آمیختگی کامل زبان عربی با زبان فارسی و پیوند این دو زبان به
گونه ای است که بر کسی پوشیده نیست تا جایی که کمتر نوشته یا شعری را در زبان فارسی می توان یافت که از واژه ها و کلمات عربی تهی باشد و برای فهمیدن و درک بهتر شاهکارهای ادبی زبان فارسی و آثار فقیهان ، سخنوران و شاعران بزرگ ایران ،آشنایی مختصری با این زبان ضروری و مفید به نظر می رسد .
از سوی دیگر درس عربی از جمله معدود درسهایی است که دانش آموزان هم در دوره راهنمایی و هم در دوره دبیرستان در تمام رشته های تحصیلی با آن سرو کار دارند .
با توجه به این مطالب خوشحالم که توفیق الهی نصیب شد و توانستم مطالب و نکات تازه ای که مناسب با نکات و قوائد کتب دوره راهنمایی است به رشته تحریر در آورم، لازم به ذکر است بعضی از مطالب در کتابهای راهنمایی عنوان نشده است ولی برای اطلاعات بیشتر دانش آموزان محترم آورده شده و نیز سعی شده که مطالب با توجه به ترتیب درسهای کتابهای اول دوم و سوم راهنمایی باشد ولی بر حسب ضرورت بعضی از مطالب جا به جا آورده شده است .
این مجموعه هم برای دانش آموزان دوره راهنمایی لازم است و هم پیش نیاز دانش آموزان دوره دبیرستان می باشد .
این مجموعه شامل دو بخش است .
الف ) بخش صرف (ویژگیهای کلمه) .
ب) بخش نحو (نقش و کاربرد کلمه در جمله) .
منابع مورد استفاده : 1 عربی به زبان ساده تألیف آقای سید کاظم موسوی و رضا روزبه .
2 کتب درسی دوره راهنمایی و دبیرستان .
بخش اول : مقدمات صرف (تجزیه)
حروف شمسی و قمری :
الفبای عربی 28 حرف است که نیمی از حروف شمسی و نیمی دیگر قمری هستند :
حروف شمسی : حروفی هستند که هرگاه بعد از «ال» قرار گیرند «ل» خوانده نمی شود و حرف بعد از «ل» مشّدد «ّ» تلفظ می شود .
مانند ال + شمس = الشّمس «اشّمس خوانده می شود» .
حروف شمسی عبارتند از « ت ث د ذ ر ز س ش ص ض ط ظ ل ن»
حروف قمری : حروفی هستند که هرگاه «ال» بر سر آنها وارد شود ، کلمه را همانطور که می نویسیم تلفظ می کنیم مانند الْقمر «ماه» .
برای آسانی به خاطر سپردن حروف قمری تمام آنها را در یک جمله به کار برده ایم «باغ وقف حکیم خجعله»
تذکر : اگر «الف» را نیز یک حروف به حساب آوریم ، حروف الفبای عربی «29»حرف خواهد بود .
فرق همزه و الف :
1 «الف» همیشه ساکن است ولی همزه علاوه بر سکون ، حرکات دیگر {َ ، ِ ، ُ} را نیز می پذیرد .
مانند : (أِکرام أَنزالَ أُوتی) .
2 «الف» چون ساکن است هیچگاه در ابتدای کلمه واقع نمیشود ولی همزه هم در اول هم در وسط و هم در آخر کلمه واقع می شود .
مانند (أَکل سَأَلَ قَرَأَ)
حرکت :
حرکت در زبان عربی بوسیله تلفظ حروف می باشد و سه حرکت فتحه (َ) ، ضمه(ُ) و کسره (ِ) در عربی وجود دارد .
الف حرفی که فتحه دارد مفتوح نامیده می شود .
مانند : «م» در «مَسجد» .
ب حرفی که ضمه دارد مضموم نامیده می شود .
مانند : «م» در «مُعلّم»
ج حرفی که کسره دارد مکسور نامیده می شود .
مانند : «ت» در «تِلمیذ»
سکون :
حرفی که حرکت نداشته باشد ساکن نامیده می شود و علامت آن (ْ) سکون می باشد مانند : حرف «س» در «مسْجد» .
تنوین :
تنوین علامتی است که در آخر بعضی از کلمات عربی بکار می رود و بیان می کند که هنگام تلفظ کلمه باید نون ساکن «نْ» به آخرآن افزود .
تنوین بر سه قسم است :
الف تنوین رفع «ٌ» مانند : قلمٌ
ب تنوین نصب «ً» مانند :قلماً
ج تنوین جر «ٍ» مانند : قلمٍ
تذکّر : تنوین نصب روی «الف» نوشته می شود مانند : (کتاباً ، دفتراً) مگر هنگامی که کلمه بوسیله «ه» یا «اء» ختم شده باشد که در این صورت دیگر روی «الف» نوشته نمی شود .
