دانلود تحقیق نقش نظام مدیریت منابع انسانی در پرورش کارآفرینی سازمانی

Word 582 KB 19533 50
مشخص نشده مشخص نشده عمومی - متفرقه
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • همان‏طور که بر پویایی و پیچیدگی محیط افزوده می‏شود،سازمان‏ها هم به منظور شناسایی‏ فرصت‏های جدید برای عملکرد بهتر،بایستی کارآفرینانه‏تر عمل نمایند.کارآفرینی سازمانی، دربردارنده‏ی یادگیری است و به وسیله‏ی همکاری،خلاقیت و تعهد افراد پرورش می‏یابد.بنابراین، باید تحقیقاتی پیمایشی برای تبیین نقش مدیریت منابع انسانی در توانمند ساختن سازمان برای‏ مبادرت به فعالیت‏های کارآفرینانه صورت گیرد.مقاله‏ی حاضر که نتایج یک تحقیق توصیفی- پیمایشی را ارایه می‏کند،سعی دارد نقش نظام مدیریت منابع انسانی را در پرورش اقدامات‏ کارآفرینانه‏ی سازمانی نشان دهد.بدین منظور،وضعیت و تأثیر زیرسیستم‏های اصلی مدیریت منابع‏ انسانی،از جمله ارزیابی عملکرد،پاداش و حقوق و دستمزد بر کارآفرینی سازمانی بررسی شده‏اند.

    این تحقیق در ادارات مرکزی سازمان‏های دولتی خدماتی ایران هک از محل انجام فعالیت اصلی‏ خود کسب درآمد دارند،انجام شده است.نتایج تحقیق حاضر،تأثیرگذاری معنی‏دار سیستم‏های‏ ارزیابی عملکرد و حقوق و دستمزد را بر کارآفرینی سازمانی در سازمان‏های مورد مطالعه تأیید نمود؛اما معنی‏داری تأثیر سیستم پاداش در سطح اطمینان 95 درصد تأیید نگردید.بر اساس‏ یافته‏های تحقیق حاضر و هم‏چنین بررسی ادبیات موضوع،پیشنهاداتی برای ارتقای وضعیت‏ کارآفرینانه نظام مدیریت منابع انسانی ارایه گردیده است.
    کارآفرینی سازمانی بر توانایی یک سازمان در یادگیری از طریق کشف دانش جدید و بهره‏گیری از دانش موجود مبتنی است(زهرا و دیگران،1999؛هاریتون،2005).این فرایندهای‏ یادگیری به سرمایه‏ی فکری و به‏ویژه سرمایه‏ی انسانی و اجتماعی متکی هستند(کانتر،1985؛ استیونسون و جاریلو،1990).طی سه دهه‏ی گذشته،تحقیقاتی تجربی در زمینه‏ی رابطه بین‏ فعالیت‏های مدیریت منابع انسانی و کارآفرینی سازمانی انجام شده است.با این حال،ماهیت‏ چندبعدی پدیده‏ی کارآفرینی سازمانی،چالشی اساسی در این زمینه ایجاد کرده است.در واقع، کارآفرینی سازمانی،شامل:نوآوری،ایجاد کسب و کارهای جدید در سازمان و انجام پروژه‏های‏ مخاطره‏آمیز،و فعالیت‏های مربوط به بازسازی استراتژیک سازمان را در بر می‏گیرد(گات و گینسبرگ،1990).نکته‏ی مهم در این رابطه،این است که سازمان‏ها به طور فزاینده‏ای در صدد به‏کارگیری استراتژی‏های مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری هستند و در نتیجه نیازمند شناخت عوامل‏ و محرک‏های اصلی و مهم منابع انسانی در این استراتژی‏ها می‏باشند.کارآفرینی سازمانی،جنبه‏ی‏ مهمی از عملکرد سازمان را تشکیل می‏دهد و انتظار می‏رود سیستم‏های مدیریت منابع انسانی بر آن‏ تاثیرگذار باشند.تحقیقات پیشین،تأثیرات فعالیت‏های مدیریت منابع انسانی را هم بر کل پدیده‏ی‏ کارآفرینی سازمانی و هم بر ابعاد مختلف آن مانند نوآوری،ریسک‏پذیری و پیشگامی بررسی‏ کرده‏اند.در نوشتار حاضر،تأثیرات سیستم‏های مختلف مدیریت منابع انسانی از جمله سیستم‏ پاداش،سیستم پرداخت و حقوق و دستمزد و سیستم ارزیابی عملکرد بر شکل‏گیری کارآفرینی‏ سازمانی بررسی شده است.
    کارآفرینی سازمانی،یک روی‏کرد استراتژیک است که بازتولید محصولات،فرایندها، خدمات،استراتژی‏ها یا حتی کل سازمان را در بر می‏گیرد(کوین و مایلز،1999).بدین‏ترتیب، کارآفرینی سازمانی از طریق ایجاد و بهره‏گیری مداوم از منابع جدید دانش از مزیت‏های رقابتی‏ سازمان حمایت می‏کند.بنابراین،کارآفرینی سازمانی،می‏تواند تأثیر چشم‏گیری بر عملکرد سازمانی داشته باشد.با این حال،به دلیل چندبعدی بودن پدیده‏ی کارآفرینی سازمانی،در ابتدا لازم‏ است مفهوم مورد نظر در نوشتار حاضر از کارآفرینی سازمانی مشخص گردد.
    کارآفرینی سازمانی
    تا اوایل دهه‏ی 1970،تحقیقات در زمینه‏ی کارآفرینی بر اقدامات یا ویژگی‏های افراد متمرکز بود.محققان،متعاقبا تشخیص دادند که خود سازمان‏ها نیز مبادرت به فعالیت‏های‏ کارآفرینانه می‏کنند(میلروفریسن،1981؛جنینگز،1994؛برگلمن،1983؛پینکات،1985؛زهرا، 1986؛کورن وال و پرلمان،1990).این امر،باعث ایجاد ایده‏ی کارآفرینی سازمانی شد.

