احداث کتابخانه های عظیمی را به ایانیان نسبت داده اند،از آن جمله اند:کتابخانه "دژ نپشت"یا گنجینه آثار و مواریث مکتوب در تخت جمشید و دیگر"گنج شیپیکان"یا "آرشیو شیزیکان" در آذربایجان است.
این گنجینه ها محل نگهداری منابع آثار و مواریث فرهنگی و علمی ایرانیان بوده و در حفاظت و حراست از آنها همانند مراقبت از کاخ های سلطنتی و گنجینه های پولی هخامنشیان،کوشش و دقت می شده است.در تاریخ از گنجینه یا آرشیوی به نام "اگره" در هگمتانه ( همدان ) نام برده شده است که محل نگهداری نوشته ها،اسناد و دفاتر شاهی بوده است.روایت شده است در گنج دژ نپشت مخازن کتاب در زمینه های علوم مختلف همراه با نوشته های دینی ایرانیان نگه داری می شده که پس از بر افتادن ایران به دست اسکندر و سربازان مقدونی،این گنجینه بر اثر آتش سوزی،به کلی نابود و به تلی از خاکستر تبدیل شد.
 هرودت نیز در تواریخ خود از وجود دفاتر دقیق شاهی در ایران سخن گفته است.
کما اینکه کتزیاس از دفاتر،اسناد و نوشته هایی که در مخزن دربار بود استفاده کرد و تاریخ را نوشت.
 وجود این گنجینه های ذی قیمت علمی و فرهنگی در ایران توسط دیودور سیسیلی و پلو تارک نیز تایید شده است.
 داریوش یکم در دربار خود دارای یک بایگانی منظم و گسترده ای بوده است که در آن اسناد مالی و فرهنگی پیش از وی نیز نگه داری می شده است،از جمله اسناد مربوط به یازسازی معابد یهودیان در اورشلیم و مناطق دیگر.
از داریوش فهرستهای به جای مانده که در آن از چگونگی ساختن بناها و اجرت کارگران و معماران و نوع تغذیه آنها صحبت شده است.
 طبق نظر باستان شناسان در گنجینه های اکباتان که پیشینه آن به زمان مادها و شاید پیش از آن نیز میرسد،تنها طلا،زیور آلات و نقدینه های دولتی در آن نگه داری نمی شده است بلکه انواع فرمان های شاهان،یادداشتهای سیاسی،پیمان نامه های نظامی و قرار دادهای اقتصادی و تجاری،تشویق نامه ها و احکام و ابلاغ های مقامات نظامی و سیاسی نیز نگه داری می شده.
با توجه به اهمیت دوشهر شوش و اکباتان در عصر هخامنشی،وجود بایگانی های گسترده و فراگیر در این دو پایتخت بیش از جاهای دیگر قابل تصور است.در گنجینه های شیز و مانند آن بیشتر اسناد و مدارک فرهنگی و نوشته های دینی نگه داری میشده و در بایگانی شوش و اکباتان اسناد و مدارک سیاسی و امنیتی و اقتصادی و نظامی را حفظ می کرده اند.
بر اساس روایات یونانیان شاهدان پارسی نظارت مستقیم و دقیقی بر این بایگانی ها داشته و احتمالا با توجه به نظر دندامایف در کتا تاریخ سیاسی و اقتصادی هخامنشیان،شیوه حفظ و بهره برداری و نظام و ترتیب آنها د این گنجینه ها بیشتر به وسیله عوامل عیلامی و بابلی صورت می پذیرفته است.ازسویی میدانیم که در نظم دیوانی هخامنشیان،عیلامی ها و بابلیها محاسب و پارسی ها مراقب بر اجرای دقیق وظایف آنها بوده اند.پس از ساخته شدن کاخ های تشریفاتی تخت جمشید، بسیاری از الواح و اسناد و مدارک هخامنشیان از زمان داریوش یکم به بعد در بایگانی های متعدد تخت جمشید نگه داری می شده است.مکمل این اسناد و مدارک کتیبه های شاهان هخامنشی در بیستون،تخت جمشید،نقش رستم،شوش، مصر، ترکیه، و...
