کزاز بیماری است عفونی مشترک بین انسان و دامها که معمولاً بصورت تک تک و پراکنده دیده می شود .
بعلت آلوده بودن وسائل جراحی نیز ممکن است چند تن در بخش جراحی بدان دچار گردند .
این بیماری متأسفانه در کشور عزیز ما زیاد دیده می شود .
کزاز میکروب خاصی است که در انتهای آن اسپور وجود دارد ( سنجاق مانند ) در محیط خارج مقاومت زیادی از خون نشان می دهد و اسپوری تولید می کند که مقاومتش خیلی زیادتر است .
اثرات میکرب بواسطه سم بسیار قوی است که ترشح می کند و از راه لنف ، خون بمراکز عصبی میرود .
با سم میکروب کزاز توانسته اند علائم بیماری را تولید کنند .
میکروب کزاز در خاک ، مدفوع اسب و گاو و آب و گرد و خاک وجود دارد .
مطلب مهم اینکه ابتلاء به کزاز ایمنی کاملی ایجاد نمی کند لذا بهترین وسیله برای جلوگیری از آن واکسیناسیون می باشد .
از سوی دیگر سرم ضد کزاز برای پیشگیری سودمند است ولی برای درمان بویژه پس از بروز نشانه های بیماری ندارد
.
« نشانه های کزاز »
دوران پنهانی متوسط بیماری ۸-۷ روز است هر قدر دوران نهفتگی کوتاهتر باشد عاقبت بیماری خطرناکتر است گاهی در مرحله ی نهائی چرک زخم کم شده و سوزش و انقباض عضلانی ظاهر می شود .
امکان ابتلاء مجدد در غیاب واکسیناسیون وجود دارد و هر اندازه فاصله بین شروع و انقباض عمومی حاصل از سم بیشتر باشد پیش آگهی بهتر است .
اولین نشانه ی کزاز دشواری بلع و کلید شدن دهان است .
بیمار خیلی بزحمت دهان خود را باز می کند عضلاتی که برای جویدن بکار میرود در موقع انقباض دردناک و سفت هستندسپس انقباض در عضلات گردن ، صورت و ستون فقرات و شکم و غیره فرا می رسد
( انقباض عمومی ) انقباض عضلات صورت ، شکل مخصوصی به مبتلا می دهد و مانند این است که بیمار خنده بی نمکی به لب دارد ( خنده شیطان ) در حالت حمله عضلات جونده منقبض شده و بواسطه گرفتاری ماهیچه های ستون فقرات بدن بعقب خم می شود ( نظیر کمان ) یعنی سطح اتکاء تنها پشت سر و پاشنه ها می باشد .
هر گاه انقباض عضلات یک طرف بدن زیاد شود بدن بهمان طرف خم می شود و اگر تمام عضلات بدن بطور یکنواخت دچار شده باشند تمام بدن کشیده و بشکل خبردار در می اید .
در شیرخواران و افراد خیلی پیر کزاز خطرناک است.
انقباض عضلات عمومی بصوت حمله ای ظاهر می شود یعنی در اثر تحریک بیمار با روشنائی و صدا ، تزریق و یا لمس بدن ، جمع شدن عمومی بدن فرا میرسد ، فکها سخت بهم فشرده شده و سایر عضلات نیز سفت می شوند .
انقباض عضلات حنجره و شکم و دیافراگم وعضلات تنفسی باعث خفگی می شود .
اگر انقباض ماهیچه های تنفس طولانی باشد موجب کبودی رنگ می گردد .
حملات انقباضی بیمار را فرسوده و خسته می کند .
کلید شدن دهان سبب تشنگی ، اتلاف شدید انرژی ، عرق ( دفع الکترولیتها ) آسیب ماهیچه ها ( پارگی ) و گرسنگی میشود .
تب در ابتدای بیماری درحدود ۳۸ درجه بوده و بتدریج بالا میرود به ۴۰ و بالاتر میرسد .
