عید پسح
و یهوه در تورات چنین فرمود :
«سه بار در سال برای من جشن بگیر ...
سه بار در سال هر مذکری از (جامعه) تو در پیشگاه خداوند حضور یابد»
این سه جشن به ترتیب جشن پِسَح، جشن شاووعُوت و جشن سوکوُت نام دارند .
و اما عید پسح که موضوع مورد بحث ما می باشد .
این عید از روز پانزدهم ماه نیسان آغاز می شود و 8 روز ادامه دارد .
(1) (2)
 
 حال حاضر ما در سال 5767عبری به سر میبریم .
در 15 نیسان سال 2448 حدود 3319 سال پیش قوم بنی اسرائیل توسط حضرت موسی علیه السلام از سرزمین مصر خارج شدند .
زیرا در مصر توسط قبطیان (فرعونیان) تحت فشار بودند .
حضرت موسی سعی نمود تا فرعون را به خداپرستی هدایت کنداما پس از عدم موفقیت قوم بنی اسرائیل از سرزمین مصر خارج شدند و 8 روز بعد به دریای سرخ می رسند .
(3)
 
به همین دلیل یهودیان هر سال این ایام را گرامی می دارند و به این مناسبت جشنی برپا میکنند که سنت های مخصوصی و قوانینی دارد .
تورات در سفر خروج باب 12 به تفصیل در این مورد بحث میکند و علت و چگونگی برپای این جشن را توضیح میدهد .
نام پسح از کلمهای در تورات که با لفظ پاسَح آمده است به معنی گذر کردن، جستن و رحم نمودن گرفته شده است .
زیرا یَهُوِه (خدای یهود) در این روز از بالای خانه های قوم بنی اسرائیل عبور کرد به همین دلیل آن را پسح می نامند .
البته این عید نام های دیگری نیز دارد:
عید بهار .
زیرا این عید در ماه نیسان واقع شده و ماه نیسان اولین ماه است و همیشه در بهار واقع می شود .
جشن آزادی نام دیگری است که به این عید می دهند زیرا یهودیان به گفته خود از دست فرعون آزاد شدند .
نام دیگر این جشن عید فطیر یا عید مصا نام دارد .
از آنجا که یهودیان هنگام خروج از مصر فرصت کافی برای تهیه خمیر جهت پخت نان نداشتند، ناگزیر از خمیر ترش نشده «فطیر» استفاده کرده، نان فطیر ساختند که در زبان عبری «مَصا» نام دارد و یهودیان در این عید تنها مجاز به استفاده این نوع نان هستند .
و در این ایام یهودیان نباید به هیچ وجه از حامص (خمیر یا نانی که از گندم و جو تهیه شده باشد) استفاده بکنند و حتی آن را در خانه نگهداری کنند بلکه فقط می توانند به جای حامص از مصا استفاده کنند .
و اما قوانین مخصوص این ایام :
1- در روز دهم از ماه نیسان هر خانواده باید یک بره یا بز نر که حتما یک ساله باشد را تهیه نموده و یا اگر نمیتواند تهیه کند با همسایه ی خود به صورت شراکتی این کار را بکنند .
در عصر روز چهاردهم (شب عید) بره را قربانی کرده و مقداری از خون آن را بر در خانه ریخته و گوشت آن را باید بریان کنند (نباید بپزند و یا آب پز کنند حتی کله و پاه ی آن را ) و آن را به همراه نان فطیر بخورند و تا صبح بخورند و چیزی باقی نماند و اگر ماند آن را بسوزانند .
فقط یهودیان حق دارند از فطیر بخورند و هیچ غیر یهودی نباید از آن بخورد مگر آنکه غلام یهودیان باشد 
2-پاک سازی حامص .
همانطور که گفته شد روز چهاردهم باید اعضای خانواده گوشه گوشه خانه را جستجو کرده و اگر حتی ذره ای حامص یافتند از خانه خارج سازند و تی ظروف آغشته به حامص را کاملا پاک و تمیز کنند .
3- در شبهای اول و دوم پسح، مراسم خاصی در خانه و با حضور اعضای خانواده برگزار می شود که شامل:
*گفتن قیدوش بر یایین (دعای مخصوص خوردن شراب مقدس) : چهار پیاله ی شراب که هر کدام نام مخصوصی دارند .
(پیاله خارج ساختن ، نجات دادن ، رهایی دادن ، گرفتن ) که هنگام خوردن هر یک به صورت معما از یکدیگر سوال می پرسند .
 3- در شبهای اول و دوم پسح، مراسم خاصی در خانه و با حضور اعضای خانواده برگزار می شود که شامل: *گفتن قیدوش بر یایین (دعای مخصوص خوردن شراب مقدس) : چهار پیاله ی شراب که هر کدام نام مخصوصی دارند .
(پیاله خارج ساختن ، نجات دادن ، رهایی دادن ، گرفتن ) که هنگام خوردن هر یک به صورت معما از یکدیگر سوال می پرسند .
