اصلاح برای کیفیت و بازار پسندی
کیفیت غذایی نخود به تفصیل در فصل 15(توسط ویلیامز و سینگ)بحث خواهد شد.نخود به صورت دانه کامل ، لپه و آرد (که به صورتهای مختلف تهیه می شوند)مصرف می شود.جهت آماده سازی نخود درغذاهای خانگی ، از عملیاتی همچون خیساندن،رویاندن گیاهچه ها،خمیرکردن،جوشاندن،سرخ کردن،برشته کردن و بخاردادن استفاده می شود.
از آنجا که نخود به اشکال مختلف و با سلیقه های بومی مصرف می شود،پارامترهای کیفی استانداردی به عنوان راهنما در برنامه های اصلاحی طراحی نشده است.در اکثر موارد پروتئین نخود بیشترین اهمیت را دارد.هدف اغلب برنامه های اصلاحی ، نگهداری مقدار پروتئین نخود همسطح با پروتئین ارقام استاندارد قبلی است.مقدار پروتئین نخود معمولاً در لاینهای هموزایگوس امید بخش نسل f6 یا نسلهای بعدی تعیین می شود.آزمایش پروتئین معمولاً برای به دست آوردن معیاری به منظور رد کردن ارقام با پروتئین کمتر،نسبت به رقم شاهد ، انجام می گیرد.به هر حال مقدار پروتئین خام دانه از 17تا24% (170 تا 240 گرم در کیلوگرم)،با محدوده أی بین 4/12 تا 5/13%،متفاوت است(ویلیامز و سینگ،1986)، وغلظت پروتئین در ارقام آزاد شده معمولاً بین 18تا 20 % می باشد.در بین لگوم های غذایی ، نخود تقریباً کمترین مقدارپروتئین را داردولازم است که علت آن بررسی شود.با این حال غلظت کم پروتئین آن توسط قابلیت هظم بالای آن جبران شده و بنابر برابری می کند.لاینهای با پروتئین بالا وهمچنین عواملی که باعث اختلاف در مقدار پروتئین نخود می شود را محققین شناسایی کرده اند (سینگ وهمکاران ، 1984 b)
در کشورهای گوناگون ، مردم ارجحیت خاصی برای اندازه بذر نخود قایل هستند :
الف.
بذر کوچک (وزن صددانه کمتر از25گرم ):افغانستان ، بنگلادش ، برمه ، مصر ، اتیوپی ، هند ، ایران ، مالاوی ، نپال ، پاکستان ، سودان ، تانزانیا ، اوگاندا ، شوروی .
ب.
بذر متوسط(وزن صددانه بین 25 تا 40گرم):الجزایر ، بلغارستان ، یونان ، ایران ، عراق ، ایتالیا ، اردن ، مراکش ، لبنان ، پرتغال ، سوریه ، تونس ، ترکیه ، یوگسلاوی .
ج.بذر درشت (وزن صددانه بیش از 40گرم):آرژانتین،شیلی،کلمبیا،مکزیک،پرو،اسپانیا،آمریکا.
در اکثر ارقام آزاد شده تیپ دسی ، وزن صددانه بین 11 تا 18 گرم است ، ارقام این تیپ تماماً دانه ریز هستند.با وجود این ،لاینهایی که وزن صد دانه آنها کمتر از 16گرم است به عنوان دانه ریز ، و لاینهایی که وزن صددانه آنها بیش از 16گرم باشد،به عنوان دانه درشت تعیین شده اند.تنها در تیپ کابلی تفاوتهای زیادی در اندازه دانه و بازار پسندی آن مشاهده شده است.به عنوان مثال ، نخودهایی باوزن صددانه کمتر از 66گرم در اسپانیا (جی،آی.سوبرو،مذاکرات شخصی )و با وزن صددانه کمتر از 52گرم در کانادا (اساینکارد مذاکرات شخصی ) بازار پسندی ندارند.
موضوع قابل توجه دیگر ، رنگ دانه نخود است.مصرف کنندگان تیپ کابلی تمایل بیشتری به دانه هایی با رنگ بژی یا کرم روشن دارند.در تیپ دسی ، رنگ دانه از یک کشور نسبت به کشور دیگر و حتی در داخل یک کشور متفاوت است.در این تیپ مصرف کنندگان تمایل بیشتری به دانه هایی با رنگ زرد،قهوه ای،سیاه،سبز،صورتی دارند.بنابراین محققین باید در فعالیتهای تحقیقاتی خود ، توجه زیادی به اندازه دانه ورنگ آن داشته باشند.
