صخره نگاره های جنوب کوهستانی شهرستان بوئین زهرا در استان قزوین که در نوشتار حاضر معرفی می شود ؛ تنها پاره ای از باستان شناسی هنر صخره ای منطقه را شامل می گردد که در چارچوب طرح پژوهشی جامع تر در تابستان 1386 مورد شناسایی و مستند سازی قرار گرفته است.
گزارش مقدماتی بررسی های انجام شده هم اینک نیز در دست تدوین بوده و با توجه به تمهیدات به عمل آمده امید می رود در ماه های آینده مجموعه ی آن در چند مجلد به چاپ رسیده و منتشر شود.
صخره نگاره ها یا کنده نگاره های صخره ای که در میان باستان شناسان و رشته ها و دانش های خویشاوند باستان شناسی زیر پوشش مفهوم کلی هنر صخره ای (Rock-Art) و یا باستان شناسی هنر صخره ای متداول و رایج شده است ، گنجینه ای از اطلاعات چند گون فوق العاده مهم را در خود جای داده است.
صخره نگاره ها کم و بیش در همه ی قاره ها و محیط های زیست و زیستگاه های بشری ما پراکنده اند.
خاستگاه آن ها چونان که از نامشان پیداست مناطق کوهستانی است.
در استان قزوین نیز چنان که در همه ی فلات ایران در مناطق کوهستانی پراکنده هستند.
به لحاظ ریخت شناسی آن ها ساده و گرافیک آفریده شده اند.
به لحاظ موضوعی نیز محوریت با تصاویر مربوط به شکار و جانوران شکاری و وحشی است.
جنبه های نشانه شناختی و زمینه های معنایی آن ها نیز بدون دست گشودن به سوی شواهد مشابه و قراین خویشاوند و کمک طلبیدن از رویکردهای تفسیری و مشرب های معنا کاو و نشانه شناسی و خوانش طرح ها ، نقش ها ، نگاره ها و تصویرها و روابط ساختاری قابل مقایسه میان آن ها امکان پذیر نیست.
کلید واژه ها:
هنر صخره ای ، صخره نگاره ها ، جنوب کوهستانی دشت قزوین ، چلمبر ، قلیچ کندی ، شکار، نماد،کنده نگاره ، خط،نقوش جانوری ،نقوش و علایم هندسی .
درآمد :
کنده نگاره های صخره ای سرزمین های مختلف :
صخره نگاره ها ، هنر صخره ای و یا به مفهوم رایج و متداول درمیان باستان شناسان ، باستانشناسی هنر صخره ای، ((The Archaeology of Rock- Art از جمله شواهد فوق العاده مهم در حوزه ی مطالعات باستان شناختی و رشته ها و دانش های خویشاوند دیگر است.
این گنجینه های عظیم اطلاعات متنوع به هر میزان که گسترده تر شناسایی ، کشف و مطالعه شده اند ، اطلاعات و آگاهی ما از چگونگی فرآیند فرهنگ و حیات اجتماعی اعم از نوع اقتصاد و معیشت و شیوه های داد و ستد و نظام های ارزشی و باورهای جمعیت های انسانی در گذشته غنی ، ژرف و مطمئن تر نیز شده است.
چند ده هزاره تداوم زمانی این مواریث عظیم فرهنگی پراکنده و گسترده در سراسر جهان ، مبیّن سنتی است دیرینه و دیرپا و نه مقطعی و ناگهانی .
صخره نگاره ها نیز چونان شواهد دیگر باستان شناختی و مواریث فرهنگی در هر سرزمین و مقطع زمانی که پدیدار شده اند ، پیوند استوار با سنت ها و سبک ها و شیوه ها و انواع دیگر هنرنمایی گروه های انسانی و جمعیت های بشری در سراسر جهان اعم از شیوه ی کنده نگاری روی اشیاء منقول از جمله مواد استخوانی و عاج و سنگ و سفال دارند.
زادگاه ، خاستگاه و زیستگاه کهن تر هنر و مهارت صخره نگاری بنا به شواهد و پژوهش های باستان شناختی دوران متاخر پیش از تاریخ ، نخست در قاره ی اروپا بویژه غارهای مناطق مرزی میان فرانسه و اسپانیا و سپس سرزمین های دیگر بوده است.
در این میان شبه قاره ی هند نیز جایگاه خاص خود را به مثابه یکی از خاستگاه های کهن تر هنر صخره ای دارد.
هنر و مهارت کنده و صخره نگاری در سراسر جهان علیرغم تنوع و تلون محسوس و سنت و سبک دراز آهنگ شان ، از نوعی مشابهت و وحدت ارگانیک (پیکروار) ، هم به لحاظ فرم یعنی ریخت شناسی ، هم محتوا و معنا برخوردار هستند.
