دانلود تحقیق تختی

Word 246 KB 19516 20
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • او پوریای ولی نبود؛ او مبنا و معنای آزادگی است
    «او پوریای ولی نبود.

    او هیچ کس نبود، او خودش بود، بگذار دیگران را به نام او و با حضور او بسنجیم.

    او مبنا و معنای آزادگی است ...

    و هرگز به طبقهی خود پشت نکرد.» (جلال آلاحمد)

    تودر افسانهها جاوید خواهی بود.


    زمان - این جاری بیرحم - هرگز قلهی بلندت
    را نیارد شست.


    از این پس راویان قصههای پهلوانی - این
    بهین تاریخهای زندهی هر قوم - نقالان،
    تو را در قصههای خود برای نسلهای بعد
    میگویند.


    تواندر سینههای گرم خواهی زیست،
    تو با انبوه پاک مردمان خوب قلب شهر
    خواهی ماند.


    (م.

    آزرم)
    ۱۷ دی ماه مصادف است با سی و پنجمین سالگرد درگذشت زنده یاد جهان پهلوان غلامرضا تختی؛ گروه ورزش خبرگزاری دانشجویان ایران با گرامیداشت یاد و خاطرهی جاودان این اسوهی آزادگی و شرافت، فرازهایی از زندگی پرافتخار او را مرور میکند.


    امروز در نخستین بخش از این گزارش، نگاهی داریم به بخشهایی از زندگی و موفقیتهای ورزشی شادروان تختی.


    غلامرضا تختی در روز پنجم شهریور ماه ۱۳۰۹ در خانوادهای متوسط و مذهبی در محلهی خانی آباد تهران به دنیا آمد.

    رجب خان - پدر تختی - غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همهی آنها از غلامرضا بزرگتر بودند.

    حاج قلی، پدر بزرگ غلامرضا، فروشندهی خوار و بار و بنشن بود.

    از قول رجب خان، تعریف میکنند که حاج قلی در دکانش بر روی تخت بلندی مینشست و به همین سبب در میان اهالی خانی آباد به حاج قلی تختی شهرت یافته بود.

    همین نام بعدها به خانوادههای رجب خان منتقل شد و به نام خانوادگی تبدیل شد.


    رجب خان با پولی که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راهآهن زمینی خریده و یک یخچال طبیعی احداث کرده بود واز همین راه مخارج زندگی خانوادهی پرجمعیت خود را تامین میکرد.


    نخستین واقعهای که در کودکی غلامرضا روی داد و ضربهای بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش برای تامین معاش خانوادهی ناچارشد خانهی مسکونی خود را گرو بگذارد.





    تختی سالها بعد در آخرین مصاحبهی خود با یادآوری این ماجرای تلخ میگوید: یک روز طلبکاران به خانهی ما آمدند و اثاثیهی خانه و ساکنینش را به کوچه ریختند، ما مجبور شدیم که دو شب را توی کوچه بخوابیم.

    شب سوم اثاثیه را بردیم به خانهی همسایهها و دو اتاق اجاره کردیم.

    چندی بعد روزگار عرصه را بیشتر بر پدرم تنگ کرد تا این که مجبور شد یخچال طبیعیاش را نیز بفروشد.

    این حوادث تاثیر فراوانی در روحیهی پدرم گذاشت و باعث اختلال روحی او در سالهای آخر عمر شد.


    در چنان شرایطی، غلامرضا تنها ۹ سال به تحصیل پرداخت.

    وی خود میگوید: مدت ۹ سال در دبستان و دبیرستان منوچهری که در همان خانی آباد قرار داشت، درس خواندم، ولی تنها خاطرهای که از دوران تحصیل به یاد دارم، این است که هیچ وقت شاگرد اول نشدم، اما زندگی در میان مردم و برای مردم درسهایی به من آموخت که فکر میکنم هرگز نمی توانستم در معتبرترین دانشگاهها کسب کنم.


    زندگی همچنین به من آموخت که مردم را دوست بدارم و تا آن جا که در حد توانایی من است، به آنان کمک کنم، حال این کمک از چه طریقی و از چه راهی باشد، مهم نیست.

    هر کس به قدر تواناییش ....


    غلامرضا، ورزش را از نوجوانی آغاز کرد.

    ورزش ابتدا برای او نوعی تفنن و سرگرمی بود.

    در همان اوان، خیال قهرمان شدن، مدتی او را به وسوسه انداخت اما از همان نوجوانی که تازه به فکر باشگاه رفتن افتاده بود، اعتقاد داشت که ورزش برای تندرستی و سلامت جان و تن هر دو لازم است.

