اعتیاد ، علل ، درمان و پیشگیری 
 خلاصه 
 اعتیاد از مسائل اساسی انسان امروزی است .
در DSM- IV منظور از اختلالات مرتبط با مواد 
 دامنه ای از مشکلات مربوط به سوء استفاده از موادی مانند الکل ، هروئین و غیره است که تغییراتی را در تفکر ،احساس و رفتار فرد بوجود می آورد .
سوء استفاده از مواد معمولاً مشکلات اجتماعی ،شغلی ، خانوادگی و جسمانی را باعث می گردد .
مواد از طریق تعامل با انتقال 
 دهنده های عصبی در انجام فعالیتهای به هنجار مغزاختلال ایجاد می کنند .
همچنین مواد مراکز پاداش مغز را تحت تأثیر قرار می دهند .
در مورد سبب شناسی اعتیاد عواملی مانند درهم ریختگی اجتماعی ، فشار همسالان ، خانوادگی ، ژنتیکی ،مشکلات هیجانی و روانی در نظریه ها و تحقیقات مطرح شده است .
برای کنترل اعتیاد راهبردهای قانونی ، راهبردهای تربیتی و راهبردهای درمانی را می توان عنوان کرد.
 
 اعتیاد یکی از مشکلات اساسی جوامع امروزی است .
کشور ما بدلیل شرایط خاص جغرافیائی ، سیاسی ،اجتماعی ،فرهنگی شرایط مستعدی را برای روی آوردن جوانان 
 به اعتیاد داراست .
برهمین اساس یکی از تلاشهای مسئولین نظام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مبارزه جدی با مواد مخدر بوده است .
هرچند که در ابتدا مبارزه با این مشکل اساسی به صورت برخورد قانونی بوده است ، اما بدلیل ناکار آمد بودن این روشهای قانونی در سالهای اخیر توجه به سوی درمان و پیشگیری از اعتیاد از طریق شناخت عوامل بوجود آورنده و استفاده از روشهای علمی معطوف شده است.
در جدیدتربن تقسیم بندی اختلاف روانی DSM- IV از اختلالات مرتبط با مواد نام برده شده است .
منظور از اختلالات مرتبط با مواد1 دامنه ای از مشکلات مرتبط با استفاده و سوء استفاده از داروهای مانند الکل ، کوکائین ، هروئین و دیگر موادی است که افراد برای تغییر در نحوه تفکر ، احساس و رفتار خود، استفاده می کنند.
این مشکلات هزینه های فوق العاده انسانی ، مادی و اقتصادی دارند( دوراندو بارلو، 1997)2 در تعریف سوء استفاده از مواد دوراند و بارلو 1997 چنین عنوان کردند الگویی از استفاده از مواد روان گردان که منجر 
 به آشفتگی یا ضایعه مهمی در نقش های اجتماعی و شغلی و موقعیتهای حساس گردد.
 بر اساس مطالعه مؤسسه تحقیق اجتماعی 3( ISR ) در آمریکا استفاده از مواد در دهه 70 
 و اوایل دهه 80 در آمریکا افزایش چشمگیری داشته است اما از سال 1993 کاهش در استفاده از مواد را نشان می دهد.
( به نقل از سیگل و سنا، 1997)4 همچنین بر اساس گزارش دپارتمان خدمات سلامتی و انسانی آمریکا5 درسال 1995 در بین سالهای 1979تا 1994 استفاده از داروهای غیر قانونی از 7/13% در کل جمعیت به 8/5% در سال 1994 رسیده است ( به نقل از دوراند و بارلو، 1997 ) چنین آماری حکایت از روشهای پیشگیرانه مؤثری در طول این دوره دارد.
 در گذر از تاریخ اعتیاد سه دیدگاه در مورد اعتیاد وجود دارد، اعتیاد به عنوان یک عمل غیر اخلاقی6 ، بر اساس این دیدگاه اعتیاد به مواد بدلیل اثراتی که از خود به جا 
 می گذارند عملی غیر اخلاقی است و گناه محسوب می شود.
