دانلود مقاله باد -VENT-wind

Word 413 KB 19017 33
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
کلمات کلیدی: VENT - wind - باد
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • نمادگرایی باد چندین وجه دارد، به دلیل انقلاب درونی اش، نماد بی ثباتی، ناپایداری و بی استحکامی است.

    باد نیرویی اولیه است که متعلق به تیتانها است، و خشونت و کوری آنان از همین جا است.
    از سویی دیگر، باد مترادف با نفخه است و در نتیجه مترادف است با روح و جوهر روحی از مبدأیی الهی.

    از اینجا است که زبور، همچون قرآن، باد را پیک الهی و همسنگ فرشتگان می داند.

    حتی باد اسم خود را به جبرئیل، روح المین (روح القدس)، می دهد.

    روح خداوند بر آبهای اولیه می چرخد، و برای حواریون لهیب آتش روح القدس را می آورد.

    در نمادگرایی هندو، باد، دایو، همان نفخه ی کیهانی و کلمه الله است، او شهنشاه اقلیم کوچک واسط میان زمین و آسمان، یا فلکی است که طبق اصطلاح شناسی چینی با نفخه یا /// پر شده است.

    وایو رسوخ می کند، در هم می شکند و تزکیه می کند.

    وایو مرتبط با جهات آن فلک است، و از سوی دیگر، به طور کلی بادها را نشان می دهد.

    یعنی دربرگیرنده ی چهار باد یونان و روم باستان، بادهای قرون وسطایی، برج باد آتن که هشت صورت داشت، و گلهای سرخ باد هشت نقطه و دوازده نقطه و سی و شش نقطه.
    از سویی، بنا بر نگرشهای گوناگون، چهار باد یونان و روم در ارتباط با چهار فصل.

    چهار عنصر و چهار مزاج بود، و هشت باد چین در ارتباط با هشت سه خطی.
    در چین، باد ابزار تفأل بر مایعات بود، و با بررسی خطوط ناشی از عبور جریان هوا از سطحی از آب یا فلز مذاب، آینده پیشگویی می شد.

    طبق داستان آفرینش در شریعت مانو، باد از روح متولد شد و نور را خلق کرد: روح هیجان زده از میل به خلقت … فضا را خلق می کند، از تکامل اثیر، باد به دنیا می آید … سرشار از تمامی عطرها، خالص، نیرومند، با خاصیت بساویدن.
    اما از سوی دیگر، از تغییر باد نور اشراق دهنده به دنیا می آید که می درخشد و تاریکی را بیرون می راند، و به قالب می تواند درآید.
    در سنت اوستایی در ایران باستان، باد نقش پشتیبان جهان، و تنظیم کننده ی توازن جهانی و اخلاقی را بر عهده دارد.

    بنا بر قانون «خلقت مدام»: اولین مخلوق از مخلوقات، قطره یی آب بود، سپس اورمزد آتش مشتعل را بیافرید، و به آن درخششی عطا کرد که نور بی پایان به وجود آمد، که صورت آن چون صورت مطلوب بود.

    سپس باد را به صورت مردی پانزده ساله خلقت کرد، و آب را و گیاهان را و احشام را و انسان تمام و تمامی اشیاء را ایجاد کرد.
    بنا بر سنت اسلامی باد موکل آبها است؛ خلقت آن از هوا و ابر بود و بی شمار بال داشت، و مأموریتش نگاهبانی بود.

    سپس خداوند باد را خلق کرد و به آن بی شمار بال عطا کرد و به او امر کرد تا آبها را حمل کند؛ و باد آبها را حمل کرد … و پایه های عرش بر روی آب بود و آب بر روی باد.
    ابن عباس نیز به این مسئله می پردازد:
    آب بر چه چیز می آرامد؟

    بر پشت باد؛ و هنگامی که خداوند می خواست مخلوقات را خلق کند، به باد قدرت استیلای بر آب را داد، آب به صورت موج، ورم کرد و بعد، چون کف برجهید، و بر فراز کف، بخارها را فرستاد، که این بخارها بر فراز آب برایستاد و خداوند آن را سماء نام کرد به معنی برخاسته.
    در سنت توراتی، بادها نفخه ی خداوند اند؛ نفخه ی خدا هرج و مرج اولیه را نظم داد؛ باد اولین انسان را جان داد.

    نسیم در درخت داغداغان نزدیکیخداوند را بشارت داد.

    بادها ابزار قدرت الهی نیز هستند.

    آنها زنده می کنند، کیفر می دهند، و تعلیم می دهند؛ بادها علامت اند چون ملایک پیامها را می رسانند.

    بادها جلوه ی موهبتی الهی هستند و هنگامی که بخواهند عواطف خود را، و شیرینی لطیف خود را با خشمی طوفانی منتقل می کنند.
    در میان یونانیان بادها خدایان آشفته و سراسیمه یی هستند که در عمق غارهای جزایر آیولوسی (ائولی) منزل دارند.

    به جز شاهشان، آیولوس، بادهای شمال (آخیلون، بورئاس) از بادهای جنوب (آوستر)، از صبح و باد شرق (آئوروس) و از شب و باد غرب (زفوروس) تمیز داده می شوند، هر یک از آنها شمایلی خاص دارد، که مرتبط با صفاتی است که به آنها نسبت داده شده است.
    بادهای دروئیدی، وجهی از قدرت دروئیدها بر روی عناصر است.

    و باد مانند یک ابزار جادویی، از نزدیک با نفخه خویشی دارد.

