معماری بین النهرین:
سرزمین بین النهرین مرکز یکی از کهن ترین تمدن هاست.نخستین تمدن شناخته شده این سرزمین را سومریان تشکیل دادند.معماری سومر در خدمت معابد بوده است و مردم آن کشاورز بودند.آنان طرز مهار کردن سیل را آموختند و شهرهایی با دیوار قطور ایجاد کردند.از آثار معماری سومریان می توان معبد انانا(از سنگ آهک) ، معبد ستون و معبد سفید را نام برد.
از دیگر اقوام این منطقه آکادی ها و بابلیان بودند که در اکثر بناها ویژگی معماری سومر را حفظ کردند.برجسته ترین بخش مجتمع ودر واقع شناخته شده ترین ساختمان در دره بین النهرین زیگورات ها بودند.زیگورات در لغت (زبان)بابلی به معنای سکو یا بنای پله پله ای است که عرض و طول هر طبقه از اشکوبه (طبقه یا سقف) پایین کمتر است.احتمالا هر کدام از طبقات ساختمان زیگورات رنگ مخصوص داشته و بر روی آن درخت کاری یا گل کاری شده بوده است.دروازه ایشتار نیز یکی آثار برجسته ی معماری شهر بابل در دوران جدید است.
آشوریان از دیگر اقوام ساکن در دره ی بین النهرین (بخش شمالی) بودند و بدلیل فراوانی سنگ در منطقه ی آنان،بناهای مستحکم تری از ساختمان های بابل ایجاد می کردند.هنر آشور آمیخته از هنر سومر و بابل بوده است.ارگ ناتمام سارگون یکی از بناهای ساخته شده توسط آشوریان است.
دروازه ایشتار
خاور نزدیک (سومر کشور- شهر و زیگورات،پیکر تراشی،میثاق سازی،وحدت عنصر صوری و طبیعی)
● سومر
قریبا" در اوایل هزاره چهارم بیش از میلاد ، حادثه ای عظیم در بین النهرین به وقوع پیوست و آن مسکون شدن دره های بزرگ رودخانه ها بود .
پس از این حادثه بود که نوشتن ، هنر ، معماری ساختمانی ، و شکلهای جدید سیاسی در بین النهرین و مصر ، اما با تفاوتهای چشمگیری در کارکردشان ، به ظهور می رسند .
هنری فرانکفورت در این باره می نویسد :
کهن ترین اسناد مکتوب بین انهرین ...
شناخت واحدهای بزرگ اقتصادی یعنی اجتماعات کنار معابد را آسانتر کرد .
نخستین اسناد مکتوب مصری ، نوشته هایی بر روی ساختمانهای شاهی یا کنده کاریهای مهر گونه ای برای شناسایی مأموران پادشاه بودند .
نخستین آثار هنری بین انهرین ، غالبا" جنبه مذهبی دارند ؛ در صورتی که در هنر مصری به ستایش از کارهای پادشاهان مربوط می شوند و موضوعات تاریخی را نمایش می دهند .
معماری ساختمانی در بین انهرین شامل معابد و در مصر شامل آرامگاههای پادشاهان می شود .
نخستین جامعه متمدن در بین النهرین به صورت هسته های جداگانه ، چندین شهر مجزا و مستقل حکومتهای مشخص و متکی به خود با سرزمینهای قابل کشت در اطرافشان ، تبلور یافت .
جامعه مصر شکل قلمرو واحد ، یکپارچه ولی روستانشین یک پادشاه مستبد را به خود گرفت .
بدین ترتیب ، نه یک تمدن بلکه دو تمدن در این نقاط به ظهور رسیدند و هریک خصلتهای ویژه ای برای خود داشت .
از آن لحاظه به بعد تاریخ جهان به صورت ثبت پیدایش ، رشد ف زوال تمدنها و خیزش و سقوط خلقتها ، دولتها ، و ملتها در چارچوب آنها درآمد .
با پیدایش همین دو تمدن قدرتمند و متضاد درر منطقه ساحل شرقی دریای مدیترانه است که درام بشریت غربی ، حقیقتا" آغاز می شود .
در دره حاصلخیز سفلای رودهای دجله و فرات ، بشر احتمالا" چیزی همپای باغ عدن که در سفر پیدایش از آن ستایش می شود و مدتهای مدید بخشی از سنتهای بین النهرین به شمار می رفت ساخته بود .
به محض آنکه بشر با فنون آبیاری و تا اندازه ای مهار کردن سیلها آشنا شد ، امکان ایجاد واحه ای بزرگ را دریافت .
تاریخ پرآشوب بین النهرین ثابت می کند که این سرزمین با چشم اندازی که برای ایجاد یک زندگی مرفه و بی سابقه داشت ، انسان را شدیدا" به خود جلب می کرد .
● کشور- شهر و زیگورات
دین پس از غلبه بر زندگی و معنی بخشیدن به آن ، شکل جامعه و طرز بیان یا نمایش آن در معماری و هنر را نیز تعیین کرد .