محققین در این دیدگاه اعتیاد را یک عمل ارادی تلقی می کردندکه فرد بایستی از آن اجتناب کند .
در دیدگاه دوم اعتیاد به عنوان یک بیماری7 تلقی می شود.
بر اساس این دیدگاه که بیشتر جنبه پزشکی دارد فرد بدلیل شرایط بیولوژیکی خود مانند زمینه های ژنتیکی آمادگی برای اعتیاد را دارد ، و بنابراین اعتیاد خارج از اراده فرد است.
اما بر اساس دیدگاه سوم اعتیاد یک رفتار غیر انطباقی8 است .
بنابراین همانطوریکه رفتارهای دیگر آموخته می شوند، رفتارهای اعتیادی نیز آموخته می شوند .
بنابراین شرایط محیطی ، خانوادگی، اجتماعی، 
 و روانی فرد باعث رفتارهای اعتیاد آور می شوند( تومبس9،1994).
 هر چند که در کشور ما دیدگاه عمل غیر اخلاقی در مورد استفاده از الکل وجود دارد و چنین دیدگاهی بدلیل شرایط مذهبی جامعه باعث کاهش چشمگیر استفاده از این ماده شده است اما در مورد سایر مواد چنین دیدگاهی وجود ندارد .
در حال حاضر 
 دیدگاه سوم که می توان آنرا دیدگاه روان شناختی نامید بیشترین توجه را در زمینه ها شناخت عوامل ، درمان و پیشگیری در سراسر جهان به خود معطوف داشته است.
 اثرات اساسی داروها داروها چه اثراتی دارند که باعث وابستگی افراد به آنها می شود .
داروهای روان گردان مختلف دارای اثرات متفاوتی هستند.
اما آنچه که اثرات مختلف این داروها را بوجود می آورد تعاملی است که این داروها با انتقال دهند های عصبی1 بوجود می آورند و ازاین طریق شرایط تبادلات شیمیایی مغزوسیستم عصبی را تغییر می دهند.از نظر روز نهان و سلیگمن 2( 1989 ) سه عامل اثرات و توانایی داروها را در ایجاد تغییرات تحت تاثیر قرار می دهد: محل تجویز دارو، مثلاً داروهای کشیدنی بدلیل اینکه سریع تر به مغز می رسند اثر بیشتری دارند تا داروهای که از طریق دهان خورده می شوند.
توانای دارو در ورود به مغز یا به عبارت دیگر هر چه دارو سریع تر بتواند از سد خونی – مغزی3 عبور کند ، سریع تر هم می تواند عمل کند مثلاً هروئین از مرفین سریع تر از سد خونی - مغزی عبور می کند.
نرخی که یک دارو نا فعال می گردد، طول مدت اثر داروها به نرخ نا فعال شدن دارو بستگی دارد، نرخ نا فعال از طریق نیم زندگی 4محاسبه می شود.یعنی مدت زمان که طول می کشد تا 50 در صد دارو از بدن دفع گردد.
هروئین از داروهایی است که نیم زندگی کمی دارد و به همین دلیل مسمومیت با این دارو سریعتر و علائم ترک شدید تری دارد.
اما داروها چگونه با انتقال دهنده های عصبی تعامل برقرار می کنند .
داروها یا اثرات انتقال دهند ه های عصبی را تسهیل5 ، یا بازداری6 ، و یا اثرات مشابه با انتقال دهنده های عصبی بوجود می آورند.( روز نهان ، سلیگمن، 1989 ، دوراند و بارلو ، 1997، تومبس، 1999) مثلاً در مورد داروی کوکائین شکل (1-1) چگونگی تعامل این دارو و با انتقال دهنده عصبی دوپامین را نشان می دهد.
مرحله (1) مصرف کننده با کشیدن ، ملکولهای کوکائین را وارد ریه های خود می کند.
مرحله (2)کوکائین مانند اکسیژن وارد جریان خون شده و به مغز می رسد.
مرحله (3) ملکولهای کوکائین برروی ً راه عصبی لذّت ً 7در سیستم لیمبیک8 عمل می کنند ، این عمل در محل سیناپس بین نرونها صورت می پذیرد.
