دانلود مقاله رئالیسم و نقش شخصیت پردازی

Word 89 KB 28259 22
مشخص نشده مشخص نشده فلسفه - اخلاق
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • نویسندگان ، غالبا در مصاف با شخصیت های داستانی خود، یا به عبارتی هنگام شخصیت پردازی ، اصرار به رعایت اصول مستندسازی و واقعیت مانندی دارند.

    توجه به شخصیت ها از چنین منظری اشتباه است ؛ چرا که هیچ شخصیتی را نمی توان به عنوان یک انسان حقیقی در نظر داشت .

    حتی اگر این افراد، شخصیت های تاریخی بوده باشند که در گذشته های دور در قید حیات بودند.

    با این حال نمی توان منکر این مساله بود که گاه شخصیت های داستانی متشابه انسانهای حقیقی آفریده شده اند و گاه متفاوت با آن .

    در مجموعه داستان ها و رمانهای رئالیستی بر همخوانی و تطبیق انسان با اشخاص داستانی تاکید می شود.

    در این گونه آثار، تلاش نویسنده متوجه حضور شخصیت های حقیقی در طرح داستانی است .

    بر این اساس ، تمام هم ل نویسندگان خلق فضاسازی و مکانهای داستانی کاملا طبیعی مطابق با شرایط حقیقی است آنان حتی از آوردن حوادث متعدد و پرتلاطم خودداری می کنند؛ چرا که می خواهند تصویرگر زندگی ثابت ، بی تحرک و عادی غالب مردم باشند که سالیان متمادی به یک شیوه خاص زندگی کردند و هیچ گاه دچار تلاطمات عظیم نشدند.

    به همین دلیل ، تعداد حوادث موجود در هر داستان بسیار محدود و مشخص است .

    در نتیجه نویسندگان داستان های رئالیستی از طرح داستان های ماجراجویانه ، تخیلی با شخصیت های نسبتا فراواقعی دوری می جویند.

    این گونه نویسندگان درصدد هستند تا خواننده را از پیگیری کنش و حادثه بازدارند.

    و بیشتر به سوی شخصیت های داستانی و فعل و انفعالات ذهنی و روحی آنها سوق دهند.

    از این رو، می توان مدعی بود که نویسندگان رئالیست بن مایه مباحث روانشناختی و جامعه شناسی را در داستان های خود درشت نمایی می کنند تا در این رهگذر نخست به ماهیت درونی افراد رخنه کنند، دوم این که بافت اجتماعی و مسائل مختلف پیرامون جامعه را در داستان هایشان حلاجی کنند.

    در طرح مباحث روانشناختی معمولا فعل و انفعالات ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه و جریان سیال ذهن بیش از سایر موارد مورد استفاده نویسندگان رئال قرار می گیرد.

    در چنین حالتی گاه تفکرات زاید و گنگ به همراه اعمالی که ظاهرا بی معناست ، اما دارای زیرساخت درونی و باطنی افراد است ظهور می کنند.

    منتقدان در چنین آثاری با دقت هر چه تمام تر فرآیند ذهنی شخصیت ها و کنش ها و واکنش های آنها را مورد ارزیابی قرار می دهند.

    آنان پیوسته در شکار شخصیت های غیرطبیعی هستند.

    شخصیت هایی که اعمالشان با توجه به قواعد و هنجارهای اجتماعی نیست .

    به همین دلیل ، گمان می رود که در داستان های رئالیستی ، خواننده توانایی کافی برای تشخیص ابعاد شخصیتی افراد و زیرساخت جامعه پیدا می کنند.

    نویسندگان پیرو مکتب رئالیسم مدعی هستند که داستان های غیررئالیستی ( )non- realisticو رمانس ( )Romanceبه دلیل توجه به عناصر کلیشه ای و کلی چون تقسیم افراد و حوادث به خوب یا بد و یا زشت و زیبا فاقد ارزش و اعتبار هستند؛ البته در این گونه آثار هم برخی ابعاد شخصیتی افراد مطرح می شود؛ اما آنچنان که در داستان های رئالیستی مرسوم است به ماهیت درونی افراد توجهی نمی شود و بیشتر؛ عنصر حادثه و کنش درشت نمایی می شود.

    در برخی داستان هایی که آنچنان پایبند اصول مطلق رئالیسم نیستند، بیشتر دیدگاه ها و گرایش های کلی شخصیت ها بیان می شود.

