در عرضهای بالای زمین ، آسمان شب ، بصورت درخشانی به شکل متحرک روشن میشود که شفق قطبی نامیده میشود.
آنها شفاف هستند و میتوان ستارهها را از داخل آنها مشاهده کرد.
اغلب نور آنها به قدری میدرخشد که میتوان نوشتجات را خواند و رنگ آنها همیشه سبز مایل به زرد نیست.
شفق قطبی شمالی و شفق قطبی جنوبی را میتوان در هر شب روشن مشاهده کرد و شدت نور آنها متغیر بوده و تابع تعدادی پارامتر است.
راه شیری توسط یک شفق قطبی روشن ، دیده نمیشود.
همچنین آشکار است که شفق قطبی به هنگام روز بوجود میآید، بطوری که نور آن همواره در اتمسفر عرضهای بالا انتشار مییابد.
وجود شفق قطبی چندین قرن است که مورد شناسایی قرار گرفته است.
در اوایل تصور میشد که شفق قطبی ناشی از بازتاب نور خورشید توسط یخهای فطبی است.
نظریه دیگری عبارت از روشن شدن آسمان توسط خدایان بوده است.
امروزه نظریه ذرات باردار شتابدار مسئول این پدیده شناخته شدهاند.
شفق قطبی چگونه تشکیل میشود؟
نیروهای لورنتس که موجب انحراف مسیر الکترونها در میدان های مغناطیسی میشود در بسیاری از پدیدههای طبیعی تجلی مییابند و فقط با یاری گرفتن از این نیروها توضیح آنها ممکن است.
یکی از تماشاییترین و با شکوهترین پدیدهها از این نوع شفق قطبی است، که مشخصه عرضهای جغرافیایی بالا , نزدیکیهای شمال یا جنوب مدار قطبی است.
پدیده شگفت آور و زیبایی که در طول شب قطبی طولانی در آسمان دیده میشود.
آسمان تابان میشود و نقشهایی با رنگها و شکلهای گوناگون دیده میشود.
گاهی دارای شکل کمان یکنواخت ، ساکن یا تپنده است و گاهی عبارت است از شمار زیادی پرتو با طول موجهای متفاوت ، که مانند پردهها و نوارها بازی میکنند و پیچ و تاب میخورند.
رنگ تابانی از سبز مایل به زرد به سرخ و بنفش مایل به خاکستری تغییر میکند.
طبیعت و منشأ شفقهای قطبی زمان درازی به کلی پوشیده مانده بود.
تا اینکه به تازگی برای این راز توضیح رضایت بخشی پیدا شد.
ارتفاع شفقهای قطبی
قبل از همه ، دانشمندان موفق شدند ارتفاعی را که شفقهای قطبی ظاهر میشوند، تعیین کنند.
به این منظور از یک تابانی از دو نقطه به فاصله چند ده کیلومتر از یکدیگر عکس گرفتند.
به کمک چنین عکسهایی ثابت کردند که شفقهای قطبی در ارتفاع 80 تا 100 کیلومتری بالای زمین (بیشتر اوقات در ارتفاع 100 کیلومتر) ظاهر میشوند.
به این ترتیب دریافتند که شفقهای قطبی تابانی گازهای رقیق موجود در جو زمین هستند، که تا اندازهای به تابانی در لامپ های تخلیه گاز شبیه میباشند.
دوره تناوب ظهور شفق های قطبی
رابطه جالب بین شفقهای قطبی و پدیدههای دیگر روشن است.
شفقهای قطبی با دورههای متفاوت مشاهده میشوند.
اختلاف دورههای شفق قطبی بعضی اوقات به چندین سال میرسد.
مشاهدات چندین ساله آشکار ساختهاند که دورههای زیادی ماکزیمم شفقهای قطبی بطور مرتب در 11.5 سال تکرار میشوند .
در طول این مدت ، شماره شفقهای قطبی نخست سال به سال کاهش مییابد و سپس شروع میکند به زیاد شدن تا مقدار آن در 11.5 سال از نو به ماکزیمم میرسد.
سایر پدیدههای زیبای جوی
مشاهده سطح خورشید ، از خیلی پیش ، وجود لکه های تار و نامنظمی را روی قرص آن آشکار ساخته اند که اغلب شکل و جایشان عوض می شود، معلوم شده است که تعداد و مساحت کل این لکه ها از سالی به سال دیگر ، نه به طور کاتوره ای بلکه با همان دوره 11.5 سال , تغییر می کنند .
