند.

    این نوکران در زندگی، شکار، تقسیم غنایم و جنگهای خان حضور فعال داشتند.
    و حالا اینجا این سوال پیش می آید آیا این گروههای صحرانشین، بیانگرد چگونه توانستند این چنین فتوحاتی را بدست آورند.

    چه عواملی باعث پیشرفت و موفقیتهای آنان شد؟
    در این تحقیق سعی شده است چگونگی تشکیل سپاه، لشکر مغول و عوامل پیروزی را تک تک اشاره نمایم و اصلاحات و تغییرات که در این سپاهیان در زمان ایلخانان انجام شده را بازگو کنیم.
    چنگیز و چگونگی اتحاد قبایل
    هفتصد سال پیش مردی بر اکثر ممالک دست یافت نصف جهان را مسخر کرد و نوع بشر را چنان به وحشت افکند که هنوز هم پس از قرنها آثار آن بیم نمایانست «سپاه چنگیزی آلت بسیار هولناک و قتالی بود به شرط آنکه آنرا ماهرانه بکار برده و انتظام و احترام را در آن حفظ کنند.


    ظهور تموچین و اتحاد قبایل گوناگون سبب یکپارچگی نیروهای نظامی این قبیله ها شد و یک ماشین جنگی بزرگ، خشن و خونریز را به سوی مرزهای کشورهای مجاور و جهانگشائی کشاند.
    تموچین توانست تا سن 44 سالگی تمام قبایل بزرگ را متحد کند و خود بر تخت پادشاهی مغولستان بنشیند.

    ارتش قبایل متعدد و بیابانگرد سه سال بعد در اولین اقدامات خود به چین حمله بردند و پس از به زانو در آوردن دولت ختا ، بخش وسیعی از ایالات شمالی را تحت انقیاد خود در آوردند.
    فتح این مناطق متمدن و پر از ثروت و مکنت دنیای جدیدی را به روی این جنگاوران فقط بیابان و چادر دیده ، گشود و عامل و انگیزه مهمی شد که در آینده به تهاجمات خود ادامه بدهند.

    با فتح چین و پکن روشها و فنون محاصره و همچنین استفاده از ادوات قلعه گیری از جمله دژکوبها، منجنقیها و.......را فرا می گرفتند و همچنین صنعتگران به همراه صنایع ساخت ادوات جنگی چین که روزگار خود سرآمد بود، استفاده از باروت، نفت، معادن فلزات گوناگون که همگی و یکباره در اختیارات چنگیز و اسرای سپاهش قرار گرفت.

    فتح این مناطق متمدن و پر از ثروت و مکنت دنیای جدیدی را به روی این جنگاوران فقط بیابان و چادر دیده ، گشود و عامل و انگیزه مهمی شد که در آینده به تهاجمات خود ادامه بدهند.

    در راس تشکیلات سیاسی و حکومت مغولان «خان» بزرگ قرار داشت و پس از آن شاهزادگان و خانهای کوچکتری که در راس اروغ ها و اولوس ها جای می گرفتند.

    این سلسله مراتب قدرت در سازمان نظامی و ارتش آنها نیز جاری بود.

    فرماندهی کل قوا در اختیار امپراتور خان بزرگ قرار داشت که در زمان جنگ دستور او مجری بود.

    پس از وی شاهزاده ها، پس نویان ها (فرماندهان ارتش ده هزاره ها، افسران هزاره ها و در پایان افسران صده ها ، جای می گرفتند.

    آنها که نخست از پرداخت مالیاتها معاف بودند بعدها با تصرف ممالک مختلف از جمله ایران، صاحب اراضی وسیعی شدند و در عرصه اجتماع بعنوان فئودالهای بزرگ نمود پیدا کردند.

    جنگها و کشور گشائیها عامل اصلی تامین قدرت و ثروت این اشرافیت نظامی محسوب می شد.

    شکل ظاهری یک سرباز مغولی و خصوصیات اخلاقی آنان: در حدود چهل سال بیش از تشکیل قوریلتای 1206 «پلان کارپن» که از مغولستان برگشته بود چنین می نویسد: «تترها (یعنی مغولان) مطیع ترین ملل دنیا در برابر رؤسا خودشان می باشند.