در ارتباط با کیفیت نخود ، موارد قابل توجه دیگری نیز وجود دارد که قبل از آزادشدن یک رقم می باید به آن توجه داشت،ولی هیچگونه برنامه اصلاحی برای بهبود آنها وجودندارد.برخی از این موارد مهم به طور مختصر عبارتند از :
الف.تولید لپه ، درکشورهای آسیایی و آفریقایی تولید لپه (یا جدا کردن کوتیلدون ها از یکدیگر)به طور گسترده أی انجام می گیرد(سیگل و فاوکت ،1976)،تولید لپه فرایند صنعتی مهمی است.لپه تنها از ارقام تیپ دسی تهیه شده و متوسط درصد پوست دانه در نخود 12 تا 15 درصد با محدوده أی بین حداقل 6-5% وحداکثر 18-16% می باشد.داشتن پوسته کمتر قابل توجه است(کورین ،1977).کورین همچنین مشاهده کرد که تولید لپه بسته به رقم ،متفاوت بوده و ارقامی با درصد پوست کمتر وحصول لپه بیشتر ، ارجحیت بالاتری دارند.
ب.آرد نخود یا بسان ، در تعداد زیادی از کشورهای آفریقایی و آسیایی آرد نخود به صورتهای مختلف در تهیه شیرینی وغذا استفاده می شود.آردی که از برخی از ارقام تهیه می شود، از آرد برخی از ارقام دیگر بهتر است.در این رابطه هیچ معیار استانداردی وجود ندارد ، ولی مردم خودشان در عمل می توانند بین آرد خوب و بد تمایز قایل شوند.
به هر حال ایجاد استانداردی برای راهنمایی محققین لازم است.
ج.کنسرو ، در آمریکای شمالی وخصوصاً آمریکا،استفاده از کنسرو نخودبه صورت سالاد در رستورانها بسیار متداول است.در این صنعت نکات قابل توجه ،اندازه دانه(که باید وزن صد دانه حدوداً 50گرم باشد)و دونیمه شدن دانه ها ،هنگام تولید کنسرو،می باشد(کارل توکر ،مذاکرات شخصی)
د.hommos – Bi – Tihineh : این غذایک نوع خوراک بسیار متداول در غرب آسیا می باشد.آزمایشات ارگانولپتیک بر اساس وضعیت ظاهری ، بو ، بافت ،رنگ و چشیدن آن می باشد(تانوس وسینگ ، 1980)،از این نظر نیز بین ارقام تفاوت وجود دارد.
و.زمان پخت ، زمان پخت نخود بسته به رقم ، از 55دقیقه تا بیش از 200 دقیقه،متفاوت است (ویلیامز وهمکاران ، 1983).با خیساندن بذور به مدت یک شب ،این مدت شدیداً کاهش می یابد.روش مذکور در پخت نخودهای کابلی انجام میگیرد.نخودهای دسی معمولاً بدون خیساندن پخته می شود.
ویلیامز و همکارانش مشاهده کرئنئ که بین اندازه بذور و زمان پخت همبستگی مثبت وجود دارد.متاسفانه مصرف کنندگان به دنبال ارقامی هستند که دانه درشت بوده و زمان پخت کمی لازم داشته باشد.
حتی با وجود اینکه تغییر عمده أی در متوسط عملکرد نخود در سه دهه گذشته مشاهده نشده است ، تلاش محققین بیشتر در ارتباط با افزایش عملکرد نخود بوده است ، تا بهبود کیفیت آن.
اگرچه یافته های اخیر نشان می دهد که یک روند صعودی ممکن است وجود داشته باشد.در شرایطی که تلاشها جهت افزایش پتانسیل ژنتیکی نخود و بهبود عملکرد ادامه دارد،به نظر می آید زمان آن رسیده باشد که حداقل مطالعه پارامترهای کیفی برای موارد مختلف مانند حصول تعداد بیشتری لپه ،آرد و سایر خصوصیات ،شروع شود ، علاوه بر آن باید تلاشهایی جهت افزایش درصد پروتئین و کاهش زمان پخت انجام گیرد.درباره امکان تغییر میزان اسیدهای آمینه نخود در آینده نزدیک ، شک وتردید وجود دارد.
