پنبه مهمترین گیاهی لیفی است.
این گیاه از زمانهای دور در نقاط مختلف دنیا که برای رشد و نمو آن ماسب بوده، کشت میشد.
در کتب گیاهشناسی و کشاورزی به کشت این گیاه در هندوستان اشاره شده و گزارش گردیده که حدود 1500 سال قبل از میلاد در این کشور گیاهی کشت میشده که محصول آن مانند پشم سفید و کیفیت آن به مراتب بهتر از پشم گوسفند بوده است.
 عدهای از گیاهشناسان اصل این گیاه را از آفریقا و برخی نیز از هندوچین دانسته و معتقدند که این گیاه از طریق آفریقا به هندوستان و سپس به چین برده شده و در کشور اخیر آن را به عنوان بک گیاه زینتی کشت مینمودهاند و پس از گذشت سالها موفق شدند از الیاف پنبه پارچه و لباس تهیه نمایند.
قدیمیترین نمونه پارچههای پنبهای در دور Mohenjo dava واقع در دره سند پاکستان غربی به دست آمد که آن را مربوط به 3000 سال قبل از میلاد میدانند.
الیاف پنبه توسط کاروانهای هندی به کناره دریای سرخ برده شده و درختچههای دائمی پنبه در نواحی مدیترانهای به مقدار زیاد وجود داشته است.
 آنچه از مدارک بدست آمده، برمیآید مبداء پنبه به احتمال زیاد از هندوستان بوده و هرودوت نیز در نوشتههایش پنبه را جزء عجایب هندوستان به شمار آورده است.
پنبه توسط اعراب به اروپا برده شد و احتمالاًٌ اولین کشور اروپایی که زراعت پنبه در آنجا شروع گردیده، اسپانیا میباشد، زیرا نام فعلی پنبه در این کشور با نام عربی آن مطابقت کامل دارد و از طریق اسپانیا به مکزیک برده شد.
 پنبه پس از ورود به اروپا در کشورهای مختلف این قاره که دارای شرایط مناسب برای کشت آن بودهاند، زراعت آن رواج یافته و با استفاده از الیاف آن از قرن 15تا17 صنعت نساجی در بریتانیا متداول و از قرن 18 نیز کشت و صنعت آن در آمریکا شروع شد.
در حال حاضر انواع وحشی پنبه در مناطق گرمسیری برخی از کشورهای جهان نیز وجود دارد.
 اسم پنبه از کلمه عربی «القعلن» گرفته شده که در زبانهای مختلف تقریباً مشابه و به شرح زیر بوده است: 
 آمریکا و انگلستان (کشورهای انگلیسی زبان) Cotton 
 
 اسپانیا Algodon 
 ایتالیا Cottone 
 فرانسه و بلژیک Coton 
 مکزیک Elalgodon 
 هلند Katoon 
 هندوستان Kapas 
 در زبان یونانی و لاتین، نامهای Karbasus, Karpasos از ریشه سانسکریت «کارپاسا و کارباسا» که در ایران نیز کرباس نام دارد، مشتق گردیده است.
در کشور آلمان این گیاه Baumwoll (درخت پشم) نامیده میشود.
 کلمه قوزه که که اصطلاح میوه یا کپسول پنبه میباشد و در زبانهای فارسی، افغانی، ترکی و عربی با کمی تفاوت همنام هستند، از Gossypium اقتباس گردیده است.
 آبیاری پنبه 
 پنبه محصولی است که به آب نیاز کامل داشته و آبیاری به موقع و مرتب در عملکرد آن اثر فراوان دارد.
 این محصول در اغلب نقاط ایران احتیاج به آبیاری دارد.
زیرا غیر از مازندران و گرگان، در سایر مناطق کشور ما میزان بارندگی سالیانه کفاف احتیاجات این محصول را از نظر آب نمیدهد.
 در ناحیه پنبهخیز شمال بخصوص گرگان و دشت گرچه ممکن است میزان بارندگی سالیانه از نظر مقدار ریزش مناسب به نظر برسد.
 با وجود این چون همه ساله این باران در فصول مساعد نمیبارد، نمیتوان در کشت پنبه فقط به بارندگی اکتفا نمود.