    کارآفرینی سازمانی بر فعالیت‏هایی که سازمان‏ها انجام می‏دهند1به جای چگونگی انجام آن‏ها2 متمرکز است.کارآفرینی سازمانی مفهومی است که بر سازمان-و نه افراد-و بر فرهنگ‏ها و فرایندهای سازمانی متمرکز است(کورن وال و پرلمان،1990؛کوهن،1993؛جنینگز،1994).

    کارآفرینی سازمانی،با کارآفرینی درون‏سازمانی متفاوت است.بحث کارآفرینی درون‏سازمانی، توسط پینکات(1985)وارد مباحث مهم و نوین کارآفرینی گردید.وی مشخص نمود که‏ کارآفرینان درون‏سازمانی،افرادی هستند که توسط سازمان‏ها استخدام شده و سعی در ایجاد و ارایه‏ی محصولی جدید دارند.تقریبا در همان زمان،برگلمن(1983)توجه محققان را به مفهوم‏ کارآفرینی سازمانی به طور عام جلب نمود.نایت(1986)،کارآفرین درون‏سازمانی را به عنوان‏ عضوی از سازمان می‏داند که یک پروژه‏ی نوآورانه را در محیط سازمان معرفی و مدیریت می‏کند به گونه‏ای که قبلا یک کارآفرین مستقل بوده است.در این مفهوم،کارآفرینی درون‏سازمانی، فردکارآفرینی است که در داخل یک محیط سازمانی فعالیت می‏کند.
    تا اوایل دهه‏ی 1970،تحقیقات در زمینه‏ی کارآفرینی بر اقدامات یا ویژگی‏های افراد متمرکز بود.محققان،متعاقبا تشخیص دادند که خود سازمان‏ها نیز مبادرت به فعالیت‏های‏ کارآفرینانه می‏کنند(میلروفریسن،1981؛جنینگز،1994؛برگلمن،1983؛پینکات،1985؛زهرا، 1986؛کورن وال و پرلمان،1990).این امر،باعث ایجاد ایده‏ی کارآفرینی سازمانی شد.

