دانلود تحقیق جمهوری اسلامی

در بحث فرهنگ سیاسی محور و تفکرات از نگاه امام خمینی (ره)را بر می شماریم
وی می فرمایند با وابستگی فرهنگی و سیاسی امکان استقلال در سایر ابعاد امکان پذیر نیست و بیشترین تاکید را بر روی جوانان بخصوص قشر دانشگاه می داند و معتقد است دانشگاهیان مدیران آینده جامعه اسلامی ایران می باشند و در همین زمینه چه نکاتی اشاره می کنند که دارای اهمیت فراوان می باشد که عبارتند از :
1- پرهیز از تربیت خارجی و نجات از غربزدگی
2- معلم های متعهد عامل تربیت نسل آینده و تصفیه دانشگاه از عوامل غربزده
3- سیاسی بار آوردن نسل آینده و مطلع کردن آنان از مسائل روز
4- اعتماد به نفس دادن به آنان و استقلال طلب برآوردن جوانان در جامعه بین المل تاثیر گذار باشد.
5- ورود بانوان به عرصه های علمی و سیاسی
6- نظارت بر دانشگاهها بشکلی که افراد از (شیفته غرب نباشند) آن فارغ التحصیل می شوند فقط موافق غربی ها نباشد بلکه تعلق خاطر به جامعه خود داشته باشد.
7- نزدیک کردن دانشگاهیان به عنوان نمایندگان سیاسی و مذهبی ( وحدت حوزه و دانشگاه)
اما در اولین هفته های پس از وقوع انقلاب اسلامی شاهد حصابت مسئولین نظام بر روی دانشگاه را شاهد بودیم و این خود گویای این مطلب است که دانشگاه اهمیت فراوانی برای مسئولین جمهوری اسلامی داشته و به علت اینکه دانشگاه نیروی بالقوه ای در جریان انقلاب نشان داده شده است مورد توجه بسیاری از گروههای سیاسی و دولت واقع شد و اولین حرکت ها و انتخابات بعد از انقلاب انتصاب دکتر محمد ملکی به عنوان مدیریت دانشگاه تهران بود که حرکت بعدی یعنی دو هفته بعد از انتخاب مدیریت دانشگاه تهران وزارت فرهنگ و همراه با وزارت آموزش عالی را ادغام و به وزارت فرهنگ و اموزش عالی را تشکیل داد و اینها همه گویای این مطلب است که مسئولین عزم خود را جزم نموده که انقلاب را با تقویت فرهنگ علمی سیاسی دانشگاهی آغاز نماید و این خود یکی زا تاثیرات مهم بر روی رواج علم آموزی از جمله علم سیاست بوده است و قطعا جامعه ای که مبنای اساس آن علم آموزی و فرهنگ سیاسی باشد قطعا آینده ای روشنتر دارد.

گرچه گروههای معارض سیاسی ابتدای انقلاب دست روی دست نگذاشتند و بیشترین ظرفیت خود را بر روی تاثیر گذار دومی دانشجویان گذاشتند و از طریق کمک های بلاعوض بدنبال جذب دانشجویان را در صور برنامه هیا خود قرار دادند و عملا در ابتدای انقلاب دانشگاهها به فضاهای مشخصی که در اختیار گروه، مختلف سیاسی قرار گرفته بود و باعث فاصله گرفتن دانشگاه از آن هدف اصلی یعنی کادر سازی برای آینده کشور شده و عملا محل برخورد را ایدئولوژی های غربی و شرقی و مخالف با انقلاب اسلامی شد و به تعبیر امام خمینی از دانشگاهها به عنوان اتاق جنگ گروه های سیاسی یاد کرده است و همین جو متشنج و سو استفاده های گروههای مختلف سیاسی باعث به تعطیل کشاندن دانشگاهها گردیده و ضربه بزرگی به روند انقلاب زده شد.

