علل دزدی و بزهکاری در کودکان و نوجوانان را در زمینه های مختلفی میتوان جویا شد.
1-ضعف ایمان و تقوا
2-عدم توجه اولیاء به رفتار فرزندان
3-تناقض در رفتار پدر و مادر با هم
4-عدم آشنا نمودن فرزندان با مسائل دینی (نماز – روزه – راستگویی و صداقت) و با زندگانی ائمه اطهار (ع) و رسول اکرم(ص)
5-باید اولیاء و مربیان ، دانش آموزان را با دستورات دینی بیشتر آشنا نمایند.
اگر میخواهیم جامعه سالمی داشته باشیم دانش آموزان را به اندازه درکشان با مسائل دینی آگاه نمود تا این که به سن تکلیف و بلوغ برسند باید در مقطع راهنمایی و متوسطه کاملا عامل به نماز خواندن باشند به چند حدیث اشاره میگردد.
حضرت رسول اکرم(ص) میفرمایند: به کودکان خود نماز یاد بدهید، همین که آنها به بلوغ رسیدند آنها را وادار به نماز خواندن کنید.
– رسول اکرم (ص) شما را ه نماز و مراقبت از آن سفارش میکنم زیرا نماز برترین عمل و پایه و اساس دین شماست – دو رکت نماز دانشمند بهتر از 70 رکعت نماز غیر عالمی میباشد حضرت علی(ع) میفرمایند: ای طالبان علم و دانش خدا را در هنگام نماز در نظر بگیرید.
امام صادق(ع): بعد از شناخت خداوند ، چیزی را برتر از نماز نمیبینم.
رسول اکرم (ص): هیچ چیزی معادل نماز نیست نماز نور چشم من است
امام سجاد (ع): همانا حق نماز بر تو این است که بدانی نماز درود بر خداوند است.
رسول اکرم(ص): برای هر چیزی قیمتی هست ولی برای نماز هیچ قیمت و ثمنی نیست.
نماز وسیله سنجش مردم است.
نماز کوبنده شیطان است.
دل را در تاریک با نماز روشن کن.
نماز پرچم و آرم نشانه و مکتب اسلام است.
برای هر چیزی چراغی و روشنایی است چراغ قلب مؤمن نمازهای یومیه است.
برای هر چیزی زینتی است زینت اسلام نماز است.
برای هر چیزی رکن و اساس است که رکن و اساس مؤمن نماز است.
حضرت زهرا (س): نماز مبرا کننده از کبر و غرور و خود پرستی و خود پسندی است.
امام باقر(ع): ای طالبان علم و دانش نماز به پا دارید.
اگر فرهنگ اعتقادات از اعوان کودکی در خانواده شکل گیرد ما در جامعه خودمان معزلی نخواهیم داشت.
ولی وجود برخی از فیلمهای سینمایی و بعضی از سریالهای تلویزیونی، ماهواره، سیدیهای رایانهای و اینترنت آموزههای غلطی را به دانش آموزان در سنین مختلف میدهند.
اگر خانواده نقش اصلی خود را در حفظ ارزشهای دینی ایفا کند نوجوانان و جوانان در جهت صحیح و درست پاک قدم میگذارند و به دنبال بزهکاری نمی روند «با آن که بیکاری و مواد مخدر در مملکت بیداد میکند جوانان اکثرا آلوده شدهاند تمام اوقات خود را جوانان برای تهیه مواد مخدر که مصرف نماید دست به انواع بزه میزند سرقت، دزدی، خودکشی و … که اگر پدر و مادر در دوران کودکی با فرزند خود رابطه صادقانه و دوستانهای داشته باشند هرگز آن کودک در بزرگسالی دنبال کار خلاف که از نظر جامعه نابهنجار میباشد نمیرود و سعی میکند که همیشه پاک بماند.
حال: در این جزوه به بررسی بعضی از معضلات اجتماعی میپردازیم با غنی سازی دین محوری همراه با عمل نه با صحبت کردن و حرف ؟؟؟
و خداوند را ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانیم هرگز در فعالیتهای روزانهمان خطا نخواهیم کرد و خانوادهها باید همیشه پل ارتباطی بین خانه و مدرسه باشند که در این صورت با تبادل و نظر بین معلمان و مربیان و اولیاء مشکلات حل خواهد شد معلم در جریان خصوصیات دانشآموز خود در منزل قرار میگیرد اولیاء نیز در جریان وضعیت فرزندشان در مدرسه قرار خواهند گرفت که هر کدام در هر زمینهای مشکل داشتند با ارائه راه کارهای جدید همدیگر را کمک می کنندو
و من ا… التوفیق – خرداد 85
امام علی(ع):
بخشش و تفضل هیچ پدری به فرزندی بهتر از عطیه ادب و تربیت نیست.
بررسی علل دزدی در کودکان و نوجوانان
علل دزدی در کودکان و راه درمان
منظور از دزدی تلاش برای به دست آوردن طعمه یا کسب لذت در ربودن طعمه میباشد.
