بهداشت فردی 
 مطالعه و تحقیق دربارهٔ بهداشت فردی، اطلاعاتى بهدست مىدهد که براى حال و آیندهٔ شخص بسیار مفید و مؤثر مىباشد.
وقوف به مسائل بهداشتی، انسان را در استفادهٔ کامل از زندگى سراسر آمیخته با نشاط و شادابی، چه بهصورت یک فرد و چه بهعنوان یک عضو جامعه، کمک و یارى مىنماید.
در این هنگام است که انسان به وسعت و ارزش سلامت و بهداشت پى برده و به نیازمندىهاى بهداشتى خود و نیز به اهمیت سلامت خانواده و جامعه با دیدهٔ بیناترى مىنگرد.
 
 هرکس با مراعات بهداشت قادر است از لحاظ جسمانی، روانى و اجتماعى در وضع مناسبى قرار گرفته و وظیفهاى را که نسبت به خود و افراد خانواده و جامعهٔ خود دارد به خوبى اداء کند.
سلامت هرگز به عنوان هدیه به دست انسان نمىرسد مگر آنکه براى تحصیل آن کوشش کند تا بتواند تغییرات مثبتى در رفتار خود ایجاد نماید.
 
 ما معمولاً بهداشت فردى را از بهداشت اجتماعى جدا مىکنیم حال آنکه سر حد واضحى بین این دو وجود ندارد زیرا افرادند که جامعه را مىسازند و همواره بین افراد و جامعه و بین جامعه و واحدهاى مختلف سیاسی، فرهنگى و غیره که هر یک قسمتى از قاطع، صحیح و عقلانى دربارهٔ بهداشت و سلامت فردى و اجتماعى هنگامى عملى مىگردد که اطلاعات ما در این زمینه کامل بوده باشد و به عبارت دیگر سلامت ما بستگى به میزان مهارت و دانایى در بهکار بردن نکات و حقایق بهداشتى که تجربه و علم متفقاً به ما ارزانى داشته است دارد.
 
 ارزشیابی بهداشت در انسان 
 چون همیشه این امکان براى ما وجود ندارد که با همهٔ افراد محیط خود مدت طولانى معاشر باشیم و خوى ذاتى خود را آنطور که هست به آنان نشان دهیم، لذا قضاوتهاى این افراد دربارهٔ ما اغلب از روى ظاهرمان صورت مىگیرد.
بدین ترتیب چه غلط و چه درست، ظاهر هر کس در نحوهٔ قضاوت مردم دربارهٔ او مؤثر مىافتد پس چه بهتر که به آراستگى ظاهرى توجه شود.
 ظاهر آراسته به درست ایستادن، درست راهرفتن، تمیز بودن لباس و متناسب بودن آن بستگى دارد.
در عین حال پاکیزگى پوست، موها، دندانها و سایر اعضاى بدن نیز در این میان اهمیتى بهسزا دارد چون بىتوجهى به آنها سبب بروز بیمارىهاى مختلفى مىشود که اگر هم واگیر نباشند، لااقل سبب دور شدن مردم از ما خواهند بود.
 دقت و توجهى که هر شخصى در نگهدارى سلامت و بهداشت خود مصروف مىدارد بستگى به میزان ارجى دارد که براى این موضوع قائل است.
 انسان اغلب تا هنگامى که از سلامت کامل برخوردار است معمولاً کمتر به موضوع سلامتى توجه داشته و نسبت به اهمیت آن بىتفاوت مىباشد و چشمان او بیشتر متوجه سایر مسائل و مقاصد زندگى است.
فقط هنگامى فرصت پیدا مىکند به ارزش واقعى آن پى ببرد که در چنگال بیمارى اسیر گردد.
در این موقع است که براى اعادهٔ سلامت خود تقلا و تلاش نموده و با خود مىگوید 'راستى سلامتى مهمترین نعمتى است که در زندگى نصیب بشر شده است' و این همان کسى است که تا قبل از ابتلاء به بیمارى کمترین توجهى به سلامت و بهداشت خود نداشت.