    هنگام ورود پسر میل، یعنی گائلس به ایرلند، دروئیدهای ساکنان قبلی ایرلند، توآتا ده دانان، با کشتیهایشان به کمک باد شدید دروئیدی از ساحل دور شدند.

    آنها باد را به عنوان آنچه بر بالای بادبانها نمی دمد، قدر می نهند.
    اما ساختن خدایی از یکی از بروزات خداوند، بر افراط رفتن است.

    ژان سرویه، به شدت با یک چنین اغتشاش سهل انگارانه یی مخالف است؛ او می گوید: مردان قاره ی نو که توسط غربیها کشف شده اند، اغلب مانند عرفا، برای تفهیم معنویت بی انتهای این خدای متعال از مقایسه های حسی استمداد جسته اند.

    خدا نفخه است، خدا باد است.

    اما سیاحان ظاهرپرست، و یا مبلغان مذهبی که آرزو داشتند، با تعاریف بهشت مادی این کودکان بزرگسال را در تملک خود درآورند، نتیجه گرفته اند که سرخپوستان باد را می پرستیدند و آن را از زمره ی خدایان به شمار می آوردند، اما حقیقت چیزی دیگر بود.
    وقتی باد در رؤیا دیده می شود، نوید می دهد که پدیده یی مهم در شرف وقوع، و تغییری در حال ظهور است.

    نیروهای معنوی، به وسیله ی نوری عظیم نمادین شده اند و ما از طریق باد، چیزی از آن درک می کنیم.

    وقتی طوفان نزدیک می شود، می توان حرکت روح را تشخیص داد، در یک تجربه ی مذهبی، خدا ممکن است در نجوای آرام باد، یا در فریاد بلند طوفان ظاهر شود.

    به نظر می رسد که فقط شرقیان می توانند مفهوم خلأ (جایی که باد می وزد) را درک کنند، و برای آنان برعکس نماد نیرویی پرقدرت است.
    شاعر رمانتیک انگلیسی پرسی بیس شلی، شعر باد کیهانی را سروده، و باد را آنگونه توصیف می کند که آسیب زننده است و تازه کننده، همچون روح:
    … اشباح ساحر
    … ارواح وحشی، تو که جست و خیزت انباشته می کند فضا را
    … ای نابودگر، ای ناجی، گوش کن، گوش کن مرا!
    … فقط تو، ای سرکش
    … ای روح وحشی
    شاید روح من، شاید خود من، این باد رمنده
    برمی سازد اندیشه یی را، که رنگش زده جهان
    و برگهای خشک، که باز زاییده می شود جهان از آن
    و نیروی سحرآسای این آواز
    پخش می شود، گویی از اجاقی خاموش ناشدنی
    خاکستر و آتش، صدایی در میانه ی بشریت
    از دهان من شاید، بر زمینی خواب آلوده هنوز
    پیشگویی دمیدن در صور، آه ای باد
    اگر از زمستان می آیی، آیا به انتظار می مانی، بهاران را.
    اگر از زمستان می آیی، آیا به انتظار می مانی، بهاران را.

    بادام، گردو (AMANDE/almond) (قاب بیضی را ببینید) به طور کلی بادام در ارتباط با پوستش، نماد جوهر پنهان در فروع و ضمائم است، نماد معنویت پوشیده شده در شرعیات و آداب جبری، نشانه ی واقعیت مکتوم در زیر ظواهر، و در عرفان نماد حقیقت، نماد گنج، و نماد چشمه ی همواره پنهان است.

    چنانچه کلمنس اسکندرانی می گوید: استرومات های من در حقیقت مخلوط با جزم فلسفه هستند، یا به دیگر سخن استروماتهای من در لفاف جزم فلسفه پوشیده و استتار شده است، به مثابه مغز گردو که در چوب گردو.

    یا محمود شبستری می گوید: شریعت پوست، مغز آمد حقیقت … ولی چون پخته شد، بی پوست نیکوست اگر مغزش برآری، برکنی پوست یا عبدالکریم جیلی می گوید: پوسته بگذار و مغز را دریاب، و مباش از آنان که صورت نادیده می گیرند و حجاب درمی ربایند.

    بادام مسیح است، زیرا که طبیعت الهی اش با طبیعت انسانی اش، یا با بدن مادر عذرا پوشیده شده.

    آدام دوسن ویکتور می گوید: بادام رمز نور است، یعنی وسیله ی شهود است، راز اشراق درونی است.

    قاب بیضی که بادامی شکل است در مطلب جا مانده است.ص 11 ائوهمروس (EVHENERE/Euhemerus) اولین نویسنده ی یونانی که فلسفه ی تاریخی مذهب را بررسی کرده است.

    او در ابتدای قرن سوم ق.م.

    می زیست.

    به زعم او خدایان و قهرمانان به مثابه انسانها بودند و پس از مرگ از امتیاز خدایی برخوردار می شدند.

    ائوهمروس که نظریه یی به نام او ثبت شده است.

    گرایش به رمزگشایی از مذهب یونان باستان، و پیدا کردن خاستگاهی اجتماعی برای آن داشته است؛ او نماد روحیه یی نقاد، خردگرا و نظام مند است، که تاریخ خدایان را بدین چشم می نگریسته و آنها را فقط انسانهایی می دانسته که توسط همنوعان خود جاودان شده اند.

    آب (EAU/Water) معانی نمادین آب را می توان در سه مضمون اصلی خلاصه کرد: چشمه ی حیات، وسیله ی تزکیه و مرکز زندگی دوباره.