    اطاعتی که آنها از روساء خودشان می کنند، بیشتر از اطاعتی است که کشیشان ما از رؤسا مذهبی می نمایند.

    همیشه نسبت به روساء خود بسیار مودب هستند و هیچ وقت به آنها دروغ نمی‌گویند.

    بین آنها هیچ وقت شقاق و خلاف و قتل روی نمی دهد.

    گاه گاه سرقتهای بی‌اهمیتی بوقوع می پیوندد.

    اگر چهارپا یا جانوری که متعلق به یکی از آنهاست گم شود یابنده آن نه فقط آنرا تصاحب نمی کند بلکه آنرا به صاحب اصلی آن تسلیم می نماید.

    اگر این تصویر را با هرج و مرجی که قبل از تسلط چنگیزخان بین قبایل مغول وجود داشته است مقایسه کنیم و یا با حالت و وضع اخلاقی ملت امروز مغول بسنجیم به خوبی درک می کنیم «یا ساق» چنگیزخان چه تغییرات عمیق در جامعه مغولی پدید آمده بود شکل و هیئت جنگجوی مغول را که قهرمان این دوران جهانگیری و کشورگشائی است آقای «فرنان گرنار» می نویسد که «سرباز مغولی در اردو کلاهی پوستی بر سر دارد و این کلاه دارای دو گوشی است.

    جورابهای سرباز پشمی است و موزه های او نمدی و یک روپوش بلندی که از زانو هم پایین تر می آید در بردارد.

    در موقع پیکار یک کلاه چرمی که پشت سر و گردنش را نیز محفوظ می داشت بر سر می نهاد و یک درع و خفتان محکم و نرمی که از چرم ساخته شده و سیاه رنگ بود بر تن می کرد.

    مغول کوتاه قد، زمخت و دارای استخوانهائی سخت و جثه ای پهن و نیروی تحملی فوق العاده است.

    دسته بندی لشکر مغول: چنگیزخان به سپاه به عنوان حامل جنبش گسترش طلبانه مغولان توجه خاص معطوف می داشت و در تشکیل آن از روی نمونه های دیرینه مغولی شیوه ای بیش گرفت که برای زمانهای بعد، چه در دربار قاآن و چه در دربار خانهای دیگر مغول سرمشق گردید.

    دسته بندی سپاهیان کاملاً از روی سیستم دهه ای انجام گرفت 10 تن سپاهی (اربن) کوچک ترین واحد سپاه را تشکیل می داد و در تحت فرماندهی یکی از سپاهیان قرار داشت.

    که در صورت موفقیت های جنگی ارتقاء می یافت.

    گروههای بالاتر از 100 تن (یغون ، جاقون) و 1000 تن (منگ غان) تشکیل می شد 000/10 تن سپاهی واحدی را تشکیل می داد که به مناسب تعداد افراد آن (تومان) نامیده می شد.

    دسته های نظامی هزاره ها غالباً از افراد یک قبیله بودند که فرمانده آنها را یا خان بزرگ تعیین می نمود یا توسط فرماندهان ده هزار انتخاب می شد.

    سپس خان بزرگ انتخاب آنها را تصویب می کرد.

    دسته دیگر از جنگجویان که سپاه و گاردهای مسلح مغولان را تشکیل می دادند.

    فکوتها یا ملازمین نظامی بودند که افراد آزاد و دسته های جنگجویی بودند که به خدمت خان ها و روسای قبایل یا «اربابان نظامی» قبیله ها در می آمدند.

    فکوتها برای این اربابان هم گارد محافظتی محسوب می شدند و هم جنگجویان جنگهای مختلف که تعدادی از آنها بخاطر شجاعت و لیاقت به سرکردگی بعضی از جنگهای بزرگ ارتش منصوب شدند.

    در درجات مختلف مراتب و مقامات لشکری نیز همان اصل «فئودال» حکومت می‌کند و همان رابطه وفاداری شخصی آنها را به یکدیگر پیوند می دهد.

    زیر دست آن فرماندهان نجبای تر از دوم یا آزاد مردان جای داشتند که دارای عنوان قدیمی ترکان «ترخان» (به مغولی درقان) بودند.