*خوردن مصا : بر سر سفره این شب، سه قرص مصا به یادبود سه جد بزرگوار بنیاسرائیل یعنی ابراهیم، اسحق و یعقوب قرار دارد.
* خوردن سبزی تلخ یا کاهو:که باید از قسمت شیرین شروع کرد تا به قسمت تلخ رسید .
*خوردن زیتون : که توسط برش های کوچک تزئئن شده .
*خواندن «هَگادا شل پسح» یکی از مهمترین بخشهای مراسم این شب است.
معنی «هَگادا» در زبان عبری «نقل کردن یا تعریف کردن» است.
این واژه تورات استخراج شده که خداوند در آن می فرماید: «در آن روز (وقایع خروج از مصر را) برای فرزندانت نقل کن و بگو...» .
سفر خروج باب 13 آیه 6.
هگادا گلچینی از منـابع مختلف مذهبی و ادبی یهود مانند تورات، میشنا، تلمود و دیگر کتب یهود درباره ی وقایع خروج از مصر و حواشی آن است که یهودیان، طبق آیه فوق موظفند در این شب به تعریف کامل آنها مشغول شوند.
حتی دانشمندان و علما نیز که خود به طور کامل از وقایع تاریخی آن زمان آگاه هستند، وظیفه دارند که مانند دیگر مردم (وحتی بیش از آنها) این فریضه را انجام دهند.
4- از روز دوم پسح خواندن دعای مخصوصی که "براخای عومر " نامیده می شود بر مردان یهود واجب است زمان گفتن براخای عومر از تاریکی هوا تا سپیده دم است.
این شمارش را باید هر شب آقایان به طور پیاپی و بی وقفه انجام دهند تا 7 هفته .
یعنی 49 روز بعد که میشود عید شاعووت (سالروز نزول تورات بر موسی) 5- ایام پسح، هشت روز ادامه دارد که دو روز اول و آخر آن «یُومطُوو» و تعطیل کامل مذهبی هستند.
در این ایام، تفیلاها (نماز .
دعا) شکل ویژه ای پیدا می کنند و بخشهایی ازتورات نیز هر روز قرائت می شود که تعنیت (روزه) و سوگواری هم در آن ممنوع است .
چون این ایام ایام شادی است .و حتی آنقدر شادند که معتقدند در دعاهایشان که در طول سال هم انجام میدادند باید قسمت های اعتراف به گناه را در این ایام حذف نمود .
در پایان این عید پس از خواندن تقیلا و دعاهای مخصوص یک جمله دعایی گفته میشود که همگی آمین می گویند و آن عبارتند از : « سال دیگر اورشلیم » یعنی ان شاءلله که سال بعد مراسم پسح را در اوشلیم و ارض موعود برگزار کنیم !
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- (در سال 85 این عید از 5شنبه 24 فروردین آغاز می شود که البته آغاز آن از ساعت 19:27 روز 4شنبه 23 فروردین است و تا ساعت 20:11 روز پنجشنبه 31 فروردین ادامه دارد ) 2- ماه نیسان اولین ماه در تقویم عبری می باشد که از مهمترین ماه های یهودیان به حساب می آید .
3- در این مورد که به کدامین سمت حرکت کردند بسیار جای یحث است عده ی کثیری از تاریخ نویسان و همینطور توراتی تحریف شده ای که در دست است اشاره به این دارد که آنان به سمت کنعان حرکت کردند ولی اقوال دیگری نیز وجود دارد که جای تفکر دارد و اینکه بنی اسرائیل هرگز پس از مصر وارد کنعان نشدند !
توضیح مهم اینکه آنچه در این زمینه آموختم بر اثر تلمذ در محضر استادم جناب خونابه بوده است .
2 نوشته شده در شنبه نوزدهم فروردین 1385ساعت 16:57 توسط الحدید آرشیو نظرات صاحبان اصلی فلسطین کیانند (قسمت دوم) سلام مدتی در مثنوی تاخیر شد !
بدون هیچ بحث و نوشته ی حاشیه ای میرم سراغ ادامه ی سلسه مباحث وبلاگ با عنوان صاحبان اصلی فلسطین کیانند که یک قسمتش رو براتون نوشتم و اما قسمت بعد : در قبل ادعای صهیونیست ها مبنی بر مشروع بودن ادعاشون بر تصاحب فلسطین رو نوشتم و همینطور اینکه اولین ساکنان کنعان چه کسانی بودند که از آنها به نام یبوسیان نام بردم .
(به سه پست قبل مراجعه کنید ) ولی یبوسیان ، تنها ساکنان فلسطین نبودند .
بلکه فقط منطقه ای که در حال حاضر اورشلیم نامیده میشود و یا همان بیت المقدس خودمان ، در اختیار یبوسیان بوده .
یبوسیان یکی از قوم ها بوده اند .
اقوام دیگری چون آموریان ، آرامیان ، کنعانیان ، حِتیان ، عموئیان ، موآبیان ، ادومیان و......
نیز در منطقه ای که امروزه فلسطین نامیده میشود و اسرائیل داعیه ی تصاحب تمامی آن رادارد ، زندگی می کردند .