    کارآفرینی سازمانی،با کارآفرینی درون‏سازمانی متفاوت است.بحث کارآفرینی درون‏سازمانی، توسط پینکات(1985)وارد مباحث مهم و نوین کارآفرینی گردید.وی مشخص نمود که‏ کارآفرینان درون‏سازمانی،افرادی هستند که توسط سازمان‏ها استخدام شده و سعی در ایجاد و ارایه‏ی محصولی جدید دارند.تقریبا در همان زمان،برگلمن(1983)توجه محققان را به مفهوم‏ کارآفرینی سازمانی به طور عام جلب نمود.نایت(1986)،کارآفرین درون‏سازمانی را به عنوان‏ عضوی از سازمان می‏داند که یک پروژه‏ی نوآورانه را در محیط سازمان معرفی و مدیریت می‏کند به گونه‏ای که قبلا یک کارآفرین مستقل بوده است.در این مفهوم،کارآفرینی درون‏سازمانی، فردکارآفرینی است که در داخل یک محیط سازمانی فعالیت می‏کند.

    بررسی و سنجش رفتار کارآفرینانه بسیار دشوار است(آتری،2003؛براون و دیگران، 2001)،و معمولا به عنوان رفتاری آگاهانه که بر اساس رویدادی خاص جهت‏گیری شده است‏ در نظر گرفته می‏شود.بر اساس نظرات مایر(2002)،رفتار کارآفرینانه در یک سازمان موجود، «مجموعه‏ای از فعالیت‏ها و اقدامات را در بر می‏گیرد که توسط افراد در سطوح مختلف انجام شده‏ است و ترکیب تازه‏ای از منابع را برای شناخت و پی‏گیری فرصت‏ها به کار می‏گیرد»(مایر، 1:2002).نکته‏ی مهم این است که عواملی که ظهور کارآفرینی سازمانی را به عنوان رشته‏ای از تحقیق و عمل تحریک نموده‏اند،به نقاط ضعف درک‏شده از متدهای سنتی مدیریت سازمان‏ (1)- What (2)- How مربوط می‏شوند(مثلا مقرراتی شدن زیاد،سلسله‏مراتب سخت،تمرکز کوتاه‏مدت،پیش‏فرض‏های‏ حداقل‏سازی هزینه‏ها و حذف خوابیدگی‏ها،مشاغل کاملا تعریف‏شده و...)این متدهای سنتی‏ مدیریت می‏توانند سازمان‏ها را وارد مسیرهای بوروکراتیک نمایند و اغلب نیاز به تغییر و نوآوری‏ را نادیده می‏گیرند.به نظر می‏رسد که این نوع از مدیریت در جهت تقویت خود1عمل می‏کند، زیرا کارکنان با تفکر کارآفرینانه را مأیوس نموده و مدیران اجرایی هم سازمان‏هایی که از طریق‏ قوانین و مقررات خشک بوروکراتیک مدیریت می‏شوند،گریزانند(هایس و آبرناتی،1980، کانتر،1985؛کوراتکو و دیگران،1993).

    کارآفرینی سازمانی،به عنوان احیا و بازسازی سازمان‏های موجود تلقی می‏شود.کارآفرینی‏ سازمانی،به عنوان ابزاری برای توسعه و بهبود کسب و کار،افزایش درآمد و سودآوری، پیش‏گامی در ایجاد و توسعه‏ی محصولات،خدمات و فرایندهای جدید مورد استفاده قرار می‏گیرد (کوراتکو و دیگران،1990؛لامپکین و دس،1996؛مایلز و کوین،2002؛زهرا،1991؛زهرا و کوین،1995؛زهرا و دیگران،1999).

    جای تعجب نیست که انتظارات از کارآفرینی سازمانی بسیار بالا است.هرچند که‏ موفقیت‏های چشم‏گیری از طریق کارآفرینی سازمانی به دست آمده است؛اما شکست‏ها و ناکامی‏هایی را هم در پی داشته است(سایکز،1986).در واقع،کارآفرینی سازمانی،به‏ویژه از نظر عملکرد مالی کوتاه‏مدت برای سازمان پرمخاطره است(زهرا و کوین،1995).

