دانلود مقاله چگونه می‌توان با تلویزیون کنار آمد ؟

Word 202 KB 28237 43
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • رادیو و تلویزیون ، دوست ، هم صحبت ، همدم و هم خانه‌ی ما هستند و اگر چه ممکن است گاهی از آنها ناراضی باشیم ، رهایشان نمی‌کنیم ، یا درست بگوییم ، آنها را رها نمی‌کنند و ما هم نمی‌توانیم بدون آنها سر کنیم .رادیو و تلویزیون فقط هم خانه و هم دم مردمان نیستند ، بلکه از وقتی به خانه‌ای وارد می‌شوند ، خانه و صاحبخانه چیز دیگری می‌شود .

    اصولاً هر چیزی از تکنیک جدید که وارد زندگی مردم شده ، تغییر و تحولی در روابط و مناسبات میان ایشان پدید آورده و احیاناً دید و نگاهشان را تغییر داده است .

    درست است که ما رادیو و تلویزیون را از جایی که لوازم خانگی می‌فروشند می‌خریم و به خانه می بریم و اینها به یک اعتبار در زمره‌ی وسایل خانه هستند ،‌ اما با اهل خانه نسبتی دارند که با آن نسبت ، از دیگر وسایل خانه ممتاز می‌شوند .

     مسلماً نوع وسایلی که ما در خانه داریم با نحوه زندگی ما مناسبت دارد ، اما آن وسایل به جای ما فکر نمی‌کنند و تصمیم نمی‌گیرند و انتخاب نمی‌کنند .

    بسیارند کسانی که به میز ، مبل ، فرش و نقش دیوار خانه خود بسیار اهمیت می دهند و چه بسا که فکر وذکرشان مشغول آن باشد ؛ ولی نمی توان گفت که فرش و مبل فکر آنها را راه می‌برد .

    مبل و میز بخصوص یخچال که وارد خانه می‌شود ، آداب ، طرز نشست و برخاست ،‌ وضع تغذیه و نحوه و میزان خرید مواد غذایی تغییر می‌کند و این تغییر ، در شئون دیگر زندگی نیز موثر می‌افتد .

    اما هیچ یک از آنها اثر و اهمیت وسایل ارتباط جمعی و بخصوص تلویزیون را ندارد .

    ما چون جعبه تلویزیون را به سلیقه خود انتخاب می‌کنیم و می‌خریم و مالک رسمی آن هستیم ،‌ می‌پنداریم که مثل هر ملک دیگری می‌توانیم هر تصرفی که بخواهیم در آن بکنیم .

    این پندار از جهتی نیز درست است ، زیرا ما می‌توانیم آن جعبه را بفروشیم یا آن را به کسی ببخشیم یا از خانه بیرون بیندازیم .

    ولی در هر صورت ، دوباره باید دستگاه دیگری از این جعبه‌ها را مقدم بر بسیاری از ضروریات دیگر زندگی بخریم و به خانه بیاوریم .

    یعنی آنچه در اختیار ماست جعبه گیرنده است ،‌ ولی شاید ما اختیار داشتن و یا نداشتن تلویزیون را نداشته باشیم ، یا معمولاً مردم قدرت صرف نظر کردن از آن را ندارند .

     خانه امروز با خانه‌ی دیگر که تلویزیون نداشت بسیار فرق کرده است .

    خانه و زندگی امروز بدون تلویزیون قابل تحمل نیست .

    تلویزیون که آمد ، بشر زبان همزبانی را از یاد برده بود و با آمدن آن ، روابط و عادات و مشغولیت‌ها و رفت و آمدها همه به تناسب عالم بی‌همزبانی تغییر کرد اکنون اگر رادیو و تلویزیون نباشد چه پیش می آید ؟

    مسلماً بشر نمی‌تواند به روابط و مناسباتی که در سابق داشت بازگردد و برای اینکه بتواند تنهایی خود را تحمل کند ، به تلویزیون نیاز دارد .

    الان اگر از اوصاف بشر بپرسند ،‌ شاید کسی بتواند بگوید که بشر عصر ما ، جاندار تماشاگر تلویزیون است .

     مراد از این سخنان این نیست که ما هر چه از تلویزیون می‌بینیم می‌پسندیم و هیچ رأی و نظری در مورد برنامه‌ها نداریم .

    من با اینکه نگران سوء تفاهم هستم باید بگویم که نمی دانم چرا گاهی به نظرم می‌آید که نسبت ما با تلویزیون همان است که ایوان کارامازوف در رمان داستایوسکی با شیطان است .

