توانایی تشخیص مفهوم مدیریت آموزشی و اصول آن.
 آشنایی با مفهوم سیستم و انواع آن (سیستمهای باز و بسته و کارکردهای آنها)
 آشنایی با مفهوم سازمان و انواع آن و کارکردهای سازمانهای رسمی و غیر رسمی
 شناسایی سبکهای مدیریتی، آشنایی با اصول مدیریت و کاربرد آنها
  
 مدیریت و رهبری از ارکان سازمان و جامعه است.
در بین انواع مدیریتها- مدیریت آموزشی- از جایگاه ویژهای برخوردار است و جایگاه مهمی در بهسازی و توسعه جامعه دارد.
 عصر حاضر، عصر مدیریت ورهبری است وموفقیت نهادها و سازمانها تا حد زیادی به کارآئی و اثربخشی مدیریت بستگی دارد.
با آنکه همه مدیریتها به نوبه و در جای خود مهم و پردازش هستند، هیچ یک از آنها به اندازه مدیریت آموزشی حائز اهمیت نیست.
ترقی هر جامعهای در گرو نوع و چگونگی فعالیتی است که در مدارس انجام میگیرد و اثر مدیریت به عنوان رهبر آموزشی در مدرسه را نمیتوان نادیده گرفت.
 از آنجا که مدیریت آموزشی نیز دربردارنده مفهوم کلی مدیریت در سازمان است، قبل از تعریف مدیریت آموزشی به تعریف مفهوم کلی مدیریت میپردازیم.
 صاحب نظران زیادی در حیطه مدیریتی به انتشار افکار خود پرداختهاند.
از جمله استونر (stoner) میگوید: «مدیریت فرایند برنامه ریزی- سازماندهی، هدایت و کنترل کوششهای اعضایسازمان و استفاده از تمام منابع سازمان برای دستیابی به اهداف معین سازمانی است.
 فلیپو (Flippo) مدیریت را «هماهنگی همه منابع از طریق فراگردهای برنامه ریزی و کنترل عملیات سازمان بطوریکه هدفها را بتوان بطور موثر و صرفه جویانه حاصل نمود» تعریف میکند.
 در ارتباط با تعاریفی که از مفهوم مدیریت داریم، تعریف مدیریت آموزشی در بستر سازمان آموزشی کار مشکلی نخواهد بود.
فرهنگ لغات بین المللی تعلیم و تربیت مدیریت آموزشی را بکار بردن تکنیکها و روشهای اداره سازمانهای تربیتی با در نظر گرفتن هدفها و سیاستهای کلی تعلیم و تربیت تعریف میکند.
 مدیریت آموزشی فرایندی است اجتماعی که با بکارگیری مهارتهای علمی و فنی و هنری کلیه نیروهای انسانی و مادی را سازماندهی و هماهنگ نموده و با فراهم آوردن زمینههای انگیزش و رشد با تامین نیازهای منطقی فردی و گروهی معلمان، دانش آموزان و کارکنان بطور صرفه جویانه به هدفهای تعلیم و تربیت برسد.
 چون مدیریت آموزش با انسانها سر و کار دارد و کار او انسان سازی است، باید رفتار انسانرا بشناسد و روشهای تغییر رفتار رابداند.
مدیر باید افراد را از جنبههای مختلف روان شناختی با استفاده از علم روان شناسی و همچنین تاثیراتی که جامعه، محیط و فرهنگ به رفتار افراد دارد مورد شناسایی قرار دهد.
 انجمن ملی مدیران دبیرستانهای امریکا، چند ویژگی برای مدیران آموزشی را لازم میدانند که از جمله:
  
 الف: مهارتهای مدیریتی
 1.
تجزیه و تحلیل مسائل: مدیر باید بتواند به جستجوی اطلاعات برای هدف معین بپردازد و مسائل را حل و تصمیم گیری کند.
 2.
قضاوت: توان ارزشیابی انتقادی از ارتباطات کتبی و تصمیم گیری درباره حل و تامین نیازها را داشته باشد.
 3.
توانایی سازمانی: توانایی زمان بندی- برنامه ریزی- کنترل کار دیگران و مهارت در استفاده بهینه از نیروها و تواناییهای دیگران
 4.
مصمم بودن: درک درست و به موقع زمان تصمیم گیری یکی از ویژگیهای مهم رهبری آموزشی است.     
  
 ب: مهارتهای بین فردی
 5.