    این ترخان ها دارای این مزیت و برتری بودند که اصولاً می توانستند غنائمی را که در جنگ به دستشان می رسید به نفع خودشان نگاه دارند و در شکارهای بزرگ نیز حیوانی را که شکار نموده اند بردارند.

    در بارگاه بی‌اذن و اجازه وارد می شدند و در جشنها مقامی شایسته داشتند و هر کدام از دست خان کاسه ای شراب می گرفتند.

    بسیاری از این «ترخان» ها در نتیجه بروز لیاقت به مقام «نویانی»رسیدند.

    سرداران برجسته پیوسته از میان اطرافیان فرمانروا (نوکور) انتخاب می شدند.

    سپاهیانی که تحت فرماندهی این سرداران قرار می گرفتند موظف به اطاعت مطلق از آنان بودند.

    از نظر سردار، سپاهیان وی تشکیل یک (الوس) می دادند.

    لشکر تقریباً ملک فرمانده بود و به همین سبب نیز به پسرانش به ارث می رسید.

    فرماندهان این واحد، که امیرتومان لقب داشتند اغلب از بزرگان مغول بودند که خود ریاست قبیله ای را به عهده داشته اند و در این هنگام نیز به آنان کارهای مهم واگذار می‌شد و آنان به این ترتیب می توانستند نفوذ خود را محفوظ بدارند.

    در تعلیم سپاهیان مغول سختگیری فراوان به عمل می آمد.

    سرباز زدن از دستور فرمانده بسیار نادر و مجازات آن اغلب مرگ بود.

    هر یک از سرداران (نویان) موظف بود که دستورات مافوق خود را بی کم و کاست اطاعت کند.

    چنانچه فرمان مبهم بود می‌بایست نظر فرمانروا خواسته شود.

    نیروی فوق العاده سپاهیان مغول از جمله معلول همین انضباط بود.

    سرداران و پسران فرمانروا و نیز شاهزادگان دیگر موظف بودند که درباره نحوه اجرای وظایفی که به آنان محول شده بود گزارش دهند.

    هر یک از فرماندهان تومانها، هزاره ها، صدها، دهه ها هر سال یکبار بایستی به خدمت چنگیز برسند از شخص او دستور بگیرند و مصالح جنگ را بیاموزند.

    هیچ کس از هزاره ها و صده ها و دهه ها که به آنجا منتسب بود نمی توانست به جائی دیگر رود و به فرمانده دیگری پناه جوید.

    اگر کسی از محلی به محل دیگر انتقال می کرد او را می‌کشتند و کسی را که به او راه داده بود سخت تنبیه می نمودند.

    سرداران در صورت شکست معمولاً مجازات می شدند و حتی گاه گاه به قتل می‌رسیدند.

    چنان چه آنان واحدهای خود را ترک می کردند و یا از میدان کارزار می‌گریختند، نیز مستوجب مرگ بودند.

    عدم اطاعت از فرمان احضار، در نخستین و دومین بار با سی تا هفتاد ضربه چوب و در سومین بار با سی و هفت ضربه چوب و تبعید مجازات می شد.

    این قومی که «سازمان اشرافی» داشت همانطور که ولادیمیرتسوف بیان نموده دارای عده ای منتخب و گروهی برگزیده بود.

    این برگزیدگان عبارت بودند از محافظان شخص خان بزرگ این گارد شخصی که نامش «کشیک» یا «کشیکچی» می باشد از عده ای در حدود ده هزار نفر تشکیل شده بود که عده ای از آنها مامور محافظت در روزها «تورقان جمع آن تورقا اوت» و عده ای شب ها «کاتبا اول جمع آن کاتبا اوت» مامور حفاظت خان بزرگ بودند.

    عده ای نیز «قورچی» «خرجی» بودند یعنی کسانی که تیردان ها و ترکش ها را حمل می نمودند.

    عده کشیکچیان شب از 800 تا 1000 نفر و عده قورچی ها از 400 به 1000 وعده کشیکچیان و محافظین روز به 1000 بالغ بود.

    من حیث المجموع نفرات گارد شخصی معادل ده هزار نفر بود.