اما اهم تاثیرات انقلاب اسلامی بر خلق و خوی ایرانیان اینکه ایرانیان در یک اعتماد به نفس و خود اتکائی مناسبی دست یافته اند.

و این اعتماد به نفس و خود اتکائی که در عموم مردم در جریانات سیاسی رخ داده بود و تاثیری مستقیمی نیز بر مسئولین نظام گذاشته بود و مسئولین که خود نیز از میان عامه مردم به مناسب حکومتی رسیده بودند در برخوردهای سیاسی با سایر جوامع بدون در نظر گرفتن موضع ضف ایران از جنبه های اقتصادی، نظامی، سیاسی ابزار وجود می نمودند.

اما در اولین هفته های پس از وقوع انقلاب اسلامی شاهد حصابت مسئولین نظام بر روی دانشگاه را شاهد بودیم و این خود گویای این مطلب است که دانشگاه اهمیت فراوانی برای مسئولین جمهوری اسلامی داشته و به علت اینکه دانشگاه نیروی بالقوه ای در جریان انقلاب نشان داده شده است مورد توجه بسیاری از گروههای سیاسی و دولت واقع شد و اولین حرکت ها و انتخابات بعد از انقلاب انتصاب دکتر محمد ملکی به عنوان مدیریت دانشگاه تهران بود که حرکت بعدی یعنی دو هفته بعد از انتخاب مدیریت دانشگاه تهران وزارت فرهنگ و همراه با وزارت آموزش عالی را ادغام و به وزارت فرهنگ و اموزش عالی را تشکیل داد و اینها همه گویای این مطلب است که مسئولین عزم خود را جزم نموده که انقلاب را با تقویت فرهنگ علمی سیاسی دانشگاهی آغاز نماید و این خود یکی زا تاثیرات مهم بر روی رواج علم آموزی از جمله علم سیاست بوده است و قطعا جامعه ای که مبنای اساس آن علم آموزی و فرهنگ سیاسی باشد قطعا آینده ای روشنتر دارد.

تنظیم می نمودند و بدون هماهنگی او حتی دست به اصلاحات داخلی کشور خود هم نمی زدند با یک چنین سخنی مواجه شدند و شاید این سخن در ذهن یک فرد مبتدی و غیر فنی در امور سیاسی یک حرف ساده تلقی شود اما از ظنر حرفه ای های سیاسی دارای بار بسیار منفی و از دید ضد امپریالیست ها بسیار مثبت تلقی می شود.

همین جمله اثرات بسیار شگرف در نوع نگرش مردم و ایران بعد از انقلاب اسلامی به کشورهای قوی داشت و با توجه به این اصل که باید جامعه به شکلی حرکت نماید و به قله های پیشرفت دست یابد که هرگز کشورهای قوی نتوانند خواسته های خود را بر کشور دیکته و تحمیل نمایند.

اینها هم یکی پس از دیگری سطح بزرگ بینی را در ایرانیان بالا برد برای مثال اگر در قبل از انقلاب یک سرباز وظیفه در یکی از روستاها حرکت می کرد بسیاری از مردم بواسطه بیم داشتن از آن خود را از مسیر حرکت این سرباز دور می کردند و چنانچه در مسیر آن قرار می گرفتند به نوعی ادب توام با ترس و حساب بردن بود.

اما ما شاهد این مسئله بعد از انقلاب بودیم که حتی یک شخصیت عالیمرتبه شهرستان به داخل روستا برود به نوعی امری عادی تلقی می شود الا اینکمه فردی واقعا نیازمند آن مسئول باشد احترام ویژه می گذارد اینها گویای تغییر نگرش مردم می باشد.