رهبری: توانایی تعامل موثر با گروه برای راهنمایی آنها در انجام و تکمیل کارها و مسئولیتها.
 6.
حساسیت: باید نسبت به نیازها- خواستهها و مشکلات شخصی اعضای زمان حساسیت داشته باشد.
 7.
تحمل فشار: توانایی کار کردن در شرایط تحت فشار و توانایی فکر کردن در زمان وقوع مشکلات
  
 ج: ارتباط
 8.
ارتباط شفاهی: مدیر موفق باید بتواند درباره ایدهها و وقایع سخنرانی روشنی داشته باشد.
 9.
ارتباط کتبی: مدیر باید بتواند ایدهها و افکار خود را کتبا به روشنی در اختیار مخاطبان قرار دهد.
  
 د: سایر جنبههای مهارتی
 10.
علایق مختلف: باید توانایی لازم در جهت شرکت در موضوعات و وقایع مختلف را داشته باشد.
او باید توان مشارکت در موضوعات آموزشی، سیاسی، اقتصادی، وقایع جاری و غیره را داشته باشد.
 11.
انگیزه شخصی: باید شواهدی مبنی بر اهمیت کار برای ارضاء نیازهای شخصی داشته باشد تا بتواند موفقیتهای بیشتری کسب کند.
 12.
ارزشهای آموزشی: داشتن فلسفه آموزش و پرورش کاملا مستدل و روشن و توان پذیرش ایدههای جدید و تغییرات از ویژگیهای مدیران آموزشی خوب است.
 انگیزه در کار: انگیزه چیزی است که فرد را وادار به انجام دادن کاری میکند و البته رفتاری هدفمند که در جهت دستیابی به مقصودی انجام میشود.
 رضایت شغلی: اگر کار برآورنده نیازهای انسان است موضوع رضایت شغلی نیز خود بخود مطرح میشود.
آیا افراد برای کسب درآمد کار میکنند یا اینکه کار دربر دارنده پاداشهای دیگری نیز هست؟
 جذب وآموزش نیرو ازاولین شاخههای رشتهروان شناسی صنعتی بود که از خدمات روان شناسان بهره گرفت.
هدف از گزینش، اجتناب از عدم تناسب بین فرد و شغل یا منصبی است که به او واگذار میشود.
 یکی از تکنیکهایی که کارفرمایان برای تصویب شغل به آن متوسل میشوند تجزیه و تحلیل شغل است.
تجزیه و تحلیل شغل به تعیین ویژگیهای شغل منتهی میشود که با توسل به آن کارفرما میتواند نوع مهارتها و ویژگیهای مورد نیاز را مشخص کند و کارمند یا کارگر احتمالی آینده نیز میتواند دقیقا از اقتضائات آن شغل آگاه گردد.
به این ترتیب هر دو طرف در همان ابتدای امر نوعی صافی در اختیار خواهند داشت.
 تحلیل شغل معمولا تحت عنوان دانش، مهارت، و نگرش یاد میشود. 
 تحلیل شغل معمولا تحت عنوان دانش، مهارت، و نگرش یاد میشود.
وظایف اساسی مدیریت آموزشی الف- تصمیم گیری ه- انگیزش ب- نیاز سنجی و برنامه ریزی و- برقراری روابط انسانی ج- تامین و سازماندهی منابع و امکانات ز- نظارت و کنترل د- آموزش و آماده سازی نیروی انسانی ح- ارزشیابی و پاداش الف) تصمیم گیری: نزدیکترین مفهوم بهزندگی انساناست.
همه انسانها دارای اهدافی هستند که در نهایت میخواهند نیازهای جامعه و افراد آنرا تامین کنند.
سازمانها، مراکز تصمیم گیری درباره چگونگی و روشهای حل مسائل جامعه هستند.
منظور از فرایند تصمیم گیری یعنی کوششهای سازمان یافته برای کار گروهی که سازمان را از خود کامگی فردیو خودمحوری مدیر میرهاند وبه جایآن تصمیمگیری سازمانی را جانشین آن میسازد.
تصمیمگیری خوددارای مراحلی میباشد که مرحله اول یافتن فرصتهایی برای تصمیم گیری است مرحلهدوم یافتن رشتهها یا دورههایی ازعمل .
مرحله سوم انتخاب یک عملکرد یا راه حل از میان رشتهها یا دورههای عمل است و آخرین مرحله که مرحله چهارم از تصمیم گیری میباشد ارزشیابی از انتخابهای گذشته میباشد.