    افراد این گارد منحصراً از نجباء یا از آزاد مردان بودند که «ترخات یا درگات» نامیده می شوند یک سرباز گارد شخصی حق تقدم نسبت به فرمانده یک فوج هزار نفری سایر دستجات قشون داشت و چنگیزخان اغلب سرداران خود را از میان همین افراد گارد انتخاب می نمود.

    صف آرایی سپاه: مغولها چون به جهت جغرافیایی جنوب اعتقاد خاصی داشتند آنرا متبرک می‌شمردند در زمان صف آرایی لشکریان را به طرف جنوب می آراستند.

    این طرز موضع گیری و قرار گرفتن روی به جنوب با هدف کشورگیری مغول تطبیق می نمود که شامل کشورهای مختلف جنوبی می شد که عبارت بودند از تسخیر چین از طرف چپ: میسره تصرف ترکستان، ایران شرقی از قلب و مرکز و تصرف دشت‌ها و مرغزاران روس از طرف راست و میمنه.

    آرایش نظامی سپاه مغول به سه جناح راست، یا میمنه یا برون غر و در کتاب امپراطوری صحرانوردان به عنوان «باراگون گار»و جناح چپ یا میسره، دساخون غرویا «جگون گار» و بالاخره وسط یا قلب قشون (قل) یا «گل» تقسیم می گشت که معمولاً فرماندهی کل در قلب استقرار می یافت.

    قسمت اعظم سپاهیان مغول سوارکار بودند (مرتیوچریک)، با توجه به جغرافیای طبیعی وطن مغول و مسافت های طولانی، اسب وسیله بسیار ضروری برای نقل مکان بود.

    جنگجویان حتی در دوران های بعد نیز ناگزیر بودند خود از اسشبان نگهداری کنند.

    تنها در صورتی که در هنگام تجهیز زیاد در حین جنگ اسب خود را گم می کردند، اسب تازه به آنان داده می شد.

    همچنین در روزنامه همشهری به این مطلب اشاره شد که: «هر سوار مغولی دو اسب با خود داشت که بر یکی سوار می شد و دیگری را یدک می کشید و از همین رو اروپائیان سواران مغول را «دو اسب سوار» می خواندند.

    در یاسای چنگیزی مقرر شده بود که هر سرباز مغولی در جبهه

  • مقدمه 2
    چنگیز و چگونگی اتحاد قبایل 3
    شکل ظاهری یک سرباز مغولی و خصوصیات اخلاقی آن 5
    دسته بندی لشکر مغول 7
    صف آرایی سپاه 11
    تعداد سپاهیان مغول 15
    شیوه ها و تاکتیک های نظامی مغولان 17
    چگونگی رفتار با اسیران 20
    یاسای چنگیزی و تاثیر آن در سپاه 23
    اسلحه 24
    چگونگی تامین آذوقه و توشه برای سپاه 28
    مواجب و حقوق سپاهیان 29
    منابع و مآخذ 32

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود تحقیق ارتش در دوره ایلخانیان , مقاله دانشجویی با موضوع دانلود تحقیق ارتش در دوره ایلخانیان , پروژه دانشجویی درباره دانلود تحقیق ارتش در دوره ایلخانیان

مقدمه: «تاریخ نظامی جامع نمایشات هراسناک است که بازیگران صحنه وسیع آنها منحصر به اشخاص معین نبوده است. بلکه شامل ملل یا تمدنهای مختلف می شوند. از اینرو برای کسانیکه خواسته باشند راجع به کیفیات روحی انسانها و اقوام بررسیهای دقیقی بنمایند، فایده خواندن تاریخ نظامی بیش از تاریخ عمومی است»[1] «سرلشکر کلمان گران گر» مغولان یکی از اقوام زرد پوست بودند که در مغولستان و شمال صحرای گبی ...

در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند. نام آتش‌هایی که در این آتشگاه‌ها نگهداری می‌شد یکی بُرزین مهر به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت. دیگری فَربغ بود به معنای آتش فرّ ایزدی که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بود و سومی گُشَسب که در تکاب آذربایجان قرار داشت. آتشگاه آذرگشسب ویژه ارتشیان بود و در شهر و محلی ...