    شیطان وقتی وارد اتاق ایوان می‌شد ، ایوان با او عتاب و خطاب می کرد و شیطان ناچار می‌شد از نزد او برود .

    اما به محض اینکه شیطان بیرون می‌رفت ، ایوان پریشان می‌شد ؛ او به مصاحبت شیطان نیاز داشت .

    من نمی گویم تلویزیون شیطان است ، اما هر چه هست ، ما از آن گله و شکایت بسیار داریم ؛ وقت ما را می‌گیرد و نمی‌گذارد بچه‌ها درس بخوانند ،‌ برنامه‌های بد و نامناسب دارد ؛ اما بدون تلویزیون هم نمی‌توانیم باشیم .

    تلویزیون اکنون تنها به ما اطلاعات لازم برای زندگی در جامه متجدد و پست مدرن نمی‌دهد ، بلکه تعیین می‌کند که مهم چیست و چه چیز بی‌اهمیت است و مطلوب و غیر مطلوب کدام است .

    طرز لباس پوشیدن و آداب معاشرت را نیز تلویزیون معین می‌کند .

     حتی پاسخ دادن به این پرسش که صدا و سیمای مطلوب کدام است ، خود به خود و دانسته و ندانسته ، احیاناً به عهده ‌ی تلویزیون گذاشته می‌شود .

    در این صورت ، دیگر نمی‌توان تلویزیون را وسیله انگاشت .

    وسیله چیزی است که آدمی ، به اختیار ، آن را برای رسیدن به یک مقصد و مقصود به کار می‌برد .

    ما از تماشای تلویزیون چه مقصودی داریم ؟

    مقصود ما تماشاست .

    به این معنی ، تلویزیون خود مقصد و هدف است .

     با این حال ،‌ می‌دانیم که تلویزیون برنامه‌های بد و خوب دارد ، برنامه‌هایی که با مهارت و ظرفیت تهیه می‌شود و ، در بعضی موارد آثار ناشی‌گری و بی‌سلیقگی در تهیه آنها پیداست .

    تلویزیون بد آموزی دارد ، اما ممکن است برنامه‌های آن را طوری ساخت که آثار تربیتی خوب بر آن مترتب شود .

    همچنین می‌توان از طریق تلویزیون مطالب بسیار خوب و لازم علمی را آموخت .

    در این نکته هم تردید نیست که ما می‌توانیم برنامه‌های تلویزیون را تغییر دهیم و اصلاح کنیم و این کاری است که همه موسسات رادیو و تلویزیون انجام می‌دهند .

    یعنی تمام موسسات رادیو- تلویزیونی ، مراکز نظر سنجی دارند و میزان رضایت و نارضایتی شنوندگان و بینندگان را اندازه می‌گیرند و برنامه‌های خود را با رعایت نظر بینندگان تغییر می‌دهند .

    شنوندگان و بینندگان نیز می‌توانند میان مطالب و برنامه‌های متفاوتی که از ایستگاههای مختلف پخش می‌شود ، به میل و سلیقه خود چیزهایی را انتخاب کنند و اگر چنین نبود ، این همه رقابت میان دستگاههای فرستنده وجود نداشت و تا این اندازه برای بهتر کردن برنامه و راضی نگاه داشتن مشتریان کوشش نمی‌شد .

    با این حال ،‌ می‌دانیم که تلویزیون برنامه‌های بد و خوب دارد ، برنامه‌هایی که با مهارت و ظرفیت تهیه می‌شود و ، در بعضی موارد آثار ناشی‌گری و بی‌سلیقگی در تهیه آنها پیداست .

    شنوندگان و بینندگان نیز می‌توانند میان مطالب و برنامه‌های متفاوتی که از ایستگاههای مختلف پخش می‌شود ، به میل و سلیقه خود چیزهایی را انتخاب کنند و اگر چنین نبود ، این همه رقابت میان دستگاههای فرستنده وجود نداشت و تا این اندازه برای بهتر کردن برنامه و راضی نگاه داشتن مشتریان کوشش نمی‌شد .

