بشر با درک زیبایی از طبیعت الهام گرفت و با تقلید اشکال و آهنگهای طبیعی و انعکاس این آثار، هنر را که یکی از عوامل مهم ابزار احساسات و بیان زیبائی است به وجود آورد و آن را به صورتهای گوناگون منعکس شود.
غم و شادی و عواطف و احساسات انسانی مفاهیم واحدی است، اختلاف در طرز بیان و توصیف آن است.
افلاطون در تعریف موسیقی گوید: «موسیقی یک ناموسی اخلاقی است که روح به جهانیان و بال به تفکر، و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی، و حیات به همه چیز می بخشید.
جوهر نظمی است که فرد بر قرار می کند و تعالی آن به به سوی هر چیزی است که نیک و درست و زیباست و با اینکه نامریی است مشکلی است جزء کننده و هوس انگیز و جاویدان.»
آنچه مسلم است موسیقی ما تا اواسط قرن نهم هجری جنبه علمی داشته است، چنانکه کتابهایی تا آن زمان در دست ما می باشد مانند نوشته های فارابی – ابن سینا – صفی الدین موسی- قطب الدین شیرازی و عبدالقادر مراغه ای.
ولی از آن به بعد نه تنها کتابی در موسیقی نظری نوشته نشده از لحاظ علمی هم بواسطه مساعد نبودن اوضاع اجتماعی و موانع مذهبی، تشویقی از اصل این هنر به عمل نیامده و به تدریج هنرمندان واقعی دلسرد و افسرده شده و کمتر کسی به فرا گرفتن این فن رغبت یافته است.
 در دوره قاجاریه موسیقی ایران تحولی یافت که حائز اهمیت می باشد.
باباخان که دوران ولایتعهدی خود را در شیراز می گذراند پس از آقا محمدخان به تهران آمد و در 1212 هجری قمری به نام فتحعلی شاه به تخت سلطنت نشست و دربار سلسله های پیشین ، صوفیه و افشاریه و زندیه را بر پا کرد و جمعی از موسیقیدانان دوره زندیه از خواننده و نوازنده و استادان بنام آن عهد به دربار او منتقل شدند.
موسیقی ملی ایران بوسیله همین استادان خوانندگان و نوازندگان به دربار فتحعلی شاه انتقال یافت و رواج پیدا کرد.
همچنانکه شاعران دوره زندیه پس از انتقال به دربار قاجار شیوه شعری خود را رواج دادند و پیشقدم شاعران دوره قاجار به شمار می روند.
موسیقیدانان عهد زندیه هم آنچه را در عمل و نظر در خوانندگان و نوازندگان به کار می بردند و به دربار قاجار انتقال دادند و پیشقدم استادان به نام موسیقی در دوره محمد شاه به حساب می آیند.
راحت طلبی و عیشی دوستی و علاقه به تشریفات و تجمل و امور تفننی و ذوقی و تفریحی در دوره نخستین پادشاهان قاجار بویژه فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه و توجه آنان به رشته های هنری سبب رواج و رونق شعر – نقاشی، خوشنویسی و موسیقی گردید و با عنایتی که دربار سلطنتی به این قبیل هنرها داشت در هر رشته نمایندگان بنامی پیدا کرد.
موسیقی ملی در ایران که با همان اساس قدیم به صورت هفت دستگاه و ردیف در زمان سلطنت فتحعلی شاه و محمدشاه شکل گرفته بود.
در زمان این پادشاهان نمایندگان معتبری داشت و به وسیله همین نمایندگان به عصر ناصری انتقال یافت و در دوره طولانی سلطنت این پادشاه و عنایت او به این هنر استادان بنامی ظهور کردند و با تعلیم و تعلم و توسعه و رواج آن دست گماشتند و آنچه از پیشینیان به آنان رسیده بود برای آیندگان باقی گذاشتند و گذشته موسیقی ملی کنونی ما همان است که از این استادان و مربیان روایت و تعلیم شده و به عصر ما رسیده است.
هو
آه ای موسیقی عرشی سرود از کجای عرش می آیی فرود
چون فرو می آیی از آفاق عرش می بری بالا مرا تا ساق عرش 
با کمند نور ماه آسمان از مکانم می بری تا لا مکان
با پرو بال تو ای رشک ملک عرصه گامی است تا بام فلک.
سرگذشت موسیقی ایران در اوایل دوره قاجاریه
در مقدمه تحقیق نحوه رشد ورود آلات موسیقی به ایران دوره قاجاریه را عنوان کردیم که با روی کار آمدن پادشاهان متفاوت تحولات زیادی بوجود آمده است.
اما قبل از ورود به تحولات اساسی موسیقی در زمان پادشاهان قاجاری و موسیقی های رایج در این دوره دو مورد را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
 در مقدمه تحقیق نحوه رشد ورود آلات موسیقی به ایران دوره قاجاریه را عنوان کردیم که با روی کار آمدن پادشاهان متفاوت تحولات زیادی بوجود آمده است.
