چکیده 
 زمان ما زمان پایبندی حقایق و عینیت ها ی سفت و سختی است که تخیل را بی قدر و مقدار کرده است .
اغلب هنر و تخیل به جای غذای مقوی و ناب زندگی منجمد کننده زندگی به حساب می آید در صورتی که می شود هنر و تخیل منجمد کننده نباشد بلکه سرچشمه ی تجربه های ارزشمند انسان به حساب آید و از آنجایی که خواندن و نوشتن پایه و اساس یادگیری می باشد و در جوهر آن هنر و تخیل نهفته است و اگر قرار است که کودکان به مفهوم کامل با سواد شوند ، باید بین تجربه ی تخیلی و هنری هر کودک و برنامه کار ( فعالیتهای گفتاری و نوشتاری ) ارتباط تنگاتنگی بوجود آورد تا این دو به هم گره بخورند و ارائه برنامه هایی برای نوشتن در سال اول دبستان و قبل از آن یکی از راههای ترکیب این عناصر حیاتی است که سبب ارتقاء و پیشرفت کودکان می شود در متن مقاله نیز سعی کرده ام با بهره گیری از شیوه های جذاب و کارآمد و منطبق بر تخیل زیبای کودکان رهنمودهایی را تحت عنوان شیوه ی گام به گام برای آمادگی نوشتن بچه ها ارائه نمایم .
 والسلام - سید محمد حسین دقیق 
 
 
 
 
 
 
 
 
 نگاهی به تحقیقات صورت گرفته پیرامون آمادگی برای نوشتن 
 در سال ها ی اخیر نوشتن کودکان ، به ویژه نوشتن کودکان خرد سال ، مرکز نوجه قابل ملاحظه ای بوده است .
( شیکن دانز 1986 ) « توصیه های این تحقیقات پیرامون نوشتن روشن است ولی فقط درصد ناچیزی از کودکستان ها و کلاس های سال اول دبستان برنامه های را برای نوشتن به کار بسته اند .
پاره ای از دلائل که چرا چنین است به شرح زیرند : 
 1- بسیاری از تحقیقات و نظریه ها در تضاد مستقیم با سنت ها ، برنامه های کار ، اسلوب ها و مواد مورد استفاده هستند .
 2- بیشتر مربی ها آمادگی کافی برای آغاز یک برنامه برای آموزش نوشتن به کودکان 5-6 ساله را ندارند بنابراین احساس سر خوردگی می کنند و خطر شکست را زیاد می پندارند .
 3- بسیاری از مربی ها و والدین گمان می کنند که چون خردسالان نمی توانند بنویسند ، پس اصلا ننویسند .
 4- اغلب حمایت های اداری و اجتماعی برا ی آمادگی برای نوشتن کافی نیست .
 آیا برنامه های آمادگی برای نوشتن یک ضرورت است 
 بنظر بنده کلمات موجب شگفتی خردسالان می شوند اگر نسبت به این مسأله شک دارید کافی است که شعف یک طفل را هنگامیکه (( بای بای )) را کشف می کند در نظر بگیرید یا یک کودک نوپا که قدرت کلمه (( نه )) را سبک سنگین می کند مشاهده کنید .
 دونالد گریوز ( 1983 ) یکی از صاحب نظران پیشرو در زمینه تعلیمات مؤثر برای نوشتن معتقد است که : 
 (( بچه ها می خواهند بنویسند ...
آنها می خواهند همان روز اول که به مدرسه می روند بنویسند و این استثتاء نیست زیرا قبل ازاینکه به مدرسه بروند با گچ و مداد شمعی و قلم و خودکار ، دیوارها ، پیاده روها و روزنامه ها را علامت زده و خط خطی کرده اند این علامت ها معنایش این است که من هستم .)) 
 اما برخورد با آموزش نوشتن در بیشتر مدارس به این صورت است که می گویند نه نو نیستی ما اشتیاق کودکان را برای نشان دادن آنچه که می دانند در نظر نمی گیریم و سپس می گوییم ( آنها نمی خواهند بنویسند ) پس ما چگونه می توانیم در آنها انگیزه ایجاد کنیم .
 چگونه می توان در کودکان آمادگی لازم برای نوشتن را ایجاد کرد 
 زمانی که در منزل سر گرم مطالعه کتاب بودم سعی می کردم به جای خلوت و دنجی پناه ببرم که فرزند خردسالم به من دسترسی نداشته باشد چون هر موقع که مرا سرگرم خواندن و نوشتن می دید سریعاً کناب را از دستم می گرفت و چنان به خط های کتاب خیره نگاه می کرد و متفکرانه آنرا و رانداز مینمود و آنرا ورق می زد که انگار او خود نویسنده کتاب است و یا زمانی که مشغول نوشتن بودم مداد یا خودکار را از دستم می گرفت و شروع به کشیدن خط های کج و معوج میکرد که فکر کنم به نظر خودش نویسنده ای توانا و زبر دست است .