کشور شهر بین النهرین ، در زیر حمایت خدای شهر بود ؛ پادشاه نماینده او در روی زمین و مباشر داراییهای زمینی او بود .
رابطه پادشاه با خدایان آسمانی و زیردستان زمینی اش را می توان از دعایی که یکی از نخستین پادشاهان سومری به درگاه انلیل خدا در شهر نیپور کرده است ، دریافت : ای انلیل ، سلطان کشورها ، از تو می خواهیم به آنو بگویی دعای مرا به گوش پدر محبوبش برساند ؛ بر زندگی ام روحی تازه بخشد ، و آرامش را از این سرزمینها دور نگرداند ؛ جنگاورانی به من ارزانی دارد که تعدادشان به تعداد علفها برسد ؛ ا ز رمه های آسمانی چشم برندارد ؛ این کشور را غرق نعمت کند ؛ نعمتهایی را که خدایان به من ارزانی داشته اند تغییر ندهد ؛ و من همواره آن چوپانی باشم که بالای سر گوسفندان است .
نقشه شهر ، این مرکزیت خدا را در زندگی خود نشان می داد ، زیرا معبد خدا هسته ساختمانی با عظمت آن را تشکیل می داد.
این معبد نه فقط کانونی برای دین شهر بلکه مرکز فعالیتهای اداری و اقتصادی آن نیز بود .
معبد ، در واقع قلمرو خدایی بود که در نزد مردم زمیندار و رمه داری بزرگ و ثروتمند و نگهبان شهر به شمار می رفت .
وظیفه اصلی شهر ، خدمت به خدا در مقام یک ارباب بود ، همچنان که وظیفه همه شهروندان به طور کلی خدمت به خدایان بود .
مجتمع گسترده و بزرگ معبد که در نوع خود شهری در دل شهری دیگر بود ، وظایف و نقشهای بیشمار داشت .
کارمندان معبد شامل کاهنان و کاتبان ، امور و ستد شهر را می چرخاندند و از داراییهای خدا و پادشاه مراقبت می کردند .
احتمالا" در چنین محیطی بوده است که نوشتن ابزاری دقیق در دست برخیها تبدیل شد ؛ کهن ترین نمونه های آن به نگه داری حسابها ، شرح معاملات ساده ، و ذخایر موجود مربوط می شوند .
● سومر قریبا" در اوایل هزاره چهارم بیش از میلاد ، حادثه ای عظیم در بین النهرین به وقوع پیوست و آن مسکون شدن دره های بزرگ رودخانه ها بود .
هنری فرانکفورت در این باره می نویسد : کهن ترین اسناد مکتوب بین انهرین ...
نخستین آثار هنری بین انهرین ، غالبا" جنبه مذهبی دارند ؛ در صورتی که در هنر مصری به ستایش از کارهای پادشاهان مربوط می شوند و موضوعات تاریخی را نمایش می دهند .
بدین ترتیب ، نه یک تمدن بلکه دو تمدن در این نقاط به ظهور رسیدند و هریک خصلتهای ویژه ای برای خود داشت .
با پیدایش همین دو تمدن قدرتمند و متضاد درر منطقه ساحل شرقی دریای مدیترانه است که درام بشریت غربی ، حقیقتا" آغاز می شود .
در دره حاصلخیز سفلای رودهای دجله و فرات ، بشر احتمالا" چیزی همپای باغ عدن که در سفر پیدایش از آن ستایش می شود و مدتهای مدید بخشی از سنتهای بین النهرین به شمار می رفت ساخته بود .
تاریخ پرآشوب بین النهرین ثابت می کند که این سرزمین با چشم اندازی که برای ایجاد یک زندگی مرفه و بی سابقه داشت ، انسان را شدیدا" به خود جلب می کرد .
● کشور- شهر و زیگورات دین پس از غلبه بر زندگی و معنی بخشیدن به آن ، شکل جامعه و طرز بیان یا نمایش آن در معماری و هنر را نیز تعیین کرد .
نقشه شهر ، این مرکزیت خدا را در زندگی خود نشان می داد ، زیرا معبد خدا هسته ساختمانی با عظمت آن را تشکیل می داد.
این معبد نه فقط کانونی برای دین شهر بلکه مرکز فعالیتهای اداری و اقتصادی آن نیز بود .
احتمالا" در چنین محیطی بوده است که نوشتن ابزاری دقیق در دست برخیها تبدیل شد ؛ کهن ترین نمونه های آن به نگه داری حسابها ، شرح معاملات ساده ، و ذخایر موجود مربوط می شوند .
برجسته ترین بخش مجتمع معبد و در واقع شناخته شده ترین ساختمان در دره بین النهرین ، زیگورات نامیده می شد .
ازز چگونگی پیدایش یا نقش این ساختمانهای عظیم و چند طبقه خشتی اطلاعی به دست نیامده است .
بعضی ها این ساختمانها را « پلکانهایی از آسمان » یا کوههای ساختگی توصیف کرده اند و وجودشان را به این اعتقاد همگانی در جهان باستان که نوک قلل رفیع را جایگاه خدایان می دانست مربوط کرده اند ( مقایسه کنید با جبال اولمپوس در دین یونانی ) .
زیارتگاههای بالای این زیگوراتها « اتاقهای انتظار » یا « اتاقهای گذری » می نامیدند و احتمالا" آنها را همچون تالارهایی می پنداشته اند که انسان مؤمن می توانسته است در آنها به انتظار ظهور خدا بنشیند .
بیشتر شهرهای ویران شده سومر اور ، وارکا ، نیپور ، لارسا ، اریدو همچنان در پای زیگوراتهای نابود شده خود قرار دارند .
زیگورات اور ، نمونه مناسبی از این مورد است که به دوره سومری نوین از سده ۲۲ تا سده ۲۱ پیش از میلاد مربوط می شود ؛ در این دوره ، معماران می کوشیدند بلندترین و کوه پیکرترین بنای ممکن را روی زمین برپادارند .
در تصویر نخست کوهی از خشت خام را می بینیم که در اثر عواملی چون زمان ، آب و هوا ، و تاخت و تاز دشمنان تقریبا" به صورتی بی شکل درآمده است ؛ در تصویر دوم بازسازی طرح گونه همان بنا دیده می شود .
بر روی شالوده ای از این به ارتفاع ۱۵ متر ، دو طبقه سوار برهم قرار دارند که به ترتیب کوچکتر می شوند ؛ و از آن دو احتمالا" طبقه بالا در حکم پی زیارتگاه بوده است .
سه پلکان خرپشته ای ، هریک با یکصد پله ، در یک نقطه ، به دروازه برج دار زیگورات می رسند و از آنجا احتمالا" پلکان دیگری به زیارتگاه یعنی مرکز نمایشهای آیینی منتهی می شود .
ساختمان این زیگورات ، کوه محکمی از خشت خام با نماسازی ضخیمی از آجر پخته با ملات قیری است .
آجر پخته را به این علت با ملات قیر در نماسازی به کار می بردند که بر قدرت و استحکام ساختمان در برابر سیلها و اثر دیگر عوامل طبیعی بیفزایند .
طبقات زیگورات ، احتمالا" در اصل به رنگهای متفاوت با معنی نمادینی ساخته می شده اند و احتمالا" در محوطه پشته آنها درختکاری و گیاهکاری نیز می شده است .
ارتفاع زیاد این بنا و دشواری صعود و دستیابی به نوک زیارتگاه ، احتمالا" مانند مذاهب دیگر ، نمادی از گونه ای تدارک دشوار روح برای روشنایی گرفتن از خدا به شمار می رفته است .
بدون تردید رفعت زیگوراتهای بزرگ ، که ظاهرا" به قلب اسمان می رسیدند تأثیر ژرفی بر عبریان کهن داشته است .
زیرا زیگوراتی در بابل به نام برج بابل ساختند و به یادگار گذاشتند که نشانه ای از غرور بلند پروازانه نوع بشر .
سه کشف بزرگ سومریان شبکه ای از خدایان و روابط میان خدایان و آدمیان ، خود کشور شهر ، و هنر نوشتن شالوده ای برای سازماندهی جدید جامعه بشر پی افکند .
در کشور شهر ، که به علت حضور خدای شهر به صورت موقوفه درآمده بود ، انسانها روابط جدیدی با خدا و میان خودشان برقرار کردند و با ثبت این روابط به صورت مکتوبی ، صورتی رزمی و دائمی به آنها دادند .
زندگی دارای نظم شد و وظایفی که پیشتر در دوش فرد بود بر دوش اجتماع گذاشته شد مانند دفاع از حملات انسانهای دیگر و نوسانات طبیعت .
این دگرگونی به اضافه تقسیم کار ( تخصصی شدن کار هرکس ) ، که هرگاه تعداد زیادی از مردم به صورت یک اجتماع همبسته در جایی متمرکز شوند تشویق و تسریع می شود ، ساکنان کشور شهر را از رسیدگی به الزمات زندگی روزانه رها کرد به طوریکه ایشان توانستند مهارتها و استعدادهای خود را به شکلی باور نکردنی در اجتماعات سیال و چند پارچه آن روزگار بروز دهند و به کار گیرند .
حالت نسبتا" ثابت کشور شهر نیز هویتی پایدار به عنوان یک شهر با خدا و پادشاهی شناخته شده و موجود به این اجتماع داد .
این حس هویت ، تک تک اهالی را نیز شامل شد زیرا اینان نیز به عنوان اعضای اجتماع ، هویتی داشتند و متوجه نوع روابط خویش با شهر ، خدا ، پادشاه ، و شهروندان دیگر بودند .
زبان مدون جدید نیز احتمالا" به این هویت یابی رشد یابنده کمک کرد و فرد خود را با نامی در میان نامهای اشیاء و کارهای