هنر و مهارت کنده و صخره نگاری در سراسر جهان علیرغم تنوع و تلون محسوس و سنت و سبک دراز آهنگ شان ، از نوعی مشابهت و وحدت ارگانیک (پیکروار) ، هم به لحاظ فرم یعنی ریخت شناسی ، هم محتوا و معنا برخوردار هستند.
با آن که بیش از یک سده و نیم از شناسایی ، مطالعه و معرفی پاره ای از این صخره نگاره ها در برخی مناطق جهان می گذرد ، مع هذا همچنان حجم عظیمی از مسئله ها ، معماهای ریز و درشت و قفل های ناگشوده ی بسیار درباره ی هویت زمانی ، ریخت شناسی و نشانه شناسی آن ها پیش روی ما است.
هویت و فرآیند زمانی و گاهنگاری این صخره نگاره ها در سرزمین های مختلف جهان ، همچنان به صورت یک مسئله ی جدی مطرح بوده و در این باره هیچ اتفاق آراء مشخصی میان باستان شناسان وجود ندارد.
در این که این صخره نگاره ها متعلق به چه گروه های انسانی و سنت و فرهنگ و جامعه و اقتصاد و معیشتی هستند ، به مثابه یک پرسش بنیادین و مناقشه ی جدی میان پژوهش گران ، همچنان به قوت خود باقی است.
ویژگی های بومی ، محلی و منطقه ای آن ها نیز ، هنوز محل بحث و منازعه ی جدی میان باستان شناسان است.
سنت و سبک و نشانه شناسی و محتوای آن ها نیز چیزی نیست که آسان بتوان از کنارشان گذشت.
پراکندگی آن ها در مناطق مختلف به لحاظ زیست محیطی و جغرافیایی نیز، از مباحث جدی دیگر مطرح شده میان پژوهش گران است.
جمعیت هایی که این صخره نگاره ها را آفریده و مناطقی را برای خلق آن ها گزیده اند از جمله مسئله ها ی مهم دیگری است که می بایست به آن ها پاسخ گفت.
از مطالعات باستان شناختی و باستان شناسی هنر صخره ای بویژه پژوهش های دهه های اخیر باستان شناسان ایرانی چنین استنباط می شود که ایران زمین یکی از گنجینه های بسیار غنی هنر و مهارت صخره نگاری در جهان است.
این صخره نگاره ها هم در مناطق کوهستانی شرق ایران ، هم مرکزی ، هم جنوب ، هم غرب ، شناسایی ، مطالعه و مشاهده شده و در پاره ای موارد مستند سازی آن ها نیز انجام شده است.
هنر صخره ای یا هنر پیش از تاریخی که تقریبا در تمامی نقاط جهان یافت می شود، گنجینه ای از اطلاعات ارزشمند درباره روند رشد فکری بشریت است .کهن ترین هنر صخره ای شناخته شده ، در هند و حدود 20 یا 30هزار سال پیش به وجود آمده است .
این اثر شامل نشانه های فنجانی و خطوط منحنی است که در صخره های یک غار سنگ ریگی کنده شده اند و همزمان علامت های خطی ساده بر تعداد زیادی اشیا منقول ( استخوان ، دندان ، عاج و سنگ ) در زیستگاه های انسان نخستین ، کشف شده اند .نخست در اروپای مرکزی و شرقی شکل ها و الگوی مشخص همچون زیگزاگ ، صلیب ، کمان ، خطوط موازی و ....
پدیدار شده اند .
هنر پیش از تاریخی وحدت موضوع و فن را با تنوع نمادین شگفت انگیزی در فرهنگ ها و دوره های مختلف به هم می آمیزد و با زندگی شکارچیان و شبانانی که آنها را خلق کرده اند، در ارتباط تنگاتنگ بوده و هنری است طبیعی، که بیش از همه چیز می توان آن را هنر فضای باز به حساب آورد.هزاران جایگاه هنر صخره ای در سراسر جهان شاهدی بر خلاقیت بشر در دورانی است که بیش از ده هزاره به اعماق ما قبل تازیخ باز می گردد.
این هنر شامل حکاکی ها و در مقیاس کوچکتر (احتمالا به دلیل از بین رفتن سریعتر) طراحی ها و نقاشی هایی است که بر سطوح مختلف، بسته به منطقه و در تطابق با ویژگی های زمین شناسی شان، قرار دارند.
این سطوح می توانند تخته سنگهای منفرد یا مناطق صخره ای (مناطق پوشیده از تخته سنگها)، صخره های تخت یا سطوح سیلیکاتی سرخ رنگ، قسمت های برآمده کوهها یا دیواره های پناهگاه های صخره ای باشند.
در مقایسه با این فراوانیِ هنر صخره ای در فضاهای باز، نمونه های داخل غارها بسیار اندک هستند و بر خلاف هنر خلق شده توسط جوامع کوچنده که در معرض نور و زندگی قرار داشته اند، هنرهای دیواری غارها در اعماق تاریک زمین پنهان شده اند.