تنها زراعینی موفق میگردند که آب برای زراعت پنبه در اختیار داشته باشند و در فصل تابستان چنانچه باران نبارد، به آبیاری مزرعه خود اقدام کنند.
 در مازندران نیز گاهی در تابستان به آبیاری نیاز پیدا میشود، ولی غالباً در این منطقه نزولات آسمانی کفاف احتیاجات پنبه را میدهد و بدون احتیاج به آبیاری پنبه را بطور دیم زراعت میکنند.
 در سایر نقاط کشور پنبه از ابتدای کاشت و در تمام دوره رویش باید آبیاری گردد و برای بدست آوردن حداکثر محصول در آبیاری آن دقت زیاد لازم است.
 
 
 در هر ناحیه با درنظر گرفتن شرایط آب و هوایی، جنس خاک و میزان بارندگی، آبیاری پنبه عملی میگردد و هر زارع باید بر حسب مقدار آبی که در مواقع حساس تابستان در اختیار دارد، سطح کشتی برای پنبهکاری در نظر گیرد تا دچار خسارت و زیان نگردد.
 استفاده صحیح از آب در مناطقی که آبیاری صورت میگیرد، مهمترین و دقیقترین قسمت در زراعت پنبه بوده و مسئله آبیاری در طرز کاشت، تهیه زمین و سایر عملیات زراعی نیز تاثیر مینماید.
واضح است که برداشت محصول پنبه از یک هکتار در شرایط آبیاری و دیم از نظر میزان مخارج متفاوت بوده و زراعتی که آبیاری میگردد، پرخرجتر خواهد بود، زیرا علاوه بر قیمت آب، تسطیح زمین، مرزبندی، ایجاد جویهای آبیاری و بالاخره مرز کارگرانی که آبیاری مینماید، بر مخارج زراعت میافزاید، ولی به طور کلی در زراعتی که آبیاری میگردد، مقدار عملکرد بیشتر بوده و جبران مخارج را خواهد کرد.
 طبق محاسباتی که صورت گرفته، در شرایط معمولی و با طرز مرسوم، آبیاری در ایران در نقاط مختلف بطور متوسط حداکثر 40% از مقدار آب آبیاری به مصرف گیاه رسیده و بقیه یعنی 60% تلف میگردد.
و بدین ترتیب راندمان آبیاری پایین است.
این مقدار آب در اثر تبخیر سطحی و نفوذ در زمین، جویهای آبیاری و غیره از دست میرود.
 در کشورهای مترقی مانند آمریکا توانستهاند با اجرای روشهای صحیح آبیاری تا میزان 75% از مقدار آب مصرفی استفاده برده و بدین ترتیب 25% از آب ناگزیر هدر میرود.
با توجه به ارزش و کمبود آب در ایران، سیستم صحیح آبیاری و بالابردن راندمان آن بسیار ضروری و لازم به نظر میرسد.
 روابط آب با خاک و گیاه 
 قبل از تشریح آبیاری پنبه، دانستن مطالبی در مورد چگونگی استفاده گیاه از آب و اینکه به چه طریق آب در زمین ذخیره شده و به مصرف گیاه میرسد، مفید بوده و مسائل آبیاری را روشنتر میسازد.
 خاک تودهای متخلخل است، باین جهت نسبت به هوا و آب قابل نفوذ بوده و فضای خالی بین زراعت آن بوسیله این دو اشغال میگردد.
همینکه زمین آبیاری گردید، هرطبقه از خاک مقداری آب در بین ذرات خود نگه داشته و چنانچه بیش از ظرفیت نگهداری به این طبقات آب برسد، این آب به قسمتهای پایینتر نفوذ کرده و بدین ترتیب هرچه بیشتر آب به زمین داده شود، عمق بیشتری از خاک مرطوب میگردد.
 هیچوقت نمیتوان بیش از ظرفیت نگهدرای آب در خاک ذخیره نمود، ولی میتوان با دادن آب زیاد خاک را در عمق بیشتری تا حد ظرفیت نگهداری، مرطوب ساخت.
ظرفیت نگهداری آب از درصد اشباع خاک کمتر است.