    این سه مضمون در قدیمترین سنتها متلاقی می شوند و ترکیبات تخیلی گوناگون و در عین حال هماهنگی را شکل می دهند.

    آب، این توده ی بی شکل، نشانگر نامحدود بودن امکانات است.

    آب دربرگیرنده ی تمام نیروهای بالقوه و بدون شکل، جرثومه ی اجرام تمامی نویدهای پیشرفت، و همچنین تمامی تهدیدهای فروپاشی است.

    شناور شدن در آب برای خروج از آن، بدون حل شدن کامل در آن، فقط توسط یک میت نمادین میسر است، و به معنی بازگشت به مبدأ است: راه یافتن به مخزنی عظیم از نیرویی بالقوه است، و گرفتن نیرویی تازه از آن: مرحله ی سیر قهقرایی و عدم یکپارچگی موقتی است که به مرحله یی پیشرونده از یکپارچگی دوباره و زندگی دوباره منتهی می شود (حمام*، غسل تعمید* و سرسپاری* را ببینید.) ریگ ودا، آب زندگی بخش، نیروبخش و مصفا را همان قدر در زمینه ی معنوی می ستاید که در زمینه ی مادی.

    شما، ای آبهایی که نیرو می بخشید، قوت، عظمت، شادی و بصیرتمان دهید، ملکه ی عجایب، آبها، نایب مردم!

    شما، ای آبهایی که کارآیی به مرهمها می بخشید، تا که جوشنی باشد از برای تن من، تا که آفتاب را مدید ببینم!

    … شما، ای آبها بزدایید گناهان مرا، هر چه که باشد، خطاهایم را، هر چه که باشد، و تمامی سخنان دروغینی که موعظه کرده ام!

    گوناگونیهای موجود میان این مضامین اساسی در فرهنگهای مختلف کمک می کند تا در پس زمینه یی به تقریب مشابه، ابعاد و تفاوتهای جزیی نماد آب را دنبال کنیم و در آن عمیق شویم.

    در آسیا، آب شکل جوهری ظهور، اصل حیات و عنصر تولد دوباره ی جسمانی و روحانی است، نماد باروری، خلوص، حکمت، برکت و فضیلت است.

    گرایش مایع به انحلال است؛ اما همگون که باشد، در هنگام انجماد به یکپارچگی می رسد.

    بدین ترتیب ممکن است با ستوه مرتبط شود، اما چنانچه رو به پایین، به سوی لجه جریان یابد، گرایش آن به تمس خواهد بود، و چنانچه افقی جاری شود گرایش آن به رجس خواهد بود.

    آب ماده ی نخستین یا پراکریتی است: در متون هندو آمده: همه جا آب بود، و در متنی دائویی آمده: آب گسترده و بی کناره … برهمانده، یا تخم جهان را بر سطح آبها گذاشتند، همچنین در سفر پیدایش نفخه یا روح خداوند بر سطح آبها دمیده شد.

    چینیان می گویند آب، ووـ جی است، یعنی بی عمل، هرج و مرج، و بی تمایزی اولیه.

    آب نشانه ی کل امکانات ظهور است، و به دو قسمت آب زبرین، که به امکانات بی شکل مرتبط است، و آب زیرین که امکانات دارای شکل را در برمی گیرد، تقسیم می شود؛ این دوگانگی در سفر خنوخ به تفاوت در جنسیت تعبیر شده است، و در شمایلها اغلب به شکل مارپیچی دوسویه تصویر شده است.

    منقول است که آبهای زیرین در معبدی در لهاسا بسته شده و وقف شاه ناگه ها است؛ و امکانات بی شکل در هند به صورت آپسره* (از آپ به معنی آب) تصویر می شد.

    مفهوم آب نخستین، یا اقیانوس اولیات، به تقریب جهانی است.

    این مفهوم را از پولینزی گرفته تا در میان اغلب جوامع استرا ـ آسیایی می بینیم؛ بر طبق این باور در آب قدرتی کیهانی متمرکز است، و اغلب بر آن اسطوره ی حیوان شناور افزوده می شود، مثلاً گراز هندو، که اندکی خاک به سطح آب می آورد، رویانی که پیدایش شکل را موجب می شود.

    آب اصل و حامل تمامی حیات است: آب شیره ی نباتی است و در برخی از استعارات تنتره یی به شکل پرانه، یا نفخه ی حیاتی است.

    آب در زمینه ی مادی، از آنجا که عطیه یی آسمانی به شمار می آید، نماد جهانی حاصلخیزی و باروری است.

    کوه نشینان ویتنام جنوبی می گویند: آب آسمان، شالی می سازد، آنان کاملاً به کاربرد آب، که موجب زندگی دوباره است، معتقداند، آب برای آنها دارو و شربت جاودانگی است.

    به تقریب، در همه جا آب وسیله ی طهارت آیینی است.

    علاوه بر آب مقدس مسیحیان، در اسلام، در ژاپن، حتی در مراسم باستانی فو ـ جویی در میان پیروان آیین دائو (صاحبان آبهای موقوفه)، طهارت با آب نقشی بنیانی دارد.

    در هند و در جنوب شرقی آسیا، طهارت* مجسمه ی قدیسان و مؤمنان، به خصوص در سال نو، هم تزکیه و هم تولد دوباره است.

    ون ـ دسو می گوید: طبیعت آب، آن را به خلوص می رساند.

    در تعلیمات لائو ـ دسو آمده است که آب علامت فضیلت برتر است (دائو، فصل 8).