کاهش حساسیت به فتوپریود ژنوتیپ هایی که حساسیت کمتری به فتوپریود دارند،سازگاری بیشتری نشان می دهند.مرکزتحقیقاتی سیمیت سعی داشت با انتخاب گیاهان کاشته شده در دو منطقه کاملاً متفاوت از نظر شرایط اقلیمی،ارتفاع و عرض جغرافیایی،عدم حساسیت به فتوپریود را در ارقام ادغام نماید.
لاینهایی که با این روش تولید شدند ، رشد خوبی در شرایط مختلف داشتند (راجام،مذاکرات شخصی).در پروژه مشترک نخود بین ایکریست و ایکاردا نیز کوششهای مشابهی انجام می شود.در ایستگاه مرکزی تل حدیه ، جایی که نخود از اوایل دسامبر تا ژوئن ،یا اوایل مارس تا اوایل جولای رشد می کند ، انتخاب برای رسیدگی ، تحمل به سرما وکمبود آهن ومقاومت به برق زدگی و مقاومت در مقابل گونه های گل جالیز انجام میگیرد و درخزانه خارج از فصل سارقیا تربول که نخود از جولای تا اکتبر رشد می کند،انتخاب عمدتاً جهت رسیدگی انجام می گیرد(لاینهای دیررس به دانه نمی روند).
ارتفاع تل حدیه از سطح دریا ، 72 متر بوده ونخود در شرایط افزایش طول روز رشد می کند.سارقایا 1400 متر از سطح دریا بالاتر بوده و زمانی که طول روز کاهش می یابد رشد میکند.در دوره رشد گیاه،درجه حرارت تل حدیه کمتر و درجه حرارت سارقایا بیشتر است.با استفاده از این سیکل چندین لاین ایجاد شده و هم اکنون جهت سازگاری ارزیابی می شوند.
نر عقیمی عقیمی در نخود برای اولین بار در سال1933 گزارش شد(آیار،1933.رائو وسوبرامانیم،1934).سینگ و شیام (1958)پس از شناسایی و مطالعه «نرعقیمی» گزارش کردند که این صنعت توسط یک ژن مغلوب کنترل می شود.ستی (1979)در نسلF3 حاصل از تلاقی ، 2گیاه نر عقیم را مشاهده کرد.او مطالعه خود را با این امید که نرعقیمی را بتواند در بهبود گیاه به کار برد،ادامه می دهد،هرچند که هنوز نتوانسته است تیپ نر عقیمی را تشخیص دهد و یا آن را تثبیت کند.در این زمینه به فعالیتهای بیشتری نیاز است.از نر عقیمی حداقل در آینده نزدیک نمی توان برای تولید ارقام هیبرید استفاده کرد، با وجود این ، این صفت را می توان در افزایش تعداد تلاقی ها جهت بهبود جمعیت استفاده کرد.در این زمینه محققینی مانند دویک(1966)و بریم وـــــ گیاهان خودگشن دیگر فعالیت داشته اند.
تلاقی های بین گونه أی یکی از دلایل عمده پیشرفت کند اصلاح نخود این است که محققین درگذشته با زمینه ژنتیکی محدودی کار می کردند.از دو دهه گذشته به این سو ، این وضعیت تغییر یافته و هم اکنون محققین به تعداد زیادی نمونه های ژرم پلاسم دسترسی دارند.هنگامی که کلکسیون ژرم پلاسم گونه زراعتی بررسی شد ، محققین دریلفتند که در این ژرم پلاسم برخی صفات با ارزش مانند سه یا چهار گل در هر دمگل یا چهار تا پنج دانه در غلاف ژن ها خاصی وجود ندارد.این صفات در گونه های وحشی جنس Cicer موجود است.واندرمیزن(1972)39گونه از جنس Cicer را گزارش کردکه 31 عدد از آنها گونه های چند ساله و هشت عدد از آنها گونه های یک ساله هستند.از آن پس تاکنون چهار گونه جدید نیز شناسایی شده اند (واندرمیزن،1984).
لادیزنسکی (1976)برای اولین بار یک تلاقی موفقیت آمیز بین C.arietinum و C.reticulatum انجام داد.محققین نتوانسته اند هیچگونه هیبریدی با استفاده از تلاقی های بین گونه های زراعی و بقیه 41گونه دیگر،تولیدکنند،بنابراین برای سهولت تلاقی بین گونه های زراعی و وحشی وانتقال ژن های مفید از گونه های وحشی به گونه های زراعی ، باید تکنیک های اصلاحی جدیدی ایجاد شود.