درصد اشباع خاک عبارت است از تعداد آبی که لازم است تا 100گرم خاک را به حالت اشباع درآورد و این مقدار آب در خاکهای مختلف متفاوت میباشد.
بنابراین میتوان با اندازهگیری این عامل نوع خاک را تعیین نمود.
در خاکهایی که درصد اشباع از 20% کمتر باشد، خاک سبک محسوب میشود و چنانچه 30-45% باشد، خاک متوسط و از 45-60% خاک نسبتاً سنگین محسوب میشود.
چگونگی گسترش ریشه در پنبه چون بوته پنبه فقط آب را از ناحیه گسترش ریشه جذب میکند، باین جهت دانستن طرز گسترش ریشه و عمقی که در خاک نفوذ مینماید، در آبیاری اهمیت دارد.
پس از آنکه بذر پنبه جوانه زد، ریشهها شروع به نمو مینمایند، ابتدا ریشه عمومی ظاهر شده و با چند ریشه فرعی در زمین نفوذ میکند.
به تدریج که بوته بزرگ میشود، ریشه اصلی طویل شده و ریشههای فرعی نیز در خاک گسترش مییابند و تا کاملشدن بوته معمولاً تا عمق 100-150سانتیمتری در داخل زمین گسترده میشوند.
میزان آب مورد احتیاج پنبه مقدار کل آبی که در زراعت پنبه مورد احتیاج است، عبارت از مقداریست که بوسیله بوتهها مصرف میشود، به اضافه آنچه به طرق مختل از دست میرود.
بنابراین چنانچه آبیاری با متدی انجام شود که راندمان آن بالا باشد، مقدار آب مورد نیاز کمتر خواهد بود.
بطور کلی آبیاری پنبه به جنس خاک، مقدار بارندگی، درجه حرارت محیط، میزان تبخیر و سطح آب زیرزمینی بستگی دارد.
چون این عوامل در نواحی مختلف متفاوت است، به این جهت آبیاری پنبه نیز در هر ناحیه کم و بیش فرق میکند.
سطح آب زیرزمینی اگر از چهار متر بالاتر باشد، در آبیاری پنبه موثر است، وگرنه اثری نخواهد داشت.
مقدار آب مورد نیاز در مراحل مختلف زندگی بوته متفاوت میباشد، بطوریکه در موقع شاخهزدن در هر روز 20-40متر مکعب آب در هکتار بوسیله بوتههای پنبه مصرف میگردد و هنگام گل دادن مقدار مصرفی به 65-115مترمکعب میرسد.
همانطوریکه گفته شد، اگر سطح آب زیرزمینی حداکثر تا 4متری سطح زمین باشد، بوتهها مقداری از آب مورد نیاز خود را از تحتالارض تامین میکنند.
طبق آزمایشاتی که در روسیه گردیده، ثابت شده است که اگر آب زیرزمینی پایینتر از یک متر باشد، گیاه 10-20% از آب مورد نیاز خود را از زمین اخذ مینماید و چنانچه آب تحتالارض در فاصله یکمتری از سطح زمین باشد، 40% آب مورد نیاز بوتهها از آن تامین میشود.
در این صورت تعداد آبیاری فقط دو مرتبه و در موقع گلدادن بوتهها خواهد بود و هرگاه سطح آب از یک متر بالاتر باشد، 60% از آب مصرفی بوتهها از این طریق گرفته میشود.
(2) عملکرد الیاف پنبه رابطه زیادی با کل مصرف آب دارد.
اطلاعات حاصل از آبیاری در تمام فصل نشان میدهد که حداکثر الیاف زمانی حاصل میشود که مقدار آب مصرفی برابر با 68 سانتیمتر میباشد.
(1) نتایج مربوط به پنبه دیم یا شرایط آبیاری تکمیلی تا حدودی با نتایج پنبه فاریاب متفاوت است.
عملکرد الیاف با کل آب رابطه خطی دارد.
با مصرف 20 سانتیمتر آب عملکردی حدود 400 کیوگرم الیاف در هکتار بدست میآید.