تصمیم گیری را میتوان به اشکال و انواع مختلف مورد بررسی قرار داد: 1.
تصمیمات مداخلهای: این تصمیم توسط یک فرد مقتدر اتخاذ میگردد و از طریق سلسله مراتب اقتدار به زیر دستان ابلاغ میشود.
2.
تصمیمات استینافی: این تصمیم حاصل مواردیاند که توسط زیر دستان پیشنهاد میشود.
3.
تصمیمات خلاق: این تصمیمات به خلاقیت و ابتکار مدیر بستگی دارد.
ب) نیاز سنجی و برنامه ریزی: برنامه ریزی آموزشی شامل پیش بینیهای کلان و کلی است که کل نظام آموزشی را دربرمیگیرد.
ج) تامین و سازماندهی منابع و امکانات: سازماندهی در سازمان آموزشی یعنی انتخاب افراد و منابع کارآمد و مناسب و قرار دادن آنها در جای لازم و تعیین روابط بین آنها به منظور دستیابی به اهاف نظام آموزشی.
د) آموزش و آماده سازی نیروی انسانی: یکی از وظایف مدیران آموزش کارکنان و آماده سازی نیروی انسانی ماهر میباشد.
ه) انگیزش: شناخت و درک نیازها، رفتار و شخصیت کارکنان و کارآموزان و هدایت رفتار آنها به سوی رفتاری مطلوب براساس احترام و ارزش و خود آگاهی است.
و) برقراری روابط انسانی: مدیر باید کوشش کند روابطی پویا و دو جانبه بین همه افراد بوجود آورد.
رابطه هدفدار پویا و دو جانبه رابطهای است که براساس نیازها و شرایط طرفینو سازمان از کیفیت وقوت لازم برخوردار باشد.
روابط انسانی روباطی است که درآن دوطرف احساس کنند که نیازهایاجتماعی و روانی آنها تامین میشود.
ز) نظارت و کنترل: نظارت و کنترل یعنی، بازدید و مراقبت از طرز پیشرفت اجرای عملیات با مقایسه با وضع مطلوب و تغییر و تصحیح عملیات به منظور جلوگیری از انحراف از تحقق اهداف سازمان آموزش است.
ح) ارزش یابی و پاداش: سازمانها برای تامین نیازها و رسیدن به اهداف انسانها، آرمانگرا و هدفمند هستند و براساس مسئولیت و وظیفهای که بر عهده هر سازمان است باید از میزان موفقیت خود در دستیابی به اهداف اطلاع و اطمینان حاصل کنند.
برای رسیدن به چنین مقصودی سازمانهای آموزشی که با سرمایههای انسانها و رسانیدن انسان به رشد و کمال سر و کار دارند.
به ارزیابی از کار خود و تعیین میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف نیازمند هستند.
به عبارت بهتر ارزشیابی عبارت است از سنجش و اندازه گیری کار و نتیجه بدست آمده از کار با مقیاس و شاخصی که بتوان کمیت و کیفیت مورد نظر را با دقت بگونهای عینی و دور از داوریهای شخصی و ملاکهای مبهم اندازه گیری کرد.
در کشور ما ایران از دیرباز آموزش بویژه در رشتههای فرهنگی و هنری به شیوه استاد شاگردی مطرح بوده است و استاد هر انچه را که تجربه نموده، به شاگردان منتقل میکرد، از آنجا که حفظ و اشاعه هنر، دانش و مهارت از نسلی به نسل دیگر از ارکان و اجزاء مهم متشکله فرهنگ میباشد، لذا مرکز برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی به عنوان متولی آموزشهای بخش فرهنگ و هنر را بر عهده دارد.
نیاز به مدیریت و رهبری، در همه فعالیتهای اجتماعی، محسوس و حیاتی است.
این نیاز به ویژه در نظامهای آموزش و پرورش، اهمیت بسیار دارد.
زیرا آموزش و پرورش، نقش اساسی در گردش امور جامعه و تداوم و بقای آن بر عهده دارد و رهبری ومدیریت اثر بخش، لازمهتهیه واجرای برنامههای آموزشی و پرورشی نتیجه بخش و کیفی است.