اینتروگسیون دسی – کابلی در اولین کارگاه آموزشی بین المللی بهبود نخود که با کمک مرکز ایکریست در سال 1979 در هند انجام گرفت،یک بخش به بهبود عملکرد از طریق تلاقی بین تیپ دسی و کابلی اختصاص داشت.در این کارگاه پنج مقاله (باهل،1980.هاوار وهمکاران ،1980.هاوتین وسینگ،1980.جامبوناتان وسینگ1980.ناتیز،1980)شرکت داشته و نتایج مهم آن مقالات عبارت بودند از: 1-بسیاری از صفات مانند تعداد زیاد شاخه های اولیه،درشتی دانه،پابلندی،تحمل به سرما ومقاومت به برق زدگی را می توان از تیپ کابلی به تیپ دسی انتقال داد.ازطرف دیگر تیپ دسی دارای صفاتی همچون تعداد زیاد شاخه های ثانویه ،تعداد زیاد غلاف درگیاه وتعداد دانه در غلاف،تحمل به گرما وخشکی و مقاومت به پژمردگی فوزاریومی و------------- 2-اندازه جمعیت مورد نیاز برای حصول اثر تفکیک متجاوز،تقریباًسه یا چهار برابر اندازه مورد نیاز در تلاقی های دسی×دسی یاکابلی×کابلی می باشد 3-بهبود عملکرد یا صفات دیگر،با انجام یک بارتلاقی برگشتی در جهت صفت موردنظر ،به آسانی قابل حصول است،به عنوان مثال (کابلی×دسی)×کابلی یا (کابلی×دسی)×دسی.باهل(1980)تفکیک متجاوز برای صفاتی مانند زودرسی،بازیافت عادت رشدی وتیپ انتهایی ، بهبود شاخص برداشت وبازیافت تعداداندکی از گیاهان با شاخه های نسبتاًعمودی و شروع غلاف دهی درنزدیکی قاعده گیاه را مشاهده کرد.
4-درصدپوست دانه در تیپ دسی بیشتربوده وبنابراین لپه کمتری تولید می کند.باتلاقی بین تیپ دسی وکابلی درصد پوست دانه کاهش می یابد.
5-مقاومت به پژمردگی فوزاریومی را میتوان از تیپ دسی به تیپ کابلی انتقال داد.برای انتقال ژن های مقاوم به سایر بیماریها نیز همان اصول قابل اجراست.ونهایتاًاین که: انتقال تعدادی از ژن های خاص ازیک تیپ به تیپ دیگر،به بهترین نحوبا استفاده از برنامه رایج تلاقی برگشتی امکان پذیر است.
علی رغم بحث های فراوان درباره تلاقی بین تیپ کابلی ودسی، محققین کمتر از این تلاقی ها استفاده کرده اند.یکی از محدودیتهای عمده دراین راه بازیافت پایین تیپ کابلی واقعی (با دانه های درشت)از تلاقی بین تیپ دسی و کابلی می باشد.از این تلاقی هاعمدتاًبرای انتقال ژن های مطلوب از یک تیپ به تیپ دیگر استفاده شده است،هرچند که درسالهای آخر دهه 1950 و 1960 در ایالت پنجاب هند تلاقی هایی بین تیپ دسی وکابلی انجام گرفته وسه تیپ کابلی(C-104 .
L-144 .
L-550) و یک تیپ دسی(S-33) تولید وجهت کاشت آزاد شده اند.نتیجه این که موضوع تلاقی بین تیپ دسی-کابلی نیاز به توجه وامکانات بیشتر ازطرف متخصصین دارد.
ارقام حساس به کود ارقام نخود عمدتاًواکنشی به نهاده های ورودی نظیر کودها نشان نمی دهند.ظاهراًتکامل این گیاهان تحت شرایط کمبود یا فقدان انرژی های ورودی بوده است.یکی از راههای افزایش قابل توجه عملکرد،ایجاد ارقامی است که به کودها واکنش نشان دهند.در این زمینه تنها کوشش درایکریست انجام گرفته است.در سال75-1974،1000لاین در شرایط کوددهی وعدم کوددهی کاشته شدندکه به جز تعداد کمی از لاینها،اکثر لاینها هیچ واکنش مثبتی به افزایش کود نشان ندادند.لاینهای حساس وغیرحساس مجدداًدر سال76-1975در شرایط عدم کوددهی وتامین کودکشت شدند.واکنش ارقام تصادفی بود،با توجه به این نتیجه،محققین اصلاح نباتات کار را متوقف کردند،ولی متخصصین فیزولوژی با ادامه آزمایشات در دوفصل بعدی بر روی روش وعمق کود مورد استفاده بدون رسیدن به نتایج مشخصی کارراادامه دادند.تحقیقات بیشتری برای به دست آوردن ارقام حساس به کود مورد نیاز بود.
