دانلود مقاله همگونی در ادبیات

Word 819 KB 20032 135
مشخص نشده مشخص نشده ادبیات - زبان فارسی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • برای همگویی همخوانی ناقص پسرو می توانیم مثالهای زیر را بیاوریم:
    تخصیر «تقصیر» [tdexsir] /tæqsir/
    رخص «رقص» [tdexsr] /tæqsir/
    سخف «سقف» [sæxf]→/sæqf/
    در اینجا ملاحظه می کنید که /q/ همخوان انسدادی ، ملازی بیواک ، تحت تاثیر همخوانهای سایشی بیواک بعدی ، مختصه انسدادی خود را از دست داده و خصیصه سایشی همخوان مجاور خود را پذیرفته است ولی سایر مختصه های آن تغییر نرکده است.

    در حقیقت این همخوان از نظر شیوه تولید با همخوان بعدی همگون و در نتیجه سایشی گردیده است که این دگرگونی آوایی را می توان با فرمول زیر نشان داد:
    همخوان
    سایشی-/
    -واک → ‍‍‍[سایشی] همخوان
    انسدادی
    ملازی
    --واک


    همخوان
    سایشی-/
    -واک → ‍‍‍[x] /q/
    مثالهایی که در (3-2-1-2) آورده شده اند نیز، همگی از نوع همگونی همخوانی ناقص پسرو می باشند.
    3-2-1-5- همگونی هخوان با واکه
    هرگاه همخوانی تحت تأثیر واکه‌های مجاور خود یک یا چند مختصه خود را از دست بدهد و یک یا چند مختصه واکرهای مجاور خود را بپذیرد، می گوییم همگونی همخوان با واکه صورت گرفته است، مانند:
    مُیی «ماهی» /mahi\→ [moyi]
    بدیی «بدهی» /beæhi/→ [bedeyi]
    سییی و سییی «سیاهی» /siyahi/→ [siyeyi],[siyey]
    چنانکه ملاحظه می کنید همخوان سایشی چاکنایی بیواک بین دو واکر مختصر بیواکی خود را از دست داده و از طرفی بعلت مجاورت با واکه /i/ از نظر محل تولید با آن همگون شده، واجگاه آن از چاکنایی به کامی تغییر نموده و در نتیجه همخوان سایشی – چاکنایی بیواک مختصه چاکنایی خود را از دست داده و به همخوان کامی، غلت و واکدار (نیمه واکه) /y/ تبدیل گردیده است.


    مثال بارز دیگر از این نوع همگونی تبدیل /p/ به [y] بین دو واکه است، مانند:
    طلایی «طلائی» /tæapi/→ [telayi]
    سورمیی «سرمه ای» /sormepi/→ [surmeyi]
    دُیی «دائی» /dapi/→ [doyi]
    همانگونه که مشاهده می کنید همخوان انسدادی چاکنایی بیواک بین دو واکه مختصات بیواکی و چاکنایی خود را از دست می دهد و با /i/ همگون شده، مختصه کامی را می پذیرد و به همخوان کامی، غلت و واکدار /y/ تبدیل می‌شود که می توان برای این دو تحول آوایی فرمول زیر را ارائه کرد:
    [واکه پیشین بسته] /V- [کامی غلت +واک] → [همخوان چاکنایی – واک]
    →[y]/V-/i/
    3-2-2- همگونی واکه‌ای
    همگونی واکه ای یا هماهنگی واکه‌ای فرایندی است که طی آن یک واکه از یک هجا با واکه‌ای از هجای دیگر شبیه و همانند گردد.

    همگونی واکه‌ای نیز می تواند کامل یا ناقص، پیشرو یا پسرو باشد و در گویش ابرکوهی هر چهار نوع آن وجود دارد.