به نام خدا خلاصه تاریخ ایران         زمان میلادی زمان هجری سلسله پادشاه رویدادها پایتخت حدود ٧٢٠ تا ٥٥٠ پیش از میلاد   مادها دیا اکو دیااکو هفت قبیله آریایی را در شهر هگمتانه متحد میکند. هگمتانه فره ورتیش   هوخشتره   آژی دهاگ   ٦٧٥ تا ٣٣٠ قبل از میلاد   هخامنشیان کورش از بین بردن مادها - فتح بابل و دادن اجا ...

مقدمه در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند. نام آتش‌هایی که در این آتشگاه‌ها نگهداری می‌شد یکی بُرزین مهر به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت. دیگری فَربغ بود به معنای آتش فرّ ایزدی که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بود و سومی گُشَسب که در تکاب آذربایجان قرار داشت. آتشگاه آذرگشسب ویژه ارتشیان بود و در شهر ...

مقدمه در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند. نام آتش‌هایی که در این آتشگاه‌ها نگهداری می‌شد یکی بُرزین مهر به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت. دیگری فَربغ بود به معنای آتش فرّ ایزدی که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بود و سومی گُشَسب که در تکاب آذربایجان قرار داشت. آتشگاه آذرگشسب ویژه ارتشیان بود و در شهر ...

مقدمه سرزمین کهن ایران که ریشه در تاریخ چند هزار ساله جهان دارد، هرچند بارها دستخوش تاخت و تاز بیگانگان قرار گرفته و دوره‌هایی را تحت حاکمیت آنان به سر برده، با این همه، با بهره‌گیری از تمدن و فرهنگ ریشه‌دار و نیرومندش، نه تنها تجدید حیات کرده، بلکه اشغالگران را به کلی در تمدن و هنر خود مستهلک نموده و آنان را در شمار پیروان و مروجان علم، هنر و صنعت ایرانی درآورده است. پیش تاریخ ...

مقدمه : هدف از انجام این تحقیق مروری بر صنعت نساجی ایران و به ویژه هنر بافت پارچه های زری بوده. این هنر امروزه تقریبا فراموش شده و تعداد کارگاه های کمی در ایران هم اکنون مشغول به بافت پارچه های زری است . هم این موضوع یعنی کمبود منابع در کسب اطلاعات در مورد این هنر مشکل اصلی در این تحقیق بود. البته در اصفهان چند کارگاه زیر نظر سازمان صنایع دستی و گردشگری دایر شده و مشغول به احیای ...

چکیده : هدف از انجام این تحقیق نگاهی گذرا به فن زری بافی و جایگاه آن در میان هنرهای معاصر است . نقطه آغازین زری بافی در تمدن ایران چه زمانی بوده است ؟ مراحل انجام زری بافی به چه ترتیب است ؟ مقدمه : هدف از انجام این تحقیق مروری بر صنعت نساجی ایران و به ویژه هنر بافت پارچه های زری بوده. این هنر امروزه تقریبا فراموش شده و تعداد کارگاه های کمی در ایران هم اکنون مشغول به بافت پارچه ...

سوابق تاریخی فرش تبریز آذربایجان شرقی در شمال غربی ایران قرار دارد از شمال به دره رود ارس و قفقاز و از غرب به دریاچه ارومیه و استان آذربایجان غربی، از جنوب به استانهای آذربایجان غربی و زنجان و از شرق به استان گیلان و اردبیل محدود است. شهرهای مهم آن، سراب،اهر، مراغه، مرند و میانه می باشد. آب و هوا آذربایجان شرقی کلا‍ً سرد و خشک بوده کوهستانی بودن منطقه و عرض جغرافیایی بالا از ...

پیشگفتار: هنر ایران به لحاظ قدمت و زیبایی همیشه مورد توجه محققان بوده است. هنر ایرانی هنری اصیل و سنتی است که از دیرباز مورد توجه منتقدان و پژوهشگران قرار گرفته است و در این راستا آثار هنری به جای مانده از جمله نقاشیهای دیواری و سفالها و کاشیها و نقاشیهای مینیاتور که عموماَ برای زینت بخشیدن به نسخ خطی کاربرد داشته است مهمترین نقش را بازی کرده اند و به راحتی اندیشه ها و تفکرات ...

ثبت سفارش