    یکی از ابهامات در قلمرو کارآفرینی سازمانی،مشکل تعریف آن است.نویسندگان، واژه‏های مختلفی را برای توصیف جنبه‏های مختلف کارآفرینی سازمانی مورد استفاده قرار داده‏اند(زهرا،1991).حتی عناوین مختلفی را برای این اصطلاح به کار گرفته‏اند مانند:کارآفرینی، کارآفرینی سازمانی،کارآفرینی درون‏سازمانی،جهت‏گیری کارآفرینانه،و علاوه بر این، در خصوص عملیاتی کردن واقعی این مفهوم و شاخص‏های آن هم ناسازگاری وجود دارد(مایلز و کوین،2022).ریشه‏ی مشکل تعریف کارآفرینی سازمانی را می‏توان به فقدان یک تعریف‏ پذیرفته‏شده و جامع از سازه‏ی زیربنایی آن؛یعنی،کارآفرینی نسبت داد.تأکید بر کارآفرینی‏ سازمانی،فقط باعث افزایش پیچیدگی می‏شود(کریر،1996).کارآفرینی موضوع بسیار گسترده‏ای‏ (1)- Self-reinforcing است که مجموعه‏ای از عناوین تحقیقاتی را در بر می‏گیرد(شین و ونکاتارامان،2000).مشکل‏ تعریف کارآفرینی و تعیین محدوده‏ی تحقیقات کارآفرینی هنوز هم حل نشده است(برایات و ژولین،2001؛اکباساران و دیگران،2001؛میس،2003؛لاک و ورین،2006).واژه‏ی‏ کارآفرینی،برای تعریف حیطه‏ی گسترده‏ای از فعالیت‏ها به کار رفته است از جمله:ایجاد،تأسیس، اتخاذ و مدیریت یک کسب و کار مخاطره‏آمیز.وجود دیدگاه‏های بسیار زیاد و مختلف درباره‏ی‏ کارآفرینی،در مطالعه‏ی گارتنر مشخص شد(گارتنر،1990).گارتنر با استفاده از تکنیک دلفی،از 382 نفر که شامل دانشگاهیان،مدیران کسب و کارهای مختلف و سیاست‏مداران می‏شد،در نظر داشت تا کارآفرینی را تعریف کند.از بین پاسخ‏ها،فقط 44 نفر از این پاسخ‏گویان بیش از نود شاخص درباره‏ی کارآفرینی ارایه نمودند.شاخص‏هایی مانند ایجاد یک کسب و کار جدید، استفاده از فرصت‏ها برای بهره‏برداری از یک فرصت درک‏شده،خرید یک کسب و کار موجود، تخریب وضعیت فعلی،اصلاح یک ایده‏ی خلاق و استفاده از آن در یک فرصت بازاری و...

    تاکنون مشخص شده است که یک تعریف قابل پذیرش عمومی از کارآفرینی سازمانی را نمی‏توان تحمیل کرد یا حتی فرض نمود.این امر،چالش بسیار بزرگی را بر سر راه محققان‏ کارآفرینی قرار می‏دهد.معضل تعریف کارآفرینی سازمانی حل نخواهد شد؛مگر این‏که در ابتدا منبع و ریشه‏ی موضوع تحقیق؛یعنی،کارآفرینی مورد بررسی قرار گیرد.

    تحقیقات قبلی نشان می‏دهند که برای یک تعریف عینی از کارآفرینی سازمانی،تعاریف‏ متعددی را می‏توان با هم مرتبط نمود.بریا مثال،شومپیتر(1947)معتقد بود که یک مدیر فقط زمانی کارآفرینی است که با توجه به نیروهای بازار،نوآور باشد.تعریف آنسف(1979)که بیان‏ می‏کرد کارآفرینی به صورت جای‏گزین کردن ترکیبات مطلق بازار تولید با ترکیبات جدیدتر که‏ قابلیت سودآوری بیش‏تری دارند،در نظر گرفته می‏شود،دنباله‏ای از کار شومپیتر بود.