 
 آرى انسان تا چیزى را از دست ندهد به ارزش واقعى آن پى نخواهد برد به عبارت سادهتر از دست دادن آن چیز سبب مىشود که چشم انسان نسبت به اهمیت و ارزش آن بازتر شود.
عدهاى از مردم تصور مىکنند که وقتى در شخص علائم بیمارى خاصى پیدا نباشد سالم بوده و بهداشت وى رعایت شده است.
بدین لحاظ مبناى ارزشیابى بهداشتى را تنها در سالم بودن مىدانند.
البته سلامت متضمن بیمار نبودن هست ولى سلام بودن چیزى بیشتر از بیمار نبودن است.
یک لحظه به جوابى که به احوالپرسى دیگران مىدهید فکر کنید وقتى کسى از شما مىپرسد 'حال شما چطور است' قبل از جواب دادن چه فکرى مىکنید؟
آیا گفتن کلمهٔ 'خوبم' به این معنى است که در بدن خود دردى احساس نمىکنید و بیمار نیستید؟
یا آن که منظور شما این است که یک 'شمای' دیگر هم علاوه بر بدنتان وجود دارد که خوشحال، راضى و خوب است، اگر چنین است پس وجود شما ترکیبى از تن و روان شما است که به هم وابستگى دارند و سلامت یکى در سلامت دیگرى مؤثر است.
بهعبارت سادهتر تأمین بهداشت با حفظ سلامت و بهداشت تن و روان تواماً عاید مىگردد و عدم ابتلاء به بیمارى یا ناتوانى و نقص عضو دلیل بر سلامت و بهداشت نیست بلکه سلامت روانى نیز همراه با سلامت جسمى در تکمیل بهداشت باید منظور گردد.
 در مقابل کسانى که نسبت به مسائل بهداشت بیگانه بوده و یا توجه کمترى به آن دارند، افرادى نیز وجود دارند که نهایت دقت در بهداشت خود بهعمل مىآورند.
این افراد داراى قدرت و کارآئى بیشترى بوده، خوب مىاندیشند و با حوصله زیاد و رفتار پسندیده با دیگران معاشرت مىنمایند.
شما علائم سلامت کامل را در چهره و رفتار آنها بهخوبى تشخیص مىدهید.
تمامى اعضاى بدن آنان داراى شرایطى است که لازمه یک فرد سالم مىباشد و سلامتى را در گفتار و کردار این افراد که با قدرت، پرحوصله، خوشرو و شاد هستند مىتوان تشخیص داد.
 براى داشتن بهداشت خوب هر کس بایستى به مقیاسات زیر توجه نموده و در مورد هر یک رعایت اصول مربوطه را بنماید: 
 ۱.
نظافت و بهداشت اعضاى بدن 
 ۲.
تغذیه و بهداشت مواد غذایی 
 ۳.
خواب و استراحت 
 ۴.
ورزش و تفریح 
 ۵.
عدم اعتیاد به مخدرات و محرکات 
 ۶.
مراقبتهاى پزشکی 
 ۷.
توجه کافى به مسائل بهداشت روانی 
 علاوه بر معیارهاى فوق، یک سرى مسائل بهداشتى نیز وجود دارند که باید در محیط زیست انسان تأمین گردد تا موجبات بهزیستى جسمى و روانى و اجتماعى براى او فراهم شود.
بهعبارت سادهتر کنترل و مهار آن دسته از عوامل محیط که بر رشد، تکامل، تندرستى و بقاى انسانها اثر سوء دارند در این دسته از خدمات بهداشتى جاى گرفتهاند.
 از اهم این خدمات مىتوان به بهداشت آب و هوا، دفع بهداشتى فاضلاب، اقدامات بهداشتى مربوط به جمعآورى و دفع زباله، آموزش بهداشت و رفتار بهداشتی، پیشگیرى و کنترل بیمارىهاى واگیر و مزمن، ارائه خدمات درمانى مطلوب و بهداشت مسکن اشاره نمود.
 
 مسؤولیت انجام این دسته از خدمات در اکثر موارد با دولت مىباشد که با بهرهگیرى از نیروى انسانی، خدمات مذکور را طرحریزى و پیاده مىنماید.