مورد بعدی به علت اینکه انقلابیون قبل از انقلاب مسائلی را مطرح نمودند و اذعان داشتند که درآمدهائی حاصله از فروش نفت و درآمدهای کشور هست باید وضعیت مصیتی مردم دگرگون شود و با یک توقع فزاینده مردم روبرو شدندو همین مسئله باعث متوقع شدن مردم و بالا رفتن سطح انتظارات مردم گردید لذا به مرور زمان با برطرف نشدن توقعات معیشتی مردم تا حدودی با نارضایتی مردم از سیستم اقتصادی نظام گردید.

به مورد دیگری می توان اشاره کرد آن بعد مذهبی، از آنجائی که مردم ایران تعلق خاطر زیادی به مراجع و مردان دین خود داشته و این به نوعی اعتقاد، اعتماد فراوان را نسبت به مردان دینی جلب نموده و بعد از انقلاب شاهد این مسئله و گسترش امورات دینی و ادعیه های متنوع مذهبی بوده ایم همچنین یکی از نمادها و مظهرهای تجمع دینی مذهبی سیاسی یعنی نماز جمعه بوده ایم و بعد از انقلاب شاهد برگزاری همیشگی نماز جمعه در حتی دورترین مراکز بخش های کشور هستیم.

مورد بعدی آغاز خود باور علمی و ورود به مرحله تولید دانش به جای مصرف زدگی محض و تلاش برای جهش علمی در عرصه های مختلف و همچنین طرح ادعای پی ریزی تمدنی نوین مبتنی بر ارزشها و اموزه های اسلامی با ارائه دیدگاه ها و راه کارهای جدید و جذاب برای همه جهانیان .

اگر نگاهی به وضعیت کنونی جامعه داشته باشیم مراجعه می کنیم به یک پژوهش درباره تحول سیاسی و فرهنگی و ارزشی در قبل و بعد از انقلاب و بر مبنای هشت شاخص تعریف شده است.

(ر.ک: علی ذوعلم، انقلاب و ارزش ها ، ص125-193).

مقیاس بخث بین 1 تا 4 می باشد.

این پژوهش نشان می دهد وضعیت کنونی جامعه نسبت به پیش از پیروزی انقلاب به خصوص در دو عرصه فرهنگی سیاسی و فرهنگ های معنوی حدود دو برابر رشد داشته است البته این وضعیت باوضعیت مطلوبی که جامعه ما انتظار می برد و انقلاب اسلامی در پی تحقیق آن است هنوز فاصله فراوانی دارد.

خلق و خوی ایرانیان بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بستر جغرافیائی که در برگیرنده تنوع آب وهوائی سات و همچنین بسترهای تاریخی چون عناصر باستانی فرهنگ ایراین به ورود تجدد به ایران و پیامدهای فرهنگی همه و همه می توانند در سیاست خارجی نقش بسزائی داشته باشد که ما از آن به خلق و خو در این بحث از آن یاد می کنیم.

بطور کلی عوامل موثر بر سیاست خارجی هر کشوری را به دو دسته داخلی و خارجی می توان تقسیم کرد در بین عوامل داخلی پاره ای جز عوامل پایدار و پاره ای دیگر مانند رژیم سیاسی و نظام اقتصادی جز عوامل نیمه پایدار عوامل جغرافیائی تاریخی و فرهنگی بدلیل دیرپائی و تاثیر ژرفی که می گذارند جز عوامل پایدار محسوب می شوند اگرچه در روابط دیپلماتیک دولتها در شرایط مساوی با یکدیگر روبرو شده و مذاکره و برخورد می کنند و برای حفظ ظواهر و اصول دیپلماتی تعصب خاصی حتی از طرف کوچکترین دولتها و رعایت تشریفات در نشان دادن حاکمیتها مستقل و مساوی بکار برده می شود ولی واقعیت امر این است که هر دولتی اهرمهای قوی تر و منابع ملی وسیعتر باشد قادر خواهد بود نیاز و اهداف خود را در صحنه سیاست بین المللی پیش ببرد بنا به مراتب فوق جمهوری اسلامی که دارای اهداف وسیع و گسترده در جهت حمایت از مستعصفین و حاکمیت اسلام در سراسر جهان می باشد تنها زمانی می تواند اهداف خود را پیش ببرد که دارای منابع و اهرم های بسیار قوی که همانا پشتوانه مردمی است از آنها به نحو مطلوب استفاده برد.