ارقام حساس به آبیاری نخودگیاهی متحمل نسبت به خشکی بوده و اغلب در مناطق با مقدار بارندگی سالانه کمتر از 400میلیمتر ،کشت می شودو به طور طبیعی محققین ارقام سازگار به شرایط نیمه خشک را تولید کرده اند،در نتیجه کاشت ارقام اصلاح شده وتوده های بومی در مناطق با بارندگی زیاد ویا در شرایط فاریاب،با بازده خوبی همراه نیست.در سالهای اخیر در اغلب کشورهایی که نخود کشت می شود،سطح زیر کشت آبی افزایش داشته است.در حال حاضر نخود آبی در سطح وسیعی در مصر وسودان کشت میشود.در کشورهای دیگر مانند هند،پاکستان،مکزیک و آمریکا،بخشی از سطح زیر کشت نخود به کشت آبی اختصاص یافته است.این وضعیت نشان می دهد که باید ارقامی تولید شوند که به آبیاری حساس باشند.در مصر،کار در این زمینه شروع شده ولی این مسیر تحقیقاتی باید در اغلب کشورها دنبال شود،چون کشاورزان محلی به این ارقام نیازمند هستند.هرچند که درهند ارقامی جهت شرایط آبیاری آزاد شده اند،اما می توان به جای اطلاق ارقام حساس به آبیاری ، آنها را به عنوان ارقام متحمل به خشکی کم دانست.
ارزیابی لاینها و آزادسازی ارقام سینگ وملهوترا(1984)روشهای مختلف ارزیابی ــــــــاز زمان معرفی و یا ایجاد آنها ازطریق هیبریداسیون تا زمان آزاد سازی را شرح داده اند.
روش ـــــ صورت است: مرحله اول-تک ردیف های مشاهده أی ژرم پلاسم معرفی شده در تک ردیفهای مشاهده أی به طول 2 تا4 متر کاشته می شوند.پس از هر5تا10ردیف نیز یک یا دو رقم شاهد،کشت می شود.اگر دورقم شاهد نیز داشته باشیم ، انها را درنقشه کاشت قرار می دهیم.
چنانچه مقاومت به بیماری در ارقام جدید موردنظر است،باید شرایط اپیدمی بیماری ایجاد گردد.کاشت در تاریخ مناسب،کوددهی،آبیاری،کنترل آفات وامراض وبیماریها وسایر عملیات زراعی،باید مطابق با روشهای مطلوب زراعی نخود درآن منطقه انجام شود.برخی از مشاهدات مانند زمان سبز شدن،روزهای تا50% گلدهی،الگوی شاخه دهی،تیپ رشدی،ارتفاع گیاه،مقاومت به بیماری وآفات،تعداد غلاف،وزن صددانه،تحمل به سرما یاگرما،یکنواختی،روزهای تا رسیدگی،عملکرد وکیفیت بذر باید ثبت شوند.همچنین نمونه های دارای عملکرد بالابرداشت شده وبقیه ردیفها نیز در صورت نیاز برای برنامه های اصلاحی بعدی یا برای نگهداری به عنوان ژرم پلاسم،برداشت می شوند.
مرحله دوم-آزمایش عملکرد اولیه تا این مرحله تعداد نمونه ها کاهش یافته اند.نمونه های باقیمانده اغلب با یکی از روشهای زیر ارزیابی می شوند: الف.
