غیبت و حضور
 ضرورت پیروی از علمای متعهد
 از آنجا که در شرایط سخت دوره غیبت امام (ع) تشخیص وظایف و تکالیف دینی بر افراد به راحتی امکان پذیر نیست ، مسئولیت تبیین احکام دینی و هدایت مردم و حفظ ارزشهای اسلامی و دفاع از مکتب برعهده عالمان متعهد و با تقوا گذاشته شده است.
این مرزبانان واقعی مکتب به عنوان نایبان امام (ع) با به کار بستن توانمندیهای لازم عملی که در بخشهای مختلف علوم اسلامی به دست آورده اند از منابع اصلی دین یعنی قرآن و سنت به نیازهای دینی مردم پاسخ می گویند و در راستای حاکمیت پیدا کردن تمام احکام و ارزشهای الهی تلاش می نمایند.
اگر این عالمان مسئولیت شناس، دلسوز نباشند توده های مردم به راحتی از مسیر صحیح اسلامی منحرف شده و دچار انحطاط فکری و اعتقادی می شوند.
 امام هادی (ع) در روایتی نقش مهم عالمان آگاه و فقهای مسئولیت شناس و با تقوا را این گونه توصیف می کنند:
 اگر بعد از غیبت قائم آل محمد (ص) نبودند عالمانی که مردم را به سوی او فرا می خوانند و به سوی او راهنمایی می کنند و با برهانهای استوار از دین پاسداری می کنند و بندگان بیچاره و ناآگاه را از دامهای ابلیس و پیروان او و همچنین از دامهای دشمنان اهل بیت رهایی می بخشند، هیچ کس بر دین خدا باقی نمی ماند.
اما علمای دین دلهای متزلزل شیعیان ناتوان را حفظ می کنند، همچنان که کشتیبان سکان کشتی را .
 این دسته از علما در نزد خداوند دارای فضیلت و مقام بسیار والایی هستند.
[1]
 و عمده راه حفظ سلامت فکری و عقیدتی مردم در دوره غیبت، تبعیت از همین قشر از علمای متعهد است و به این امر در بسیاری از روایات اهل بیت (ع) نیز تاکید شده است از جمله امام صادق (ع) فرموده اند:
 از فقهای جامع الشرایط تبیعیت کنید من آنان را برای شما حاکم قرارداده ام و آنها منصوب ما هستند ( به راهنمایی و ارشاد مردم) شما موظفید در شرایطی که به ما دسترسی ندارید به آنان رجوع کنید و به گفته های آنها عمل نمایید و حق رد قول آنها را ندارید چرا که رد آنها رد ماست و در ما رد خداست .
 در این باره وقتی از امام عصر (ع) سوال شد که در زمان غیبت شما به چه کسانی مراجعه کنیم و در حوادثی که پیش می آید از چه کسانی کسب تکلیف کنیم و رهنمودهای چه قشری را وسیله هدایت خود قراردهیم آن حضرت فرمودند:
 در حوادثی که برای شما رخ می دهد به راویان احادیث ما ( فقهای جامع الشرایط) مراجعه کنید چرا که آنها حجت ما بر شمایند و من حجت خدایم ...
[3]
 به این ترتیب جهت درامان ماندن عقاید و ایمان مردم تک تک آنان موظف شدند که در دوره غیبت به عالمان با تقوا و فقیهان واجد شرایط استنباط احکام الهی از منابع اصلی دین مراجعه کنند و معالم دین خود را از آنان بیاموزند و تمام رویدادهای زندگی خویش را هماهنگ با دستورالعملهایی که از متن تعالیم دینی به دست آمده است هماهنگ سازند.
 راز نهان زیستی امام مهدی (ع)
 موضوع نهان زیستی از جمله مسائلی است که در زندگی بسیاری از پیامبران و اولیای الهی به چشم می خورد.
برطبق شواهد تاریخی حضرت الیاس (ع) 7 سال و حضرت موسی (ع) 28 سال و حضرت دانیال حدود 90 سال ..
در پس پرده غیبت به سربردند ؛حتی به اعتقاد صاحب نظران آشنا به سیره و تاریخ ادیان آسمانی، موضوع نهان زیستی یکی از سنتهای الهی است که در زندگی اغلب رهبران الهی به چشم می خورد و از جمله شباهتهای امام مهدی (ع) با پیامبران موضوع نهان زیستی یکی از سنتهای الهی است که در زندگی اغلب رهبران الهی به چشم می خورد و از جمله شباهتهای امام مهدی (ع) با پیامبران موضوع نهان زیستی او در دوره ای از زندگیشان است.
 از امام سجاد (ع) روایت شده است:
 در قائم ما چند سنت از سنن پیغمبران است ...
اما سنتی که از حضرت ابراهیم خلیل(ع) دارد موضوع پنهان بودن ولادت و دوری گزیدن وی از مردم است و سنتی که از حضرت موسی (ع) دارد مسئله ترس از جان و غیبت از مردم است .