اما قبل از ورود به تحولات اساسی موسیقی در زمان پادشاهان قاجاری و موسیقی های رایج در این دوره دو مورد را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
الف: تاریخ ضبط صفحات موسیقی: ضبط صفحات گرامافون در ذی القعده 1323 ه.ق با فرمان مظفر الدین شاه در ایران آغاز گردید: «چون انجمن ضبط صوت در آمریکا گرامافونهای بسیار ممتاز خودشان را با ماشین های پسندیده از نظر انورشاهانه گذرانده و مراتب مراقبات خود را در تکمیل و ترویج این قسمت مشهود حضور همایون داشته بودند مهذا برای تسهیل فروش و حمایت محضر ملوکانه از این سوستیه به موجب صدور این فرمان مبارکه سوستیه آنونیم مزبور را بدست فورنیری مخصوص خودمان مباهی سربلند فرمودیم که از شمول این مرحمت ملوکانه بینی الاشل والا قرآن سربلند بود و در ترقی و تکمیل این صنعت مراقبات کافیه به عمل آورده مقرر آنکه اولیای دولت علیه در پیشرفت مقاصد حقه و ترقی و توسعه این کارخانه لازمه مساعدت و همراهی را به عمل آورده و در عهد شناسنه.
فی القعده الحرام 221323 رواج پیش درآمد یکی از مختصات موسیقی اواخر عصر قاجار است که توسط غلامحسین درویش ابداع گردید.
با اشاره به تاریخ ضبط صفحات موسیقی در دوره قاجار سعی می کنیم به طور اختصار چگونگی تبدیل و تنظیم موسیقی ایران از نظام ادواری به دستگای را اشاره نمائیم که شاید یکی از تحولات اساسی موسیقی ایران در دوره قاجاریه می باشد.
ب): تاریخچه تبدیل و تنظیم موسیقی ایران از نظام ادواری به دستگاهی آنچه مسلم است موسیقی ما تا اواسط قرن نهم هجری جنبه علمی داشته است، چنانکه کتابهائی تا آن زمان در دست ما می باشد مانند نوشته های فارابی- ابن سینا- صفی الدین اموری قطب الدینی شیرازی و عبدالقادر مراغه ای ولی از آن به بعد نه تنها کتابی در موسیقی نظری نوشته نشده، از لحاظ عملی هم بواسطه مساعد نبودن اوضاع اجتماعی موانع قدیمی، تشویقی از اصل این هنر بعمل نیامده و بتدریج هنرمندان واقعی و سرد وافرده شده و کمتر کسی بفرا گرفتنی این فنی رغبت یافته است.
در نتیجه موسیقی ایران بدست مردم بی سواد افتاده که از آن استفاده مطربی کرده اند.
هرچند گاه گاهی کسانی پدید آمده اند که علاقه ای به این هنر داشته اند که دور صفویه به دلیل استقلال و تحکیم اوضاع از ادوار مهم توجه به هنر موسیقی مذهبی نیز می باشد اما زمان تاریخ و تبدیل موسیقی ایران از نظام ادواری (دوازده مقام) و تنظیم و تکمیل آن به هفت دستگاه و در ردیفها رسمیت یافتن و متداول شدن آن که در زمان قاجار بکار می رفته است شخصی نیست و اینکه توسط چه افرادی رخ داده است معلوم نیست.
در اینجا حلقه کاملاً گمشده ای وجود دارد آنچه مسلم است این تغییر و تحول که نقطه عطفی در موسیقی ایران به شمار می رود یک مرتبه صورت نگرفته، بلکه حاصل تحول و تکامل تدریجی و تاریخی است؟
بر اساس اظهارات نظریه پردازان اساس دنیای موسیقی ایران از قرن چهارم تا دوازدهم بر پایه دوازده مقام (عشاق، نوا، بوسلیک، راست، عراق، اصفهان، زیرافکند، بزرگ، زنگوله، رهاوی، حسینی ، حجازی) استوار بوده است و اسامی آنها در کتاب الادوار صفی الدین اموری و جامع الالحانی عبدالقادر مراغه ای ذکر شده است از زنان صفی الدین به بعد شش آواز الحاقی (گوشت، گردانیه، مسلمک، نوروز، مایه و شهناز) توسط صفی الدین به دوازده مقام (مقامات) افزوده گشت و مبنای موسیقی ایرانی دوازده مقام و شش آواز الحانی قرار گرفت.
توضیح اینکه الادوار (دوره) به نظام موسیقی دوره اسلامی اطلاق می شود.
که در دوره قاجاریه آواز موسیقی سنتی ایران در دوازده جموعه تقسیم بندی می شد.
لبه ها از این دوازده مجموعه هفت مجموعه که از وسعت و استقلال بیشتری برخوردار بودند را دستگاه نامیدند و پنج مجموعه دیگر که مستقل نبودند و از این هفت دستگاه منشعب می شوند را آواز نامیدند.
حسن مشحون می نویسد: «از اواخر سده نه هجری به بعد تزلزلی در اصول و روش موسیقی و سبک کارگذشتگان راه یافت و شیرازه موسیقی قدیم به تدریج از هم پاشید و اساتید فنی برای جلوگیری از موج و موج که در موسیقی ملی راه یافته بود و برای حفظ و سر و صورت دادن به آن و داشتن ضابطه اقدام به جمع آوری و تنظیم و تقسیم آن به دستگاه ها و آوازها و گوشه های مربوط به تناسب موضوم کرده اند.