مانند : (ناقده مزرعهٍ ابتداءً)
مانند : (ناقده ـ مزرعهٍ ـ ابتداءً) اقسام کلمه : کلمه در عربی بر سه قسم است : 1ـ اسم 2ـ فعل 3ـ حرف 1ـ اسم : کلمه ای است که معنای مستقلی داشته باشد ووابسته به زمانهای سه گانه نباشد یا به عبارت دیگر اسم کلمه ای است که بر نام دلالت دارد مانند : (کتاب ـ اسد ـ مزرعه) .
2ـ فعل : کلمه ای است که بر انجام دادن کاری یا پدید آمدن حالتی در زمان گذشته یا حال یا آینده دلالت دارد مانند : کَتَبَ «نوشت» ، یَکْتُبُ «مینویسد» .
3ـ حرف : کلمه ای است که به تنهایی معنی و مفهومی نداشته باشد یا به عبارت دیگر کلمه ای که نه اسم است نه فعل .
مانند : {عَلَی «بر» ، فی «در» ، مِن «از» ، اِلی «به» ، هَلْ «آیا»} علامتهای شناخت اسم : مهمترین نشانه های شناخت اسم عبارتند از : 1ـ هر کلمه ای که «ال» داشته باشد مانند : أَلمُعَلّم ـ أَلصَّف 2ـ کلمه ای که تنوین «ــًـــٍــــٌـ» دارد مانند : معلمٌ ـصفٍّ ـ کتاباً 3ـ هر کلمه ای که آخر آن «ه» باشد مانند : نافذه ، حدیقه .
4ـ هر کلمه ای که بعد از حرف «جر» واقع شود مانند : کلمه «منضده» در جمله «الکتابُ عَلَی المنضده» .
تذکر : اسمی که «ال» داشته باشد هرگز تنوین نمی گیرد و کلمه ای که تنوین دارد هرگز «ال» نمی پذیرد ونیز کلمه ای که مضاعف واقع شود نه «ال» می گیرد و نه تنوین.
مانند «باب» در جمله «فَتَحَ باب المحفظه» = در کیف را باز کرد .
علامتهای شناخت فعل : مهمترین علامتهای شناخت فعل : 1ـ هر کلمه ای که قبل از آن «قَد ـ س ـ سوف» بیاید مانند : قَد ذَهَبَ «رفته است» .
سَأَذْهَبُ ـ سَوْفَ أَذْهَبُ ، که هردو یعنی «خواهم رفت» 2ـ هر کلمه ای که آخر آن «تْ» باشد مانند :جَلَسَتْ «نشست» 3ـ هر کلمه ای که آخر آن «تَ ، تِ ، تُ» بیاید مانند : ذَهَبْتَ «رفتی» ، ذَهَبْتِ «رفتی ، مؤنث» ، ذَهَبْتُ «رفتم» اسم از نظر جنس : اسم از نظر جنس بر دو نوع است : 1ـ مذکر 2ـ مؤنث مذکر = الف ـ حقیقی : اسمی است که بر جنس «نر» دلالت دارد ، یا به عبارت دیگر نام یا صفت انسان یا حیوان نر باشد .
مانند : حمید ـ اسد ـ عالَم … ب ـ مجازی : اسمی است که بر جنس نر دلالت ندارد ولی قوائد اسم مذکر در مورد آن بکار می رود مانند : کتاب ـ قلم ـ باب … مؤنث = الف ـ حقیقی : اسمی است که بر جنس «ماده» دلالت دارد ، یا به عبارت دیگر اسم یا صفت انسان یا حیوان ماده باشد مانند : فاطمه ـ بقره ـ عالمه … ب ـ مجازی : اسمی است که بر جنس ماده ،دلالت ندارد ولی قوائد اسم مؤنث در مورد آن بکار می رود مانند : مزرعه ـ مدرسه ـ سماء … تذکر : اسم مؤنث دارای سه علامت است «ه» مانند «طاهره ـ تلمیذه ، …» و «اء» مانند : (زهراء ، صحراء ، …) و «ی» مانند : (کبری ، موسی ، …) حال بعضی از اسمها هستند که دارای این علامت های مؤنث (ه ، اء ، ی) نیستند ولی از نظر معنی بر مؤنث دلالت می کنند مانند : (مریم ـ زینب ـ بنت ـ اُخت ـ اُمّ ـ شمس و ...) .
اسم از نظر تعداد اسم از نظر تعدا «مفرد ـ مثنی ـ جمع» 1ـ اسم مفرد : اسمی که بر یک شخص یا یک چیز دلالت کند ، مانند : {معلم ، دفتر ، صدیق…} 2ـ اسم مثنی : اسمی است که بر دو شخص یا دو چیز دلالت می کند و دو علامت دارد : ان ــــــ معلّمانِ ـ تلمیذانِ ـ طالبتانِ ین ــــــ معلّمینِ ـ تلمیذینِ ـ طالبَتینِ 3ـ جمع : کلمه ای است که بر بیش از دو نفر دلالت دارد و بر سه نوع است : الف : جمع مذکر سالم : مخصوص جنس نر و متعلق به انسان و یا صفت انسان است و دو علامت دارد .