امام باقر (ع) هم در توصیف شباهتهای امام مهدی (ع) به برخی از انبیاء می فرمایند:
 شباهتی که او به حضرت یونس دارد غیبت اوست که بعد از پیری به صورت جوانی به سوی قوم خود بازگشت.
 شباهت او به یوسف (ع) غیبت او از خواص خود و عموم مردم و برادرانش است...
شباهتی که به موسی (ع) دارد ترس و خوف ممتد او از مردم و غیبت طولانی و مخفی بودن ماجرای ولادتش و پنهان گشتن از پیروان اش است.
 پرسشی که پس از این مقدمه مطرح می شود این است که با توجه به جایگاه امامت و مسئولیت امام در جهان بینی اسلامی راز زندگانی نهانی امام مهدی (ع) چیست؟
حقیقت این است که به این موضوع در مجموعه رهنمودهای پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار(ع) به شیوه های مختلفی جواب داده شده است که به ذکر چند مورد از آنها اکتفا می شود:
  
 1– غیبت راز مکتوم الهی
 در بعضی از روایات از غیبت به عنوان یکی از اسرار الهی یاد شده است که کسی جز خاندان وحی از حقیقت آن آگاه نیست؛ در این باره عبدالله بن فضل هاشمی می گوید:
 از امام صادق (ع) شنیدم که آن حضرت می فرمود:
 قائم ما از غیبتی خواهد بود که در آن دوره افرادی که از ایمان قوی برخوردار نباشند به حیرت و شک و تردید دچار خواهند شد.
 عرض کردم :
 غیبت قائم (ع) از چه روی واقع خواهد شد؟
امام صادق (ع) فرمود:اجازه نداریم علت آن را بیان کنیم.
راوی در ادامه می پرسد: اگر علت واقعی این امر را نمی گویید حداقل حکمت این غیبت را برای ما بیان کنید.
 امام (ع) می فرمایند:
 حکمت غیبت قائم (ع) همان است که در غیبت حجت های الهی گذشته وجود داشت اما علت واقعی این غیبت هرگز قبل از ظهور آن حضرت معلوم نخواهد شد همان گونه که حضرت خضر (ع) علت سوراخ کردن کشتی و کشتن جوان و اصلاح دیوار خراب شده را جز موقعی که می خواستند از هم جدا شوند بیان نکردند.
 سپس امام صادق (ع) افزودند:
 ای پسر فضل !
انتخاب زندگی نهایی یک امر الهی و سری از اسرار پنهان خداوند محسوب می شود که مصلحت ایجاب کرده است تا حقیقت آن جز به هنگام ظهور بر مردم بیان نشود.
در هر حال وقتی خداوند متعال را حکیم دانستیم بالطبع می پذیریم که کارهای حکمی خالی از حکمت و مصلحت نیست.
 
 
 در بعضی از روایات از غیبت به عنوان یکی از اسرار الهی یاد شده است که کسی جز خاندان وحی از حقیقت آن آگاه نیست؛ در این باره عبدالله بن فضل هاشمی می گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که آن حضرت می فرمود: قائم ما از غیبتی خواهد بود که در آن دوره افرادی که از ایمان قوی برخوردار نباشند به حیرت و شک و تردید دچار خواهند شد.
عرض کردم : غیبت قائم (ع) از چه روی واقع خواهد شد؟
راوی در ادامه می پرسد: اگر علت واقعی این امر را نمی گویید حداقل حکمت این غیبت را برای ما بیان کنید.
امام (ع) می فرمایند: حکمت غیبت قائم (ع) همان است که در غیبت حجت های الهی گذشته وجود داشت اما علت واقعی این غیبت هرگز قبل از ظهور آن حضرت معلوم نخواهد شد همان گونه که حضرت خضر (ع) علت سوراخ کردن کشتی و کشتن جوان و اصلاح دیوار خراب شده را جز موقعی که می خواستند از هم جدا شوند بیان نکردند.
سپس امام صادق (ع) افزودند: ای پسر فضل !
در هر حال وقتی خداوند متعال را حکیم دانستیم بالطبع می پذیریم که کارهای حکمی خالی از حکمت و مصلحت نیست.
براین اساس موضوع غیبت حضرت مهدی (ع) دارای مصلحت و علتی است گر چه حقیقت آن به صورت تفصیلی برای ما مجهول باشد؛ حال یا اطلاع بر علت حقیقی آن در شرایط کنونی به صلاح مردم نیست یا این که به جهت محدودیت علم و دانش بشر اسرار هستی از استعداد فهم فلسفه واقعی غیبت برخوردار نیست.
اما علی رغم وجود این قبیل روایات که معصومین (ع) تصریح کرده اند که مجاز به بیان علت اصلی غیبت نیستند در پاره ای از روایات به برخی از حکمتهای غیبت اشاره شده است.