چون اجراى این خدمات بستگى کامل به وضع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگى و غیره دارد، لذا نحوهٔ اجراى آن در تمام ممالک یکسان نبوده و اغلب کشورهاى عقب افتاده و در حال توسعه، بهدلایلى نظیر مشکلات مالى و فقدان نیروى متخصص، هنوز در سرویسدهى آنها توفیق کاملى نیافتهاند.
 امروزه مسئله بهداشت از موضوعات مهم جوامع انسانی است؛ اگرچه در گذشته نیز زندگی انسان بی بهره از بهداشت و پاکیزگی نبوده؛ پیامبر رحمت (ص) در نقطه ای از جهان به رسالت الهی مامور شد که در باره مظاهر تمدنی و مسائل بهداشتی و علم سابقه نداشت؛ کتاب و دینی که پیامبر برای جهانیان از سوی خداوند آورد، برخوردار از محتوای غنی در فرهنگ و مسائل مربوط به هدایت انسان و نجات او از جهالت بود.
آن حضرت به فرهنگ سازی در تمام زمینه های حیات معقول جهت ترقی به سعادت مطلوب پرداخت، اگر گفته شود بخش قابل توجه از فرامین الهی در کتاب او (قرآن) مربوط به اصلاح زندگی و امور حیات مادی انسان هست، سخنی دور از حقیقت نیست.
اساساً قرآن کتاب هدایت و اصلاح انسان درحیات دنیا است، از این روی تعالی و سعادت مطلوب در آخرت به شرط اکتساب شایستگی در دنیاست.
طهارت و پاکیزگی در اسلام شرط مقدمی در تمام جنبه های عبادی می باشد.
می توان ادعا کرد که عنوان یکی از ماموریت های پیامبر(ص) بهداشت و پاکیزگی و نظافت لباس، بدن، خوراک و سایر ابعاد زندگی انسان بوده، که در قرآن و سنت او منعکس شده و در ترویج و مقبولیت دین او تاثیر شایسته داشته است.
پیامبراکرم در توجه به بهداشت و رعایت آن الگو است و سیره نمایان و قابل تاسی دارد.
در این مقاله به گوشه هایی از این بعد از زندگی پاکیزه آن حضرت جهت اقتباس و پیروی اشاره می شود.
بهداشت فردی درسیره ی نبوی بهداشت به معنای نیکو داشتن، نگهداری تندرستی، حفظ صحت است.(بهشتی، 1367،19) و در اصطلاح به مجموعه فعالیت ها و اقداماتی که برای بهبود و ارتقای تندرستی و توانایی یک فرد یا جامعه انجام می شود، بهداشت می گویند؛ که شامل همه دانش ها و روش هایی است که به حفظ سلامت فرد و جامعه کمک کند.
اهمیت بهداشت در اسلام: با نگاه به وضع بهداشت در زندگی عربِ عصر جاهلی و مقایسه آن با پس از بعثت می توان دریافت که تاکیدهای قرآن و دیدگاه و سیره نبوی در تغییر فرهنگِ زندگی اثرگذاری عمیق و چشمگیر داشته است.
عرب قبل از اسلام، از نظر بهداشت و کیفیت تغذیه و خوراک که از نمادهای تمدنی است، وضع اسفباری داشت.
خوردن خون و گوشت درندگان و خزندگان، و حیوانات وحشی و حتی گوشت انسان نیز در بین آنان رواج داشت.( جاحظ،1419، 299) آنان در اشعار خود به هجو قبایل با خوراکیهای پست، پرداخته و نمایی از فرهنگ تغذیه عرب را به تصویر کشیدهاند.(همان، ص300) این گزارههای ادبی بیانگر وضع معیشتی عرب و فقدان هرگونه بهداشت و توجه به این مسائل، قبل از اسلام است.
آنان از خوردن گوشت سگ نیز ابایی نداشتند؛ عرب با این خوراکی ها که فاقد بهداشت بود، تنها به فکر تأمین خوراک به حسب ضرورت بود.