    این دسته از نویسندگان بیشتر متمایل به بهره وری از اصول کلی علوم فلسفه و معارف هستند.

    در این قبیل آثار که متمایز از داستان های رئالیستی مطلق گرا هستند، مفاهیم اخلاقی و ایدئولوژی پشت حوادث قرار دارند.

    این گونه آثار بیشتر در قالب رمز و کنایه ( )Allegoryخلق می شوند.

    رمز و کنایه در قرون وسطی موردتوجه اهل قلم قرار گرفت و بعد از آن در اروپا به فراموشی سپرده شد؛ اما در دوره کنونی به آن بها داده شده است .

    برخی بر این باورند که برای درک بهتر داستان های رمزگونه کنونی باید به پیش مطالعه آثار فلاسفه اگزیستیالیستی پرداخت 

    رئالیسم و نقش شخصیت پردازی نویسندگان ، غالبا در مصاف با شخصیت های داستانی خود، یا به عبارتی هنگام شخصیت پردازی ، اصرار به رعایت اصول مستندسازی و واقعیت مانندی دارند.

    برخی بر این باورند که برای درک بهتر داستان های رمزگونه کنونی باید به پیش مطالعه آثار فلاسفه اگزیستیالیستی پرداخت .

    در هر حال برای ارزیابی شخصیت های داستانی باید به 2شیوه روی آورد: )1تحلیل تمایلات فردگرایانه و عوالم تنهایی افراد )2تحلیل به گروه گرایی و در کنار جمع بودن شخصیت ها اصولا بزرگترین و به یادماندنی ترین شخصیت های داستانی در نتیجه درهم آمیزی این دو عالم به وجود می آیند.

    بسیاری از شخصیت های جاودانه این گونه آفریده می شوند و گاه بیش از خود نویسنده در اذهان عمومی می مانند: شرلوک هولمز، فاگین ، هیت کلیف ...

    باید به یاد داشت که هنگام بررسی شخصیت های رئال از جنبه فردگرایانه باید جدای از توصیفاتی که خود نویسنده در داستان مطرح می کند، به عوامل پشت صحنه توجه کرد.

    در حقیقت بررسی از طریق گفته های راوی نباید صورت پذیرد.

    در چنین نگرشی به عملکرد شخصیت ها احساس همدردی خواننده نسبت به افراد داستانی بیشتر می شود.

    در داستان های رئالیستی ، شخصیت ها نماینده گروه ، طبقه ، نژاد و حرفه ای هستند که به آن تعلق دارند.

    این گونه شخصیت ها بیشتر از جنبه روانشناختی مطرح می شوند و موقعیت آنها در جامعه مورد بررسی قرار می گیرند.

    در صورتی که در آثار کنایه ای ، شخصیت ها بیشتر از جنبه فلسفی ارزیابی می شوند.

    در پایان ، اشاره به این نکته ضروری است که تنوع شخصیت ها بسیار است ؛ در عین حال که هر شخصیت دارای پیچیدگی های خاص خود است .

    به همین دلیل ، بازآفرینی شخصیت های داستانی و شناخت ماهیت درونی انسانها برای نویسندگان رئال کاری بس مشکل و گاه غیرممکن به نظر می رسد و دقیقا به همین دلیل است که برخی منتقدان آثار رئالیسم به چنین آثاری خرده می گیرند.

    آنان معتقدند انسان آنچنان پیشرفتی در شناخت خود و عوالم درونی خود نکرده است .

    به همین دلیل طبق نظر آنها بازآفرینی خود و تاکید بیش از حد بر انسان محوری در آثار جایز نیست.

    نقد اثار جمالزاده تولدی بدون خوشامد گویی سید محمدعلی جمالزاده ، پدر داستان نویسی نوین ایران ، به گمان بسیاری از صاحب نظران ، نقادی سختگیر و نویسنده ای تاثیرگذار بر جریان داستان نویسی ایران بود که توانست در اندک زمانی نسل جوان آن دوران را برانگیزد.

    البته پیش از جمالزاده ، افرادی چون زین العابدین مراغه ای ، طالب زاده ، فتحعلی آخوندزاده ...

    دستی بر قلم داشتند و آثار خود را به چاپ رساندند؛ اما شیوه به کار گرفته شده توسط جمالزاده که تلفیقی از سبک داستان نویسی غربی و قصه نویسی ایرانی بود، باعث شد تا نام او در راس نسل اول داستان نویسی ایران قرار گیرد و او را به عنوان راهگشای دیگر نویسندگان قلمداد کنند.مهمترین عامل در شکل گیری اندیشه و توجه به قالب ادبی رمان ، پدر جمالزاده یعنی سید جمال واعظ اصفهانی ، خطیب مشهور مشروطیت است .