    شادروان تختی در مصاحبه​ای با اشاره به فقر و مشقت زمان نوجوانی​اش می​گوید:" با آن که علاقه​ی فراوانی به ورزش داشتم، مجبور بودم که در جستجوی کاری برآیم.

    زندگی، نان و آب، لازم داشت.

    برای مدتی به خوزستان رفتم و در ازای روزی هفت یا هشت تومان، کار کردم.

    دنیا در حال جنگ (جنگ جهانی دوم)بود، زندگی به سختی می​گذشت." آشنای حقیقی تختی با ورزش و کشتی در باشگاه " پولاد" آغاز شد.

    وی که پیش از این گودها و زورخانه​های فراوانی دیده بود و شیفته​ی تواضع و افتادگی پهلوانانی کشتی و ورزشی باستانی شده بود، برای نخستین بار در سال ۱۳۲۹ به باشگاه پولاد (واقع در خیابان شاهپور سابق) رفت و به دلیل علاقه و استعداد وافری که نسبت به کشتی نشان داد مورد توجه مرحوم "حسین رضی زاده"مدیر آن باشگاه قرار گرفت.

    تختی، خود می گوید:"رضی خان آدم خوبی بود، اگر کسی را نشان می​کرد و می​دید که استعداد کشتی دارد، دست از سرش بر نمی​داشت.

    در گرمای تابستان لخت می​شدیم و هر روز از ساعت دو بعد از ظهر تا چندین ساعت کشتی می​گرفتیم، از دوش آب گرم و حمام خبری نبود.

    کشتی گیران برای وزن کم کردن، به خزینه می​رفتند تشک​های کشتی را با پنبه پر می​کردند، اما خاک و خاشاک آن، بیش از پنبه بود." تختی که پس از بازگشت از خوزستان (مسجد سلیمان) روانه​ی خدمت سربازی شده بود، در سربازخانه با استفاده از فرصت​ها و توجهات فراهم شده، به​ویژه تشویق و حمایت دبیر وقت فدراسیون کشتی که در دژبان ارتش فعالیت داشت، تمرینات کشتی خود را بار دیگر آغاز کرد.

    تختی خود در این باره می​گوید:" وقتی در سال ۱۳۲۸ در مسابقه​ی بزرگ ورزشی (کاپ فرانسه) شرکت کردم، درهمان اولین دوره ضربه فنی شدم.

    اما تمرین​های جدی و سختی که در پیش گرفتم، مرا یاری کرد تا حقیقت مبارزه را درک کنم؛ اگر چه شور پیروزی در سر داشتم، اما کار و کوشش را سرآغاز پیروزی می​دانستم." به این ترتیب تختی با تمرین و پشتکار مثال زدنی رفته رفته خود را از میان بازنده​ها بیرون کشید و سرانجام در سال ۱۳۳۰ در وزن ششم (۷۹ کیلوگرم) به عضویت تیم ملی درآمد.

    وی در نخستین دوره​ی مسابقه​های کشتی آزاد قهرمانی جهان (هلسینکی، ۱۹۵۱) با وجود آن که هنوز ۲۱ سال داشت، نایب قهرمان جهان شد.

    درخشش خیره​ کننده​ی تختی در رقابت​های کشتی هلسینکی که در نخستین حضور او در مسابقه​های قهرمانی جهان و در فاصله​ی کمتر از دو سال از ورودش به میادین ورزشی داخلی اتفاق افتاد، بیش از هر چیز نمایانگر ایمان و تلاش و اراده​ی کم نظیر تختی و همچنین استعداد و مهارت فوق​العاده​ی او در زمینه​ی کشتی بود.

    گفتنی است در اولین دوره مسابقات قهرمانی کشتی آزاد جهان که از لحاظ تاریخی میدان معتبر و تعیین کننده​ای برای کشتی ایران و جهان بود، تیم ملی کشتی آزاد ایران با ترکیب کامل و در هر هشت وزن آن زمان حضور پیدا کرد و با کسب دو نشان نقره (محمود ملاقاسمی و غلامرضا تختی) و دو نشان برنز (عبدالله مجتبوی و مهدی یعقوبی) در نتیجه​یی درخشان و غیر قابل تصور پس از تیم​های ملی ترکیه و سوئد عنوان سوم جهان را به دست آورد.

    مسابقات سال ۱۹۵۱ هلسینکی (فنلاند) برای تختی آغاز راهی بود که طی ۱۵ سال آینده با کسب ده​ها پیروزی و فتح سکوهای متعدد قهرمانی در بزرگترین میادین بین​المللی کشتی ادامه یافت.