می باشند.کتیبه ها در مقایسه با مدارک آرشیوی در بایگانی های نام برده این برتری را دارند که کمتر آسیب پذیرند و به همین دلیل پس از گذشت دو هزاره و نیم کماکان قابل دسترسی و مطالعه صاحب نظران و علاقه مندان هستند.مزیت دیگری که کتیبه ها نسبت به اسناد و مدارک موجود در بایگانی ها دارند این است که محتوای کتیبه ها قابل دخل و تصرف نیستند،کما اینکه مثلا نوشته خدای نامه که اصل آن متعلق به دوره های پیش از ساسانی است،وقتی به دست ساسانیان رسید،مورد دست خوردگی واقع شد و از نیمی از عمر دولت اشکانی کاسته گردید.
 بی تردید اساس ترقی و پیشرفت واقعی امروز را باید در ترویج فرهنگ و دانش جست وجو کرد که امروزه رسیدن به این هدف از راه مطالعه کتب و آثار متفکران و اندیشمندان و بهره گرفتن از آن ها ممکن شده است، زیرا می توان در مدتی کوتاه ثمره و نتیجه یک عمر تلاش، تجربه و دانش بزرگان جهان را در هر رشته به دست آورد.
از این رو مشخص می شود که پیشرفت و تکامل ملی ارتباط مستقیم و نزدیک با انتشار کتب حاوی علوم و فنون دارد که از گذشته دور به صورت های مختلف این امر میسر شده است.
شاید بتوان لوح های گلی را که در بابل و آشور به دست آمده است قدیمی ترین نوع کتاب دانست، اما قدیمی ترین اطلاعات پیرامون کتابخانه در جهان مربوط به مجموعه لوح های گلی است که 21 قرن قبل از میلاد نوشته شد.
پس از آن کتابخانه های معابد مصریان و آشور بانی پال در شهر نینوا را باید نام برد.
هم چنین در یونان از قرن ششم قبل از میلاد مراکز خصوصی برای نگهداری کتاب به وجود آمد و از اواسط قرن چهارم قبل از میلاد کتابخانه های عمومی سازمان یافت.
مشهورترین کتابخانه بزرگ قدیمی، کتابخانه اسکندریه است.
در قرون وسطی نیز در دیرها و مؤسسات مذهبی کتابخانه هایی به وجود آمد.
در قرن 15 میلادی کتابخانه واتیکان که قدیم ترین کتابخانه عمومی اروپاست، تأسیس شد.
کتابخانه سوربن (Sorbonne) پاریس در سال 1257 میلادی بنیاد گرفت.
چند کتابخانه بزرگ دیگر، وابسته به دانشگاه ها در قرن 14 میلادی، به وجود آمد.
رفته رفته کتابخانه های زیادی در سراسر جهان تأسیس شد، از جمله کتابخانه ملی پاریس، کتابخانه موزه بریتانیایی لندن، کتابخانه بودلیان (Bodelian) آکسفورد، کتابخانه لنین مسکو، کتابخانه کنگره واشنگتن و کتابخانه عمومی نیویورک از دیگر کتابخانه هایی است که برای ترویج علم و دانش به وجود آمد.
ایرانیان در تمام ادوار تاریخ، به امر کتاب و کتاب خوانی علاقه ای ویژه داشته اند.
روزگاری در تخت جمشید کتابخانه بزرگی ترتیب داده شده بود.
اسکندر مقدونی، پس از آتش زدن پایتخت سلاطین هخامنشی، قسمتی از این کتابخانه را معدوم ساخت.
حتی گفته می شود که مقادیری از لوح ها و کتیبه ها را به کتابخانه اسکندریه منتقل کرد؛ اکنون مقداری از این لوح ها در موزه های دنیا موجود است.