شاید بتوان تاریخ این کار را به اواخر دوره صفوی یا اوایل دوره قاجار برگرداند، چرا که در کتابها و رساله هایی که از سده نه هجری به بعد و پیش از قاجاریه در موسیقی ایران نوشته شده از هفت دستگاه به صورتی که در دوره ناصری معمول بود و اکنون نیز متداول است ذکری به میان نیامده است.» آخرین کتابی که در آن به موسیقی دستگای اشاره شده محیط التواریخ نوشته محمد امینی نبی میرزا زمان بختیاری می باشد از آنجا که این کتاب شرح حال خاندان سبحان قلی خان (1092-1114) حاکم بخارا سمرقند می پردازد، تاریخ سبحان قلی خان نیز نامیده می شود.
با توجه به بخشی که در محیط التواریخ به موسیقی و شرح حال هنرمندان پرداخته (تا پایان سال 1109) می توان چنین استنباط کرد که در این دوره نظام ادواری رواج داشته است و هنوز نظام دستگاهی جایگزین آن نشده بوده است.
اولین کتابی که در آن به هفت دستگاه اشاره شده مجورالالحان و تالیف 1322 ه.ق نوشته فرصت شیرازی است چنانکه در صفحه 28 این کتاب چنین آمده است:«در قرون اخیر دستگاهی قدما را برهم زده و آن را هفت دستگاه قرار داده اند.» با در دست داشتن این دو ماخذ تا حدودی می توان به تاریخ نحوی نظام ادواری به دستگاهی نزدیکتر شد و با توجه به تاریخ نگارشی این دو کتاب (1109-1322) می توان این تحول را بین قرن دوازدهم تا چهاردهم هجری به شمار آورد.
با بررسی اجمالی تاریخ ضبط موسیقی ایران، تاریخچه تبدیل و تنظیم موسیقی ایران از نظام ادواری به دستگاهی که بیشترین تحول در دوره قاجاریه صورت گرفته است و اهمیت فراوانی دارد به همین منظور سرگذشت موسیقی ایران در دوره قاجاریه را بر اساس دوران حکومت شاهان قاجار به نگارشی در خواهیم آورد.
موسیقی در عصر فتحعلی شاه قاجار موسیقی مذهبی یکی از قدیمترین انواع این هنر است که در همه ممالک کم و بیش بکار میرفته و مخصوصاً در اروپا مقامی بزرگ یافته است چنانچه بزرگترین موسیقی دانهای قدیم مانند باخ و هندل از کلیسا بیرون آمدند.
کلیسای عیسویان مهمترین مشوق وبهترینوسیلهشرقیوپیشرفتموسیقی اروپا ئیست.
ایرانیان قبل از اسلام از موسیقی مذهبی بی بهره نبودند.
گاتها با سرودهای مذهبی زرتشت با آهنگ موسیقی در مواقع عبارت خوانده شده است.
موسیقی ایران بود که به عربستان رفت و حتی به اندلس رسید و در موسیقی اسپانی و اروپا اثراتی از خود گذارد.
ولی چون در بکار بردن آن رعایت اعتدال تشه و شاید انواع مبتذلی هم پیدا کرده اهل مذهب را به مخالفت وا داشت و غذا تحریم گردید.
تا اینکه اهل موسیقی از گوشه در کنار در انتظار فرصت بودند و همین که موقع را مناسب دیدند نخست به عنوان اذان و مناجات و بعد در لباس نوحه و در این اواخر برای موثر کردن اشعار تعزیه توهی از این موسیقی را در بعضی از تشریفات مذهبی بکار بردند.
همان که آن را موسیقی مذهبی نام نهاده اند.
موسیقی مذهبی در این دوره (فتحعلی شاه) به شیوه تعزیه به دلیل روابط با کشورهای خارجی و تاثیر پذیری از فرهنگ و تئاترهای آن و نیز حمایت شاهان و طبقه اعیان روشن یافت و راه تکامل پیموده شده مشهون می نویسد: «در زمان فتحعلی شاه روابط با کشورهای خارجی بویژه روسیه تزاری توسعه پیدا کرد.
ماموران و سران دولت ایران در روسیه پس از دیدن مجالس نمایش تئاتر و اپرا بعد از مراقبت به ایران در صدد برآمدند که آن را در ایران به صورت نمایش مذهبی در آوردند و از این زمان شبیه های واقعه کربلا را از مخالفت و موالف و یک را برای اجرای نقش مهیا ساخته نمایش مذهبی را معمول داشتند.» در تئاتر ایرانی آمده است:«لازم به اشاره است که نمونه ای از ارزشهای تئاتر اروپایی در زمان فتحعلی شاه در ایران به ظهور رسیده است که احتمالاً می توانسته است عامل آگاهی بر نقش آفرینش هنری در زمینه نمایش باشد.» موسیقی درباری: بطوریکه از تاریخ عضدی بر می آید در روزهای نوروز (از اول تا سیزدهم) یکی از