بخش اول 
"مقدمه"
روانشناسی دانش جذابی است.
اگر چه از تأسیس آن توسط ویلهلم وونت (دانشگاه لایپزیک آلمان) در سال 1879 بیش از 125 سال از عمر آن نمیگذرد، اما در این سالها مطالعات علمی نظریه پردازان بزرگ و تحقیقات آنها این دانش جوان را به عنوان یکی از کاربردیترین علوم انسانی درآورده است.
امروزه کمترین جایی سراغ داریم که روانشناسی در آن نفوذ نکرده باشد 
روانشناسی در محدوده زیادی به فعالیت میپردازد.
و بر اساس آن نظریه پردازان مختلفی در حوزه مطالعاتی مورد نظر خود، به دستهبندی و ارائه تئوریهایی پرداختند که اگر بعضی از تفاوتهای عمده و جدّی این نظریه های را به کناری نهیم، خواهیم دید که هر یک گوشهای از مسائل و مشکلات انسانی را پاسخ دادند و یا به توجیه و تبیین (بیان چگونگی پدیدآیی) واکنشها و رفتارهای مختلف در موقعیت و زمانهای گوناگون پرداختهاند.
تلاش روانشناسی در جهت تبیین سازگاری انسان با محیط است.
بطور مثال روانشناسی رشد تلاش میکند تا سازگاری مرحلهای در انسان را توضیح دهد.
بدین معنی که براساس مطالعات علمی انجام شده تشریح میکند که یک کودک 5 ساله چگونه محرکهای اطراف را ادراک میکند و دارای چه توانمندیهای شناختی است.
و آنگاه که این کودک به یک نوجوان تبدیل میشود چه تحولی ایجاد میشود؟
و دارای چه توانمندیهایی میشود؟
و چگونه خود را با محیط اطراف سازگار میکند؟
امروزه کمتر علمی مانند روان شناسی سراغ داریم که در بسیاری از مسائل انسان نظریه های اساسی و کاربردی داشته باشد.
روان شناسی در تمامی امور انسان از رشد گرفته تا یادگیری ، از آموزش و پرورش تا درمان بسیاری از مشکلات رفتاری نظرات بسیار جالب و کاربردی دارد.
از استخدام کارکنان در یک مؤسسه تا پرتاب سفینه های فضایی نظر متخصصان روان شناسی اهمیت بسیاری پیدا کرده است.
اما روان شناسی چیست وبه بررسی چه مسائلی می پردازد؟
تعریف روان شناسی:
برای شناخت هر علم از جمله روان شناسی باید تعریفی جامع و کامل ارائه داد تا با تعیین یک چهارچوب مشخص هر آنچه مربوط به آن علم است در داخل آن قرار گیرد و هر مطالعه وتحقیقی که بر اساس تعریف در آن نمی گنجد از دایره آن علم خارج و در جایی دیگر طبقه بندی شود.
موضوع مورد مطالعه در روان شناسی انسان است.
روان شناسان بر اساس نوع نگاهی که به انسان دارند تعریف خاصی از روان شناسی ارائه می دهند.
عده ای از روان شناسان به آن دسته از مسائل در انسان می پردازند که قابل مشاهده و اندازه گیری هستند .
و چون تنها موردی که در انسان قابل مشاهده هستند رفتارها و پاسخ هایی است که انسان در مقابل محرک هایی محیطی می دهند.
لذا به اعتقاد این دسته روان شناسان ، روان شناسی یعنی مطالعه علمی رفتار.
به این گروه از روان شناسان رفتار گرا می گویند.
عده دیگری از روانشناسان اعتقاد رفتارگراها را در مورد انسان ماشینی انگاشته و نادیده گرفتن مسائلی چون شناخت ، استدلال و...
را به عنوان یک محدودیت قلمداد نمودند و اعتقاد دارند که در مقابل محرکهای یکسان انسانها رفتارهای متفاوت نشان می دهند.
و این تفاوت در رفتارها بر اساس نوع نگرس ، ادراک وپردازش محرکهاست لذا برای شناخت انسان باید شناخت وی مورد بررسی قرار گیرد.