کاشت آنها درطرح اگومنت ب.کاشت آنها درآزمایشهای تکراردار درصورتی که تعداد نمونه ها زیاد باشد،طرح اگومنت مجدداًتکرار خواهد شد.طرح اگومنت سک طرح مقدماتی است که دراجرای آن نیازی به تکرار مواد آزمایشی نیست،بلکه شاهد تکرار می شود،ولی در آزمایش تکراردار به سه یا چهار تکرار نیاز است.طول ردیفها در حد4تا5متر کافی بوده وفاصله ردیف مرسوم در منطقه نیز درنظر گرفته می شود.در طرح تکرار دار نیز برای مقایسه مواد باـــــشاهد در آزمایش قرار می گیرند.در ارتباط با عملیات زراعی وشرایط مدیریت مزرعه همان ـــــــ مرحله اول گفته شد،می بایست رعایت شود.تفاوت عمده این مرحله با مرحله 1این است که در این مرحله عملکرد دانه نیز ثبت میشود ونتایج به صورت آماری مقایسه می شوند،سپس نمونه های برتر برای آزمایش عملکرد مقدماتی انتخاب می شوند.
مرحله سوم-آزمایش عملکرد مقدماتی در این مرحله آزمایشات تکراردار عملکرد انجام میگیرد،در این آزمایشات ممکن است 3تا4ردیف در هر کرت به طول 4تا5مترلحاظ شده و3تا4تکرار هم درنظر گرفته شود.عملیات زراعی شامل مراقبت از مزرعه وسپس آنالیز نتایج مشابه با مرحله 2 می باشد.نمونه های باعملکرد بالاتر (40-10%)جهت ارزیابی در آزمایشات عملکرد پیشرفته انتخاب می شوند.
مرحله چهارم-آزمایش عملکرد پیشرفته این آزمایش مانند آزمایش عملکرد مقدماتی انجام می گیرد،با این تفاوت که در هر کرت 6تا8ردیف به طول4تا6متر درنظر گرفته و 6-4تکرار هم لحاظ می شود،آنگاه لاینهایی که عملکرد بالاتری دارندبرای صفات کیفی ارزیابی شده وفقط لاینهایی با کیفیت بذر قابل قبول برای ارزیابی بیشتر انتخاب میشوند.
مرحله پنجم-آزمایش سازگاری آزمایشات سازگاری در مناطق مختلف وشرایط محیطی متفاوت انجام می گیرند.این آزمایشات به مدت3-2سال تکرار شده و در نهایت بهترین لاینها (یک یا دولاین)انتخاب میشوند.
مرحله ششم-آزمایش مزرعه ای(نمایشی) آزمایشات مزرعه أی در مزارع زارعین انجام میگیرد.این آزمایشات به نام آزمایشهای نمایشی معروف هستند.
آزمایشات مذکور تکرار دار نیستند،پلاتهای آزمایشی بزرگ بوده وبا یک یا دولاین اصلاح شده وتوده بومی یارقم دیگری انجام میگیرد.این آزمایشات در ایستگاههای متعددی انجام می شود.تغییرات شرایط محیطی با انتخاب ایستگاههای مناسب برای آزمایشات درنظرگرفته می شود.هدف از این آزمایش کاشت لاینهای جدید تحت شرایط زارعین به منظور نشان دادن عملکرد برتر آن ونمایش به زارعین می باشد.دراغلب کشورها،یک نمونه به مدت3-2سال ارزیابی می شود.چنانچه لاین آزمایشی دارای عملکرد مطلوب وقابل قبول زارعین بود،می توان آن را آزاد کرد.
مرحله هفتم-آزادسازی رقم چنانچه عملکرد رقم بالاتر از واریته موجود در آن منطقه باشد وعملکرد مطلوب وکیفیت برتری داشته ویا دارای صفحات اختصاصی دیگری مانند ارتفاع مطلوب برای برداشت مکانیزه باشد،میتوان آن را برای کاشت در یک ناحیه،منطقه یا کشور آزاد کرد.در زمان آزادسازی،رقم مذکور نامگذاری ونتایج آن درمجلات چاپ می شود.
مرحله هشتم-ازدیاد بذر وتوزیع در اغلب کشورها،ادارات تهیه وکنترل بذر وجود داشته و درکشورهای دیگر در حال تاسیساست.به طورکلی بذر خالص به چهار طبقه تقسیم می شود: الف-بذر اصلاح کنندهو یا بذر اولیه ب-بذر پایه یا بذر الیت ج-بذر ثبت شده د-بذر گواهی شده(هایز وهمکاران،1955) هرچند یک محقق اصلاح نباتات مستقیماً مسئول تولید بذر اصلاح کننده است،ولی مسئولیت وی در اینجا به اتمام نمی رسد.یک محقق اصلاح نباتات نه تنها می تواند در مراحل تولید بذر یک رقم جدید شرکت داشته باشد،بلکه با توزیع آن بذر بین کشاورزان قادر خواهد بود از مشکلاتی که درپذیرش یک رقم جدید پیش می آید ،آگاه شود.