در این فرایند , ماکزیمم لکه های خورشیدی ، یا فعالیت خورشیدی ماکزیمم ، همزمان با شفق قطبی ماکزیمم عارض می شوند و نابودی آنها نیز با هم هماهنگ می باشد.
تعداد توفانهای مغناطیسی به ماکزیمم خود میرسد.
در سالهای اخیر رابطه مشابهی بین فعالیت خورشیدی (تعداد لکههای خورشیدی) و شرایط انتشار امواج رادیویی در لایههای بالای جو اثبات شده است.
بنابراین مسأله ، علاوه بر معنای نظری محض ، اهمیت عملی نیز پیدا کرده است.
فرضیه بیرکلند در مورد لکههای خورشیدی
بیرکلند (B.
Birkeland) دانشمند نروژی با مقایسه نتایج اخیر این فرضیه را مطرح کرد که لکههای خورشیدی ناحیههایی هستند که آنها باریکههای ذرات باردار (الکترونها) به داخل فضای اطراف گسیل میشوند.
این ذرات با رسیدن به لایههای بالای جو زمین ، از طریق برخوردهای الکترون در این لایهها ، مشابه تخلیه گاز در لوله ، گازها را به تابانی وا میدارند.
این الکترونها همچنین روی میدان مغناطیسی زمین و شرایط انفجار امواج رادیویی مجاور زمین اثر میگذارند.
اگر نظریه بیرکلند درست باشد، چرا شفقهای قطبی در عرضهای بالا ، یعنی در نواحی نزدیک به قطبها مشاهده میشوند؟
در صورتی که میدانیم پرتوهای خورشید تمام سطح زمین را روشن میکنند.
پاسخ این پرسش را استرمر (Stermer) ، دانشمند نروژی دیگر پیدا کرد.
ذرات باردار گسیل شده از خورشید به جو زمین میرسند و به درون میدان مغناطیسی آن نفوذ میکنند.
در آنجا نیروی لورنتس بر آنها اثر میکند و آنها را از مسیر اولیه خود منحرف میسازد.
استرمر محاسبات ریاضی پیچیدهای انجام داد و مسیر این الکترونها را در میدان مغناطیسی زمین حساب کرد.
او نشان داد که ذرات باردار منحرف شده توسط میدان مغناطیسی زمین ، به یقین فقط به نواحی قطبی کره زمین وارد میشوند.
این نظریه که در انحراف ذرات باردار در میدان مغناطیسی زمین نیروی لورنتس را به حساب میآورند، با شمار زیادی از نتایج آزمایشگاهی به خوبی همخوانی دارد و در حال حاضر پذیرش همگانی یافته است.
هر چند به تازگی برای توضیح کمی تمامی این دیدگاه دشواریهایی بروز کرده است.
این نظریه که در انحراف ذرات باردار در میدان مغناطیسی زمین نیروی لورنتس را به حساب میآورند، با شمار زیادی از نتایج آزمایشگاهی به خوبی همخوانی دارد و در حال حاضر پذیرش همگانی یافته است.
هر چند به تازگی برای توضیح کمی تمامی این دیدگاه دشواریهایی بروز کرده است.
شَفَق یا سُرخی قُطبی یکی از پدیدههای جوی کرۀ زمین است.
نیروهای لورنتس که موجب انحراف مسیر الکترونها در میدانهای مغناطیسی میشود در بسیاری از پدیدههای طبیعی تجلی مییابند و فقط با یاری گرفتن از این نیروها توضیح آنها ممکن است.
یکی از تماشاییترین و با شکوهترین پدیدهها از این نوع شفق قطبی است، که مشخصه عرضهای جغرافیایی بالا , نزدیکیهای شمال یا جنوب مدار قطبی است.
پدیده شگفت آور و زیبایی که در طول شب قطبی طولانی در آسمان دیده میشود.
آسمان تابان میشود و نقشهایی با رنگها و شکلهای گوناگون دیده میشود.
گاهی دارای شکل کمان یکنواخت، ساکن یا تپنده است و گاهی عبارت است از شمار زیادی پرتو با طول موجهای متفاوت، که مانند پردهها و نوارها بازی میکنند و پیچ و تاب میخورند.