 همه اینها حاکی از این امر مهم است که کودکان حتی در سنین خردسالی یک میل ذاتی برا ی خواندن و نوشتن دارند .
و ما باید از این علاقه وافر آنها بهره بگیریم .
 × چه دلایلی برا ی آمادگی برای نوشتن بچه ها وجود دارد ؟
 به نظر من سه دلیل مهم برای تشویق کودکان و تلاش آنان برای نوشتن وجود دارد که این دلایل زمینه های لازم را برا ی آمادگی بچه ها جهت نوشتن فراهم می نماید ، که عبارتند از : 
 1- شناخت بهتر شاگردان 
 زمانی که بچه ها کنابی را از دست پدر خود میگیرند و در گوشه ای نشسته و متفکرانه آن را ورق میزنند و یا دفتز خواهر بزرگتر خود را از پیش روی او برداشته و یا دور از چشمان او از داخل کیفش بر میدارد و شروع به خط خطی کردن آن می نماید .
 در حقیقت می خواهد به نوعی ابراز عقیده نماید ، که اگر هر روز مدتی از وقت خود را در اختیار بچه ها قرار داده و اجازه بدهیم آنان حرف بزنند و یا نقاشی کنند و یا بهتر بگویم دفتر مشق خود را بیاورند .
در حضور پدر و یا مادر با کشیدن خط های کج و معوج نشان دهند که دارند مشق می نویسند .
در خواهیم یافت که بنوعی نگرانی ها و علایق و نظرهایشان در کارشان متجلی می شود اگر کودک سال اول دبستان یک نقاشی برای معلم خود می کشد نقاشی او بی شباهت به حرف های او در زمین بازی با دوستانش نیست که می گوید ببینید خانم معلم به من نگاه کنید من این کار را بلدم شما هم بلدید ؟
بچه ها هنگام بازی در حیاط مدرسه ، به دنبال جلب توجه و تأیید از طریق نمایش تواناییهای خود هستند .
پس باید از سوی مربی تأیید شوند و مورد تشویق قرا ر گیرند .
برای درک بهتر مطلب و اهمیت موضوع مطالب زیر را که یک مربی کودکستان که برنامه هایی برای آمادگی نوشتن بچه ها داشته است را ارائه می نمایم .
(( در یک کلاس شلوغ تنها برنامه ی نوشتن باعث می شود که من با تک تک بچه ها کار کنم ، نگاه کردن به آنها به من اجازه داد که یک یک کودکان را بشناسم .
هنگام نوشتن ، هنگام شریک شدن ، هنگام قصه گفتن ، بچه ها من را به عنوان شخصی که به کتاب و نوشتن و خواندن آنها عشق می ورزد شناختند )).
پس همانطور که در ابتدای این مبحث اشاره نمودم والدین و مربیان و معلمین سال های اول تأثیر مهمی در آمادگی برای نوشتن بچه ها دارند .
با مطالعه و مشاهده خردسالان معلوم می شود که زمانی که بزرگترها به نوعی اعمالی را در ارتباط با نوشتن و یا خواندن انجام میدهند مانند خواندن یک برنامه و یا نوشتن فهرست تهیه مواد غذایی لازم برای خانه خود به نوعی برای تلاش اولیه ی کودکان برای نوشتن ایجاد انگیزه کرده اند و از این انگیزه قوی میتوا ن استفاده نمود .
و با جهت دهی به نقش الگویی والدین و مربیان و معلمین سال اول دبستان برنامه هایی را در دستور کار قرار داد .
اما لازم است که بزرگترها ( والدین – مربیان – معلمین سال اول ) برای فعالیتهایی که بچه ها از خود برای نوشتن و یا خواندن بروز می دهند .
اهمیت بیشتری قائل شوند در واقع در آن خط خطی کردن دیوار و یا نامه های من در آوردی که برای دوست و یا عمه و خاله و دایی خود مینویسد ، آنقدر برای نوشتن اساسی هستند که باید رفتارهای آنان توجه کرد و اگر می خواهید بدانید تا چه حد به این فعالیتها توجه نشان می دهید بهتر است از خودتان سؤال کنید .