    بنابراین ، مشکل این است که اگر می‌ـوان برنامه‌های خوب و بد برای تلویزیون تهیه کرد و کسانی در این کار صاحب تخصص و مهارت می‌شوند و بعضی از آنان ذوق و ابتکار خاصی پیدا می‌کنند ،‌ چگونه می‌توان گفت که تلویزیون در اختیار ما نیست و بر ما حاکم است ؟

    اشکال به این صورت رفع می‌شود که ما میان وجود تلویزیون و ماهیت آن فرق بگذاریم ؛ و تازه بعد از این تفکیک هم سوء‌تفاهم‌هایی پیش می‌آید ، زیرا به یک معنی ، معمولاً مردمی که اهل تفکر نیستند چنین می‌اندیشند که اگر به فرض ، ما در امر وجود و عدم تلویزیون بی‌اختیار باشیم ،‌ تکلیف ماهیت آن به دست ماست و ما که جاعل ماهیت آن هستیم ، آن را به هر صورت که بخواهیم در می آوریم .

    به عبارت دیگر ،‌ به فرض اینکه ما محکوم به داشتن تلویزیون باشیم ،‌ مجبور نیستیم که هر برنامه‌ای را تماشا کنیم ، بلکه چیزی را که خود می‌خواهیم و می‌پسندیم ، بر می‌گزینیم و تماشا می‌کنیم .

    البته که دایره انتخاب ما با افزایش ساعات برنامه‌ها و تعداد فرستنده‌ها وسیع‌تر می‌شود ؛ در این صورت ، طبیعی است که می‌توان در باب رادیو و تلویزیون مطلوب فکر کرد .

    این مطالب در جای خود درست است ، اما درست نیست که تصورشود که ما محکوم به داشتن تلویزیون هستیم ، ولی تعیین ماهیت آن به دست خودمان است و این ماهیت با تصرف ما خوب و بد و به طور کلی مشکک می شود.

    اتفاقاً تغییری که معمولاً ما می‌توانیم بدهیم در وجود تلویزیون است نه در ماهیت آن .

    یعنی ما با پیدایش تلویزیون با آن در نسبتی وارد شده‌ایم که آن نسبت را به آسانی و با اصلاحات جزئی و صوری نمی‌توانیم تغییر دهیم ، ولی چه بسا که در دو طرف نسبت تغییراتی به وجود می آید .

    منتهی ما کمتر به نسبت نظر می‌کنیم و بیشتر به دو طرف نسبت که ما و رادیو و تلویزیون باشیم توجه داریم ،‌ چنان که بیشتر از تاثیر تلویزیون درافکارو اخلاق و رفتار می گوییم و به بهتر کردن تلویزیون می‌اندیشیم و البته در این راه به نتایج عملی مهم می‌رسیم .

    اما باید دید با تغییراتی که در دو طرف نسبت پدید می آید ، آیا اصل نسبت هم دگرگون می‌شود یا نه .

    این یک مطلب فلسفی است .

    کسانی که نسبت را فرع بر وجود مضاف و مضاف‌الیه می دانند ، به نسبت اهمیت نمی دهند .

    اما در مقابل آنان ، گروهی دو طرف نسبت را چندان مهم نمی شمارند و هر دو را محکوم حکم نسبت می‌دانند مارشال مک‌لوهان که می‌گفت وسیله پیام است ، مخالف استفاده از تلویزیون نبود و اصلاح آن را منکر نمی شد .

    او خود کارشناس وسایل سمعی – بصری بود .

    با این حال معتقد بود که حدود تصرف ما در دایره نسبتی که با تلویزیون داریم محدود است ،‌ یعنی ما نمی‌توانیم ماهیت آن را تغییر دهیم و با آن هر چه می‌خواهیم بکنیم .

    قبلاً اشاره کردیم که تکنیک جدید وسیله‌ای نیست که برای رسیدن به مقصدی فراهم شده باشد .

    تکنیک عین قدرت است ، نه پاسخ به مسئله و مشکل .

    مگویید که تکنیک راه‌ها را کوتاه و حل بسیاری از مسائل را آسان کرده است .

    من منکر این نیستم ، بلکه از اصل و ماهیت تکنیک سخن می گویم .

    مقصود این است که پیدایش تلویزیون گرچه با پیشرفت علم و در مرحله‌ای از این پیشرفت صورت گرفته است ، اما پاسخ به یک مسئله علمی و نتیجه سعی در رفع یک مشکل عملی نبوده است .

    تلویزیون امکانات ما را در عالمی که در آن بسر می‌بریم افزایش داده است .

    یعنی این طور نبوده است که روزی ناگهان کسانی به فکر افتاده باشند که فی المثل برای ایجاد مشغولیت یا رساندن خبر ، پیام و...

    وسیله‌ای بسازند و آن وسیله صرفاً در خدمت ابلاغ پیام‌ها و رساندن اطلاعات باشد .