ماورای عمل دزدی همیشه علت و یا انگیزهای وجود دارد ما باید به عنوان والدین یا مربی تلاش کنیم تا بیابیم کدام نیاز یا نیازهای کودکان با این نوع رفتار برآورد میشود.
کودک احتمالا دست به دزدی میزند چون گرسنه است و یا به پول احتیاج دارد تا برای خود یا یکی از عزیزانش چیزی بخرد و یا مورد تاثیر اجتماعی دوستانش واقع شود.
گهگاه کودکان نیز به منظور تلافی و انتقام گرفتن از کودک دیگر و یا معلم و یا ابراز دشمنی نسبت به والدین دزدی میکنند.
بنابراین کمک و درمان در مورد کودکی که دزدی میکند بستگی تام به شناخت انگیزههای حاکم بر رفتار او دارد.
برای کودکی که گرسنه است باید حداقل ضروریات برای رفع نیازهای اولیه او تامین گردد.
به کودکی که به منظور خرید هدیه برای جلب توجه و تائید گروه اجتماعی خود دست به دزدی میزند باید کمک کرد تا از طریق راههای مشروع در پی کسب شناخت و محبوبیت اجتماعی برآید.
کودکی که برای بیان احساس دشمنی نسبت به معلم و یا والدین دزدی میکند به محبت و توجه بیشتر از جانب آنان و نیز فرصتهایی جهت تخلیه عواطف خویش در فعالیتهایی چون کارهای مدرسه – بازی – هنر و نقاشی و ورزش وغیره نیاز دارد.
از دید روانی اعتراف خواستن از کودکی که دزدی میکند و یا تهمت زدن به او نزد دیگران بسیار عاقلانه و ناصحیح است زیرا با اینگونه روشهای به ندرت به ریشه اصلی و علت بنیادی مشکل میتوان پی برد.
این عمل تنها به دروغگویی کودک و یا ریختن آبروی او برای عملی که ممکن است هرگز دیگر مرتکب نشود منتهی خواهد شد.
از دید روانی اعتراف خواستن از کودکی که دزدی میکند و یا تهمت زدن به او نزد دیگران بسیار عاقلانه و ناصحیح است زیرا با اینگونه روشهای به ندرت به ریشه اصلی و علت بنیادی مشکل میتوان پی برد.
این عمل تنها به دروغگویی کودک و یا ریختن آبروی او برای عملی که ممکن است هرگز دیگر مرتکب نشود منتهی خواهد شد.
علاوه بر آن کاری که در یک مقطع سنی طبیعی طبیعی و هنجار است در مقاطع دیگر طبیعی و هنجار نخواهد بود هیچ گاه کودک 2 سالهای را که بدون اجازه اسباب خواهر یا برادرش را برداشته متهم به دزدی نمیکنند اما همین کودک اگر در سنین 10 و یا 11 سالگی به وسایل دوستش در مدرسه مورد شماتت قرار گرفته به دردسر میافتد در بین این سنین سالهایی است که آنچه قبلا هنجار و طبیعی بوده اکنون غیر طبیعی و ناهنجار میشود.
با این حال هیچ کس نمیتواند بین هنجار و ناهنجار مرزی را مشخص کند.
کودکان نابهنجار معمولا در نزد معلمین به دانش آموزان تنبل شهرت داشتهاند کودک ممکن است نسبت به دیگران احساس حقارت کند تنها به این دلیل که پول تو جیبی کمتری دارد یا این که دست به دزدی میزند تا پول آن را به دوستانش داده از این راه محبوبیتی کسب کند .
شنیدن این که کودک فقط در خانه دزدی میکند و اغلب هم فقط از مادر بسیار متداول است معمولا علت این عمل روابط ناسالم فرزند با مادر است این گونه دزدی ممکن است عکس العمل پرخاشگرانه علیه مادر باشد.
اما دزدی کودک در مدرسه احتمالا به دلیل تاثیر گروه همسالانش میباشد بسیار طبیعی است که کودک 2 سالهای درک صحیحی از اهمیت راستی و درستی نداشته باشد لکن همین کودک تا سن 10 سالگی باید تفاوت راستی و دروغ را درک کند.
برای کودک 5 یا 6 ساله طبیعی است که در افکار رویایی و تخیلی غوطهور شود و داستانهایی بلند و طولانی تعریف کند اما در واقع قصد فریب دادن کسی را ندارد بنابراین هیچ جای سرزنش و یا تنبیه نخواهد داشت والدین زمانی که آگاهانه در مورد مطلبی اغراق آمیز حرف میزنند دروغ هم میگویند با این هدف که مسمعین را تحت تاثیر قرار دهند البته بدون این که قصد فریب آنان را داشته باشند اما کودک احتمالا اغراقهای آنان را سخاوتمندانه تعبیر و تغییر نمیکند الگوهای ارائه شده توسط والدین بسیار اهمیت دارد.
اگر والدین برای فریب دادن دروغ بگویند غیر منطقی از کودک انتظار راستگویی و درستکاری داشته باشیم.