    شادروان غلامرضا تختی در سال ۱۳۳۱ (۱۹۵۲) در نخستین حضور خود در رقابت​های المپیک با کسب شش پیروزی و قبول یک شکست در برابر "دیوید جیما کوریدزه"از شوروی صاحب نشان نقره شد.

    وی در این مسابقه​ها توانست حیدر ظفر ترک را که سال پیش با غلبه بر تختی قهرمان جهان شده بود را شکست دهد.

    تختی در دومین دوره​ی مسابقات جهانی که در خرداد ماه ۱۳۳۳ (۱۹۵۴) در توکیو برگزار شد، در وزن هفتم (۸۷ کیلوگرم) به رقابت پرداخت که با وجود پیروزی​های درخشان و شایستگی فراوانی که از خود بروز داد با قبول یک شکست غیر منتظره در برابر "وایکینگ پالم"سوئدی از راهیابی به فینال بازماند و در نهایت عنوان چهارمی این وزن را به دست آورد.

    تختی شش ماه بعد در یک دیدار دوستانه در سوئد،« پالم» را با ضربه​ی فنی شکست داد و باخت غافلگیرانه​ی توکیو را به خوبی جبران کرد.

    شادروان تختی همچنین در سال ۱۹۵۵ در جشنواره​ی بین​المللی ورشو موفق به کسب نشان نقره شد.

    اما سومین دوره​ی مسابقه​های قهرمانی جهان (استانبول، ۱۹۵۷) تجربه​ی تلخی برای مرحوم تختی بود.

    وی که در این دوره از رقابت​ها، برای اولین و آخرین بار در وزن فوق سنگین آن زمان (۸۷+ کیلوگرم) کشتی می​گرفت، به دلیل وزن بسیار کمتر نسبت به رقیبان با دو باخت حذف شد.

    پهلوان ایران با وجود حذف شدن دراستانبول آبرومندانه کشتی گرفت و نتایجی که به دست آورد با توجه به آن که با وزن ۹۲ کیلوگرم به مصاف کشتی گیران فوق سنگین رفته بود، در مجموع غیر قابل قبول نبود.

    به عنوان نمونه «دیتریش» آلمان و «ایوان ویخریستیوک» روس، حریفان اصلی تختی در این رقابت​ها ۱۱۰ کیلوگرم وزن داشتند و علاوه بر آن در وزن خود نیز از تجربه​ی خوبی برخوردار بودند.

    در بازی​های المپیک ملبورن (استرالیا) که در آذرماه ۱۳۳۵ (۱۹۵۶) برگزار شد تختی یک بار دیگر در وزن هفتم (۸۷ کیلوگرم) به مصاف رقبایی از شوروی، آمریکا، ژاپن آفریقای جنوبی، کانادا و استرالیا رفت و با شکست تمامی حریفان اولین نشان طلای خود را به گردن آویخت.

    این برای نخستین بار بود که دو قهرمان از آمریکا و شوروی در یک سکوی معتبر جهانی پایین تر از حریف ایرانی قرار می​گرفتند.

    جهان پهلوان تختی در اسفند ماه همان سال با غلبه به مرحوم حسین نوری به مقام پهلوانی ایران دست یافت و صاحب بازوبند شد و در سال​های ۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ نیز این عنوان را تکرار کرد.

    جهان پهلوان تختی در سال ۱۹۵۸ در بازی​های آسیایی توکیو و مسابقات قهرمانی جهان در صوفیه به ترتیب نشان​های طلا و نقره​ی این رقابت​ها را به گردن آویخت و در مهر ماه سال ۱۳۳۸ (۱۹۵۹) در چهارمین دوره​ی مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان که در تهران برگزار شد سومین عنوان قهرمانی جهان خود را کسب کرد.

    " بوریس کولایف" از شوروی تنها کشتی گیری بود که با امتیاز به تختی باخت و در ۵ کشتی دیگر رقبای مجارستانی، لهستانی، فرانسوی، بلغار و ترک تختی با ضربه​ی فنی مغلوب پهلوان ایران شدند.

    تیم ملی کشتی آزاد ایران که در رقابت​های تهران با اکتفا به دو مدال طلای غلامرضا تختی و امامعلی حبیبی با وجود برخوردی از امتیاز میزبانی در حفظ عنوان سومی سال​های قبل نیز ناموفق بود در هفدمین دوره​ی بازی​های المپیک (ایتالیا، ۱۹۶۰) تا مکان پنجم رده بندی سقوط کرد.

    تختی کاپیتان تیم ملی و پر تجربه​ترین کشتی​گیر ایران که در این رقابت​ها در وزن هفتم به میدان رفته بود، پس از پیروزی در پنج دیدار با در مسابقه​ی نهایی با قبول شکست در برابر " عصمت آتلی" از ترکیه به گردن آویز نقره دست یافت.