    بعلاوه، آب نماد حکمت دائویی است، زیرا مطلقاً نقطه ی دافعه ندارد؛ آب آزاد و فارغ از وابستگی است، و در سراشیب زمین جاری می شود.

    آب پیمانه است، زیرا شراب قوی باید به آب آمیخته شود، و آنگاه شراب نماد آگاهی است.

    آب در برابر آتش، یین است، و در ارتباط با شمال، سرما، انقلاب شتوی، کلیه ها، رنگ سیاه و سه خطی ج،اَن (به معنی آب قعر دریا).

    اما از سوی دیگر آب وابسته به صاعقه است که صاعقه از جنس آتش است.

    پس عملی را که کیمیاگران چینی برای تغلیظ ماده انجام می دهند و آب آن را کسر می کنند، می توان به بازگشت به بدایت، یا به مرحله ی جنینی ماده تعبیر کرد.

    زیرا این آب همان آتش است، و طهارت کیمیایی می باید تا تصفیه ی با آتش ادامه یابد.

    در کیمیای درونی چینیان، حمام و شست و شو نیز ممکن است از طبیعتی آتشین باشد.

    جیوه ی کیمیایی آنها، که آب است، گاه متصف به آب آتشین است.

    لازم به یادآوری است که آب آیینی در مراسم سرسپاری تبتی ها، نماد بیعت است، و عهدی که سالک می کند.

    باری، فقط محض جذابیتی ظاهری، قطعه ی زیبای ویکتور سگالن در زیر می آید: محبوبه ی من فضایلی چون آب دارد: لبخندی روشن، اطواری جاری، صدایی ناب، که قطره قطره ترانه می خواند (سنگ مزار).

    مناجاتی ودایی از برای آب، به شکلی نمادین سروده شده.

    این مناجات را می باید طوری معنی کرد که تمام سطوح هستی، اعم از مادی و ذهنی، را در برگیرد، چرا که آب می تواند زنده کند: آه، ای آب زلال، که بر نعمت سلطانی، که طلب بجا و جاودانگی را پاس می داری، و که سلطان غنایی، که همراه است با سعادتی نیک سرس وتی کریم شایسته ی این نیروی جهان او است که می خواند.

    در سنت یهودی و مسیحی آب پیش از هر چیز نماد اصل و آفرینش است.

    مم (میم) عبری نشانه ی آب مؤثر است، نشانه ی مادر و زهدان است، و مبدأ هر چیز برتر را نشان می دهد، و در واقع، چون یک مظهر قدسی ملحوظ می شود.

    گاه می توان آب را، چون بسیاری از دیگر نمادها، بر بستر دو زمینه ی کاملاً متضاد نگریست.

    که از هیچیک از آنها نمی توان چشم پوشید.

    این دو وجهیگری در تمام سطوح دیده می شود.

    آب سرچشمه ی زندگی و مرگ است، خلاق است و نابودگر.

    در کتاب مقدس، چاه* در بیابان، و چشمه* هایی که به بادیه نشینان همه می شود، موجب شادی و شگفتی بسیار بوده است.

    نزدیک چشمه ها و چاهها، ملاقاتهای اساسی صورت می گرفته است، نقطه یی که آب پیدا می شد، به مثابه مکانی مقدس، نقشی بی بدیل ایفا می کرد.

    نزدیک آب، عشق متولد می شد، وصلت صورت می گرفت.

    قدم عبریان و طی طریق هر انسان در طول حج زمینی اش، از نزدیک، به تلاقی بیرونی یا درونی با آب وابسته بود؛ این تلاقی مرکز صلح و نور بود و حکم واحه یی را در بیابان داشت.

    فلسطین سرزمینی است پر از سیلابه ها و چشمه ها.

    اورشلیم از آب گوارای شیلوه سیراب می شود.

    نهر* ها، این عاملان حاصلخیزی، اصلی الهی دارند.

    باران* و شبنم* باروری آنها را موجب می شوند و برکت خداوند را نشان می دهند.

    بدون آب بادیه نشینان فی الفور محکوم به مرگ اند و از خورشید فلسطین می سوزند: پس آبی که بر جاده هایش می بینند قابل قیاس است با من (ترنجبین) که با خوردن آن رفع عطش می کنند.

    از اینجا است که در دعا تقاضای آب می کنند، آب مطلب طلب است: باشد که خداوند فریاد خادم خود بشنود، او رگبار را می فرستد و چاهها و چشمه ها را بر سر راه می نهد.

    میهمان نوازی موجب است که آبی گوارا به دیدارگران عرضه شود تا پاهایشان شسته گردد، تا راحت کنند.

    سراسر عهد عتیق حشمت آب را جشن می گیرد.

    عهد جدید این ماترک را دریافت می کند و می داند چگونه آن را به کار برد؛ در عهد جدید میوه با باران بهاری مقایسه شده است (هوشع، 3:6) ، با شبنمی که باعث رشد گلها می شود (همانجا، 6:14) ، با آب تازه یی که از کوهها سرازیر می شود، با سیلابی که سیراب می کند، دار به مثابه درختی است که نزدیک جویهای آب کاشته شده باشد.

    (اعداد، 24:6) .

    پس آب همچون علامت برکت است.

    اما می باید اصل الهی آن را شناسایی کرد.

    از این رو، بنا بر ارمیا (2:3) امت اسرائیل به یهوه خیانت کرده و عهد خود را نقض کرده و دیگر او را چون چشمه ی آب حیات منظور نداشته، و خواسته برای خود حوضها بکند، حوضهای شکسته یی که آبها را نگاه نمی دارند.