    جمالزاده که بشدت تحت تاثیر کلام پدر قرار داشت ، رفته رفته به سوی هنر داستان نویسی تمایل پیدا کرد؛ چرا که پدر در طی سخنرانی های متعدد در مساجد و مجالس مختلف ، مردم را به مطالعه رمان که در آن زمان "رومان " خوانده می شد، تشویق می کرد.

    در عین حال جمالزاده به نقش ادبیات و میزان تاثیرگذاری اش در سطوح مختلف جامعه و سیاست واقف شد و طی بیانیه ای که در مقدمه کتاب "یکی بود یکی نبود"، به چاپ رساند، این موضوع را ذکر کرده است:"رومان ، علاوه بر منافع مذکور، فواید مهم دیگری هم دارد: اولا در حقیقت مدرسه ای است برای آنهایی که زحمت روزانه ، که برای کسب آب و نان لازم است ، نه وقت و فرصت آن را به آنها می دهد که به مدرسه ای رفته و تکمیل معلومات نموده ، چیزی از عوالم معنوی که هر روز در ترقی است ، کسب نمایند و نه دماغ و مجال آن را که کتابهای علمی و فلسفی را شب پیش خود خوانده و از این راه کسب معرفتی نمایند...".نکته قابل توجه در این میان ، استفاده از طنزی بسیار قوی و شیرین است که باز از پدر شهید خود به عاریت گرفته بود.

    سید واعظ اصفهانی که در راه آزادی ایران از مبارزه با حکومت محمدعلی شاه دست برنداشت و عاقبت در زندان به شهادت رسید، پیوسته هنگام سخنرانی هایش از طنزی برنده استفاده می کرد و برای تفهیم مسائل سیاسی روز، به توصیف داستان های تخیلی و قابل هضم مبادرت میکرد.باید اذعان کرد که عواملی چون دوری از وطن ، مشاهده دوران پر تشنج پیش از سفر و تاثیر اندیشه و دیدگاه های سید واعظ باعث شده است تا جمالزاده از مضامین ثابت و یکسانی در داستان هایش استفاده کند و با قرار دادن عنصر مضمون و درونمایه در راس کار، داستان هایش را به خطابه های شیوا تبدیل کند.

    در حقیقت تمامی عناصر به کار گرفته شده ، چون طنز، هزل ، شخصیت پردازی ، حادثه ، کشمکش ، فضاسازی ...

    در راستای القای درونمایه های داستانی که همه آرا و آموزه های شخصی نویسنده به خواننده تلقی میشود قرار دارند.غالب منتقدان ادبی از وطن دور ماندن جمالزاده را از دور دستی بر آتش داشتن قلمداد کردند و آثار جمالزاده بغیر از "یکی بود یکی نبود" را فاقد ارزش ادبی دانستند.

    آنها در تایید گفته های خود بر این نکته تاکید داشتند که جمالزاده از ایران دور است و نمی تواند بدرستی مسائل و پیامدهای حوادث داستانی را ارزیابی کند.

    توجه به این موضوع خالی از لطف نیست که جمالزاده بیش از هر چیز یک داستان نویس است و تعهدی نسبت به ثبت حقایق تاریخی و اجتماعی ندارد.

    شیوه و سبک کار او در طول زمان فعالیت ادبی اش تغییر نکرد و سیر نزولی نپیمود.

    کلام او در داستان های آخرش به همان زیبایی ای است که در مجموعه داستان "یکی بود یکی نبود" است .

    به همین دلیل نباید دوری از وطن را چون پیراهن عثمان علم کرد و سایر آثار جمالزاده را از لبه تیز شمشیر گذراند.توجه نکردن به دنیای درونی شخصیت ها و طرح مکنونات ذهنی آنها نیز نمی تواند به عنوان نقیصه ای در پرونده جمالزاده محسوب شود.

    متاسفانه عده ای از منتقدان فقدان طرح ژرفای جان آدمی را از ضعف نویسنده می دانند؛ در صورتی که شیوه داستان نویسی جمالزاده خاص خود او بود و آگاهانه انتخاب شده بود.او در درجه اول به مضامین اجتماعی و سیاسی اهمیت می داد و می کوشید از تمامی ابزار و سازه ها در جهت تفهیم نه ایجاد توهم و ابهام مسائل یاد شده سود جوید.