ون ـــــ معلّمونَ ، مسلمونَ و … ین ـــــ معلّمینَ ، مسلمینَ و … ب : جمع مؤنث سالم : برای جمع بستن اسمها یا صفتهای مؤنث به کاربرده می شود و روش ساخت آن عبارت است از اضافه کردن «ات» به آخر اسم مورد نظر .
مانند : مسلمه ـــ مسلمات معلمه ـــ معلمات همانطور که در مثالها ملاحظه کردید ، هنگام ساختن جمع مؤنث «ه» آن حذف می شود .
نکته : کلماتی از قبیل {اصوات ـ اموات ـ ابیات ـ اوقات} با اینکه دارای «ات» می باشند جمع مؤنث سالم نیستند بلکه جمع مکسر هستند زیرا «ت» به کار رفته در این کلمات جزو اصلی آنها است و برای تشخیص این مطلب کافی است که مفرد این کلمات را بدست آوریم .
اصوات ــــ صوت ابیات ـــــــ بیت اموات ـــــ موت اوقات ــــــ وقت ج ـ جمع مکسر : جمعی است که شکل مفرد کلمه تغییر می کند و قاعده خاص بر ساختن آن وجود ندارد و به عبارت دیگر سماعی است مانند : تلمیذ ــــــ تلامیذ رجل ـــــ رجال طفل ــــــــ اطفال مسجد ــــــ مساجد بیت ـــــ بیوت یوم ــــــ ایام نکته : کلماتی که به غیر عاقل (غیر انسان) دلالت دارند ، جمع مکسر بسته می شود نه جمع مذکر سالم ، بنابراین هر غیر عاقلی حتماً جمع مکسر بسته می شود ولی عکس آن صحیح نمی باشد و به عبارت دیگر برخی از جمع های مکسر مانند {علماء ، اطفال ، فقهاء و ...} می توانند بر انسان یا صفت انسان دلالت کنند .
خلاصه اسم از نظر تعداد در نمودار زیر آمده است : مفرد معلم ـ معلمه ان ـــــ معلمانِ ین ـــــ معلمینَ اسم از نظر تعداد معلمونَ معلیمنَ جمع مؤنث سالم : ات ـــــ معلمات مکسر : مزرعه ـــ مزارع صدیق ــــــ صدقاء اسمهای اشاره : اسم اشاره انواعی دارد که عبارتند از : الف : اسم اشاره به نزدیک ــــــــ مانند : هذا ـ هولاء … ب : اسم اشاره به دور ــــــــ مانند : ذلک ـ اولئک … ج : اسم اشاره به مکان ــــــــ مانند : هنا «اینجا» هناک «آنجا» اینک هریک از آنها را به طور مفصل مورد بررسی قرار می دهیم : الف : اسم اشاره به نزدیک : مفرد ـــــــــ هذا : این هذان : این دو هذین : این دو جمع ــــــــ هولاء : این ها مفرد ـــــــــ هذِهِ : این هاتان : این دو هاتین : این دو جمع ــــــــ هولاءِ : اینها ب : اسم اشاره به دور : مفرد ــ ذلک : آن جمع ــ اولئک : آنها مفرد ــــ تلک : آن جمع ــــ اولئک :آنها توجه : همانطور که ملاحظه می کنید اسمهای اشاره در حالت جمع (هولاء ـ اولئک) برای مذکر و مؤنث یکسان به کار برده می شود .
اسم استفهام (پرسشی) بعضی از اسم های استفهام عبارت است از : 1ـ من «چه کسی؟» ـــ در مورد اشخاص به کار می رود و یا به عبارت دیگر برای «عاقل» به کار می رود .
مانند : مَنْ هُوَ ؟
هُوَ طالبٌ .
2ـ ما «چه چیزی ؟» ــــ در مورد اشیاء به کار می رود و یا به عبارت دیگر برای «غیر قابل» به کار می رود .
مانند : ما هذا ؟
هذا کتابٌ .
نکته :گاهی «ما» با «ذا» به کار می رود و می گوییم : «ماذا» و کلمات سئوالی دیگری نیز از «ما» ساخته می شود مانند : «بماذا» ، «با چه چیز؟» «لماذا» «چرا؟» در مورد علت و سبب کاری به کار می رود .
3ـ أینَ : «کجا ؟» ــــــ درمورد مکان بکار می رود مانند : أینَ الطالب ؟
فی الصّف .
(دانش آموز کجاست؟
در کلاس) 4ـ متی : «چه وقت؟» ــــــ در مورد زمان بکار می رود مانند : متی تذهبُ ؟
أَذهبُ صباحاً .
(کی می روی ؟
صبح می روم) 5ـ کیف «چگونه؟» ـــــ در مورد کیفیت و چگونگی بکار می رود مانند : کیفُ جاء الولد ؟
جاء الْوالدُ مسروراً .
(پدر چگونه آمد؟
پدر خوشحال آمد) نکته : «هَل ، أ» به معنی «آیا؟» نیز کلمه پرسش هستند که در مورد درستی یانادرستی مطلبی به کار می روند ، با این تفاوت که «هل» یا «أ» حرف پرسشی هستند بقیه اسم پرسشی می باشند .
در پاسخ «هل» یا«أ» از «نعم» یا «لا» استفاده می شود