    ارمیا عمل امت را در مقابل خداوند، این چشمه ی آب حیات، سرزنش می کند و به شکوه می گوید: تا زمین خود را مایه ی حیرت و سخره ی ابدی بگرداند (18:16) .

    ائتلاف بیگانگان با آبهای نیل و فرات مقایسه شده (11:18) ؛ روح به جست و جوی خدای خود، همچون آهویی تشنه به جست و جوی آب تازه است ()مزامیر، 3 ـ 42:2) .

    روح، چون زمین خشک تشنه یی است که به طرف آب جهت می گیرد.

    او منتظر ظهور خداوند است، بدین گونه، زمین خشک آرزوی سیراب شدن از باران را دارد (تثنیه، 32:2) .

    همین نمادگرایی، که از قدیمترین اساس جهان مدیترانه یی منتج است، برای فدریکو گارسیا لورکای شاعر زیربنای سوگنامه ی یرما را می ریزد؛ زن بدون مرد سترون است، مانند یرمو (زمین بایر) مانند بیابان بدون باران که سترون است.

    بسیار طبیعی است که شرقیان آب را چون علامت برکت دیده اند: آیا آب نیست که زندگی را مجاز می دارد؟

    وقتی اشعیاء عصر جدیدی را پیشگویی می کند، می گوید: زیرا که آبها در بیابان و نهرها در صحرا خواهد جوشید.

    و سراب به برکه و مکانهای خشک به چشمه های خشک مبدل خواهد گردید (اشعیاء ، 7ـ 35:6) .

    سخن صاحب مکاشفات متفاوت نیست: زیرا بره … به چشمه های آب حیات ایشان را راهنمایی خواهد نمود (مکاشفات، 7:17).

    آب را یهوه به زمین بخشیده.

    اما آبی رازآمیزتر نیز وجود دارد: این آب از حکمت برمی خیزد (ایوب، 26ـ 28:25؛ امثال ، 3:20، 29ـ 28، 24، 8:22؛ کتاب جامعه، 4ـ 1:2).

    در دل انسان فهیم آب مأوایی دارد، شبیه است به چاهی و به چشمه یی (امثال، 20:5؛ حکمت سلیمان، 21:13) و سخنانش به قدرت آب عمیق است (امثال، 18:4).

    و اما انسان فاقد حکمت قلبش به گلدانی ماند ترک خورده که دانش از آن نشت می کند و در آن نمی ماند (حکمت سلیمان، 21:14).

    ابن سیراخ تورات را با حکمت مقایسه می کند، زیرا تورات آب خود را پخش می کند.

    آباء کلیسا، روح القدس را صاحب موهبت حکمتی می دانند، که در قلب تشنه می ریزد.

    الهیات قرون وسطی این مفهوم را با مضمونی مشابه عرضه می کند؛ هوگو دوسن ویکتور می گوید: حکمت صاحب اختیار این آبها است، و روح با آبهای حکمت شسته شده است.

    آب نماد زندگی معنوی و ذات خداوندی است که توسط خداوند عطا می شود، اما اغلب انسانها آن را رد می کنند.

    مسیح این نماد را در ارتباط با زن سامری باز برمی گیرد: کسی که از آبی که من به او می دهم بنوشد، ابداً تشنه نخواهد شد، بلکه آن که به او می دهم بدر او چشمه ی آبی گردد که تا حیات جاودانی می جوشد (یوحنا، 4، و به خصوص 14) .

    در ضمن، آب که در عهد عتیق نماد زندگی بود در عهد جدید نماد ذات خداوندی می شود (مکاشفات، 21).

    عیسی مسیح به صورت صاحب آب زنده، خود را بر زن سامری آشکار می کند (یوحنا، 4:10) .

    او چشمه ی آب است؛ هر که تشنه باشد نزد من آید و بنوشد (یوحنا، 38ـ 7:37) .

    چون کوه موسی، آب بر سینه اش می جوشد، و بر روی صلیب، نیزه، آب و خون را از پهلوی شکافته اش جاری خواهد ساخت.

    از پدر است که آب زنده می جوشد، این آب رد ارتباط با بشریت مسیح است، یا عطیه یی است از روح القدس، که بر مبنای متنی از زبور پنطیکاست (چشمه ی آب زنده)، (آتش عشق)، یا (عطیه ی باریتعالی) خوانده شده است.

    آتاناسیوس قدیس، بطرک اسکندریه، این فرض ر ا با گفتار زیر تصریح می کند: پدر چشمه است و پسر نهر، و منقول است که ما از ذات خداوندی بنوشیم.

    اینجا است که آب مفهومی از ابدیت* به خود می گیرد؛ او که از این آب زنده می نوشد پس از نوشیدن در زندگی ابدی شریک می شود (یوحنا، 14ـ 4:13).

    آب زنده، آب زندگی، به عنوان نماد آفرینش عرضه می شود، و چون تصفیه می کند، شفا می بخشد، و دوباره جوان می کند به ابدیت می پیوندد.

    به عقیده ی گرگوریوس اهل نیسا، چاهها آبی راکد دارند، اما چاه داماد، چاهی از آب زنده است.

    او ژرفاثی چاه و حرکت رود را دارد؛ این کلام بدون ارتباط با متن لورکا نیست که پیشتر ذکرش رفت.

    به زعم ترتولیانوس، ذات الهی آب را از میان دیگر عناصر برمی گزیند، آب را بر همه ی عناصر مرجح می دارد، زیرا آب از ابتدا ماده یی کامل، بارور، ساده و کاملاً شفاف است (در باب غسل تعمید، 3).