    چون رادیو و تلویزیون وسیله ابلاغ و ارسال پیام و اطلاعات است ،‌ به اشکال می‌توان پذیرفت که برای این مقصود اختراع نشده باشد .

    حتی اگر بگوییم که داشتن اطلاعات در جامعه جدید یک امر ضروری شده است و این ضرورت ،‌ پیدایش وسایل مخابراتی جدید را اقتضا کرده است ، ظاهراً دعوی مدعی را اثبات کرده‌ایم ، زیرا سخن این بود که اختراع تلویزیون در پاسخ به یک مسئله نظری یا برای رفع بعضی مشکلات عملی نبوده است ، اما بعد گفتیم که اطلاعات و وسایل اطلاع رسانی از ضروریات عالم کنونی است ،‌ پس لابد نیاز به اطلاع رسانی ،‌ انگیزه‌ی پدید آوردن وسایل بوده است .

    رفع این تناقض دشوار نیست ، زیرا نیازی که اثبات کردیم ، نیاز عالم بود نه نیاز اشخاص ، ونیازی که منکر شدیم ، نیاز ناشی از مواجهه با مسائل و همچنین نیاز نفسانی بود .

    عالم جدید بدون اطلاعات و وسایل مخابراتی کنونی دوام نمی یابد .

    رادیو و تلویزیون از اجزای مقوم عالم کنونی است و جای خاصی در آن دارد و اگر نبود ،‌ این عالم علیل و ناقص الخلقه بود .(‌ اکنون هم عالم علیل است ، اما علت آن نقص عضو نیست ) البته ممکن است بگویید که این عالم چیزهای خوب بسیاری را نیز فاقد است و هیچ عالمی نیست که همه چیز را به کمال داشته باشد .

    پس آیا باید تمام عوالم را ناقص الخلقه دانست ؟

    وقتی می‌گوییم اگر عالم جدید تلویزیون نداشت ناقص الخلقه بود ، مراد این است که تلویزیون در قوام آن موثر است و حال آنکه مثلاً عالم یونانی یا رومی برای اینکه موجود باشد ، به تلویزیون نیازی نداشت .

    به عبارت دیگر ، باید فرق گذاشت میان چیزهایی که مامی‌گوییم خوب است که یک تاریخ و یک عالم آنها را داشته باشد و چیزهایی که وجودشان متقضای ذات آن عالم است .

    مثلاً پای بندی به فضای خوب است ،‌ اما از لوازم ذات عالم متجدد نیست ،‌ حال آنکه علم جدید نمی‌تواند از این عالم منفک شود .

    حتی کسی ممکن است بگوید در عالم


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله چگونه می‌توان با تلویزیون کنار آمد ؟, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله چگونه می‌توان با تلویزیون کنار آمد ؟, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله چگونه می‌توان با تلویزیون کنار آمد ؟

چکیده تحقیق: اهمیت رسانه ها جمعی از همان آغاز انتشار نخستین روزنامه ها در یونان باستان همواره در کانون توجه نویسندگان و گردانندگان آنها و دغه دغه خاطر سیاستمداران و حکام آن زمان بوده و تاکنون نیز ادامه دارد.تلویزیون نیز به عنوان یکی از بزرگترین و پردامنه ترین رسانه همواره توجه جامعه شناسان و ارتباط گران، سیاستمداران و..... دوم خود معطوف داشته است موضوع اصلی، بررسی سازه ها شاخص ...

شاید یکی از دلایل پائین بودن میانگین سطح کیفی تبلیغات رادیویی نسبت به تلویزیون، توجه نکردن به امکان تصویر سازی در ذهن مخاطب به وسیله صدا است. کاری که تنها به کمی دقت و توجه نیاز دارد و در مقابل تصویر سازی تلویزیونی ساده تر انجام می شود. به خصوص با در نظر گرفتن این نکته که ریشه های عمیق فرهنگ شاعرانه ما به ادبیات دوره پیش از ثبت تصویری و گرافیکی برمی‌گردد. کوه را ننوش ، آب را ...

مقدمه رادیو و تلویزیون ، دوست ، هم صحبت ، همدم و هم خانه‌ی ما هستند و اگر چه ممکن است گاهی از آنها ناراضی باشیم ، رهایشان نمی‌کنیم ، یا درست بگوییم ، آنها را رها نمی‌کنند و ما هم نمی‌توانیم بدون آنها سر کنیم .رادیو و تلویزیون فقط هم خانه و هم دم مردمان نیستند ، بلکه از وقتی به خانه‌ای وارد می‌شوند ، خانه و صاحبخانه چیز دیگری می‌شود . اصولاً هر چیزی از تکنیک جدید که وارد زندگی ...