    3-2-2-1- همگونی واکه‌ای کامل پیشرو
    هرگاه واکه‌ای تحت تأثیر واکه هجای قبل از خود قرار گیرد و تمام مختصه‌های آن را بپذیرد در این صورت می گوییم همگونی واکه‌ای کامل پیشرو رخ داده است، مانند:
    کروات «کراوات» /keravat/→ [kerevat]
    بشکسّن «شکستن» šeæstæn/→[šekessæ]
    بنوس و بنویس «بنویس» /benevis/→([benvis])→[benves]
    در این مثالها مشاهده می کنیم که واکه /e/ روی واکه هجای بعد از خود تأثیر گذاشته و آن را همانند خود نموده است و بنابراین واکه های /æ/,/i/,/a/ از هجای دوم کلمات فوق به [e] تبدیل گشته اند.


    (البته /benevis/ به صورت همگونی واکه ای کامل پسرو هم تلفظ می‌شود: بینویس و بینیویس «بنویس» /benevis→([binivis])→[binvis])
    نمونه ای دیگر از همگونی واکه ای کامل پیشر ورا در مثال زیر مشاهده می‌کنیم:
    /xonæk/→[xonok]
    همگونی کامل واکه ای پیشرو در گویش ابرکوهی زیاد رایج نیست و نمونه های زیادی از این نوع همگونی را در این گویش نمی توان یافت.

    بنابراین برای تغییرات آوایی فوق فرمول کلی ارائه نمی دهیم ولی به هر حال می توان تغییرات مثالهای بالا را به شکل زیر نشان داد که نشانگر همگونی واکه ای کامل پیشرو است:

    3-2-2-2- همگونی واکه ای کامل پسرو
    هرگاه واکه ای تحت تأثیر واکه هجای بعد از خود قرار گیرد و تمام مختصه های آن را بپذیرد، همگونی از نوع واکه ای کامل پسرو خواهند بود.

    این نوع همگونی در گویش ابرکوهی فراوان دیده می شود که در اینجا به ذکر نمونه هایی از آنها می‌پردازیم:
    گولو «گلو» /gælu/→[gulu]
    کودو «کدو« /kædu/→[kudu]
    سیریش «سریش» /seriš/→[siriš]
    بوخون «بخون (بخوان)» /bexun/→[buxu]
    در این مثالها ملاحظه می کنید که واکه /æ/ تحت تأثیر واکه /u/ ، مختصه باز بودن و پیشین بودن خود را از دست داده و مختصه بسته بودن و پسین بودن را از /u/ کسب کرده و کاملاً به آن شبیه گردیده است.

    تغییر آوایی فوق را می توان بصورت فرمول زیر نشان داد:
    ‌[واکه پسین بسته] /-C [پسین بسته] → [واکه پیشین باز]
    /æ/→[u]/-C/u/
    البته اگر قبل از واکه /æ/ یک همخوان چاکنایی قرار گیرد /æ/ به [u] تبدیل نمی شود، مانند:
    حسود «حسود» /hæsud]→ [hæsud]
    عاروس «عروس» /pærus/→[parus]
    نمونه دیگری از همگونی واکه ای کامل پسرو تبدیل /e/ به [i] قبل از /i/ در مثالهای زیر می باشد:
    جی شی، چی چی «چه چیز» /čeiz/→[čiši];[čii]
    (این واژه به صورت دیگری هم تلفظ می شود: چیچ، چیش «چه چیز») /čečiz/→[čič],[čiš]
    سیریش «سریش» /seriš] → [siriš]
    کیلی «کلید» /kelid/→[kili]
    سیفید «سفید» /sdfid/→/sifid]
    چناکه ملاحظه می کنید در اینجا /e/ تحت تأثیر /i/ از هجای مجاور خود یک درجه بسته تر شده و به [i] تبدیل می شود.

    فرمول زیر گویای این تحول آوایی است:
    ‍[واکه پیشین بسته] /-C [بسته] → ‍[واکه پیشین نیمه بسته]
    /e/→[i]/-C/i/ /e/ در پیشوند وجه نمای /be/ نیز در همین بافت آوایی به [i] تبدیل می‌شود (ر.ک4-4-4) .