    آب به خودی خود فضیلتی تزکیه کننده در بر دارد، و به همین دلیل مقدس شمرده می شود، و از همین رو است که برای غسل و طهارت به کار می رود؛ با این فضیلت است که آب هرگونه بی حرمتی و آلودگی را می زداید.

    در غسل تعمید آب گناهان را می شوید، و تنها یک بار عطا می شود، چرا که نیل به مرحله یی دیگر، به مرحله ی یک انسان جدید است.

    این به دور انداختن انسان قدیم، که می توان آن را مرگ در یک لحظه ی تاریخ نیز دانست، قابل قیاس است با «طوفان نوح»* زیرا که طوفان نماد ناپدید شدن و زایل گشتن است: نماد دوره یی که نابود می شود، و دوره یی دیگر که بیرون می جوشد.

    آب فضیلتی تزکیه کننده دارد، و به همراه آن قدرتی رستگارکننده.

    غوطه خوردن در آب مولد است، موجب باززایی است، در مفهومی که در آن واحد مرگ و زندگی است.

    آب تاریخ را پاک می کند، زیرا موجود را در مرحله یی جدید قرار می دهد.

    غوطه وری در آب قابل قیاس است با در قبر نهادن مسیح.

    او پس از هبوط در اعماق زمین، دیگر بار زنده می شود.

    آب نماد احیا و تجدید است: آب تعمید مؤکداً به ولادتی جدید منجر می شود (یوحنا، 7ـ 3:3).

    آب هدایتگر نیز هست؛ هرماس قدیس از کسانی سخن می گوید که: مرده در آب فرود آمدند و زنده برخاستند، که نماد آب حیات و چشمه ی جوانی است.

    ایگناتیوس اهل تئوفور (به نقل از کالیست) می گوید: آنچه من در خود دارم، آبی است که عمل می کند و ناطق است.

    ناگفته نماند که آب کاستالی دلفی، الهامیخش پوتیا بود؛ آب حیات، برکت الهی است.

    تمام آیینهای مذهبی، مرجحاً پیرامون چشمه ها متمرکز هستند.

    همه ی زیارتگاهها برای خود آب و چشمه یی دارند.

    آب به دلیل فضایل خاص خود می تواند شفا دهد.

    در طول قرنها، کلیسا بارها در مقابل آیینهای پرستش آبها ایستادگی کرده است.

    مؤمنان همواره ارزشی مقدس و مقدس کننده از برای آب قایل بوده اند.

    این امر گاه به انحرافی بت پرستانه و خرافه پرستی منجر می شده است: جادو همیشه در کمین قداست بوده، تا آن را در ذهن افراد بشر منحرف کند.

    اگر آب مقدم بر خلقت بوده است، بنا بر این بدیهی است که در زمان تولد دوباره ی بشر نیز حاضر باشد.

    ظهور دنیایی دیگر با انسان جدید مرتبط است.

    در برخی موارد چنانکه در آغاز همین مدخل گفته شد، آب می تواند کار مرگ را انجام دهد.

    آبهای بزرگ در کتاب مقدس، نشانه ی آزمونهای الهی هستند؛ خشم آبها نماد بلیه ی آسمانی است.

    … پیکانهای نشانه رفته، تندرهایی که برمی جهند، و سیاه ابرها، همچون قوسی در هم تنیده، به سوی هدف پرواز می کنند؛ منجنیقی دانه های تگرگ خسم آلود را پرتاب خواهد کرد، امواج دریا در مقابل آنها به غیظ می آید، رودبارها بی دریغ آنها را فرو می برد، نفخه ی قادر مطلق بلند می شود، و چون طوفانی امان از آنها می بُرد.

    (حکمت سلیمان، 23ـ 5:21) آب می تواند خسارت بزند و ببلعد، تندبارد و باران تاکهای شکوفان را نابود می کند.

    بدینگونه است که آب قدرتی موهن خواهد داشت.

    در این حالت، گناهکاران را تنبیه می کند، اما نمی تواند به نیکوکارانی که نباید از آبهای بزرگ بترسند، دست یابد.

    آبهای مرگ فقط برای گناهکاران است؛ این آبها برای نیکوکاران به آب حیات بدل می شود.

    همچون آتش، آب نیز می تواند برای آزمون بیگناهی به کار آید؛ با آب است که اشیاس فروافتاده قضاوت می شوند، اما آب خود قضاوت نمی کند.

    آب نماد دوگانگی بالا و پایین است، چون آب باران و آب دریاها.

    آب باران پاک است و آب دریا نمکین و شور.

    [آب دریا] نماد زندگی است، پاک است، خلاق است و پاک کننده (حزقیال، 36:25) ؛ [آب دریا] تلخ است و موجب لعنت (اعداد،‌5:8) .

    نهرها گاه سودآوراند، یا که مأمنی از برای غولان.

    آهای متلاطم نشانه ی رنج اند و بی نظمی.

    بدکاران با دریای متلاطم مقایسه شده اند (اشعیاء، 57:20) خدایا مرا نجات ده، زیرا آبها به جان من درآمده است.

    در خلاب ژرف فرو رفته ام … (مزامیر، 69:1).

    آبهای راحت نشانه ی صح و نظم هستند (مزامیر، 23:2) .