هر یک از شاگردان خود را تا چه اندازه می شناسم ؟
آیا کلاس من محیطی برای آموزش خواندن و نوشتن ایجاد کرده است ؟
آیا الگو و یا نمونه رفتارهای شخص با سوادی را که مایل هستم در خردسالان ببینم بوجود آورده ام ؟
ایجاد و افزایش انگیزه در شاگردان به منظور آمادگی برای نوشتن مهمترین عامل در ایجاد انگیزه برای نوشتن : ارائه تکالیف می باشد که این تکالیف از سطوحی ساده شروع و به سطوح بالاتر و پیچیده تر ختم می گردد.
مثلاً در امر آموزش نوشتن زبان فارسی از زیر نویس لوحه ها که با تقلید از نمونه از بالا به پایین و از پایین به بالا و .......
شروع می شود .
اما نکته ای قابل تأمل در ارانه تمرینات به منظور آمادگی برای نوشتن این است که اگر تکلیف گیج کننده و تکراری و کسل کننده باشد حتی پاره ای از بهترین شاگردان آنها را خوب انجام نمی دهند .
زیرا می خواهند زودتر خودشان را از شر آن راحت کنند که در این میان بی میلی ، خستگی زود رس و انجام سرسری تکالیف نیز مزید بر علت می گردد .
اما اگر تکلیف جالب ، مناسب و تحریک کننده باشد اکثر کودکان سعی میکنند آنرا انجام دهند و حتی در خیلی از موارد خواستار ارائه تکالیف بیشتر از سوی معلم می باشند .
تکالیف نامرتب و بد خط کودکان چیزی که آموزگاران اغلب درباره اش گله و شکایت دارند ، شاید روشی باشد که کودک برای گفتن این مطلب بر میگزیند از انجام تکالیف های زیاد خسته شده ام .
ولی سعی می کنم کاری را که از من خواسته اید دهم .
یکی دیگر از عواملی که باعث ایجاد انگیزه و آمادگی برای نوشتن در شاگردان می گردد این است که مربی باید فرصتی را فراهم آورد که بچه ها پی به این امر ببرند که تا چه حد با سواد شده اند .
بدین منظور سعی کنید در پایان هفته خودتان را عادت دهید که تمام تکالیفی را که برای نوشتن کودکان ارائه داده اید مرور کنید و از خود بپرسید چه مقدار فرصت برای کودکان بوجود آورده اید که به اظهار نظر در بره خودشان بپردازند .
آیا اکثر کودکان کار خود را تمام می کنند ؟
کیفیت کار آنها چگونه بوده است ؟
ایجاد و افزایش انگیزه در معلمین بسیاری از معلمین و حتی خود من که چندین سال در کلاس اول استغال به تدریس داشته ام تصحیح و رسیدگی به انبوهی از تکالیف خصوصاً در کلاسی که دارای 30و یا تعداد بیشتر شاگرد باشد را کاری بیهوده و غیر از زحمت زیاد کشیدن چیز دیگری ندانیم و اعتقاد داریم که این تکلیف ها چیز فوق العاده ای ندارند صرفاً رونویسی از زیر نویس لوحه ها و یا متن کتاب بخوانیم می باشند و یا نوشتن یک بند کتاب بخوانیم و نوشتن آن درکتاب بنویسیم می باشد .
اما وقتی به کارهای اصلی نوشتاری کودکان چه در نوشتن تقلیدی از کلمات و جملات و چه جمله نویسی با کلمات داده شده و یا نقاشی و یا ...
را نگاه می کنیم یک نکته مهم و اساسی را درمی یابیم و می فهمیم که قضیه بر عکس است مثلاٌٌ اولین چیزی که در مورد نقاشی یک خردسال توجه شما را جلب می کند این است که هیچ کس بجز خود کودک نمی توانسته آن را خلق کند و یا هیچکس بجز خود کودک نمی توانسته آنگونه که نوشته است بنویسد.
و اگر برنامه معلم این باشد که یک برنامه ی غیر قابل انعطاف را به کودکان در امر آمادگی برای نوشتن تحمیل کنند درست همان چیزهایی را فدا نموده و همان زیر بناهایی را خراب نموده است که خیلی از ماها به خاطر آن جذب آموزش و پرورش و خصوصاً جذب آموزش بچه ها در دوره ی ابتدایی شده ایم که میخواستیم نقش مهم و مؤثری در پیشبرد رشد کودکان داشته باشیم .
و در آخر باز همان سؤالاتیکه در مراحل قبل مطرح کردیم در این مرحله از خود بنماییم .
آیا از مرور کار و تکلیف کودکان لذت می برم ؟
چگونه می توانم خودم را از شر کارهای حجیم راحت کنم و به دنیای زیبای کودکان باز گردانم و با آنها در تماس باشم ؟
و اما رهنمود هایی برای آمادگی نوشتن تحت عنوان آموزش نوشتن گام به گام به بچه ها در سال اول