لذا به اعتقاد این گروه از روانشناسان روان شناسی یعنی مطالعه علمی فرایند های ذهنی .
به این دسته از روانشناسان ، شناخت گرا می گویند.
به اعتقاد اکثر روانشناسان روان شناسی را می توان اینگونه تعریف کرد:
 به اعتقاد اکثر روانشناسان روان شناسی را می توان اینگونه تعریف کرد: روان شناسی یعنی مطالعه علمی رفتار و فرایند های ذهنی به طور کلی روانشناسان بر اساس نوع نگاه به انسان به 5 گروه تقسیم می شوند که ما آنها را به عنوان رویکردهای روان شناسی می شناسیم.
” رویکردهای روان شناسی“ ” رویکرد رفتاری ” در رویکرد رفتاری تنها به آن دسته از فعالیتهای برونی جاندار توجه می شود که قابل مشاهده و اندازه گیری باشند.
این نظر که تنها رفتار باید موضوع روان شناسی باشد اولین بار در نیمه اول قرن بیستم توسط واتسون عنوان شد.
پس از ایشان روانشناسان دیگری ازجمله اسکینر (روان شناسی محرک-پاسخ)این دیدگاه را توسعه دادند.
” رویکرد شناختی ” این دیدگاه که واکنشی در مقابل محدودیتهای دیدگاه رفتاری است.
با فرایندهایی مانند ادراک،به خاطر سپردن، استدلال،تصمیم گیری،حل مسئله، و نیز رابطه اینها با رفتار سروکار دارند.و اعتقاد دارند برای شناخت انسان باید به شناخت ، باور و نگرش وی توجه شود.
در این دیدگاه بر اساس مقایسه ذهن انسان با کامپیوتر به نتایج جالبی رسید ند.
” رویکرد روانکاوی ” همزمان با رشد رفتارگرایی در آمریکا، فروید روانکاوی را در اوایل قرن بیستم در اروپا پایه گذاری کرد.در رویکرد روانکاوی تاکید بر انگیزه های ناهشیار است که ریشه در تکانه های جنسی و پرخاشگرانه ی واپس رانده دارد.
فرض بنیادی در این نظریه این است که بخش عمده رفتار،ریشه در فرایندهای ناهشیار دارد.
” رویکرد زیست شناختی ” رویکرد زیست شناختی در پی آن است که اعمال را به رویدادهایی در بدن ،به ویژه در مغز ودستگاه عصبی ، ارتباط دهد.
برای مثال در رویکرد زیستی به افسردگی سعی می شود این اختلال بر حسب تغییرات غیر عادی در میزان انتقال دهنده های عصبی تبیین شود .
رویکرد زیست شناختی د ر زمینه کارکرد قسمتهای مختلف مغز پیشرفت های چشمگیری داشته است.
” رویکرد پدیدار شناختی ” رویکرد پدیدارشناختی بر تجربه های ذهنی فرد و انگیزش در جهت خودشکوفایی تاکید می ورزد.
روان شناسی پدیدار شناختی یا انسان گرا بیشتر با ادبیات و معارف انسانی دمساز است تا با علم.
طبق این نظریه در همه ی ما این نیاز اساسی وجود دارد که توانایی بالقوه ی خود را تا بالاترین حد شکوفا سازیم و به پیشرفتی فراتر از سطح کنونی خود دست یابیم.
روان شناسی رشد به بررسی ویژگیهای شناختی ، هیجانی و اجتماعی افراد در سنین مختلف می پردازد و مطالعات آن این اطلاعا ت را به ما می دهد که در هر سن فرد چگونه با محیط خود سازگار می شود و در هرمقطع سنی دارای چه توانمندیهایی است همچنین روان شناسی رشد اصول اساسی حاکم بر رشد و تحول را مورد بررسی قرار می دهد.
روان شناسی رشد به همه دوران زندگی انسان ارتباط دارد اما بیشترین توجه خود را به کودکی و نوجوانی داشته است.