ماهیت خطی بودن رابطه بین عملکرد مصرف کل آب چنین احتمال را برای موثرترین مصرف آب از تمام منابع تضمین میکند.
به نظر میرسد مهمترین آنها به قرار زیر باشد: کاهش تبخیر خاک افزایش ذخیره آب خاک به حداکثر رساندن شاخص برداشت بهبود کارایی فتوسنتزی که در نتیه افزایش شیب منحنی را باعث میشود.
(1) دفعات و مواقع آبیاری بطور کلی آبیاری پنبه چهار مرحله مشخص دارد: آبیاری قبل از کاشت آبیاری از موقع کاشت تا هنگام گلدادن آبیاری در دوره گلدادن و رشد قوزهها آبیاری در دوره بازشدن قوزهها (2) آبیاری قبل از کاشت قبل از کشت پنبه بایستی اراضی پنبهکاری را کاملاً سیراب نمود، معمولاً در نقاطی که باران میبارد، زمین به اندازه کافی و تا عمق مناسب مرطوب خواهد بود، در این صورت احتیاج به آبیاری نیست.
چنانچه در نقطهای بارانهای زمستانی کم باشد، باید زمینی را که برای کشت پنبه درنظر گرفتهاند، آبیاری نمایند.
در نقاطی که تابستان آب به اندازه کافی در اختیار باشد، این آبیاری سبک بوده و باید به اندازهای باشد که پنبه تا آبیاری بتواند مقاومت نماید، اما در جاهایی که آب تابستانه کم است، این آبیاری سنگین و لازم است زمین را تا عمق 150-180سانتیمتری مرطوب نمایند.
آبیاری قبل از کاشت به بوتههای جوان اجازه میدهد که ریشه خود را توسعه داده و در مراحل اولیه زندگی هرچه بیشتر رشد نمایند، به علاوه در تابستان که بوتهها به آب زیاد احتیاج دارند، ذخیره آبی در اعماق زمین برای آنها موجود میباشد.
در بعضی نقاط در فصل زمستان بعد از شخم پاییز، شیارهایی در زمین ایجاد مینمایند تا آب باران در آن نفوذ کرده و از تبخیر و جاری شدن آن جلوگیری گردد و بدین طریق مقدار قابل توجهی آب باران در زمین ذخیره میشود.
چنانچه مقدار بارندگی در زمستان زیاد باشد، ممکن است از آبیاری قبل از کشت صرفنظر نمود.
(2) آبیاری از موقع کشت تا هنگام گل دادن گرچه آبیاری به موقع در تمام مراحل رشد پنبه لازم است، ولی آبیاری اول اهمیت زیاد داشته و باید کمال دقت و مراقبت در آن بکار رود.
طبق آزمایشاتی که به عمل آمده، بوتههایی که قبل از گلکردن رشد سریع و کافی داشته باشند، محصولشان از بوتههایی که بیآبی کشیدهاند، زیادتر است.
به علاوه بوتههایی که در ابتدای زندگی خشکی ندیدهاند، زودرستر شده و مقدار برداشت آنها در حین اول زیادتر بوده است.
عدهای معتقدند که اگر در اوایل کشت به بوته پنبه تشنگی داده شود، ریشه این گیاه در اعماق فرو رفته و میتواند رطوبت را از قسمتهای عمقیتر در مواقع کمآبی تابستان بگیرد، از طرفی چون رشد نبات کمتر است، در فصل تابستان نقصان یافته و احتیاج کمتری به آبیاری دارد.
آزمایشاتی که در آمریکا و روسیه به عمل آمده، موید این عقیده نبوده و همیشه حداکثر عملکرد از مزرعهای بدست آمده که بوتههایش در اول فصل تشنگی ندیده و رشدشان سریع بوده است.
در زمینهای سنگین آبیاری اول دیرتر صورت گرفته و یک ماه پس از کاشت بذر انجام میشود، ولی در خاکهای شنی و سبک این آبیاری باید زودتر انجام گیرد.
در هرحال باید آبیاری آنقدر به تاخیر افتد تا بوتهها بپلاسند و این موضوع در تمام مراحل آبیاری باید رعایت گردد.
آبیاری اول که در غالب نقاط ایران شکرآب نامیده