    مسابقه​های قهرمانی جهان در یوکوهامای ژاپن میدانی فراموش نشدنی برای کشتی ایران بود.

    تیم ملی کشتی آزاد کشورمان پس از حضور در ۸ دوره مسابقات المپیک و جام جهانی در رقابت​های جهانی ۱۹۵۹ ژاپن، پرافتخار​ترین حضور خود در تاریخ کشتی را رقم زد و با دریافت پنج نشان طلا، یک نشان نقره، یک نشان برنز و یک عنوان پنجمی به مقام قهرمانی کشتی آزاد جهان دست یافت.

    جهان پهلوان تختی که دراین مسابقات در وزن ۸۷ کیلوگرم به مصاف حریفان رفته بود با حضوری مقتدرانه آخرین مدال طلای خود را به گردن آویخت.

    کشتی​گیران آزاد ایران در ششمین دوره​ی رقابت​های قهرمانی جهان در تولید وی آمریکا (۱۹۶۲) نیز حضوری شایسته داشتند.

    تیم ملی ایران اگرچه نتوانست مقام قهرمانی خود را در این مسابقات حفظ کند ولی کسب مقام سوم جهان نیز با توجه به کارشکنی​ها و ناداوری​هایی که در حق تختی و سایر کشتی​گیران ایران روا شد نتیجه​ی قابل قبولی تلقی می​شود.

    جهان پهلوان تختی در این مسابقات با حضور مقتدرانه در برابر « وان براند» آمریکایی، « مروید» روسی و « عصمت آتلی» که از قهرمانان صاحب نام وزن هفتم بودند از حیثیت کشتی ایران به خوبی دفاع کرد و در نهایت پس از تساوی با « مروید» جوان تنها به دلیل ۲۰۰ گرم اضافه وزن نسبت به حریف از دریافت نشان طلا محروم شد و به گردن آویز نقره رضایت داد.

    قهرمان ارزشمند ایران در شرایطی در این دیدارهای شرکت کرد که از بیماری خطرناکی رنج می​برد با این حال عشق به ملت ایران او را به مصاف با بزرگترین قهرمانان جهان کشاند.

    شدت بیماری تختی به حدی بود که پس از دیدار فینال سریعا به نیویورک منتقل و روز بعد در بیمارستان بزرگ نیویورک تحت عمل جراحی قرار گرفت.

    در فاصله ی سال​های ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۶، جهان پهلوان تختی با وجود سن بالا همچنان عضو تیم ملی ایران بود.

    اما تنها در بازی​های المپیک ۱۹۶۴ توکیو شرکت کرد که در این دیدار با بد​اقبالی از کسب چهارمین نشان المپیک خود بازماند و به عنوان چهارمی جهان اکتفا کرد.

    البته جانشینان تختی در مسابقات جهانی صوفیه (۱۹۶۳) و منچستر (۱۹۶۵) از دریافت حتی یک امتیاز در وزن هفتم ناموفق بودند،

کلمات کلیدی: تختی

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود تحقیق تختی, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود تحقیق تختی, پروژه دانشجویی درباره دانلود تحقیق تختی

غلامرضا تختی در روز پنجم شهریور ماه ۱۳٠۹در خانواده‌ای متوسط و مذهبی در محله‌ خانی آباد تهران به دنیا آمد. "رجب خان" - پدر تختی - غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همه‌ آنها از غلامرضا بزرگتر بودند. "حاج قلی"، پدر بزرگ غلامرضا، فروشنده‌ خوار و بار و بنشن بود. از قول رجب خان، تعریف می‌کنند که حاج قلی در دکانش بر روی تخت بلندی می‌نشست و به همین سبب در ...

غلامرضا تختی از بزرگ‌ترین کشتی‌گیران دوران معاصر ایران است. زندگی غلامرضا تختی در روز پنجم شهریور ماه ۱۳۰۹ در خانواده‌ای متوسط در محلهٔ خانی‌آباد تهران به دنیا آمد. رجب خان (پدر تختی) غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همهٔ آنها از غلامرضا بزرگ‌تر بودند. حاج قلی، پدر بزرگ غلامرضا، فروشندهٔ خوار و بار و بنشن بود. از قول رجب خان، تعریف می‌کنند که حاج قلی در دکانش بر روی ...