در عهد ساسانیان نیز توجه به کتب و به ویژه کتب مذهبی زیاد شد و خلفای عباسی نیز نسبت به کتاب و کتابخانه توجهی ویژه داشتند به گونه ای که مأمون خلیفه عباسی، کتابخانه بزرگی در دارالحکمه ایجاد کرد.
صرف نظر از خرید و استنساخ کتاب، بسیاری از دانشمندان و علاقه مندان به فرهنگ، کتاب های خود را وقف مساجد و مدارسی می کردند تا به رایگان در دسترس طالبان علم و دانش قرار گیرد.
پاره ای از سلاطین ایران بعد از اسلام به امر تأسیس کتابخانه های عظیم راغب بودند.
سلطان محمود غزنوی کتابخانه بزرگی ایجاد کرد، بهاء الدوله دیلمی در 381 هجری دارالکتب را بنیان نهاد، در خراسان و ماوراء النهر نیز کتابخانه های عظیمی به وجود آمد.
ابوعلی سینا در وصف کتابخانه نوح بن منصور سامانی می گوید: روزی از او دستوری خواستم که به کتابخانه بروم و آن چه از کتاب های پزشکی در آن جا هست، بخوانم.
پس مرا دستوری داد و به سرایی اندر شدم که خان های بسیار داشت و در هر حجره ای صندوق های کتاب بود که روی هم نهاده بودند.
در یک خانه کتاب های تازی و دیوان های شعرا، در حجره ای دیگر کتاب های دینی و فقه و بدین ترتیب هر خانه ای مشتمل بر کتاب هایی مربوط به دانش دیگر بود.
پس بر کتاب های اوایل نظر کردم و هر چه از آن ها که بدان نیاز داشتم، خواستم و کتاب هایی یافتم که نام آن ها به بسیاری از مردم نرسیده بود و من هم پیش از آن ندیده بودم.
خواجه نظام الملک وزیر، در نیشابور و دیگر شهرها، مدارسی به نام نظامیه بنیان نهاد و در هر یک از آن ها معلمان و مدرسانی قرار داد و کتابخانه ای دایر کرد.
هلاکوخان مغول، برای جبران حمله و لطماتی که سپاهیان مغول به ایران وارد آورده بودند در مراغه کتابخانه ای مشتمل بر 400 هزار جلد کتاب تأسیس کرد.
بعدها در ایران کتابخانه های عمومی زیادی دایر شد که برخی از آن ها عبارت است: کتابخانه ملی در سال 1276، کتابخانه مجلس در سال 1302، کتابخانه مجلس سنا هم زمان با افتتاح مجلس سنا یعنی در سال 1329، کتابخانه موزه در سال 1315، کتابخانه دانشکده ادبیات در سال 1308، کتابخانه دانشکده حقوق در سال 1317، کتابخانه دانشکده پزشکی در سال 1308 و کتابخانه سلطنتی در زمان فتحعلی شاه قاجار.
علاوه بر این ها بعضی از وزارت خانه ها و مؤسسات دولتی نیز اقدام به تأسیس کتابخانه هایی کردند که مهم ترین آن ها عبارت است از: کتابخانه بانک ملی در سال 1317، کتابخانه وزارت دادگستری در سال 1316، کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار در سال 1258، یکی دیگر از کتابخانه های معروف تهران کتابخانه ملی ملک بود که در سال 1316 تأسیس و در همان سال وقف آستان قدس رضوی شد.
از آن جا که کتابخانه، یکی از مهم ترین نهادهای پویای فرهنگی جامعه در تحولات فرهنگی و اجتماعی است و با توجه به این که در فرهنگ شکوهمند اسلامی کتاب و کتاب خوانی و به تبع آن کتابخانه ها از اهمیت ویژه و پایگاه والایی برخوردار است، رسالت متولیان امر سنگین تر شده است و تلاش مضاعفی را می طلبد چرا که توسعه کتابخانه ها در یک جامعه می تواند نشانه ای از رشد فکری و فرهنگی مردم آن جامعه باشد.