    همبریک(1983)تعریف آنسف را به کار گرفت و کارآفرینی را با میزان توسعه‏ی بازار سنجید.

    جنینگز و لامپکین(1989)،کارآفرینی سازمانی را به عنوان میزان ایجاد محصولات یا بازارهای جدید تعریف کردند.یک سازمان،در صورتی کارآفرینی است که بیش از سطح میانگین‏ به تولید محصولات جدید یا خلق بازارهای جدید مبادرت نماید.کرلند و همکارانش(1984)، کارآفرینی را با مدیریت و مالکیت کسب و کارهای کوچک برابر در نظر گرفته‏اند(کرلند و دیگران،1984)؛در حالی که کارآفرینی درون‏سازمانی با سازمان‏های بزرگ مرتبط دانسته شده‏ است(پینکات،1984).همان‏طور که نیلسن،پیترز و هیسریچ(1985)بیان می‏دارند،کارآفرینی‏ درون‏سازمانی،توسعه‏ی درون یک سازمان بزرگ از نظر بازارهای داخلی و واحدهای نسبتا کوچک و مستقل می‏باشد که برای خلق،آزمون بازار و توسعه یا نوآوری در خدمات،فن‏آوری‏ها یا شیوه‏های انجام کار در سازمان طراحی می‏شوند.این امر،از استراتژی مدیریت کارآفرینی‏ سازمان‏های بزرگ متفاوت است.این استراتژی سعی دارد واحدهای داخلی کارآفرین را ایجاد کند که هدف‏شان توسعه‏ی جایگاه سودآوری در بازارهای بیرونی است(پیترز و هیسریچ،2002)؛ نیلسن،پیترز و هیسریچ(1985)بیان کردند که کارآفرینی درون‏سازمانی،عمل کارآفرینی در درون یک سازمان بزرگ است.

    آن‏چه مشخص است،این است که با وجود انجام تحقیقات مختلف،فرایند کارآفرینی‏ سازمانی و علل آن چندان روشن نیست(برگلمن،1983؛کوین و مایلز،1999؛همزبی و دیگران، 2002؛میس،2003؛زامپتاکیس و موستاکیس،2007).علاوه بر این،تفاوت‏های موجود در واژه‏شناسی مورد استفاده برای توصیف این فعالیت‏های کارآفرینانه،ابهام‏برانگیز است.

    مدیریت کارآفرینی سازمانی کارآفرینی سازمانی را می‏توان به عنوان نتیجه جست‏وجوی موفقیت‏آمیز برای فرصت‏های‏ کارآفرینانه دانست که از گوناگونی‏ها و تنوعات بازار یا دانش تکنولوژیک نشات می‏گیرند.با جست‏وجوی این گوناگونی‏ها،سازمان‏های کارآفرین قادر می‏شوند که مزیت‏ها و سودهای‏ کارآفرینانه را استخراج نمایند(شومپیتر،1934).سازمان‏هایی که جهت‏گیری کارآفرینانه دارند، قادرند به طور مستمر چنین فرصت‏هایی را شناسایی و از آن بهره‏برداری نمایند(لامپکین و دس، 1996).بدین منظور،سازمان‏ها باید بتوانند و بخواهند که مخاطرات را بپذیرند،و نوآور و پیشگام‏ باشند(میلر،1983).پاداش این‏چنین جهت‏گیری،عملکرد بهتر و عالی‏تر است(آنتونکیک و هیسریچ،2001؛چندلر و دیگران،2000؛لوف و حشتمی،2002؛زهرا و کوین،1995).زیربنای‏ یک جهت‏گیری کارآفرینانه در سازمان،تمایل به پی‏گیری ایجاد و کسب دانش جدید و ترکیب دانش‏ها و توانمندی‏های جدید با منابع موجود در شکل ترکیبات جدید است(کویین،1979؛ شومپیتر،1934).بنابراین،کارآفرینی سازمانی به توانایی یک سازمان برای یادگیری و ترک‏ عادت‏ها و اقدامات غلط وابسته است(فلوید و وودریج،1999؛مک گراث،2001).