    بیمیر «بمیر» /bemir/→[bimir] بیریز «بریز» /beriz/→[biriz] بینویس و بینیویس «بنویس» /benešin/→[biši] /benevis/→[binivis] , [binvis] به نظر می رسد، [binivis] هنگام تأکید در امر کردن بیشتر بکار می رود.

    مثال بارز دیگر از این نوع همگونی تبدیل /o/ به [u] تحت تأثیر واکه /u/ از هجای مجاور خود به می باشد، مانند: کولوق «کلوخ» /kolux/→[kuluq] دوروق «دروغ» /doruq/→[duruq] روطوبت «رطوبت» /rotubæt/→[rutubot] قوشو(ن) «قشون» /qošun/→[qušu] طولو «طلوع» /tolup/→[tulu] سورود «سرود» sorud/→[surud] چنانکه مشاهده می کنید در این مثالها واکه پسین نیمه بسته تحت تأثیر /u/ از هجای مجاور خود مختصه نیمه بسته خود را از دست داده، مختصه بسته بودن را از /u/ کسب کرده و به واکه پسین بسته تبدیل گشته است.

    برای فرایند فوق می توانیم فرمول زیر را ارائه دهیم: [واکه پسین بسته] /-C [بسته] → [واکه پسین نیمه بسته] /o/→[u]/-C/u/ در تمام مثالهای ارائه شده در این قسمت دیدیم که واکه یک هجا روی واکه هجای قبل از خود اثر گذاشته و آن را کاملاً با خود همسان نموده است.

    به هر حال می توان همگونی واکه ای کامل پسرو را بطور خلاصه در فرمول زیر نشان داد: 3-2-2-3- همگونی واکه ای ناقص پیشرو هرگاه واکه ای تحت تأثیر واکه هجای قبل از خود قرار گیرد و پاره ای از مختصان آن واکه را بپذیرد، همگونی از نوع واکه ای ناقص پیشرو خواهد بود، مانند: صندُق «صندوق» /sænduq/→[sændoq] در اینجا مشاهده می شود که /æ/ روی واکه /u/ اثر گذاشته و آن را از نظر باز بودن با خود همگون ساخته است یعنی /u/ تحت تأثیر مختصه باز بودن /æ/ یک درجه بازتر شد و به واکه نیمه بسته [o] تبدیل گردیده است.

    این نوع همگونی در گویش ابرکوهی زیاد رایج نیست و مثالهای زیادی را نمی توان برای آن یافت.

    3-2-2-4- همگونی واکه ای ناقص پسرو هرگاه واکه ای تحت تأثیر واکه هجای بعد از خود قرار گیرد و پاره ای از مختصات آن را بپذیرد در این صورت همگونی از نوع واکه ای ناقص پسرو می باشد.

    در گویش ابرکوهی می توان مثالهای زیادی را از این نوع همگونی یافت که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم.

    یک نمونه از این همگونی تبدیل /æ/ به [a] تحت تأثیر واکه /u/ در واژه های زیر می باشد: عاروس «عروس» /pærus/→ [parus] عامو «عمو» /pæmu/→ [pamu] چنانکه ملاحظه می کنید در اینجا واکه /æ/ تحت تأثیر /u/ صرفاً مختصه پیشین بودن خود را از دست می دهد و مختصه پسین بودن را از /u/ کسب می‌کند ولی مختصه باز بودن خود را همچنان حفظ می کند و به /a/ تبدیل می‌شود.

    بنابراین، همگونی از نوع ناقص پسرو خواهد بود.

    برای این تغییر آوایی و نمونه های مشابه می توان فرمول زیر را ارائه داد: [واکه پسین بسته] –C [همخوان انسداد چاکنایی] / ‌[پسین] → [واکه پیشین باز] /æ/→[a]/P-C/u/ مثال دیگر از همگونی واکه ای ناقص پسرو، تبدیل /i/ به [e] در نمونه‌های زیر است: امبار «این بار» /pinbar/→[pembar] اِقَد «اینقدر» /inqædr/→[Peqæd] در این مثالها مشاهده می کنید که /i/ تحت تأثیر واکه های باز /æ/ و /a/ یک درجه بازتر شده و به واکه نیمه بسته [e] تبدیل گردیده است.