    جمالزاده پس از مضمون ، به سبک داستان نویسی توجه داشت .

    پیش از چاپ کتاب "یکی بود یکی نبود"، نثر فارسی ، بسیار سنگین ، فاضلانه و غیرقابل فهم برای عوام بود.

    جمالزاده که تحت تاثیر اندیشه پدر بود، بر آن شد تا خالق نثری سلیس و روان باشد.

    او بر آن بود تا از اصطلاحات و تعابیر عامیانه استفاده کند و داستان را برای عوام قابل درک سازد.از عناصر شکل گیری سبک جمالزاده می توان به مواردی چون طنز، ساده نویسی ، بیان عقاید و دیدگاه های رایج ، سجع ، پیروی از مکتب رئالیسم ، به کارگیری اصطلاحات عامیانه ...

    اشاره کرد.البته پیش از جمالزاده ، زین العابدین مراغه ای در سیاستنامه ابراهیم بیگ ، و علی اکبر دهخدا در چرند و پرند از این نوع سبک سود جستند؛ اما هیچیک از آثار یاد شده نتوانست به ساختار داستان نویسی معاصر نزدیک شود.در ضمن ، آثار جمالزاده به لحاظ استحکام در نظام درونی و بیرونی ساختمان آثار، چیره دستی در گزینش واژگان مناسب ، هویت شناسی شخصیت ها و طنزپردازی ، ارزشمند است ، که آثار فوق فاقد آن هستند.باید به خاطر داشت که میان مضامین به کار گرفته شده در آثار جمالزاده ، نوعی وحدت و همدلی وجود دارد.

    جمالزاده تمام تلاش خود را مصروف این کار کرد که با استفاده از اصول مدلل و مستندسازی ، پس زمینه های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی ، مذهبی و ادبی ایران را به تصویر کشد و در پی آن تحلیل کند.

    او در تمامی داستان هایش به گونه ای به طرح مساله می پرداخت که آثار یادشده در گونه داستان های بسته قرار می گرفت ؛ یعنی خواننده نمی توانست نسبت به پدیده ها و حوادث رخ داده داوری کند و دارای نظری شخصی شود.به عبارت ساده تر، مستقیم گویی های جمالزاده و انتقاد از بسیاری معضلات باعث شده تا خواننده نتواند نسبت به شخصیت ها و اعمالشان نظر دیگری پیدا کند.جمالزاده در ترسیم


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله رئالیسم و نقش شخصیت پردازی , مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله رئالیسم و نقش شخصیت پردازی , پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله رئالیسم و نقش شخصیت پردازی

نویسندگان ، غالبا در مصاف با شخصیت های داستانی خود، یا به عبارتی هنگام شخصیت پردازی پردازی ، اصرار به رعایت اصول مستندسازی و واقعیت مانندی دارند. توجه به شخصیت ها از چنین منظری اشتباه است ؛ چرا که هیچ شخصیتی را نمی توان به عنوان یک انسان حقیقی در نظر داشت . حتی اگر این افراد، شخصیت های تاریخی بوده باشند که در گذشته های دور در قید حیات بودند. با این حال نمی توان منکر این مساله ...

زواتینی نظریه پرداز سبک نئورئالیسم در 1942، پیدایش نوع تازه ای از سینما را اعلام کرد سینمایی که پیرنگ از پیش طراحی شده و شسته رفته را کنار می نهد، از بازیگران حرفه یی استفاده نمی کند، و برای ارتباط مستقیم با واقعیت های اجتماعی دوربین و تجهیزاتش را به خیابان ها می برد . او اعتقاد داشت که پیرنگ ( طرح داستانی ) شگردی است که ساختاری مصنوعی بر ((زندگی روزمره)) تحمیل می کند و بازیگران ...

سمبولیسم در آغار سده نوزده، در آن دوران که هریک از مکتب‏ها و جنبش‏های ادبی قلمروئی از جهان هنر و ادب را ویژه خود ساخته بود، جنبش دیگری بنام سمبولیسم پا به پهنه هستی گذارد. این جنبش در حقیقت شورش و عصیان نسل جوان در برابر تمام هستی‏ها و پدیده‏های اجتماعی و هنری و اخلاقی بود. سمبولیسم مکتبی ادبی بود که بدبینی و نومیدی را با وهم و رویا، همراه با احساس و خیالی ژرف و نیز درهم آمیخته ...