    مدیریت کارآفرینی سازمانی،به دلیل شرایط عدم اطمینان بیش‏تر و دانش‏محورتر بودن،از مدیریت سنتی متمایز می‏شود(کانتر،1985).سازمان‏ها،نیاز مستمری برای کسب دانش جدید و جذ آن دارند و تا حد زیادی از طریق روابط میان‏وظیفه‏ای و فراسازمانی‏1محقق می‏گردد(کانتر، 1983).چالش بزرگ‏تر برای مدیریت کارآفرینی سازمانی این است که در سازمان‏های‏ کارآفرین،افراد مجبور می‏شوند به طور سریع بین جریان‏ها و گزینه‏های عملیاتی مختلف‏ انتخاب‏های خود را انجام دهند،به‏ویژه زمانی که اطلاعات کافی برای تصمیم‏گیری در خصوص‏ زمینه‏های کاملا عقلایی وجود نداشته باشد(بوزینتس و بارنی،1997).نتیجه‏ی این پویایی، پیچیدگی و عدم اطمینان،آن است که کارآفرینی سازمانی،نیازمند هم‏آهنگی از طریق تعدیل‏ متقابل به جای کنترل و فرماندهی بوده و به وسیله‏ی تعهد و نه توافق و اجماع هدایت می‏شود(کانتر، 1985؛مک میلان،1978).پرورش کارآفرینی سازمانی،نیازمند یک روی‏کرد روشنفکرانه‏تر به‏ مدیریت است؛از جمله:تمرکززدایی اختیارات،مشارکت در تصمیم‏گیری،همکاری،اجتناب از بوروکراسی و تشویق ریسک‏پذیری و خلاقیت(لاچ سنگر و بگبی،1987).بنابراین،عموما چنین‏ فرض می‏شود که فعالیت‏های مدیریت منابع انسانی،می‏تواند در تشویق کارآفرینی سازمانی تأثیر قابل توجهی داشته باشد.

    جلوه‏های کارآفرینی سازمانی محققان،جلوه‏های متعددی را از کارآفرینی سازمانی توصیف کرده‏اند.برخی از این‏ جلوه‏ها،نمایانگر تغییرات جزئی در روش فعالیت یک سازمان هستند و برخی دیگر نشان‏دهنده‏ی‏ تغییرات ریشه‏ای و عمده.نوآوری،تنها ایده‏ی زیربنایی مشترک در همه‏ی اشکال کارآفرینی‏ سازمانی است(کوین و مایلز،1999).با این‏که نوآوری یک شرط کافی در کارآفرینی تلقی‏ (1)- Extra-organizational نمی‏شود؛اما کوین و مایلز(1999)مدعی هستند که بدون نوآوری،کارآفرینی سازمانی هم وجود نخواهد داشت.با پذیرفتن این مسأله که نوآوری یکی از ویژگی‏های کارآفرینی سازمانی است، بین محققان در خصوص این‏که محصولات جدید باید در درون سازمان ایجاد شوند تا بتوان آن‏ها را جلوه‏ای از کارآفرینی سازمانی دانست،اختلاف نظر وجود دارد.برای مثال،راسل(1999) اظهار می‏کند که کارآفرین سازمانی به ایجاد نوآوری درون سازمان مربوط می‏شود.وی، کارآفرینی سازمانی را به عنوان بهبود توانمندی‏های سازمان و بسط و گسترش فرصت‏های سازمان‏ از طریق نوآوری‏هایی که درون سازمان ایجاد شده‏اند،تعریف می‏کند.جلوه‏های زیر، نشان‏دهنده‏ی درجات مختلفی از کارآفرینی سازمانی هستند: 1.یک فرد یا یک گروه،یک ایده‏ی تولیدی جدید را درون یک سازمان معرفی کرده و از آن‏ حمایت می‏کند؛بدین منظور که از آن یک منبع جدید درامد ایجاد شود(کاراتکو و دیگران، 1993).

    2.یک سازمان،یک محصول جدید یا یک ترکیب بازاری جدید از خدمات را درون سازمان و اضافه بر وضعیت فعلی مورد بهره‏برداری قرار می‏دهد(شین و ونکاتارامان،2000).