    در ادبیات عامیانه ی یهودی خداوند پس از خلقت میان آبهای بالا و پایین جدایی به وجود می آورد، این جدایی نشانه ی تقسیم آبها به مذکر و مؤنث است و نماد امنیت و ناامنی است، نشانه ی مرد و زن است و آنچه به آنها مرتبط می شود، که چنانکه گفتیم یک نمادگرایی جهانی است.

    آب تلخ اقیانوس نشانه ی تلخی قلب است.

    ریشار دوسن ویکتور می گوید: انسان باید از آبهای تلخ بگذرد، وقتی کاملاً بر بدبختی خود آگاهش د، این تلخی مقدس به خوشی تبدیل خواهد شد.

    در سنت الامی نیز، آب نماد بسیاری از حقایق است.

    قرآن آب متبرک را که از آسمان فرود می آید، علامتی الهی می داند؛ در باغ* های بهشت چشمه ها و جویهای آب روان است (قرآن، 2:25؛ 88:12 و غیره) .

    انسان خود از آبی افکنده ریخته الله آن کس است که بیافرید هفت آسمان و هفت زمین، و فرو فرستاد از آسمان آبی، تا بیرون آورد به آن آب همه ی میوه ها، روزی شما را، و روان کرد شما را کشتیها، تا می رود در دریا به فرمان او و جویهای آب روان کرد شما را … (قرآن، 14:32).

    و آبی که خدا از آسمان فرو فرستاده است و بدان زمین را پس از پژمردنش زنده داشته … (قرآن، 2:164).

    و ایشان که کافر شدند، کردارهای ایشان که می کنند راست چون گورابی است به هامون که تشنه آن را آب پندارد … یا چون تاریکیهایی است در دریایی ژرف، پیچیده در سر آن موجی، بر زبر آن موج موج دیگر … (قرآن، 40ـ 24:39).

    مثل زن ایشان را و جهان ایشان را و آرایش ایشان را، چون آبی که فرو فرستادیم آن را از آسمان … باد آن را در هوا برد پراکنده (قرآن، 18:45).

    در شرح الفصوص ابن عربی، [قیصری] رومی آبی را که عرش الهی بر آن استوار است (قرآن، 11:9) با نفخه ی خداوند بخشنده همذات می پندارد.

    و مولانا در سخن از مظهرالله چنین می گوید: آن بحر کفی کرد و به هر پاره از آن کف نقشی ز فلان آمد و جسمی ز فلان شد (دیوان شمسی تبریزی) [عبدالقادر] گیلانی جهان را با پاره یخی مقایسه می کند که جوهره اش آب است، یعنی آب را ماده ی نخستین می داند.

    در مفه.می معنویتر، مولانا جلال الدین رومی نماد اساس ملکوتی جهان را اقیانوسی می انگارد که آب این اقیانوس جوهر الهی است؛ این جوهر الهی است که تمامی خلقت را لبریز می کند و امواج، مخلوقات آن هستند.

    از سوی دیگر، آب نماد پاکی است و به صورت وسیله ی پاک کننده به کار می آید.

    نمازهای یومیه ی مسلمانان (صلات) وقتی کامل است که نمازگزار با به جا آوردن آیین وضو که از قواعد دقیقی تبعیت می کند، خود را مطهر کرده باشد.

    و بالاخره، آب نماد زندگی است.

    آب حیات که در ظلمات مکشوف می شود و دوباره زنده می کند.

    در سوره ی کهف، آن ماهی* که در ملتقای دو دریا پرتاب شده بود (قرآن، 63 و 18:61) وقتی در آب غوطه می خورد، دوباره زنده شد.

    این نمادگرایی از مضمونی عرفانی برخوردار است: مضمون غوطه خوردن در چشمه ی جاودانگی همواره در تفکر عرفان اسلامی، به خصوص در ایران، دیده می شود.

    در افسانه یی در باب اسکندر چنین آمده که او به جست و جوی چشمه ی آب حیات به همراه آشپزش اندرئاس روزی ماهی نمک سودی را در چشمه یی می شست؛ ماهی زنده می شود و او نیز به نوبه ی خود به جاودانگی می رسد.

    این چشمه در اقلیم ظلمات قرار دارد (که بدون شک به نماد ناخودآگاه، طبیعت زنانه و یین* نزدیک می شود.) در همه ی دیگر سنتهای جهان نیز آب نقشی اولیه بر عهده دارد، که پیرامون سه مضمونی که تاکنون بر شمردیم دور می زند، اما با تأکیدی بیشتر روی مبدأ آن.

    در پیدایش کیهان، آب دارای دو نمادگرایی پیچیده و متناقض است، که نباید با هم مخلوط کرد: آب فروریزنده و آسمانی، یعنی باران، و بذری اورمزدی که زمین را حاصلخیز می کند، مذکر است و در نتیجه مرتبط است با آتش و آسمان؛ همین آب است که لورکا در یرما مطرح می کند.

    از سوی دیگر، آب نخستین، آب زاییده ی زمین و سپیده دم سپید، که مؤنث است.

    در این وجه زمین در ارتباط با ماه است، و چون نماد باروری است؛ زمین دربرگیرنده ی نطفه است که آب از آن خارج می شود تا لقاح انجام شود و جوانه بزند.

مقدمه: این دستگاه برای نمایش و کنترل فشار سیستمهای مختلف یا تجهیزات در اندازه های کوچک با استفاده از اجزا فشار غیر رسانا می باشد و به صورت گسترده ای در دستگاه ماشین آلات نیمه رسانا ، تجهیزات پزشکی و سیستمهای اتوماتیک و غیره استفاده می شود. در ادامه درباری سنسور های فشار وکاربردانها بیشتر آشنا خاهیم شد. سنسورهای فشار دارای انواع واندازها وکاربردهای گوناگونی می باشندکه در این ...