هیئت دولت در دومین سفر استانی خود به خراسان شمالی با تصویب تجهیز و تکمیل 15 کتابخانه عمومی در این استان حرکت ارزنده ای را به منظور توجه به این مؤلفه فرهنگی انجام داد.
امید است مسئولان مرتبط با توجه به اهداف کتابخانه های عمومی بتوانند در فرآیند توسعه فرهنگی و اجتماعی جامعه بیش از پیش موفق باشند.
پس از فتح ایران، این کشور یکی از پهناورترین و دانش پرورترین ایالات اسلامی آن دوران به حساب می آمد.
در طی قرون نخستین تاریخ اسلامی تنها در ایران بیش از 600 کتابخانه وجود داشته است که برخی از آنها از شهرت و آوازه ای جهانی برخوردار بوده اند.
«تامپسون» مورخ برجسته در حوزه کتابخانه های قرون وسطی درباره کتابخانه های ایران در آن دوران می نویسد: در ایران هر شهر مهم دارای کتابخانه بوده است.
مجموعه های بزرگ در نیشابور، اصفهان، غزنه، بصره، شیراز، مرو و موصل یافت می شد.
کتابخانه های مساجد در ایران سرنوشتی تقریبا مشابه با سرنوشت کتابخانه های مساجد در دیگر کشورهای اسلامی داشته اند.
پس از حمله اعراب و سقوط امپراتوری بزرگ ایران، ایرانیان از همان آغاز، دین اسلام را به عنوان دین رسمی خویش برگزیدند.
در ابتدا مسلمانان فضاهای موجودی که در ایران وجود داشت و پیش از تصرف ایران برای انجام مراسم مذهبی مورد استفاده قرار می گرفت را به عنوان محلی برای انجام فرائض مذهبی خود در نظر گرفتند.
مثلاایوان مدائن واقع در کاخ ساسانیان (طاق کسری) را برای برگزاری نماز در نظر گرفتند و یا مسجد «بال» در قزوین همان سالن اجتماعات بزرگ در زمان هخامنشی بوده است که تغییر کاربردی داده شده و به مسجد تبدیل شده بود.
سپس برای ساختن مسجدبزرگ از خود ابتکارات قابل توجهی نشان دادند به گونه ای که تقلید و تبدیل آثار هنری ایرانیان در ساخت مساجد یعنی سردرهای استثنایی و روبناهای پرتلالو که با کاشی های سرامیک براق تزیین شده اند سبک جدید را در تاسیس مساجد پدید آورد.
ایرانیان با تاسیس کتابخانه های مساجد و تشکیل جلسات بحث و گفتگو رونق خاصی به مساجد و کتابخانه های آن بخشیدند.
ایرانیان که خود همواره در کسب علم و دانش زبانزد عام و خاص بوده اند، از دانشمندان دیگر کشورها نیز به گرمی پذیرایی می کردند.
حمله مغول به ایران که با آتش و ویرانی همراه بود، عملاکتابخانه های مساجد را از بین برد.
دانشمندان ایرانی یا به دیگر کشورهای اسلامی گریختند و یا در منازل خویش سکونی تلخ را به نظاره نشستند.
به این ترتیب دانش اندوزی و کتابخوانی جای خود را به تمجید و ترس داد و از کتابخانه های مساجد چیزی جز خاطره ای در اذهان برجای نماند.
پس از حمله مغول و با شکل گیری دوباره حکومت های ایرانی به ویژه از دوره صفویه به بعد مساجد رونق دوباره ای یافتند و به تدریج بر تعداد کتابخانه های مساجد نیز افزوده گشت.
روند افزایش کتابخانه های مساجد پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ادامه داشت.
مساجد دوباره کانون توجه مردم به ویژه جوانان قرار گرفت.
دولت نیز به امور مساجد توجه بیشتری معطوف داشت و برای توسعه مساجد و اهتمام به امور آن سازمان های مختلفی مثل «مرکز رسیدگی به امور مساجد»، «مؤسسه عمران مساجد» و «ستاد عالی کانون های فرهنگی هنری مساجد» را تشکیل داد.
نماینده داریوش