ما در این مبحث ابتدا به بیان اصول اساسی حاکم بر رشد می پردازیم آنگاه نظریه های معروف در روان شناسی رشد از جمله نظریه رشد شناختی پیاژه، نظریه رشد روانی اجتماعی اریکسون ، روانی جنسی فروید ،نظریه یادگیری مشاهده ای بندورا و رفتارگرایی اسکینر را به اختصار توضیح خواهیم داد.سپس ویژگیهای انسان را از نظر شناختی ، هیجانی و اجتماعی را در سطوح کودکی و نوجوانی معرفی می کنیم .در پایان با تاکید به دوره نوجوانی مواردی چون هویت و نفش جنسیتی، نوجوان وخانواده، نوجوان و همسالان، افت تحصیلی و مشکلات رفتاری همچون افسردگی،خودکشی و مصرف موادمخدر به اختصار بررسی خواهیم کرد.
بخش دوم "تعریف و اصول روان شناسی رشد" تعریف روان شناسی رشد: روان شناسی رشد ، علمی است که جریان تحولات و تغییرات(کمی و کیفی) جسمی ، ذهنی ، عاطفی و عملکرد فرد را در طول عمر از لحظه تولد (از لحظه انعقاد نطفه) تا هنگام مرگ مطالعه می کند.
” اصول روان شناسی رشد “ 1.
رشد جریانی مرحله ای و پیوسته است: رشد پیوسته است ونه ناپیوسته .
مراحلی که برای رشد اشاره می شود جدا از هم نیستند بلکه مانند یک خطی از یک نقطه شروع و بدون تمایز ادامه می یابد .
تقسیم بندی دوره های مختلف زندگی بر اساس نوع دیدگاه و زمینه های مطالعاتی در رشد صورت می گیرد.
به طور مثال پیاژه رشد ( تحول شناختی ) انسان را در چهار مرحله و تا پایان 16 سالگی ، اریکسون رشد روانی – اجتماعی انسان را از تولد تا پایان عمر و در 8 مرحله مطرح می کند.
به طور کلی وباتوجه به ویژگیهای مشترک و تکالیف یکسان انسان در دوره های مختلف سنی می توان رشد انسان را در 9 مرحله یا دوره مطرح کرد .
سنینی که برای هر کدام از مراحل اشاره می شود صرفا" تقریبی است.
پیش از تولد انعقاد نطفه تا تولد کودکی 1 دو تا شش سالگی کودکی 2 شش تا دوازده سالگی نوجوانی دوازده تا بیست سالگی جوانی بیست تا سی سالگی میانسالی سی تا پنجاه سالگی پختگی پنجاه تا شصت و پنج سالگی پیری شصت و پنج سالگی به بعد 2.
رشد دارای الگوهای قابل پیش بینی است.
(الف- قانون سری – پایی ب- قانون مرکزی- پیرامونی) بر اساس قانون سری – پایی رشد انسان ابتدا از سر شروع و در نهایت در پا خاتمه می یابد.
کودک تازه متولد یافته ابتدا در سر رشد میکند و بعد از رشد گردن می تواند سر خود را نگهدارد.
وبعد ا رشد عضلات شانه ،شکم و کمر است که می تواند بخزد و بنشیند.
آنگاه که رشد کافی در عضلات پا را کسب کرد قادر به ایستادن و سپس راه رفتن می شود.
3.
تفاوتهای فردی در رشد: تنوع زیادی از نظر رشدی درمیان افراد وجود دارد.
این اصل به مفهوم تفاوتهای فردی در میان انسان اشاره می کند همچنانکه می دانیم ویژگیهای ژنتیکی هر انسان منحصر به فرد می باشد لذا هر فرد با توجه به همان و یژگیها و تاثیر محیط می تواند شکل واحدی در رشد داشته باشد با همه اینحال برای راحتی در تحقیقات و ارائه الگو به یک سطح در رشداشاره می شود که ما باید در تعمیم دهی دچار خطا نشویم و این نکته را در نطر بگیریم همیشه یک فرد دارای ویژگیهای مخصوص به خود می باشد اگر چه در خیلی از ویژگیها با گروه خود مشترک باشد.