نبض سریع نیست تعداد تنفس درخارج از حملات تند است و اگر به ۴۰ بار در دقیقه برسد تقریباً وقوع مرگ حتمی است .
در کزاز تعریق فراوان وجود دارد ، فشار خون پائین و بی خوابی وجود دارد .
گاه بیماری شدت می یابد و بیمار در عرض ۳-۲ روز در حالت سکته قلبی یا خفگی یا وارد شدن مواد غذائی در ششها تلف می شود و یا برعکس در عرض چند هفته انقباض عضلانی تخفیف یافته بهبودی حاصل می گردد .
انواع خیلی سخت و سبک بیماری هم وجود دارد .
فلج یک پا و یا دو پا و فلج صورت و چشم به تنهائی دیده می شود .
اگر فاصله بین اولین علامت کزاز با شروع انقباض عمومی ماهیچه ها کمتر از ۴۸ ساعت باشد بیماری خیلی جدی و بدخیم می باشد .
« پیشگیری »
اسپور کلستریدیوم تتانی از راه خراش کوچک و بزرگ و زخم و شکستگی ها و غیره وارد بدن می شود ، اگر شرایط رشد و افزونی آن فراهم باشد سم ترواش می کند و این سم راهی مراکز عصبی می شود ، بنابراین قبل و بعد از وارد شدن باسیل در بدن می توان پیش گیری لازم را انجام داد .
دادن آنتی بیوتیک ،ضدعفونی کردن و رعایت پاکیزگی زخم نیز از رشد احتمالی و تراوش سم جلوگیری می کند ، باسیل کزاز در بافتهای خراب شده بهتر رشد می کند بنابراین پانسمان و رعایت پاکی زخم وعمل جراحی لازم سودآور می باشد .
انقباض عضلات عمومی بصوت حمله ای ظاهر می شود یعنی در اثر تحریک بیمار با روشنائی و صدا ، تزریق و یا لمس بدن ، جمع شدن عمومی بدن فرا میرسد ، فکها سخت بهم فشرده شده و سایر عضلات نیز سفت می شوند .
تب در ابتدای بیماری درحدود ۳۸ درجه بوده و بتدریج بالا میرود به ۴۰ و بالاتر میرسد .
در کزاز تعریق فراوان وجود دارد ، فشار خون پائین و بی خوابی وجود دارد .
انواع خیلی سخت و سبک بیماری هم وجود دارد .
« پیشگیری » اسپور کلستریدیوم تتانی از راه خراش کوچک و بزرگ و زخم و شکستگی ها و غیره وارد بدن می شود ، اگر شرایط رشد و افزونی آن فراهم باشد سم ترواش می کند و این سم راهی مراکز عصبی می شود ، بنابراین قبل و بعد از وارد شدن باسیل در بدن می توان پیش گیری لازم را انجام داد .
دادن آنتی بیوتیک ،ضدعفونی کردن و رعایت پاکیزگی زخم نیز از رشد احتمالی و تراوش سم جلوگیری می کند ، باسیل کزاز در بافتهای خراب شده بهتر رشد می کند بنابراین پانسمان و رعایت پاکی زخم وعمل جراحی لازم سودآور می باشد .
« واکسیناسیون » تزریق واکسن مؤثرترین روش حفاظت در برابر کزاز است .
کزاز نوزادان با واکسینه کردن مادر در زمان حاملگی قابل پیشگیری است .
پیشگیری پاسیو ایمنی پاسیو می تواند بوسیله آنتی توکسین کزاز ( ایمونوگلوبولین انسانی ) تأمین گردد.
سرم اسبی ممکن است موجب واکنشهای آلرژیک و حتی مرگ در اثر شوک آنافیلاکتیک ((حساسیتی ))شود .
ایمونوگلوبولین کزاز انسانی معمولاً فاقد خطرات ذکر شده بوده و قدرت آن هم بیشتر از نوع آنتی توکسین هترولوگ است وجانشین سرم اسبی شده است .