بدین ترتیب چگونه میتوان عبرانی ها را اولین ساکنین فلسطین دانست ؟
از لحاظ تاریخی این ادعا کاملا بی پایه و اساس است .
علاوه بر این باستان شناسان آثاری از وجود انسان در آن منطقه در 10000 سال پیش به دست آورده اند .( حدودا 6000 سال قبل از عبور حضرت ابراهیم !) پس فلسطین سرزمینی بدون ملت نبوده که یک ملت بدون سرزمین به نام بنی اسرائیل بخواهد آن را تملک کند !
از لحاظ مدارک و اسناد تاریخی نه تنها صهیونیسم پیروز این محکمه است بلکه محکوم نیز می شود .
و اما از جوانب دیگر نیز این مسئله را مورد بحث قرار دهیم .
گفتیم که یهودیان اینگونه طبق کتاب مقدس خود استدلال میکنند که خداوند ارض کنعان را به ابراهیم بخشید و به او گفت که این زمین را به تو و ذریه ی تو بخشیدم .
(سفر آفرینش باب 12 آیه ی 4 ) .
ما اگر این جمله از کتاب مقدس را با دید صحت بنگریم و آن را تایید کنیم .
باز هم دلیل بر این نمیشود که آن زمین از برای بنی اسرائیل باشد .
همانطور که میدانید و بنده نیز در قبل گفته بودم .
حضرت ابراهیم دو فرزند داشت به نامهای اسماعیل و اسحاق .
یعقوب که ملقب به اسرائیل است و فرزندانش که بنی اسرائیل نامیده میشوند همگی از نسل اسحاق هستند .
ولی اسماعیل نیز فرزند ابراهیم است .
همین کتاب مقدس نیز به اینکه خداوند به اسماعیل و ذریه ی او برکت داده است نیز اعتراف کرده است (سفر آفرینش باب 17 آیه 16) .
یهودیان مدعی هستند که همگی از نسل اسحاق هستند .
اعراب هم مدعی هستند که از نسل اسماعیلند .
حضرت اسماعیل نیز 12 فرزند داشت که بزرگترین آنها "نبط" نام داشته و نسل حضرت محمد (پیامبر عظیم الشان اسلام) نیز از "نبط" است .
با این تفسیر اگر خداوند بر ابراهیم وحی کرده که این زمین بر ذریه ی تو بخشیده شده .
پس این سرزمین تنها از آن یهودیان نیست .
بلکه همانقدر که بنی اسرائیل می تواند ادعای آن را بکند ، اعراب نیز همان مقدار داعیه ی تملک آن را میتوانند داشته باشند .
در قسمت های بعد ان شاءلله به تفصیل در این رابطه صحبت خواهم کرد و یک مژده به خوانندگان عزیز بدهم که پس از اتمام این سلسله مطالب "صاحبان اصلی فلسطین کیانند" آن را به صورت PDF در قالب یک مقاله ی مدون در اختیار عزیزان قرار میدهم .
با نظرات خود من را در این امر یاری کنید .
اگر سوالی داشتید بپرسید .
ان شاءلله سوال و جواب ها نیز در بخش انتهای این مقاله آورده میشود .
2 نوشته شده در سه شنبه پانزدهم آذر 1384ساعت 17:51 توسط الحدید آرشیو نظرات صاحبان اصلی فلسطین کیانند؟
سلام .
برای این دفعه تصمیم گرفتم بنا به امر و نظرات دوستان بیشتر به تاریخچه ی فلسطین بپردازم .
و اینکه ورود یهودیان به فلسطین چگونه بوده و...
.
چون این بحث خیلی مهمه .
و خیلی چیز ها هست که ماها هنوز ازش مطلع نیستیم .
خیلی از مردم هستند (وچه بسا ما ها) که وقتی میبینیم که هی میگن اسرائیلیان جنایت کار فلسطینی ها رو کشتند زدند بردند و...
میگیم که ای بابا .
چی کار به کارشون داریم ؟
اینجا سرزمین اجدادیشون بوده یه چند سالی آواره بودند بدبخت ها حالا اومدند توی سرزمین خودشون !
بذارید باشن دیگه !
و......
در ضمن ادعای صهیونیست ها اینه که چون اینجا سرزمین تاریخی ماست باید اینجا دولت یهودی درست کنیم !
پس برای همین هم میپردازیم به این مبحث .
از دوستان هم تقاضا دارم که اگه اشکالی دیدند حتما متذکر باشند ، اگه سوالی دارند بپرسند و اگه پیشنهادی دارند دریغ نکنند .
قسمتی از بیانیه ی رسمی اعلام موجودیت دولت اسرائیل در 14 ماه می 1948: « با توجه به حقوق طبیعی و تاریخی قوم یهود است که این دولت در فلسطین تاسیس شده » خب میبینیم که چگونه صهیوونیست ها با استفاده از مفاهیمی چون حق طبیعی !
تاریخی و وعده ی الهی مدعی تصاحب هستند .
حالا بهتره قبل از اینکه ما بخواهیم بگیم که