2– آزمایش مردم از آنجا که یکی از اهداف آفرینش انسان، آزمایش اوست تا نیکوکاران از بدکاران تمیز داده شوند.
بدون تردید یکی از صحنه های مهم امتحان ، واقع شدن انسان در دوران غیبت حجت الهی است ؛ چون در شرایطی که دسترسی به امام معصوم (ع) میسر نیست بشر با انواع گرفتاریهای اعتقادی و فکری رو به رو می شود که کوچکترین غفلت ممکن است او را به ورطه هلاکت و گمراهی همیشگی سوق دهد البته باید توجه داشت که آزمایشهای الهی به خاطر آگاه شدن از وضعیت افراد نیست چون خداوند عالم بر همه اسرار نهان عالم است «یعلم خائنه الاعین و ما تخفی الصدور ...» بلکه هدف از امتحان الهی تربیت انسانها و به فعل و کمال رساندن استعدادهای نهفته آنهاست.
امام علی بن ابیطالب (ع) در این باره از رسول اکرم (ص) نقل می کنند: در آخر الزمان فتنه ای خواهد بود که این فتنه و آزمایش موجب به کمال رسیدن مردم می شود همان گونه که طلا در معدن به کمال نهایی خود می رسد.
در روایات فراوانی یکی از حکمتهای مهم غیبت آزمایش انسان یاد شده است از جمله جعفر جعفی از امام باقر (ع) نقل می کند که وقتی به آن حضرت عرض کردم فرج شما چه موقعی فرا خواهد رسید امام باقر (ع) فرمودند: هیهات ، هیهات تا زمانی که همه شما غربال نشوید و افراد شایست و ناشایست از همدیگر ممتاز نگردند ظهور فرج واقع نخواهد شد.
باز نقل شده است از امام موسی بن جعفر (ع) که خطاب به پیروان خود فرمودند: هنگامی که پنجمین فرزند امام هفتم غایب شد مواظب دین خود باشید.
مبادا کسی شما را از دین خارج کند ...
برای صاحب الامر دوره غیبتی خواهد بود که در این دوره گروهی از مومنان از عقیده و اعتقادات خویش دست برخواهند داشت.
خداوند به وسیله غیبت قائم بندگانش را امتحان می نماید.
3– حفظ وجود حجت خدا یکی از حکمتهایی که برای غیبت ذکر شده است حفظ جان امام (ع) است.
از آنجا که بر طبق آموزه های اسلامی علاوه بر مسئله هدایت مردم به راه درست ، سعادت حفظ نظام هستی، بدون حضور حجت الهی ممکن نیست چون امام واسط فیض بین خدا و مخلوق است ؛ اگر لحظه ای زمین از حجت الهی خالی شود زمین اهل خود را در کامش فرو می برد و یا در کلام خاندان وحی آمده است که به برکت وجود حجت خداست که مخلوقات الهی از رزق و روزی برخوردار شده و زمین و آسمان انسجام و استقرار پیدا کرده اند.
از طرف دیگر جانشینان معصوم پیامبر اکرم (ص) دوازده نفرند که آخرین نفر آنان حضرت مهدی (عج) است که اگر به وجود آن حضرت آسیبی برسد.
نظام تکوین و تشریع عالم با خطر جدی روبه رو می گردد و حقایق تاریخی هم گویای این حقیقت اند که دشمنان حق و حقیقت همواره در حال دشمنی و معارضه با رهبران الهی بوده اند به گونه ای که اغلب پیامبران و اولیا به دست ستمگران و زورگویان به شهادت رسیده اند و امام حسن (ع) در این باره فرموده است: هیچ یک از ما امامان نیست جز آن که مسموم یا شهید می شود و ...
در این راستا چون خلفای عباسی هم می دانستند فرزند امام عسکری (ع) همان موعود الهی است که با قیام خود اساس ظلم و ستم را از روی زمین برخواهد چید و ستمگران را به سزای اعمالشان خواهد رساند در نتیجه همه آنها از جمله معتمد عباسی در تلاش بودند که به هر قیمتی که شده به امام (ع) دست یابند و او را به شهادت برسانند.
به همین خاطر عمال و کارگزاران حکومت عباسیان بارها به محل هایی که احتمال حضور آن حضرت را می دادند یورش می بردند که یکی از آنها خانه حضرت عسکری (ع) بود اما از آنجا که مشیت الهی حفظ وجود امام (ع) بود همیشه با شکست مواجه می شدند.
بنابراین وقوع غیبت امام دوازدهم یکی از الطاف بزرگ الهی برای بندگان است که از این طریق ضمن حفظ وجود حجت الهی، زمینه تداوم سلامت نظام هستی و حفظ رهبر، سلامت اعتقادی انسانها برای ابد تضمین شده است.
در