پیشگیری با آنتی بیوتیکها کلستریدیوم نسبت به پنی سیلین حساس است بنابراین کاربرد آن در زخمهای مشکوک منطقی و گاه ضروری است ولی باید بخاطر داشت که در زخمهای له و خراب شده دارو بمحل زخم نمی رسد ( بسبب اختلال جریان خون ) لذا امکان زنده ماندن و رشد باسیلها وجود دارد .
عملاً در برخی بیماران مشاهده شده است که در زخمهای تمیز شده و عمل شده با وجود کاربرد پنی سیلین جانشینی برای واکسن یا سرم ضدکزاز نمی باشد .
نظافت و جراحی زخم برای از بین بردن محیط غیرهوازی بافت و رشد اسپورها سود بخش است عمل جراحی و تمیز کردن زخم هر چه زودتر صورت بگیرد اثر سودبخش تری خواهد داشت ( رشد باسیل و تولید سم کاهش خواهد یافت ) توجه به این نکته حائز اهمیت است که بهترین وسیله پیشگیری از کزاز واکسیناسیون کلیه افراد درحال تندرستی است .
:درمان گرم و مرطوب کردن اطاق ، فیزیوتراپی قفسه صدری ،خارج کردن تراوشات سینه و حلق ، حرکت دادن بیمار در روی تخت ، مراقبت چشمها ، تغذیه از راه لوله معدی ، تجویز آرام بخش ها ( دیازپام ) بمقدار کافی ، آنتی بیوتیکها و در صورت لزوم باز کردن نای تنفس مصنوعی با دستگاه و مراقبت دقیق و دائمی بیمار که بطور واضح تمام این موارد به توصیه و تحت نظارت پزشک انجام می شود.
کزاز : Tetanus - بیماریزای: کلستریدیوم تتانی اصولا یک ارگانیسم مهاجم نیست و عفونت به طور کاملا موضعی به محل ورود هاگ باکتری (زخم، جراحت، بخیه جراحی، استامپ نافی) محدود است، بلکه بیماری بطور کامل یک توکسمی Toxemia (وجود توکسین یا زهرابه در خون) است.
پس از ورود هاگ کزاز در زخم، در صورت فراهم بودن شرایط (فشار کم اکسیژن و دیگر شرایط ذکر شده در فوق)، هاگ جوانه میزند و اشکال رویشی ایجاد میشود، تکثیر می یابد و در نهایت توکسین ترشح میکند.
تتانواسپاسمین زهرابه عصبی است.
گروه کربوکسیل انتهایی پلیپپتید زنجیره سنگین این توکسین بطور غیر قابل برگشتی به دو مولکول گانگلیوزید سلولهای عصبی متصل میشود و بدین وسیله به درون سلولهای عصبی راه می یابد و با عبور از سیناپسهای عصبی به وسیله سیستم انتقال برگشتی (Retrograde) در آکسون، بعبارت دیگر در خلاف جهت حرکت انگیزههای عصبی، به نخاع و بعد به ساقه مغز میرسد.
سپس توکسین در پایانههای سلولهای مهاری، که شامل نورونهای بینابینی ترشح کنندهی گلایسین Glycine و گاما آمینو بوتیریک اسید یا GABA میباشند، انتشار مییابد.
این دو ماده، عامل تنظیم انقباضات عضلات میباشند.
توکسین باعث تخریب پروتئین سیناپتوبروین میشود که برای ادغام وزیکولهای حاوی واسطههای عصبی با غشای پیش سیناپسی الزامی است.
در نتیجه رها سازی گلایسین و GABA متوقف میشود و نورونهای حرکتی مهار نمیشوند که نتیجهی آن هیپر رفلکسی، اسپاسم عضلانی و فلج اسپاستیک میباشد.
توکسین کزاز علاوه بر گسترش از طریق رشتههای عصبی، توسط خون نیز انتقال مییابد.
در صورتیکه توکسین از راه سلولهای عصبی به نخاع و مغز برسد، علائم در انسان ابتدا از اندامهای تحتانی و در دام از اندامهای خلفی که محل ورود میکروب است شروع شده و به سمت بالا پیشرفت میکند، بدین جهت این کزاز را رو به بالا یا صعودی یا Ascending Tetanus گویند.