مرحله (4) بطور طبیعی در بین این نرونها انتقال دهنده عصبی دو پامین ، پیامها را از سلول پیش سیناپسی به سلول پس سیناپسی منتقل می کند،پس از آزاد سازی دو پامین از سلول پیش سیناپسی، روی گیرنده های موجود در سلول پس سیناپسی قرار می گیرد و باعث ایجاد پتانسیل پس سیناپسی در سلول پس سناپسی میگردد .
اما پس از آن ملکول ها دوباره برای استفاده مجدد به سلول پیش سیناپسی بر می گردند.
مرحله 5 ) ملکولهای کوکائین راه برگشت دو پامین را از طریق مسدود کردن کانالهای سلولهای پیش سیناپسی مسدود می کنند و بنابراین مقدار بیشتری دوپامین در فضای سیناپسی باقی می ماند.
این فرایند باعث تحریک بیشتر و احساس خوشی در فرد می گردد .
( دوراند ، بارلو،1997، گراهام،1990 ) در ارتباط با مواد افیونی1 ( تریاک و مشتقات آن) در سال 1973 کشف شده که در مغز پستاندران گیرنده هایی برای این مواد وجود دارد( روز نهان و سلیمگن ، 1989) .
تحقیقات بعدی نشان داد در مغز موادی وجود دارد شبیه به مواد افیونی ، این مواد که اندروفین ها2 نامیده می شوند دارای انواع مختلفی بوده که از نوع شناخته شده آنها انکفالین هاو فاصله بتا3- اندروفین ها4 هستند این مواد بطور طبیعی در شرایط استرسی برای جلوگیری از درد بدن و هیجان ترشح می شوند .
مواد افیونی به گیرند های اندروفین ها در مغز می چسبند و آنها را اشغال می کنند.
بدین طریق احساس آرامش و خالی از درد بودن ایجاد می کنند.
( روزنهان و سلیگمن،1989) انتقال دهنده های عصبی دیگری نیز که در سیستم مزولمبیک وجود دارند مانند سروتونین5 ، آمفتامین6، گلوتمت7، و گابا8، با داروهای روان گردان در تعامل هستند.
این انتقال دهنده های عصبی در مرکز پاداش9 در سیستم مزولمبیک وجود دارند و احساس لذت و خوشایندی را در ارگانیزم به وجود می آورند ، و باعث می گردند که ارگانیسم در کارها که حافظ زندگی است مانند خوردن و تولید مثل درگیر شود.
( ژولین ، 1998).
بنابراین به نظر می رسد که احساسات خوشایندی که داروها در فرد بوجود می آورند به عنوان یک عامل اعتیاد محسوب می گردد.
چرا افراد از داروها استفاده می کنند در بحث سبب شناسی اعتیاد از عوامل مختلفی صحبت شده است و نظریه های مختلفی نیز در این مورد مطرح است .
سیگل و سنا ، 1997 عوامل گرایش به اعتیاد را به صورت ذیل مطرح کرده اند : درهم ریختگی اجتماعی1، فشار همسالان2، عوامل خانوادگی 3، عوامل ژنتیکی 4 ، مشکلات هیجانی5 ، سندرم مشکل رفتاری6، انتخاب منطقی7.
درهم ریختگی اجتماعی که شامل فقر ، شرایط نامناسب اجتماعی ، احساس درماندگی می گردد .
همچنین احساس بی عدالتی ، بی هویتی ، عزت – نفس پائین ، شرایط اقتصادی ضعیف و زندگی در محل های آلوده به عنوان علل اعتیاد مطرح شده است .
بوم و برونس8(1993) عنوان کردند که 80% افراد بی خانمان افرادی هستند که بیمار روانی ، یا سوء استفاده کننده از مواد و یا دارای سابقه جنائی هستند ( نقل شده از دوین و رایت 9، 1997) تحقیقات نشان می دهد که سوء استفاده از مواد ارتباط نیرومندی با رفتارهای ً بهترین دوستانً فرد خصوصاً هنگامی که نظارت والدین ضعیف و یا وجود نداشته باشد ، دارد( دیشون، کاپالدی، اسپراکلن ولی10،1995) در یک مطالعه توسط مک برید ، جوی ، سیمپسون 11(1991) بر روی 110 آمریکائی مکزیکی ( سن 13- 17 سال) انجام گرفت مشخص گردید که ارتباط با همسالان منحرف قویاً با استفاده از الکل و دارو مرتبط است.