    3.یک سازمان،برای ارایه‏ی یک محصول یا خدمت جدید،یک گواهی ابداع کسب‏ می‏کند(سیث،1988).

    4.سازمان،یک محصول

  • چکیده 2
    مقدمه 3
    مدیریت کارآفرینی سازمانی 9
    جلوه‏های کارآفرینی سازمانی 10
    عوامل سازمانی مؤثر بر کارآفرینی سازمانی 13
    نقش نظام مدیریت منابع انسانی در کارآفرینی سازمانی 14
    فعالیت‏های مدیریت منابع انسانی و نوآوری 15
    سیستم‏های مدیریت منابع انسانی و کارآفرینی سازمانی 16
    پژوهش‌های مدیریت منابع انسانی » شماره 1 (صفحه 189) 17
    سیستم‏های پاداش و پرداخت 21
    سیستم ارزیابی عملکرد 25
    روش تحقیق 27
    فرضیه‏های تحقیق 30
    تجزیه‏وتحلیل داده‏ها 32
    آزمون همبستگی بین عامل‏ها 33
    میزان درجه‏ی کارآفرین بودن سازمان‏ها 34
    بررسی میزان کارآفرینانه بودن سیستم ارزیابی عملکرد در سازمان‏های مورد مطالعه 37
    بررسی اهمیت عامل‏های مؤثر بر کارآفرینی سازمانی 38
    بررسی و آزمون فرضیه‏ها 39
    سیستم پاداش 42
    سیستم حقوق و دستمزد 43
    سیستم ارزیابی عملکرد 44
    بحث و نتیجه‏گیری 48
    فهرست منابع 49

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود تحقیق نقش نظام مدیریت منابع انسانی در پرورش کارآفرینی سازمانی, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود تحقیق نقش نظام مدیریت منابع انسانی در پرورش کارآفرینی سازمانی, پروژه دانشجویی درباره دانلود تحقیق نقش نظام مدیریت منابع انسانی در پرورش کارآفرینی سازمانی

- مقدمه کارآفرینی واژه ایست نو، و از معانی کلماتش به مفهوم واقعی آن دست نمی یابیم. این واژه به جای Entrepreneur Ship که در فارسی معادل دقیقی برای انتقال مفهوم آن نداریم و به این ترتیب«کارآفرین» به جای Entrepreneur، که در اصل از زبان فرانسه به دیگر زبان ها راه یافته، به کار گرفته شده است. تاکنون برای«کارآفرین» به مفهوم فوق در منابع و ماخذهای خارجی تعاریف گوناگونی شده است. به طور ...

رقابت پذیری در اقتصاد جهانی به توانمندی های تکنولوژیکی و نوآوری وابسته است. این امر شامل توانایی توسعه محصولا ت جدید و دسترسی به بازارهای جدید، به کارگیری تکنولوژی جدید، اعمال بهترین الگوهای مدیریتی در بنگاه ها و توسعه سطوح مهارتی در طیف وسیعی از نیروی کار است. دانشگاه ها قادرند در تمامی این موارد نقش مهمی ایفا کنند. در نتیجه افزایش ظرفیت تحقیقات و تکنولوژی کشور برای تبدیل ...

نقش دانشگاه ها در کارآفرینی عمده ترین مسئله ای که باعث رشد و توسعه اقتصادی می شود، تغییر در کیفیت آموزش و توجه به کیفیت نیروی انسانی است. اگر می خواهیم بحث کار آفرینی را در کشور جدی بگیریم باید نظام آموزشی ما به سمتی برود که نیروهای با شهامت شجاعت در تصمیم گیری پرورش دهد.عمده ترین مسئله ای که باعث رشد و توسعه اقتصادی می شود، تغییر در کیفیت آموزش و توجه به کیفیت نیروی انسانی است. ...