بنابراین باید در شناخت این نیروی تقویت کنند.

اهتمام لازم را به عمل آورده و به آن توجه خاص شود.

و در واقع رفتار سیاسی مردم که امروز در قالب مشارکت در انتخابات، تظاهرات سیاسی و صدور اعلامیه و مسائلی از این قبیل صورت می پذیرد خود محصول یک فرایند پیچیده ای است که عوامل فرهنگی ارزشی ویژگی های فردی آموزش و ساختار اجتماعی در آن دخالت دارند.

این عوامل به یک گرایش ذهنی شکل می دهند که به آن طرز فکر می گویند.

بی شک فرهنگ ملی در شکل گیری طرز فکر سهم مهمی برعهده دارد اگر انقلاب اسلامی را نقطه رهائی مردم از فرهنگ های وارداتی و راههای تحمیلی تلقی کنیم باید منتظر تاثیر فرهنگ بومی و ملی بر طرز فکر و در نتیجه رفتار مردم باشیم.

تجلی این تاثیر را در مورد مختلف و حوزه های متفاوت ملاحظه می کنیم.

از نظر اقلیم و آب و هوا یکی از عوامل موثر بر خلق و قوی یک جامعه می باشد.

لذا در کشورها که دارای اقلیم و آب و هوای چهارگانه می باشد و دارای انواع مختلف خلق و خوی می باشد اما ما شاهد یک نوع اتحاد و وحدت بر محور انقلاب بودیم.

لذا ما شاهد این موضوع بودیم به علت اینکه این وحدت حفظ شود امام خمینی تاکیداتی را در این زمینه دارند که عبارتند از: 1- پرهیز از تربیت خارجی و نجات از غربزدگی 2-معلم های متعهد عامل تربیت نسل آینده و تصفیه دانشگاه از عوامل غربزده 3-سیاسی بار آوردن نسل آینده و مطلع کردن آنان از مسائل روز 4-اعتماد به نفس دادن به آنان و استقلال طلب برآوردن جوانان در جامعه بین المل تاثیر گذار باشد.

5-ورود بانوان به عرصه های علمی و سیاسی 6-نظارت بر دانشگاهها بشکلی که افراد از (شیفته غرب نباشند) آن فارغ التحصیل می شوند فقط موافق غربی ها نباشد بلکه تعلق خاطر به جامعه خود داشته باشد.

7-نزدیک کردن دانشگاهیان به عنوان نمایندگان سیاسی و مذهبی یعنی وحدت حوزه و دانشگاه.

اینها همه گویای حمایت امام و حفظ روحیه ایرانی و اسلامی می باشد تا عاملی برای وحدت و یکپارچگی هر چه تمامتر جامعه شود.

اما اگر به خلق و خوی شاخص ایرانیان را بخواهیم نام ببریم که به دو سه تا اشاره می کنیم.

یکی از خصلت های ما وخلق و خوی ایرانیان مسئله سرسختی یا به نوعی لجاجت می باشد یعنی معمولا بر روی حرفی که می زنند نهایت سعی خود را بر روی آن معطوف می نمایند تا حرف خود را به کرسی بنشانند برای مثال در بحث همین مساله روز یعنی هسته ای شاهد یک کشمکش جهانی بین ایران و کشورهای غربی حتی شرقی بوده ایم و ایران توانسته با توسل به این خلق و خوی پایداری و سرسختی تاکنون خواسته های خود را تحمیل نماید گرچه این مسئله دارای هزینه های سنگینی هست اما مسئولین بر روی آن تاکنون پایداری نموده اند البته این خلق و خوی برای کسانی که سابقه