1) نباید انتظار داشت تمام کودکان یک سن مشابه ، شیوه رفتار معینی داشته باشند.
2) تفاوتهای فردی،اعتبار و مسئولیت ویژهای برای هر فرد ایجاد میکندو به او وجود مستقل می بخشد.
3) برای تربیت کودکان نمی توان از روش های مشابه استفاده کرد.
4.
رشد دارای ابعاد مختلف و فرایندی پیچیده است.
1) رشد حسمی و حرکتی 2) رشد روانی(شناختی ،عاطفی،اجتماعی،اخلاقی) 5.
دوره های حساس در رشد: تغییرات محیط بیشتر ین تاثیر کمی را زمانی بر ویژگی دارند که درحال سریعترین تغییر خود باشد و کم ترین تاثیر در ویژگی در زمان کمتر تغییر آن است .
این اصل به مفهوم وجود دوره های حساس در زندگی اشاره دارد مانند رشد قد در زیر یکسال و وجود امکانات محیطی از جمله تغذیه مناسب می تواند در افزایش آن تاثیر داشته باشد.
6 .
هرگونه وقفه ای که در تداوم رشد بوجود آید معمولا" به عوامل محیطی مربوط است : رشد معمولا" با همان سرعتی که شروع شده پیش می رود .
کودکانی که زود به حرف می آیند و یا زود به راه می افتند معمولا" و احتما لا" در مقابل با کودکانی که دیر به حرف می آیند و یادیر به راه می افتند در بزرگسالی با هوش ترند .
7.
وراثت و محیط هردو در رشته تاثیر دارند : تحقیقات روانشناسان رشد نشان داده است که وراثت ( آمادگیهای ارثی که از طریق ژن به فرزندان انتقال می یابد ) و محیط ( فراهم بودن امکانات لازم جهت افزایش توانمندیهای کودک ) می تواند در وضعیت آیند ه کودک تاثیر داشته باشد .
محیط را می توان به طبقات زیر تقسیم کرد: الف) عوامل محیطی پیش از تولد: عوامل محیطی قبل از تولد در رشد فرد تاثیر مهمی دارد که ما در این قسمت به مهمترین آنها اشاره می گنیم.
سن مادر: به طور کلی زنانی که از مراقبتهای بهداشتی و پزشکی و همچنین تغذیه مناسب برخوردار باشند می توانند در هر سنی نوزادان سالمی به دنیا آورند و خود نیز سالم بمانند.
اما به اعتقاد بسیاری از متخصصان بهترین زمان برای حاملگی سنین بین 20 تا 35 سالگی است.
سنین پایینتر از 20 سالگی بدلیل وزن کم و عدم رشد کافی احتمال مشکلات حاملگی از قبیل کم خونی و مسمومیت حاملگی شوند.
این موضوع و خطرات ناشی از نارس بودن نوزاد،کم وزنی در سنین بالاتر از 35 سالگی علی الخصوص بالای 40 سالگی بروز اختلالات کروموزومی به ویژه سندرم داون (منگول) بیشتر است.
تغذیه: زنان حامله باید رژیم غذایی مناسب داشته باشند تا هبنوانند هم سالم بمانند و فرزندانی سالم به دنیا آورند.
داروها: به طور کلی بسیاری از تحقیقات نشانگر تاثیرات منفی داروها بر سلامت جنین است .
داروهایی نظیر الکل، نیکوتین ، هورمونها ، بعضی از پادتن ها ، هروئین و متادون همگی در جنین تاثیرات مخربی می گذارد.
بسیاری از نوزادانی که مادرانشان در دوران حاملگی داروهای فوق را مصرف می کردند ، دارای علائمی از اختلالات رفتاری از خود نشان دادند.
بیماریها و اختلالات مادر: بیماریهای ویروسی نظیر سرخجه ، آبله مرغان در دوران اولیه بارداری بسیار خطرناک است .
و یکی از سخت ترین بیماریهای ویروسی در سه ماهه اولیه بارداری سرخجه است که ممکن است منجر به ناهنجاریهای قلبی ، ناشنوایی