چون مسئولیت نگهداری بذر اصلاح کننده بر عهده محقق اصلاح کننده یا سازمان متبوع او می باشد،لذا وی در خالص سازی بذر نیز همکاری می کند.اغلب پیش می آید که بذر یک رقم به دلایلی مانند تلاقی های طبیعی ،موتاسیون یا مخلوط مکانیکی ،ناخالص می شود وبنابراین ضرورت خالص سازی رقم هر از چند گاه احساس می شود.به منظور خالص سازی بذر اصلاح کننده،حدود 2500بذر در یک ----- کشت می شوند وجهت بررسی مناسب گیاهان ،فواصل کافی بین وروی ردیف (25×40سانتی متر) در نظر------پانصد گیاه که از نظر فنوتیپی مشابه هستند،بر اساس خصوصیاتی که قبلاً برای یک رقم گزارش شده است،انتخاب می شوند.در سال بعدگیاهان در ردیفهایی کاشته شده ومشاهدات مربوط به هرکدام ثبت وهرنمونه أی که صفاتی متفاوت با آن رقم دارد،حذف می شود.در سال بعد نیز بذور هر گیاه جهت صفات اختصاصی مانند مقاومت به بیماری یا صفات کیفی آزمون می شود.بذور گیاهانی که از نظر مورفولوژیکی،خصوصیات کیفی،مقاومت به تنشهای مختلف وعملکرد،مشابه هستند،تکثیرشده و به عنوان بذر خالص رقم در نظر گرفته می شود.
برخی پیشنهادات جهت افزایش راندمان فعالیتهای اصلاحی در نتیجه عملیات اصلاحی،یا بهبود عملیات زراعی ،هیچ گونه افزایش قابل توجهی در متوسط عملکرد نخود مشاهده نشده است،مع ذلک زمینه کار برای پیشرفت در آینده آماده شده است.پیشنهاداتی که توجه به آنها می تواندمنجربه افزایش راندمان عملیات اصلاحی شود،عبارتند از: 1-محققین اصلاح نخود می باید در ارتباط با عملیات مزرعه ای،با متخصصین آگرونومی،بیماریهای گیاهی،حشره شناسی،فیزیولوژی،بیوشیمی،آمار وعلفهای هرزه،همکاری داشته باشند.
2-محقق اصلاح نباتات می باید علاوه بر عملیات کاربردی اصلاح نبات،مطالعاتی بنیادی نیز انجام دهد.اطلاعات زیادی در ارتباط با ژنتیک کمی به دست آمده است که کاربرد عملی زیادی در زمینه اصلاح نخود ندارد.
3-بیماریها همه ساله خسارت شدیدی به عملکرد گیاه وارد می کنند.هنوز اطلاعات چندانی در مورد توده های بومی یا منابع مقاومت به بیماریها موجود نیست.جهت تولید ارقام مقاوم به بیش از یک بیماری ،تلاشهای اندکی صورت گرفته است.
4-بین پتانسیل عملکرد وعملکرد مزارع آزمایشی از یک طرف وبین عملکرد مزارع آزمایشی و عملکرد زارعین از طرف دیگر،فاصله است،هیچ تلاشی برای درک این تفاوت و این که به چه طریق می توان آن را کم کرد،انجام نگرفته است.
5-یکی از دلایل عمده محدود کننده عملکرد نخود،در اغلب موارد بیوماس محدود آن می باشد.در ارتباط با این که چگونه بیوماس گیاه وپتانسیل عملکرد آن افزایش می یابد،کار چندانی انجام نشده است.فرای(1983)افزایش بیوماس وپتانسیل عملکرد در نسلهای پیشرفته حاصل از هیبریداسیون با دامنه وسیع را دریولاف،جو،سورگوم وارزن گزارش کرده است.آیا استفاده از این روش در نخودنیز می تواند موفقیت آمیز باشد؟
6-برخی نتایج اولیه کشت بافت وسلول،امتزاج پروتوپلاسم ومهندسی ژنتیک ،گزارش شده است(گامبورگ1974،باجاج1980،خان وقوش1983).
لازم است با استفاده از این تکنیک ها وهمچنین کشت بساک در نخودمورد بررسی قرار گبرد.
7-یک زمینه تحقیقاتی سودمند،ایجاد ارقام حساس ------- ورودی می باشد،برای مثال ارقام حساس به آبیاری و کودفسفره،چنین ارقامی می باید عملکرد بالایی داشته باشند.