مدیریت آموزشی عصر حاضر، باید قائل به عملکرد سیستم آموزشی مربوطه باشد وبا دریافتمستمر نتایجعینی آموزش و پرورش کارکنان سازمان- در اعمال تغییرات و تحول در امور آموزشی اهتمام ورزد؛ به نحوی که انگیزش لازم برای فراگیری دانش نو در تخصصهای مربوطه و ایجاد توانایی «نوآفرینی» در کلیه کارکنان سازمان فراهم آید.
ضرورت مدیریت آموزشی رشد و توسعه نظامهای آموزشی، تحت تاثیر تغییر و تحول روز افزون و شتابان دانش و معرفت و نقش آن در عرصه زندگی بشریت، از وجوه مشخص عصر ماست.
مدیریت و رهبری از ارکان سازمان و جامعه است و مدیریت آموزشی جایگاه مهمی در بهسازی و توسعه جامعه دارد.
کارکردهای مدیریت آموزشی مدیریت آموزشی یا نظام آموزش و پرورش، آشکار یا پنهان، وظایف و کارکردهای مختلفی را در جامعه بر عهده دارند.
از جمله کارکردهای آشکار، عبارت است از انتقال فرهنگ، پرورش اجتماعی، پرورش سیاسی، تربیت حرفهای و تخصصی، نوآوری و تغییر، یگانگی اجتماعی، رشد شخصیت و.....
برخی از کارکردهای نهان آن، عبارتنداز دگرگون سازی نظام طبقاتی جامعه، تسهیل حرکت اجتماعی، و....
هدایت و رهبری پس از برنامه ریزی و سازماندهی گام بعدی فراهم کردن موجباتی است که اعضای سازمان را در جهت هدفهای آن به فعالیت و حرکت درآورد.
هدف ازرهبری درمدیریت، راهنمایی زیر دستان برای بهتر فهمیدن هدفهای سازمان و براگیختن آنها به کار و فعالیت موثر است.
از این رو وظیفه هدایت زیر دستان گرچه مفهومی ساده به نظر میرسد، ولی روشهای آن پیچیده و مشکل است.
تعریف رهبری منظور از رهبری در مدیریت، فراگرد اثر گذاری و نفوذ در رفتار زیر دستان برای هدایت آنان در ایفای وظایف سازمانی است.
همه کوششهای مدیر، به منظور تحقق توامان نیازها و هدفهای سازمان و اعضای آن است.
بنابراین، رهبری در مدیریت، حایز اهمیت است.
قلمرو خاص مدیریت آموزشی پیش از شناخت قلمرو مدیریت آموزشی نخست باید بدانیم مدیران آموزشی چه کسانیاند و قلمرو فعالیت آنان را در ایفای نقش خود کدام است.
مدیران آموزشی، کسانی هستند که در تصمیم گیریهای آموزشی و پرورشی نقش دارند و رفتار و عمل آنان، جریان آموزش و پرورش را مستقیما تحت تاثیر قرار میدهد.
هر یک ازمدیران درحوزه تصمیم گیری خود، حوزه یا قلمرو خاص مدیریت آموزشی را شکل و معنا میبخشد و موجبات توسعه و تعالی یا کاهش آنرا فراهم میآورند.
با نگریستن به حوزه مدیریت آموزشی به عنوان یک نظام آموزشی، درمییابیم که این نظام، سازمان رسمی بزرگ و گستردهای که هدفهای بسیار مهمی را برای جامعه محقق میسازد.
مدیریت موثر در هر سازمانی، به ویژه سازمان آموزشی، مستلزم شناخت ابعاد و جوانب گوناگون و پیچیده آن است.
توانایی تشخیص مفهوم مدیریت و اصول آن مدیریت عبارت است از کار با افراد و گروهها به منظور کسب اهداف سازمانی سبک مدیریتی عبارت است از «تعبیر و تفسیر خاصی که شیوه عملکرد مناسب خود را ایجاب میکند» مهارتهای مدیر: برای انجام فرایند مدیریت سه زمینه مهارت را ضروری دانستهاند: - مهارتهای فنی: توانایی حاصل از تجربیات، آموزش و کارآموزی در به کارگیری دانش، فنون و تجهیزات لازم برای انجام کارهای خاص را مهارت فنی گویند.
- مهارتهای انسانی: توانایی و اعتقاد به کار همراه مردم و به وسیله آنان که شامل شناخت انگیزش و کاربرد رهبری موثر در رابطه با آنان میباشد را مهارت انسانی میگویند.
- مهارتهای نظری: قدرت درک پیچیدگیهای سازمان و