در یک مطالعه توسط رجایی(2000) در مشهد بر روی 474 دانش آموز صورت گرفت مشخص گردید که از بین عوامل خانوادگی ، همسالان، مدرسه، رسانه های گروهی، عامل انحراف همسالان بیشترین همبستگی را با رفتارهای انحرافی دانش آموزان دارد.
در ارتباط با عامل خانواده ، بررسی منابع نشان می دهد که چهار زمینه خانوادگی در شکل گیری رفتارهای انحرافی نقش دارند.
از هم گسیختگی خانوادگی1 ، تضاد خانوادگی2 ، غفلت خانوادگی3، و انحراف خانوادگی4.
با این حال در اکثر موارد این زمینه ها با یکدیگر تعامل برقرار می کنند.
مثلاً در یک خانواده منحرف احتمال تضاد و یا غفلت هم وجود دارد.
( سیگل و سنا،1997، بلک برن،1993) .
در ارتباط با از هم گسیختگی خانوادگی تحقیقات زیادی انجام شده است .
مثلاً فراستنبرگ و سیلتزر5(1986) و هترینگتون6 (1987) عنوان کردند که طلاق خطر مشکلات رفتاری را در کودکان بالا می برد ( به نقل از کاپالدی و پاترسون 7، 1991 ).
در مطالعه ای توسط برودی 8وفورهند9 (1993) که بر روی 80 نوجوان انجام دادند ، عنوان کردند که تضاد بین نوجوان – مادرمی تواند استفاده از الکل را پیش بینی کند ، و طرد- پذیرش از طرف مادر می تواند هم استفاده از دارو و هم گرایش به طرف همسالان منحرف را پیش بینی کند.
در مطالعه ای دیگر توسط تولان10، لوریون11(1988) در یک نمونه 337 نفری بر روی نوجوانان دریافتند که تضادهای خانوادگی نقش مهم تری را در رفتارهای بزهکارانه دارند( نقل شده از هنگلر12،1989) وارن13 و جانسون14 (1989) عنوان کردند نوجوانانی که بوسیله والدین خود مورد غفلت قرار گرفته اند و یا فقدان صمیمیت خانوادگی داشتند احتمال بیشتری داشت که درگیر بزهکاری و خلاف هایی مانند فرار از خانه و مدرسه و استفاده از داروها شود ( به نقل از سیگل و سنا، 1997) علاوه بر این در مطالعات خودـ گزارشی 15از رفتارهای انحرافی(هیرشی16،1969) نیز جوانان روابط کمتر ، تضاد زیاد ، اعتماد کمتر، و صمیمیت پائین را با والدین گزارش کردند.
شواهدی وجود دارد که فرزندان والدین الکلیک احتمال بیشتری دارد که مشکلات روانی اجتماعی مانند سوء استفاده از مواد داشته باشند.
( باررا17، لی18، چسین19، 1993، بنت20، ولین21، ریس22، 1988 ، جانسون23، لئونارد24 و جاکوب25، 1989، میلرو26 یانگ27 ، 1977 ، پارکر28 و هار فورد29 ، 1988 ، شوکیت30 واسونی31،1987 ،واپیل32 ونوبل33، 1991 , ؛ نقل شده از آمود و34 وگریفن35 ، 1997 ) .
مک کورد (1986) دریافت که انحراف والدین هنگامی که با پرخاشگری والدین و تضاد آنها ترکیب می شود ، بیشترین اثر را دارد و هنگامی که پدر برای مادر احترام قائل می شود و به کودک محبت می کند اثر آن نسبتاً کم می شود ( نقل شده از بلک برن ، 1993 ).
در ارتباط با تاثیر