8-ساکسینا(مذاکرات شخصی)در ایکاردا مشاهده کرده است که تثبیت ازت در کشت زمستانه 85کیلوگرم در هکتار و درکشت بهاره،45کیلوگرم درهکتار می باشد.این تفاوت درحقیقت،بیانگر عملکرد بالاتر و در نتیجه مقدار بیشتر تثبیت ازت می باشد.اما سوال این است که آیا می توان ارقام نخود جدیدی را ایجاد کرد که درتثبیت ازت راندمان بیشتری داشته باشند؟
9-نخود درخاکهای شور رشد خیلی ضعیفی دارد وحتی ممکن است رشد نکند،در عین حال به نظر می رسدکه بعضی لاینها متحمل به شوری هستند،در این موردلازم است بررسی های بیشتری انجام شود.
10-در اغلب کشورهای درحال توسعه،کمبودهای مشخصی وجود دارد،از جمله می توان به فقدان آموزش صحیح،نبودن متخصص با تجربه اصلاح نخود، فقدان ناحیه أی که بتوان از آن برای تکثیر مواد اصلاحی در خارج از فصل استفاده کرد،فقدان تسهیلاتی مانند کامپیوترووسایل کشت وخرمن کوبی که اسماً وجود دارند،ولی کم هستند ویا کارایی صحیحی ندارند،اشاره کرد.چنانچه پیشرفتهای سریعی مورد انتظار است،این کمبودها باید رفع شود.
نتیجه گیری برنامه سازمان یافته اصلاح نخود از حدود سال 1905در هندوستان شروع شد و پس از آن درکشورهای دیگر آغاز گردید.درسالهای اولیه تکنیک اصلی عملیات اصلاحی،انتخاب ازلاینهای معرفی شده یا ژرم پلاس محلی بود.برنامه هیبریداسیون وانتخاب در دهه 1930آغاز شدو درحال حاضر روش اصلی اصلاحی در بسیاری ازکشورهاست.
افزایش عملکرد دانه،هدف اصلی عملیات اصلاحی است.ازدیگر اهداف اصلی برنامه های اصلاحی،می توان به ایجاد مقاومت به بیماریها،اندازه دانه،تولیدتیپ های پابلند و متحمل به خشکی،اشاره کرد.
فعالیتهای اصلاحی از سال1926تا1983در19کشور دنیا منجر به تولید159رقم شده است.تولید ارقام جدید در بسیاری از کشورها،که متوسط عملکرد -------سال گذشته ثابت مانده است،سبب بهبود عملکرد خواهد شد.در نواحی مدیترانه أی با تغییر تاریخ ----- از بهار به اوایل زمستان،افزایش عملکرد خوبی حاصل خواهد شد.
مطالعات نشان داده است که یکی از راه های افزایش عملکرد نخود،افزایش بیومارس وبهبود شاخص برداشت می باشد.با انجام عملیاتی مانند تلاقی های بین گونه ای،تلاقی بین تیپ دسی-کابلی،ایجاد تیپ های پا بلندوارقام حساس به کود وآبیاری،می توان بیوماس گیاه و درنتیجه شاخص برداشت آن را افزایش داد.
پیشرفتهای خوبی در امر اصلاح برای مقاومت به یک عامل بیماری به دست آمده است.چنانچه برنامه های اصلاحی برای مقاومت به بیماری منجر به ثبات عملکرد گردد،می بایداولویت عملیات اصلاحی به سمت اصلاح برای مقاومت به چند بیماری و یا نژادهای مختلف یک بیماری متمرکز شود.
ازکلکسیونهای بزرگ ژرم پلاسم که طی چند سال اخیر جمع آوری شده است،می بایددر برنامه های اصلاحی نخود بهره برداری شود.ایجاد«نر عقیمی» منجر به افزایش استفاده از ژرم پلاسم خارجی خواهد شد.همچنین،تغییرات در سیتم های اصلاحی مختلف واستفاده از روشهای گزینشی خاص برای شرایط مشخص،کارایی محققین اصلاح نخود را افزایش خواهد داد.با توجه به اهمیت گیاه نخود،حمایتهای ملی وبین المللی اخیر وپیشرفتهای ایجاد شده در گذشته نه چندان دور،برنامه های اصلاح ژنتیکی نخود امیدوارکننده است.