برخی از آثار ادبی سرودههایی دارند که حاکی از این مسئله است که برخی از قبایل عرب از خوردن گوشت سگ چاق خود پرهیز نداشند.(همان، ص301) همه اینها علاوه بر فقدان بهداشت در امر تغذیه و پست بودن خوراک آنان، بیان گر درنده خویی و نهایت قساوت و گمراهی برخی از قبایل عرب قبل از اسلام است.
دین اسلام آداب رسوم آنان و فرهنگشان را دگرگون و تعالی بخشید.
امیرمؤمنان(ع) وضع فرهنگی و معیشتی عرب را قبل و بعد از اسلام مقایسه و تأثیر نبوت و کتاب آسمانی را در تمام ابعاد زندگی عرب تبیین نموده و می فرماید: «عرب قبل از اسلام در پستترین معیشت و زندگی قرار داشت و فاقد معرفت و تشخیص بود؛ بهترین غذای آنان خرما بود که به آسانی تحصیل نمیشد، فاقد زراعت و کشاورزی، به ویژه در مکه شرایط سختتری نسبت به یثرب حاکم بود؛ و آغاز دعوت پیامبر اکرم(ص) در مکه و دعوتش از مکیان بود که با مقاومت سرسخت قریش و قبایل دیگر مواجه گردید.» (ابن ابی الحدید، 1378ق ج2، ص20 و ص185 و ج7، ص114؛ نهج البلاغه خطبه 104) احمد امین مصری که خود عرب است، درباره وضعیت معیشتی اعراب قبل از اسلام چنین مینویسد: «...
گوشت آنها را با یک مختصر طبخی ساده میخورند ...
و نیز سوسمار و موش صحرایی و پشم شتر را هنگام تنگدستی میخوردند ...
و هنگام اضطرار، آب و عصاره موادی را که در شکم حیوانات است میخورند.
از خوردن هیچ جانوری هر چه باشد، خودداری نمیکردند».
(احمد امین، 1377، 23) اما پس از ابلاغ آئین اسلام به تدریج فرهنگ قرآنی و فرامین الهی و نوع رفتار پیامبر هنجارها و آداب و رسوم را دگرگون کرد.
وضع عمومی معیشت نیز مشمول این دگرگونی بود.
(جاحظ، 1419ق، 273ـ310) بهداشت در قرآن: در قرآن کریم به مسئله بهداشت توجه ویژه شده و برای آن آثار معنوی فراوانی ذکر گردیده است.
واژه ها و مفاهیمی که در قرآن برای اهمیت بهداشت می توان یافت؛ واژه هایی مانند: طیب، طهر و غسل است.
واژه ای چون غسل، به شستشوی ظاهری توجه ویژه و حکمی داشته و برخی مانند: طیب و طهر مفهومی فراگیر از ظاهر و باطن دارد.
(جرجانی، ج1، ص 535) بنابر این می توان گفت، در قرآن مقصود از این مفاهیم بهداشت ظاهری و باطنی است.
بسیاری از مفسرین معاصر یا همه آنها آیاتی که این واژه ها در آنها وجود دارد (.زین العابدین رهنما،1346، ج1، 199) و گاهی فراتر از آنها را مانند: دوری از زنا و مقاربت با همسران، در ایام حیض) معادل بهداشت فردی و خانوادگی، تفسیرکرده اند؛ (مکارم شیرازی 1368، ج1، 588) «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ» به نظر «یُحِب التّوّابین» براى آن آمده که اگر تا به حال با زنان در حال حیض آمیزش مىکردید، از هم اکنون توبه کنید که خدا توبهکاران را دوست دارد.
تطهیر و پاک شدن خواه به وسیله شستشو باشد یا غسل، موجب نظافت و مورد رضاى خداست.
لفظ «یُحبُّ المتطَهرِّین» ارزش بهداشت و پاکیزگى را روشن مىکند، اسلام طرفدار پاکى و پاکیزگى است و به آن فرمان مىدهد.
(قرشی، ج1، ص411) رعایت بهداشت در قرآن برای جلب دوستی خداوند و رسیدن به ترقی معرفی شده است.
«خداوند پاکیزگی را دوست دارد»؛ (توبه، 108) چون پاکیزگی نمایانگر جلوه ای از زیبایی هاست؛ به همین جهت پیامبر(ص)، نظافت