الف. صادرات کشور ما به این کشورها شامل: موادغذایی، کفش و پوشاک، مواد شوینده، لوازم خانگی و منسوجات است و واردات کشور مواد شیمیایی، پنبه، آهن آلات و کود شیمیایی می‌باشد. اطلاع کارآفرینان از عناوین کالاهای وارداتی و صادراتی و میزان حجم معاملات و مبادلات کالاها در تأسیس واحدهای تولیدی و خدماتی و چگونگی توسعه فعالیتهای آنها بسیار مؤثر می‌باشد. ب. صادرات و واردات با پول: معاملات با ...

اهم موضوعات قابل تحقیق در کارآفرینی: - جنبه های اقتصادی کسب و کار؛ - ویژگی های روانشناختی و فردی؛ - عوامل اجتماعی ونقش دولت؛ - آموزش کارآفرینی؛ - نقش شرکتهای کوچک؛ - نقش استراتژی و عوامل سازمانی؛ - تکنولوژی اطلاعات. 1- جنبه های اقتصادی کسب و کار: - بررسی علل و عوامل عدم موفقیت کارآفرینان در ایجاد کسب و کارهای جدید؛ - مطالعه و بررسی فرآیند ایجاد کسب و کار توسط کارآفرینان و ارائه ...

چکیده: در جهان رقابتی امروز سازمان ها، دانشگاه ها و کشورهایی موفق هستند که قادر به بهره گیری بیشتر از اطلاعات و دانش باشند، چرا که دیگر مواد اولیه، زمین و سایر مواد طبیعی منبع مهم و اساسی به شمار نمی روند و بر خلاف گذشته ثروتمند ترین مردم، افراد دانش مدار و کارآفرین می باشند که پیشه ی آنها کارآفرینی است. از این رو بسیاری از دانشگاه های کشورهای پیشرفته و در حال توسعه بهره گیری از ...

هر شکلی از اصلاحات در سازمان باید بر مبنی استانداردهای منابع انسانی باشد مقدمه هر عصری از تاریخ بشر دارای ارزش های ویژه ای است که شاخص آن دوره می باشد، به نظر می رسد ویژگی عصر ما جهانی شدن باشد و جهانی شدن ناظر بر حرکت در مسیر گسترش هر چه بیشتر ارنباطات انسانی در عرصه جهانی است. از آنجایی که جامعه ایران ، جامعه ای جوان و در حال گذار است ضرورت شناخت علمی و کارشناسانه این پدیده نو ...

چکیده نیروی انسانی با کیفیت و دانش مدار مهمترین مزیت رقابتی سازمان و کمیاب ترین منبع در اقتصاد دانش محور امروز است. ارائه محصولات و خدمات متفاوت و متمایز با کیفیت، کاهش هزینه ها، خلاقیت و نوآوری وافزایش رقابت پذیری از مزایای وجود منابع انسانی کیفی و دانش مدار است. لذا سازمانهای پیشرو با درک این حقیقت، تلاش وصف ناپذیری جهت به کارگیری بهینه از این منبع کلیدی در حوزه های گوناگون از ...

چکیده آموزش و پرورش، کلید فتح آینده است و از دیر باز انتظار از آموزش و پرورش آن بوده که انسان های فردا را تربیت کند و نسل امروز را برای زندگی در جامعه ی فردا آماده سازد. بنابراین ضرورت دارد برنامه ریزان و سیاستگذاران آموزشی، معلمان و مسوولان آموزش و پرورش، الزامات و مقتضیات زندگی فردا را بشناسند تا بتوانند آمادگی دانش و بینش لازم را در کودکان و جوانان برای فعالیت در جامعه فردا ...

چکیده اگر نگاهی بر سیر تاریخی نظریات توسعه صنعتی داشته باشیم درمی یابیم که جدیدترین این نظریات تاکید دارند که توسعه صنعت مبتنی بر علم و نوآوری است و بدون قرار گرفتن در صف پیشروان علم و نوآوری ، هیچ کشوری در پیمودن سریع مسیر توسعه صنعتی موفق نخواهد بود و این موضوعی است که می تواند از طریق تحقیق نیز بررسی و شواهد لازم ارائه شود . طبیعی است که بارزترین چیزی که می تواند ما را به این ...

ثبت سفارش