تاریخچه : تأسیس کارخانجات :  کارخانجات پارس الکتریک در تاریخ 5 اسفند سال 1341 با سرمایه 5000000ریال تأسیس و در 9 اسفند ماه همان سال بصورت شرکت با مسئولیت محدود به شماره 8567 به ثبت رسید . موضوع شرکت ،‌تأسیس و ایجاد کارخانه صنعتی ،تولیدی و مونتاژ رادیو و تلویزیون بوده است.  در تاریخ 22 اسفند ماه سال ، 1346 شرکت از مسئولیت محدود به سهامی و پس از آن در 28 فروردین سال 1352 ...

مقدمه شاید در ابتدا کسی گمان نمی کرد این مسئله تا به این حد گسترش یابد. نمونه های قبلی چنین مسائلی بسیار زود از گردونه خارج شدند و از رونق افتادند، اما این دفعه قضیه فرق می کند. شرکت گلدکوئیست در آغاز ورودش به ایران طبقات پایین جامعه به لحاظ سواد اجتماعی و اقتصادی - را هدف قرار داد. مردم عادی جامعه که اطلاع چندانی از اصطلاح علمی مورداستفاده اعضای شبکه نداشتند، براحتی وارد بازی ...

مقدمه موضوع مورد تحقی «مهدی اخوان ثالث» (م.امید) بود. شاعری که در عنفوان جوانی یکی از برجستگان ادب فارسی بود. او شاعری نوپرداز بود. ولی به قول خودش «سوار بر مرکب شهر کهن» بود. سبک او سبک خراسانی بود. نسبت به شعر کلاسیک اهمیّت ویژه‌ای قائل بود. آثاری به نظم و نثر از این شاعر به جا مانده است. مثل «زمستان، آخر شاهنامه، از این اوستا ...» و آثاری به نثر مثل کتاب قدمایی قوالب دیگر و ...

مقدمه شاید در ابتدا کسی گمان نمی کرد این مسئله تا به این حد گسترش یابد. نمونه های قبلی چنین مسائلی بسیار زود از گردونه خارج شدند و از رونق افتادند، اما این دفعه قضیه فرق می کند. شرکت گلدکوئیست در آغاز ورودش به ایران طبقات پایین جامعه به لحاظ سواد اجتماعی و اقتصادی - را هدف قرار داد. مردم عادی جامعه که اطلاع چندانی از اصطلاح علمی مورداستفاده اعضای شبکه نداشتند، براحتی وارد بازی ...

دفتر رهبری - نیرو های مسلح جمهوری اسلامی ایران نیروهای مسلح از لحاظ مدیریت و فرماندهی تحت تابعیت مقام رهبری هستند. این امر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پیش بینی گردیده که قبلاً بدان اشاره نمودیم. در ارتباط با این عنوان قابل ذکر است که امور اداری، تدارکاتی، حقوقی و بودجه‌ای نیروهای مسلح در صلاحیت وزارت دفاع می‌باشد (ماده 8 قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب 7/7/1366) و ...

نگاهی به تاریخ جنگ تحمیلی صدام حسین رئیس جمهور مخلوع عراق همراه با دیگر متحدان عرب و غربی خود با هدف سرکوب انقلاب اسلامی ایران و تجزیه آن - که آن را از اهداف همه اعراب اعلام کرد - بر این کشور آتش گشود. چنانکه طارق عزیز معاون نخست وزیر وقت عراق اعلام می کند که "چند ایران کوچک بهتر از ایران واحد است و ما از شورش قومیت های مختلف حمایت می کنیم و همه سعی خود را در تجزیه ایران به کار ...

از آن دسته شنوندگانی که برنامه های رادیوهای داخلی را بهتر دانسته اند، دلایل آن پرسیده شد: نتایج حاکی از آن است که مهمترین دلیل شنوندگان برای بهتر بودن برنامه‌های رادیوهای داخلی «هماهنگ بودن با فرهنگ ما» (38درصد) است. «صداقت داشتن برنامه های رادیوهای داخلی» (9درصد) و «اطلاعات بیشتری درباره کشور دادن» و «آموزنده بودن» (هر کدام 7 درصد) از جمله دلایل شنوندگان برای بهتر بودن برنامه ...

ثبت سفارش