جالب توجه ترین آثار هنر پارینه سنگی تصویرهایی از جانوران است که بر سطح دیواره های غارها نقر یا نقاشی و یا پیکر تراشی شده است ، و گاو وحشی زخم خورده ، که در غار آلتامیرا واقع درشمال اسپانیا کشف شده یکی از نمونه های شگرف و تماشایی آن است .
جانور محتضر بر جای فرو مانده است ، پاهایش دیگر توانایی حمل سنگینی بدنش را ندارند ، ولی باز در این درماندگی سر را به حال دفاع پایین آورده تا در برابر نیزه های شکارچیان که از سمت گوشه چپ زیرین به سویش هدفگیری شده است ، ایستادگی کند .
تصویری کاملا زنده و واقعنما نه تنها دقت مشاهده ، واستواری و قدرت خطوط کناره نما ( دمگیرها ) و سایه اندازی ظریف و ماهرانه که چنان حجم و تحدیی به اندام جانو بخشیده است ، ما را به شگفتی می اندازد ، بلکه بیش از آن ،حالت نیرومندی و والامنشی جانور در لحظات واپسین است که ما را دچار اعجاب می سازد .
به همین اندازه اعجاب آور، تصویر جانوران نقاشی شده بر دیواره های غار لاسکو در ناحیه دوردونی فرانسه است .گر چه آنها در ظرافت توصیف جزییات به پای نقاشی نمیرسند .
گاوان وحشی ، گوزنها، اسبها و گاوهای معمولی با وفوری توحش آمیز در عرصه دیوارها و سقفهای این غارها به تک و دو در آمده اند ، در حالی که بعضی فقط با خطوط کناره نمای سیاه ترسیم شده اند ، و برخی دیگر با رنگهای روشن خاکی رنگ آ میزی یافته اند ، لیکن همگی شان همان احساس اسرار آمیز((زنده بودن )) را به نگرنده القا می کنند .
این هنر شگرف چگونه پرورش یافت، در راه چه هدفی به کار میرفت ، و چه واقع شد که طی چندین هزار سال دست نخورده باقی ماند ؟
پرسش آخری را به آسانی میتوان جواب داد – چرا که تصویرها هیچگاه در نزدیکی دهانه غار ها نقاشی نشده اند تا در معرض دستبرد و اتهام قرار داشته باشند :بلکه جایگاه خاص آنها همواره در تاریکترین زوایای غار ،و به حد امکان دور از مدخل آن انتخاب می شده است .
پارهای از آنها در فرورفتگیها یی از غار قرار دارد که زایر فقط در حال خزیدن می تواند خود را به نزدیکشان برساند ، و گاهی معبر های درون غار چنان پیچ در پیچ است که بدون راه بلد خبره شخص به آسانی در آنها گم میشود .
پیشینه مطالعات هنر صخره ای در ایران از دوران پیش از تاریخ ایران احتمالا در دوران متاخر و پارینه سنگی دیورارنگاره هایی به دست آمده که بر سنگ غارها و صخره ها نقش شده است.
نقوشی که انسان ساکن غار بر اساس عقاید و باورهای خود با ابزار و وسایلی ساده ، نشانی از خود به یادگار گذاشته است.
آثاری که پس از سال ها و هزاره ها هنوز کاملاً شناخته نشده و گهگاه نمونه های تازه تری در نقاط مختلف ایران کشف می شود.
اولین نمونه چنین سنگ نگاره هایی که مربوط به انسان غارنشین است در منطقه لرستان کشف گردید.
حمید ایزد پناه که این سنگ نگاره ها را برای اولین بار بررسی و معرفی نموده بود، در کتاب آثار باستانی و تاریخی لرستان آن را چنین معرفی می نماید:« در کوه های اطراف کوه دشت ، نقوشی به رنگ های قرمز و سیاه بر دیوار بعضی از غارها موجود است .
برای رسیدن به این غارها ، راهی سخت و دشوار را باید طی کرد، زیرا همه نقش ها در یک محل نیستند.
قسمتی در کوه "سرسرخن" و بقیه در کوه " همیان " قرار دارد.
این نقوش شاید پیرترین و کهن ترین آثار هنری اقوام ایرانی هستند که هنوز هم جوان مانده و پس از گذشت قرن ها و هزاره ها، رنگ و حالت آنها که نمودی از کیفیت زندگی و نشانه ای از اندیشه و بالاخره هنر ذاتی آنهاست و هم چون کتابی که با خط تصویری نوشته شده باشد و مبین و روشنگر گوشه ای از تمدن زمان هایی دور است باقی مانده اند.
اولین غار در دره " میرملاس" در کوه سرسرخن واقع شده است.
فاصله این دره تا شهر کوه دشت نزدیک به 30 کیلومتر است.
غار میر ملاس که به مرور زمان در هم ریخته است، اینک سایه بانی بیش از