و در صورتیکه توکسین از راه خون منتشر شود، زودتر به نخاع و مغز میرسد و علائم از قسمتهای فوقانی بدن در انسان و قدامی بدن در دام آغاز شده و به سوی پایین و خلفی بدن گسترش مییابد، بدین جهت آنرا رو به پایین یا نزولی یا Descending Tetanus گویند.
علائم بیماری: سیر بیماری در انواع حیوانات و حتی در یک گونه حیوان متفاوت است.
در اسب و گاو در حدود 5- 10 روز و در گوسفند 3- 4 روز است.
میزان تلفات به ویژه در اسب حدود 80% است.
در موارد خفیف، بهبودی با کندی صورت میگیرد و در طی هفتهها و ماهها به تدریج سفتی و اسپاسم عضلات از بین میرود.
در کالبدگشایی هیچگونه جراحات ماکروسکوپی و یا میکروسکوپی دیده نمیشود.
بطور کلی میزان وقوع بیماری در حیوانات کوچک، کمتر از انسان و حیوانات بزرگ میباشد ولی در تمام مواردی که علائم با عوارض سختی عضلات همراه هستند، باید به بیماری کزاز مشکوک شد و از روی علائم متداول بیماری و تاریخچه زخمهای جلدی و سابقه تصادفات یا گاز گرفتگیهای چند روز و یا چند هفته اخیر، به تشخیص بیماری اقدام نمود.
تشخیص: تشخیص بیماری بر اساس علائم بالینی و تاریخچه جراحات است و برای تایید نهایی و قطعی کزاز باید کشتهای بیهوازی از بافتهای زخم آلوده، که ممکن است حاوی کلستریدیوم تتانی باشد، تهیه شود.
اثبات جداسازی کلستریدیوم تتانی بر اساس تولید توکسین و خنثی سازی آن با آنتیتوکسین اختصاصی صورت میگیرد.
باکتری را در محیط مایع کشت داده و آنرا از فیلتر عبور میدهند که در این حالت توکسین از فیلتر عبور میکند.
سپس عصاره را به موش تزریق میکنند و اگر توکسین مربوطه باشد علائم بوجود میآید.
تشخیص افتراقی: 1ـ تشحیص افتراقی اول کزاز، مسمومیت با استریکنین (Strychnine Poisoning) است.
مسمومیت با استریکنین در دامها کمتر در شرایط طبیعی اتفاق میافتد و در صورت وقوع اغلب انفرادی نبوده و عدهای در یک زمان دچار میشوند و یا در اثر تجویز زیاده از حد این ماده شیمیایی به عنوان دارو است.
2ـ عفونتهای موضعی دهان و دندان نظیر آبسهی فکی ممکن است با نشانی تریسموس در انسان همراه باشد که در چنین شرایطی علائم با درد شدید همراه است در صورتیکه در تریسموس کزازی درد وجود ندارد.
3ـ کزاز موضعی سر و گردن که تنها به سختی و انقباض عضلات اطراف محدود میباشد، ممکن است با علائم مننژیت اشتباه شود.
در مننژیت مغزی نخاعی، تحریک و ازدیاد حساسیت در برابر صدا و حرکت دیده نمیشود.
در کزاز مشخصات مایع مغزی نخاعی CSF طبیعی میباشد ولی بهتر است در موارد مشکوک برای اخذ مایع نخاعی، پونکسیون مهرههای کمر انجام نشود.
4ـ در مادیانهای شیرده، در نتیجهی کمبود کلسیم در خون نیز ممکن است حالت کزازی ایجاد شود که با تجویز کلسیم به زودی درمان میشود.
تورم تیغههای حساس سم (Laminitis)، به کزاز بیشباهت نیست ولی در آن عارضه، انقباض عضلات دیده نمیشود و پلک سوم نمایان نیست.
5ـ در گاوهای شیری در