مقدمه برای فهم تغییرات ما با ید به زیر سطح اشیا و حوادث بنگریم و بکوشیم آنچه را که در ذهن مردم روی می داد و می گذشت پیدا کنیم زیرا عمل و اقدام به آن صورت که ما آن را می بینیم خود نتیجه ای از مجموعه ی افکار و شهوات ، تعصبات و خرافات ، امید ها و ترس هاست و هرگز هیچ اقدام و عملی را نمی توان به تنهایی و بدون توجه به عللی که به آن عمل منتهی شده است فهمید . توفان تغییرات بزرگی که در ...

به نام خدا قرن بیستم و جلوه هایی از هنر نو گرا: گفتگو در قرنی که خود در آن زندگی کرده ایم شاید به مراتب دشوارتر از بررسی مشخصات هر دوره ی تاریخی باشد. اما در اصل قرن بیستم قرنی بحرانی و دنباله دار است که در آن انسان، خود را از قالب پیشین بیرون آورده و به شکل دیگری می سازد. بر اساس بینش های مختلفی که حاکم بر هنر امروزی است، هنر بنا به تعریفی عبارت است از به کارگیری عناصری همچون ...

پیشگفتار در این پیشگفتار ابتدا ما خلاصه ای از زندگی نامه دلاکروا ، نقاش برجسته که در 30 آوریل 1798 میلادی به دنیا آمد، می پردازیم و دلاکروا هنرش را از مادرش به ارث برد و با اینکه وی در دوره نوجوانی پدر و مادر خود را از دست داد وی هیچگاه خود را در این راه گم نکرد و به جنگ های آفریقا رفت و شاهکارهای متعددی خلق کرد و آثار معروف او قتل عام کیوس ، فاجع سیو، آزادی و رهبر مردم از آن ...

مقدمه در طول این تحقیق به ویزگی های سبک سمبولیست و اینکه این جنبش واقعیت محض را مبتذل و نا چیز می شمارد و به معنای نماد گرایی است اشاره می شود. در ادامه به هنرمندان این سبک اشاره شده است که عبارتند از گوگن، ونگوگ، وروبل پوی دشان و ... این هنرمندان بر این باور بودند که تجسم عینی کمال مطلوبی در هنر نیست و این در هنر جایز نیست که هر چه را در آن واحد نظاره می کنیم به تصویر بکشیم. در ...

حوزه ی فرهنگی و اجتماعی سرخپوستان یانوماهوی ونزوئلا سرپناهی موقتی برپا می کنند که از آنجا به دنبال غذا گشت زنی می کنند و به شکار حیوانات می پردازند. وقتی این پناهگاه ها خالی از غذا می شود، حرکت کرده و در جای دیگری ساکن می شوند. در یک روز خاص مردان در هنگام سحر جمع شده و تدارکات حمله به یک دهکده ی مجاور را فراهم می سازند. گروه دلواپس و نگران هستند. مردان طرف مهاجم در خطر آسیب ...

پیشگفتار شخصیت سالم چیست؟ دارنده‌ی شخصیت سالم چه ویژگی هایی دارد؟ رفتار و تکفر و احساس چنین آدمی چگونه است؟ ایا ما می توانیم شخصیت های سالمی بشویم؟ نه تها روانشناسان، بلکه میلیونها تن ا زمردم پیش از پیش پاسخ این پرسشنها را می جویند. مردم بسیاری برای کاوش و نمایش درون خود به عنوان درمانهای گروهی[1] پناه می برند. گرفته تا چاق و لاغر، ظاهراً با چنین تجربه هایی ابعاد وسیعتر و ...

هدف: نحوه فرم‌گیری شخصیتها تاثیراتی که از هنر غرب داشته آیا شخصیتهای دوره قاجار در نقاشی‌ها با ابزار تعریف می‌شده است. بسم الله الرحمن الرحیم «با آنکه هنر ایران در طی تاریخ تحت تاثیر شیوه‌های گوناگون سایر کشورها قرار گرفت همیشه این سه خصوصیت در آن باقی ماند: 1 ذوق به رنگهای تند؛ 2 تمایل به ریزه‌کاری 3 تصرف در نقوش در طبیعت شیوه نگارگری در این دوران در آغاز مشابهت زیادی به ...

ثبت سفارش