دروغ ممکن است در ارتباط با ناامنی باشد مثلا مسائلی چون تمایل به جلب توجه و تحسین دیگران، کسب اعتبار و مقام و منزلت، به دست آوردن تعدادی دوست و یا فرار از وضعیتی نامطلوب هنگامی که کودک برای به زحمت انداختن دوستش، دروغ میگوید ضروری است کوششی به عمل آید تا دلیل این رفتار او کشف گردد در کتاب درسهایی از دوران کودک ، نمونهها و الگوهای دزدی و دروغگویی در کودکانی که سرنوشت آنان را به شهرت رسانده گزارش شده است.
روسو که فقط 9 روز از سنش گذشته بود مادرش را از دست داد در سن 13 سالگی در کش رفتن پول و سبزیجات مهارت خاصی پیدا کرد و تقریبا زندگی پر از جرم و جنایتی را گذراند اصولا تنبیه کردن برای اینگونه تقصیرها در مدرسه عملی افراطی است هر چند که معلم دارای موقعیت و وضعیت خاصی است اما باید توجه داشته باشد که دزدی یا دروغگویی طفل بدون علت نیست و ریشه آن را احتمالا در خانه میتوان یافت با این حال این کودک بیچاره است که در نقشش معلول تنبیهات را دریافت میکند.
دزدی کودکان اگر دقیقا مورد بررسی قرار گیرد چیزی جز تجلی این دا نیست که او در محیطی زندگی میکند که عاری از مهر و محبت است و سعی میکند به نوعی خود را اظهار کند.
کودک دزد معمولا رد پایی از خود به جای میگذارد و احیانا اگر به تله بیفتد در صورتی که مجازات شدید نباشد از گیر افتادن خود احساس لذت میکند.
بسیاری روانشناسان معاصر عامل اصلی تشکیل دزدی را در ضمیر ناخودآگاه و احساس بینقشی در محیط از جانب طفل میشناسند آنها میگویند هر فردی تا رسیدن به حد کامل باید به تدریج نقشی در محیط پیدا کند که متناسب با استعدادها و خواستههای او و هم مورد قبول اجتماع باشد حال اگر طفلی را تا رسیدن به جوانی از اجرای نقشش محروم کنیم در آن صورت طفل دیروز که نوجوانان امروز است در اجتماع احساس ارتباط و پیوند نمیکندو این احساس ریشه بسیاری از پستیها است.
این دسته از روانشناسان معتقدند که احساس انس و الفت برای طفل مفهوم اجازه داشن برای اظهار وجود است خانهای که از این احساس (انس و الفت) خالی باشد برای طفل حکم هیولای مجهولی است که در او ترس پدید میآورد و این ترس موجب افسردگی روانی او میشود همین افسردگی است که به صورت اعمال غیر عادی مانند دزدی در میآید که به تدریج از خانه به اجتماع منتقل میشود.
بنابراین اگر بخواهیم جنین افرادی تحویل جامعه ندهیم مطابق گفتار امام سجاد(ع) حقوق کودک بر بزرگسالان را باید مورد توجه قرار دهیم که بدین قرارند: 1-با آنان مهربان باشیم.
(فرحمته) 2-در انتقال صحیح فرهنگ و آداب سازنده نسبت به او کوشا باشیم.
(ارزشها را بشناسیم و به او بشناسانیم و تعدیلش کنیم).
3-آموزشهای لازم و مؤثر در زندگی پاک و سالم را شناخته و به او تعلیم دهیم.
4-با توجه به این که کوچکتر و کم تجربه و کم طاقت است در برابر کوتاهیهای او گذشت سازنده داشته باشیم.
5-رازدار او باشیم و او را خجالت ندهیم.
6-رفتارمان با کوچکترها دوستانه باشد (با او راه بیائیم) 7-در مشکلات یار و کم کار او باشیم.
(والمعونه له) 8-خطاهای ناشی از کودکی و کم تجربگی را به رخ او نکشی و او را جری و لجوج بار نیاوری که نوع عکس العمل سبب میشود که از آن خطاها بازگشت نماید.
9-با او (عاقلانه و ماهرانه ) مدارا کنی 10-آنان را در معرض آزمایشهای طاقت فرسا که موجب احساس سرشکستگی و عقب ماندگی شود قرار مده (با توجه به تلاش در راه رفع عقب ماندگیهایش).
که این نوع رفتار برای تامین رشد انسانی او مناسبتر و راه نزدیکتری است (راه درمان).
دزدی در جوانان و علل آن دزدی در جوانان بر دو نوع است دزدی واقعی و دزدی مجازی.
منظور از دزدی واقعی تلاش برای به دست آوردن طعمه است حال این که در ریشه و اصل دزدی مجازی (سمبلیک) که به وسیله جوانان انجام میشود عمل جبران ناپذیر است دز دزدی سمبلیک عمل ربودن مهمتر است تا نتیجه ربودن پس دزدی واقعی عملی است برای په چنگ آوردن طعمه.
دزدی جوانان معمولا با ربودن از کسی که جوانان از او توقع محبت و مهربانی دارند شروع میشود و به تدریج به دیگران نیز سرایت میکند به عبارت دیگر دزدی شیء از مادر یا از خانه نشانه و سمبل ربودن