رنگ تابانی از سبز مایل به زرد به سرخ و بنفش مایل به خاکستری تغییر میکند.
طبیعت و منشا شفقهای قطبی زمان درازی به کلی پوشیده مانده بود.
باد خورشیدی دانشمندان قرن نوزدهم، خورشید را سرچشمه جویباری از ذرات ابرگونهای که در فضای بین سیارات روان است، تصور میکردند و میگفتند که پدیدههایی مانند «شفقهای قطبی» از برخورد این ذرات با جو زمین پدید میآیند.نتایج حاصل از بررسی گیسوی ستارگان دنبالهدار بر نظریه «گسیل ذرات خورشیدی» نیرو بخشید و در سال 1958 ای.ان.پارکر ثابت نمود که ذراتی از تاج خورشیدی جدا گردیده و از هر سو در فضای بین سیارات به حرکت در میآیند و پدیدهای را به نام «باد خورشیدی» به وجود میآورند.
به گمان بارکر، دمای فوقالعاده زیاد تاجهای خورشیدی، موجب به وجود آمدن فشار زیاد شده و به جریان به سمت بیرون مواد خورشیدی میانجامد.
از آن جایی که هیچ مانع خارجی در سر راه این مواد وجود ندارد، لذا از سرعت جریان آنها کم نمیشود و مانند گلولهای که در سراشیبی است، همچنان به راه خود ادامه میدهند.
منشا این پدیده، تاج خورشیدی است، که بنابر خصوصیت خود همواره در حال انبساط و پراکنده کردن بوده و برای جایگزینی مواد از دست رفته، از لایههای زیرین خویش تغذیه میکند.
اما این که مکانیسم تغذیه دقیقاً چگونه عمل میکند، هنوز به درستی روشن نیست.
نتایج به دست آمده از کاوشهای فضایی، چون روسیه و آمریکا (به ویژه ماریتر 2) مداومت باد خورشیدی را ثابت میسازد و با آغاز عصر فضا، تحقیق در زمینه آشنایی با این مکانیسم با جدیت هر چه تمامتر دنبال میگردد و هر روز بر آگاهی ما در مورد شناخت پدیدهی «باد خورشیدی» افزوده میشود.
دمای ذرات باد خورشیدی در نزدیکیهای زمین چیزی حدود 100000 کلوین است.
به این ترتیب ظاهراً زمین در لفافی از ذرات بسیار گداخته، و بسیار رقیق پوشیده شده است.
ویژگیهای باد خورشیدی باد خورشیدی به طور پیوسته و با سرعت بین 200 تا 900 کیلومتر در ثانیه در فضای میان سیارات میوزد (رقم بین 400 تا 500 کیلومتر در ثانیه را میتوان سرعت متوسط بادهای خورشیدی محسوب داشت) و ذراتی که به وسیله باد خورشیدی حمل میشوند حدود 4 تا 5 روز وقت لازم دارند تا به زمین برسند.
باد خورشیدی شامل تعدادی الکترون و پروتون همراه با مقدار کمی یونهای سنگین میباشند.
مهمترین ذرات باد خورشیدی در فاصله خورشید تا زمین را ذرات آلفا (هسته هلیوم) تشکیل میدهند که حدود 4 تا 5 درصد مجموع ذرات را به خود اختصاص دادهاند.
تراکم متوسط این ذرات چیزی حدود در متر مکعب است که این رقم با فاکتوری معادل بیش از صد در تغییر است.
(به طور مثال تراکم ذرات مزبور در سطح دریای زمین برابر در مترکعب میباشد.) دمای ذرات باد خورشیدی در نزدیکیهای زمین چیزی حدود 100000 کلوین است.
با این ترتیب ظاهراً زمین در لفافی از ذرات بسیار گداخته، و بسیار رقیق پوشیده شدهاست.
این وضعیت نشان میدهد که خورشید از جرم خود حدود 1000 میلیون کیلوگرم در ثانیه میکاهد و آن را به پدیدهای به نام باد خورشیدی مبدل میسازد.
با این روند مدتی معادل سال وقت لازم است تا تمام جرم خورشید بر باد رود!