    فرمول زیر گویای این تحول آوایی است: [واکه باز] /-C [نیمه بسته] → [واکه پیشین بسته] /i/→[e]/-C در گویش ابرکوهی تبدیل /i/ در تکواژ وجه نمای /mi/ به [e] در مورد فعل مضارع اخباری از مصدر «خوردن» و «کردن» نمونه ای دیگر از این نوع همگونی است.

    (ر.ک 4-4-4).

    مِخِرَه «می خورد» /mixor æd/→[mexerd] مِکِنَم «می کنم» /mikonæm/→ [mekenæm] در این مثال مشاهده می کنید که /i/ تحت تأثیر واکه نیمه بسته /o/ یک درجه بازتر شده و به واکه نیمه بسته [e] تبدیل گردیده است.

    فرمول زیر گویای این تحول آوایی است: [واکه نیمه بسته] –C [نیمه بسته] → [واکه پیشین بسته] /i/→[e]/-C{o} نمونه ای دیگر از همگونی واکه ای ناقص پسرو در مثال های زیر است که پیشوند وجه نمای /be/ به [i] تبدیل می شود چون تحت تأثیر واکه /u/ ، از هجای مجاور خود می باشد، مانند: بیدوز «بدوز» /beduz/→[biduz] بِروب «بیروف» /berub/→[biruf] بیشور «بشور» bešur/→[bišur] چنانکه ملاحظه می کنید در اینجا /e/ تحت تأثیر /u/ ، هم یک درجه بسته تر شده و به [i] تبدیل می شود.

    فرمل زیر گویای این تحول آوایی است: ‍[واکه پسین بسته] /-C [بسته]→ [واکه پیشین نیمه بسته] /e/→[i]/-C/u/ در مواردی نوع دیگری همگونی واکه ای نیز در گویش ابرکوهی می توان عنوان کرد که واکه نه تنها تحت تأثیر واکه هجای بعد از خود قرار می گیرد بلکه از همخوان بعد از خود نیز اثر می پذیرد یعنی در این فرایند، همگونی واکه با یک واکه و یک همخوان توأماً صورت می گیرد و بدون دخالت این دو (واکه و همخوان) همگونی صورت نمی پذیرد.

    به عنوان مثال، در بعضی افعال، تک واژ وجه نمای /be-/ هر گاه قبل از یک همخوان پسین و واکه های پسین بسته و نیمه بسته بکار بروند واکه /e/ از تک واژ وجه نما با آنها همگون شده به ترتیب به واکه های بسته و یا نیمه بسته تبدیل باز باشد این همگونی اتفاق نمی افتد و در بعضی افعال دیگر اگر همخوان غیرپسین باشد ولی واکه پسین بسته و یا نیمه بسته باشد در این صورت هم مشاهده می‌کنیم که همگونی واکه ای اتفاق نمی افتد.

    با مقایسه مثال های زیر مشاهده می کنیم که در مثال چهارمی /e/ از تک واژ وجه نمای /be-/ تحت تأثیر واکه /o/ به [o] تبدیل گردیده که گفته می شود همگونی واکه ای کامل رخ داده است ولی با دقت بیشتر و مقایسه سایر مثالها متوجه می شویم که همخوان پسین /x/ نیز در این همگونی دخالت داشته است و /e/ تحت تأثیر /x/ نیز قرار گرفته است و بنابراین در این همگونی می توان گفت نوعی همگونی واکه با یک واکه و یک همخوان توأماً صورت گرفته است.

    اکنون به مثالها توجه کنید.

    بخارون «بخاران» 1.

    /betxaran/→ بخر «بخر»2.

    betxær/→[bexær] بدز «بدز» 3.

    /betdoz→[bedoz] بُخور «بِخور» 4.

    /betxor/→[boxor] بُرگو «بگو» 5.

    /betgu/→[bugu] چنانکه ملاحظه می کنید در مثال چهارمی /e/ هم تحت تأثیر همخوان پسین /x/ قرار گرفته است و هم تحت تأثیر واکه پسین و نیمه بسته /o/ ، و در نتیجه /e/ پیشین تحت تأثیر هر دوی آنها مختصه پیشین خود را از دست داده و مختصه پسین را از آنها گرفته و به [o] تبدیل گشته است.

    در مثال پنجم نیز /e/ هم تحت تأثیر همخوان پسین /g/ قرار گرفته است و هم تحت تأثیر واکه پسین و بسته /u/ ، و در نتیجه /e/ پیشین تحت تأثیر هر دوی آنها مختصه پیشین خود را از دست داده و مختصه پسین را از آنها گرفته و به [u] تبدیل گشته است.

    چنانکه در مثالهای 1 ، 2 و 3 مشاهده می کنید عدم حضور هر یک از این دو عامل (واکه ای پسین /o/ و /u/ و یا همخوان پسین /x/ ، /g/ مانع بروز این همگونی شده است.

    اگر تنها واکه پسین /o/ لازم این همگونی بود و یا اگر همخوان پسین /x/ تنها عامل این همگونی بود، در مثالهای 2 و 3 نیز می بایست این همگونی صورت گرفته باشد در حالیکه می‌بینیم این همگونی فقط در مثال شماره 4 ، 5 که هر دو عامل را داراست، رخ داده است.

    اما در گویش ابرکوهی در مورد همه افعال این قانون اعمال نمی شود.

    قوانین دیگری در مورد سایر افعال اعمال می شود که برای هر یک به ذکر مثالهایی در جدول زیر می پردازیم: جدول شماره 3.

    همگونی در صرف افعال گویش


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله همگونی در ادبیات , مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله همگونی در ادبیات , پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله همگونی در ادبیات

مقدمه :                 برخورداری از یک زندگی سالم و  مولد و با کیفیت توام با طول عمر قابل قبول و عاری از بیماری و ناتوانی، حقی است همگانی که مسئولیت و تولیت آن بر عهده دولت ها است و پیش شرط تحقق توسعه پایدار می باشد. برای تحقق این امر فراهم سازی امکانات و تسهیلات مناسب برای تامین سلامت جسمی ، روانی ...

با پیشرفت تکنولوژی و پیچیده شدن فعالیت های سازمانی،به جرات می توان ادعا کرد که دوران کار فردی به سر آمده و امروزه مدیریت قبل ازآنکه مدیریت بر افراد باشد، مدیریت بر گروه های کاری است. قدرت ایجاد گروه های کارآمد و هماهنگ ساختن آنان با ایفای موثر نقش هماهنگ کنندگی،رهبریت گروه و عضو گروه ضروری است. (فقیهی فرهمند،1381 )از این رو سازمان ها همان گونه که به بازسازی خود می- پردازند تا ...

طایفهٔ زند از طوایف لُر بودند که در حدود قلعهٔ پرى از توابع ملایر مى‌زیستند. بعد از قتل نادر این طایفه قدرت یافتند و کریم‌خان زند توانست دولت زندیه را تشکیل دهد. کریم‌خان (۱۱۶۳ تا ۱۱۹۳ هجری قمری) علیمرادخان (۱۱۹۶ تا ۱۱۹۹ هجری قمری) جعفرخان (۱۱۹۹ تا ۱۲۰۳ هجری قمری) لطفعلی‌ خان (۱۲۰۳ تا ۱۲۰۹ هجری قمری) کریم‌خان (۱۱۶۳ تا ۱۱۹۳ هجرى قمرى) در این دوره ایل بختیارى و زند ادارهٔ اصفهان ...

پیشگفتار فارس نگینی درخشان در فرهنگ و تمدن ایران زمین یکی از زیباترین و نامدارترین شهرهای کشور ما با آن سابقه تاریخی مجموعه ای است از تمدن باستانی جهان. شیراز وارث تمدن اقلیم پارس و مرکز آن تخت جمشید نشانه ای است از هویت باستانی و سهم بسیار ارزشمند ایرانی در تمدن و فرهنگ وهنر جهان، شیراز با آن موقعیت خاص جغرافیایی که سه فصل از فصل های سال از هوایی بهاری برخوردار است سرزمین شعر و ...

چکیده توجه فزاینده سازمانها و دولتها به تجارت الکترونیک، ناشی از اهمیت و میزان تاثیر قابل انتظاری است که هم بر محیط عمومی همه سازمان ها (به طورعام) و هم بر فعالیتهای مختلف سازمانها (به طور خاص) می گذارد. در کشورهای پیشرفته و تازه صنعتی شده جهان، استفاده از تجارت الکترونیک به لحاظ مزایای آن روز به روز گسترش می یابد، اما کشورهای درحال توسعه را با مشکلات مختلفی مواجه می سازد. تجارت ...

مقدمه تحقیق از آنجاکه با نتایج بدست آمده از طریق جوامع آماری مختلف این مشکل که تناسب بین رشته های دانشگاهی یا دانشجویی این رشته وجود ندارد این موضوع احساس می شود که در آینده نه چندان دور با مشکلات عدیده ای جامعه جوان ما رو به رو خواهد شد. با توجه به زیر ساخت های کشور ما که بایستی آن را سی ساله نامید تا تمدنی دو هزار و پانصد ساله و عدم توجه مسؤلین و بی برنامگی نسبت به اوج هرم سنی ...

ترافیک ترافیک یکی از مشکلات اجتماعی در جوامع امروزی و در شهرهای بزرگ می باشد که خود ناشی از عوامل مختلفی است . شاید سرمنشا مشکلات کنونی ، زمینه تاریخی ایجاد شبکه معابر و رانندگی در ایران باشند . جهت رفع این مشکل نیاز به قانون ، سیاستگذاری و توسعه راهها بود . اولین قانون حمل و نقل ، قانون فدرال Aid highway در سال 1934 میلادی ، مربوط به نواحی برون شهری نوشته شد. در دوران سلطنت ...

ترافیک یکی از مشکلات اجتماعی در جوامع امروزی و در شهرهای بزرگ می باشد که خود ناشی از عوامل مختلفی است . شاید سرمنشا مشکلات کنونی ، زمینه تاریخی ایجاد شبکه معابر و رانندگی در ایران باشند . جهت رفع این مشکل نیاز به قانون ، سیاستگذاری و توسعه راهها بود . اولین قانون حمل و نقل ، قانون فدرال Aid highway در سال 1934 میلادی ، مربوط به نواحی برون شهری نوشته شد. در دوران سلطنت ناصر الدین ...

درآمدی بر ادبیات توصیفی بخش عظیمی از ادبیات ثانی فارسی ما ماهیتی «توصیفی» دارد. توصیف هنرمندانه‌ی شاعر از «طبیعت»، «خود» و «جامعه» درون مایه‌های ارزشمندی است که ادبیات ما را عمق و غنا بخشیده است. شاعران بزرگی هم چون رودکی، خرمی، منوچهری و عنصری از دوره‌ی آغازین شعر فارسی توصیف زیبایی‌های طبیعت پیشین تاز و آغازگر بودند. ابتکاران و ...

استعاره یا تشبیه ؟ تشبیه و استعاره آرایه هایی است که در حماسه و شرح پهلوانی کاربرد گسترده ای دارد و بر پایه ی اغراق در شعر حماسی بکار می روند و گفته اند که « حماسه نوعی از اشعار وصفی است که مبتنی بر اعمال پهلوانی و مردانگی ها و افتخارات و بزرگی های قومی یا فردی باشد به نحوی که شامل مظاهر مختلف زندگی آنان گردد. « و نیز ذکر این نکته ضروری است که : اغراق ذاتی حماسه است و ...

ثبت سفارش