زندگی غلامرضا تختی در روز پنجم شهریور ماه ۱۳۰۹ در خانواده‌ای متوسط در محلهٔ خانی‌آباد تهران به دنیا آمد. " رجب خان" (پدر تختی) غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همهٔ آنها از غلامرضا بزرگ‌تر بودند. " حاج قلی"، پدر بزرگ غلامرضا، فروشندهٔ خوار و بار و بنشن بود. از قول رجب خان، تعریف می‌کنند که حاج قلی در دکانش بر روی تخت بلندی می‌نشست و به همین سبب در میان اهالی خانی آباد ...

آدم وقتی بر و بازو،‌ قد و قواره قهرمانان و نامداران گذشته را می دید و آوازه رشادتها و پهلوانانه آنان را می شنید یک لحظه فکر می کند که سهرات یل از پشت رستم دستان و از دامان تهمینه زنده شده است همه جا توصیف دلاوری و بی باکی و پایمردی آنان در میادین بین المللی در تاریخ کشتی دنیا جاودانه و پابرجاست با توجه به اینکه شرایط و امکانات آن دوره نیز تا به امروز کلی تفاوت دارد نتیجه این است ...

گاهی دانش آموزان ودوستان درمورد تهران قدیم سوالاتی می کنند که یا تحقیق وتامل می توان به سوالات آنها کامل تر پاسخ داد لذا اینکه تهران چگونه ازدیلمی کوچک ومردمانی اندک با خانه های زیرزمینی تبدیل به شهری بی سروبن شده با آسمان خراش ها وبرج های بلند ومیلیون ها نفرمردمی که ازبام تا شام درتلاش هستند ؟ وقتی به دنبال جواب سوالات به کتاب مراجعه کنیم می بینیم که برای پاسخ به این سوالات ...

هوا گرم بود و من بدون توجه به این همه گرما خودکار را در دست گرفته بودم و مدام زیر مطالب مهم کتاب خط می کشیدم تنها امیدم این بود که بتوانم در کنکور رتبه ی خوبی به دست بیاورم و بعد هم در بهترین دانشگاه درس بخوانم و همیشه به این حرف مادرم که می گفت تو آینده ی روشنی را در پیش داری دلگرم می شدم درخت گردو با سخاوت سایه اش را به رو سرم انداخته بود من روی تخت چوبی که با هر حرکت جیرجیرش ...

کرمان، این خطه خشک و گرم، اما کهنسال و پهناور، که در طول تاریخ دراز و پرحادثه خود سمبل و مظهر مقاومت در برابر تهاجم شناخته شده و از حمله مغول ها و تیموریان گرفته تا تهاجم آغامحمدخان قاجار لطماتی سنگین دیده، یکی از قدیمی ترین کانون های مدنیت به شمار می آید که کشف دست ساخته های متنوع سنگی، سفالی و فلزی بازمانده از هزاره پنجم پیش از میلاد مسیح در تپه ها و دشت های آن همچنین به دست ...

کشور ما ایران در ناحیه‌ای کویری و کم‌ باران قرار گرفته است که تابش آفتاب در آن فراوان است و بارش باران کم، اما در این سرزمین کم باران چشم‌اندازهای کم‌نظیر و شگفتیهای خاص مناطق گرمسیر به شکل زیبایی پرورده شده است. کرمان یکی از همین مناطق کویری، اما پربرکت کشور ماست. «استان کرمان بعد از خراسان دومین استان پهناور کشور است و حدود 11 درصد از خاک ایران را دربر گرفته است. مساحت آن ...

تارﻳخچه شعر بافی شعربافی( ( SHARBAFIاز جمله هنر و صنعتی است که حدود ‪ ۳۵۰سال پیش به وسیله دستگاهی با نام "ماکوپران" انجام می‌شد و در هر کوی و برزن شهر یزد مردم به این شغل مشغول بوده و امرار معاش می‌کردند. ااین شغل در محله‌های قدیمی یزد مانند وقت و ساعت ، بازارنو، پشت باغ ، شاه ابوالقاسم، جنگل و پشت خان ، از رونق خاصی برخوردار بوده و به عنوان شغل اصلی آن دوران محسوب می‌شد. زری ...

تاریخچه‌ای از هنر ایران پیش از سلجوقی ذوق هنری و مایه های نخستین هنردوستی در سرزمین ایران از زمان هخامنشیان و پیش از آن وجود داشته است. حجاریهای غنی و با عظمت و پرشکوه که قبله گاه خاور باستان است و صنعتگران ماهر احساس زیبائی و نبوغ خود را در بسیاری از هنرها، خاصه ظروف فلزی و گلی نشان داده‌اند. حجاریهای عظیم که در سینه کوهها، لحظه‌های طلائی در هنر معماری، پارچه‌های ظریف با نقوش ...

ثبت سفارش