جالب این جاست که این مدت تقریباً 10000 بار طولانیتر از مدت زمان آغاز پیدایش و فعالیت خورشید تا زمان حاضر است.
ذراتی از تاج خورشیدی جدا گردیده و از هر سو در فضای بین سیارات به حرکت در میآیند و پدیدهای را به نام «باد خورشیدی» به وجود میآورند.
الکترون در شفق قطبی شفقهای قطبی یکی از طبیعیترین و زیباترین پدیدههای جو زمین است.
پدیده مزبور عبارت از ذرات بارداری هستند که از خورشید به سوی لایههای زیرین جو زمین سرازیر میشوند و روشنیهایی را که کلاً شفقهای قطبی نام دارند پدید میآورند.شفق قطبی یا نورهای قطبی، به بهترین صورت از حدود عرض جغرافیایی دایرهی اقیانوس منجمد شمالی (یا منجمد جنوبی) دیده میشود.
نورهای قطبی درست همانند تابشهای رنگی در آسمان هستند.نورهای قطبی در اثر الکترونهایی که در طول خطوط نیروی میدان مغناطیسی زمین حلقه میزنند، به وجود میآیند.
این حلقههای الکترونی وارد جو زمین میشوند و باعث میگردند که گازهای رقیقی که در ارتفاعات بالای جو قرار دارند، همانند نور لامپ فلورسنت بدرخشند.
این الکترونها عمدتاً از خورشید میرسند و تعداد آنها بستگی به فعالیت خود خورشید دارد.
وقتی که سطح خورشید خیلی فعال باشد، ما نورهای قطبی بیشتری را مشاهده میکنیم تا زمانی که خورشید آرامتر است.
نور قطبی میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد.
بعضی وقتها شبیه به پردهی آویزان، یا نورهای متحرک و یا پرتوهای نور است.
رنگ آن نیز تغییر میکند ولی بیشتر مواقع دارای سایهی سبز یا صورتی است.
شفقها مانند پردههایی عظیم به طول صدها کیلومتر از نورهای رنگی هستند در موارد نادر شفق قطبی ممکن است سراسر آسمان مرئی، از افق تا سمت الراس را بپوشاند.
شکل شفق قطبی سخت متاثر از میدان مغناطیسی زمین است، امتداد حرکت ذرات خورشیدی را، در چندین هراز کیلومتر آخر، میدان مغناطیسی زمین هدایت میکند.
حلقه شفق قطبی ظهور شفقهای قطبی مشاهدات چندین ساله آشکار ساختهاند که دورههای مشاهده شفقهای قطبی به طور مرتب در 5/11 سال تکرار میشوند.
در طول این مدت، شماره شفقهای قطبی نخست ، سال به سال کاهش مییابد و سپس شروع میکند به زیاد شدن تا مقدار آن در 5/11 سال از نو به ماکزیمم میرسد.
یک پرسش و یک پاسخ چرا شفقهای قطبی در عرضهای بالا، یعنی در نواحی نزدیک به قطبها مشاهده میشوند؟
پاسخ این پرسش را استرمر (Stermer) ، دانشمند نروژی پیدا کرد.
در آنجا نیروی میدان مغناطیسی زمین بر آنها اثر میکند و آنها را از مسیر اولیه خود منحرف میسازد.
استرمر محاسبات ریاضی پیچیدهای انجام داد و مسیر این الکترونها را در میدان مغناطیسی زمین حساب کرد.
او نشان داد که ذرات باردار منحرف شده توسط میدان مغناطیسی زمین، به یقین فقط به نواحی قطبی کره زمین وارد میشوند.
شفقهای قطبی تصاویر آیینهای نیستند در کتابهای عمومی نجومی چنین آمده است که شفقهای قطبی در اطراف هر دو قطب مغناطیسی زمین، تصاویر قرینه آیینهای ایجاد میکننند.
اما به نظر میرسد که چنین نیست.
گروهی ، با استفاده از فضاپیمای Polar and Image متعلق به ناسا برای نخستین بار، بیضیهای شفق قطبی را در آسمان نیمکره شمالی و جنوبی همزمان تحت نظر گرفتند.
این دو حلقه نور، بسیار مشابه بودند اما دوام یکسانی نداشتند.
این گروه، این تفاوت را از یک طرف ناشی از انحراف محور مغناطیسی