یکی از شیوه‌های استفاده از خدمات پهن‌باند پارس‌آنلاین، استفاده از ارتباط بی‌سیم یا Wireless است که می‌تواند پهنای باندی بسیار بیش از آن چه که به وسیله سیم‌ تامین می‌شود، در اختیار مشترک قرار دهد. در این روش از امواج رادیویی، برای انتقال سیگنال بین دو دستگاه استفاده می‌شود. سازمان مشتری می‌تواند بسته به نیاز خود و با پرداخت هزینه‌ای که با توجه به میزان پهنای باند اختصاص یافته ...

مقدمه لینوکس یک سیستم عامل قدرتمند ,پایدار و رایگان است و هم اکنون توسط شرکت ها و سازمان های متعددی از سراسر جهان پشتیبانی و حمایت می شود.این سیستم عامل به صورت متن باز ارائه می شود و بدین ترتیب برنامه نویسان و دانشجویان به راحتی می توانند کد های آن را تغییر دهند. هم اکنون انواع مختلفی از سیستم عامل لینوکس همانند SuSe , Mandrake و Red Hat وجود دارد و در کشور ما نیز لینوکس رد هت ...

چکیده مقاله : هر کنترل گر سرویس شبکه ، ویژگیهایش به صورت خاص خود مورد نظیم می شود ، چه به صورت دستی یا در قالب خطوط برنامه . کنترل گرهای مقدار دهنده از این قاعده تبعیت می کنند . در این مقاله آموزش دیدیم که چگونه می توان کنترل گرهای مقدار دهنده موجود در یک Edit Item Template از یک database را به پروژه افزود و ویژگیهای مقدار دهنده را به صورت دستی یا در قالب خطوط برنامه تنظیم کرد . ...

برای نصب Windowsابتدابایددو عمل Format ,Fdisk راانجام دهیم 0 (البته وقتی بخواهیم یک سیستم را از اول Fdisk وپارتیشن بندی کنیم )0 Fdisk : برای ایجادPartition بر روی هارد صورت می گیرد0 Format : برای ایجاد Track یا شیار بر روی هرPartition یا درایو صورت می گیرد تا اطلاعات بر روی این شیارهاقرارگیرند0 برای عمل Fdisk نیازبه فلاپی راه اندازی (Boot) داریم 0 اگراین فلاپی رانداشتیم می ...

خلاصه گزارش در این گزارش سعی شده است که با رعایت اختصار گوشه ای از قسمت عظیم و گسترش انتقال الکتریکی تشریح شود .در مقدمه این گزارش آشنایی با مشخصات کلی الکتریکی پست 63 کیلو ولتی کمال آباد کرج آمده است . در بخش نخست گزارش دلایل وجود پست های فشار قوی و همچنین انواع آنها با توجه به استانداردهای موجود شرح داده شده دربخش دوم گزارش مهمترین و اساسی ترین تجهیزات تشکیسل دهنده پست به ...

پیش بینی سرعت و جهت بادهای فرساینده در ایران مقدمه فرسایش بادی یک معضل جدی در بیشتر مناطق خشک و نیمه خشک دنیا و ایران است . توانائی پیش بینی دقیق فرسایش بادی خاک برای بسیاری منظورها ، از جمله برنامه های حفاظتی ، منابع طبیعی ، و کاهش آلودگی هوا ناشی از طوفان ضروری است ( 3 ) . از آنجایی که نیروی باد در طول سال ، ماه وحتی روز تا حد زیادی تغییر می نماید ، و همچنین قدرت فرسایندگی باد ...

ویندوز 2000 به میزان زیادی به سمت شبکه گرایش پیداکرده است،ویژگیهایی را به همراه داردکه درساختارشبکه ،جدیدبه شمارمی آیند.این حالت ممکن است موجب سردرگمی شود،زیرا ویژگیهای مزبوراز قابلیتهای اضافه شده به ویندوز به شمار نمی آیند،بلکه درهسته مرکزی این سیستم عامل قرار گرفته اند. ویژگیهایی مانند Active Directory ، Microsoft Management Consoleوسایر ویژگیهای مدیریتی درابتدا موجب واهمه ...

چکیده : در این مقاله فرآیند Solvem-extraction برای بازیابی دی اکسید سدیم بادرجه خلوص باسما و همچنن بازیابی اکسید عناصر نادرخاکی سنگین غلیظ شده ، از اکسیدهای عناصر نادرخاکی که بصورت مخلوط باهم وجود دارند، توضیح داده شده است انحلال اکسیدهای موجود بصورت مخلوط در فرآیند پرعیار سازی بوسیله اسید نیتریک باتهیه محلولی که شامل 95% سدیم که به صورت سدیم (IV ) می باشد ، صورت می گیرد که بعد ...

در اینجا لازم به ذکر است برخی ویژگی های نرم افزار را بررسی کنیم . مدتها پیش برنامه نویسان از زبانهای ساده مثل بیسیک یا پیچیده چون اسمبل استفاده می کردند . اما turbo pascal با داشتن کامپایلر قوی توانست جای خود را در برنامه ها تثبیت کند و به خوبی جلوه گر شود . با وجود Win3.1 و Windows95 محدوده برنامه نویسان گسترده تر شد . اینک آنها از برنامه‌های پیچیده ای چون C++ و یا ویژوال بیسیک ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول