باغ ایرانی:
مرحوم دکتر محمدکریم پرنیا، باغ ایرانی را بپیوند فرخنده زیبایی و سودمندی مینامد.
یعقوب دانش دوست باغ ایرانی را چنین تعریف میکند:
(باغ ایرانی باغی است که از ترکیب عناصر معماری، درختکاری، گلکاریهای تزئینی و جلوههای گوناگون آب بوجود آمده و این شکلگیری در رابطه با سلیقه و فرهنگ ایران است.)
در فرهنگ فارسی امروز ، تألیف غلامحسین صدریافشار باغ چنین تعریف شده است: (زمین دارای حدودی اختیاری که در آن درختان میوه یا گل کاشته شده است.
(و یا) خانهای که دارای حیاط وسیع پرگل و درخت است.)
مرحوم لطیف ابوالقاسمی نیز تعاریف متعددی از باغ را ارائه نموده است: (باغ طبیعتی است برخاسته از ذهن و پرداخته به دست انسان، فضای خرم و رنگینی است، آراسته و پیراسته و تابع شرایط محیط که در شکلیابیآن ذوق، سلیقه، مهارت، فرهنگ و تصمیم انسان نقش اساسی دارد .
.
.) تعریف دیگر وی از باغ ایرانی چنین است: (باغ ایرانی از ترکیب ساده و موزون، رابطه صحیح و استوار، سلسله مراتب حساب شده، منطق عقلائی، نظام هندسی مشخص، آسهبندیهای منظم، خطوط عمود برهم، تخت کرتهای چهار ضلعی، تقسیمات متعادل، گذرگاههای مستقیم با هدف که به گاه نیاز با گشادگی فضایی میآمیزند، شبکه مترنم جهتدار آب که در فضاهای باز و پوشیده وسعت یافته و به چهره آسمان و آسمانه لبخند شادمانه میزنند، تشکیل یافته است.) وی باغ ایرانی را اثر هنری زیبا، چند منظوره و عملکردی میداند.
باغهای ایرانی - هندسه، ساختار و نظام:
باغهای ایرانی ترکیب و شکلشان را از تعریف هندسی و ساختاری خود و از تطبیق نظامهای پایدارشان یافتهاند.
هندسه همچون نقشی که در شکلگیری معماری ایرانی دارد شالوده شکلگیری باغ نیز بهشمار میآید، تا آنجا که مهمترین ویژگی و شاخصه باغ ایرانی فضای به غایت هندسی، منظم و از پیش طراحی آنهاست.
این شالوده هندسی در انتزاع مفاهیم، مبانی و عناصر شکلدهنده باغ و نحوه ترکیب این عناصر و اجزاء که در نهایت به ارایه شکل کلی آن میانجامد نقش دارد.
از سویی دیگر مجموعهای از نظامها را نیز میتوان باز شناخت که در شکلگیری باغ مؤثرند.
این نظامها مجموعهای از قاعدهها و اساس فکری، آداب طراحی و نحوه زندگی و حیات مردمان تا روشهای نظمبخشی به فضاها را شامل میگردند.
برخی از این نظامها همچون نظام مالکیت زمین، نظام اقتصادی و معیشتی و نظام اجتماعی، فراتر از آنکه بر شکلگیری باغ تاثیر میگذارند، شکل کلی سکونتگاهها و محیطهای انسانی را تعیین میکنند و برخی از آنها بیشتر مختص شکلگیری فضاهای معمارانه و آنچه بیشتر مورد توجه ما است یعنی باغ میگرداند.
مجموعه این نظامها هنگامی که در ارتباط با هم قرار میگیرند و یا صحیحتر اینکه بگوییم بر هم منطبق میگردند، با مدد از آنچه از محیط طبیعی و مصنوع در اختیار میگیرند و با در نظر داشتن اصول، هندسه و هنجارهای معماری ایرانی در محدودهای تعریف شده نمادی از فردوس برین را شکل میبخشند هر کدام از این نظامها، اصول و قواعد مدرن اما نانوشتهای بودهاست که تعریف، طرحریزی، شکلریزی و شکلگیری بخشی از باغ را در ارتباط با دیگر بخشها به سامان میرسانده، تا آنجا که هیچ باغ ایرانی شکل نگرفته مگر آنکه مجموعه این نظامها تحت ساختار و هندسه کلی و نیز هنجار شکلبخشی فضای معماری ایرانی، عناصر و اجزاء و عرضهها را بطور توأمان در نظم خود آورده باشد.
این نظامها که در ارتباط با هندسه و ساختار فضایی معماری و باغسازی ایرانی معنی مییابند روایتی هندسی از موضوع مورد نظر همچون زمین، آب و گیاهند.
هندسه و ساختار:
هندسه اساس هنر و معماری ایرانی است و رد آن را از هنر و صنایع دستی و نقشهای تزیینی همچون کاشیکاری و تا فضاهای عظیم معماری میتوان دنبال کرد.
این نگرش زاده دید مفهوموار ایرانیان به اندیشه، هنر و محیط انسانی است و میتوان آنرا در فهم مردم ایرانی از جهان و چهارسویی که برای آن قایلاند به نظاره نشست.
این نگرش هندسی گسترهای از معماری ایرانی از زیبایی و زیبایی شناسی و تا ساختارها و شالودهها را شامل میگردد.
تاثیر ساختاری هندسه از معماری ایرانی خود پهنه وسیعی از تعریف و شکلگیری فضایی و تا مسایل نیایشی و استاتیکی را تحت تاثیر قرار میدهد.
این تاثیرگذاری در باغ ایرانی که در پیوند فضاهای بسته و باز شکل میگیرد در تمامی عرصهها به چشم میخوردو ما در باغ گذشته از شکلگیری هندسی فضاها شاهد آنیم که فضاهای باز و عرصههای طبیعی نیز به نظم درآمده و با هندسه قوام میگیرند.
ساختارهای هندسی در باغ به ابعاد و تناسبات کلی، حصارها، محورهای اصلی و فرعی، ردیف درختکاری، جویهای آب و نحوه حضور و عبور آب و به طور کلی به هندسه مسلط در باغ میپردازد.
این ساختارها در عین حال حامل شالودهها و بنیانهای شکلبخشی مجموعه از ایدهها و مفاهیم اولیه تا به شکل نهایی باغ است و به همان اندازه که اصول هندسی در معماری ایرانی واجد اهمیت هستند در شکلبخشی به مفهوم باغ ایرانی نیز نقش دارند.
نظامها:
نظام استقرار به ابعاد، شیب و عوارض زمین، جهات، وضع اقلیمی، آب، هوا، نوع خاک، سمت باد و نسیم، دید و منظر، محورها و نقاط مسلط داخل بستر، منظر و سیمای داخلی، از یک سو، و موقعیت بستر نسبت به شهر، منطقه و حوزه، دسترسیها، ورودیها، محورها و نقاط مسلط در پیرامون و همچنین به مناظر و سیمای خارجی، از سوی دیگر، میپردازد.
نظام فضایی به شکلیابی فضاها بر اساس رابطه میان عناصر معمارانه، از جمله سردرخانه، کوشک، بالاخانه، مظهر خانه، دیوارهای اطراف، حیاطها و دیگر پر و خالیهای درون دیوارها، سایه روشنها و نقش درختان سایهافکن در باغ میپردازد و همچنین به رابطه میان هر عنصر منفرد، و مجموعه آنها با فضاهای بیرونی، به نحوه پیوستگی محورهای عمده هر بنا با محورهای باغ و تناسبات و روابط میان فضاهای بسته و فضاهای نیمهباز از جمله ایوانها و فضاهای باز در باغ توجه دارد.
نظام معماری به معماری مجموعه باغ، به معماری تکتک بناها و به معماری مربوط به زمینآرایی میپردازد.
در این بخش همچنین به بررسی سبک معماری و مصرف مصالح نیز توجه میگردد.
معماری مجموعه، در رابطه مستقیم با نظام فضایی باغ، به کل توجه دارد و تعداد بناها، عملکرد هریک،رابطه بین عملکردها، نقش هر بنا در نحوه پیوستگی آنها از طریق عناصر میانی، مانند ایوان، رواق، طاق، و همچنین رابطه عملکردی بین آنها و شکل تسلسل در پیوستگی را بررسی میکند.
نظام عملکردی به عملکرد کل باغ و اجزای متشکله آن بر اساس بررسیهای تاریخی و نوع تکبناها، مانند سردر خانه، کوشک و یا حمام و دیگر خانههای کوچک درون دیوارها میپردازد.
بررسی نظام عملکردی همچنین با شناخت نوع باغ از جمله باغ مسکونی، باغ تفریحی، باغ تشریفاتی، به شناخت عملکردها کمک خواهد کرد.
مطالعه نظام عملکردی در چهارچوب تعریف خود، همچنین به رابطه باغ با حوزه، منطقه و شهر نیز میپردازد.
نظام آبیاری به حضور آب و شکل حرکت آن در باغ میپردازد.
بررسی سرچشمه، قنات، چشمه، انشعاب از رودخانه، از یک سو، و نیز نقش آب، زمانی که از باغ، احتمالا برای آبیاری خیابانها، یا دیگر باغها و یا مزارع، خارج میگردد، در نظام آبیاری است که مد نظر قرار میگیرد.
همخوانی نهرها و جویها، با محورهای اصلی و همچنین همخوانی آبشرهها، حوضها و فوارهها و نقش حضور آب، صفا و خنکی که میآفریند و همچنین صدای آن که در فضاهای معینی در باغ مشخص میگردد در چهارچوب این نظام طرح میگردد.
آب علاوه بر تاکید گذاردن بر محورهای حرکت خود و بر فضاها در حضور خود، از طریق نهرها و جویها به نقش عملکردی خود پرداخته و گیاهان را آبیاری میکند.
حضور آب نقش معینی در بررسی نظام فضایی و نظام معماری داشته و در مورد معماری مربوط به زمینآرایی این نقش اهمیت بیشتری نیز مییابد.
نظام گیاهی نظم کاشت گیاهان در باغ را دستمایه قرار میدهد تا بتواند در راه تعریف و طراحی ایده باغ جدای از این اجزاء، عناصر و فضاها، طبیعت را نیز از دریچه ایده خود بنگرد و آنرا هماهنگ با معماری باغ نماید.
علاوه بر این توجه به درختهای نظامساز که شکل کلی نظام گیاهی باغ را به وجود میآورند و تعیین نوع آنها که خود با توجه به شرایط اقلیمی، نوع باغ و زمانهای استفاده از آن در طول سال و صورت میگیرد از اهمیت بالایی برخوردار است.
تعیین گونه این نوع درختان و نیز اینکه این درختان نظام ساز از یک نوع باشند و یا گونههایی در ترکیب با هم شکل کلی نظام گیاهی باغ را بوجود بیاورند در چهارچوب این بخش قرار دارند.
باغ ایرانی در دوران باستان؛ دوره پارسها و پارتها : اقوامی که در سرزمین ایران میزیستهاند از دوران باستان گونههای بسیاری از درختان وگلها و سبزهها را میشناخته و با گل پیوندی پایدار داشتهاند و بزرگداشت نوروز که خود جشن پیشباز آمدن بهار و گل و سبزه است نشانگر آن است.
این جشن درواقع جشن روئیدن گل و گیاه است و گرامی داشتن گل و بزرگداشت نوروز با هم بستگی دیرینه دارند.
نقوش مربوط به گل وگیاه و آب در اولیه ترین آثار مکشوفه بویژه در ظروف سفالی قرنهای کهن خبر از اهمیت حضور آنها در زندگی انسانها در استقرارهای اولیه دارند.
نقوش برجسته متعلق به کاخ آشوربنیپال پادشاه آشور بین سالهای 669 و 630 قبل از میلاد کشف شده و در نینوا – موجود در موزه بریتانیا – و حبر باغهای معلق بابل اهمیت باغ در ساختار شعرهای کهن را میرسانند.
باغهای معلق بابل که به وسیله بخت النصر برای همسر ایرانی وی، دختر فرمانروای ماد، احداث شدهاند بر طبق اصول طرح پارادیس ایجاد گردیده، بطوری که از نظمی خاص و الگویی مناسب برخوردار و تا زمان اسکندر هم به جای مانده بوده است.
پردیس اخیراً کشف شده از پاسارگاد که احتمالاً اولین طرح اجرا شده از “ باغ اندر باغ” عظیم شهر – پایتخت ناتمام کورش بوده و نیز وصف پردیس کورش جوان در شهر ساتراپ نشین غرب ایران که گزنفون نقل میکند، دیگر نمونههایی کافی برای نمایش ولو نه خیلی روشن از رابطه ساختار باغ و شهر در شهرهای طراحی شده هخامنشیان میباشد، بدون جهت نبود که یونانیان هخامنشیان را بزرگترین باغسازان جهان میدانند.
سنگ نگاره های هخامنشی نشانگر روشن نظم هندسی باغهای ایرانی هستند و درختان راست قامت و موزون نقش برجستهها ، که از نظم نظامی و لشکری سبق میبرند، همریشگی و همسانی پلانهای باغ و بنا را بیانگرند.
با انقراض سلسله هخامنشی ، ترکیب هندسی سرراست است و باغراهها عمود بر هم ، کرتها چهارگوش مستقل که هیچیک پس مانده کرتی دیگر نیست.
باغها درکرت بندیهای دقیقی سامان گرفت و سراسر قرینه سازی شد، چون که طرح آن پیشاپیش در ایران روزگار هخامنشی (300-500 ق.م) توسعه جانانه یافته بود.
با پردیسهای ساسانی (600-) ، باغ نقشهای باشکوه به خود گرفت که طرحهای مندلوار و کوشکهایی در ملتقای چهار خیابان داشت.
(طرح پارک یا “چارباغ” ساسانی بصورت چلیپایی بود که قصر حاکم در مرکزش قرار داشت باغ ایرانی در دوران اسلام : طرح باغهای ایرانی و ساختمانهای آن غالباً آمیزه ای از سبک معماری و باغ سازی پیش از اسلام و شیوه معماری سدههای بعد که ویژگی های کلی معماری ایرانی را داراست و با نام معماری اسلامی شناخته میشود و برخی تأثیراتی که از معماری و باغسازی کشورهای دیگر پذیرفته میباشد.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که معماری و چگونگی خیابان بندی و درخت کاری و گلکاری باغهای ایرانی در دوره اسلامی تأثیر چندانی از اعراب مهاجر به ایران نداشته است بلکه همراه با گسترش نفوذ نیروهای اسلامی، این هنر ایرانی تا سرزمینهای دوردست هم نفوذ یافته و از شبه قاره هند تا سرزمین اسپانیا کشیده شده است.
در دوره اسلامی نیز ایجاد باغها و درختزارها همچنان مورد علاقه ساکنان این سرزمین کهن بوده و علاوه بر باغهای بزرگ و با شکوه بیرون شهرها، تا چندین سده پدیده باغسازی در درون و پیرامون شهرها خاص این سرزمین بوده است.
شهرهای کهنسال ایران از زمانهای بسیار دور طبیعت گرایی را میشناختهاند.
باغ فین کاشان یادگار دوران آل بویه و ایلخانی، و باغ تخت شیراز به جای مانده از قرن 5 هجری نمونه هایی ماندگار هستند.
با گسترش اسلام، باغسازی ایرانی نزد مردم نقاطی که پذیرای اسلام شدند رسوخ کرد.
به ویژه کشورهایی که اسلام بواسطه ایران بدانجا راه یافت و سرزمینهایی که در حوزه مکتب هنر و معماری اسلامی ایران بودند.
در اروپا از باغهای زیبای اندلسی “ الحمراء ” را میتوان نام برد و در آسیا باغهای بابری کشمیر را که در شمار نامدارترین باغهای دوران اسلامی هستند.
باغ و حیاط ، مکمل فلات گرم و کم آب ایران، اهمیت خود را در عصر اسلام در حدّ صوری تصوری از فردوس حفظ میکنند.
باغ مطابق یکی از نقشمایههای مذهبی ایران باستان بود؛ نمایشگر حیطه درخت آجین که کوشکی مرکزی را در میان میگرفت.هشت بهشت صفوی